۲۰٬۲۹۱
ویرایش
خط ۲٬۰۳۷: | خط ۲٬۰۳۷: | ||
[[صادق احسانبخش]]؛ [[سیدمهدی جمارانی]]؛ [[محمد امامی کاشانی]]؛ [[ابراهیم امینی]]؛ [[مجید انصاری]]؛ [[محیالدین انواری]]؛ [[هادی باریکبین]]؛ [[علی تهرانی]]؛ [[محمدصادق تهرانی]]؛ [[حیدرعلی جلالی خمینی]]؛ [[عبدالله جوادی آملی]]؛ [[محیالدین حائری شیرازی]]؛ [[حسن حبیبی]]؛ [[محمدجواد حجتی کرمانی]]؛ [[سیدعباس خاتم یزدی]]؛ [[حسین راستی کاشانی]]؛ [[محمدعلی رحمانی]]؛ [[محسن رضایی]]؛ [[سیدعزالدین زنجانی]]؛ [[جعفر سبحانی]]؛ [[عزتالله سحابی]]؛ [[یدالله سحابی]]؛ [[ابوالحسن شیرازی]]؛ [[لطفالله صافی گلپایگانی]]، [[محمد صدوقی]]؛ [[علی صیاد شیرازی]]؛ [[قاسمعلی ظهیرنژاد]]؛ [[صادق قطبزاده]]؛ [[مسلم ملکوتی]]؛ [[محمد مؤمن]]؛ [[سیدعباس مهری]]؛ [[سیدکاظم نورمفیدی]]؛ [[عبدالله نوری]]؛ [[حسین نوری همدانی]]؛ [[علیاکبر ولایتی]]؛ [[محمد هاشمی]]؛ [[ابراهیم یزدی]]؛ [[محمد یزدی]]. | [[صادق احسانبخش]]؛ [[سیدمهدی جمارانی]]؛ [[محمد امامی کاشانی]]؛ [[ابراهیم امینی]]؛ [[مجید انصاری]]؛ [[محیالدین انواری]]؛ [[هادی باریکبین]]؛ [[علی تهرانی]]؛ [[محمدصادق تهرانی]]؛ [[حیدرعلی جلالی خمینی]]؛ [[عبدالله جوادی آملی]]؛ [[محیالدین حائری شیرازی]]؛ [[حسن حبیبی]]؛ [[محمدجواد حجتی کرمانی]]؛ [[سیدعباس خاتم یزدی]]؛ [[حسین راستی کاشانی]]؛ [[محمدعلی رحمانی]]؛ [[محسن رضایی]]؛ [[سیدعزالدین زنجانی]]؛ [[جعفر سبحانی]]؛ [[عزتالله سحابی]]؛ [[یدالله سحابی]]؛ [[ابوالحسن شیرازی]]؛ [[لطفالله صافی گلپایگانی]]، [[محمد صدوقی]]؛ [[علی صیاد شیرازی]]؛ [[قاسمعلی ظهیرنژاد]]؛ [[صادق قطبزاده]]؛ [[مسلم ملکوتی]]؛ [[محمد مؤمن]]؛ [[سیدعباس مهری]]؛ [[سیدکاظم نورمفیدی]]؛ [[عبدالله نوری]]؛ [[حسین نوری همدانی]]؛ [[علیاکبر ولایتی]]؛ [[محمد هاشمی]]؛ [[ابراهیم یزدی]]؛ [[محمد یزدی]]. | ||
==بیماری، رحلت و خاکسپاری== | ==بیماری، رحلت و خاکسپاری== | ||
در این بخش به | در این بخش به [[بیماری امامخمینی|بیماری]]، [[رحلت امامخمینی|رحلت]] و خاکسپاری امامخمینی پرداخته میشود. | ||
===بیماری و رحلت=== | ===بیماری و رحلت=== | ||
امامخمینی در طول زندگی چند نوبت به بیماریهای خاص دچار شده است؛ اما مهمترین بیماری ایشان به زمستان ۱۳۵۸ و سپس بهار ۱۳۶۸ برمیگردد که به رحلت ایشان انجامید: | امامخمینی در طول زندگی چند نوبت به بیماریهای خاص دچار شده است؛ اما مهمترین بیماری ایشان به زمستان ۱۳۵۸ و سپس بهار ۱۳۶۸ برمیگردد که به رحلت ایشان انجامید: | ||
* بیماری قلبی: مدتی پس از انتقال امامخمینی از تهران به قم در ۱۰/۱۲/۱۳۵۷، فشار کار و مشکلات، بیماری قلبی نهفته ایشان را فعال کرد و پزشکان با توجه به کمبود امکانات پزشکی در [[قم]]، برخلاف میل باطنی ایشان، امامخمینی را در بیمارستان قلب تهران بستری کردند. از آنجا که کشور در آستانه نخستین انتخابات ریاست جمهوری بود، امامخمینی به فرزند خود سیداحمد سفارش کرد اگر مسئلهای برای ایشان پیش آمد، آن را تا پس از برگزاری انتخابات پنهان نگه دارد.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}} | * بیماری قلبی: مدتی پس از انتقال امامخمینی از تهران به قم در ۱۰/۱۲/۱۳۵۷، فشار کار و مشکلات، بیماری قلبی نهفته ایشان را فعال کرد و پزشکان با توجه به کمبود امکانات پزشکی در [[قم]]، برخلاف میل باطنی ایشان، امامخمینی را در بیمارستان قلب تهران بستری کردند. از آنجا که کشور در آستانه نخستین انتخابات ریاست جمهوری بود، امامخمینی به فرزند خود سیداحمد سفارش کرد اگر مسئلهای برای ایشان پیش آمد، آن را تا پس از برگزاری انتخابات پنهان نگه دارد.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}} | ||
امامخمینی به توصیه پزشکان دوره نقاهت بیماری را در آب و هوای مناسب «دربند» شمیران گذراند. با تکرار درد قلبی و پس از مشورت با برخی پزشکان اروپایی، درمان با مصرف داروی منظم آغاز شد. پس از ورود امامخمینی به [[جماران]]، گروه پزشکی ثابتی از متخصصان قلب، ریه و داخلی تشکیل شد و گروه پزشکی غیر ثابتی نیز با تخصصهای دیگر برای مداوای ایشان در نظر گرفته شد.{{ببینید|متن=ببینید|جماران}} | امامخمینی به توصیه پزشکان دوره نقاهت بیماری را در آب و هوای مناسب «دربند» شمیران گذراند. با تکرار درد قلبی و پس از مشورت با برخی پزشکان اروپایی، درمان با مصرف داروی منظم آغاز شد. پس از ورود امامخمینی به [[جماران]]، گروه پزشکی ثابتی از متخصصان قلب، ریه و داخلی تشکیل شد و گروه پزشکی غیر ثابتی نیز با تخصصهای دیگر برای مداوای ایشان در نظر گرفته شد.{{ببینید|متن=ببینید|جماران}} | ||
امامخمینی پس از این تاریخ، سه بار در بیمارستان بقیةالله(ع) جماران که به سبب رعایت مسائل امنیتی در کنار خانه ایشان ساخته شده بود، بستری شد و یک بار آن مربوط به مشکل قلبی دوباره ایشان در ۶ | امامخمینی پس از این تاریخ، سه بار در بیمارستان بقیةالله(ع) جماران که به سبب رعایت مسائل امنیتی در کنار خانه ایشان ساخته شده بود، بستری شد و یک بار آن مربوط به مشکل قلبی دوباره ایشان در ۶ فروردین ۱۳۶۵ بود که قلب ایشان یکباره از کار ایستاد؛ ولی با تلاش بهموقع دکتر مسعود پورمقدس به زندگی بازگشت و برای اقدامهای تکمیلی به بیمارستان منتقل شد. | ||
* بیماری گوارشی: امامخمینی یک بار در سال ۱۳۶۷ به سبب ناراحتی گوارشی در بیمارستان بقیةالله(ع) جماران بستری شد و تشخیص پزشکان گوارش و جراح در آن زمان، کمخونی قسمتی از روده بود و با اقدامهای درمانی، بهبود یافت. ایشان بار دیگر در ۲۹ | * بیماری گوارشی: امامخمینی یک بار در سال ۱۳۶۷ به سبب ناراحتی گوارشی در بیمارستان بقیةالله(ع) جماران بستری شد و تشخیص پزشکان گوارش و جراح در آن زمان، کمخونی قسمتی از روده بود و با اقدامهای درمانی، بهبود یافت. ایشان بار دیگر در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۸به سبب احساس درد در معده، برای معاینه پزشکی در همین بیمارستان بستری گردید و پس از رادیوگرافی، به خانه بازگشت و بار دوم در همان روز به بیمارستان مراجعه کرد و معاینه کاستروسکپی نشان از سرطان و زخمهای متعدد معده داشت. پس از تشخیص سرطان معده تصمیم تیم پزشکی بر جراحی فوری قرار گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}} | ||
امامخمینی عصر روز اول [[خرداد]] ۱۳۶۸ برای جراحی داخلی به بیمارستان بقیةالله(ع) رفت و صبح روز بعد به اتاق عمل منتقل شد. جراحان ایشان ایرج فاضل، منوچهر دوائی و محمدرضا کلانتر معتمد بودند. حال امامخمینی پس از جراحی، رضایتبخش بود؛ اما مشکلات پیشبینینشده بیماری، چند روز پس از عمل نمایان شد. روز جمعه ۵ خرداد ۱۳۶۸ ایشان از [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] خواست در خطبه نماز جمعه از مردم بخواهد دعا کنند خداوند ایشان را بپذیرد. روزهای بعد نیز حال ایشان پایدار نبود و سرانجام تلاش تیم پزشکی بینتیجه ماند و ایشان درگذشت.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی |ارتحال امامخمینی}} | امامخمینی عصر روز اول [[خرداد]] ۱۳۶۸ برای جراحی داخلی به بیمارستان بقیةالله(ع) رفت و صبح روز بعد به اتاق عمل منتقل شد. جراحان ایشان ایرج فاضل، منوچهر دوائی و محمدرضا کلانتر معتمد بودند. حال امامخمینی پس از جراحی، رضایتبخش بود؛ اما مشکلات پیشبینینشده بیماری، چند روز پس از عمل نمایان شد. روز جمعه ۵ خرداد ۱۳۶۸ ایشان از [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] خواست در خطبه نماز جمعه از مردم بخواهد دعا کنند خداوند ایشان را بپذیرد. روزهای بعد نیز حال ایشان پایدار نبود و سرانجام تلاش تیم پزشکی بینتیجه ماند و ایشان درگذشت.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی |ارتحال امامخمینی}} | ||
امامخمینی در برابر دردهای جسمانی پرتحمل بود و در معاینات پزشکی و تزریق مداوم سرم، لب به شکایت نمیگشود. دستورهای پزشکی را به طور دقیق رعایت میکرد و عمل به نظریه کارشناسان را یک تکلیف میشمرد.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}} | امامخمینی در برابر دردهای جسمانی پرتحمل بود و در معاینات پزشکی و تزریق مداوم سرم، لب به شکایت نمیگشود. دستورهای پزشکی را به طور دقیق رعایت میکرد و عمل به نظریه کارشناسان را یک تکلیف میشمرد.{{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}} | ||
خط ۲٬۰۷۲: | خط ۲٬۰۷۲: | ||
این وصیتنامه در یک مقدمه، دو تذکر آغازین، هجده بند و چهار تذکر پایانی تنظیم شده است. مطالب موردنظر امامخمینی که پس از مقدمه و تذکرات، در خلال هجده بند آمده است، بهطور خلاصه در سه محور قابل ذکر است: | این وصیتنامه در یک مقدمه، دو تذکر آغازین، هجده بند و چهار تذکر پایانی تنظیم شده است. مطالب موردنظر امامخمینی که پس از مقدمه و تذکرات، در خلال هجده بند آمده است، بهطور خلاصه در سه محور قابل ذکر است: | ||
* انقلاب اسلامی: رمز پیروزی و بقای [[انقلاب اسلامی]]، معرفی و بیان توطئه دشمنان در ضعیفنشاندادن اسلام و جمهوری اسلامی در اداره جامعه، بهانزواکشیدن [[روحانیت]]، ترویج ازخودبیگانگی و ایجاد انحراف در مراکز تعلیم و تربیت، ازجمله مهمترین موضوعات مطرحشده در این محور است. | * انقلاب اسلامی: رمز پیروزی و بقای [[انقلاب اسلامی]]، معرفی و بیان توطئه دشمنان در ضعیفنشاندادن اسلام و جمهوری اسلامی در اداره جامعه، بهانزواکشیدن [[روحانیت]]، ترویج ازخودبیگانگی و ایجاد انحراف در مراکز تعلیم و تربیت، ازجمله مهمترین موضوعات مطرحشده در این محور است. | ||
* مسائل حیاتی و مهم: امامخمینی در بیان مهمترین مسائل کشور، تعهد نمایندگان و مسئولان کشور به اسلام و خدمت به مردم، توجه مردم به حضور و مشارکت در صحنه، اهمیت [[قضاوت]]، توصیه به [[حوزههای علمیه]] درباره هوشیاربودن در برابر توطئههای دشمنان و منحرفنشدن از سنت فقهای سلف، اصلاح و تصفیه [[قوه مجریه]]، اهمیت مراکز تعلیم و تربیت از کودکستان تا دانشگاه، نقش قوای مسلّح در حفظ انقلاب اسلامی و نصیحت به [[رادیو و تلویزیون]]، | * مسائل حیاتی و مهم: امامخمینی در بیان مهمترین مسائل کشور، تعهد نمایندگان و مسئولان کشور به اسلام و خدمت به مردم، توجه مردم به حضور و مشارکت در صحنه، اهمیت [[قضاوت]]، توصیه به [[حوزههای علمیه]] درباره هوشیاربودن در برابر توطئههای دشمنان و منحرفنشدن از سنت فقهای سلف، اصلاح و تصفیه [[قوه مجریه]]، اهمیت مراکز تعلیم و تربیت از کودکستان تا دانشگاه، نقش [[قوای مسلح|قوای مسلّح]] در حفظ انقلاب اسلامی و نصیحت به [[رادیو]] و [[تلویزیون]]، [[مطبوعات]]، [[سینما|سینماها]] و تئاترها برای جلوگیری از تباهی مردم را تذکر داده است. | ||
* تاکیدها و پندها: ازجمله مهمترین پندهایی که امامخمینی در وصیتنامه آورده است، عبارتاند از: توصیه، هشدار و نصیحت به گروهها و مخالفان جمهوری اسلامی و فریبخوردگان و دعوت آنان به رعایت انصاف، توضیح درباره مشی معتدل | * تاکیدها و پندها: ازجمله مهمترین پندهایی که امامخمینی در وصیتنامه آورده است، عبارتاند از: توصیه، هشدار و نصیحت به گروهها و مخالفان جمهوری اسلامی و فریبخوردگان و دعوت آنان به رعایت انصاف، توضیح درباره مشی معتدل اقتصاد اسلامی، نصیحت و هشدار به برخی روحانیان و روحانینماها درباره قضاوت نسبت به انقلاب اسلامی و شرایط ظهور [[امام زمان(ع)|امام زمان(ع)]]، توصیه به ملتها و مستضعفان جهان برای قیام و حرکتی جهانی به سوی تشکیل دولت اسلامی از طریق ایجاد جمهوریهای آزاد و مستقل و وصیت به مردم برای اهتمام بر خودشناسی، خودکفایی و استقلال در همه ابعاد و مقاومت برای رسیدن به اهداف بزرگ.{{ببینید|متن=ببینید|وصیتنامه سیاسیالهی}} | ||
===دستخط=== | ===دستخط=== | ||
امامخمینی هنر خط را نزد برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، فراگرفت. ایشان در سالهای نخست مرجعیت، اعلامیهها و بیانیهها، پاسخ به نامهها و استفتائات و رسید [[وجوه شرعی]] را به دست خود مینوشت؛ اما پس از فزونی مقلدان و مراجعان کسان دیگری در نوشتن نامهها، اجازات، استفتاها، اعلامیهها و پیامها همکاری داشتند، ازجمله [[سیدهاشم رسولی محلاتی]]، [[محمدحسن رحیمیان]]، [[محمدحسن قدیری]]، [[حسن صانعی]] و [[سیدجعفر کریمی]] و نیز در اواخر، سیداحمد خمینی؛ ولی تمام نوشتهها، با امضا یا مهر امامخمینی یا هر دو منتشر میشد.{{ببینید|متن=ببینید|دستخط امامخمینی}} در سالهای پس از پیروزی انقلاب احکام و پیامها و نامههای مهم به املا و انشای امامخمینی و گاه به خط خود ایشان بود و در صورت نیاز، رسولی محلاتی آن را بدون هیچ اصلاحی بازنویسی میکرد و امامخمینی آن را میدید و امضا میکرد؛ از اینرو مجموعه پیامها، احکام، اجازات، استفتاها و مانند آن، از گذشته تا سالهای پایانی عمر امامخمینی، از نظر نگارش وضع یکسانی نداشته و همه آنها به خط امامخمینی نبوده است، هرچند همه آنها به امضا یا مهر یا امضا و مهر ایشان بوده است. | امامخمینی هنر خط را نزد برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، فراگرفت. ایشان در سالهای نخست مرجعیت، اعلامیهها و بیانیهها، پاسخ به نامهها و استفتائات و رسید [[وجوه شرعی]] را به دست خود مینوشت؛ اما پس از فزونی مقلدان و مراجعان کسان دیگری در نوشتن نامهها، اجازات، استفتاها، اعلامیهها و پیامها همکاری داشتند، ازجمله [[سیدهاشم رسولی محلاتی]]، [[محمدحسن رحیمیان]]، [[محمدحسن قدیری]]، [[حسن صانعی]] و [[سیدجعفر کریمی]] و نیز در اواخر، سیداحمد خمینی؛ ولی تمام نوشتهها، با امضا یا مهر امامخمینی یا هر دو منتشر میشد.{{ببینید|متن=ببینید|دستخط امامخمینی}} در سالهای پس از پیروزی انقلاب احکام و پیامها و نامههای مهم به املا و انشای امامخمینی و گاه به خط خود ایشان بود و در صورت نیاز، رسولی محلاتی آن را بدون هیچ اصلاحی بازنویسی میکرد و امامخمینی آن را میدید و امضا میکرد؛ از اینرو مجموعه پیامها، احکام، اجازات، استفتاها و مانند آن، از گذشته تا سالهای پایانی عمر امامخمینی، از نظر نگارش وضع یکسانی نداشته و همه آنها به خط امامخمینی نبوده است، هرچند همه آنها به امضا یا مهر یا امضا و مهر ایشان بوده است. |