حب دنیا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ بهمن ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
«حب» به معنای مهر، دوستی و دوست‌داشتن<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹؛ دهخدا، ۵/۷۵۴۷.</ref> و مقابل آن «[[بغض]]» است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹.</ref> «دنیا» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک است<ref>فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۴/۳۶۰.</ref> و به اعتبار نزدیک‌بودن [[عالم طبیعت]]<ref>جوهری، الصحاح، ۶/۲۳۴۱؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۰۳.</ref> به انسان نسبت به [[آخرت]]، دنیا نامیده شده است.<ref>فراهیدی، العین، ۸/۷۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱/۱۴۹.</ref> در اصطلاح فلسفی، دنیا عالم طبیعت است<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۱/۳۳۰؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵.</ref>؛ ولی در اصطلاح اخلاقی، دنیا شهوات و لذایذ در عالم طبیعت است<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۹۴.</ref> و به دو قسم ممدوح و مذموم تقسیم می‌شود. هر مقدار از آن که برای به دست آوردن آخرت به کار می‌رود، ممدوح است و هر مقدار که در راستای بهره [[نفس]] باشد، مذموم است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۴۹.</ref> نوع مذموم حب دنیا در اصطلاح اخلاقی و عرفانی به معنای دل‌بستگی، دل‌دادگی و رضایت به زندگی دنیوی است که همراه [[غفلت]] از زندگی جاوید اخروی است و به همین سبب همواره نکوهش شده است.<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۱/۱۶۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۵۵–۱۵۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۹.</ref> [[امام‌خمینی]] همانند دیگر علمای اخلاق و عرفان، حب دنیا را در آثار خود به معنای منفی و یک رذیلت اخلاقی به کار برده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲ و ۲۵۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷ و ۱۶/۲۱۳.</ref>
«حب» به معنای مهر، دوستی و دوست‌داشتن<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹؛ دهخدا، ۵/۷۵۴۷.</ref> و مقابل آن «بغض» است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹.</ref> «دنیا» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک است<ref>فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۴/۳۶۰.</ref> و به اعتبار نزدیک‌بودن عالم طبیعت<ref>جوهری، الصحاح، ۶/۲۳۴۱؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۰۳.</ref> به انسان نسبت به [[آخرت]]، دنیا نامیده شده است.<ref>فراهیدی، العین، ۸/۷۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱/۱۴۹.</ref> در اصطلاح [[فلسفه|فلسفی]]، دنیا عالم طبیعت است<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۱/۳۳۰؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵.</ref>؛ ولی در اصطلاح اخلاقی، دنیا شهوات و لذایذ در عالم طبیعت است<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۹۴.</ref> و به دو قسم ممدوح و مذموم تقسیم می‌شود. هر مقدار از آن که برای به دست آوردن آخرت به کار می‌رود، ممدوح است و هر مقدار که در راستای بهره [[نفس]] باشد، مذموم است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۴۹.</ref> نوع مذموم حب دنیا در اصطلاح اخلاقی و عرفانی به معنای دل‌بستگی، دل‌دادگی و رضایت به زندگی دنیوی است که همراه [[غفلت]] از زندگی جاوید اخروی است و به همین سبب همواره نکوهش شده است.<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۱/۱۶۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۵۵–۱۵۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۹.</ref> [[امام‌خمینی]] همانند دیگر علمای [[اخلاق]] و [[عرفان]]، حب دنیا را در آثار خود به معنای منفی و یک رذیلت اخلاقی به کار برده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲ و ۲۵۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷ و ۱۶/۲۱۳.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
در ادیان و مکاتب بشری همچون هندوئیسم، تعلق به دنیا و نفس، نکوهش شده و دوری از دنیا، ترک تعلقات نفسانی و تحمل برخی ریاضت‌ها به چشم می‌خورد.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۳۱–۳۲ و ۴۳.</ref> در ادیان الهی همچون [[دین یهود]] نیز به مواعظ پیامبران (ع) بر ترک [[حرص]]، [[طمع]] و مال‌اندوزی که از مظاهر حب دنیا به‌شمار می‌آیند، تأکید شده است.<ref>کتاب مقدس، سفر خروج، ب۲۰، ۱۷ و ب۲۲، ۲۵–۲۷.</ref> اگرچه یهودیان با افراط در دنیاطلبی، قومی دنیاگرا شمرده می‌شوند.<ref>← بقره، ۹۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۲۸.</ref> دوری از دنیا در قالب [[رهبانیت]]، از شاخصه‌های [[مسیحیت|قوم مسیح (ع)]] به‌شمار می‌آید و از ویژگی‌های [[حضرت مسیح(ع)]] نیز دوری از دنیا و مظاهر آن قلمداد شده است<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۹/۵۳۶؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۲–۱۶۳.</ref>؛ چنان‌که در [[قرآن کریم]] به آن اشاره شده است.<ref>حدید، ۲۷.</ref>
در ادیان و مکاتب بشری همچون هندوئیسم، تعلق به دنیا و [[نفس]]، نکوهش شده و دوری از دنیا، ترک تعلقات نفسانی و تحمل برخی ریاضت‌ها به چشم می‌خورد.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۳۱–۳۲ و ۴۳.</ref> در ادیان الهی همچون [[دین یهود]] نیز به مواعظ [[پیامبران(ع)]] بر ترک [[حرص]]، [[طمع]] و مال‌اندوزی که از مظاهر حب دنیا به‌شمار می‌آیند، تأکید شده است.<ref>کتاب مقدس، سفر خروج، ب۲۰، ۱۷ و ب۲۲، ۲۵–۲۷.</ref> اگرچه یهودیان با افراط در دنیاطلبی، قومی دنیاگرا شمرده می‌شوند.<ref>← بقره، ۹۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۲۸.</ref> دوری از دنیا در قالب [[رهبانیت]]، از شاخصه‌های قوم مسیح(ع) به‌شمار می‌آید و از ویژگی‌های [[حضرت مسیح(ع)]] نیز دوری از دنیا و مظاهر آن قلمداد شده است<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۹/۵۳۶؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۲–۱۶۳.</ref>؛ چنان‌که در [[قرآن کریم]] به آن اشاره شده است.<ref>حدید، ۲۷.</ref>


[[دین اسلام]] که بر اساس آیه ۱۴۳ [[سوره بقره]]، دینی میانه‌رو است و افراط و تفریط در آن راه ندارد،<ref>← شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱/۱۲۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۳۲۰.</ref> دربارهٔ دنیا نیز راه اعتدال را معرفی کرده است؛ بدین معنا که از یک‌سو حب دنیا و دل‌بستگی آن را نکوهش کرده<ref>آل عمران، ۱۵۲؛ نحل، ۱۰۷.</ref> و از سوی دیگر به بهره‌مندی از مظاهر دنیا و نعمت‌های آن برای تأمین سعادت بشری اهمیت داده است<ref>اسلامی، امام، اخلاق، سیاست، ۱۰۲–۱۰۵.</ref>؛ چنان‌که قرآن کریم استفاده از زینت‌های دنیا را حلال شمرده است.<ref>اعراف، ۳۲.</ref> در روایات نیز از یک‌سو محبت دنیا سرآغاز تمام خطاها<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.</ref> و سبب هلاکت انسان معرفی شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.</ref>؛ در عین حال در روایات دیگری دنیا کشتگاه آخرت،<ref>احسائی، عوالی اللئالی العزیزیه، ۱/۲۶۷.</ref> محل تجارت اولیای الهی و مسجد دوستان خداوند<ref>نهج البلاغه، ح۱۲۶، ۵۳۱.</ref> شمرده شده است.
[[دین اسلام]] که بر اساس آیه ۱۴۳ [[سوره بقره]]، دینی میانه‌رو است و افراط و تفریط در آن راه ندارد،<ref>← شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱/۱۲۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۳۲۰.</ref> دربارهٔ دنیا نیز راه اعتدال را معرفی کرده است؛ بدین معنا که از یک‌سو حب دنیا و دل‌بستگی آن را نکوهش کرده<ref>آل عمران، ۱۵۲؛ نحل، ۱۰۷.</ref> و از سوی دیگر به بهره‌مندی از مظاهر دنیا و نعمت‌های آن برای تأمین سعادت بشری اهمیت داده است<ref>اسلامی، امام، اخلاق، سیاست، ۱۰۲–۱۰۵.</ref>؛ چنان‌که قرآن کریم استفاده از زینت‌های دنیا را حلال شمرده است.<ref>اعراف، ۳۲.</ref> در روایات نیز از یک‌سو محبت دنیا سرآغاز تمام خطاها<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.</ref> و سبب هلاکت انسان معرفی شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.</ref>؛ در عین حال در روایات دیگری دنیا کشتگاه آخرت،<ref>احسائی، عوالی اللئالی العزیزیه، ۱/۲۶۷.</ref> محل تجارت اولیای الهی و مسجد دوستان خداوند<ref>نهج البلاغه، ح۱۲۶، ۵۳۱.</ref> شمرده شده است.
خط ۱۱: خط ۱۱:


== حقیقت حب دنیا و اقسام آن ==
== حقیقت حب دنیا و اقسام آن ==
علمای اخلاق، حب دنیا را علاقه قلبی و انس به دنیا و لذات، شهوات و تعلقات آن<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۶.</ref> و هر چیزی که تا پیش از [[مرگ]] برای انسان حاصل می‌شود<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۴.</ref> می‌دانند. امام‌خمینی با گسترش حقیقت دنیا به همه ماسوی‌الله، حتی [[بهشت]]،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۹.</ref> حب دنیا را نه تنها تعلق به این عالم طبیعت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۱.</ref> بلکه اشتغال و علاقه به ماسوی‌الله را نیز از مصادیق حب دنیا<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۶.</ref> می‌داند.
علمای اخلاق، حب دنیا را علاقه قلبی و انس به دنیا و لذات، [[شهوات]] و تعلقات آن<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۶.</ref> و هر چیزی که تا پیش از [[مرگ]] برای انسان حاصل می‌شود<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۴.</ref> می‌دانند. امام‌خمینی با گسترش حقیقت دنیا به همه ماسوی‌الله، حتی [[بهشت]]،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۹.</ref> حب دنیا را نه تنها تعلق به این عالم طبیعت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۱.</ref> بلکه اشتغال و علاقه به ماسوی‌الله را نیز از مصادیق حب دنیا<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۶.</ref> می‌داند.


علمای اخلاق، دنیا را به مذموم و ممدوح تقسیم کرده<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۴۹.</ref> و خیربودن بهره‌مندی از دنیا را امری نسبی دانسته‌اند؛ بدین معنا که برای عده‌ای دنیا مذموم است و برای برخی مذموم نیست؛ زیرا اگر بهره از دنیا برای تأمین لذت و شهوت باشد، دنیای مذموم است و اگر وسیله رسیدن به آخرت و اصلاح آن باشد، مذموم نیست.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۸.</ref> گروهی از علما با استناد به آیات<ref>اعراف، ۳۲؛ نور، ۳۷.</ref> و روایات،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۱ و ۵/۷۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۱.</ref> دنیای مذموم را مرکب از اموری می‌دانند که انسان را از طاعت خدا، دوستی او و به دست آوردن آخرت بازمی‌دارد؛ بنابراین هر چه به رضای خدا و قرب او بینجامد، از آخرت است؛ هرچند به‌حسب ظاهر از دنیا باشد؛ مانند تجارت و زراعت که مقصود از تأمین معاش، صرف‌کردن آنها در مصارف خیر و کمک به مستمندان باشد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| دنیا و آخرت}}.
علمای اخلاق، دنیا را به مذموم و ممدوح تقسیم کرده<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۴۹.</ref> و خیربودن بهره‌مندی از دنیا را امری نسبی دانسته‌اند؛ بدین معنا که برای عده‌ای دنیا مذموم است و برای برخی مذموم نیست؛ زیرا اگر بهره از دنیا برای تأمین لذت و شهوت باشد، دنیای مذموم است و اگر وسیله رسیدن به آخرت و اصلاح آن باشد، مذموم نیست.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۸.</ref> گروهی از علما با استناد به آیات<ref>اعراف، ۳۲؛ نور، ۳۷.</ref> و [[روایات]]،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۱ و ۵/۷۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۱.</ref> دنیای مذموم را مرکب از اموری می‌دانند که انسان را از طاعت خدا، دوستی او و به دست آوردن آخرت بازمی‌دارد؛ بنابراین هر چه به [[رضا|رضای خدا]] و قرب او بینجامد، از آخرت است؛ هرچند به‌حسب ظاهر از دنیا باشد؛ مانند تجارت و زراعت که مقصود از تأمین معاش، صرف‌کردن آنها در مصارف خیر و کمک به [[مستمندان]] باشد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| دنیا و آخرت}}.


امام‌خمینی بر این باور است که مراد از دنیای مذموم در زبان قرآن و روایات، علاقه و حب به دنیاست. بر این اساس، دنیای مذموم، همان توجه قلب به طبیعت و دل‌بستگی و محبت به آن است؛ چنان‌که وابستگی و دوست‌داشتن مال، مقام و قدرت نیز از شعبه‌های حب دنیا به‌شمار می‌آیند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳–۲۵۶، ۲۷۲–۲۷۳ و ۳۰۸.</ref>؛ ولی دنیای ممدوح، خود عالم طبیعت است که محل ترقیات معنوی است؛ زیرا هر موجودی دارای دو مقام ظهور و شهود است که مرتبه نازله دنیوی شیء است و مقام بطون، ملکوت و غیب که مرتبه صاعده اخروی آن است. این نشئه نازله دنیوی اگر در ذات خود ناقص است، اما چون محل تربیت نفوس و جایگاه تحصیل مقامات و مزرعه آخرت است، از بهترین عوالم نزد اولیای الهی (ع) است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰–۱۲۱؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۱.</ref>
امام‌خمینی بر این باور است که مراد از دنیای مذموم در [[زبان قرآن]] و روایات، علاقه و حب به دنیاست. بر این اساس، دنیای مذموم، همان توجه [[قلب]] به طبیعت و دل‌بستگی و محبت به آن است؛ چنان‌که وابستگی و دوست‌داشتن مال، مقام و قدرت نیز از شعبه‌های حب دنیا به‌شمار می‌آیند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳–۲۵۶، ۲۷۲–۲۷۳ و ۳۰۸.</ref>؛ ولی دنیای ممدوح، خود عالم طبیعت است که محل ترقیات معنوی است؛ زیرا هر موجودی دارای دو مقام ظهور و شهود است که مرتبه نازله دنیوی شیء است و مقام بطون، ملکوت و غیب که مرتبه صاعده اخروی آن است. این نشئه نازله دنیوی اگر در ذات خود ناقص است، اما چون محل تربیت نفوس و جایگاه تحصیل مقامات و مزرعه آخرت است، از بهترین عوالم نزد اولیای الهی(ع) است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰–۱۲۱؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۱.</ref>


== اسباب حب دنیا ==
== اسباب حب دنیا ==
اصل علاقه به امور دنیوی، سنّت و [[فطرت الهی]] است که حرکت و کمال زندگی و حیات انسان بر آن متوقف است و اگر این علاقه از بشر گرفته شود، اجتماع انسانی و زندگی دنیوی و تلاش برای زندگی آخرت؛ زمینه‌ای نخواهد داشت؛ ولی سرگرم‌شدن به این امور دنیوی، [[قناعت]] و بسنده‌کردن به آن، مذموم شمرده شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۲۲۸.</ref> البته گروهی معتقدند نفوس افراد بشر در فطرت خود مختلف هستند؛ بعضی نورانی و مایل به امور قدسی و برخی ظلمانی و مایل به امور دنیوی هستند.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۳/۱۸۵.</ref> گروهی سبب حب دنیای مذموم را ضعف [[ایمان]]<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۲۷۲.</ref> و توجه به مظاهر دنیا و زینت‌های آن<ref>فخر رازی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۲/۶۰۸–۶۰۹.</ref> دانسته‌اند.
اصل علاقه به امور دنیوی، سنّت و [[فطرت الهی]] است که حرکت و کمال زندگی و حیات انسان بر آن متوقف است و اگر این علاقه از بشر گرفته شود، اجتماع انسانی و زندگی دنیوی و تلاش برای زندگی آخرت؛ زمینه‌ای نخواهد داشت؛ ولی سرگرم‌شدن به این امور دنیوی، [[قناعت]] و بسنده‌کردن به آن، مذموم شمرده شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۲۲۸.</ref> البته گروهی معتقدند نفوس افراد بشر در فطرت خود مختلف هستند؛ بعضی نورانی و مایل به امور قدسی و برخی ظلمانی و مایل به امور دنیوی هستند.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۳/۱۸۵.</ref> گروهی سبب حب دنیای مذموم را ضعف [[ایمان]]<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۲۷۲.</ref> و توجه به مظاهر دنیا و زینت‌های آن<ref>فخر رازی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۲/۶۰۸–۶۰۹.</ref> دانسته‌اند.


امام‌خمینی ریشه حب دنیا را حب نفس می‌داند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲، ۲۱۳ و ۲۰/۹۰.</ref> و معتقد است انسان مولود همین عالم طبیعت است و به همین سبب محبت این دنیا از همان آغاز در قلبش قرار داده شده و هر چه رشد می‌کند و بیشتر با لذت‌های دنیا آشنا می‌شود، این محبت نیز در دلش بیشتر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۷۸.</ref> به باور ایشان از ویژگی‌های فطری قلب انسان، این است که هر چه مطلوب و مقصود قلب باشد، به آن علاقه و محبت می‌یابد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷.</ref> پس نفس انسان هر بهره و استفاده‌ای که از دنیا می‌برد، در قلبش اثر می‌گذارد و سبب تعلق او به دنیا می‌شود و هرچه بهره‌ها و لذت‌های او از دنیا بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثر می‌یابد و تعلق و محبتش به دنیا بیشتر می‌شود؛ تا آنجا که تمام توجه قلبش به دنیا می‌شود<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲–۱۲۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حب نفس}}. به باور ایشان، اولیای الهی (ع) به عالم طبیعت تعلق و وابستگی ندارند؛ ولی از همین واقع‌شدن در عالم طبیعت و بهره طبیعی که از آن به دست می‌آید، نوعی کدورت پدیدار می‌شود که علت [[استغفار]] آنها بوده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۳.</ref>
امام‌خمینی ریشه حب دنیا را [[حب نفس]] می‌داند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲، ۲۱۳ و ۲۰/۹۰.</ref> و معتقد است انسان مولود همین عالم طبیعت است و به همین سبب محبت این دنیا از همان آغاز در قلبش قرار داده شده و هر چه رشد می‌کند و بیشتر با لذت‌های دنیا آشنا می‌شود، این محبت نیز در دلش بیشتر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۷۸.</ref> به باور ایشان از ویژگی‌های فطری قلب انسان، این است که هر چه مطلوب و مقصود قلب باشد، به آن علاقه و محبت می‌یابد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷.</ref> پس نفس انسان هر بهره و استفاده‌ای که از دنیا می‌برد، در قلبش اثر می‌گذارد و سبب تعلق او به دنیا می‌شود و هرچه بهره‌ها و لذت‌های او از دنیا بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثر می‌یابد و تعلق و محبتش به دنیا بیشتر می‌شود؛ تا آنجا که تمام توجه قلبش به دنیا می‌شود<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲–۱۲۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حب نفس}}. به باور ایشان، اولیای الهی(ع) به عالم طبیعت تعلق و وابستگی ندارند؛ ولی از همین واقع‌شدن در عالم طبیعت و بهره طبیعی که از آن به دست می‌آید، نوعی کدورت پدیدار می‌شود که علت [[استغفار]] آنها بوده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۳.</ref>


== آثار حب دنیا ==
== آثار حب دنیا ==
عالمان اخلاق، رذایلی همچون [[بخل]]،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۱۳.</ref> آرزوهای طولانی<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۵/۱۱۶.</ref> حسد<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۳۲ و ۲۰۳.</ref> و [[غضب]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۳۰۳.</ref> را از آثار حب دنیا معرفی کرده‌اند. برخی سرچشمه تمام گناهان و نقص‌ها و منبع همه فسادها را حب دنیا می‌دانند.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۹۵.</ref>
عالمان اخلاق، رذایلی همچون [[بخل]]،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۱۳.</ref> آرزوهای طولانی<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۵/۱۱۶.</ref> حسد<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۳۲ و ۲۰۳.</ref> و [[غضب]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۳۰۳.</ref> را از آثار حب دنیا معرفی کرده‌اند. برخی سرچشمه تمام [[گناهان]] و نقص‌ها و منبع همه فسادها را حب دنیا می‌دانند.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۹۵.</ref>


امام‌خمینی حب دنیا را چنان‌که در برخی روایات آمده<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.</ref> سرچشمه همه مفاسد دانسته است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹–۵۰.</ref> به باور ایشان محبت به دنیا ـ هرچند از نوع حلال آن ـ سرآغاز تمام خطاها و بزرگ‌ترین حجاب‌هاست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۰.</ref> و حب دنیا، مانع انسان در هر مقصد و مقصود دینی است.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref> به باور ایشان در فطرت انسان جز حب حق‌تعالی که کمال مطلق است، چیز دیگری نیست؛ ولی وقتی این محبت با محبت دنیا آمیخته می‌شود، صفحه قلب را زنگار می‌گیرد و در نتیجه قلب، حقایق را آن‌گونه که هست نشان نمی‌دهد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۱۱.</ref>؛ از این‌رو تعلقات دنیا سبب حجاب و پرده میان قلب و تجلیات حق‌تعالی می‌شود و هر چه تعلق بیشتر باشد حجاب، غلیظ‌تر و زدودن آن دشوارتر است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۲۳.</ref> در برابر، پیراستن نفس از تعلقات دنیا سرآغاز همه کمالات می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۷.</ref>
امام‌خمینی حب دنیا را چنان‌که در برخی روایات آمده<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.</ref> سرچشمه همه مفاسد دانسته است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹–۵۰.</ref> به باور ایشان محبت به دنیا ـ هرچند از نوع حلال آن ـ سرآغاز تمام خطاها و بزرگ‌ترین حجاب‌هاست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۰.</ref> و حب دنیا، مانع انسان در هر مقصد و مقصود دینی است.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref> به باور ایشان در [[فطرت|فطرت انسان]] جز حب حق‌تعالی که کمال مطلق است، چیز دیگری نیست؛ ولی وقتی این محبت با محبت دنیا آمیخته می‌شود، صفحه قلب را زنگار می‌گیرد و در نتیجه قلب، حقایق را آن‌گونه که هست نشان نمی‌دهد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۱۱.</ref>؛ از این‌رو تعلقات دنیا سبب حجاب و پرده میان قلب و تجلیات حق‌تعالی می‌شود و هر چه تعلق بیشتر باشد [[حجب|حجاب]]، غلیظ‌تر و زدودن آن دشوارتر است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۲۳.</ref> در برابر، پیراستن نفس از تعلقات دنیا سرآغاز همه کمالات می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۷.</ref>


امام‌خمینی حب دنیا را ریشه اصلی بیماری‌های قلبی شمرده<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳.</ref> که گاهی سبب ناخشنودی از خداوند و هلاکت فرد می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۶۵–۱۶۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۶۱–۵۶۲.</ref> ایشان حتی انگیزه‌های دنیوی در عبادت‌ها، مانند خواندن [[نماز شب]] به قصد افزونی روزی و خواندن نماز اول ماه برای سلامتی را نیز سبب نقصان [[عبادت]] و یک نوع دنیاگرایی می‌شمارد؛ هرچند از نظر فقهی موجب بطلان نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴.</ref>
امام‌خمینی حب دنیا را ریشه اصلی بیماری‌های قلبی شمرده<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳.</ref> که گاهی سبب ناخشنودی از خداوند و هلاکت فرد می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۶۵–۱۶۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۶۱–۵۶۲.</ref> ایشان حتی انگیزه‌های دنیوی در عبادت‌ها، مانند خواندن [[نماز شب]] به قصد افزونی روزی و خواندن نماز اول ماه برای سلامتی را نیز سبب نقصان [[عبادت]] و یک نوع دنیاگرایی می‌شمارد؛ هرچند از نظر فقهی موجب بطلان نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴.</ref>
ازجمله آثار دیگر حب دنیا، هراس از مرگ است؛ زیرا حب بقا در فطرت انسان نهادینه شده و انسان از سویی زندگی و لذت‌های آن را محدود به همین زندگانی دنیا می‌پندارد و از سوی دیگر، مردن را سبب قطع آن لذت‌ها می‌داند؛ از این‌رو از مردن بیزار و گریزان است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲–۱۲۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مرگ}}.
ازجمله آثار دیگر حب دنیا، هراس از مرگ است؛ زیرا حب بقا در فطرت انسان نهادینه شده و انسان از سویی زندگی و لذت‌های آن را محدود به همین زندگانی دنیا می‌پندارد و از سوی دیگر، مردن را سبب قطع آن لذت‌ها می‌داند؛ از این‌رو از مردن بیزار و گریزان است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲–۱۲۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مرگ}}.


امام‌خمینی اموری مانند [[ستم]]، غارت، [[فساد]] و گرایش به مذاهب باطل را از آثار حب دنیا می‌داند و معتقد است فضیلت‌هایی چون عدالت، [[شجاعت]]، [[عزت نفس]]، [[آزادگی]]، [[عفت]] و [[سخاوت]] با حبّ دنیا جمع نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.</ref> ایشان به پیروی از روایت،<ref>نهج البلاغه، خ۱۰۸، ۱۵۰–۱۵۱ و خ۱۵۱، ۲۱۰.</ref> باطن دنیا را مردار دانسته و گاهی از آن به چراگاه حیوانات و محل اعتکاف ستمگران تعبیر کرده<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۳ و ۱۱۰.</ref> و اشتغال به آن را سبب خواری انسان می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۳.</ref> افزون بر این همه، اهل دنیا همواره در رنج و زحمت به سر می‌برند و ترس ازدست‌دادن آن نیز سبب اندوه دوچندان آنان می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۶۴.</ref> همچنین ایشان علاقه رسیدن به ریاست و مقامی را که همراه با حب دنیاست موجب آشوب قلبی انسان می‌داند و بر این باور است که هر چه مقام بالاتر باشد، آشوب قلبی بیشتری را در پی خواهد داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۲–۲۱۳ و ۲۰/۳۶۷.</ref>
امام‌خمینی اموری مانند [[ستم]]، غارت، فساد و گرایش به مذاهب باطل را از آثار حب دنیا می‌داند و معتقد است فضیلت‌هایی چون [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[شجاعت]]، [[عزت نفس]]، [[آزادگی]]، [[عفت]] و [[سخاوت]] با حبّ دنیا جمع نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.</ref> ایشان به پیروی از روایت،<ref>نهج البلاغه، خ۱۰۸، ۱۵۰–۱۵۱ و خ۱۵۱، ۲۱۰.</ref> باطن دنیا را مردار دانسته و گاهی از آن به چراگاه حیوانات و محل اعتکاف ستمگران تعبیر کرده<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۳ و ۱۱۰.</ref> و اشتغال به آن را سبب خواری انسان می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۳.</ref> افزون بر این همه، اهل دنیا همواره در رنج و زحمت به سر می‌برند و ترس ازدست‌دادن آن نیز سبب اندوه دوچندان آنان می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۶۴.</ref> همچنین ایشان علاقه رسیدن به ریاست و مقامی را که همراه با حب دنیاست موجب آشوب قلبی انسان می‌داند و بر این باور است که هر چه مقام بالاتر باشد، آشوب قلبی بیشتری را در پی خواهد داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۲–۲۱۳ و ۲۰/۳۶۷.</ref>


امام‌خمینی به برخی آثار و مفاسد دیگر حب دنیا نیز اشاره کرده است. ازجمله:
امام‌خمینی به برخی آثار و مفاسد دیگر حب دنیا نیز اشاره کرده است. ازجمله:
# تقویت جنبه‌های حیوانی و طبیعی در وجود انسان؛
# تقویت جنبه‌های حیوانی و طبیعی در وجود انسان؛
# خروج قوای نفس از حالت اعتدال<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.</ref>؛
# خروج [[قوای نفس]] از حالت اعتدال<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.</ref>؛
# غفلت از خداوند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۳۵–۵۳۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۵–۲۱۶.</ref>؛
# [[غفلت]] از خداوند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۳۵–۵۳۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۵–۲۱۶.</ref>؛
# بازداشتن انسان از عبادت؛
# بازداشتن انسان از [[عبادت]]؛
# ضعف اراده<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵.</ref>؛
# ضعف [[اراده]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵.</ref>؛
# بسته‌شدن چشم و گوش از درک حقایق<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۹ و ۶۵۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲–۱۷۳.</ref>؛
# بسته‌شدن چشم و گوش از درک حقایق<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۹ و ۶۵۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲–۱۷۳.</ref>؛
# کشیده‌شدن به سوی محرمات و منصرف‌شدن از واجبات<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.</ref>؛
# کشیده‌شدن به سوی محرمات و منصرف‌شدن از واجبات<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.</ref>؛
# دشمنی‌ورزی با خدا، پیامبران، اولیای الهی، [[فرشتگان]] و بندگان خدا<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۵۲–۵۳.</ref>؛
# دشمنی‌ورزی با خدا، [[پیامبران]]، اولیای الهی، [[فرشتگان]] و بندگان خدا<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۵۲–۵۳.</ref>؛
# محروم‌شدن از لذت مناجات<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۱.</ref>؛
# محروم‌شدن از لذت مناجات<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۱.</ref>؛
# [[حضور قلب]] نداشتن در نماز<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷.</ref>؛
# [[حضور قلب]] نداشتن در [[نماز]]<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷.</ref>؛
# قساوت قلب<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۸–۱۱۱.</ref>؛
# [[قساوت قلب]]<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۸–۱۱۱.</ref>؛
# بازداشتن از معرفت خداوند؛
# بازداشتن از معرفت خداوند؛
# پریشانی و سلب آرامش<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.</ref>؛
# پریشانی و سلب آرامش<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.</ref>؛
خط ۴۹: خط ۴۹:
# طولانی‌شدن عالم قبر و [[برزخ]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۴.</ref>؛
# طولانی‌شدن عالم قبر و [[برزخ]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۴.</ref>؛
# موفق‌نشدن به کارهای بزرگ.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۵.</ref>
# موفق‌نشدن به کارهای بزرگ.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۵.</ref>
امام‌خمینی آثار سوء دنیاطلبی در اهل علم و دولت‌مردان را شدیدتر<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۶.</ref> و سبب بدبینی مردم و فساد جامعه<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۸۵ و ۱۰/۲۷۹؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۲–۱۷.</ref> می‌دانست و دولت‌مردان را به [[تزکیه نفس]] و روی‌گردانی از دنیا سفارش می‌کرد و حب دنیا و [[حب نفس]] را خطری جدی برای آنان می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸–۹، ۳۹۲–۳۹۳، ۲۰۸–۲۱۰ و ۱۶/۴۵۸–۴۶۰.</ref> در برابر آن، بی‌اعتنایی دولت‌مردان به فریبندگی‌های دنیا را مایه [[قدرت]] و قوت دولت می‌دانست و آنان را به مطالعه صدر اسلام و [[حکومت امام‌علی(ع)]] و [[ساده‌زیستی]] ایشان دعوت می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۰–۴۴۱ و ۸/۲۳۱–۲۳۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| زهد}}.
امام‌خمینی آثار سوء دنیاطلبی در اهل علم و دولت‌مردان را شدیدتر<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۶.</ref> و سبب بدبینی مردم و فساد [[جامعه]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۸۵ و ۱۰/۲۷۹؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۲–۱۷.</ref> می‌دانست و دولت‌مردان را به [[تزکیه نفس]] و روی‌گردانی از دنیا سفارش می‌کرد و حب دنیا و [[حب نفس]] را خطری جدی برای آنان می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸–۹، ۳۹۲–۳۹۳، ۲۰۸–۲۱۰ و ۱۶/۴۵۸–۴۶۰.</ref> در برابر آن، بی‌اعتنایی دولت‌مردان به فریبندگی‌های دنیا را مایه [[قدرت]] و قوت دولت می‌دانست و آنان را به مطالعه صدر اسلام و [[حکومت امام‌علی(ع)]] و [[ساده‌زیستی]] ایشان دعوت می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۰–۴۴۱ و ۸/۲۳۱–۲۳۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| زهد}}.


== درمان حب دنیا ==
== درمان حب دنیا ==
ازجمله مواردی که در روایات، موجب خلاصی انسان از حب دنیا می‌شود، محبت به خداوند،<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱.</ref> تقوا<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.</ref> و یادآوری [[مرگ]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۵ و ۸۹.</ref> است. علمای اخلاق نیز شناخت مفاسد و آفات دنیا<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۱.</ref> و یقین به آخرت و ثواب‌های عظیم آن را از سویی<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۸.</ref> و زهد و پرهیز عملی از تعلق به دنیا را از سوی دیگر،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۵۷–۵۸.</ref> راه رهایی از حب دنیا دانسته‌اند. اهل معرفت نیز راه درمان حب دنیا را پیروی از [[قرآن]] و [[سنّت]] می‌دانند.<ref>ابن‌عربی، رحمة من الرحمن، ۱/۴۲۱.</ref> امام‌خمینی در آثار خود به ترک حب دنیای مذموم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷–۲۸، ۱۰۱ و ۶/۲۸۴.</ref> و زهد در آن<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۷–۳۰۸.</ref> سفارش کرده است. ایشان درمان همه بیماری‌ها و مفسده‌های روحی را در درمان‌کردن حب دنیا و حب نفس می‌داند و معتقد است با درمان آن، نفس دارای ملکه اطمینان می‌شود، قلب آرامش می‌یابد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref> و تمام محاسن اخلاقی در سرزمین روح وارد می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۴۲.</ref> ایشان از میان‌بردن حب دنیا را به‌یکباره برای انسان سالک امکان‌پذیر نمی‌داند؛ ولی باور دارد انسان با [[تفکر]] و ریاضت می‌تواند به‌تدریج با قطع ریشه‌های بیماری‌های روحی، حب دنیا را از دل خارج کند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref>
ازجمله مواردی که در روایات، موجب خلاصی انسان از حب دنیا می‌شود، محبت به خداوند،<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱.</ref> [[تقوا]]<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.</ref> و یادآوری [[مرگ]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۵ و ۸۹.</ref> است. علمای اخلاق نیز شناخت مفاسد و آفات دنیا<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۱.</ref> و یقین به آخرت و ثواب‌های عظیم آن را از سویی<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۸.</ref> و [[زهد]] و پرهیز عملی از تعلق به دنیا را از سوی دیگر،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۵۷–۵۸.</ref> راه رهایی از حب دنیا دانسته‌اند. اهل معرفت نیز راه درمان حب دنیا را پیروی از [[قرآن]] و [[سنت|سنّت]] می‌دانند.<ref>ابن‌عربی، رحمة من الرحمن، ۱/۴۲۱.</ref> امام‌خمینی در آثار خود به ترک حب دنیای مذموم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷–۲۸، ۱۰۱ و ۶/۲۸۴.</ref> و زهد در آن<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۷–۳۰۸.</ref> سفارش کرده است. ایشان درمان همه بیماری‌ها و مفسده‌های روحی را در درمان‌کردن حب دنیا و [[حب نفس]] می‌داند و معتقد است با درمان آن، نفس دارای ملکه اطمینان می‌شود، قلب آرامش می‌یابد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref> و تمام محاسن اخلاقی در سرزمین روح وارد می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۴۲.</ref> ایشان از میان‌بردن حب دنیا را به‌یکباره برای انسان سالک امکان‌پذیر نمی‌داند؛ ولی باور دارد انسان با [[تفکر]] و [[ریاضت]] می‌تواند به‌تدریج با قطع ریشه‌های بیماری‌های روحی، حب دنیا را از دل خارج کند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref>


امام‌خمینی راه درمان حب دنیا را مجهزشدن به [[علم]] و [[عمل]] می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۸.</ref>؛ از این‌رو درمان عملی را در «معامله به ضد» معرفی می‌کند؛ بدین‌گونه که اگر به مال دنیا علاقه‌مند است، با صدقه‌دادن، ریشه آن را از دل بکَند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۵۰–۵۱.</ref>؛ چنان‌که اموری همچون ریاضت شرعی و دل‌دادن به خداوند را نیز درمان عملی به‌شمار می‌آورد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۰–۳۰۲.</ref> و درمان علمی را اندیشیدن در آیات، اخبار و حالت‌های اولیای الهی می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰.</ref>
امام‌خمینی راه درمان حب دنیا را مجهزشدن به [[علم]] و عمل می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۸.</ref>؛ از این‌رو درمان عملی را در «معامله به ضد» معرفی می‌کند؛ بدین‌گونه که اگر به مال دنیا علاقه‌مند است، با [[صدقه|صدقه‌دادن]]، ریشه آن را از دل بکَند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۵۰–۵۱.</ref>؛ چنان‌که اموری همچون ریاضت شرعی و دل‌دادن به خداوند را نیز درمان عملی به‌شمار می‌آورد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۰–۳۰۲.</ref> و درمان علمی را اندیشیدن در آیات، اخبار و حالت‌های اولیای الهی می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۳۲۰

ویرایش