۲۱٬۱۶۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
سیدعباس مُهری در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در شهر مُهر از توابع استان فارس در خانوادهای روحانی زاده شد.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۲۱؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.</ref> اجداد وی از منطقه احساء [[عربستان]] به این ناحیه مهاجرت کرده بودند و نسب وی از طریق مادرش سیدهخدیجه به [[سیدهاشم بحرانی]] صاحب [[البرهان فی تفسیر القرآن]] میرسد. سیدعباس مهری پس از وفات پدرش سیدحسن، در دوازدهسالگی تحت سرپرستی برادرش سیدهاشم قرار گرفت. او همواره خود را مدیون محبتهای برادرش میدانست.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۲۱–۲۳.</ref> | سیدعباس مُهری در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در شهر مُهر از توابع استان فارس در خانوادهای روحانی زاده شد.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۲۱؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.</ref> اجداد وی از منطقه احساء [[عربستان]] به این ناحیه مهاجرت کرده بودند و نسب وی از طریق مادرش سیدهخدیجه به [[سیدهاشم بحرانی]] صاحب [[البرهان فی تفسیر القرآن]] میرسد. سیدعباس مهری پس از وفات پدرش سیدحسن، در دوازدهسالگی تحت سرپرستی برادرش سیدهاشم قرار گرفت. او همواره خود را مدیون محبتهای برادرش میدانست.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۲۱–۲۳.</ref> | ||
مهری دروس مقدماتی را در زادگاهش خواند<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.</ref> و در سال ۱۳۰۹، عازم [[نجف]] شد. وی در [[حوزه نجف]] دروس سطح را نزد [[سیدمحمود شاهرودی]]، [[سیدمحمدباقر محلاتی]] و [[سیدمحمدتقی بحرالعلوم]] فرا گرفت.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> وی با دعوت [[شیعیان]] کویت و اصرار استاد خود محلاتی به کویت رفت<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> و تابعیت آن کشور را گرفت<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> و متصدی [[امامت جماعت]] مسجد شعبان که به همت [[مؤمنان]] کویت برای وی بنا شده بود گردید. او ضمن ارشاد دینی و برگزاری کلاسهای آموزشی و تدریس، به حل مشکلات مردم و گفتگوهای علمی با علما میپرداخت.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰–۳۳؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۸.</ref> | مهری دروس مقدماتی را در زادگاهش خواند<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶.</ref> و در سال ۱۳۰۹، عازم [[نجف]] شد. وی در [[حوزه نجف]] دروس سطح را نزد [[سیدمحمود شاهرودی]]، [[سیدمحمدباقر محلاتی]] و [[سیدمحمدتقی بحرالعلوم]] فرا گرفت.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲؛ مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> وی با دعوت [[شیعیان]] کویت و اصرار استاد خود محلاتی به کویت رفت<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰.</ref> و تابعیت آن کشور را گرفت<ref>بنیاد معارف اسلامی، اسناد ساواک ویژه سیدعباس مهری.</ref> و متصدی [[امامت جماعت]] مسجد شعبان که به همت [[مؤمنان]] کویت برای وی بنا شده بود گردید. او ضمن ارشاد دینی و برگزاری کلاسهای آموزشی و تدریس، به حل مشکلات مردم و گفتگوهای علمی با علما میپرداخت.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۰–۳۳؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۹۸.</ref> | ||
== مبارزات سیاسی == | |||
سیدعباس مهری پس از شنیدن ویژگیهای [[امامخمینی]] از [[سیدمحمدرضا سعیدی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]] که برای تبلیغ به کویت رفته بودند، به ایشان علاقهمند شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی در سفر خود به [[ایران]]، امامخمینی را در بیت [[سیدحسین بروجردی]] ملاقات کرد؛ در حالیکه نمایندهای از طرف دولت آمده بود تا موافقت بروجردی را دربارهٔ موضوعی جلب کند. بروجردی پس از [[مشورت]] با امامخمینی نظرش را به دولت ابلاغ کرد و این مشورت توجه مهری را جلب کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۱۵.</ref> مهری با اقامت سهماهه در قم در [[تدریس امامخمینی|درس امامخمینی]] شرکت کرد و علاقهاش به ایشان بیشتر شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی که از آغاز نوجوانی انسانی ظلمستیز بود و نگاه منفی به [[نظام سلطنتی|سلطنت]] داشت، [[محمدرضا پهلوی]] را فردی ظالم و غاصب حق میدانست و بر این باور بود که قدرت باید در دست [[مرجعیت|مرجع تقلید]] یا کسی باشد که او تعیین کرده است.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۷.</ref> | سیدعباس مهری پس از شنیدن ویژگیهای [[امامخمینی]] از [[سیدمحمدرضا سعیدی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]] که برای تبلیغ به کویت رفته بودند، به ایشان علاقهمند شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی در سفر خود به [[ایران]]، امامخمینی را در بیت [[سیدحسین بروجردی]] ملاقات کرد؛ در حالیکه نمایندهای از طرف دولت آمده بود تا موافقت بروجردی را دربارهٔ موضوعی جلب کند. بروجردی پس از [[مشورت]] با امامخمینی نظرش را به دولت ابلاغ کرد و این مشورت توجه مهری را جلب کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۱۵.</ref> مهری با اقامت سهماهه در قم در [[تدریس امامخمینی|درس امامخمینی]] شرکت کرد و علاقهاش به ایشان بیشتر شد.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۵.</ref> وی که از آغاز نوجوانی انسانی ظلمستیز بود و نگاه منفی به [[نظام سلطنتی|سلطنت]] داشت، [[محمدرضا پهلوی]] را فردی ظالم و غاصب حق میدانست و بر این باور بود که قدرت باید در دست [[مرجعیت|مرجع تقلید]] یا کسی باشد که او تعیین کرده است.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، اضواء، ۳۷.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
پس از [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در ۱۷ دی ۱۳۵۶،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱.</ref> مهری همراه [[محمدمهدی آصفی]] از علمای ایرانی معروف مقیم کویت، از امامان مساجد [[شیعه]] آن کشور درخواست کرد در اعتراض به دولت پهلوی از برگزاری [[نماز جماعت]] در [[مساجد]] خودداری کنند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۵.</ref> با اوجگیری [[انقلاب اسلامی]] در ایران پس از مرداد ۱۳۵۷، و محاصره خانه امامخمینی در عراق به دست [[حزب بعث عراق|رژیم بعث]] بر اثر فشار رژیم پهلوی، مهری با برخی از عالمان و شخصیتهای داخل و خارج تماس گرفت و از آنان خواست با فرستادن تلگرام، حمایت خودشان را از امامخمینی اعلام کنند تا رژیم بعثی بداند که ایشان تنها نیست و طی تلگرامی به امامخمینی ضمن محکومکردن ایجاد محدودیت برای ایشان اعلام کرد جهت انجام هر گونه اقدامی منتظر دستور ایشان است.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، پابهپای آفتاب، ۶/۶۱.</ref> در مهر ۱۳۵۷، فرزند وی [[سیداحمد مهری]] با ارسال دعوتنامه از کویت به امامخمینی جواز ورود ایشان را به کویت آماده کرد<ref>فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۵–۲۰۶ و ۲۱۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۵۳ و ۴۸۴.</ref> و مهری تظاهراتی را برای استقبال امامخمینی به راه انداخت که تا آن تاریخ در کویت بیسابقه بود؛<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> اما مأموران مرزی آن کشور از ورود امامخمینی به کویت جلوگیری کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۴۲، ۴۵۳ و ۴۸۴–۴۸۵؛ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۸–۶۹.</ref> این اقدام، اعتراض مهری را در پی داشت. وی با پخش اعلامیهای با عنوان یاران امامخمینی، شیخجابر احمد الصباح، امیر کویت را عامل دربار رژیم پهلوی خواند و اقدامات او را خلاف مبانی [[استقلال]] و حاکمیت کویت و دور از [[اخلاق]] و خصلت عربی دانست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۸۸.</ref> امامخمینی پس از بازگشت از مرز کویت به عراق و سپس [[هجرت امامخمینی|هجرت به پاریس]]، به [[اسماعیل فردوسیپور]] دستور داد با مهری تماس بگیرد و اطلاع دهد که ایشان در سلامتی کامل به [[پاریس]] رسیده است.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۷۰.</ref>{{ببینید|هجرت امامخمینی}} | پس از [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در ۱۷ دی ۱۳۵۶،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱.</ref> مهری همراه [[محمدمهدی آصفی]] از علمای ایرانی معروف مقیم کویت، از امامان مساجد [[شیعه]] آن کشور درخواست کرد در اعتراض به دولت پهلوی از برگزاری [[نماز جماعت]] در [[مساجد]] خودداری کنند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۵.</ref> با اوجگیری [[انقلاب اسلامی]] در ایران پس از مرداد ۱۳۵۷، و محاصره خانه امامخمینی در عراق به دست [[حزب بعث عراق|رژیم بعث]] بر اثر فشار رژیم پهلوی، مهری با برخی از عالمان و شخصیتهای داخل و خارج تماس گرفت و از آنان خواست با فرستادن تلگرام، حمایت خودشان را از امامخمینی اعلام کنند تا رژیم بعثی بداند که ایشان تنها نیست و طی تلگرامی به امامخمینی ضمن محکومکردن ایجاد محدودیت برای ایشان اعلام کرد جهت انجام هر گونه اقدامی منتظر دستور ایشان است.<ref>مهری، سیدمحمدجواد، پابهپای آفتاب، ۶/۶۱.</ref> در مهر ۱۳۵۷، فرزند وی [[سیداحمد مهری]] با ارسال دعوتنامه از کویت به امامخمینی جواز ورود ایشان را به کویت آماده کرد<ref>فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۵–۲۰۶ و ۲۱۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۵۳ و ۴۸۴.</ref> و مهری تظاهراتی را برای استقبال امامخمینی به راه انداخت که تا آن تاریخ در کویت بیسابقه بود؛<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> اما مأموران مرزی آن کشور از ورود امامخمینی به کویت جلوگیری کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۴۲، ۴۵۳ و ۴۸۴–۴۸۵؛ مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۶۸–۶۹.</ref> این اقدام، اعتراض مهری را در پی داشت. وی با پخش اعلامیهای با عنوان یاران امامخمینی، شیخجابر احمد الصباح، امیر کویت را عامل دربار رژیم پهلوی خواند و اقدامات او را خلاف مبانی [[استقلال]] و حاکمیت کویت و دور از [[اخلاق]] و خصلت عربی دانست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۴۸۸.</ref> امامخمینی پس از بازگشت از مرز کویت به عراق و سپس [[هجرت امامخمینی|هجرت به پاریس]]، به [[اسماعیل فردوسیپور]] دستور داد با مهری تماس بگیرد و اطلاع دهد که ایشان در سلامتی کامل به [[پاریس]] رسیده است.<ref>مهری، سیدعباس، مصاحبه، ۶/۷۰.</ref>{{ببینید|هجرت امامخمینی}} | ||
== پس از پیروزی انقلاب == | |||
دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۵۷، مهری به همراه دویستوهفتاد تن از علاقهمندان [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در کویت، به دیدار امامخمینی در تهران رفت و ایشان در این دیدار ضمن تشریح روند هجرت خود از عراق به فرانسه، ازجمله سفر به مرز کویت به قصد مهاجرت به سوریه، تغییر مسیر مهاجرت خود را [[قضا و قدر|تقدیر الهی]] دانست که منجر به شناساندن انقلاب اسلامی به سراسر دنیا شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۶–۲۲۷.</ref> ایشان در مهر ۱۳۵۸ مهری را [[امامجمعه]] شیعیان کویت کرد و تأکید کرد با توجه به وضع فرهنگی زمان و نیاز مسلمانان به آشنایی با مسائل روز و اطلاع از همدیگر لازم است [[نماز جمعه]] را در کویت اقامه کند و از مردم مؤمن کویت نیز خواست تا او را در انجام فریضه الهی با مشارکت خودشان همراهی کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۹۰.</ref> پس از صدور این فرمان، مهری بدون اینکه نماز جمعهای اقامه کند، همراه اعضای خانوادهاش از سوی دولت کویت سلب تابعیت شد<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> و فرزند وی سیداحمد مهری به سبب فعالیتهای سیاسی و [[انتقاد]] از رژیم کویت بازداشت شد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۵۷–۵۸.</ref> [[حسینعلی منتظری]] طی تلگرامی به امیر کویت شیخجابر احمد الصباح به بازداشت وی، اعتراض کرد. سیداحمد مهری پس از هفده روز از زندان آزاد شد<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> سیدعباس مهری در زمستان ۱۳۵۸، با تمام افراد خانوادهاش از کویت اخراج شد و به ایران آمد.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶–۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.</ref> رژیم کویت دلیل اخراج وی را تحریک شیعیان کویت، شکایت مردم از مهری به سبب ایجاد اختلال در [[امنیت]] آن کشور و مخالفت دیرینه وی با دولت کویت اعلام کرد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۶۲–۶۳.</ref> | دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۵۷، مهری به همراه دویستوهفتاد تن از علاقهمندان [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در کویت، به دیدار امامخمینی در تهران رفت و ایشان در این دیدار ضمن تشریح روند هجرت خود از عراق به فرانسه، ازجمله سفر به مرز کویت به قصد مهاجرت به سوریه، تغییر مسیر مهاجرت خود را [[قضا و قدر|تقدیر الهی]] دانست که منجر به شناساندن انقلاب اسلامی به سراسر دنیا شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۶–۲۲۷.</ref> ایشان در مهر ۱۳۵۸ مهری را [[امامجمعه]] شیعیان کویت کرد و تأکید کرد با توجه به وضع فرهنگی زمان و نیاز مسلمانان به آشنایی با مسائل روز و اطلاع از همدیگر لازم است [[نماز جمعه]] را در کویت اقامه کند و از مردم مؤمن کویت نیز خواست تا او را در انجام فریضه الهی با مشارکت خودشان همراهی کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۹۰.</ref> پس از صدور این فرمان، مهری بدون اینکه نماز جمعهای اقامه کند، همراه اعضای خانوادهاش از سوی دولت کویت سلب تابعیت شد<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> و فرزند وی سیداحمد مهری به سبب فعالیتهای سیاسی و [[انتقاد]] از رژیم کویت بازداشت شد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۵۷–۵۸.</ref> [[حسینعلی منتظری]] طی تلگرامی به امیر کویت شیخجابر احمد الصباح به بازداشت وی، اعتراض کرد. سیداحمد مهری پس از هفده روز از زندان آزاد شد<ref>مؤسسه تنظیم، آرشیو.</ref> سیدعباس مهری در زمستان ۱۳۵۸، با تمام افراد خانوادهاش از کویت اخراج شد و به ایران آمد.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۳۱۶–۳۱۷؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۳۷۲.</ref> رژیم کویت دلیل اخراج وی را تحریک شیعیان کویت، شکایت مردم از مهری به سبب ایجاد اختلال در [[امنیت]] آن کشور و مخالفت دیرینه وی با دولت کویت اعلام کرد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۵/۶۲–۶۳.</ref> | ||