۲۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== الگوی جنگ و صلح == | == الگوی جنگ و صلح == | ||
[[امامخمینی]] تأکید کرده است که علمای بزرگ وظیفه دارند در مبارزه با [[فساد]] و [[ستم]]، راه [[ائمه(ع)]] ازجمله امامحسن(ع) را دنبال کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱.</ref> ایشان در دوران [[جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران]] (۱۳۵۹–۱۳۶۷) با بیان دشواریهای برخاسته از جنگ، به [[مردم]] سفارش کرد از زندگی [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و اماممجتبی(ع) عبرت بگیرند و در راه خدا [[مقاومت]] کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵.</ref> اگر برخی مدعیان اسلام در زمان امامعلی(ع) از آن حضرت جانبداری میکردند، چه بسا آن صلح تحمیلی در زمان امامحسن(ع) و کشتن و اسارت خاندان پیامبر(ص) در زمان امامحسین(ع) پیش نمیآمد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۹.</ref> ایشان با اشاره به شهادت [[محمدعلی رجایی]] رئیسجمهور و [[محمدرضا باهنر]] نخستوزیر به دست [[سازمان مجاهدین خلق]] در هشتم شهریور ۱۳۶۰ اعلام کرد که شهدای صدر اسلام مانند علیبنابیطالب(ع) و حسنبنعلی(ع) و دیگر ائمه(ع) برتر از شهدای زمان کنونی بودند و آنان عمر خود را برای حفاظت از اسلام به کار بردند و همه چنین وظیفهای دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵.</ref> ایشان مقاومتها و خدمتهای امامحسن(ع) به اسلام را الگوی مردم ایران شمرده و یادآور شده است آن حضرت با خدمت بزرگ خود دولت ستمگر اموی را رسوا ساخت و اسلام را زنده کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref> | [[امامخمینی]] تأکید کرده است که علمای بزرگ وظیفه دارند در مبارزه با [[فساد]] و [[ستم]]، راه [[ائمه(ع)]] ازجمله امامحسن(ع) را دنبال کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱.</ref> ایشان در دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران]] (۱۳۵۹–۱۳۶۷) با بیان دشواریهای برخاسته از جنگ، به [[مردم]] سفارش کرد از زندگی [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و اماممجتبی(ع) عبرت بگیرند و در راه خدا [[مقاومت]] کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵.</ref> اگر برخی مدعیان اسلام در زمان امامعلی(ع) از آن حضرت جانبداری میکردند، چه بسا آن صلح تحمیلی در زمان امامحسن(ع) و کشتن و اسارت خاندان پیامبر(ص) در زمان امامحسین(ع) پیش نمیآمد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۹.</ref> ایشان با اشاره به شهادت [[محمدعلی رجایی]] رئیسجمهور و [[محمدرضا باهنر]] نخستوزیر به دست [[سازمان مجاهدین خلق]] در هشتم شهریور ۱۳۶۰ اعلام کرد که شهدای صدر اسلام مانند علیبنابیطالب(ع) و حسنبنعلی(ع) و دیگر ائمه(ع) برتر از شهدای زمان کنونی بودند و آنان عمر خود را برای حفاظت از اسلام به کار بردند و همه چنین وظیفهای دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵.</ref> ایشان مقاومتها و خدمتهای امامحسن(ع) به اسلام را الگوی مردم ایران شمرده و یادآور شده است آن حضرت با خدمت بزرگ خود دولت ستمگر اموی را رسوا ساخت و اسلام را زنده کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref> | ||
امامخمینی از سوی دیگر، برای دلداری به آن عده از فرماندهان [[دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران|دفاع مقدس]] که از نرسیدن به همه اهداف خود در جنگ تحمیلی ازجمله در [[عملیات بدر]] در اسفند ۱۳۶۳، در هور الهویزه<ref>درودیان، آغاز تا پایان، ۱۰۲–۱۱۶؛ اطلاعات، ۱۱.</ref> ناراحت بودند، به آنان توصیه کرد [[صبر]] پیشه کنند و با اشاره به سیره ائمه(ع) ازجمله امامحسن(ع) و امامحسین(ع) یادآور شد ائمه معصوم(ع) نیز گاه در رسیدن به مقاصد خود موفق نبودند؛ اما کار برای خدا شکست ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۸.</ref> از سوی دیگر، در اوج دفاع مردم ایران علیه متجاوزان [[حزب بعث|بعثی]]، برخی به امامخمینی سفارش میکردند با رژیم متجاوز عراق صلح کند؛ ولی ایشان این سازش را به [[مصلحت]] نمیدید و پیشنهاد صلح با [[صدام حسین]] را مانند صلح امامحسن(ع)، صلحی تحمیلی از جانب مقدسان میدانست و معتقد بود چنانکه معاویه بر سر پیمان خود با امامحسن(ع) نماند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۸–۱۱۹.</ref> صدام حسین نیز بر عهد خود وفادار نخواهد ماند و پارهکردن قرارداد صلح ایران با عراق معروف به «قرارداد الجزایر» به وسیله او را شاهد آن شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۲.</ref> با این حال، ایشان در سال ۱۳۶۷ با پدیدآمدن شرایط ناگوار در جنگ تحمیلی، [[قطعنامه ۵۹۸]] و آتشبس را پذیرفت و تلخی این اقدام در کام خود را همانند تلخی [[نوشیدن جام زهر]] شمرد.{{ببینید|متن=ببینید|قطعنامه ۵۹۸}}. ایشان پس از پذیرش قطعنامه با اشاره به [[صلح حدیبیه|صلح پیامبر(ص) با مشرکان قریش در حدیبیه]]<ref>مفید، الارشاد، ۱/۱۲۱؛ آل یاسین، صلح امامحسن(ع)، ۱۷.</ref> خاطرنشان کرد پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) نیز مأمور به انجام [[تکلیف]] بودند، نه به نتیجه، و پذیرش صلح نیز به معنای عقبنشینی از مواضع اصولی نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴–۲۸۵.</ref> | امامخمینی از سوی دیگر، برای دلداری به آن عده از فرماندهان [[دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران|دفاع مقدس]] که از نرسیدن به همه اهداف خود در جنگ تحمیلی ازجمله در [[عملیات بدر]] در اسفند ۱۳۶۳، در هور الهویزه<ref>درودیان، آغاز تا پایان، ۱۰۲–۱۱۶؛ اطلاعات، ۱۱.</ref> ناراحت بودند، به آنان توصیه کرد [[صبر]] پیشه کنند و با اشاره به سیره ائمه(ع) ازجمله امامحسن(ع) و امامحسین(ع) یادآور شد ائمه معصوم(ع) نیز گاه در رسیدن به مقاصد خود موفق نبودند؛ اما کار برای خدا شکست ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۸.</ref> از سوی دیگر، در اوج دفاع مردم ایران علیه متجاوزان [[حزب بعث|بعثی]]، برخی به امامخمینی سفارش میکردند با رژیم متجاوز عراق صلح کند؛ ولی ایشان این سازش را به [[مصلحت]] نمیدید و پیشنهاد صلح با [[صدام حسین]] را مانند صلح امامحسن(ع)، صلحی تحمیلی از جانب مقدسان میدانست و معتقد بود چنانکه معاویه بر سر پیمان خود با امامحسن(ع) نماند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۸–۱۱۹.</ref> صدام حسین نیز بر عهد خود وفادار نخواهد ماند و پارهکردن قرارداد صلح ایران با عراق معروف به «قرارداد الجزایر» به وسیله او را شاهد آن شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۲.</ref> با این حال، ایشان در سال ۱۳۶۷ با پدیدآمدن شرایط ناگوار در جنگ تحمیلی، [[قطعنامه ۵۹۸]] و آتشبس را پذیرفت و تلخی این اقدام در کام خود را همانند تلخی [[نوشیدن جام زهر]] شمرد.{{ببینید|متن=ببینید|قطعنامه ۵۹۸}}. ایشان پس از پذیرش قطعنامه با اشاره به [[صلح حدیبیه|صلح پیامبر(ص) با مشرکان قریش در حدیبیه]]<ref>مفید، الارشاد، ۱/۱۲۱؛ آل یاسین، صلح امامحسن(ع)، ۱۷.</ref> خاطرنشان کرد پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) نیز مأمور به انجام [[تکلیف]] بودند، نه به نتیجه، و پذیرش صلح نیز به معنای عقبنشینی از مواضع اصولی نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴–۲۸۵.</ref> |