کاربر:Salehi/صفحه تمرین۵: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۴۶: خط ۴۶:
۴. امر به معروف و نهی از منکر: امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و انجام آن بر همه مسلمانان واجب است؛ ولی روحانیت و عالمان دینی با توجه به وظیفه و رسالتی که بر دوش دارند، مسئولیت بیشتر و وظیفه سنگین‌تری دارند؛ بر همین اساس امام‌خمینی روحانیان را موظف می‌داند از جایگاه «تفقه در دین»، مردم و به‌خصوص حاکمان و قدرتمندان را امر به معروف و نهی از منکر کنند.<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۶ ـ ۱۱۸)</ref> ایشان با استناد به برخی روایات،<ref>(ابن‌شعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، ۲۳۷)</ref> ضرورت و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از سوی عالمان دین را یادآور شده است.<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۷ ـ ۱۰۸)</ref>
۴. امر به معروف و نهی از منکر: امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و انجام آن بر همه مسلمانان واجب است؛ ولی روحانیت و عالمان دینی با توجه به وظیفه و رسالتی که بر دوش دارند، مسئولیت بیشتر و وظیفه سنگین‌تری دارند؛ بر همین اساس امام‌خمینی روحانیان را موظف می‌داند از جایگاه «تفقه در دین»، مردم و به‌خصوص حاکمان و قدرتمندان را امر به معروف و نهی از منکر کنند.<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۶ ـ ۱۱۸)</ref> ایشان با استناد به برخی روایات،<ref>(ابن‌شعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، ۲۳۷)</ref> ضرورت و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از سوی عالمان دین را یادآور شده است.<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۷ ـ ۱۰۸)</ref>
۵. قضاوت و حل مشکلات و اختلافات: داوری در اختلافات و حل مسائل قضایی مردم از شئون روحانیت است<ref>(مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۲۷۵)</ref> و در طول تاریخ نیز روحانیان عهده‌دار این منصب بوده‌اند.<ref>(کمپفر، سفرنامه کمپفر، ۱۲۴ ـ ۱۲۵)</ref> امام‌خمینی قضاوت را از واضحات دین و از ضروریات فقه<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۶۷ ـ ۶۸)</ref> و از شئون روحانیت<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۸ ـ ۳۷۹)</ref> به شمار آورده است؛ بر همین اساس ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ضمن ابراز نارضایتی از کمبود قاضی<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵)</ref> و با توجه به نیاز قوه قضاییه به حوزه‌های علمیه به‌خصوص حوزه‌های قم، مشهد و اصفهان، ‌سفارش کرد به نیازهای نظام اسلامی مانند قضاوت توجه و به تربیت قاضی پرداخته شود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‌۱۵/۴۱۲ ـ ۴۱۳؛ ۱۷/۳۷۸ ـ ۳۷۹ و ۱۸/۱۰۱)</ref>
۵. قضاوت و حل مشکلات و اختلافات: داوری در اختلافات و حل مسائل قضایی مردم از شئون روحانیت است<ref>(مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۲۷۵)</ref> و در طول تاریخ نیز روحانیان عهده‌دار این منصب بوده‌اند.<ref>(کمپفر، سفرنامه کمپفر، ۱۲۴ ـ ۱۲۵)</ref> امام‌خمینی قضاوت را از واضحات دین و از ضروریات فقه<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۶۷ ـ ۶۸)</ref> و از شئون روحانیت<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۸ ـ ۳۷۹)</ref> به شمار آورده است؛ بر همین اساس ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ضمن ابراز نارضایتی از کمبود قاضی<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵)</ref> و با توجه به نیاز قوه قضاییه به حوزه‌های علمیه به‌خصوص حوزه‌های قم، مشهد و اصفهان، ‌سفارش کرد به نیازهای نظام اسلامی مانند قضاوت توجه و به تربیت قاضی پرداخته شود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‌۱۵/۴۱۲ ـ ۴۱۳؛ ۱۷/۳۷۸ ـ ۳۷۹ و ۱۸/۱۰۱)</ref>
۶. ظلم‌ستیزی: امیرالمؤمنین ‌علی(ع) مبارزه با ستم و حمایت از مظلومان و مبارزه با ظالمان را از وظایف عالمان دین شمرده است (نهج البلاغه، خ۳، ۲۴) و بر این اساس جهاد و فعالیت‌های اجتماعی و مبارزه با ظلم از وظایف مهم روحانیت و همواره از ارزش‌های حاکم بر حوزه‌های علمیه بوده است (موحد ابطحی، ۱/۱۹ ـ ۲۰)؛ وظیفه‌ای که محدود به دوره رژیم پهلوی نیست (حسینی بهشتی، جاودانه تاریخ، ۷/۱۳۳)؛ چنان‌که اساساً در یک قرن اخیر حوزه‌های علمیه همواره در خط نخست مبارزه با مستبدان و استعمارگران بوده‌اند و واکنش سیدحسن مدرس، آقانورالله اصفهانی، آقاجمال اصفهانی، سیدابوالقاسم کاشانی، سیدحسین بروجردی و امام‌خمینی در برابر رژیم پهلوی از نمونه‌های شاخص آن به شمار می‌آیند (صافی گلپایگانی، ۹۱ ـ ۹۴).
۶. ظلم‌ستیزی: امیرالمؤمنین ‌علی(ع) مبارزه با ستم و حمایت از مظلومان و مبارزه با ظالمان را از وظایف عالمان دین شمرده است<ref>(نهج البلاغه، خ۳، ۲۴)</ref> و بر این اساس جهاد و فعالیت‌های اجتماعی و مبارزه با ظلم از وظایف مهم روحانیت و همواره از ارزش‌های حاکم بر حوزه‌های علمیه بوده است؛<ref>(موحد ابطحی، آشنایی با حوزه‌های علمیه شیعه در طول تاریخ، ۱/۱۹ ـ ۲۰)</ref> وظیفه‌ای که محدود به دوره رژیم پهلوی نیست؛<ref>(حسینی بهشتی، جاودانه تاریخ، ۷/۱۳۳)</ref> چنان‌که اساساً در یک قرن اخیر حوزه‌های علمیه همواره در خط نخست مبارزه با مستبدان و استعمارگران بوده‌اند و واکنش سیدحسن مدرس، آقانورالله اصفهانی، آقاجمال اصفهانی، سیدابوالقاسم کاشانی، سیدحسین بروجردی و امام‌خمینی در برابر رژیم پهلوی از نمونه‌های شاخص آن به شمار می‌آیند.<ref>(صافی گلپایگانی، سیر حوزه‌های علمیه شیعه، ۹۱ ـ ۹۴)</ref>
امام‌خمینی نیز علمای اسلام را مؤظف دانسته است با انحصارطلبی و استفاده‌های نامشروعِ ستمگران مبارزه کنند و نگذارند عده بسیاری، گرسنه و محروم باشند و در کنار آنها ستمگرانِ غارتگر و حرام‌خوار در ناز و نعمت به سر برند (امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۷). از نگاه ایشان مبارزه با ظلم از وظایف روحانیت است و آشتی‌ناپذیری روحانیان با ظلم و ظالم شاخصه مهم و مطلوب آنان است (امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۱). ایشان به روحانیان توصیه کرده است در دفاع از ستمدیده و مبارزه با اختلافات طبقاتی از امیرالمؤمنین علی(ع) سرمشق بگیرند (امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۲۸). ایشان وظیفه ظلم‌ستیزی محدود به عالمان مسلمان نمی‌دانست و تأکید داشت که روحانیت مسیحی به‌ویژه پاپ نیز باید ظلم‌ستیز باشد (امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۲ و ۴۰۹).
امام‌خمینی نیز علمای اسلام را مؤظف دانسته است با انحصارطلبی و استفاده‌های نامشروعِ ستمگران مبارزه کنند و نگذارند عده بسیاری، گرسنه و محروم باشند و در کنار آنها ستمگرانِ غارتگر و حرام‌خوار در ناز و نعمت به سر برند.<ref>(امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۷)</ref> از نگاه ایشان مبارزه با ظلم از وظایف روحانیت است و آشتی‌ناپذیری روحانیان با ظلم و ظالم شاخصه مهم و مطلوب آنان است.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۱)</ref> ایشان به روحانیان توصیه کرده است در دفاع از ستمدیده و مبارزه با اختلافات طبقاتی از امیرالمؤمنین علی(ع) سرمشق بگیرند.<ref>(امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۲۸)</ref> ایشان وظیفه ظلم‌ستیزی محدود به عالمان مسلمان نمی‌دانست و تأکید داشت که روحانیت مسیحی به‌ویژه پاپ نیز باید ظلم‌ستیز باشد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۲ و ۴۰۹)</ref>
۷. دخالت در سیاست: حوزه‌های علمیه و روحانیت علاوه بر خدمات علمی همواره در کنار مردم و انگیزه نیرومندی برای حرکت‌های مردمی در برابر فشار‌های سیاسی و ظلم‌های اجتماعی بوده‌اند. نمونه بارز آن انقلاب اسلامی ایران است که با هدایت مرجع بزرگی مانند امام‌خمینی به ثمر رسید (شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۵۴ ـ ۵۵). امام‌خمینی سیاست را به معنای وسیع آن، حق و شغل انبیا(ع) می‌دانست (امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۱) و به پیروی از ورود رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) در مسائل سیاسی و حکومتی، دخالت روحانیت در سیاست را جزو وظایف قطعی آنان می‌دانست (همان، ۸/۱۸۶ و ۱۳/۴۳۱). ایشان بر این باور بود که بیشتر ابواب فقهی را مسائل سیاسی تشکیل می‌دهد و روحانیت باید در کنار تک‌تک مردم در صحنه‌های مختلف سیاسی حضور فعال داشته باشد (همان، ۱۳/۱۲)؛ از این‌‌رو انقلاب اسلامی با مبارزات سیاسی مستمر روحانیت و رهبری امام‌خمینی به پیروزی رسید و در سال‌های پس از پیروزی نیز با حضور مؤثر و ایستادگی و هدایتِ روحانیت از مشکلات و توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی به سلامت عبور کرد (← مقاله انقلاب اسلامی ایران).
۷. دخالت در سیاست: حوزه‌های علمیه و روحانیت علاوه بر خدمات علمی همواره در کنار مردم و انگیزه نیرومندی برای حرکت‌های مردمی در برابر فشار‌های سیاسی و ظلم‌های اجتماعی بوده‌اند. نمونه بارز آن انقلاب اسلامی ایران است که با هدایت مرجع بزرگی مانند امام‌خمینی به ثمر رسید.<ref>(شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۵۴ ـ ۵۵)</ref> امام‌خمینی سیاست را به معنای وسیع آن، حق و شغل انبیا(ع) می‌دانست<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۱)</ref> و به پیروی از ورود رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) در مسائل سیاسی و حکومتی، دخالت روحانیت در سیاست را جزو وظایف قطعی آنان می‌دانست.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۸۶ و ۱۳/۴۳۱)</ref> ایشان بر این باور بود که بیشتر ابواب فقهی را مسائل سیاسی تشکیل می‌دهد و روحانیت باید در کنار تک‌تک مردم در صحنه‌های مختلف سیاسی حضور فعال داشته باشد؛<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲)</ref> از این‌‌رو انقلاب اسلامی با مبارزات سیاسی مستمر روحانیت و رهبری امام‌خمینی به پیروزی رسید و در سال‌های پس از پیروزی نیز با حضور مؤثر و ایستادگی و هدایتِ روحانیت از مشکلات و توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی به سلامت عبور کرد.{{ببینید|انقلاب اسلامی ایران}}
امام‌خمینی با اشاره به اینکه حجت بر روحانیان به‌ویژه نخبگان آنان تمام است و روحانیت باید از انقلاب اسلامی دفاع کند و مسائل و مشکلات آن را بر دوش بکشد، هشدار داد اگر روحانیان بی‌توجه باشند و صحنه را برای دیگران خالی کنند، همان بلایی که بر سر نهضت مشروطه آمد، دامن‌گیر انقلاب اسلامی نیز خواهد شد (همان، ۱۵/۳۲۷ ـ ۳۲۸). به نظر ایشان روحانیت و علمای اسلام که مبارزات مشروطه را به پیروزی رساندند، پس از پیروزی صحنه را خالی کردند و مخالفان روحانیت با خالی‌دیدن صحنه از روحانیت، عرصه را پرکردند و انقلاب مشروطه را منحرف ساختند و مصادره کردند (همان) (← مقاله‌های نهضت مشروطه؛ دین و سیاست).
امام‌خمینی با اشاره به اینکه حجت بر روحانیان به‌ویژه نخبگان آنان تمام است و روحانیت باید از انقلاب اسلامی دفاع کند و مسائل و مشکلات آن را بر دوش بکشد، هشدار داد اگر روحانیان بی‌توجه باشند و صحنه را برای دیگران خالی کنند، همان بلایی که بر سر نهضت مشروطه آمد، دامن‌گیر انقلاب اسلامی نیز خواهد شد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۷ ـ ۳۲۸)</ref> به نظر ایشان روحانیت و علمای اسلام که مبارزات مشروطه را به پیروزی رساندند، پس از پیروزی صحنه را خالی کردند و مخالفان روحانیت با خالی‌دیدن صحنه از روحانیت، عرصه را پرکردند و انقلاب مشروطه را منحرف ساختند و مصادره کردند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۷ ـ ۳۲۸)</ref>{{ببینید|نهضت مشروطه|دین و سیاست}}
۸. ورود و مدیریت امور اجرایی: در منظومه فکری امام‌خمینی فعالیت روحانیان در امور اجرایی امری ثانوی است و بر همین اساس ایشان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بارها اعلام کرده بود ایشان و روحانیان در حکومت منصبی نخواهند داشت و آنان نقش ارشاد و هدایت دولت را بر عهده خواهند داشت (همان، ۵/۳۰۸ و ۴۷۲). همچنین برخی از یاران ایشان نیز در سال‌های نخست پیروزی، تنها بر «نظارت» روحانیت بر امور تأکید می‌کردند (مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۲۷۵).
۸. ورود و مدیریت امور اجرایی: در منظومه فکری امام‌خمینی فعالیت روحانیان در امور اجرایی امری ثانوی است و بر همین اساس ایشان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بارها اعلام کرده بود ایشان و روحانیان در حکومت منصبی نخواهند داشت و آنان نقش ارشاد و هدایت دولت را بر عهده خواهند داشت.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۰۸ و ۴۷۲)</ref> همچنین برخی از یاران ایشان نیز در سال‌های نخست پیروزی، تنها بر «نظارت» روحانیت بر امور تأکید می‌کردند.<ref>(مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۲۷۵)</ref>


امام‌خمینی خود چه در زمان رژیم پهلوی و چه در هنگام اقامت در فرانسه و سال‌های نخست پیروزی انقلاب به‌صراحت بر نظارت روحانیت در قالب نصیحت حکومت و واردنشدن روحانیان در مناصب اجراییِ دولت تأکید می‌کرد (امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۳۷؛ ۵/۳۸۶ و ۱۳/۱۴) و مایل نبود روحانیان مسئولیت‌های اجرایی را بر عهده بگیرند (مهدوی‌ کنی، خاطرات، ۴۲۴). در نظر یاران امام‌خمینی این مسئله، یک اصل پذیرفته‌شده غیر مکتوب بود (هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۳۳۴)؛ از این‌رو امام‌خمینی در نخستین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نامزدشدن شخصیت‌های روحانی را به مصلحت ندانست (صالح، ۲/۶۲۵)؛ البته به نظر ایشان دخالت‌نکردن روحانیان در امور اجرایی به معنای انزواطلبی مطلق روحانیان نبود، بلکه ایشان قصد نداشت روحانیان را به حوزه مدیریت کشور درگیر کند (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۶۸)؛ ولی در برابر شرایط جدید و تجربه تلخی که در اعتماد به تعهد و تخصص دیگران صورت گرفته بود، روحانیت که پیشگامان انقلاب بودند، نباید و نمی‌توانستند رهبری را تنها بگذارند و مسئولیت‌های اجرایی را بر عهده نگیرند (مرتضوی، ۷ ـ ۸).
امام‌خمینی خود چه در زمان رژیم پهلوی و چه در هنگام اقامت در فرانسه و سال‌های نخست پیروزی انقلاب به‌صراحت بر نظارت روحانیت در قالب نصیحت حکومت و واردنشدن روحانیان در مناصب اجراییِ دولت تأکید می‌کرد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۳۷؛ ۵/۳۸۶ و ۱۳/۱۴)</ref> و مایل نبود روحانیان مسئولیت‌های اجرایی را بر عهده بگیرند.<ref>(مهدوی‌ کنی، خاطرات، ۴۲۴)</ref> در نظر یاران امام‌خمینی این مسئله، یک اصل پذیرفته‌شده غیر مکتوب بود؛<ref>(هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۳۳۴)</ref> از این‌رو امام‌خمینی در نخستین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نامزدشدن شخصیت‌های روحانی را به مصلحت ندانست؛<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۶۲۵)</ref> البته به نظر ایشان دخالت‌نکردن روحانیان در امور اجرایی به معنای انزواطلبی مطلق روحانیان نبود، بلکه ایشان قصد نداشت روحانیان را به حوزه مدیریت کشور درگیر کند؛<ref>(هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۶۸)</ref> ولی در برابر شرایط جدید و تجربه تلخی که در اعتماد به تعهد و تخصص دیگران صورت گرفته بود، روحانیت که پیشگامان انقلاب بودند، نباید و نمی‌توانستند رهبری را تنها بگذارند و مسئولیت‌های اجرایی را بر عهده نگیرند.<ref>(مرتضوی، روحانیت و حضور در مدیریت سیاسی کشور، ۷ ـ ۸)</ref>


بر همین اساس امام‌خمینی بعد‌ها با دیدن انحراف و عدول از مبانی اسلامی که در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب از سوی برخی انقلابی‌نماها و «به ظاهر عقلای قوم» صورت می‌گرفت (امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۵) و نیز احتمال گرایش انقلاب به سوی سرمایه‌داری غرب یا مارکسیسم شرق، حضور روحانیت و ورود افرادی مانند سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی در مسئولیت‌های اجرایی را لازم شمرد و معتقد بود در صورت رهاکردن مسئولیت‌ها از سوی این افراد، زحمت‌های مردم از میان می‌رود و خون‌های شهدا پایمال خواهد شد (همان، ۱۶/۴۶۶). ایشان در چنین شرایطی خالی‌بودن مناصب اجرایی از وجود روحانیت را به مثابه سقوط کشور در دامن بیگانگان می‌دانست و تصریح می‌کرد از نظر گذشته خود مبنی بر واردنشدن روحانیت در مناصب اجرایی و دولتی، هرچند به قیمت متهم‌شدن نظام به حکومت «آخوندیسم»، عدول کرده است (همان، ۱۱/۴۶۲ ـ ۴۶۴ و ۱۶/۳۴۹ ـ ۳۵۱). ایشان هشدار داد مبادا سخنان بی‌مورد ساده‌اندیشان (مبنی بر شایسته‌نبودنِ درگیرشدنِ علما در امور اجرایی) موجب دست‌کشیدن روحانیت برجسته از کارهای مهم و بازگشت انقلابی‌نماها به آن شود (همان، ۲۱/۲۸۵).
بر همین اساس امام‌خمینی بعد‌ها با دیدن انحراف و عدول از مبانی اسلامی که در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب از سوی برخی انقلابی‌نماها و «به ظاهر عقلای قوم» صورت می‌گرفت<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۵)</ref> و نیز احتمال گرایش انقلاب به سوی سرمایه‌داری غرب یا مارکسیسم شرق، حضور روحانیت و ورود افرادی مانند سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی در مسئولیت‌های اجرایی را لازم شمرد و معتقد بود در صورت رهاکردن مسئولیت‌ها از سوی این افراد، زحمت‌های مردم از میان می‌رود و خون‌های شهدا پایمال خواهد شد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۶۶)</ref> ایشان در چنین شرایطی خالی‌بودن مناصب اجرایی از وجود روحانیت را به مثابه سقوط کشور در دامن بیگانگان می‌دانست و تصریح می‌کرد از نظر گذشته خود مبنی بر واردنشدن روحانیت در مناصب اجرایی و دولتی، هرچند به قیمت متهم‌شدن نظام به حکومت «آخوندیسم»، عدول کرده است.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۶۲ ـ ۴۶۴ و ۱۶/۳۴۹ ـ ۳۵۱)</ref> ایشان هشدار داد مبادا سخنان بی‌مورد ساده‌اندیشان (مبنی بر شایسته‌نبودنِ درگیرشدنِ علما در امور اجرایی) موجب دست‌کشیدن روحانیت برجسته از کارهای مهم و بازگشت انقلابی‌نماها به آن شود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۵)</ref>


سیدمحمد حسینی بهشتی نیز خاطرنشان کرده است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصدی مسئولیت‌های اجرایی به دست روحانیت در جمهوری اسلامی، وظیفه‌ای بود که امام‌خمینی بر دوش این قشر نهاد (جاودانه تاریخ، ۵/۵۳ ـ ۵۴)؛ حتی خود وی نیز از امام‌خمینی خواسته بود که اجازه دهد روحانیان مسئولیت‌ها را به دیگران واگذار کنند و سراغ بحث و درس خود بروند؛ ولی امام‌خمینی با اشاره به اینکه باید هر روحانی مسئولیت و وظیفه خود را انجام دهد، نپذیرفت و تکلیف کرد وی با دوستان خود در صحنه بمانند (همان، ۵/۵۴). امام‌خمینی همچنین تأکید کرده است باید روحانیان در امور قضایی و دیگر فعالیت‌ها خدمت کنند (امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۳).
سیدمحمد حسینی بهشتی نیز خاطرنشان کرده است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصدی مسئولیت‌های اجرایی به دست روحانیت در جمهوری اسلامی، وظیفه‌ای بود که امام‌خمینی بر دوش این قشر نهاد؛<ref>(حسینی بهشتی، جاودانه تاریخ، ۵/۵۳ ـ ۵۴)</ref> حتی خود وی نیز از امام‌خمینی خواسته بود که اجازه دهد روحانیان مسئولیت‌ها را به دیگران واگذار کنند و سراغ بحث و درس خود بروند؛ ولی امام‌خمینی با اشاره به اینکه باید هر روحانی مسئولیت و وظیفه خود را انجام دهد، نپذیرفت و تکلیف کرد وی با دوستان خود در صحنه بمانند.<ref>(حسینی بهشتی، جاودانه تاریخ، ۵/۵۴)</ref> امام‌خمینی همچنین تأکید کرده است باید روحانیان در امور قضایی و دیگر فعالیت‌ها خدمت کنند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۳)</ref>


==کارنامه روحانیت==
==کارنامه روحانیت==
امام‌خمینی از گذشته باور داشت که روحانیت در طول تاریخ همواره در صف نخست دفاع از اسلام و حقوق ملت‌ها و ضامن و حافظ تاریخ اسلام و تشیع بوده است و این از مشخصه‌های بارز و هویت‌ساز علمای دین بوده و آنان در این راه، از هیچ فشار و تهدیدی منفعل نگشته‌اند (همان، ۱/۱۵۸ ـ ۱۵۹). ایشان همچنین به شبهه برخی از روشنفکران که از روی ناآگاهی، عالمانی باسابقه و تأثیرگذار مانند محمدباقر مجلسی را متهم به درباری‌بودن می‌کردند و از روحانیت انتقاد می‌کردند، پاسخ داد و اعلام کرد روحانیانی چون مجلسی در روزگار صفویه با علم و قطع به اینکه‏‎ ‎‏قُرب آنان به سلاطین ستمگر، موجب وَهْن آنان است، به دربار نزدیک شدند تا بتوانند با قدرت و نفوذ معنوی خویش، از سلطه‏‎ ‎‏استبداد و استکبار پادشاهان خودمحور بکاهند (همان، ۳/۲۴۰) (← مقاله صفویه). بیشتر روحانیان در عمل به وظیفه خود موفق بوده‌اند و از آغاز اسلام تاکنون هدایت فکر دینی مردم و تبیین و حراست از اسلام بر عهده روحانیت بوده است (خامنه‌ای، بیانات، ۱۷۸؛ مرتضوی، ۵) و بسیاری از روحانیان با هجرت تبلیغی، مردم جهان را هدایت کرده‌اند (حکیمی، ۱۷ ـ ۱۹). در نگاه امام‌خمینی روحانیت در طول تاریخ به وظایف خود عمل کرده است و همه ابعاد اسلام از حفظ و تبلیغ و پاسخ به شبهه‌های فکری، مدیون روحانیان بوده است (کشف اسرار، ۸ ـ ۹). برخی از خدمات روحانیت عبارت است از:
امام‌خمینی از گذشته باور داشت که روحانیت در طول تاریخ همواره در صف نخست دفاع از اسلام و حقوق ملت‌ها و ضامن و حافظ تاریخ اسلام و تشیع بوده است و این از مشخصه‌های بارز و هویت‌ساز علمای دین بوده و آنان در این راه، از هیچ فشار و تهدیدی منفعل نگشته‌اند (همان، ۱/۱۵۸ ـ ۱۵۹). ایشان همچنین به شبهه برخی از روشنفکران که از روی ناآگاهی، عالمانی باسابقه و تأثیرگذار مانند محمدباقر مجلسی را متهم به درباری‌بودن می‌کردند و از روحانیت انتقاد می‌کردند، پاسخ داد و اعلام کرد روحانیانی چون مجلسی در روزگار صفویه با علم و قطع به اینکه‏‎ ‎‏قُرب آنان به سلاطین ستمگر، موجب وَهْن آنان است، به دربار نزدیک شدند تا بتوانند با قدرت و نفوذ معنوی خویش، از سلطه‏‎ ‎‏استبداد و استکبار پادشاهان خودمحور بکاهند (همان، ۳/۲۴۰) (← مقاله صفویه). بیشتر روحانیان در عمل به وظیفه خود موفق بوده‌اند و از آغاز اسلام تاکنون هدایت فکر دینی مردم و تبیین و حراست از اسلام بر عهده روحانیت بوده است (خامنه‌ای، بیانات، ۱۷۸؛ مرتضوی، روحانیت و حضور در مدیریت سیاسی کشور، ۵) و بسیاری از روحانیان با هجرت تبلیغی، مردم جهان را هدایت کرده‌اند (حکیمی، ۱۷ ـ ۱۹). در نگاه امام‌خمینی روحانیت در طول تاریخ به وظایف خود عمل کرده است و همه ابعاد اسلام از حفظ و تبلیغ و پاسخ به شبهه‌های فکری، مدیون روحانیان بوده است (کشف اسرار، ۸ ـ ۹). برخی از خدمات روحانیت عبارت است از:
# تولید علم: به باور امام‌خمینی حفظ میراث مکتوب اسلام و جمع‏آوری و نگهداری علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر اکرم(ص) و سنت و سیره معصومان(ع) و ثبت و باب‌بندی و اصلاح و پیراسته‌کردن آن در شرایطی که امکانات بسیار کم بوده و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت، همه امکانات خود را به کار می‏گرفتند، از کار‌های روحانیت است که امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتاب‌های بابرکتی همچون کتاب‌های چهارگانه حدیثی (کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار) و کتاب‏های دیگران در فقه، اصول، فلسفه، ریاضیات، نجوم، کلام، حدیث رجال، تفسیر، ادب، عرفان، لغت و تمامی رشته‏های متنوّع علوم دیده می‌شود و همه این زحمات و مرارت‌ها نامی جز «جهاد فی سبیل‏اللّه» ندارد (امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۴ ـ ۲۷۵) و روحانیت حافظ تاریخ اسلام و تشیع و مهم‌ترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی‌ها بوده است (همان، ۲۱/۲۷۵). همچنین روحانیان برای عمل به وظایف خود اقدام به تأسیس مدارس و حوزه‌های علوم در شهر‌های مختلف ازجمله در شهر‌های نجف و قم و مشهد کردند و به تدریس درس‌های مختلف و تعلیم و تربیت طلاب دینی مشغول شدند (همان، ۱/۲۴).  
# تولید علم: به باور امام‌خمینی حفظ میراث مکتوب اسلام و جمع‏آوری و نگهداری علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر اکرم(ص) و سنت و سیره معصومان(ع) و ثبت و باب‌بندی و اصلاح و پیراسته‌کردن آن در شرایطی که امکانات بسیار کم بوده و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت، همه امکانات خود را به کار می‏گرفتند، از کار‌های روحانیت است که امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتاب‌های بابرکتی همچون کتاب‌های چهارگانه حدیثی (کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار) و کتاب‏های دیگران در فقه، اصول، فلسفه، ریاضیات، نجوم، کلام، حدیث رجال، تفسیر، ادب، عرفان، لغت و تمامی رشته‏های متنوّع علوم دیده می‌شود و همه این زحمات و مرارت‌ها نامی جز «جهاد فی سبیل‏اللّه» ندارد (امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۴ ـ ۲۷۵) و روحانیت حافظ تاریخ اسلام و تشیع و مهم‌ترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی‌ها بوده است (همان، ۲۱/۲۷۵). همچنین روحانیان برای عمل به وظایف خود اقدام به تأسیس مدارس و حوزه‌های علوم در شهر‌های مختلف ازجمله در شهر‌های نجف و قم و مشهد کردند و به تدریس درس‌های مختلف و تعلیم و تربیت طلاب دینی مشغول شدند (همان، ۱/۲۴).  
# رشد اخلاقی: امام‌خمینی با اشاره به نقش علمای اخلاق در تهذیب نفوس مردم یادآور شده است علماى اخلاق مردم و اهل علم را دعوت به مسائل اخلاقى مى‏کردند و اهل معنویت و عرفان مردم را به خودسازی فرا می‌خواندند (همان، ۱۳/۱۳) و نقش روحانیت در تهذیب جامعه و مبارزه با مفاسد و شرارت‌ها و ناامنی‌ها بیشتر از هر سازمان و نهاد دیگر بوده است و همواره علما جوانان را متحول و از سقوط آنان در دامن فحشا جلوگیری کرده‌اند (همان، ۱۹/۱۳۷؛ کشف اسرار، ۲۷۱). به عنوان نمونه ایشان با اشاره به رواج فضایل انسانی در شهرهایی مانند شهر محلات در استان مرکزی، دلیل آن را وجود علمای عامل و فعالیت آنان در رواج ارزش‌های انسانی در آن شهر شمرده است (امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۹۴).
# رشد اخلاقی: امام‌خمینی با اشاره به نقش علمای اخلاق در تهذیب نفوس مردم یادآور شده است علماى اخلاق مردم و اهل علم را دعوت به مسائل اخلاقى مى‏کردند و اهل معنویت و عرفان مردم را به خودسازی فرا می‌خواندند (همان، ۱۳/۱۳) و نقش روحانیت در تهذیب جامعه و مبارزه با مفاسد و شرارت‌ها و ناامنی‌ها بیشتر از هر سازمان و نهاد دیگر بوده است و همواره علما جوانان را متحول و از سقوط آنان در دامن فحشا جلوگیری کرده‌اند (همان، ۱۹/۱۳۷؛ کشف اسرار، ۲۷۱). به عنوان نمونه ایشان با اشاره به رواج فضایل انسانی در شهرهایی مانند شهر محلات در استان مرکزی، دلیل آن را وجود علمای عامل و فعالیت آنان در رواج ارزش‌های انسانی در آن شهر شمرده است (امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۹۴).
Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶

ویرایش