۲۱٬۱۶۶
ویرایش
جز (added Category:اخلاق using HotCat) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حبّ نفس'''، دوستداشتن و خواستن ناپسند خود. | '''حبّ نفس'''، دوستداشتن و خواستن ناپسند خود. | ||
== واژهشناسی == | |||
حبّ به معنای دوستداشتن<ref>جوهری، الصحاح، ۱/۱۰۵.</ref> و ضد [[بغض]]<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹.</ref> است. حب در اصطلاح اخلاقی به معنای گرایش به سوی چیز لذتبخش و سازگار با طبع و وابستگی خاص میان انسان و کمال اوست.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۸۹–۹۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱/۴۱۰–۴۱۱.</ref> حبّ نفس به معنای دوستداشتن بقا و کراهت از [[مرگ]] میآید.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۵۲؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۳۴.</ref> [[امامخمینی]] نیز حبّ نفس را دوستداشتن خویشتن میداند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸ و ۷۱.</ref> | |||
== | == واژگان مرتبط == | ||
حبّ ذات، | واژگان مرتبط با حبّ نفس، حب ذات، انانیت و خودخواهی، خودبینی و [[عجب]] است. ذات معانی گوناگونی دارد؛ گاهی مراد از آن، ماهیت شیء و گاهی امر قائم به خود است که دارای محل نباشد<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۱/۳۶۲.</ref> و حب به ذات نوعاً به عنوان امر غریزی به کار میرود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۱۸۴؛ مطهری، مجموعه آثار، ۶/۴۳۶.</ref> انانیت به شخصیت و هویت [[نفس]] گفته میشود<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۹۵؛ قطبالدین، شرح حکمة الاشراق، ۲۸۳.</ref> و گاهی به معنای خودخواهی نیز به کار میرود<ref>امامخمینی، امامخمینی، آداب الصلاة، ۸.</ref>؛ ولی خودخواهی و عجب، آن است که شخص، فضایل بزرگی دربارهٔ خود برمیشمارد<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۵۷.</ref> و خودبینی همان بزرگ و زیباآمدن انسان در نظر خود است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۵۸۲.</ref> | ||
علمای اخلاق نیز در مباحث خود به بحث حبّ نفس توجه داشتهاند؛ اگرچه بابی به آن اختصاص نداده و از آن در شعبههای حبّ نفس؛ مانند [[حب دنیا]] و حب جاه، شهرت و مدح بحث کردهاند <ref> | امامخمینی بر این باور است که در حبّ نفس، بیشتر تعلق و وابستگی به نفس، مورد نظر است؛ ولی در انانیت، استقلال نفس در نظر است.<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۲۰؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۳۳۸ و ۴۰۴.</ref> به باور ایشان نخستین مرحله [[سلوک]]، ترک حبّ نفس و انانیت است. ایشان با توجه به تأویل آیه «وَ مَنْ یخْرُجْ مِنْ بَیتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یدْرِکْهُ الْمَوْتُ»،<ref>نساء، ۱۰۰.</ref> معتقد است کسی که از بیت نفس خود خارج شود و با سفر معنوی به سوی حق هجرت کند و سپس فنای تام او را ادراک کند، اجر او بر حقتعالی است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۳۳.</ref> البته ایشان اظهار انانیت را در مواردی به خلاف حبّ نفس، نکوهیده نمیداند و آن، در جایی است که در مقام تذلل و اظهار فقر است.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۹–۱۰.</ref> | ||
==اقسام و درجات== | |||
== پیشینه == | |||
حبّ ذات، امری فطری است<ref>شاهآبادی، رشحات البحار، ۱۲۱.</ref> که خداوند در نهاد انسان قرار داده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۱۸۴.</ref> حبّ نفس دارای دو بعد مثبت و منفی است<ref>مهدوی کنی، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، ۲۰.</ref>؛ از اینرو این حب، سرچشمه بسیاری از فعالیتهای انسانی است و بهخودیخود خوب است؛ ولی اگر به حد طغیان برسد، امری نکوهیده خواهد بود.<ref>مهدوی کنی، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، ۲۱ و ۳۲.</ref> در برخی روایات، حبّ نفس و انانیت، امر نکوهیدهای شمرده شده است و آمده است که نخستین [[معصیت]] در عالم به واسطه انانیت و خودخواهی [[ابلیس]] بود که با خودداری از سجده بر آدم، گرفتار لعن خداوند شد.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۶۲.</ref> | |||
علمای اخلاق نیز در مباحث خود به بحث حبّ نفس توجه داشتهاند؛ اگرچه بابی به آن اختصاص نداده و از آن در شعبههای حبّ نفس؛ مانند [[حب دنیا]] و حب جاه، شهرت و مدح بحث کردهاند.<ref>خواجهنصیر، اخلاق محتشمی، ۱۴۳ و ۱۷۶؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۸، ۲۰۶، ۳۵۹ و ۳۷۹.</ref> اهل معرفت نیز حبّ نفس را مانع دستیابی به برخی حقایق میدانند<ref>ملکی، رساله لقاءالله، ۲۹۰–۲۹۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۸.</ref>؛ چنانکه برای اهل نهایات،<ref>آخرین منزل از منازل دهگانه سیر و سلوک.</ref> حبّ نفس، آخرین [[حجاب]] قلمداد میشود.<ref>گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۴/۱۷۶.</ref> امامخمینی نیز در آثار اخلاقی و عرفانی خود بهصراحت، آفات و خطرات حبّ نفس را در حوزه اخلاق فردی، اجتماعی و سیاسی بیان کرده، و اقسام حبّ نفس، مراتب و آثار حبّ نفس و نیز راه تعدیل آن را تحلیل و بررسی کرده است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۷۱–۷۹ و ۳۳۲–۳۳۳؛ امامخمینی، جهاد اکبر، ۵۲–۵۶؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۵۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸–۱۲ و ۱۶/۱۶۱–۱۶۲.</ref> | |||
== اقسام و درجات == | |||
علمای اخلاق، حب را دارای اقسامی میدانند: | علمای اخلاق، حب را دارای اقسامی میدانند: | ||
#محبت انسان به وجود و بقای خود، چنانکه محبت به اولاد نیز به محبت خود بر میگردد؛ | # محبت انسان به وجود و بقای خود، چنانکه محبت به اولاد نیز به محبت خود بر میگردد؛ | ||
# محبتداشتن به غیر خود به سبب دستیابی به لذتهای جسمی حیوانی؛ | # محبتداشتن به غیر خود به سبب دستیابی به لذتهای جسمی حیوانی؛ | ||
# محبت به غیر از روی احسان و سودی که از او به انسان میرسد؛ | # محبت به غیر از روی احسان و سودی که از او به انسان میرسد؛ | ||
# محبتورزیدن به دیگری از روی مناسبات معنوی <ref>فیض، الحقایق فی | # محبتورزیدن به دیگری از روی مناسبات معنوی.<ref>فیض، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ۳۲۰–۳۲۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۱۰–۷۱۵.</ref> | ||
همچنین برخی علمای اخلاق، برای حبّ نفس، مراتبی ذکر کردهاند که از مرتبه حب ذات آغاز میشود و تا مرتبه حب اعضا و جوارح، [[حب مال]]، حب فرزندان، حب قوم و عشیره و حب دوستان ادامه مییابد <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۴۶.</ref> | همچنین برخی علمای اخلاق، برای حبّ نفس، مراتبی ذکر کردهاند که از مرتبه حب ذات آغاز میشود و تا مرتبه حب اعضا و جوارح، [[حب مال]]، حب فرزندان، حب قوم و عشیره و حب دوستان ادامه مییابد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۴۶.</ref> عدهای نیز حب انسان و شوق او به [[قرب الهی]]، میل به زندگی جاوید و [[بهشت]] و ترس از [[دوزخ]] را از درجات حبّ نفس شمردهاند و بر این باورند که این مراتب در صورتی که انسان را به بندگی خداوند برسانند، مطلوب و مقبول درگاه الهی است؛ ولی بالاترین درجه در میان این مراتب، عبادت خالص برای خداست؛ به گونهای که در آن [[عبادت]]، هیچ انگیزهای غیر از خدا نباشد.<ref>شاهآبادی، فطرت عشق، ۸۲.</ref> امامخمینی برای حبّ نفس، شعبهها و مظاهری ذکر میکند. ازجمله: حب مال،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۰.</ref> حب جاه، حب ریاست، حب غلبه بر دیگران<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۸.</ref> و حب نفوذ اراده و بسط قدرت.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۴۱.</ref> | ||
==خاستگاه== | |||
برخی از علمای اخلاق، اصل حب و محبت را فرع بر معرفت و ادراک میدانند <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/ | == خاستگاه == | ||
برخی از علمای اخلاق، اصل حب و محبت را فرع بر معرفت و ادراک میدانند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۴۴–۴۵.</ref>؛ ولی در خصوص محبت آدمی به چیزی، سه امر را دخیل میشمارند: | |||
# معرفت و ادراک محبوب؛ | # معرفت و ادراک محبوب؛ | ||
# ملایمت با طبع انسان؛ | # ملایمت با طبع انسان؛ | ||
# اتحاد میان محب و محبوب <ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۱۰.</ref> و هر سه امر در حبّ نفس با بیشترین قوت و شدت یافت میشود <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۳۴.</ref> | # اتحاد میان محب و محبوب<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۱۰.</ref> و هر سه امر در حبّ نفس با بیشترین قوت و شدت یافت میشود.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۳۴.</ref> | ||
برخی نیز ریشه محبت نفس را [[محبت الهی]] میدانند <ref>شبّر، الاخلاق، | برخی نیز ریشه محبت نفس را [[محبت الهی]] میدانند.<ref>شبّر، الاخلاق، ۲۶۲–۲۶۳.</ref> امامخمینی ریشه حبّ نفس و حب بقا را به [[فطرت]] بازمیگرداند که طبق فطرت خود طالب بقاست<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۷۱.</ref>؛ به همین سبب انسان از مردن که آن را فنا و نابودی میداند، گریزان است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۲۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مرگ}}. | ||
==آثار و نشانهها== | |||
حبّ نفس ممدوح سبب تلاش انسان برای زندهماندن و دفاع از زندگی خود در برابر خطراتی است که زندگیاش را تهدید میکند و به همین دلیل، هنگام روبهرو شدن با خطر دشمن، انسان را | == آثار و نشانهها == | ||
حبّ نفس ممدوح سبب تلاش انسان برای زندهماندن و دفاع از زندگی خود در برابر خطراتی است که زندگیاش را تهدید میکند و به همین دلیل، هنگام روبهرو شدن با خطر دشمن، انسان را وامیدارد با تمام نیرو و توان به دفاع از خود برخیزد.<ref>روحانی، منتقیالاصول، ۴/۴۴۹؛ مهدوی کنی، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، ۲۱.</ref> برخی اندیشمندان بر این باورند که حبّ نفس ازجمله غرایز اصیل و ذاتی انسان است که برای رسیدن به [[سعادت]] و دفاع از جان و مال و ناموس به کار میرود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۱۸۴ و ۲۰/۱۳–۱۴.</ref> حبّ نفس مبدأ رضا و [[غضب]] است که دو محرک انسان در هر حرکتی هستند<ref>هاشمی، منهاج البراعة، ۲۰/۳۱۶.</ref>؛ ولی در جهت منفی آن در برخی روایات، آثار و پیامدهای بسیاری برای حبّ نفس، انانیت و شعبههای آن همچون حب مال و جاه و دنیا بیان شده است؛ برای نمونه انانیت و حبّ نفس، سبب وقوع در [[معصیت]] شمرده شده است.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۶۲.</ref> با افراط و تفریط در حبّ نفس، موجبات ضرر و زیان برای انسان فراهم میشود و رذایلی همچون خودخواهی، خودستایی، خودپسندی و خودمحوری را میتوان از نتایج ناگوار آن بهشمار آورد.<ref>شاهآبادی، فطرت عشق، ۸۱–۸۲.</ref> | |||
امامخمینی نیز برای حبّ نفس آثاری ذکر میکند ـ اگرچه برخی از این آثار میتواند با هم تداخل داشته باشد ـ ازجمله: | امامخمینی نیز برای حبّ نفس آثاری ذکر میکند ـ اگرچه برخی از این آثار میتواند با هم تداخل داشته باشد ـ ازجمله: | ||
# اسارت نفس: از آنجا که ریشه تمام وابستگیها، وابستگی انسان به خود است و به سبب همین وابستگی (حبّ نفس) همه چیز را تحمل و قبول | # اسارت نفس: از آنجا که ریشه تمام وابستگیها، وابستگی انسان به خود است و به سبب همین وابستگی (حبّ نفس) همه چیز را تحمل و قبول میکند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۳.</ref> بنده [[نفس]] میشود و وقتی بنده نفس شد، هر جا لذت نفس در آن باشد، در پی آن میرود و نزد صاحبان دنیا و مال، خاضع و ذلیل میشود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۳۸.</ref>؛ | ||
# حجاببودن: حبّ نفس از حجابهای غلیظی است که سبب [[غفلت]] میشود <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸.</ref> | # حجاببودن: حبّ نفس از حجابهای غلیظی است که سبب [[غفلت]] میشود.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸.</ref> اگر انسان از خود غفلت کند و نفس را اصلاح و تزکیه نکند، هر روز حجابی بر او افزوده میشود؛ تا جاییکه نور فطرت بهکلی خاموش میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۸۳.</ref> همچنین حبّ نفس برای اهل معرفت و جذبه، بزرگترین حجابهای رؤیت محبوب قلمداد میشود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حجب}}؛ | ||
# [[حسن ظن]] به نفس و [[سوء ظن]] به دیگران: حبّ نفس سبب میشود انسان معایب خود را نبیند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸.</ref>؛ بلکه اعمال زشتش در نظر او نیکو جلوه کند و خود را به واسطه اعمال ناچیز، شایسته مدح و ثنا ببیند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۷۱.</ref>؛ ولی اگر عمل نیکی از دیگران صادر شود، آنها را نبیند و اگر عمل زشتی از آنان سر بزند، در نظرش بزرگ بنماید <ref>امامخمینی، حدیث جنود، | # [[حسن ظن]] به نفس و [[سوء ظن]] به دیگران: حبّ نفس سبب میشود انسان معایب خود را نبیند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸.</ref>؛ بلکه اعمال زشتش در نظر او نیکو جلوه کند و خود را به واسطه اعمال ناچیز، شایسته مدح و ثنا ببیند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۷۱.</ref>؛ ولی اگر عمل نیکی از دیگران صادر شود، آنها را نبیند و اگر عمل زشتی از آنان سر بزند، در نظرش بزرگ بنماید<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۳۳–۳۳۴.</ref>؛ | ||
# داوری مخالف با واقع: کسی که از روی حبّ نفس به مسائل مینگرد، نمیتواند حکم و رأی صحیحی داشته باشد و به واقعیت دست یابد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/ | # داوری مخالف با واقع: کسی که از روی حبّ نفس به مسائل مینگرد، نمیتواند حکم و رأی صحیحی داشته باشد و به واقعیت دست یابد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸–۹.</ref>؛ بلکه اگر کار بزرگی از مخالف او سربزند، در مناقشه در آن و از ارزش انداختن آن میکوشد؛ ولی اگر همین کار از دوست او صادر شود، تعریف و بزرگنمایی آن را آغاز میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۰–۱۱.</ref>؛ | ||
# حصول [[عجب]]: از آنجا که حبّ نفس، فطری انسان است، سبب میشود اعمال کوچک خود را بزرگ بشمارد و با پیراسته دانستن خود از همه عیبها و انتساب همه خوبیها به خویش، خود را در زمره خوبان و مقربان درگاه الهی قلمداد کند و شایسته ثنا و مدح بداند؛ تا جایی که خود را طلبکار خدا و سزاوار [[رحمت الهی]] ببیند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸ و | # حصول [[عجب]]: از آنجا که حبّ نفس، فطری انسان است، سبب میشود اعمال کوچک خود را بزرگ بشمارد و با پیراسته دانستن خود از همه عیبها و انتساب همه خوبیها به خویش، خود را در زمره خوبان و مقربان درگاه الهی قلمداد کند و شایسته ثنا و مدح بداند؛ تا جایی که خود را طلبکار خدا و سزاوار [[رحمت الهی]] ببیند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸ و ۷۱–۷۲.</ref> به باور امامخمینی، صفت نفسانی عجب، ممکن است در عبادتها نیز رخنه کند؛ همانند عبادت [[ابلیس]] که نه تنها او را به سعادت نرساند، بلکه سبب [[انحراف]] او از حق و موجب خودپرستی، [[تکبر]] و [[عصیان]] او شد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۷–۷۸؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۴۹–۵۰ و ۱۰۴.</ref> از نظر ایشان تا زمانی که انانیت و حبّ نفس باقی است، تجلیات حق شامل شخص نخواهد بود<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۸.</ref> و به مقام بندگی نخواهد رسید.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۶؛ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۸۸.</ref> همچنین حبّ نفس، سبب ریاکاری در عبادتها میشود<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| عجب | عبادت}}. | ||
امامخمینی افزون بر امور یادشده، آثار دیگری نیز برای حبّ نفس ذکر کرده است؛ مانند مانعشدن از ادراک حقایق، سد راه هدایت بودن و زیاندیدن در [[دنیا]] و [[آخرت]].<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۵۲–۵۴.</ref> همچنین ایشان حبّ نفس را سرچشمه تمام نقائص، مفاسد، گناهان، سقوطها، جنایتها و خیانتها میداند که با درمان آن، این مفاسد نیز از میان خواهد رفت و انسان به آرامش و طمأنینه میرسد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۲۵۴ و ۳۳۸؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲ و ۲۱۳–۲۱۴.</ref> نیز حبّ نفس سبب هیجان غضب میشود و اگر مزاحمتی در امیال او حاصل شود، نمیتواند نفس را کنترل کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۴۱–۱۴۲.</ref> به باور ایشان هر اندازه حبّ نفس، انیت و انانیت در انسان غالب باشد، از کمال انسانیت دور و از مقام قرب [[ربوبیت]] مهجور میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷.</ref> | |||
امامخمینی | امامخمینی برای حبّ نفس، آثار اجتماعی و سیاسی نیز ذکر کرده است. ایشان قیام برای خدا را عامل [[وحدت]] و جلوگیری از منی و حبّ نفس دانسته و در مقابل، حبّ نفس را سدّ بزرگی در برابر وحدت میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۱۱–۵۱۲.</ref> و معتقد است همه اختلافات و نزاعهای میان گروهها و افراد، ریشه در حبّ نفس دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۱؛ ۱۸/۱۶ و ۲۱/۱۷۹.</ref> و پیامبران چون انانیت خود را کنار گذاشتهاند، اگر در یک جا جمع شوند، اختلافی نخواهند داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۱.</ref> ایشان مهمترین خطر برای مسئولان و متصدیان امر را حبّ نفس میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۹۵–۱۹۶.</ref>؛ چنانکه اظهار نظر دربارهٔ اشخاص و گروهها و تعلق به آنها و تعریف و تکذیبها چهبسا بر اساس حبّ نفس است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸–۱۰.</ref> به اعتقاد ایشان از آنجا که نفس اماره در انسانها تا زمان [[امام زمان(ع)]] باقی است، حبّ نفس خطر بزرگی در زمان ظهور آن حضرت بهشمار میآید؛ تا جایی که برخی از خواص و بزرگان قوم، همچنان تابع و اسیر نفس و حبّ نفس میمانند؛ از اینرو امام زمان(ع) را تکفیر میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲.</ref> | ||
== راه تعدیل و اصلاح == | |||
==راه تعدیل و اصلاح== | به باور اندیشمندان اسلامی، حب، به نفس و ذات خود، امری نکوهیده نیست؛ بلکه بر اساس حکمت در فطرت انسان نهاده شده است و دستورهای [[شریعت]] بهمنظور اصلاح و تکمیل انسان، برای از میانبردن این محبت نیست؛ بلکه در توسعهدادن به این محبت و افزودن محبت غیر به محبت خود است و مبارزه با خودپرستی و خودخواهی به معنای مبارزه با محدودیت خود است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۲۴۸–۲۴۹.</ref> در کتابهای اخلاقی برای درمان فروع حبّ نفس؛ مانند حبّ جاه،<ref>فیض، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ۱۳۱–۱۳۲؛ شبّر، الاخلاق، ۱۹۱–۱۹۳.</ref> حبّ مدح و ثنا<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۰–۶۱۱؛ شبّر، الاخلاق، ۱۹۳–۱۹۴.</ref> و حبّ مال<ref>فیض، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ۱۱۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> بهتفصیل، راههای علمی و عملی ذکر شده است. | ||
به باور اندیشمندان اسلامی، حب، به نفس و ذات خود، امری نکوهیده نیست؛ بلکه بر اساس حکمت در فطرت انسان نهاده شده است و دستورهای [[شریعت]] بهمنظور اصلاح و تکمیل انسان، برای از میانبردن این محبت نیست؛ بلکه در توسعهدادن به این محبت و افزودن محبت غیر به محبت خود است و مبارزه با خودپرستی و خودخواهی به معنای مبارزه با محدودیت خود است <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/ | |||
امامخمینی نیز حبّ نفس را امری فطری میداند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۷۱.</ref>؛ ولی معتقد است برای انسان، کمال و فضیلت قلمداد نمیشود و برای رسیدن به کمال، لازم است از این حبّ نفس عبور کرده و به حب حقتعالی رسید <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، | امامخمینی نیز حبّ نفس را امری فطری میداند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۷۱.</ref>؛ ولی معتقد است برای انسان، کمال و فضیلت قلمداد نمیشود و برای رسیدن به کمال، لازم است از این حبّ نفس عبور کرده و به حب حقتعالی رسید.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۰۸–۱۰۹.</ref> ایشان انسان گرفتار حبّ نفس را مانند زندانی در تاریکیهای نفس میداند و خروج از آن، بدون ترک حبّ نفس را محال میشمارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۳۲–۳۳۳.</ref> به باور ایشان طهارت انسان از خودخواهی و انانیت، نخستین مرتبه [[سلوک]] انسان به سوی خداوند است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵۸.</ref> و تا سالک به خویشتن توجه دارد و بقایای انانیت در نظر سالک است، او «مسافر الی الله» نشده و هجرت معنوی را آغاز نکرده است و سیر او سیر به سوی نفس است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۸.</ref> | ||
امامخمینی درمان حبّ نفس را در خروج این محبت از قلب از راه ریاضتهای نفسانی میداند که با عمل به این روش، غایت و مقصود آدمی «نفس» نخواهد بود و اگر با این ریاضت بتواند حبّ نفس را از دل بیرون کند، هر اندازه که دل از خودخواهی خالی شود، خداخواه میشود و اعمال او از شرک خفی نیز خالص خواهد شد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، | امامخمینی درمان حبّ نفس را در خروج این محبت از قلب از راه ریاضتهای نفسانی میداند که با عمل به این روش، غایت و مقصود آدمی «نفس» نخواهد بود و اگر با این ریاضت بتواند حبّ نفس را از دل بیرون کند، هر اندازه که دل از خودخواهی خالی شود، خداخواه میشود و اعمال او از شرک خفی نیز خالص خواهد شد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۳۲–۳۳۳.</ref> ایشان راه رهایی از حبّ نفس را مجاهدت و پیروی از آموزههای پیامبران(ع) میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۹.</ref> چنانکه در بیانی دیگر، با ذکر تقویت عزم و اراده و تأثیر آن در خروج حبّ نفس از دل، [[تقوا]] و پرهیز از خواستههای نفسانی، ترک هواهای نفسانی، ریاضتهای شرعی، عبادتها و مناسک الهی را در تقویت عزم بسیار مؤثر میداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵۲–۵۳.</ref> به باور ایشان مبارزه با حبّ نفس و حب جاه و مقام، نه تنها موجب رشد انسان میشود، بلکه عامل اصلی در مبارزه با دستهای استعمار نیز خواهد بود؛ از اینرو عالمی که گرفتار حبّ نفس و هواهای نفسانی باشد، از مبارزه با دشمنان اسلام ناتوان خواهد بود<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تهذیب نفس}}. | ||
==پانویس == | |||
{{پانویس}} | == پانویس == | ||
==منابع== | {{پانویس|۲}} | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* امامخمینی، | * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | * امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* امامخمینی، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، شرح امامخمینی، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، شرح امامخمینی، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، اخلاق محتشمی، تحقیق محمدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش. | * خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، اخلاق محتشمی، تحقیق محمدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش. | ||
* راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* روحانی، سیدمحمد، منتقیالاصول، تقریر سیدعبدالصاحب حکیم، قم، چاپخانه امیر، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | * روحانی، سیدمحمد، منتقیالاصول، تقریر سیدعبدالصاحب حکیم، قم، چاپخانه امیر، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | ||
* شاهآبادی، محمدعلی، رشحات البحار، تحقیق زاهد ویسی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ | * شاهآبادی، محمدعلی، رشحات البحار، تحقیق زاهد ویسی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | ||
* شاهآبادی، فطرت عشق، همراه با شرح فاضل گلپایگانی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و | * شاهآبادی، فطرت عشق، همراه با شرح فاضل گلپایگانی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | ||
* شبّر، سیدعبدالله، الاخلاق، تحقیق سیدجواد شبر، قم، الغدیر، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * شبّر، سیدعبدالله، الاخلاق، تحقیق سیدجواد شبر، قم، الغدیر، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* شیخ اشراق، سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش. | * شیخ اشراق، سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش. | ||
خط ۶۹: | خط ۷۷: | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا. | * غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا. | ||
* فیض کاشانی، ملامحسن، الحقایق فی | * فیض کاشانی، ملامحسن، الحقایق فی محاسن الاخلاق، تحقیق محسن عقیلی، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق. | ||
* قطبالدین شیرازی، محمودبنمسعود، شرح حکمة الاشراق، به اهتمام عبدالله نورانی و مهدی محقق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | * قطبالدین شیرازی، محمودبنمسعود، شرح حکمة الاشراق، به اهتمام عبدالله نورانی و مهدی محقق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | ||
* گوهرین، سیدصادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. | * گوهرین، سیدصادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۷: | ||
* هاشمی خویی، میرزاحبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، تهران، مکتبة الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق. | * هاشمی خویی، میرزاحبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، تهران، مکتبة الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
احمد فکور افشاگر، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/259/ حب نفس]»، دانشنامه امام | ==پیوند به بیرون== | ||
* احمد فکور افشاگر، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/259/ حب نفس]»، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۲۵۹. | |||
[[رده:اخلاق]] | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||