۲۱٬۱۵۰
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|شهر درگذشت = قم | |شهر درگذشت = قم | ||
|کشور درگذشت = ایران | |کشور درگذشت = ایران | ||
|آرامگاه = [[حرم حضرت معصومه (س)]] | |آرامگاه = [[حرم حضرت معصومه(س)]] | ||
|نام همسر = | |نام همسر = | ||
|فرزندان = | |فرزندان = | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
مهری دروس مقدماتی را در زادگاهش خواند<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.</ref> و در سال ۱۳۰۹، عازم [[نجف]] شد. وی در [[حوزه نجف]] دروس سطح را نزد [[سیدمحمود شاهرودی]]، [[سیدمحمدباقر محلاتی]] و [[سیدمحمدتقی بحرالعلوم]] فرا گرفت.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> وی با دعوت شیعیان کویت و اصرار استاد خود محلاتی به کویت رفت<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> و تابعیت آن کشور را گرفت<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> و متصدی [[امامت جماعت]] مسجد شعبان که به همت [[مؤمنان]] کویت برای وی بنا شده بود گردید. او ضمن ارشاد دینی و برگزاری کلاسهای آموزشی و تدریس، به حل مشکلات مردم و گفتگوهای علمی با علما میپرداخت<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰–۳۳؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۸.</ref> | مهری دروس مقدماتی را در زادگاهش خواند<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.</ref> و در سال ۱۳۰۹، عازم [[نجف]] شد. وی در [[حوزه نجف]] دروس سطح را نزد [[سیدمحمود شاهرودی]]، [[سیدمحمدباقر محلاتی]] و [[سیدمحمدتقی بحرالعلوم]] فرا گرفت.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> وی با دعوت [[شیعیان]] کویت و اصرار استاد خود محلاتی به کویت رفت<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> و تابعیت آن کشور را گرفت<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> و متصدی [[امامت جماعت]] مسجد شعبان که به همت [[مؤمنان]] کویت برای وی بنا شده بود گردید. او ضمن ارشاد دینی و برگزاری کلاسهای آموزشی و تدریس، به حل مشکلات مردم و گفتگوهای علمی با علما میپرداخت.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰–۳۳؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۸.</ref> | ||
سیدعباس مهری پس از شنیدن ویژگیهای [[امامخمینی]] از سیدمحمدرضا سعیدی و ابوالقاسم خزعلی که برای تبلیغ به کویت رفته بودند، به ایشان علاقهمند شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی در سفر خود به [[ایران]]، امامخمینی را در بیت [[سیدحسین بروجردی]] ملاقات کرد؛ در حالیکه نمایندهای از طرف دولت آمده بود تا موافقت بروجردی را دربارهٔ موضوعی جلب کند. بروجردی پس از [[مشورت]] با امامخمینی نظرش را به | سیدعباس مهری پس از شنیدن ویژگیهای [[امامخمینی]] از [[سیدمحمدرضا سعیدی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]] که برای تبلیغ به کویت رفته بودند، به ایشان علاقهمند شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی در سفر خود به [[ایران]]، امامخمینی را در بیت [[سیدحسین بروجردی]] ملاقات کرد؛ در حالیکه نمایندهای از طرف دولت آمده بود تا موافقت بروجردی را دربارهٔ موضوعی جلب کند. بروجردی پس از [[مشورت]] با امامخمینی نظرش را به دولت ابلاغ کرد و این مشورت توجه مهری را جلب کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۱۵.</ref> مهری با اقامت سهماهه در قم در [[تدریس امامخمینی|درس امامخمینی]] شرکت کرد و علاقهاش به ایشان بیشتر شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی که از آغاز نوجوانی انسانی ظلمستیز بود و نگاه منفی به [[نظام سلطنتی|سلطنت]] داشت، [[محمدرضا پهلوی]] را فردی ظالم و غاصب حق میدانست و بر این باور بود که قدرت باید در دست [[مرجعیت|مرجع تقلید]] یا کسی باشد که او تعیین کرده است.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۷.</ref> | ||
پس از مخالفت امامخمینی و علما با [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] در سال ۱۳۴۱ مهری نخستین روحانی خارج از کشور بود که در کویت دربارهٔ حوادث ایران و مسائل آن سخنرانی کرد و با حمایت از رهبری امامخمینی، رژیم پهلوی را ضد دین خواند.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۵ و ۳۸.</ref> در فروردین ۱۳۴۲، وی طی تلگرامی به علمای قم ازجمله امامخمینی [[حمله به مدرسه فیضیه|حادثه مدرسه فیضیه]] را مایه تأسف خواند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۷۴.</ref> و از سکوت برخی مراجع نجف در برابر حوادث ایران اظهار تأسف کرد و آن را موجب اندوه مسلمانان دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۷۵.</ref> | |||
پس از | فعالیتهای مهری در کویت که پس از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] و حمایت از این نهضت، نماینده امامخمینی در این کشور بود،<ref>مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۹؛ فردوسیپور، خاطرات، ۸۶.</ref> حساسیت [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) را برانگیخت. بر اساس گزارش ساواک سخنرانی امامخمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در قم، به زبان عربی در عراق چاپ و به همراه روزنامههایی که علیه دولت ایران منتشر میشد، برای مهری فرستاده شده بود.<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> در ادامه گزارش آمده است مهری مشغول تهیه طوماری شده؛ اما با دخالت پلیس کویت موفق به فرستادن آن به ایران نشد.<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> پس از [[دستگیری امامخمینی|بازداشت امامخمینی]]، مهری در مرداد ۱۳۴۲، طی تلگرامی به مرجع تقلید وقت [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، آزادی امامخمینی و جمعی دیگر از علما را خواستار شد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۱۰.</ref> مهری پس از آن در فروردین ۱۳۴۳، طی پیامی به امامخمینی آزادی ایشان را از زندان [[رژیم پهلوی]] تبریک گفت و ایشان نیز از او تشکر کرد و توفیق علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۱۴.</ref> ساواک همچنین در آذر ۱۳۴۳ از تلگرام مهری به امامخمینی در [[ترکیه]] گزارش داده است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۵۱.</ref> در گزارش تیر ۱۳۴۴ این سازمان آمده است که مهری در سازماندهی روحانیانی که به کویت میآیند اهتمام میورزد تا علیه دولت شاهنشاهی در شیخنشینهای [[خلیج فارس]] و [[ایران]] سخنرانی کنند.<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> ساواک در پی کارگر نیافتادن فشارها و تهدیدها تلاش کرد مردم را از اطراف مهری پراکنده کند<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۵.</ref> و در گزارشی وی را شخصی طماع و متقلب معرفی کرد.<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> | ||
پس از [[تبعید امامخمینی]] از ترکیه به عراق، مهری به دیدار ایشان به نجف رفت و پس از بازگشت به کویت، خانه وی کانون مبارزه و مرکزی برای ارتباط یاران امامخمینی در ایران، [[آمریکا]] و [[اروپا]] شد.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۴۳.</ref> وی برای کسب راهنماییهای لازم در جهت پیشبرد نهضت اسلامی همهساله به دیدار امامخمینی به نجف میرفت<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۶.</ref> و با دریافت [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیهها، پیامها]] و نوارهای صوتی ایشان و پخش آنها و برپایی جلسات عمومی و خصوصی و نیز پخش رساله ایشان در پیشبرد نهضت نقشآفرینی میکرد.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۴۴–۴۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۴۹ و ۴۱۷.</ref> بر اساس گزارش آذر ۱۳۴۶ ساواک، مهری در کشورهای [[عراق]]، [[عربستان سعودی]]، [[اردن]]، [[سوریه]] و [[لبنان]] مأموریتهایی علیه رژیم پهلوی انجام داده است؛ از اینرو دولت کویت و برخی ایرانیان مقیم در آن کشور، به وی تذکر دادهاند که فعالیت خود را متوقف کند.<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> مهری در کویت از موقعیت سیاسی و اجتماعی برخوردار بود و یکی از روحانیان شیعه عراقی در تیر ۱۳۴۸، از وی خواست که به کمک نمایندگان [[مجلس شوراي ملي|مجلس ملی]] و امیر کویت از [[حزب بعث عراق|دولت بعثی عراق]] بخواهد [[سیدحسن شیرازی]] و [[سیدجعفر بحرالعلوم]] را آزاد کند و همچنین با سفیر عراق تماس بگیرد و به رفتار غیرانسانی دولت عراق اعتراض کند.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۴۴–۴۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۴۹ و ۴۱۷.</ref> | |||
مهری حدود سال ۱۳۵۲ طی نامهای به امامخمینی از تأسیس مدرسهای دخترانه جهت حفظ دختران مسلمان از فساد و [[انحراف]] در کویت خبر داد و از ایشان خواست در دعوت مردم کویت به ساخت این مدرسه وی را یاری کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰؛ روحانی، نهضت امام خمینی، ۳/۷۵۱.</ref> امامخمینی در پاسخ ضمن تشکر از تلاشهای پسندیده و دینی وی در کویت در راستای حراست فرزندان و نسل مسلمان از ویرانی اخلاقی و تربیت صحیح و اسلامی آنها، از مردم آن سامان خواست تلاش خودشان را در راه گسترش فرهنگ اسلامی به کار گیرند و با همکاری مادی و معنوی با مهری، فرزندانشان را با [[تربیت]] صحیح اسلامی از اخلاقیات ناروا دور کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۰–۲۱.</ref> | |||
در گزارش [[ساواک]] آمده است در بهمن ۱۳۵۴ امامخمینی، طی نامهای مهری را با عنوان سیدالاعلام، مورد اعتماد و امین خود خواند و از وی خواست به سبب مشکلاتی که در فرستادن رسیدهای سهم امام از عراق به ایران وجود دارد، آنها را از طریق کویت به ایران بفرستد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۰/۳۰۳، ۳۱۸ و ۳۳۶.</ref> نیز مهری در هنگام مراسم [[حج]] در منا با برخی ایرانیان طرفدار امامخمینی دیدار کرد و رساله ایشان را در اختیار آنان قرار داد و خواست جلد آن را عوض کنند تا کسی متوجه نام ایشان نشود.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲۰/۲۳۹.</ref> | |||
مهری | پس از [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در ۱۷ دی ۱۳۵۶،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱.</ref> مهری همراه [[محمدمهدی آصفی]] از علمای ایرانی معروف مقیم کویت، از امامان مساجد [[شیعه]] آن کشور درخواست کرد در اعتراض به دولت پهلوی از برگزاری [[نماز جماعت]] در [[مساجد]] خودداری کنند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۵.</ref> با اوجگیری [[انقلاب اسلامی]] در ایران پس از مرداد ۱۳۵۷، و محاصره خانه امامخمینی در عراق به دست [[حزب بعث عراق|رژیم بعث]] بر اثر فشار رژیم پهلوی، مهری با برخی از عالمان و شخصیتهای داخل و خارج تماس گرفت و از آنان خواست با فرستادن تلگرام، حمایت خودشان را از امامخمینی اعلام کنند تا رژیم بعثی بداند که ایشان تنها نیست و طی تلگرامی به امامخمینی ضمن محکومکردن ایجاد محدودیت برای ایشان اعلام کرد جهت انجام هر گونه اقدامی منتظر دستور ایشان است.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، پابهپای آفتاب، ۶/۶۱.</ref> در مهر ۱۳۵۷، فرزند وی [[سیداحمد مهری]] با ارسال دعوتنامه از کویت به امامخمینی جواز ورود ایشان را به کویت آماده کرد<ref>فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۵–۲۰۶ و ۲۱۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۵۳ و ۴۸۴.</ref> و مهری تظاهراتی را برای استقبال امامخمینی به راه انداخت که تا آن تاریخ در کویت بیسابقه بود؛<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> اما مأموران مرزی آن کشور از ورود امامخمینی به کویت جلوگیری کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۴۲، ۴۵۳ و ۴۸۴–۴۸۵؛ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۸–۶۹.</ref> این اقدام، اعتراض مهری را در پی داشت. وی با پخش اعلامیهای با عنوان یاران امامخمینی، شیخجابر احمد الصباح، امیر کویت را عامل دربار رژیم پهلوی خواند و اقدامات او را خلاف مبانی [[استقلال]] و حاکمیت کویت و دور از [[اخلاق]] و خصلت عربی دانست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۸۸.</ref> امامخمینی پس از بازگشت از مرز کویت به عراق و سپس [[هجرت امامخمینی|هجرت به پاریس]]، به [[اسماعیل فردوسیپور]] دستور داد با مهری تماس بگیرد و اطلاع دهد که ایشان در سلامتی کامل به [[پاریس]] رسیده است.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۷۰.</ref>{{ببینید|هجرت امامخمینی}} | ||
در | دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۵۷، مهری به همراه دویستوهفتاد تن از علاقهمندان [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در کویت، به دیدار امامخمینی در تهران رفت و ایشان در این دیدار ضمن تشریح روند هجرت خود از عراق به فرانسه، ازجمله سفر به مرز کویت به قصد مهاجرت به سوریه، تغییر مسیر مهاجرت خود را [[قضا و قدر|تقدیر الهی]] دانست که منجر به شناساندن انقلاب اسلامی به سراسر دنیا شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۶–۲۲۷.</ref> ایشان در مهر ۱۳۵۸ مهری را [[امامجمعه]] شیعیان کویت کرد و تأکید کرد با توجه به وضع فرهنگی زمان و نیاز مسلمانان به آشنایی با مسائل روز و اطلاع از همدیگر لازم است [[نماز جمعه]] را در کویت اقامه کند و از مردم مؤمن کویت نیز خواست تا او را در انجام فریضه الهی با مشارکت خودشان همراهی کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۹۰.</ref> پس از صدور این فرمان، مهری بدون اینکه نماز جمعهای اقامه کند، همراه اعضای خانوادهاش از سوی دولت کویت سلب تابعیت شد<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> و فرزند وی سیداحمد مهری به سبب فعالیتهای سیاسی و [[انتقاد]] از رژیم کویت بازداشت شد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۵۷–۵۸.</ref> [[حسینعلی منتظری]] طی تلگرامی به امیر کویت شیخجابر احمد الصباح به بازداشت وی، اعتراض کرد. سیداحمد مهری پس از هفده روز از زندان آزاد شد<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> سیدعباس مهری در زمستان ۱۳۵۸، با تمام افراد خانوادهاش از کویت اخراج شد و به ایران آمد.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶–۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.</ref> رژیم کویت دلیل اخراج وی را تحریک شیعیان کویت، شکایت مردم از مهری به سبب ایجاد اختلال در [[امنیت]] آن کشور و مخالفت دیرینه وی با دولت کویت اعلام کرد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۶۲–۶۳.</ref> | ||
مهری تأکید کرده است که امامخمینی به دنبال قدرت و شهرت نبود و پس از آنکه به حسب ظاهر به قدرت رسید، تغییری در رفتارش مشاهده نشد و به مصارف شخصی ایشان چیزی اضافه نگردید و حالت برتریجویانه به خود نگرفت و [[خضوع]] ایشان بیشتر شد؛ همچنین به کسی اجازه نداد از ایشان ستایش کند. به باور وی، امامخمینی انسانی عالی و ممتاز بود و او در تمام عمرش کسی مانند ایشان که مشی او بر اساس مشی [[امامان معصوم(ع)]] باشد ندیده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۶۸ و ۷۰.</ref> | |||
مهری تأکید کرده است که امامخمینی به دنبال قدرت و شهرت نبود و پس از آنکه به حسب ظاهر به قدرت رسید، تغییری در رفتارش مشاهده نشد و به مصارف شخصی ایشان چیزی اضافه نگردید و حالت برتریجویانه به خود نگرفت و [[خضوع]] ایشان بیشتر شد؛ همچنین به کسی اجازه نداد از ایشان ستایش کند. به باور وی، امامخمینی انسانی عالی و ممتاز بود و او در تمام عمرش کسی مانند ایشان که مشی او بر اساس مشی [[امامان معصوم (ع)]] باشد ندیده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۶۸ و ۷۰.</ref> | |||
== رحلت == | == رحلت == | ||
سیدعباس مهری سرانجام در بهمن ۱۳۶۶ در ۷۵سالگی بر اثر بیماری طولانی در [[تهران]] از دنیا رفت و با انتقال به [[قم]] در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه (س)]] دفن شد.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.</ref> | سیدعباس مهری سرانجام در بهمن ۱۳۶۶ در ۷۵سالگی بر اثر بیماری طولانی در [[تهران]] از دنیا رفت و با انتقال به [[قم]] در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]] دفن شد.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.</ref> | ||
== آثار و تألیفات == | == آثار و تألیفات == |