۲۱٬۲۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
در اصطلاح جامعهشناختی به گروه سنی ۱۸–۲۴ ساله جوان گفته میشود. در این زمان تغییرات جسمانی پایان میپذیرد و رفتارهای هنجاری و اجتماعی فرد شکل میگیرد<ref>ساروخانی، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، ۲۰–۲۱.</ref> این مرحله از زندگی با وقایع هنجاری مانند [[ازدواج]]، اشتغال و فرزندآوری تعریف میشود<ref>پهلوان، جامعهشناسی جوانان، ۴.</ref> برخی گفتهاند جوانی از منظر روانشناسی مرحلهای است که انسان در پی شکلگرفتن شخصیتش در برابر اجتماع، احساس [[مسئولیت]] میکند و این دوره از سیزدهسالگی آغاز میشود و تا ۲۵سالگی ادامه مییابد<ref>هاشمیان، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> [[قرآن]] نیز جوانی را مقطعی از دوران زندگی میداند که انسان در آن پس از ضعف و ناتوانی دوران کودکی و نوجوانی، به «توانایی» میرسد<ref>روم، ۵۴.</ref> آیات الهی جوانی را دورهای معرفی میکنند که در آن، انسان علاوه بر توانایی جسمانی به تکامل عقلانی | در اصطلاح جامعهشناختی به گروه سنی ۱۸–۲۴ ساله جوان گفته میشود. در این زمان تغییرات جسمانی پایان میپذیرد و رفتارهای هنجاری و اجتماعی فرد شکل میگیرد<ref>ساروخانی، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، ۲۰–۲۱.</ref> این مرحله از زندگی با وقایع هنجاری مانند [[ازدواج]]، اشتغال و فرزندآوری تعریف میشود<ref>پهلوان، جامعهشناسی جوانان، ۴.</ref> برخی گفتهاند جوانی از منظر روانشناسی مرحلهای است که انسان در پی شکلگرفتن شخصیتش در برابر اجتماع، احساس [[مسئولیت]] میکند و این دوره از سیزدهسالگی آغاز میشود و تا ۲۵سالگی ادامه مییابد<ref>هاشمیان، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> [[قرآن]] نیز جوانی را مقطعی از دوران زندگی میداند که انسان در آن پس از ضعف و ناتوانی دوران کودکی و نوجوانی، به «توانایی» میرسد<ref>روم، ۵۴.</ref> آیات الهی جوانی را دورهای معرفی میکنند که در آن، انسان علاوه بر توانایی جسمانی به تکامل عقلانی رسیده است<ref>غافر، ۶۷؛ حج، ۵؛ انعام، ۱۵۲؛ اسرا، ۳۴.</ref>{{سخ}} | ||
در آغاز دوران جوانی عدم اطمینان نسبت به نقش خود، فرد را زودرنج، دودل و بیثبات میسازد و بهسرعت جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت او گسترش مییابد<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۳۲.</ref>{{سخ}} | در آغاز دوران جوانی عدم اطمینان نسبت به نقش خود، فرد را زودرنج، دودل و بیثبات میسازد و بهسرعت جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت او گسترش مییابد<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۳۲.</ref>{{سخ}} | ||
او در پی کشف هویت و بازسازی کل شخصیت خود است<ref>شعارینژاد، روانشناسی رشد، ۶۰۰.</ref> حتی مخالفت با والدین و [[عصیان]] در برابر اندیشه و دخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت و جداکردن خویش از سایرین است<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۴۰.</ref> دوران جوانی فصل الگوگیری و قهرمانپرستی است<ref>درویل، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ۲۱۴.</ref> در این زمان شخص در پی یافتن الگوی مورد پسندش و مقایسه خود با اوست و میخواهد خود را به شکل الگوی مورد نظرش درآورد<ref>روسو، امیل، ۲۶۴.</ref> جوان اگر این دوره را بهخوبی و با رشد شخصیت پشت سر گذارد، دارای ویژگیهایی از قبیل احساس اطمینان و استقلال و امید، و مسئولیتپذیر و دوستدار فضایل میگردد<ref>شریعتمداری، روانشناسی تربیتی، ۵۱۴–۵۱۵.</ref> و در صورتی که به نیازها و انتظارهای جوان پاسخ مناسب داده نشود، دچار بحران هویت خواهد شد<ref>شریعتمداری، جامعه و تعلیم و تربیت، ۱۵۴–۱۵۵.</ref> | او در پی کشف هویت و بازسازی کل شخصیت خود است<ref>شعارینژاد، روانشناسی رشد، ۶۰۰.</ref> حتی مخالفت با والدین و [[عصیان]] در برابر اندیشه و دخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت و جداکردن خویش از سایرین است<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۴۰.</ref> دوران جوانی فصل الگوگیری و قهرمانپرستی است<ref>درویل، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ۲۱۴.</ref> در این زمان شخص در پی یافتن الگوی مورد پسندش و مقایسه خود با اوست و میخواهد خود را به شکل الگوی مورد نظرش درآورد<ref>روسو، امیل، ۲۶۴.</ref> جوان اگر این دوره را بهخوبی و با رشد شخصیت پشت سر گذارد، دارای ویژگیهایی از قبیل احساس اطمینان و استقلال و امید، و مسئولیتپذیر و دوستدار فضایل میگردد<ref>شریعتمداری، روانشناسی تربیتی، ۵۱۴–۵۱۵.</ref> و در صورتی که به نیازها و انتظارهای جوان پاسخ مناسب داده نشود، دچار بحران هویت خواهد شد<ref>شریعتمداری، جامعه و تعلیم و تربیت، ۱۵۴–۱۵۵.</ref> | ||
== جوان در قرآن و روایات == | == جوان در قرآن و روایات == | ||
در قرآن کریم به مسئله جوان توجه | در قرآن کریم به مسئله جوان توجه شده است. بیان پندهای [[لقمان(ع)|لقمان]] به فرزندش یکی از این نمونههاست<ref>لقمان، ۱۳.</ref> در قرآن، جوانْ عدالتطلب و حامی مظلومان است؛ برای نمونه [[حضرت موسی(ع)]] جوانی با این ویژگیها معرفی شده است<ref>قصص، ۱۵ و ۲۳–۲۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۱۸–۲۲.</ref> و [[اصحاب کهف]] جوانانی شمرده شدهاند که به پروردگارشان ایمان آوردند و حقطلب بودند<ref>کهف، ۱۳.</ref> که در برخی [[روایات]] به جوانمردی آنان در ایمانآوردن اشاره شده است<ref>کلینی، الکافی، ۸/۳۹۵.</ref> در جای دیگر [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] جوانی معرفی میشود که در اطاعت امر خدا حاضر است جان خود را فدا کند<ref>صافات، ۱۰۲.</ref> و از جوانی به نام [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم(ع)]] نام برده میشود که از مخالفت با بتها سخن میگوید<ref>انبیاء، ۶۰.</ref>{{سخ}} | ||
در روایات دوره جوانی بهترین زمان برای کسب معارف اخلاقی و معنوی است. خداوند به عبادتپیشهبودن جوانان نزد [[فرشته|فرشتگان]] افتخار میکند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و [[پیامبر(ص)]] خاطرنشان میکند انسانی که جوانیاش را در [[عبادت]] و بندگی خدا سپری کند، در پیری به وی دانش و حکمت داده میشود<ref>دیلمی، اعلام الدین، ۲۹۶.</ref> در برخی روایات | در روایات دوره جوانی بهترین زمان برای کسب معارف اخلاقی و معنوی است. خداوند به عبادتپیشهبودن جوانان نزد [[فرشته|فرشتگان]] افتخار میکند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و [[پیامبر(ص)]] خاطرنشان میکند انسانی که جوانیاش را در [[عبادت]] و بندگی خدا سپری کند، در پیری به وی دانش و حکمت داده میشود<ref>دیلمی، اعلام الدین، ۲۹۶.</ref> در برخی روایات آمده است جوان، دارای قلبی پاک و زلال است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۲۸۰.</ref> که با شتاب بیشتری به امور خیر رو میآورد<ref>کلینی، الکافی، ۸/۹۳.</ref> و همانند زمینِ کشتنشدهای است که هرچه در آن کاشته شود میپذیرد<ref>نهج البلاغه، ن۳۱، ۴۱۲.</ref>{{سخ}} | ||
در آموزههای تربیتی [[اسلام]] بر احترام و رسیدگی به جوان با توجه به ویژگیها، درکها و نیازهای آنان تأکید | در آموزههای تربیتی [[اسلام]] بر احترام و رسیدگی به جوان با توجه به ویژگیها، درکها و نیازهای آنان تأکید شده است<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۶–۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱/۲۲۳ و ۶۵/۴۸.</ref> زندگی پیشوایان دین اسلام شاهد رفتار و برخوردهای شایسته و سازنده با جوانان است<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۸/۱۱۱.</ref> رسول اکرم(ص) در موارد متعددی مشاغل مهم را به جوانان میسپرد؛ ازجمله میتوان به انتخاب [[مصعببنعمیر]] برای ساماندادن به اوضاع [[مدینه]]<ref>ابنحجر، الاصابهٔ، ۶/۹۸.</ref> و انتخاب ا[[سامةبنزید]] به فرماندهی لشکر برای مقابله با [[روم]]<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱/۷۹–۸۰.</ref> و عتاببناسید به عنوان والی [[مکه]]<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۳/۴۵۲.</ref> اشاره کرد.{{سخ}} | ||
رسول اکرم(ص) برتری جوانان پاکسیرت را که در بهار جوانی، گوش به فرمان الهیاند، بر پیران عابد، همانند برتری [[پیامبران]] بر سایر افراد دانسته<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و برترینِ جوانان را کسانی معرفی | رسول اکرم(ص) برتری جوانان پاکسیرت را که در بهار جوانی، گوش به فرمان الهیاند، بر پیران عابد، همانند برتری [[پیامبران]] بر سایر افراد دانسته<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و برترینِ جوانان را کسانی معرفی کرده است که در کارآزمودگی و احتیاط و هوشمندی همانند پیران باشند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> همچنین پیامبر(ص) میفرمود آموزش در این دوران همانند حکاکی نقش بر روی سنگ است که باقی خواهد ماند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱/۲۲۲.</ref> | ||
[[پرونده:دستنوشته امامخمینی خطاب به جوانان.jpg|بندانگشتی|چپ|جایگزین=دستنوشته امامخمینی]] | [[پرونده:دستنوشته امامخمینی خطاب به جوانان.jpg|بندانگشتی|چپ|جایگزین=دستنوشته امامخمینی]] | ||
== جایگاه، ویژگیها و قابلیتهای جوان == | == جایگاه، ویژگیها و قابلیتهای جوان == | ||
[[امامخمینی]] در طول حیات خویش، توجه ویژهای به جوانان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۰ و ۱۸/۳۶۶.</ref> ایشان مهمترین نیروی مملکت را جوانان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲.</ref> و آرزو داشت مقدرات کشور به دست جوانان افتاده، آنان کشور را اداره کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.</ref> ایشان رابطه نزدیکی با جوانان داشت و آنان علاقه قلبی زیادی به ایشان داشتند و در دیدارهای خود، از ایشان خواهان دعا حتی برای شهادت بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۱.</ref> یا با نامه خواستهها و مشکلات خود را با ایشان در میان میگذاشتند و ایشان نیز به نامههای آنان پاسخ میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۰۲.</ref> امامخمینی برای سخنرانی در جمع جوانان حاضر میشد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۴۱.</ref> با آنان به شکل مستقیم دیدار میکرد و آنان را برای انجام سازندگی در کشور تشویق میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۵۰.</ref>{{سخ}} | [[امامخمینی]] در طول حیات خویش، توجه ویژهای به جوانان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۰ و ۱۸/۳۶۶.</ref> ایشان مهمترین نیروی مملکت را جوانان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲.</ref> و آرزو داشت مقدرات کشور به دست جوانان افتاده، آنان کشور را اداره کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.</ref> ایشان رابطه نزدیکی با جوانان داشت و آنان علاقه قلبی زیادی به ایشان داشتند و در دیدارهای خود، از ایشان خواهان دعا حتی برای شهادت بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۱.</ref> یا با نامه خواستهها و مشکلات خود را با ایشان در میان میگذاشتند و ایشان نیز به نامههای آنان پاسخ میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۰۲.</ref> امامخمینی برای سخنرانی در جمع جوانان حاضر میشد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۴۱.</ref> با آنان به شکل مستقیم دیدار میکرد و آنان را برای انجام سازندگی در کشور تشویق میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۵۰.</ref>{{سخ}} | ||
نگاه امامخمینی دربارهٔ جوان، دیدگاه مقطعی و گذرا نبود، بلکه از آغاز مبارزه تا پایان حیات، همواره جوانان یکی از اصلیترین مخاطبان ایشان بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۱؛ ۶/۳۵۹ و ۱۸/۱۱۸.</ref> ایشان در مجموعه سخنان خود ویژگیهای مختلفی برای جوان برمیشمرد و در بیشتر موارد به ویژگیهای مثبت و [[فطرت]] بیآلایش آنان اشاره میکرد. از نگاه ایشان از مهمترین ویژگی جوان، طالب معرفت بودن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۲۱.</ref> پاکی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۵۱۵.</ref> [[صداقت]] و صمیمیت و قلبی صاف و ملکوتی است؛ از اینرو آمادگی بیشتری برای [[هدایت]] و انتخاب راه درست دارد و میتواند بهسرعت [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۲ و ۸/۳۰۰.</ref>؛ زیرا هنوز [[انحراف]] و فساد در فکر و عمل و احساس وی رسوخ | نگاه امامخمینی دربارهٔ جوان، دیدگاه مقطعی و گذرا نبود، بلکه از آغاز مبارزه تا پایان حیات، همواره جوانان یکی از اصلیترین مخاطبان ایشان بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۱؛ ۶/۳۵۹ و ۱۸/۱۱۸.</ref> ایشان در مجموعه سخنان خود ویژگیهای مختلفی برای جوان برمیشمرد و در بیشتر موارد به ویژگیهای مثبت و [[فطرت]] بیآلایش آنان اشاره میکرد. از نگاه ایشان از مهمترین ویژگی جوان، طالب معرفت بودن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۲۱.</ref> پاکی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۵۱۵.</ref> [[صداقت]] و صمیمیت و قلبی صاف و ملکوتی است؛ از اینرو آمادگی بیشتری برای [[هدایت]] و انتخاب راه درست دارد و میتواند بهسرعت [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۲ و ۸/۳۰۰.</ref>؛ زیرا هنوز [[انحراف]] و فساد در فکر و عمل و احساس وی رسوخ نکرده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۴۷؛ ۲/۲۲–۲۳ و ۲۱/۴۵.</ref> و میتواند از قرآن و معارف دینی که هماهنگ با فطرت الهی است تأثیر پذیرد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۸۰.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی جوان را دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی در راه هدفهای متعالی میدانست که در این راه با کمال[[اخلاص]] و مجاهدت به کشور خود خدمت میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۶.</ref> و خواهان کمک به دیگران و دارای حس تعاون است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۳.</ref>{{سخ}} | امامخمینی جوان را دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی در راه هدفهای متعالی میدانست که در این راه با کمال[[اخلاص]] و مجاهدت به کشور خود خدمت میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۶.</ref> و خواهان کمک به دیگران و دارای حس تعاون است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۳.</ref>{{سخ}} | ||
ایشان دوره جوانی را اوج توانمندی روحی و جسمی میدانست که فرصتی بیهمتاست برای استفاده بیشتر از امکاناتِ وجودی خود در جهت برنامهریزی، اجرا و دستیابی به هدف<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰.</ref> و از ویژگیهای دوران جوانی، وجود انرژی فراوان و نشاط جوانی و شور و شوق جسمی و روحی است که در این دوران جوان میتواند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند و بهسرعت راههای ترقی و تکامل مادی و معنوی را طی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴–۵.</ref> ایشان دستیابی به بالاترین مقامات معنوی را با تکیه بر عزم و [[اراده]]، میسّر و زمان جوانی را اوج قدرت اراده میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰ و ۱۸/۱۴؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۳۴۵.</ref> | ایشان دوره جوانی را اوج توانمندی روحی و جسمی میدانست که فرصتی بیهمتاست برای استفاده بیشتر از امکاناتِ وجودی خود در جهت برنامهریزی، اجرا و دستیابی به هدف<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰.</ref> و از ویژگیهای دوران جوانی، وجود انرژی فراوان و نشاط جوانی و شور و شوق جسمی و روحی است که در این دوران جوان میتواند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند و بهسرعت راههای ترقی و تکامل مادی و معنوی را طی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴–۵.</ref> ایشان دستیابی به بالاترین مقامات معنوی را با تکیه بر عزم و [[اراده]]، میسّر و زمان جوانی را اوج قدرت اراده میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰ و ۱۸/۱۴؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۳۴۵.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
فرد هنگامی که از دوره کودکی عبور میکند و به دوره نوجوانی و جوانی پای میگذارد، نیازهایش نیز تغییر میکند. او به دنبال پاسخ پرسشهایش است. در ایام جوانی پرسشهای فراوانی دربارهٔ جهان هستی، آغاز و انجام جهان، نقش [[دین]] در زندگی و کارآمدی آن مطرح میشود. جوان به دنبال دستیابی به یک نظام فکری و عقیدتی است تا راهگشای او در این پرسشهای اساسی باشد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۲۸–۵۳۰.</ref> افراد در این زمان، شیفته ارزشهای سیاسی، هنری، اخلاقی و دینیاند<ref>موریس، مراحل تربیت، ۱۸۵.</ref> یکی از نیازهای جوانان، نیاز به عشق و محبت است. جوان دوست دارد به دیگران محبت کند و محبت ببیند؛ زیرا محبتکردن و محبتدیدن نیاز اصیل انسانی است و این نیاز در جوان به صورت بیشتری خودنمایی میکند<ref>شریفینیا، جوانی و تربیت از دیدگاه امامخمینی، ۱۳۴.</ref>{{سخ}} | فرد هنگامی که از دوره کودکی عبور میکند و به دوره نوجوانی و جوانی پای میگذارد، نیازهایش نیز تغییر میکند. او به دنبال پاسخ پرسشهایش است. در ایام جوانی پرسشهای فراوانی دربارهٔ جهان هستی، آغاز و انجام جهان، نقش [[دین]] در زندگی و کارآمدی آن مطرح میشود. جوان به دنبال دستیابی به یک نظام فکری و عقیدتی است تا راهگشای او در این پرسشهای اساسی باشد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۲۸–۵۳۰.</ref> افراد در این زمان، شیفته ارزشهای سیاسی، هنری، اخلاقی و دینیاند<ref>موریس، مراحل تربیت، ۱۸۵.</ref> یکی از نیازهای جوانان، نیاز به عشق و محبت است. جوان دوست دارد به دیگران محبت کند و محبت ببیند؛ زیرا محبتکردن و محبتدیدن نیاز اصیل انسانی است و این نیاز در جوان به صورت بیشتری خودنمایی میکند<ref>شریفینیا، جوانی و تربیت از دیدگاه امامخمینی، ۱۳۴.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی به نقش مهم محبت، ملایمت و ملاطفت در تربیت افراد اشاره میکرد و در راستای اصلاح و تربیت دیگران، توجه به این نکته را لازم میدانست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> و خود نیز همواره به این مهم توجه داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۴۹.</ref> ایشان ضمن به کار بردن عناوینی چون «جوانان متدین، برومند، روشنضمیر و جوانان عزیز و متعهد» به تناسب موارد، از زحمات و کوشش نسل جوان با احترام و محبت یاد و قدردانی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۵، ۵۳۳ و ۷/۲۳.</ref> ایشان داشتن [[استقلال]]، [[آزادی]] فکر و عمل و نفی وابستگیهای معنوی جوانان را از نیازهای مهم میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۰۱.</ref> که در سایه اسلام و قرآن قابل تحصیلاند. از نظر ایشان آزادی غربی مخالف سنتهای انسانی و مخالف با [[اخلاق]] است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۷.</ref> ایشان آزادی فکریِ جوانان را به معنای داشتن فکر ایرانی و اسلامی به جای تفکر غربی میدانست که این امر خود بنیان استقلال فکری را در پی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۴–۲۵.</ref>{{سخ}} | امامخمینی به نقش مهم محبت، ملایمت و ملاطفت در تربیت افراد اشاره میکرد و در راستای اصلاح و تربیت دیگران، توجه به این نکته را لازم میدانست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> و خود نیز همواره به این مهم توجه داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۴۹.</ref> ایشان ضمن به کار بردن عناوینی چون «جوانان متدین، برومند، روشنضمیر و جوانان عزیز و متعهد» به تناسب موارد، از زحمات و کوشش نسل جوان با احترام و محبت یاد و قدردانی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۵، ۵۳۳ و ۷/۲۳.</ref> ایشان داشتن [[استقلال]]، [[آزادی]] فکر و عمل و نفی وابستگیهای معنوی جوانان را از نیازهای مهم میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۰۱.</ref> که در سایه اسلام و قرآن قابل تحصیلاند. از نظر ایشان آزادی غربی مخالف سنتهای انسانی و مخالف با [[اخلاق]] است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۷.</ref> ایشان آزادی فکریِ جوانان را به معنای داشتن فکر ایرانی و اسلامی به جای تفکر غربی میدانست که این امر خود بنیان استقلال فکری را در پی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۴–۲۵.</ref>{{سخ}} | ||
با توجه به تأثیرپذیری جوان، داشتن الگویی فکری و رفتاری شایسته در درون خانه و در [[جامعه]] نیاز دیگر جوان است؛ زیرا وجود الگوی مناسب به یادگیری رفتار صحیح میانجامد<ref>کلمز، روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، ۷۳–۷۹.</ref> همه مکاتب نقش الگو در تربیت افراد را پذیرفتهاند. قرآن کریم نیز بر لزوم پیروی از صالحان تأکید و [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] و ابراهیم خلیل(س) را الگو معرفی | با توجه به تأثیرپذیری جوان، داشتن الگویی فکری و رفتاری شایسته در درون خانه و در [[جامعه]] نیاز دیگر جوان است؛ زیرا وجود الگوی مناسب به یادگیری رفتار صحیح میانجامد<ref>کلمز، روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، ۷۳–۷۹.</ref> همه مکاتب نقش الگو در تربیت افراد را پذیرفتهاند. قرآن کریم نیز بر لزوم پیروی از صالحان تأکید و [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] و ابراهیم خلیل(س) را الگو معرفی کرده است<ref>احزاب ۲۱؛ ممتحنه، ۴.</ref> امامخمینی جوانان را به الگوگرفتن در زندگی از [[ائمه اطهار(ع)]] در عرصه زندگی فردی و اجتماعی سفارش میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۸–۳۳۹؛ ۱۶/۸۷ و ۲۰/۱۱۶.</ref>{{سخ}} | ||
یکی دیگر از نیازهای دوران جوانی دوستیابی و معاشرت با دیگران است. امامخمینی همواره از جوانان میخواست در انتخاب گروه همسالان و دوستان دقت کنند؛ زیرا این امر در [[تهذیب نفس|تهذیب]] یا تخریب شخصیت آنان نقش بسزایی دارد. ایشان معتقد بود جوانان باید معاشران و دوستان خویش را از میان اشخاص وارسته، متعهد و متوجه به معنویات انتخاب کنند؛ زیرا تأثیر معاشرت دو طرف بر یکدیگر اجتنابناپذیر است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱–۲۱۲.</ref>{{سخ}} | یکی دیگر از نیازهای دوران جوانی دوستیابی و معاشرت با دیگران است. امامخمینی همواره از جوانان میخواست در انتخاب گروه همسالان و دوستان دقت کنند؛ زیرا این امر در [[تهذیب نفس|تهذیب]] یا تخریب شخصیت آنان نقش بسزایی دارد. ایشان معتقد بود جوانان باید معاشران و دوستان خویش را از میان اشخاص وارسته، متعهد و متوجه به معنویات انتخاب کنند؛ زیرا تأثیر معاشرت دو طرف بر یکدیگر اجتنابناپذیر است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱–۲۱۲.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی نیازهای طبیعی و غریزی را از دیگر نیازهای جوان میدانست و جوانی را زمان اشتعال آتشِ [[شهوت]] معرفی و ضرورت پاسخگویی مناسب به آن را از راههای مشروع گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۵–۲۶.</ref> ایشان معتقد بود [[ازدواج]] موجب بقای نوع انسانی میشود و فرونشاندن شهوت از طریق امر الهی و ازدواج، بر [[سیر و سلوک|سلوک]] عرفانی انسان، تأثیر بسزایی دارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۶؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۱۷.</ref>{{سخ}} | امامخمینی نیازهای طبیعی و غریزی را از دیگر نیازهای جوان میدانست و جوانی را زمان اشتعال آتشِ [[شهوت]] معرفی و ضرورت پاسخگویی مناسب به آن را از راههای مشروع گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۵–۲۶.</ref> ایشان معتقد بود [[ازدواج]] موجب بقای نوع انسانی میشود و فرونشاندن شهوت از طریق امر الهی و ازدواج، بر [[سیر و سلوک|سلوک]] عرفانی انسان، تأثیر بسزایی دارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۶؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۱۷.</ref>{{سخ}} | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* هاشمیان، سیداحمد، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان از دیدگاه روانشناسی، مجله آموزش و پرورش، شماره ۱۳۴، ۱۳۵۴ش. | * هاشمیان، سیداحمد، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان از دیدگاه روانشناسی، مجله آموزش و پرورش، شماره ۱۳۴، ۱۳۵۴ش. | ||
{{پایان}} | |||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
ابوالقاسم مقیمی حاجی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/185/ «جوان»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۱۸۵–۱۹۳. | ابوالقاسم مقیمی حاجی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/185/ «جوان»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۱۸۵–۱۹۳. |