توسعه و پیشرفت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
توسعه به معنای وسعت‌دادن، گسترش و ترقی آمده است.<ref>‌انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۹۶۹</ref> ریشه لاتین این واژه (Development) نیز معانی رشد، پرورش، تکوین، گسترش و آبادانی را دربردارد.<ref>‌حق‌شناس و دیگران، فرهنگ معاصر، ۱/۳۹۷</ref> توسعه در اصطلاح به بهبود، رشد و گسترش همه شرایط مادی و معنوی زندگی اجتماعی، همچنین گسترش [[نظام اجتماعی]] برای برآوردن نیازهای محسوس یک جامعه مانند [[امنیت ملی]]، [[آزادی فردی]]، [[مشارکت]] و [[برابری سیاسی]]، [[رشد اقتصادی]]، [[صلح]] و حفظ [[محیط زیست]] گفته می‌شود.<ref>‌آقابخشی و افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ۱۷۹</ref> [[امام‌خمینی]] افزون بر کاربرد اصطلاح توسعه از واژه‌هایی چون رشد، پیشرفت، آبادانی، نوسازی و مانند آن استفاده می‌کرد. پیشرفت به معنای حرکت رو به جلو، مرحله‌ای از رشد کمی و کیفی و ترقی‌کردن آمده است.<ref>‌انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۵۱۲–۱۵۱۳</ref>
توسعه به معنای وسعت‌دادن، گسترش و ترقی آمده است.<ref>‌انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۹۶۹</ref> ریشه لاتین این واژه (Development) نیز معانی رشد، پرورش، تکوین، گسترش و آبادانی را دربردارد.<ref>‌حق‌شناس و دیگران، فرهنگ معاصر، ۱/۳۹۷</ref> توسعه در اصطلاح به بهبود، رشد و گسترش همه شرایط مادی و معنوی زندگی اجتماعی، همچنین گسترش نظام اجتماعی برای برآوردن نیازهای محسوس یک جامعه مانند امنیت ملی، آزادی فردی، مشارکت و برابری سیاسی، رشد اقتصادی، [[صلح]] و حفظ [[محیط زیست]] گفته می‌شود.<ref>‌آقابخشی و افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ۱۷۹</ref> [[امام‌خمینی]] افزون بر کاربرد اصطلاح توسعه از واژه‌هایی چون رشد، پیشرفت، آبادانی، نوسازی و مانند آن استفاده می‌کرد. پیشرفت به معنای حرکت رو به جلو، مرحله‌ای از رشد کمی و کیفی و ترقی‌کردن آمده است.<ref>‌انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۵۱۲–۱۵۱۳</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
مفهوم کنونی توسعه برای نخستین بار در کتاب [[ثروت ملل]] [[آدام اسمیت]] مطرح شد.<ref>‌حسنی، نوسازی جامعه، ۶۰</ref> در آن زمان مراد از توسعه تنها «رشد اقتصادی» بود<ref>‌فنی، خاستگاه جغرافیایی، ۱۴</ref> و بیشتر دولت‌مردان [[جهان سوم|جهانِ سوم]] [[نوسازی جامعه]] را پدیده‌ای می‌دانستند که با [[تقلید]] از غرب محقق می‌شود<ref>‌همتی، مشکلات اقتصادی جهان سوم، ۳۹–۴۰</ref>؛ اما در میانه دهه ۱۹۶۰م به دنبال ناکامی این‌گونه کشورها در دستیابی به توسعه، ضعف نظریات تک‌بعدیِ توسعه به‌تدریج آشکار شد.<ref>‌فنی، خاستگاه جغرافیایی، ۱۵</ref> امروزه ثابت شده است که توسعه افزون بر مفهوم رشد اقتصادی و زیادشدن ثروت جامعه، بر تغییر کیفی نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز تأکید می‌کند.<ref>‌ازکیا، جامعه‌شناسی توسعه، ۶–۸</ref>
مفهوم کنونی توسعه برای نخستین بار در کتاب ثروت ملل آدام اسمیت مطرح شد.<ref>‌حسنی، نوسازی جامعه، ۶۰</ref> در آن زمان مراد از توسعه تنها «رشد اقتصادی» بود<ref>‌فنی، خاستگاه جغرافیایی، ۱۴</ref> و بیشتر دولت‌مردان جهانِ سوم نوسازی جامعه را پدیده‌ای می‌دانستند که با تقلید از غرب محقق می‌شود<ref>‌همتی، مشکلات اقتصادی جهان سوم، ۳۹–۴۰</ref>؛ اما در میانه دهه ۱۹۶۰م به دنبال ناکامی این‌گونه کشورها در دستیابی به توسعه، ضعف نظریات تک‌بعدیِ توسعه به‌تدریج آشکار شد.<ref>‌فنی، خاستگاه جغرافیایی، ۱۵</ref> امروزه ثابت شده است که توسعه افزون بر مفهوم رشد اقتصادی و زیادشدن ثروت جامعه، بر تغییر کیفی نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز تأکید می‌کند.<ref>‌ازکیا، جامعه‌شناسی توسعه، ۶–۸</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در جهان اسلام رویکرد به توسعه نخست حالت غرب‌ستیزانه داشت؛ اما به‌تدریج زمامداران این کشورها با اقتباس از شیوه‌های نظامی غرب و ایجاد اصلاحات اداری و آموزشی و واردات صنعت و فرآورده‌های صنعتی از [[اروپا]] و به‌ویژه با تشکیل و تربیت طبقه‌ای جدید متشکل از تحصیل‌کردگان غربی، توسعه‌ای غرب‌گرایانه را در دستور کار خود قرار دادند.<ref>‌نقوی، جامعه‌شناسی غرب‌گرایی، ۲۵</ref>
در [[جهان اسلام]] رویکرد به توسعه نخست حالت غرب‌ستیزانه داشت؛ اما به‌تدریج زمامداران این کشورها با اقتباس از شیوه‌های نظامی غرب و ایجاد اصلاحات اداری و آموزشی و واردات صنعت و فرآورده‌های صنعتی از [[اروپا]] و به‌ویژه با تشکیل و تربیت طبقه‌ای جدید متشکل از تحصیل‌کردگان غربی، توسعه‌ای غرب‌گرایانه را در دستور کار خود قرار دادند.<ref>‌نقوی، جامعه‌شناسی غرب‌گرایی، ۲۵</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در [[ایران]] گرایش جامعه به سمت نوسازی به شیوه غربی، عمدتاً به آثار مکتوب گروهی از روشنفکران ایرانی بازمی‌گردد که موضع کلی آنان دربارهٔ این پدیده، موضعی کاملاً مثبت و پذیرا بود.<ref>‌حسنی، نوسازی جامعه، ۲۴</ref> این دسته از روشنفکران و تحصیل‌کردگان غربی در صدد بودند برای نوسازی و توسعه، جامعه را در شعاع تمدن غربی قرار دهند و تجربه غرب را از روی تقلید، تکرار کنند.<ref>‌طباطبایی، بار دیگر دربارهٔ تجدد، ۵۱</ref> آنان تمام مظاهر سنتی و دینی را مانع تکامل و ترقی می‌دیدند؛ از این‌رو می‌بایست این مظاهر کنار زده می‌شدند یا به گونه‌ای غیر مؤثر، به صورت خصوصی و شخصی درمی‌آمدند {{ببینید|متن=ببینید| روشنفکری}}؛ همان‌گونه که غرب با به‌حاشیه‌راندن و خصوصی‌کردن [[دین]] و [[مذهب]]، به سوی [[پیشرفت]] و شکوفایی حرکت کرد.<ref>‌امیری، روشنفکری و سیاست، ۲۴</ref>
در [[ایران]] گرایش [[جامعه روحانیت مبارز تهران|جامعه]] به سمت نوسازی به شیوه غربی، عمدتاً به آثار مکتوب گروهی از روشنفکران ایرانی بازمی‌گردد که موضع کلی آنان دربارهٔ این پدیده، موضعی کاملاً مثبت و پذیرا بود.<ref>‌حسنی، نوسازی جامعه، ۲۴</ref> این دسته از روشنفکران و تحصیل‌کردگان غربی در صدد بودند برای نوسازی و توسعه، جامعه را در شعاع تمدن غربی قرار دهند و تجربه غرب را از روی تقلید، تکرار کنند.<ref>‌طباطبایی، بار دیگر دربارهٔ تجدد، ۵۱</ref> آنان تمام مظاهر سنتی و دینی را مانع تکامل و ترقی می‌دیدند؛ از این‌رو می‌بایست این مظاهر کنار زده می‌شدند یا به گونه‌ای غیر مؤثر، به صورت خصوصی و شخصی درمی‌آمدند{{ببینید|متن=ببینید| روشنفکری}}؛ همان‌گونه که غرب با به‌حاشیه‌راندن و خصوصی‌کردن [[دین]] و مذهب، به سوی پیشرفت و شکوفایی حرکت کرد.<ref>‌امیری، روشنفکری و سیاست، ۲۴</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
توسعه در زمان [[رضاشاه پهلوی]] مبتنی بر [[تمرکزگرایی]]،<ref>‌ملک‌محمدی، از توسعه لرزان، ۲۰۷</ref> [[بروکراسی]] نوظهور<ref>‌کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۱۵۲–۱۵۳</ref> و استفاده از [[ارتش]]<ref>‌عباسی، دولت پهلوی، ۱۲۵–۱۲۷</ref> بود. پهلوی نوسازی جامعه را با غربی‌کردن آن یکسان می‌دانست و در این راه، با علما به مبارزه برخاست؛ زیرا اقتدار مذهبی آنان را نوعی گذشته‌گرایی می‌شمرد.<ref>‌آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۸۵</ref> روند توسعه در دوران [[محمدرضا پهلوی]] خاصیت تک‌بعدی پیدا کرد و محدود به حوزه اقتصادی و فرهنگی شد؛ اما [[حوزه سیاسی]] را در برنگرفت.<ref>‌آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۲۴</ref> وی از دهه ۱۳۴۰ تا دوران [[انقلاب اسلامی]]، به کمک افزایش قیمت نفت، [[رشد اقتصادی]] سریع را آغاز کرد که پیامدهایی نظیر افزایش واردات و مصرف‌گرایی شدید در [[جامعه]] را به دنبال داشت.<ref>‌کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۲۷۸–۲۸۵</ref> بزرگ‌ترین ویژگی این دوران حضور [[دولت مطلق]] در ایران بود که باعث جلوگیری از توسعه در کشور شد که مهم‌ترین مؤلفه‌های آن عبارت بودند از: [[احزاب دولتی]]، ارتش، [[بروکراسی]] و منابع نفتی.<ref>‌بشیریه، موانع توسعه سیاسی، ۸۷–۹۶</ref> توسعه را می‌توان در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و انسانی بررسی کرد.
توسعه در زمان [[رضاشاه پهلوی]] مبتنی بر تمرکزگرایی،<ref>‌ملک‌محمدی، از توسعه لرزان، ۲۰۷</ref> بروکراسی نوظهور<ref>‌کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۱۵۲–۱۵۳</ref> و استفاده از ارتش<ref>‌عباسی، دولت پهلوی، ۱۲۵–۱۲۷</ref> بود. پهلوی نوسازی جامعه را با غربی‌کردن آن یکسان می‌دانست و در این راه، با علما به مبارزه برخاست؛ زیرا اقتدار مذهبی آنان را نوعی گذشته‌گرایی می‌شمرد.<ref>‌آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۸۵</ref> روند توسعه در دوران [[محمدرضا پهلوی]] خاصیت تک‌بعدی پیدا کرد و محدود به حوزه اقتصادی و فرهنگی شد؛ اما حوزه سیاسی را در برنگرفت.<ref>‌آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۲۴</ref> وی از دهه ۱۳۴۰ تا دوران [[انقلاب اسلامی]]، به کمک افزایش قیمت [[نفت]]، رشد اقتصادی سریع را آغاز کرد که پیامدهایی نظیر افزایش واردات و مصرف‌گرایی شدید در جامعه را به دنبال داشت.<ref>‌کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۲۷۸–۲۸۵</ref> بزرگ‌ترین ویژگی این دوران حضور دولت مطلق در ایران بود که باعث جلوگیری از توسعه در کشور شد که مهم‌ترین مؤلفه‌های آن عبارت بودند از: احزاب دولتی، ارتش، بروکراسی و منابع نفتی.<ref>‌بشیریه، موانع توسعه سیاسی، ۸۷–۹۶</ref> توسعه را می‌توان در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و انسانی بررسی کرد.


== توسعه فرهنگی ==
== توسعه فرهنگی ==
از دیدگاه توسعه، [[فرهنگ]] مجموعه‌ای از پندارها، باورها و تلقی‌هاست<ref>‌عظیمی، توسعه و فرهنگ، ۱۲</ref> و حرکت به سمت [[توسعه فرهنگی]]، نیازمند تغییر و تحول در برخی عوامل ذهنی، روانی و رفتاری اعضای یک جامعه است<ref>‌قوام، توسعه و فرهنگ، ۱۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| فرهنگ}}. مقصود از توسعه فرهنگی، ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان و رشد و افزایش علم و دانش و معرفت انسان‌ها و آمادگی برای تحول و پیشرفت در پذیرش اصول کلی توسعه است؛ اصولی چون قانون‌پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی و انسانی و افزایش توانایی‌های علمی و اخلاقی و معنوی برای همه افراد جامعه.<ref>‌ژیرار، توسعه فرهنگی، ۲۲۵</ref>
از دیدگاه توسعه، [[فرهنگ]] مجموعه‌ای از پندارها، باورها و تلقی‌هاست<ref>‌عظیمی، توسعه و فرهنگ، ۱۲</ref> و حرکت به سمت توسعه فرهنگی، نیازمند تغییر و تحول در برخی عوامل ذهنی، روانی و رفتاری اعضای یک جامعه است<ref>‌قوام، توسعه و فرهنگ، ۱۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| فرهنگ}}. مقصود از توسعه فرهنگی، ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان و رشد و افزایش علم و دانش و معرفت انسان‌ها و آمادگی برای تحول و پیشرفت در پذیرش اصول کلی توسعه است؛ اصولی چون قانون‌پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی و انسانی و افزایش توانایی‌های علمی و اخلاقی و معنوی برای همه افراد جامعه.<ref>‌ژیرار، توسعه فرهنگی، ۲۲۵</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] با استناد به آموزه‌های [[اسلام]] و بر اساس اندیشه دینی، اساس جامعه را در فرهنگ دانسته و ضمن پذیرش نیازهای مادی به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان، نقش فرهنگ را تعیین‌کننده و امور دیگر را تابعی از آن برشمرده است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۶ و ۸/۷۷</ref> ایشان [[اسلام]] را مکتبی دارای نظام خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و دارای برنامه و قانون برای تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۹</ref> و معتقد است اسلام به تمامی آنچه در پیشرفت مادی و معنوی جوامع دخیل است، توجه دارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۲–۴۰۳</ref> و از همین‌جا در برابر دیدگاه برخی نویسندگان که علت عقب‌ماندگی مسلمانان را دینداری آنان می‌دانستند و رویگردانی از [[شعائر دینی|شعائر]] و مظاهر دینی را مایه رسیدن به پیشرفت و تمدن معرفی می‌کردند، به مقابله برخاست.<ref>‌امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵–۶</ref> امام‌خمینی بر این باور بود که در دوران حکومت پهلوی، فرنگی‌مآبی و تأسی به شرق و غرب در نام‌گذاری مکان‌ها و اشخاص و استفاده از واژه‌ها و نام‌های بیگانه، نشانه رسیدن به پیشرفت شمرده می‌شد و گرایش به فرهنگ خودی و ملی، علامت عقب‌ماندگی به حساب می‌آمد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۴–۸۵ و ۲۱/۴۱۵–۴۱۶</ref> ایشان معتقد بود توسعه و پیشرفت غرب تنها در بُعد صنعتی بوده و این تمدن در بُعد فرهنگی، رشد و توسعه‌ای نداشته است و از این جهت، فرهنگ شرق بسیار غنی‌تر از فرهنگ غرب است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۶</ref>
[[امام‌خمینی]] با استناد به آموزه‌های [[اسلام]] و بر اساس اندیشه دینی، اساس جامعه را در فرهنگ دانسته و ضمن پذیرش نیازهای مادی به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان، نقش فرهنگ را تعیین‌کننده و امور دیگر را تابعی از آن برشمرده است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۶ و ۸/۷۷</ref> ایشان اسلام را مکتبی دارای نظام خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و دارای برنامه و قانون برای تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۹</ref> و معتقد است اسلام به تمامی آنچه در پیشرفت مادی و معنوی جوامع دخیل است، توجه دارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۲–۴۰۳</ref> و از همین‌جا در برابر دیدگاه برخی نویسندگان که علت [[عقب‌ماندگی]] مسلمانان را دینداری آنان می‌دانستند و رویگردانی از [[شعائر دینی|شعائر]] و مظاهر دینی را مایه رسیدن به پیشرفت و [[تمدن]] معرفی می‌کردند، به مقابله برخاست.<ref>‌امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵–۶</ref> امام‌خمینی بر این باور بود که در دوران [[حکومت پهلوی]]، فرنگی‌مآبی و تأسی به شرق و غرب در نام‌گذاری مکان‌ها و اشخاص و استفاده از واژه‌ها و نام‌های بیگانه، نشانه رسیدن به پیشرفت شمرده می‌شد و گرایش به فرهنگ خودی و ملی، علامت عقب‌ماندگی به حساب می‌آمد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۴–۸۵ و ۲۱/۴۱۵–۴۱۶</ref> ایشان معتقد بود توسعه و پیشرفت غرب تنها در بُعد صنعتی بوده و این تمدن در بُعد فرهنگی، رشد و توسعه‌ای نداشته است و از این جهت، فرهنگ شرق بسیار غنی‌تر از فرهنگ غرب است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۶</ref>


=== استقلال ===
=== استقلال ===
خط ۲۲: خط ۲۲:


=== آموزش و تربیت اسلامی ===
=== آموزش و تربیت اسلامی ===
دومین عامل در توسعه فرهنگی، [[آموزش و تربیت اسلامی]] جوانان و نیروی انسانی است<ref>‌عزتی، جایگاه فرهنگ، ۱۶۶</ref>؛ از این‌رو امام‌خمینی [[تربیت اسلامی]] دو قشر [[روحانی]] و [[دانشجو]] را مایه پیشرفت کشور و دستیابی به ترقی و توسعه معرفی می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تربیت | وحدت حوزه و دانشگاه}} و برای توسعه کشور، فعالیت و هدایتگری این دو قشر را که مغز متفکر جامعه به‌شمار می‌آیند، لازم و ضروری می‌دانست.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۹</ref> ایشان توسعه کشور را وابسته به فعالیت جوانان می‌دانست و از آنان می‌خواست که برای پیشرفت و توسعه مملکت، به دو سلاح [[علم]] و [[ادب]] مجهز گردند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جوان}}. ایشان نفوذ [[فرهنگ استعماری]] و وابسته در دانشگاه‌ها را مانع رشد و ترقی جوانان و استعدادهای ایرانی در دوران حکومت پهلوی معرفی می‌کرد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۲–۵۳ و ۱۲/۲۴۹</ref> در مسیر نوسازی و نیز بازسازی کشور در دوران پس از [[جنگ تحمیلی]] [[عراق]] علیه [[ایران]]، امام‌خمینی چند عامل، ازجمله دو عامل «توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی» و «حمایت از مخترعان و مکتشفان و نیروهای متعهد غیر وابسته به شرق و غرب» را متذکر شده است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸</ref>
دومین عامل در توسعه فرهنگی، آموزش و تربیت اسلامی جوانان و نیروی انسانی است<ref>‌عزتی، جایگاه فرهنگ، ۱۶۶</ref>؛ از این‌رو امام‌خمینی [[تربیت|تربیت اسلامی]] دو قشر [[روحانی]] و [[دانشجو]] را مایه پیشرفت کشور و دستیابی به ترقی و توسعه معرفی می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تربیت | وحدت حوزه و دانشگاه}} و برای توسعه کشور، فعالیت و هدایتگری این دو قشر را که مغز متفکر جامعه به‌شمار می‌آیند، لازم و ضروری می‌دانست.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۹</ref> ایشان توسعه کشور را وابسته به فعالیت جوانان می‌دانست و از آنان می‌خواست که برای پیشرفت و توسعه مملکت، به دو سلاح [[علم]] و ادب مجهز گردند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جوان}}. ایشان نفوذ فرهنگ استعماری و وابسته در [[دانشگاه|دانشگاه‌ها]] را مانع رشد و ترقی جوانان و استعدادهای ایرانی در دوران حکومت پهلوی معرفی می‌کرد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۲–۵۳ و ۱۲/۲۴۹</ref> در مسیر نوسازی و نیز بازسازی کشور در دوران پس از [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، امام‌خمینی چند عامل، ازجمله دو عامل «توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی» و «حمایت از مخترعان و مکتشفان و نیروهای متعهد غیر وابسته به شرق و غرب» را متذکر شده است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸</ref>


=== وجدان کاری ===
=== وجدان کاری ===
از دیگر عوامل فرهنگی مؤثر بر توسعه، [[وجدان کاری]] است. منظور از این عنصر، وجود حالتی درونی در افراد است که آنان را وادار می‌سازد کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.<ref>‌عزتی، جایگاه فرهنگ، ۱۷۴</ref> از نگاه امام‌خمینی برای آبادانی و پیشرفت کشور لازم است که همگان کار خود را با جدیت و به‌خوبی انجام دهند و در این راه، سستی و کوتاهی به خود راه ندهند.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۶–۱۰۷ و ۱۰/۳۹۳</ref> ایشان توسعه‌یافتگی را نتیجه عواملی مانند تکیه بر خداوند و پیروی از اسلام، بیداری، [[اعتماد به نفس]]، به‌کارانداختن فکر خودی، وابستگی‌نداشتن به دیگران، اراده، عمل و تحمل سختی‌ها می‌دانست<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۵–۵۳۷؛ ۱۹/۹۸ و ۲۱/۴۱۷</ref> و معتقد بود غرب و شرق، کشورهای تحت سلطه را عقب‌مانده و مصرفی نگه داشته‌اند و با ترساندن آنان از پیشرفت‌ها و قدرت‌های خودشان قوه ابتکار، [[خلاقیت]] و نوآوری را در ملت‌ها می‌رانده‌اند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۵</ref> و در ایران نیز به اسم اداره امور، مملکت را از رسیدن به پیشرفت و ترقی بازداشته‌اند.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۵</ref>
از دیگر عوامل فرهنگی مؤثر بر توسعه، وجدان کاری است. منظور از این عنصر، وجود حالتی درونی در افراد است که آنان را وادار می‌سازد کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.<ref>‌عزتی، جایگاه فرهنگ، ۱۷۴</ref> از نگاه امام‌خمینی برای آبادانی و پیشرفت کشور لازم است که همگان کار خود را با جدیت و به‌خوبی انجام دهند و در این راه، سستی و کوتاهی به خود راه ندهند.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۶–۱۰۷ و ۱۰/۳۹۳</ref> ایشان توسعه‌یافتگی را نتیجه عواملی مانند تکیه بر خداوند و پیروی از اسلام، بیداری، [[اعتماد به نفس]]، به‌کارانداختن فکر خودی، وابستگی‌نداشتن به دیگران، [[اراده]]، عمل و تحمل سختی‌ها می‌دانست<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۵–۵۳۷؛ ۱۹/۹۸ و ۲۱/۴۱۷</ref> و معتقد بود غرب و شرق، کشورهای تحت سلطه را عقب‌مانده و مصرفی نگه داشته‌اند و با ترساندن آنان از پیشرفت‌ها و قدرت‌های خودشان قوه ابتکار، خلاقیت و نوآوری را در ملت‌ها می‌رانده‌اند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۵</ref> و در ایران نیز به اسم اداره امور، مملکت را از رسیدن به پیشرفت و ترقی بازداشته‌اند.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۵</ref>


== توسعه اقتصادی ==
== توسعه اقتصادی ==
خط ۳۱: خط ۳۱:


=== سازوکارهای ارتقای سطح معیشت ===
=== سازوکارهای ارتقای سطح معیشت ===
امام‌خمینی توسعه اقتصادی را به عنوان مجموعه شیوه‌ها، روش‌ها و سازوکارهای عقلایی برای ارتقای سطح معیشت جامعه می‌پذیرد<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۷۲</ref>؛ چنان‌که پیش و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، ایشان به رشد و توسعه اقتصادی کشور توجه داشت.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸ و ۱۷/۳۳</ref> ایشان بیش از آنکه به مسائل توسعه در حوزه [[علم اقتصاد]] بپردازد، به اهداف غایی اقتصادی نظیر [[عدالت اجتماعی]] و ابعاد معنوی زندگی توجه کرده است.<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۷۲</ref>
امام‌خمینی توسعه اقتصادی را به عنوان مجموعه شیوه‌ها، روش‌ها و سازوکارهای عقلایی برای ارتقای سطح معیشت جامعه می‌پذیرد<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۷۲</ref>؛ چنان‌که پیش و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، ایشان به رشد و توسعه اقتصادی کشور توجه داشت.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸ و ۱۷/۳۳</ref> ایشان بیش از آنکه به مسائل توسعه در حوزه [[اقتصاد|علم اقتصاد]] بپردازد، به اهداف غایی اقتصادی نظیر [[عدالت اجتماعی]] و ابعاد معنوی زندگی توجه کرده است.<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۷۲</ref>


=== دستیابی جامعه به سعادت ===
=== دستیابی جامعه به سعادت ===
از سوی دیگر، امام‌خمینی هدف نهایی توسعه را دستیابی جامعه به [[سعادت]] و تعالی معنوی می‌دانست و توسعه به معنای افزایش [[تولید سرانه]] و صنعتی‌شدن به شیوه غربی را از ویژگی‌های توسعه غیر اسلامی برمی‌شمرد<ref>‌میرمعزی، مفهوم توسعه و راهبردهای آن، ۲۱۸–۲۱۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اقتصاد}}. ایشان این نوع توسعه را عامل تبدیل جامعه بشری به کارخانه بزرگ صنعتی معرفی می‌کرد و آن را مغایر با ابعاد معنوی و عرفانی [[انسان]] می‌دانست<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۱۰</ref> و مدرنیزه‌کردن در دوران [[حکومت پهلوی]] را عامل وابسته‌ترشدن ایران و انهدام و تخریب اقتصاد، صنعت و کشاورزی کشور می‌خواند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۳</ref> و برای این موضوع، به شواهدی چون تاراج نفت، واردات بی‌رویه سلاح،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۳</ref> تأسیس کارخانجات صنعتی مونتاژ به کمک سرمایه‌های خارجی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰ و ۵/۲۳۰</ref> نابودی کشاورزی کشور و واردات بی‌اندازه مواد غذایی<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۱</ref> و بازداشت و حبس تحصیل‌کردگان جامعه و واردکردن نیروی انسانی متخصص از خارج<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۱</ref> اشاره می‌کرد.
از سوی دیگر، [[امام‌خمینی]] هدف نهایی توسعه را دستیابی جامعه به [[سعادت]] و تعالی معنوی می‌دانست و توسعه به معنای افزایش تولید سرانه و صنعتی‌شدن به شیوه غربی را از ویژگی‌های توسعه غیر اسلامی برمی‌شمرد<ref>‌میرمعزی، مفهوم توسعه و راهبردهای آن، ۲۱۸–۲۱۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اقتصاد}}. ایشان این نوع توسعه را عامل تبدیل جامعه بشری به کارخانه بزرگ صنعتی معرفی می‌کرد و آن را مغایر با ابعاد معنوی و عرفانی انسان می‌دانست<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۱۰</ref> و مدرنیزه‌کردن در دوران [[حکومت پهلوی]] را عامل وابسته‌ترشدن ایران و انهدام و تخریب اقتصاد، [[تولید و صنعت|صنعت]] و [[کشاورزی]] کشور می‌خواند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۳</ref> و برای این موضوع، به شواهدی چون تاراج [[نفت]]، واردات بی‌رویه [[ابزار جنگی|سلاح]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۳</ref> تأسیس کارخانجات صنعتی مونتاژ به کمک سرمایه‌های خارجی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰ و ۵/۲۳۰</ref> نابودی کشاورزی کشور و واردات بی‌اندازه مواد غذایی<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۱</ref> و بازداشت و حبس تحصیل‌کردگان جامعه و واردکردن نیروی انسانی متخصص از خارج<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۱</ref> اشاره می‌کرد.


=== رشد و توسعه بخش کشاورزی ===
=== رشد و توسعه بخش کشاورزی ===
امام‌خمینی نوسازی کشور و رسیدگی به امور مستمندان و مستضعفان را از اولویت‌های نظام به‌شمار می‌آورد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۶–۲۷</ref> از نگاه ایشان رشد و توسعه بخش‌های مختلف اقتصادی به‌خصوص بخش کشاورزی ضرورت دارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۲۹–۱۳۰</ref> و با توسعه این بخش، ایران نه تنها نیازی به واردات محصولات غذایی و کشاورزی نخواهد داشت، بلکه خود می‌تواند صادرکننده این محصولات باشد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کشاورزی}}. ایشان با تأکید بر استفاده از موهبت‌های الهی در مسیر رسیدن به توسعه، معتقد بود ایران ذخایر طبیعی بزرگ و بااهمیتی دارد که می‌توان منافع حاصل از فروش آنها را در این مسیر مصرف کرد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۷، ۳۳۳ و ۴۱۲</ref>
امام‌خمینی نوسازی کشور و رسیدگی به امور مستمندان و [[مستضعفان]] را از اولویت‌های نظام به‌شمار می‌آورد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۶–۲۷</ref> از نگاه ایشان رشد و توسعه بخش‌های مختلف اقتصادی به‌خصوص بخش کشاورزی ضرورت دارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۲۹–۱۳۰</ref> و با توسعه این بخش، ایران نه تنها نیازی به واردات محصولات غذایی و کشاورزی نخواهد داشت، بلکه خود می‌تواند صادرکننده این محصولات باشد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کشاورزی}}. ایشان با تأکید بر استفاده از موهبت‌های الهی در مسیر رسیدن به توسعه، معتقد بود ایران ذخایر طبیعی بزرگ و بااهمیتی دارد که می‌توان منافع حاصل از فروش آنها را در این مسیر مصرف کرد.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۷، ۳۳۳ و ۴۱۲</ref>


=== رویگردانی از صنایع مونتاژ ===
=== رویگردانی از صنایع مونتاژ ===
ایشان در بخش صنعت نیز خواستار رویگردانی از صنایع مونتاژ و حرکت به سمت ایجاد [[صنایع مادر]] بود.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹۴–۲۹۵</ref> در نگاه ایشان توسعه و نوسازی مطلوب، نوسازی واقعی مبتنی بر تأمین نیازهای اساسی توده مردم (اکثریت فقیر جامعه) بود<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۶–۱۵۷ و ۳۳۳</ref>؛ از این‌رو پس از پایان [[جنگ تحمیلی]] و در راستای بازسازی و نوسازی کشور، بر مواردی چون تأمین رفاه همگانی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی، مقابله با [[مصرف‌گرایی]]، تشویق به مصرف تولیدات داخلی، [[توسعه صادرات]] و متکی‌نبودن بر فروش نفت تأکید کرده است<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸–۱۵۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تولید و صنعت}}.
ایشان در بخش [[تولید و صنعت|صنعت]] نیز خواستار رویگردانی از صنایع مونتاژ و حرکت به سمت ایجاد صنایع مادر بود.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹۴–۲۹۵</ref> در نگاه ایشان توسعه و نوسازی مطلوب، نوسازی واقعی مبتنی بر تأمین نیازهای اساسی توده مردم (اکثریت فقیر جامعه) بود<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۶–۱۵۷ و ۳۳۳</ref>؛ از این‌رو پس از پایان [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] و در راستای بازسازی و نوسازی کشور، بر مواردی چون تأمین [[رفاه]] همگانی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی، مقابله با [[مصرف‌گرایی]]، تشویق به مصرف تولیدات داخلی، توسعه صادرات و متکی‌نبودن بر فروش [[نفت]] تأکید کرده است<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸–۱۵۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تولید و صنعت}}.


== توسعه سیاسی ==
== توسعه سیاسی ==
[[توسعه سیاسی]] به افزایش ظرفیت و کارایی یک [[نظام سیاسی]] در حل و فصل تضادهای منافع فردی و جمعی می‌گویند که با رشد [[دموکراسی]] همراه است.<ref>‌علی‌بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۹۲</ref> بر اساس تعریفی دیگر، توسعه سیاسی گذر از وضعیت توسعه‌نیافتگی به توسعه‌یافتگی سیاسی است که آن را فرایند «[[دموکراتیزاسیون]]» می‌نامند و نخستین شاخص سنجش آن نیز میزان مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش است.<ref>‌حجاریان، تاوان اصلاحات، ۱۵۲</ref>
توسعه سیاسی به افزایش ظرفیت و کارایی یک نظام سیاسی در حل و فصل تضادهای منافع فردی و جمعی می‌گویند که با رشد [[دموکراسی]] همراه است.<ref>‌علی‌بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۹۲</ref> بر اساس تعریفی دیگر، توسعه سیاسی گذر از وضعیت توسعه‌نیافتگی به توسعه‌یافتگی سیاسی است که آن را فرایند «دموکراتیزاسیون» می‌نامند و نخستین شاخص سنجش آن نیز میزان مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش است.<ref>‌حجاریان، تاوان اصلاحات، ۱۵۲</ref>


=== نقش مردم در سرنوشت سیاسی ===
=== نقش مردم در سرنوشت سیاسی ===
[[امام‌خمینی]] به دموکراسی و توسعه سیاسی به معنای پذیرش نقش فعال و مؤثر مردم در تعیین سرنوشت سیاسی‌اجتماعیِ خود معتقد بود<ref>‌ثواقب، نسبت جمهوری اسلامی، ۲۰۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| دموکراسی}} و در این زمینه می‌توان ازجمله به توجه ایشان به موضوع [[آزادی احزاب]]<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳؛ ۵/۴۸۲ و ۱۰/۹۳–۹۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حزب و تشکل | آزادی}} و حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۳ و ۶/۱۹۲، ۲۵۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اقلیت‌های دینی}} و به‌کارگیری سازوکارهای جدیدی چون انتخابات<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| انتخابات}}، [[مجلس قانون‌گذاری]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰</ref> انتخاب رئیس [[قوه مجریه]]<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۱۲</ref> و [[استقلال قوا]]<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۶۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| قوای سه‌گانه}} اشاره کرد که نقش مشارکت، نظارت و دخالت مردم را در امور کشور به‌روشنی نشان می‌دهد. امام‌خمینی حق تعیین سرنوشت را برای مردم مفروض و مسلّم می‌دانست و بر آن بود که هر ملتی باید سرنوشت خود را در دست بگیرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۱–۱۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مردم}}؛ از این‌رو از نظام سلطنتی که مردم نقشی در آن ندارند، انتقاد می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۴۸–۴۴۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| نظام سلطنتی}} و تعیین شکل و نوع حکومت را جزو حقوق نخستین هر ملتی به‌شمار می‌آورد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۷</ref> و بر «جمهوری‌بودن» نوع حکومت تأکید می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جمهوری اسلامی}}.
[[امام‌خمینی]] به دموکراسی و توسعه سیاسی به معنای پذیرش نقش فعال و مؤثر [[مردم]] در تعیین سرنوشت سیاسی‌اجتماعیِ خود معتقد بود<ref>‌ثواقب، نسبت جمهوری اسلامی، ۲۰۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| دموکراسی}} و در این زمینه می‌توان ازجمله به توجه ایشان به موضوع آزادی احزاب<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳؛ ۵/۴۸۲ و ۱۰/۹۳–۹۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حزب و تشکل | آزادی}} و حقوق [[اقلیت‌های دینی|اقلیت‌های دینی و مذهبی]]<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۳ و ۶/۱۹۲، ۲۵۸</ref> و به‌کارگیری سازوکارهای جدیدی چون [[انتخابات]]<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۴</ref>، مجلس قانون‌گذاری،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰</ref> انتخاب رئیس [[قوه مجریه]]<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۱۲</ref> و استقلال قوا<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۶۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| قوای سه‌گانه}} اشاره کرد که نقش مشارکت، [[نظارت]] و دخالت مردم را در امور کشور به‌روشنی نشان می‌دهد. امام‌خمینی حق تعیین سرنوشت را برای مردم مفروض و مسلّم می‌دانست و بر آن بود که هر ملتی باید سرنوشت خود را در دست بگیرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۱–۱۲</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مردم}}؛ از این‌رو از نظام سلطنتی که مردم نقشی در آن ندارند، [[انتقاد]] می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۴۸–۴۴۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| نظام سلطنتی}} و تعیین شکل و نوع حکومت را جزو حقوق نخستین هر ملتی به‌شمار می‌آورد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۷</ref> و بر «جمهوری‌بودن» نوع حکومت تأکید می‌کرد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جمهوری اسلامی}}.


=== وظایف حاکم ===
=== وظایف حاکم ===
از نظر [[امام‌خمینی]]، [[دولت]] به مفهوم عام که در رأس آن [[فقیه|فقیهِ]] عالمِ عادلِ مدبر و شجاع قرار دارد، برای رسیدن به توسعه‌ای پایدار، عادلانه و انسانی، وظایفی بر عهده دارد<ref>‌جهانیان، نقش دولت در توسعه، ۲۶۴</ref>؛ مانند تأسیس بنیادهای قانونی ازجمله قانون اساسی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۹۰</ref> برقراری آرامش و [[امنیت]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۱</ref> ایجاد [[وحدت ملی]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۰۶</ref> برنامه‌ریزی برای توسعه مطلوب،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۲۱</ref> دخالت مسئولانه در بازار<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۷۵، ۴۶۲ و ۸/۱۰۷</ref> و تأمین [[عدالت اجتماعی]].<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۸ و ۲۱/۴۴۵</ref> چنان‌که امنیت نیز یکی از شاخصه‌های توسعه سیاسی کشور است و نبود آن اساس جامعه را متزلزل می‌کند و فرصت‌های لازم برای آبادانی و اصلاح جامعه را از میان می‌برد.<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۶۴</ref> [[امام‌خمینی]] معتقد بود در کشور در حال سازندگی، مردم باید احساس [[امنیت]] و آرامش کنند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۲</ref>؛ زیرا در کشورِ ناآرام امکان انجام کارهای اصلاحی وجود ندارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۷۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| امنیت}}.
از نظر [[امام‌خمینی]]، دولت به مفهوم عام که در رأس آن فقیهِ عالمِ عادلِ مدبر و شجاع قرار دارد، برای رسیدن به توسعه‌ای پایدار، عادلانه و انسانی، وظایفی بر عهده دارد<ref>‌جهانیان، نقش دولت در توسعه، ۲۶۴</ref>؛ مانند تأسیس بنیادهای قانونی ازجمله [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۹۰</ref> برقراری آرامش و [[امنیت]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۱</ref> ایجاد [[وحدت ملی]]،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۰۶</ref> برنامه‌ریزی برای توسعه مطلوب،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۲۱</ref> دخالت مسئولانه در بازار<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۷۵، ۴۶۲ و ۸/۱۰۷</ref> و تأمین [[عدالت اجتماعی]].<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۸ و ۲۱/۴۴۵</ref> چنان‌که امنیت نیز یکی از شاخصه‌های توسعه سیاسی کشور است و نبود آن اساس جامعه را متزلزل می‌کند و فرصت‌های لازم برای آبادانی و اصلاح جامعه را از میان می‌برد.<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۶۴</ref> [[امام‌خمینی]] معتقد بود در کشور در حال سازندگی، مردم باید احساس [[امنیت]] و آرامش کنند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۲</ref>؛ زیرا در کشورِ ناآرام امکان انجام کارهای اصلاحی وجود ندارد<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۷۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| امنیت}}.


=== نهادسازی ===
=== نهادسازی ===
شاخص دیگر توسعه سیاسی «نهادسازی» است که امام‌خمینی در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی]] آن را انجام داد و دستور تأسیس [[شورای انقلاب]]، [[مجلس خبرگان]] برای [[تدوین قانون اساسی]]، [[مجلس شورای اسلامی]] و [[دولت]] را صادر کرد.<ref>‌حجاریان، تاوان اصلاحات، ۱۶۵</ref> ایشان ارکان، نهادها و برخی اجزا و مؤلفه‌های اجرای توسعه سیاسی در دوران [[حکومت پهلوی]] را نقد می‌کرد<ref>‌قلی‌پور، مواضع امام‌خمینی، ۴۷</ref> و در این زمینه به مواردی مانند قانونی‌نبودن و مشروعیت‌نداشتن سلطنت،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳ و ۱۰–۱۲</ref> دربار، سازمان‌ها و بخش‌های تابع آن،<ref>‌امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۶</ref> آزادی‌نداشتن مردم در انتخاب نمایندگان مجلس،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۷۲</ref> غیر مردمی‌بودن سلطنت و غیرقانونی‌بودن نهادهای سیاسی رژیم پهلوی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۸۷–۲۸۸</ref> حفظ و تثبیت نظام سلطنتی با نیروهای نظامی و امنیتی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۴۹</ref> تأسیس احزاب دولتی و فرمایشی به منظور ایجاد [[مشروعیت]] ساختگی<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴–۳۸۵؛ ۳/۷۲ و ۴/۲۳۴–۲۳۵</ref> اشاره می‌کرد.
شاخص دیگر توسعه سیاسی «نهادسازی» است که امام‌خمینی در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی]] آن را انجام داد و دستور تأسیس [[شورای انقلاب]]، [[مجلس خبرگان قانون اساسی|مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی]]، [[مجلس شورای اسلامی]] و دولت را صادر کرد.<ref>‌حجاریان، تاوان اصلاحات، ۱۶۵</ref> ایشان ارکان، نهادها و برخی اجزا و مؤلفه‌های اجرای توسعه سیاسی در دوران [[حکومت پهلوی]] را نقد می‌کرد<ref>‌قلی‌پور، مواضع امام‌خمینی، ۴۷</ref> و در این زمینه به مواردی مانند قانونی‌نبودن و مشروعیت‌نداشتن سلطنت،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳ و ۱۰–۱۲</ref> دربار، سازمان‌ها و بخش‌های تابع آن،<ref>‌امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۶</ref> آزادی‌نداشتن مردم در انتخاب نمایندگان مجلس،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۷۲</ref> غیر مردمی‌بودن سلطنت و غیرقانونی‌بودن نهادهای سیاسی رژیم پهلوی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۸۷–۲۸۸</ref> حفظ و تثبیت نظام سلطنتی با نیروهای نظامی و امنیتی،<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۴۹</ref> تأسیس احزاب دولتی و فرمایشی به منظور ایجاد [[مشروعیت]] ساختگی<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴–۳۸۵؛ ۳/۷۲ و ۴/۲۳۴–۲۳۵</ref> اشاره می‌کرد.


== توسعه انسانی ==
== توسعه انسانی ==
توسعه انسانی عبارت است از گسترش انتخاب‌های بشر با گسترش ظرفیت‌های ذهنی انسان. توسعه انسانی این توانایی را به انسان‌ها می‌دهد که انتخاب‌های مؤثری در حوزه زندگی بهتر پیدا کنند و در زمینه قابلیت‌های خود گام بردارند.<ref>‌اخترشهر، اسلام و توسعه، ۱۰۳–۱۰۴</ref> از دیدگاه امام‌خمینی اساساً محور توسعه [[انسان]] است. نگاه ایشان به توسعه دیدگاهی انسان‌شناسانه و در قلمرو [[معرفت دینی]] است که هدف غایی توسعه را [[تربیت]] [[انسان کامل]] در [[جامعه]] می‌داند<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۵۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| انسان‌شناسی}}.
توسعه انسانی عبارت است از گسترش انتخاب‌های بشر با گسترش ظرفیت‌های ذهنی انسان. توسعه انسانی این توانایی را به انسان‌ها می‌دهد که انتخاب‌های مؤثری در حوزه زندگی بهتر پیدا کنند و در زمینه قابلیت‌های خود گام بردارند.<ref>‌اخترشهر، اسلام و توسعه، ۱۰۳–۱۰۴</ref> از دیدگاه امام‌خمینی اساساً محور توسعه انسان است. نگاه ایشان به توسعه دیدگاهی انسان‌شناسانه و در قلمرو معرفت دینی است که هدف غایی توسعه را [[تربیت]] [[انسان کامل]] در [[جامعه]] می‌داند<ref>‌ثواقب، جلوه‌هایی از، ۱۵۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| انسان‌شناسی}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] [[اسلام]] را [[دین]] ترقی و پیشرفت می‌دانست و معتقد بود رشد و شکوفایی و ترقی انسان در [[قرآن]] است<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۹</ref> و تربیت اسلامی و انسانی سبب رشد و شکوفایی کشورها می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۳</ref> ایشان با مقایسه پیشرفت غربی و اسلامی، پیشرفت غربی را ضد انسانی معرفی می‌کرد که ملت‌های ضعیف را اسیر خود کرده است و معتقد بود مشخصه‌های پیشرفت ضد انسانیِ غرب آدمخواری و جنگ و جدال است. ایشان در مقابل، پیشرفت اسلامی را انسان‌ساز می‌دانست که در خدمت معنویات است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۸</ref> ایشان معتقد بود اسلام دینی است که هم به جنبه‌های مادی زندگی انسان و هم به جنبه‌های معنوی آن اهمیت می‌دهد؛ اما برای رشد انسان‌ها، باید مادیات در خدمت [[معنویت]] قرار بگیرند.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۸–۲۸۹ و ۱۱/۲۱۹</ref>
[[امام‌خمینی]] [[اسلام]] را [[دین]] ترقی و پیشرفت می‌دانست و معتقد بود رشد و شکوفایی و ترقی انسان در [[قرآن]] است<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۹</ref> و تربیت اسلامی و انسانی سبب رشد و شکوفایی کشورها می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۳</ref> ایشان با مقایسه پیشرفت غربی و اسلامی، پیشرفت غربی را ضد انسانی معرفی می‌کرد که ملت‌های ضعیف را اسیر خود کرده است و معتقد بود مشخصه‌های پیشرفت ضد انسانیِ غرب آدمخواری و جنگ و جدال است. ایشان در مقابل، پیشرفت اسلامی را انسان‌ساز می‌دانست که در خدمت معنویات است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۸</ref> ایشان معتقد بود اسلام دینی است که هم به جنبه‌های مادی زندگی انسان و هم به جنبه‌های معنوی آن اهمیت می‌دهد؛ اما برای رشد انسان‌ها، باید مادیات در خدمت معنویت قرار بگیرند.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۸–۲۸۹ و ۱۱/۲۱۹</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۱۶۶

ویرایش