۲۱٬۱۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مقاله اول در دوازده فصل به بیان آدابی میپردازد که نهتنها در نماز بلکه در تمامی [[عبادات]] شرط است. | مقاله اول در دوازده فصل به بیان آدابی میپردازد که نهتنها در نماز بلکه در تمامی [[عبادات]] شرط است. | ||
فصل اول دربارهٔ «عزّ ربوبیت و ذلّ عبودیت» از منازل مهم سالک است؛ زیرا هر چه [[خودبینی]] و خودخواهی در انسان بیشتر باشد، از کمال انسانیت فاصله بیشتری دارد. البته انسان قادر است با [[توسل]] به [[خدا]] و | فصل اول دربارهٔ «عزّ ربوبیت و ذلّ عبودیت» از منازل مهم سالک است؛ زیرا هر چه [[خودبینی]] و خودخواهی در انسان بیشتر باشد، از کمال انسانیت فاصله بیشتری دارد. البته انسان قادر است با [[توسل]] به [[خدا]] و اولیای کمّل الهی (ع) به حقیقت عبودیت برسد و گوشهای از سرّ عبادت را دریابد. | ||
فصل دوم به «مراتب چهارگانه مقامات اهل سلوک» ـ که به تعداد نفوس مخلوقات الهیاند ـ پرداخته و به مناسبت از [[علم]]، [[ایمان]]، | فصل دوم به «مراتب چهارگانه مقامات اهل سلوک» ـ که به تعداد نفوس مخلوقات الهیاند ـ پرداخته و به مناسبت از [[علم]]، [[ایمان]]، اطمینان و [[مشاهده]] سخن گفتهاست. امامخمینی معتقد است اگر سالک با قدم سلوک علمی طی طریق کند، به مقام اول انسانیت نایل شدهاست؛ اما نباید خود را در قید این حجاب محبوس کند؛ زیرا [[حجاب علم]]، بزرگترین حجاب است.{{ببینید|حجب}} سپس باید ادراکات علمی را بر صفحه دل بنگارد و خود را از قیود و حجاب علمی برهاند تا به مقام ایمان به حقایق دست یابد و در مرحله بعد که کمال ایمان است، به مقام اطمینان راه یابد. سالک در مقام چهارم، نور خدا را در [[قلب]] احساس میکند و خود را مستغرق دریای لایتناهی خدا میبیند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۰–۱۲.</ref> | ||
فصل سوم دربارهٔ «[[خشوع]]» است که امری لازم برای سالک بهویژه در نماز میباشد. مراتب خشوع به حسب مراتب ادراک | فصل سوم دربارهٔ «[[خشوع]]» است که امری لازم برای سالک بهویژه در نماز میباشد. مراتب خشوع به حسب مراتب ادراک جلال یا جمال خداوند است؛ از اینرو دستهای از قلوب، عشقی و از مظاهر جمالاند و پارهای از قلوب خوفی و از مظاهر جلالاند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳.</ref>{{ببینید|خضوع و خشوع}} | ||
فصل چهارم به «[[طمانینه]]» در نماز و چگونگی تحصیل آن اختصاص دارد؛ به این معنا که شخص سالک عبادت را از سر سکونت قلب و اطمینان خاطر بهجا آورد تا آثار عبادت در ملکوت قلب حاصل شود و قلب از نور ایمان درخشان و نورانی گردد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۶–۱۹.</ref>{{ببینید| | فصل چهارم به «[[طمأنینه|طمانینه]]» در نماز و چگونگی تحصیل آن اختصاص دارد؛ به این معنا که شخص سالک عبادت را از سر سکونت قلب و اطمینان خاطر بهجا آورد تا آثار عبادت در ملکوت قلب حاصل شود و قلب از نور ایمان درخشان و نورانی گردد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۶–۱۹.</ref>{{ببینید|طمأنینه}} | ||
فصل پنجم دربارهٔ محافظت نماز و عبادات دیگر از تصرفات شیطانی و آثار سوء مسامحهکاری در این خصوص است؛ اگر عبادت انسان از تصرف [[شیطان]] خالص باشد و با ولایت [[پیامبر(ص)]] و [[امیرالمؤمنین(ع)]] عجین شده باشد، آنگاه این عبادت غذای روح و قلب انسان میشود و سالک را به [[قرب الی الله]] میرساند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹–۲۲.</ref> | فصل پنجم دربارهٔ محافظت نماز و عبادات دیگر از تصرفات شیطانی و آثار سوء مسامحهکاری در این خصوص است؛ اگر عبادت انسان از تصرف [[شیطان]] خالص باشد و با ولایت [[پیامبر(ص)]] و [[امیرالمؤمنین(ع)]] عجین شده باشد، آنگاه این عبادت غذای روح و قلب انسان میشود و سالک را به [[قرب الی الله]] میرساند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹–۲۲.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
فصل هفتم به چگونگی تفهیم حقایق عبادات به قلب اختصاص دارد و فصلهای هشتم تا دهم دربارهٔ جایگاه [[حضور قلب]] و پیامدهای عدم حضور قلب در نماز است. روایاتی دربارهٔ حضور قلب، موانع حضور قلب و رفع آنها به تناسب در این فصلها آمدهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸–۴۳.</ref> | فصل هفتم به چگونگی تفهیم حقایق عبادات به قلب اختصاص دارد و فصلهای هشتم تا دهم دربارهٔ جایگاه [[حضور قلب]] و پیامدهای عدم حضور قلب در نماز است. روایاتی دربارهٔ حضور قلب، موانع حضور قلب و رفع آنها به تناسب در این فصلها آمدهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸–۴۳.</ref> | ||
دو فصل پایانی این مقاله ویژه تعلیم و تربیت قوای ظاهری و باطنی نفس و مباحثی عملی برای رامکردن [[قوه خیال]] و | دو فصل پایانی این مقاله ویژه تعلیم و تربیت قوای ظاهری و باطنی نفس و مباحثی عملی برای رامکردن [[قوه خیال]] و قوه واهمه است تا انسان بهتدریج بر شیطان خیال غلبه یابد و حلاوت حضور قلب را احساس کند. [[حب دنیا|حبّ دنیا]] عامل اصلی تشتت خیال در این سیر معرفی شدهاست. امامخمینی در کتاب [[شرح چهل حدیث]] توضیح بیشتری دربارهٔ مضرات و مهالک حاصله از این حبّ نفسی دادهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۴۳–۵۳.</ref> | ||
=== مقاله دوم === | === مقاله دوم === | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
اما طهارت دارای مراتبی است: نخستین مرتبه آن بهجاآوردن سنتهای الهی و پایبندی به اوامر حقتعالی است. مرتبه بالاتر آن، طهارت قلب و تسلیم آن به خداوند است. این روند ادامه مییابد تا [[عبودیت]] بهکلی فانی و پنهان شود و [[ربوبیت]] ظاهر و هویدا گردد. پس از این نیز مراتبی است که امامخمینی ذکر آن را مناسب کتاب نمیداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵۹ ۶۱.</ref> | اما طهارت دارای مراتبی است: نخستین مرتبه آن بهجاآوردن سنتهای الهی و پایبندی به اوامر حقتعالی است. مرتبه بالاتر آن، طهارت قلب و تسلیم آن به خداوند است. این روند ادامه مییابد تا [[عبودیت]] بهکلی فانی و پنهان شود و [[ربوبیت]] ظاهر و هویدا گردد. پس از این نیز مراتبی است که امامخمینی ذکر آن را مناسب کتاب نمیداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵۹ ۶۱.</ref> | ||
امامخمینی در این بخش حدیثی از [[امامصادق(ع)]] را نقل کردهاست که آب را از آن جهت که پاککننده نجاسات ظاهری است و جلوه رحمت الهی در آن از دیگر موجودات بیشتر است، به رحمت حقتعالی تشبیه و بلکه تاویل کردهاست؛ اما اگر استفاده از آب برای سالک مقدور نباشد، نخست به اضطرار و فقر ذاتی خود توجه میکند تا بابی از رحمت به روی وی گشوده شود و زمین از باب ترحم و تلطف حقتعالی یکی از مطهرات بهشمار آید.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۶۷.</ref> چون برخی اعمال مانند جنابت فنایِ در طبیعت و غفلت از روحانیت و کمال سلطه حیوانی است، به غسل یعنی شستوشوی جمیع مملکت نفس که فانی در طبیعت گشته و به غرور شیطان مبتلا شده، امر شدهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۴.</ref> | امامخمینی در این بخش حدیثی از [[امامصادق(ع)]] را نقل کردهاست که آب را از آن جهت که پاککننده نجاسات ظاهری است و جلوه رحمت الهی در آن از دیگر موجودات بیشتر است، به رحمت حقتعالی تشبیه و بلکه تاویل کردهاست؛ اما اگر استفاده از آب برای سالک مقدور نباشد، نخست به اضطرار و فقر ذاتی خود توجه میکند تا بابی از رحمت به روی وی گشوده شود و زمین از باب ترحم و تلطف حقتعالی یکی از مطهرات بهشمار آید.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۶۷.</ref> چون برخی اعمال مانند جنابت فنایِ در طبیعت و غفلت از روحانیت و کمال سلطه حیوانی است، به غسل یعنی شستوشوی جمیع مملکت نفس که فانی در طبیعت گشته و به غرور شیطان مبتلا شده، امر شدهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۴.</ref> | ||
امامخمینی در پاسخ به گروهی از [[صوفیه]] که عبادات ظاهری را مختص عوام و جهال میدانند و همچنین در پاسخ به طایفهای دیگر که به تفریط افتادهاند و مقامات معنوی را بهکلی انکار میکنند، میگوید مناسک صوری و آداب ظاهری تنها برای رسیدن به حقایق قلبی و معنوی نیست، بلکه یکی از ثمرات وصول به حقایق روحانی است، بدینگونه که | امامخمینی در پاسخ به گروهی از [[صوفیه]] که عبادات ظاهری را مختص عوام و جهال میدانند و همچنین در پاسخ به طایفهای دیگر که به تفریط افتادهاند و مقامات معنوی را بهکلی انکار میکنند، میگوید مناسک صوری و آداب ظاهری تنها برای رسیدن به حقایق قلبی و معنوی نیست، بلکه یکی از ثمرات وصول به حقایق روحانی است، بدینگونه که اهل معرفت و اصحابِ قلوب معارفِ الهیّه را از باطن به ظاهر سرایت میدهند و از هر یک از مراتب ظاهری و معنوی بهرهمند و محظوظ میگردند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷۹.</ref> | ||
==== مقصد دوم ==== | ==== مقصد دوم ==== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
==== مقصد چهارم ==== | ==== مقصد چهارم ==== | ||
امامخمینی در مقصد چهارم در دو فصل به آداب قلبی «وقت» اشاره میکند و به تناسب مراقبت از [[وقت نماز]] به مرتبه اهل معرفت که انتظار وقت معاشرت با | امامخمینی در مقصد چهارم در دو فصل به آداب قلبی «وقت» اشاره میکند و به تناسب مراقبت از [[وقت نماز]] به مرتبه اهل معرفت که انتظار وقت معاشرت با کمال مطلق و مناجات او را میکشند، گوشزد مینماید و در ضمن مراقبت وقت را به قدر معرفت هر کس به مقام قدس ربوبی میداند و با نقل روایاتی از [[معصومان(ع)]] دربارهٔ وقتِ نماز این مقصد را به پایان میرساند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۰۸–۱۱۴.</ref> | ||
==== مقصد پنجم ==== | ==== مقصد پنجم ==== | ||
مقصد پایانی اشارهای به آداب «استقبال» دارد. از نظر امامخمینی، | مقصد پایانی اشارهای به آداب «استقبال» دارد. از نظر امامخمینی، استقبال به کعبه و رویگرداندن از جمیع جهات متفرقه، برای بیداری [[فطرت]] و پیدایی نور فطرت از حجابهای متفرقه است تا نمازگزار به [[قلب]] بفهماند غیر از جلوه ذاتِ مقدس حق همه چیز فانی و زایل است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۵–۱۲۰.</ref> | ||
=== مقاله سوم === | === مقاله سوم === | ||
مقاله سوم در هشت باب از | مقاله سوم در هشت باب از «مقارنات نماز» سخن به میان آوردهاست. امامخمینی در باب اول از [[اذان]] به اعلان قوای ملکوتیه و ملکیه و سربازان الهی برای حضور در قدس ربوبی یاد کرده و اقامه را بهپاداشتن این قوا در محضر حق دانسته و ادب آن را خوف و [[خشیت]]، [[حیا]] و خجلت و رجای واثق به رحمت نامتناهی دانستهاست. آداب و اسرار تکبیرهای آغازین اذان، آداب شهادت بر الوهیت و ارتباط آن با اذان، تفسیری عارفانه از «حیّ علی الصلاة» و «قد قامت الصلاة» و پیوند آنها با اجزای پیشین اذان از دیگر مباحث این فصل است. | ||
امامخمینی در فصلی با عنوان «تنبیه عرفانی» مراتب شهادت را بیان میکند: مرتبه اول | امامخمینی در فصلی با عنوان «تنبیه عرفانی» مراتب شهادت را بیان میکند: مرتبه اول شهادت قولی است و اگر شهادت در این مرتبه با شهادت قلبی همراه نباشد، چیزی جز خدعه و [[نفاق]] نیست. مرتبه دوم شهادتِ فعلی یعنی شهادت اعمال جوارحی است؛ به این مضمون که نمازگزار در عمل نشان دهد در دایره وجود، هیچکس را بهجز خدا مؤثر نمیداند. مرتبه سوم شهادت قلبیه است که توحید فعلی در قلب عارف تجلی مییابد. مرتبه چهارم شهادت ذاتیه یا وجودیه است که برای کمّل اولیای الهی (ع) تحقق مییابد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۲۰–۱۳۵.</ref> | ||
باب دوم این مقاله به تبیین ابعاد عرفانی «[[قیام نماز|قیام]]» و نقل روایاتی دربارهٔ حالات معصومان (ع) در هنگام قیام اختصاص یافتهاست. در بیانی عرفانی «قیام» هم در لفظ و هم در چگونگی هیئت به توحید افعالی اشاره دارد. | باب دوم این مقاله به تبیین ابعاد عرفانی «[[قیام نماز|قیام]]» و نقل روایاتی دربارهٔ حالات معصومان (ع) در هنگام قیام اختصاص یافتهاست. در بیانی عرفانی «قیام» هم در لفظ و هم در چگونگی هیئت به توحید افعالی اشاره دارد. | ||
باب سوم ویژه «[[نیت]]» است که در آن به اخلاص در نیت و مراتب اخلاص اشاره شدهاست. امامخمینی مراتب هشتگانه اخلاص را چنین برمیشمرد: | باب سوم ویژه «[[نیت]]» است که در آن به اخلاص در نیت و مراتب اخلاص اشاره شدهاست. امامخمینی مراتب هشتگانه اخلاص را چنین برمیشمرد: | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
مصباح دوم در هفت فصل به این موارد اختصاص دارد: شرح و بیان مراتب و قرائت و آداب عبودیت در قرائت، آداب و ارکان [[استعاذه]]، آداب داخلشدن در منزل «تسمیه»، منزلی که در آن نشانه الهی بر پیشانی بنده زده میشود؛ تفسیر سوره حمد با عنوانهایی چون تحقیق عرفانی، بحث و تحصیل، تحقیق حِکَمی، الهام عرشی و ایقاظ ایمانی و تفسیر [[اسم اعظم]] خدا، رحمن و رحیم، حمد، ربوبیت، مالکیت حق، [[عرش]]، [[دین]]، عبادت و استعانت و هدایت به [[صراط مستقیم]]؛ تفسیر سوره توحید و برخی از دقایق عرفانی آن و شرح [[صفات ثبوتیه]] و [[صفات سلبیه|سلبیه]] حق، تفسیر سوره قدر و بیان [[لیلةالقدر]] و تنزیل ملائکه و روح، دو تنبیه عرفانی.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰–۳۴۷.</ref> | مصباح دوم در هفت فصل به این موارد اختصاص دارد: شرح و بیان مراتب و قرائت و آداب عبودیت در قرائت، آداب و ارکان [[استعاذه]]، آداب داخلشدن در منزل «تسمیه»، منزلی که در آن نشانه الهی بر پیشانی بنده زده میشود؛ تفسیر سوره حمد با عنوانهایی چون تحقیق عرفانی، بحث و تحصیل، تحقیق حِکَمی، الهام عرشی و ایقاظ ایمانی و تفسیر [[اسم اعظم]] خدا، رحمن و رحیم، حمد، ربوبیت، مالکیت حق، [[عرش]]، [[دین]]، عبادت و استعانت و هدایت به [[صراط مستقیم]]؛ تفسیر سوره توحید و برخی از دقایق عرفانی آن و شرح [[صفات ثبوتیه]] و [[صفات سلبیه|سلبیه]] حق، تفسیر سوره قدر و بیان [[لیلةالقدر]] و تنزیل ملائکه و روح، دو تنبیه عرفانی.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰–۳۴۷.</ref> | ||
امامخمینی باب پنجم و ششم از مقاله سوم را به سرّ [[رکوع]] که اشاره به [[توحید صفاتی]] و [[سجود]] که اشاره به | امامخمینی باب پنجم و ششم از مقاله سوم را به سرّ [[رکوع]] که اشاره به [[توحید صفاتی]] و [[سجود]] که اشاره به توحید ذاتی و فنا دارد، اختصاص دادهاست و در باب هفتم به اسرار «[[تشهد]]» پرداخته و تفاوت شهادت ابتدای نماز و شهادت پایانی نماز را بیان کردهاست و در ادامه دربارهٔ اسرار «[[سلام نماز|سلام]]» به موجودات، پس از رجوع به کثرت، نوشتهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۴۸–۳۶۹.</ref> | ||
=== خاتمه === | === خاتمه === |