معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ بهمن ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
به اعتقاد برخی [[حکما]]، معجزه و کرامت ناشی از قوت نفس و کم‌شدن مشغولیت‌های حس ظاهر است که [[نفس]] می‌تواند با [[علم]] و عمل و ریاضت‌های نفسانی قدرت یابد و با اراده خود موجوداتی را خلق یا هلاک سازد یا بر امور غیبی اطلاع پیدا کند<ref>شیخ اشراق، مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۳۶–۲۳۸؛ خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۴۱۶–۴۱۸.</ref>
به اعتقاد برخی [[حکما]]، معجزه و کرامت ناشی از قوت نفس و کم‌شدن مشغولیت‌های حس ظاهر است که [[نفس]] می‌تواند با [[علم]] و عمل و ریاضت‌های نفسانی قدرت یابد و با اراده خود موجوداتی را خلق یا هلاک سازد یا بر امور غیبی اطلاع پیدا کند<ref>شیخ اشراق، مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۳۶–۲۳۸؛ خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۴۱۶–۴۱۸.</ref>


امام‌خمینی با گواه‌گرفتن سخن برخی حکما چون [[ابن‌سینا]]،<ref>ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۵۰–۱۵۴.</ref> [[شیخ اشراق]]<ref>شیخ اشراق، مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۳۶–۲۳۸.</ref> و [[ملاصدرا]]،<ref>حاشیه بر شرح حکمة الاشراق، ۵۲۳–۵۲۴.</ref> معجزه را مبتنی بر سه امر می‌داند: اول، خاصیتی که در نفس پدید می‌آید که اجسام نزد آن خاضع می‌گردند و نفس می‌تواند صورت و حقیقت آنها را تغییر دهد. دوم، قوه نظری نفس که به واسطه آن، نفس صفا و نزاهتی پیدا می‌کند که می‌تواند [[فیض]] و علوم عقلی را از مبادی عالیه دریافت کند. سوم، قوه متخیله شخص قدرت می‌یابد و می‌تواند به [[عالم غیب]] و [[عالم مثال]] در بیداری، متصل شود و از آن اطلاع یابد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵۱–۵۳.</ref> به اعتقاد ایشان، اگرچه حقیقت معجزه بر این سه امر است، اما حقیقت و ماهیت اصلی معجزه، از [[قدرت مطلق الهی]] بهره می‌برد و قدرت خداوند را آشکار می‌سازد و با اذن الهی تحقق می‌یابد تا بدین وسیله، ارتباط با [[وحی]] و رسالت پیامبر(ص) از ناحیه خداوند اثبات شود.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۵–۴۹.</ref>
امام‌خمینی با گواه‌گرفتن سخن برخی حکما چون [[ابن‌سینا]]،<ref>ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۵۰–۱۵۴.</ref> [[شیخ اشراق]]<ref>شیخ اشراق، مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۳۶–۲۳۸.</ref> و [[ملاصدرا]]،<ref>حاشیه بر شرح حکمة الاشراق، ۵۲۳–۵۲۴.</ref> معجزه را مبتنی بر سه امر می‌داند: اول، خاصیتی که در نفس پدید می‌آید که اجسام نزد آن خاضع می‌گردند و نفس می‌تواند صورت و حقیقت آنها را تغییر دهد. دوم، قوه نظری نفس که به واسطه آن، نفس صفا و نزاهتی پیدا می‌کند که می‌تواند فیض و علوم عقلی را از مبادی عالیه دریافت کند. سوم، قوه متخیله شخص قدرت می‌یابد و می‌تواند به عالم غیب و [[عالم مثال]] در بیداری، متصل شود و از آن اطلاع یابد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵۱–۵۳.</ref> به اعتقاد ایشان، اگرچه حقیقت معجزه بر این سه امر است، اما حقیقت و ماهیت اصلی معجزه، از [[قدرت الهی|قدرت مطلق الهی]] بهره می‌برد و قدرت خداوند را آشکار می‌سازد و با اذن الهی تحقق می‌یابد تا بدین وسیله، ارتباط با [[وحی]] و رسالت پیامبر(ص) از ناحیه خداوند اثبات شود.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۵–۴۹.</ref>


برخی متکلمان همچون [[اشاعره]] از آنجاکه [[اصل علیت]] و تأثیر میان اشیا را منکر بودند، در تبیین حقیقت معجزه و توجیه وقوع امر خارق عادت درماندند.<ref>غزالی، تهافت الفلاسفه، ۲۲۲–۲۳۸؛ خادمی، علیت از دیدگاه متکلمان مسلمان، ۱۱۴.</ref> امام‌خمینی همانند برخی حکما،<ref>خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۳۷۲.</ref> معجزه را به قولی و فعلی تقسیم می‌کند؛ اعجاز قولی، مانند [[قرآن]] است که حقایقی فوق توانایی بشری دارد و اعجاز فعلی، مانند شق‌القمر است که عملی خارج از توانایی بشر است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰–۱۹۱.</ref>
برخی متکلمان همچون [[اشاعره]] از آنجاکه [[علیت|اصل علیت]] و تأثیر میان اشیا را منکر بودند، در تبیین حقیقت معجزه و توجیه وقوع امر خارق عادت درماندند.<ref>غزالی، تهافت الفلاسفه، ۲۲۲–۲۳۸؛ خادمی، علیت از دیدگاه متکلمان مسلمان، ۱۱۴.</ref> امام‌خمینی همانند برخی حکما،<ref>خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۳۷۲.</ref> معجزه را به قولی و فعلی تقسیم می‌کند؛ اعجاز قولی، مانند [[قرآن]] است که حقایقی فوق توانایی بشری دارد و اعجاز فعلی، مانند شق‌القمر است که عملی خارج از توانایی بشر است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰–۱۹۱.</ref>


[[فلاسفه اسلامی]] معجزه فعلی را واقعیتی می‌دانند که هیچ‌گاه خارج از نظام [[علت و معلول]] نبوده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۷۲–۸۱؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۶۶.</ref> معجزه اگرچه امری بیرون از جریان عادی و طبیعی شمرده می‌شود، اما جزو نظام عالم است و تحت شمول و حاکمیت قانون‌مند عالم می‌باشد.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۳۵۲.</ref> [[عرفا]]<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۷۱–۳۷۵؛ قونوی، النفحات الالهیه، ۱۸۴–۱۸۵؛ فرغانی، مشارق الدراری، شرح تائیة ابن‌فارض، ۶۴۱.</ref> نیز دراین‌باره با تکیه بر نظریه تجلی و با توجه به مقدماتی چون اقتضای [[اسم الهی]] برای ظهور، تنازع اسما و حکومت اسم اعظم وقوع معجزات را تبیین کرده‌اند.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۳۵۲.</ref>
فلاسفه اسلامی معجزه فعلی را واقعیتی می‌دانند که هیچ‌گاه خارج از نظام علت و معلول نبوده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۷۲–۸۱؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۶۶.</ref> معجزه اگرچه امری بیرون از جریان عادی و طبیعی شمرده می‌شود، اما جزو نظام عالم است و تحت شمول و حاکمیت قانون‌مند عالم می‌باشد.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۳۵۲.</ref> [[عرفا]]<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۷۱–۳۷۵؛ قونوی، النفحات الالهیه، ۱۸۴–۱۸۵؛ فرغانی، مشارق الدراری، شرح تائیة ابن‌فارض، ۶۴۱.</ref> نیز دراین‌باره با تکیه بر نظریه تجلی و با توجه به مقدماتی چون اقتضای اسم الهی برای ظهور، تنازع اسما و حکومت اسم اعظم وقوع معجزات را تبیین کرده‌اند.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۳۵۲.</ref>


{{ببینید|تجلی|اسم اعظم}}
{{ببینید|تجلی|اسم اعظم}}


امام‌خمینی نیز معجزات را خلاف [[قانون علیت]] نمی‌داند و معتقد است معجزات و کرامات و اطلاع بر غیب که در نظر مادیون امری غیرممکن است، در پیشرفت‌های علمی جهان امروز، از امور ممکن و بدیهی به‌شمار می‌رود؛ چنان‌که در علم امروز با هیپنوتیزم (خواب مغناطیسی) بعضی از آثار غیرطبیعی آنها، مانند غیب‌گویی، اثبات شده است و چه بسا ممکن است اموری که در جهان امروز خارق عادت به حساب می‌آید، در آینده به حقیقت‌شان پی برده شود.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵۳–۵۵.</ref>
امام‌خمینی نیز معجزات را خلاف [[علیت|قانون علیت]] نمی‌داند و معتقد است معجزات و کرامات و اطلاع بر غیب که در نظر مادیون امری غیرممکن است، در پیشرفت‌های علمی جهان امروز، از امور ممکن و بدیهی به‌شمار می‌رود؛ چنان‌که در علم امروز با هیپنوتیزم (خواب مغناطیسی) بعضی از آثار غیرطبیعی آنها، مانند غیب‌گویی، اثبات شده است و چه بسا ممکن است اموری که در جهان امروز خارق عادت به حساب می‌آید، در آینده به حقیقت‌شان پی برده شود.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵۳–۵۵.</ref>


== فرق معجزه با اِرهاص، کرامت و سحر ==
== فرق معجزه با اِرهاص، کرامت و سحر ==
اندیشمندان میان [[کرامت]] و معجزه تفاوت گذاشته‌اند؛ «کرامت» در اصطلاح به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که از غیر پیامبران(ع) سر می‌زند و برای اثبات نبوت نیست؛<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۴۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۳/۱۵۶۹.</ref> اما معجزه همراه با ادعای نبوت است. «ارهاص» به معنای کارهای خارق عادتی است که پیامبران پیش از بعثت انجام می‌دادند تا مردم با مشاهده آنها، آماده شنیدن دعوت ایشان شوند.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱۴/۲۲۲–۲۲۴.</ref> اندیشمندان حقیقت معجزه را با سحر و شعبده متفاوت می‌دانند؛ زیرا معجزه از یک واقعیت و غرض الهی سرچشمه می‌گیرد؛ اما سحر و شعبده، اغراض دنیوی دارد و نوعی تصرف در حواس انسان است؛ به گونه‌ای که حواس انسان چیزی را می‌بیند یا می‌شنود که حقیقت ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۴۴–۲۴۷.</ref>
اندیشمندان میان [[کرامت]] و معجزه تفاوت گذاشته‌اند؛ «کرامت» در اصطلاح به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که از غیر پیامبران(ع) سر می‌زند و برای اثبات نبوت نیست؛<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۴۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۳/۱۵۶۹.</ref> اما معجزه همراه با ادعای نبوت است. «ارهاص» به معنای کارهای خارق عادتی است که پیامبران پیش از بعثت انجام می‌دادند تا مردم با مشاهده آنها، آماده شنیدن دعوت ایشان شوند.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱۴/۲۲۲–۲۲۴.</ref> اندیشمندان حقیقت معجزه را با سحر و شعبده متفاوت می‌دانند؛ زیرا معجزه از یک واقعیت و غرض الهی سرچشمه می‌گیرد؛ اما سحر و شعبده، اغراض دنیوی دارد و نوعی تصرف در حواس انسان است؛ به گونه‌ای که حواس انسان چیزی را می‌بیند یا می‌شنود که حقیقت ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۴۴–۲۴۷.</ref>


امام‌خمینی در بیان تفاوت معجزه با سحر و شعبده می‌گوید معجزه بدون آلات طبیعی صورت می‌گیرد، اما غیر معجزه، به آلات طبیعی نیاز دارد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵۴.</ref> از سوی دیگر، معجزات و کرامات با هدف بسط ربوبیت حق، صورت می‌گرفته، نه با قصد اظهار قدرت شخصی. از این‌رو قصد انبیا(ع) در انجام معجزات، ظاهرساختن ربوبیت حق در مظهر کامل و توجه‌دادن مردم به خداوند بوده است.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ و ۱۷۸–۱۷۹.</ref> افزون بر آنکه معجزات تأثیر خارجی داشته، انبیا(ع) به اذن خداوند، قدرت دارند موجوداتی را تحقق ببخشند یا هلاک کنند،<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۸–۴۹.</ref> ایشان معجزه را دلیل صدق مدعی مقام نبوت می‌داند که بشر را به طرف [[هدایت]] دعوت می‌کند که بدون اذن الهی محقق نمی‌شود؛ بر خلاف جادو، سحر و شعبده که مردم را گمراه می‌کنند، و یاددادن و یادگرفتن، همچنین کار و کسب با آنها [[حرام]] است.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳–۴۷۴.</ref>
امام‌خمینی در بیان تفاوت معجزه با سحر و شعبده می‌گوید معجزه بدون آلات طبیعی صورت می‌گیرد، اما غیر معجزه، به آلات طبیعی نیاز دارد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۵۴.</ref> از سوی دیگر، معجزات و کرامات با هدف بسط ربوبیت حق، صورت می‌گرفته، نه با قصد اظهار قدرت شخصی. از این‌رو قصد [[پیامبران(ع)|انبیا(ع)]] در انجام معجزات، ظاهرساختن ربوبیت حق در مظهر کامل و توجه‌دادن مردم به خداوند بوده است.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ و ۱۷۸–۱۷۹.</ref> افزون بر آنکه معجزات تأثیر خارجی داشته، انبیا(ع) به اذن خداوند، قدرت دارند موجوداتی را تحقق ببخشند یا هلاک کنند،<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۸–۴۹.</ref> ایشان معجزه را دلیل صدق مدعی مقام نبوت می‌داند که بشر را به طرف [[هدایت]] دعوت می‌کند که بدون اذن الهی محقق نمی‌شود؛ بر خلاف جادو، سحر و شعبده که مردم را گمراه می‌کنند، و یاددادن و یادگرفتن، همچنین کار و کسب با آنها [[حرام]] است.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳–۴۷۴.</ref>


== شرایط معجزه ==
== شرایط معجزه ==
خط ۳۴: خط ۳۴:
# وقوع معجزه به دست پیامبر(ع) و به دنبال ادعای نبوّت رخ می‌دهد.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۵۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۲۲۳–۲۲۵.</ref> این امر مانند زنده‌شدن مرده از جانب خداوند یا به امر اوست.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۵۰؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸۲–۱۸۳.</ref>
# وقوع معجزه به دست پیامبر(ع) و به دنبال ادعای نبوّت رخ می‌دهد.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۵۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۲۲۳–۲۲۵.</ref> این امر مانند زنده‌شدن مرده از جانب خداوند یا به امر اوست.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۵۰؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸۲–۱۸۳.</ref>
# معجزه همراه با تحدّی و مبارزه‌طلبی است؛ تحدی‌ای که از معارضه سالم بماند و کسی نتواند مثل آن بیاورد.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref>
# معجزه همراه با تحدّی و مبارزه‌طلبی است؛ تحدی‌ای که از معارضه سالم بماند و کسی نتواند مثل آن بیاورد.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref>
# معجزه قابل [[تعلیم و تعلّم]] نیست.<ref>طبری امامی، نوادر المعجزات فی مناقب الائمة الهداة(ع)، ۱۷؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۶۳.</ref>
# معجزه قابل تعلیم و تعلّم نیست.<ref>طبری امامی، نوادر المعجزات فی مناقب الائمة الهداة(ع)، ۱۷؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۶۳.</ref>
# معجزه لزوماً با ادعای نبوت منطبق و همراه است و آن را تکذیب نمی‌کند.<ref>آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۱۸–۲۰.</ref>
# معجزه لزوماً با ادعای نبوت منطبق و همراه است و آن را تکذیب نمی‌کند.<ref>آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۱۸–۲۰.</ref>
# معجزه پیش از ادعای نبوت واقع نمی‌شود.<ref>آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۲۲.</ref>
# معجزه پیش از ادعای نبوت واقع نمی‌شود.<ref>آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۲۲.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:
[[قرآن کریم]] خود را معجزه‌ای معرفی کرده است که همه جن و انس از آوردن مثل آن عاجز هستند<ref>اسراء، ۸۸.</ref> و معجزه بودن خود را برای تمام بشر در تمام دوره‌ها اعلان کرده است.<ref>هود(ع)، ۱۳؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref> مسئله اعجاز در قرآن، از آغاز با عنوان یک واقعیت مسلم در میان علمای مسلمان، مطرح شده است.<ref>بنت‌الشاطی، اعجاز بیانی قرآن، ۷۵.</ref> اندیشمندان از دیرزمان دربارهٔ اعجاز قرآن بحث کرده‌اند. ابوعبیدة قاسم‌بن‌سلام در قرن سوم و محمدبن‌زید واسطی در قرن چهارم را می‌توان از نخستین کسانی دانست که در این زمینه کتابی تألیف کرده‌اند.<ref>ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، ۶۳ و ۲۲۰؛ معرفت، علوم قرآنی، ۳۴۳.</ref> بیشتر محققان علوم قرآنی معتقدند اعجاز قرآن در همه ابعاد آن است؛ مانند فصاحت و بلاغت، بیان حکمت، مسائل اجتماعی و سیاسی، پیشگویی، نبودن اختلاف، تحریف پیدانکردن قرآن و جامعیت قرآن.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۸–۶۰؛ معرفت، التمهید، ۴/۱۳۳.</ref>
[[قرآن کریم]] خود را معجزه‌ای معرفی کرده است که همه جن و انس از آوردن مثل آن عاجز هستند<ref>اسراء، ۸۸.</ref> و معجزه بودن خود را برای تمام بشر در تمام دوره‌ها اعلان کرده است.<ref>هود(ع)، ۱۳؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref> مسئله اعجاز در قرآن، از آغاز با عنوان یک واقعیت مسلم در میان علمای مسلمان، مطرح شده است.<ref>بنت‌الشاطی، اعجاز بیانی قرآن، ۷۵.</ref> اندیشمندان از دیرزمان دربارهٔ اعجاز قرآن بحث کرده‌اند. ابوعبیدة قاسم‌بن‌سلام در قرن سوم و محمدبن‌زید واسطی در قرن چهارم را می‌توان از نخستین کسانی دانست که در این زمینه کتابی تألیف کرده‌اند.<ref>ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، ۶۳ و ۲۲۰؛ معرفت، علوم قرآنی، ۳۴۳.</ref> بیشتر محققان علوم قرآنی معتقدند اعجاز قرآن در همه ابعاد آن است؛ مانند فصاحت و بلاغت، بیان حکمت، مسائل اجتماعی و سیاسی، پیشگویی، نبودن اختلاف، تحریف پیدانکردن قرآن و جامعیت قرآن.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۸–۶۰؛ معرفت، التمهید، ۴/۱۳۳.</ref>


امام‌خمینی نیز قرآن را بزرگ‌ترین معجزه پیامبر اسلام(ص) می‌داند. در [[عصر نزول قرآن]]، مردم [[شبه‌جزیره عربستان]] بسیار بدوی و عقب‌افتاده بودند؛ در حالی‌که در قرآن، حقایق و معارفی وجود دارد که در جهان آن روز نبوده است؛ برای مثال مسائل عمیق عرفانی‌ای در آن مطرح شده است که در یونان و آثار [[فیلسوف|فلاسفه]] آن، سابقه نداشته است؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۰.</ref> حتی فلاسفه اسلامی که در مهد قرآن کریم رشد کرده و از آن استفاده‌ها نموده‌اند، آیاتی از قرآن کریم را که به‌صراحت، زنده‌بودن همه موجودات جهان را بیان کرده، [[تأویل]] کرده‌اند؛ در عین حال این مسئله در [[عرفان]] به‌خوبی تبیین شده است. به اعتقاد امام‌خمینی، مسائل عرفانی به آن صورت که در قرآن کریم هست، در کتاب‌های دیگر نیست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۰.</ref>
امام‌خمینی نیز قرآن را بزرگ‌ترین معجزه پیامبر اسلام(ص) می‌داند. در عصر نزول قرآن، مردم [[عربستان سعودی|شبه‌جزیره عربستان]] بسیار بدوی و عقب‌افتاده بودند؛ در حالی‌که در قرآن، حقایق و معارفی وجود دارد که در جهان آن روز نبوده است؛ برای مثال مسائل عمیق عرفانی‌ای در آن مطرح شده است که در یونان و آثار فلاسفه آن، سابقه نداشته است؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۰.</ref> حتی فلاسفه اسلامی که در مهد قرآن کریم رشد کرده و از آن استفاده‌ها نموده‌اند، آیاتی از قرآن کریم را که به‌صراحت، زنده‌بودن همه موجودات جهان را بیان کرده، [[تأویل]] کرده‌اند؛ در عین حال این مسئله در [[عرفان]] به‌خوبی تبیین شده است. به اعتقاد امام‌خمینی، مسائل عرفانی به آن صورت که در قرآن کریم هست، در کتاب‌های دیگر نیست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۰.</ref>


امام‌خمینی در بیان وجه اعجاز قرآن، راه خاصی ارائه می‌کند که نسبت به دیگر [[متکلمان]] و [[مفسران]]، از شمول بیشتری برخوردار است. ایشان در عین حال که اعجاز بلاغی، حسن ترکیب و غایت فصاحت قرآن را قبول دارد، بر این باور است که جهت برتر اعجاز قرآن، در معارف بلند و دقایق توحیدی آن است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‌ماند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان، تحول معنوی و عرفانی که با قرآن در جهان ایجاد شده است، از همه مسائل دیگر برتر و بالاتر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> ایشان همانند دیگر اندیشمندان،<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۶۱؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ۴۸.</ref> معتقد است از موارد اعجاز قرآن که دربرگیرنده معارف حقایق الهی است، این است که آورنده قرآن کریم، انسانی مکتب‌نرفته بوده، در محیطی رشد یافته است که هیچ سخنی از این معارف بلند عرفانی و فلسفی نبوده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۹–۲۴۰؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۰۱–۲۰۲؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ و ۲۶۳–۲۶۴.</ref> به باور ایشان، جامعیت قرآن نیز که شامل همه حقایق و لطایف است، از معجزات قرآن شمرده می‌شود؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳–۲۶۴.</ref> زیرا قرآن روشنگر و تبیان هر چیزی است<ref>نحل، ۸۹.</ref> و شامل همه دستورها و احکامی است که بشر برای [[سعادت]] و [[کمال]] خود به آنها نیاز دارد.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref>
امام‌خمینی در بیان وجه اعجاز قرآن، راه خاصی ارائه می‌کند که نسبت به دیگر متکلمان و مفسران، از شمول بیشتری برخوردار است. ایشان در عین حال که اعجاز بلاغی، حسن ترکیب و غایت فصاحت قرآن را قبول دارد، بر این باور است که جهت برتر اعجاز قرآن، در معارف بلند و دقایق توحیدی آن است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‌ماند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان، تحول معنوی و عرفانی که با قرآن در جهان ایجاد شده است، از همه مسائل دیگر برتر و بالاتر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> ایشان همانند دیگر اندیشمندان،<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۶۱؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ۴۸.</ref> معتقد است از موارد اعجاز قرآن که دربرگیرنده معارف حقایق الهی است، این است که آورنده قرآن کریم، انسانی مکتب‌نرفته بوده، در محیطی رشد یافته است که هیچ سخنی از این معارف بلند عرفانی و فلسفی نبوده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۹–۲۴۰؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۰۱–۲۰۲؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ و ۲۶۳–۲۶۴.</ref> به باور ایشان، [[جامعیت قرآن]] نیز که شامل همه حقایق و لطایف است، از معجزات قرآن شمرده می‌شود؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳–۲۶۴.</ref> زیرا قرآن روشنگر و تبیان هر چیزی است<ref>نحل، ۸۹.</ref> و شامل همه دستورها و احکامی است که بشر برای [[سعادت]] و کمال خود به آنها نیاز دارد.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref>


{{ببینید|جامعیت قرآن}}
{{ببینید|جامعیت قرآن}}
۲۱٬۱۶۰

ویرایش