۲۱٬۱۶۶
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''زن'''، | '''زن'''، شخصیت انسانی، نقش، جایگاه و [[حقوق سیاسی اجتماعی زنان]]. | ||
==معنی== | ==معنی== | ||
زن در برابر [[مرد]] در معنای عام خود شامل جنس مؤنث در هر سنی میگردد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۱۳۹۴.</ref> و مترادف «مرأة» در [[زبان عربی]] است و جمع آن «زنان» مترادف «نساء» میباشد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۱۹۸۴۶.</ref>. | زن در برابر [[مرد]] در معنای عام خود شامل جنس مؤنث در هر سنی میگردد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۱۳۹۴.</ref> و مترادف «مرأة» در [[زبان عربی]] است و جمع آن «زنان» مترادف «نساء» میباشد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۱۹۸۴۶.</ref>. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
تاریخ جوامع بشری نشان میدهد زن در بسیاری از جامعههای نخستین جایگاه و منزلتی نداشت و دارای [[ارزش انسانی]] و [[استقلال وجودی]] نبود و اندک ارزش او نیز به دلیل تداوم [[نسل]]، خدمت به مردان و برطرفکردن [[نیازهای جنسی]] و [[نیازهای عاطفی|عاطفی]] آنان بوده است<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۰۷ ـ ۵۲۲؛ دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۸ ـ ۵۴.</ref>. در غرب باستان، زن دارای [[کرامت]] و شخصیت انسانی مستقلی نبود و نه تنها مالک چیزی نمیشد<ref>نوری، یحیی، حقوق زن دراسلام و جهان، ۱۱ ـ ۱۲.</ref> بلکه خود نیز ملک مرد به حساب میآمد. در [[یونان باستان]] نیز زنان را [[هبه]]، [[اجاره]] یا [[خرید و فروش]] میکردند و زندگی و [[مرگ]] آنان به خواست مرد وابسته بود<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۹ ـ ۵۲.</ref>. در [[دین یهود]] مردان بر زنان چیره بودند و زن انسانی معرفی میشد که برای خدمت به مرد آفریده شده است<ref>کتاب مقدس، تورات، سفر پیدایش، ب۳، ۱ ـ ۱۶.</ref>؛ از اینرو نزد یهودیان خرید و فروش زن امر نکوهیدهای نبود<ref>کتاب مقدس، تورات، خروج، ب۱۵، ۲۲.</ref>. این روند در صدر [[مسیحیت]] تغییر اندکی کرد؛ اما دین مسیحیت محدودیتهای دیگری برای زن ایجاد کرد<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>. مسیحیت، آفرینش زن را برای مرد و زن را تابع شوهر میداند<ref>کتاب مقدس، انجیل، نامه اول پولس، ۳، ۷، ۸ و ۹.</ref>؛ زن در همه جوانب پایینتر از مرد است و به مردان توصیه میشود از زنان اجتناب کنند<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ۵۵ ـ ۵۷.</ref>. | |||
===در اروپای قرون وسطا=== | ===در اروپای قرون وسطا=== | ||
در[[اروپای قرون وسطا]] زن بازیچه مرد بود و به اعتقاد | در [[اروپای قرون وسطا]] زن بازیچه مرد بود و به اعتقاد کلیسای کاتولیک، به استثنای [[حضرت مریم(ع)]]، روح زنان حالت بین [[انسان]] و حیوان دارد<ref>علویقی، زن در آئینه تاریخ، ۳۷.</ref>. پس از قرنها خفقان شدید درباره زنان، حامیان [[حقوق زن]] در [[اروپا]] تصمیم گرفتند فاصله بسیار زیاد میان زن و مرد را بردارند. در [[قرن هفدهم]] طرفداران [[آزادی زنان]]، شعار کسب حق تحصیل علم و آموزش سر دادند که این تلاشها در نهایت پس از [[انقلاب فرانسه]] (۱۷۸۹م) به شکلگیری [[نهضت زنان]] انجامید<ref>حکیمپور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref>. در پایان [[قرن نوزدهم]]، دولتهای اروپایی نهضت احیای حقوق زنان را برپا کردند<ref>دورانت، لذات فلسفه، ۱۴۸ ـ ۱۵۴.</ref>؛ نهضتی که ادعای رهایی زن از [[محجوریت]] و اعطای حق مالکیت و تصرف در اموال و حقوق مساوی با مرد را داشت<ref>میشل، جنبش اجتماعی زنان، ۷۳ ـ ۷۶.</ref>. | ||
فرایند پیشرفت و | فرایند پیشرفت و رشد اجتماعی زن معاصر غربی، زمینهساز بروز نگرش جدیدی به توانایی و استعدادهای وجودی زن شد و این امر [[جنبشهای فمینیستی]] را در راستای احقاق حقوقِ برابرِ اجتماعی برای زن شکل داد و عرصه مشارکتجویی و آزادی آنان در دوران جدید را فراهم آورد<ref>وینسنت، ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، ۲۴۸ ـ ۲۵۱.</ref>؛ ولی در نگاهی دیگر، این [[نهضت]] به انگیزه بهرهکشی از زن و بهکارگیری نیروی ارزانتر در کارگاههای صنعتی ایجاد شده بود و به بهانه رهانیدن زن از بندگی و اسارت در خانه، او را گرفتار بندگی در مراکز تولیدی و خدماتی کرد و باعث گسترش ابعاد [[حضور اجتماعی زنان]] شد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۳۰ ـ ۳۱.</ref>. در واقع در [[نظام سرمایهداری|نظامِ سرمایهداری]] به دلیل گسترش تنوعطلبی، مصرف و گرایش به [[تحریکات جنسی]]، زن در خدمت سرمایه است<ref>رهبر، سیمای زن در پویه تاریخ ایران، ۴۷ ـ ۴۸.</ref> و شخصیت زن به نام توسعه و پیشرفت، در معرض سوء استفادههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار میگیرد<ref>وارث، مقام زن در اسلام، ۳۴۶ ـ ۳۴۸.</ref>. | ||
===در جزیرةالعرب=== | ===در جزیرةالعرب=== | ||
در [[جزیرةالعرب]] پیش از [[اسلام]]، زنان از بسیاری [[حقوق اجتماعی]] و [[حقوق فردی|فردی]] ازجمله از حق [[ارث]] محروم بودند<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ ۱۲/۲۷۶ ـ ۲۷۷ و ۲۰/۲۱۴.</ref>، فرزند | در [[جزیرةالعرب]] پیش از [[اسلام]]، زنان از بسیاری [[حقوق اجتماعی]] و [[حقوق فردی|فردی]] ازجمله از حق [[ارث]] محروم بودند<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ ۱۲/۲۷۶ ـ ۲۷۷ و ۲۰/۲۱۴.</ref>، فرزند دختر مایه ننگ و سرافکندگی [[خانواده]] محسوب میشد<ref>باهنر و هاشمی رفسنجانی، جهان در عصر بعثت، ۱۵.</ref> و به تعبیر [[قرآن کریم]] هنگامی که پدری از تولد دخترش با خبر میشد از شدت ناراحتی رخسارش سیاه میشد و به این میاندیشید که آیا با ذلت، دختر را نگه دارد یا اینکه او را زنده به گور کند<ref>نحل، ۵۸ ـ ۵۹.</ref> {{ببینید|حقوق زن}}. زن افزون بر نگاه کلی به او از ابعاد گوناگون ازجمله شخصیت و جایگاه، حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، وظایف و مسئولیتها و دهها مسئله دیگر قابل مطالعه و بررسی است و نگاه متفاوت به زن در هر یک از این حوزهها، جایگاه و نقش وی درجامعه را نیز متمایز میسازد {{ببینید|حقوق زن؛ خانواده؛ مادر؛ ازدواج؛ حضانت؛ طلاق}}. | ||
==جایگاه زن در ایران== | ==جایگاه زن در ایران== | ||
با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در [[ایران باستان]]، از دید متون [[پهلوی]]، نگاه [[دین زرتشت]] به زن به عنوان مظهر شیطانی و [[گناه]] و مهمترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است<ref>جعفری و دیگران، زن در هستیشناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.</ref>، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت<ref>ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.</ref>. در [[ایران]] پس از اسلام نیز با همه تأکیدات [[قرآن کریم]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمانشده، آموزههای دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دورههای گوناگون[[تاریخ ایران]] به دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کمرنگی داشتند<ref>معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.</ref>. با این همه، در دوره [[آل بویه]] <ref>ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آلبویه، ۵۳ ـ ۵۴.</ref> و [[سلجوقیان]] <ref>دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت میکردند. در دوره [[خوارزمشاهیان]] زنان شاخصی مانند ترکانخاتون، نفوذ سیاسیشان تأثیر زیادی بر سرنوشت [[کشور]] گذاشته است<ref>ابنخلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.</ref>. در دوران [[مغول]] زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنانکه گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور | با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در [[ایران باستان]]، از دید متون [[پهلوی]]، نگاه [[دین زرتشت]] به زن به عنوان مظهر شیطانی و [[گناه]] و مهمترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است<ref>جعفری و دیگران، زن در هستیشناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.</ref>، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت<ref>ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.</ref>. در [[ایران]] پس از اسلام نیز با همه تأکیدات [[قرآن کریم]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمانشده، آموزههای دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دورههای گوناگون [[تاریخ ایران]] به دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کمرنگی داشتند<ref>معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.</ref>. با این همه، در دوره [[آل بویه]] <ref>ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آلبویه، ۵۳ ـ ۵۴.</ref> و [[سلجوقیان]] <ref>دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت میکردند. در دوره [[خوارزمشاهیان]] زنان شاخصی مانند ترکانخاتون، نفوذ سیاسیشان تأثیر زیادی بر سرنوشت [[کشور]] گذاشته است<ref>ابنخلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.</ref>. در دوران [[مغول]] زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنانکه گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور حکومت را بر عهده میگرفت<ref>بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۸۰ ـ ۸۳؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. در دوران [[صفویه]] با وجود مراقبت بر جدابودن حریم زنان و مردان<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۳/۷۰۳؛ تقوی و موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان، ۸۵.</ref>، نشانههای متعددی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پشت پرده حریم خصوصی آنان در دست است<ref>فلسفی، زندگانی شاهعباس اول، ۳۰/۵۴؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. | ||
ورود مفاهیم و | ورود مفاهیم و اندیشههای غربی در دوره [[قاجار]] درباره [[حقوق زنان]]، موجب مطالبات جدیدی درباره جایگاه و حقوق زنان شد<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۱۷ ـ ۲۱۹.</ref>؛ بر این اساس برخی از [[روشنفکران غربگرا]] ازجمله [[میرزافتحعلی آخوندزاده]] (۱۲۵۷ ـ ۱۱۹۱ش) و [[میرزاآقاخان کرمانی]] (۱۲۵۷ ـ ۱۲۳۲ش) خواستار برابری حقوق زن و مرد شدند<ref>آجودانی، مشروطه ایران، ۴۴ ـ ۴۵.</ref> که از نظر عالمان دینی بسیاری از اصول [[دموکراسی غربی]] درباره زنان با شریعت اسلام قابل تطبیق نبود<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref>. [[نمایندگان مجلس شورای ملی]] در [[مشروطه]] به ملاحظه پارهای از شرایط اجتماعی<ref>ویژه و قهوهچیان، تحلیلی بر نظامنامه انتخابات سال ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی، ۲۱۵.</ref> در [[قانون اساسی]]، حق انتخابشدن و انتخابکردن را مختص مردان شمردند<ref>سائلی کردهده، سیر تحول قوانین انتخاباتی مجلس در ایران، ۱۳۸ ـ ۱۴۲.</ref>. | ||
==جایگاه زن در اسلام== | ==جایگاه زن در اسلام== | ||
بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، زن و مرد از نظر گوهر هستی و حقیقت وجودی، یکساناند و ملاک برتری آنان نه جنسشان، بلکه تقواست<ref>نساء، ۱۲۴؛ نحل، ۹۷.</ref>. اسلام زن را در رسیدن به [[کمال معنوی]] برابر دانسته و | بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، زن و مرد از نظر گوهر هستی و حقیقت وجودی، یکساناند و ملاک برتری آنان نه جنسشان، بلکه تقواست<ref>نساء، ۱۲۴؛ نحل، ۹۷.</ref>. اسلام زن را در رسیدن به [[کمال معنوی]] برابر دانسته و آزار او را نکوهش کرده<ref>نور، ۳۳؛ احزاب ۳۵.</ref> و برای آنان حق [[بیعت]] قائل شده است<ref>ممتحنه، ۱۲.</ref>. قرآن کریم از [[ظلم]] و ستم به زنان و [[زنده بهگورکردن دختران]] جلوگیری کرد و به آنان احترام گذاشت، آنان را صاحب ارث دانست<ref>نساء، ۱۱ ـ ۱۲.</ref> و [[حجاب]] را برای مصونیت آنان از نامحرمان [[واجب]] برشمرد<ref>نور، ۳۱.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم(ص)]] دختران را بهترین فرزندان انسان شمرد<ref>نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۵/۱۱۴ ـ ۱۱۶.</ref> و زنان توانستند در صدر [[اسلام]] در صحنههای مختلف فرهنگی و اجتماعی ازجمله در [[بیعت | [[پیامبر اکرم(ص)]] دختران را بهترین فرزندان انسان شمرد<ref>نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۵/۱۱۴ ـ ۱۱۶.</ref> و زنان توانستند در صدر [[اسلام]] در صحنههای مختلف فرهنگی و اجتماعی ازجمله در [[بیعت عقبه|بیعت با پیامبر(ص) در عقبه]] و [[بیعت رضوان]] <ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۴/۱۷۷۶ و ۱۹۴۸؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱ ـ ۲.</ref>، در [[هجرت به حبشه]] <ref>ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۳/۶۶.</ref>، در [[هجرت به مدینه]] <ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref> و حتی در [[جهاد]] با [[دشمن]] <ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۴/۱۹۴۷.</ref>، همراه با دیگر [[مسلمانان]] حاضر شوند. [[امامان معصوم(ع)]] نیز همواره برای زنان احترام قائل بودند. [[امامصادق(ع)]] بیشترین خیر و خوبی را در وجود بانوان دانسته است<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۰/۲۴.</ref>. در مجموع اسلام، مقام و موقعیت انسانی زن را تکریم کرد و زمینه رشد و تعالی او را فراهم کرد و زنان از شخصیت حقوقی، اجتماعی و سیاسی نسبتاً متمایز از گذشته برخوردار شدند<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۱۲ ـ ۵۱۷.</ref> و زنانی چون [[فاطمه زهرا(س)]] و [[زینب کبری(س)]] چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کرده در مقام انسانهایی دارای شأن و منزلت کامل، میتوانند مدارج کمال را طی و در بنای [[جامعه اسلامی]] نقش مهمی ایفا کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵ و ۱۴/۶۰.</ref>. | ||
به اعتقاد امامخمینی با ظهور اسلام، زنان از ستمهایی که در دوره [[جاهلیت]] بر آنان میرفت، نجات یافتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> و اسلام نه تنها با [[آزادی زن]] موافق است، بلکه خود پایهگذار آزادی زن در همه ابعاد وجودی اوست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۱۷.</ref> و زنان چون مردان در ساختن جامعه اسلامی شرکت دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰؛ ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۴.</ref>. ایشان بر اساس | به اعتقاد امامخمینی با ظهور اسلام، زنان از ستمهایی که در دوره [[جاهلیت]] بر آنان میرفت، نجات یافتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> و اسلام نه تنها با [[آزادی زن]] موافق است، بلکه خود پایهگذار آزادی زن در همه ابعاد وجودی اوست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۱۷.</ref> و زنان چون مردان در ساختن جامعه اسلامی شرکت دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰؛ ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۴.</ref>. ایشان بر اساس مبانی اسلامی معتقد است آنچه موجب تفاوت در برخی حقوق زن و مرد شده، مربوط به اقتضائات طبیعی مرد و زن است و بانوان در مسائلی که با حیثیت و شرافت زن منافاتی ندارد، آزادند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۴.</ref>. | ||
==زنان در دوره پهلوی== | ==زنان در دوره پهلوی== | ||
[[رضاشاه پهلوی]] با ادعای اصلاحات و تجدد، خواستار حضور زنان در نقشهای اجتماعی بود<ref>نیکخواه، تحول نگرش نسبت به زن و تأثیر آن در انقلاب اسلامی، ۱۳۱.</ref>. [[کشف حجاب]] یکی از برنامههای ویژه این برنامه تجددگرایانه بود و حجاب به مثابه رفتاری نابهنجار و مهمترین مانع سعادت و خوشبختی زنان معرفی شد و از سال ۱۳۱۴، کنارگذاشتن آن اجباری گردید<ref>آشنا، کشف حجاب در آیینه اسناد، ۱۲ ـ ۱۵.</ref>. رژیم پهلوی با کشف حجاب، ایجاد برخی مراکز آموزشی برای زنان و دادن آزادی به سبک غربی، سعی میکرد به نظر خود بخشی از جمعیت زنان را به صحنه اجتماع بکشاند<ref>حیدریان، کشف حجاب، ۱۵، ۲۹، ۸۶ و ۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref>؛ اما به دلیل شهرت پهلوی به بیدینی و پایبندی جامعه به اسلام و مخالفت [[مراجع دینی]]، نتوانست به همه اهداف خود برسد<ref>کار، مشارکت سیاسی زنان، ۲۴ و ۲۹.</ref>. | [[رضاشاه پهلوی]] با ادعای اصلاحات و تجدد، خواستار حضور زنان در نقشهای اجتماعی بود<ref>نیکخواه، تحول نگرش نسبت به زن و تأثیر آن در انقلاب اسلامی، ۱۳۱.</ref>. [[کشف حجاب]] یکی از برنامههای ویژه این برنامه تجددگرایانه بود و حجاب به مثابه رفتاری نابهنجار و مهمترین مانع سعادت و خوشبختی زنان معرفی شد و از سال ۱۳۱۴، کنارگذاشتن آن اجباری گردید<ref>آشنا، کشف حجاب در آیینه اسناد، ۱۲ ـ ۱۵.</ref>. رژیم پهلوی با کشف حجاب، ایجاد برخی مراکز آموزشی برای زنان و دادن آزادی به سبک غربی، سعی میکرد به نظر خود بخشی از جمعیت زنان را به صحنه اجتماع بکشاند<ref>حیدریان، کشف حجاب، ۱۵، ۲۹، ۸۶ و ۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref>؛ اما به دلیل شهرت پهلوی به بیدینی و پایبندی جامعه به اسلام و مخالفت [[مراجع دینی]]، نتوانست به همه اهداف خود برسد<ref>کار، مشارکت سیاسی زنان، ۲۴ و ۲۹.</ref>. | ||
به اعتقاد امامخمینی، نگرش به زن در [[عصر پهلوی]]، نگرشی ابزاری و شیءگونه بود و رژیم میخواست زنان را به منزله کالایی درآورد و به اسم [[آزادی]] آنان را به تباهی و [[فحشا]] بکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵.</ref>. ایشان با مفهوم «زن شیءشده» که شرافت و حیثیت زن را از میان میبرد، مخالف بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و اسلام را مخالف بزککردن و شیءشدن و بهفسادکشاندن زن و مدافع کرامت، شخصیت و حقوق زن میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۱.</ref>. ایشان که با اقدامات فریبنده [[رضاخان]] سخت مخالف بود، عمل او در کشف حجاب را «خانمانسوزترین اعمال ظالمانه دیکتاتور» شمرده است<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>. | به اعتقاد امامخمینی، نگرش به زن در [[عصر پهلوی]]، نگرشی ابزاری و شیءگونه بود و رژیم میخواست زنان را به منزله کالایی درآورد و به اسم [[آزادی]] آنان را به تباهی و [[فحشا]] بکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵.</ref>. ایشان با مفهوم «زن شیءشده» که شرافت و حیثیت زن را از میان میبرد، مخالف بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و اسلام را مخالف بزککردن و شیءشدن و بهفسادکشاندن زن و مدافع کرامت، شخصیت و حقوق زن میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۱.</ref>. ایشان که با اقدامات فریبنده [[رضاخان]] سخت مخالف بود، عمل او در کشف حجاب را «خانمانسوزترین اعمال ظالمانه دیکتاتور» شمرده است<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>. | ||
در سال ۱۳۴۱ لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مطرح شد. بر اساس این لایحه، زنان اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای [[انتخابات]] را پیدا میکردند<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، ۱۳۹.</ref>. امامخمینی این لایحه را مخالف [[قانون اساسی]] و [[شریعت]] دانست و بر اساس مبانی فکری خود کوشید از این اقدامات خودسرانه و خلاف قانون حاکم | در سال ۱۳۴۱ [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] مطرح شد. بر اساس این لایحه، زنان اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای [[انتخابات]] را پیدا میکردند<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، ۱۳۹.</ref>. امامخمینی این لایحه را مخالف [[قانون اساسی]] و [[شریعت اسلام|شریعت]] دانست و بر اساس مبانی فکری خود کوشید از این اقدامات خودسرانه و خلاف قانون حاکم نامشروع جلوگیری کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۷۸، ۸۰ و ۱۱۱.</ref> {{ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}}. ایشان در مقطعی در سالهای ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳ [[حق رأی]] و انتخابکردن و انتخابشدن زنان را مخالفت با [[اسلام]] اعلام کرد؛ زیرا آن را تعبیرات فریبندهای از طرف حاکمان و بانیان وابسته به [[غرب]] میدانست که حاصل آن بدبختی و [[فساد]] و فحشاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲ و ۱۴۹.</ref>. ایشان با حضور اجتماعیای که همراه با سوء استفادههای سیاسی و خدشه به کرامت انسانی زن باشد، مخالفت میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۱۰/۵ ـ ۶، ۱۹.</ref>؛ اما پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و با تغییر این شرایط، نه تنها این [[حقوق]] را به رسمیت شناخت، بلکه به آن، صورت [[تکلیف شرعی]] هم بخشید و حضور زنان در عرصههای [[انقلاب]] و دخالت در امور مختلف را به صورت یک وظیفه و حق مطرح کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۳ ـ ۱۸۴.</ref> {{ببینید|انتخابات}}. امامخمینی بر این باور بود که در زمان [[حکومت پهلوی]]، به زنان مانند مردان [[ظلم و ستم]] شد و زن بیش از مرد از حقوق انسانی و اجتماعیاش محروم بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.</ref> و رژیم پهلوی با اقدامات ضد فرهنگی و شعار [[آزادی زنان]] و بیرونکشیدن آنان از محیط خانه میخواست زنان از تربیت فرزندانی با هویت و شخصیت اسلامی دور شوند و با سپردن آنان به [[مهد کودک]] و شیرخوارگاهها، این کودکان در راستای سیاستهای رژیم تربیتشوند و در مسیر اراده او عمل کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۵۵ و ۳۶۲ ـ ۳۶۴.</ref>. ایشان با اعتقاد به اینکه این طرح موضوعی فرعی و مقدمهای برای تشدید برنامههای ضد اسلامی پهلوی است و اصل نظر، مخالفت و مقابله با [[اسلام]] است، ورود زنان به صحنه سیاسیاجتماعی را در آن شرایط، زمینهسازِ گسترش فساد و [[فحشا]] دانست و هدف [[دولت]] از این امر را نه گسترش مشارکت سیاسی زنان، بلکه گسترش بیبند و باری و فحشا در [[جامعه]] و شیطنت برشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۲۰۹.</ref>. ایشان پس از انقلاب در برابر کسانی که خواهان سلب حق زنان در انتخابکردن و انتخابشدن بودند، تأکید کرد که سلب این حق خلاف [[شرع]] است و در رژیم گذشته همه کارهای مجلس [[حرام]] بود، نه اینکه اشکالی در شرکت زنان بود و امروز شرکت آنان مانند مردان، عقلی و انسانی است<ref>← هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۸۲.</ref>. | ||
به مرور زمان و در سالهای بعد مشخص شد رژیم پهلوی در عمل مجال کمتری به زنان جهت حضور در امور اجتماعی و سیاسی و مسائل روز داد<ref>طغرانگار، حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ۸۶ ـ ۹۰.</ref>. از دهه پنجاه اندک تحولی در رشد و توسعه آموزشی بانوان ایجاد شد و تعدادی از زنان به [[ | به مرور زمان و در سالهای بعد مشخص شد رژیم پهلوی در عمل مجال کمتری به زنان جهت حضور در امور اجتماعی و سیاسی و مسائل روز داد<ref>طغرانگار، حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ۸۶ ـ ۹۰.</ref>. از دهه پنجاه اندک تحولی در رشد و توسعه آموزشی بانوان ایجاد شد و تعدادی از زنان به نمایندگی [[مجلس شورای ملی]] برگزیده شدند؛ ولی مدارج یادشده صرفاً به قشر خاصی از طبقه مرفه و مرتبط با دربار تعلق گرفت و توده مردم از این جریانها بیخبر و به دور بودند<ref>ناجیراد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۵۴.</ref>. زنانی به مقامات سیاسی دست مییافتند که مطیع بدون چون و چرای سیاستهای [[محمدرضا پهلوی]] بودند<ref>نوروزی، مشارکت سیاسی زن در دوره پهلوی دوم سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، ۵۲.</ref>؛ اما امامخمینی باور داشت با وجود این سیاستها و عملکردهای رژیم پهلوی، زنان با یک تحول روحی و فکری<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶ ـ ۱۴۹؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۷/۲۲۸.</ref> درباره سرنوشت خود و [[خانواده]] خود و [[اسلام]] احساس مسئولیت کردند و توطئههای رژیم و غرب را نقش بر آب کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ ـ ۱۹۴.</ref> و دوشادوش مردان به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداختند. ایشان نقش زنان در مبارزات علیه رژیم پهلوی و در روند [[پیروزی انقلاب اسلامی]] را بسیار تعیینکننده میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹، ۴۳۱ و ۷/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref> و معتقد بود زنان در [[نهضت اسلامی]]، پیشگام و پیشرو بودند و پیشاپیش مردان در صفهای [[تظاهرات]] علیه [[نظام طاغوت]] و [[استکبار]] حرکت میکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۰ و ۸/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref> و سهم زیادی در کوتاهکردن دست بیگانگان داشتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۳۱ و ۵۲۱.</ref>. | ||
==زنان پس از انقلاب اسلامی== | ==زنان پس از انقلاب اسلامی== | ||
با شکلگیری [[دولت اسلامی]] به رهبری امامخمینی، نقطه عطفی در بازیابی هویت اصیل زن مسلمان در ابعاد وجودی او و نیز حقوق و وظایف آنان حاصل شد که در اصول ۲۰ و ۲۱ [[قانون اساسی]] جمهوری اسلامی ایران بیان شده است. در این دوره زمینه حضور فعال و سازنده زن در [[نظام اسلامی]] فراهم شد<ref>صفری، مدل اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۲۷.</ref>. در دیدگاه امامخمینی، [[انقلاب اسلامی]] باعث نجات زنان از نقشههای دوره طاغوت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۰ و ۳۶۹.</ref>، آزادی آنان در چارچوب عفت عمومی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۴، ۴۱۷ و ۶/۴۶۳.</ref> و دخالت و فعالیت آنان در مسائل کشور و سرنوشت خود شد؛ بهگونهای که آنان با حفظ [[عفت]] و شرف خود توانستند در تمام امور کشور مانند حضور در [[ | با شکلگیری [[دولت اسلامی]] به رهبری امامخمینی، نقطه عطفی در بازیابی هویت اصیل زن مسلمان در ابعاد وجودی او و نیز حقوق و وظایف آنان حاصل شد که در اصول ۲۰ و ۲۱ [[قانون اساسی]] جمهوری اسلامی ایران بیان شده است. در این دوره زمینه حضور فعال و سازنده زن در [[نظام اسلامی]] فراهم شد<ref>صفری، مدل اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۲۷.</ref>. در دیدگاه امامخمینی، [[انقلاب اسلامی]] باعث نجات زنان از نقشههای دوره طاغوت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۰ و ۳۶۹.</ref>، آزادی آنان در چارچوب عفت عمومی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۴، ۴۱۷ و ۶/۴۶۳.</ref> و دخالت و فعالیت آنان در مسائل کشور و سرنوشت خود شد؛ بهگونهای که آنان با حفظ [[عفت]] و شرف خود توانستند در تمام امور کشور مانند حضور در نمایندگی [[مجلس شورای اسلامی]] حضور یابند و حتی بر اعمال و رفتار دولت نظارت و اظهار نظر کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۹۲ ـ ۱۹۳ و ۱۷/۳۶۰ ـ ۳۶۱.</ref>. ایشان در ارزشگذاری شخصیت انسانی و اجتماعی زنان، علاوه بر شرایط اجتماعی و مقتضیات جامعه، معیارهایی را بر اساس آموزههای اسلام در نظر میگرفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ ـ ۱۹۵ و ۱۹/۱۸۴.</ref> و معتقد بود شخصیتِ یک انسان را فضایل و ارزشهایی شکل میدهد که اکتسابی و بر اساس اراده خود فرد است؛ بنابراین زن و مرد از حیث انسانی با هم برابرند<ref>← صحیفه، ۵/۵۲۰ و ۶/۳۰۰ ـ ۳۰۱.</ref> و کسانی که به بهانههای مختلف از حضور زنان در اجتماع جلوگیری و کارشکنی میکنند، مرتکب [[گناه کبیره]] میشوند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۱.</ref>. | ||
به باور امامخمینی با پیروزی انقلاب، تکتک افراد [[جامعه]] بهخصوص زنان به تحولی روحی رسیدند که این تحول باعث ورود آنان به عرصههای عمومی، حضور در [[مناطق جنگی]] و کمک به مردان، فداکردن جان خود و جان فرزندان خود برای اسلام و نهراسیدن از مسائل ناگوار و خطرها شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶؛ ۱۴/۱۹۷ ـ ۱۹۸، ۳۱۶ ـ ۳۱۷ و ۱۷/۲۲۸.</ref>. ایشان همچنین بر نقش و فعالیت زنان در [[جنگ تحمیلی]] تأکید میکرد و آنان را پشتیبان مردها میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۲ و ۱۴/۳۱۷، ۳۵۵ ـ ۳۵۶.</ref> و زنان علاوه بر حضور در صحنه، نقش هدایتگری، پشتیبانی روحی و تشویق مردان را نیز بر عهده داشتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۸؛ ۸/۴۴ ـ ۴۵ و ۱۱/۵۱۰.</ref>. | به باور امامخمینی با پیروزی انقلاب، تکتک افراد [[جامعه]] بهخصوص زنان به تحولی روحی رسیدند که این تحول باعث ورود آنان به عرصههای عمومی، حضور در [[مناطق جنگی]] و کمک به مردان، فداکردن جان خود و جان فرزندان خود برای اسلام و نهراسیدن از مسائل ناگوار و خطرها شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶؛ ۱۴/۱۹۷ ـ ۱۹۸، ۳۱۶ ـ ۳۱۷ و ۱۷/۲۲۸.</ref>. ایشان همچنین بر نقش و فعالیت زنان در [[جنگ ایران و عراق|جنگ تحمیلی]] تأکید میکرد و آنان را پشتیبان مردها میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۲ و ۱۴/۳۱۷، ۳۵۵ ـ ۳۵۶.</ref> و زنان علاوه بر حضور در صحنه، نقش هدایتگری، پشتیبانی روحی و تشویق مردان را نیز بر عهده داشتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۸؛ ۸/۴۴ ـ ۴۵ و ۱۱/۵۱۰.</ref>. | ||
امامخمینی حضور زنان در فعالیتهای | امامخمینی حضور زنان در فعالیتهای فرهنگی، اقتصادی، [[کشاورزی]]، صنعت و [[هنر]] را از برکات [[انقلاب اسلامی]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴.</ref> و معتقد بود پس از انقلاب، [[ایران]] تبدیل به محل [[تعلیم و تربیت]] سالم شد و زنان با حفظ [[عفت]] و شرف مشغول فعالیت [[دین|دینی]]، [[سیاسیت|سیاسی]] و اجتماعی شدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۰.</ref>. ایشان انقلاب اسلامی را فرصتی میدانست که زنان باید از آن برای رشد فضائل اخلاقی خود و تربیت کودکان و [[جوانان]] استفاده کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۲۱؛ ۱۴/۳۱۷ و ۱۷/۳۶۹.</ref>. | ||
==نقش زنان در جامعه اسلامی== | ==نقش زنان در جامعه اسلامی== | ||
زنان به دلیل داشتن روح لطیف و عاطفه عمیق، مکمل مردان در ساختن زندگی به شمار میروند و اگر این ویژگی زنان در قالب صحیح خود ایفای نقش کند، هم در صحنه جامعه و هم در صحنهگردانی میتواند نقشآفرین باشد<ref>مرتضوی، امامخمینی و الگوهای دینشناختی در مسایل زنان، ۲۷.</ref>. در [[جامعه اسلامی]]، زن هم مدیر [[خانواده]] است و هم مربی | زنان به دلیل داشتن روح لطیف و عاطفه عمیق، مکمل مردان در ساختن زندگی به شمار میروند و اگر این ویژگی زنان در قالب صحیح خود ایفای نقش کند، هم در صحنه جامعه و هم در صحنهگردانی میتواند نقشآفرین باشد<ref>مرتضوی، امامخمینی و الگوهای دینشناختی در مسایل زنان، ۲۷.</ref>. در [[جامعه اسلامی]]، زن هم مدیر [[خانواده]] است و هم مربی فرزندان و هم همسری برای مرد است<ref>میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۲۵.</ref>. | ||
با بررسی [[سخنان امامخمینی]] میتوان برای زنان دو نقش [[انسانسازی]] و [[مسئولیت اجتماعی]] قائل شد: | با بررسی [[سخنان امامخمینی]] میتوان برای زنان دو نقش [[انسانسازی]] و [[مسئولیت اجتماعی]] قائل شد: | ||
# زن مظهر انسانسازی: امامخمینی ضمن ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در زنان، آنان را همانند [[قرآن]] انسانساز معرفی میکرد و معتقد بود اگر زنانِ انسانساز از ملتی گرفته شوند، آن [[ملت]] رو به فروپاشی خواهند رفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۰۰ ـ ۳۰۱.</ref>. به اعتقاد ایشان زن مبدأ همه سعادتهاست و پرورشدهنده و | # زن مظهر انسانسازی: امامخمینی ضمن ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در زنان، آنان را همانند [[قرآن]] انسانساز معرفی میکرد و معتقد بود اگر زنانِ انسانساز از ملتی گرفته شوند، آن [[ملت]] رو به فروپاشی خواهند رفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۰۰ ـ ۳۰۱.</ref>. به اعتقاد ایشان زن مبدأ همه سعادتهاست و پرورشدهنده و مربی بزرگزنان و بزرگمردان است و به تعبیر ایشان از دامن زن است که مرد به معراج میرود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۱.</ref>. در نظام تربیتی امامخمینی نهاد خانواده جایگاه ویژهای دارد و مبدأ بروز و ظهور [[عواطف انسانی]] و رکن اصلی جامعه است و زن عنصر اصلی تشکیل خانواده محسوب میشود و نقش اساسی و زیربنایی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|خانواده}}. ایشان به زن در جایگاه[مادر توجه کرده و معتقد است زن باید در محیط [[خانه]]، مایه [[آرامش]] و [[آسایش]] فرزندانش باشد و در دامن پرمهر خود فرزندان سالم از لحاظ جسمی و روحی [[تربیت]] کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۴۵؛ ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.</ref> و [[صلاح]] و [[فساد]] یک جامعه از صلاح و فساد زنان سرچشمه میگیرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۲.</ref> {{ببینید|مادر}}. | ||
# مسئولیتهای اجتماعی: امامخمینی معتقد است زنان در حفظ [[اسلام]] و[[نهضت اسلامی]] مسئولاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۴۸؛ ۸/۲۰۸ و ۱۰/۷۵.</ref> و باید بر آنچه در [[جامعه]] و [[نظام اسلامی]] میگذرد و تلاش برای حسن اجرای امور، نظارت فعال و متعهدانه داشته باشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>. ایشان نقش زنان را در حفظ و پایداری اسلام و کشور مؤثر میدانست و حضور فعال آنان در اجتماع را ارزش بر میشمرد و ضمن تکریم و تحسین زنان، آنان را عضوی فعال در صحنههای مختلف معرفی میکرد و از آنان میخواست همانند مردان با حضور در جبهه | # مسئولیتهای اجتماعی: امامخمینی معتقد است زنان در حفظ [[اسلام]] و [[نهضت اسلامی]] مسئولاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۴۸؛ ۸/۲۰۸ و ۱۰/۷۵.</ref> و باید بر آنچه در [[جامعه]] و [[نظام اسلامی]] میگذرد و تلاش برای حسن اجرای امور، نظارت فعال و متعهدانه داشته باشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>. ایشان نقش زنان را در حفظ و پایداری اسلام و کشور مؤثر میدانست و حضور فعال آنان در اجتماع را ارزش بر میشمرد و ضمن تکریم و تحسین زنان، آنان را عضوی فعال در صحنههای مختلف معرفی میکرد و از آنان میخواست همانند مردان با حضور در جبهه علمی و فرهنگی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹.</ref> و با مشارکت فعال و سالم در [[اجتماع]] و صحنههای مختلف [[جامعه]] از قبیل [[فرهنگ]]، [[سیاست]] و [[اقتصاد]] از کشور و [[اسلام]] دفاع کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۵ و ۱۹/۱۸۴.</ref> و در کنار مردان در امر سازندگی و پیشرفت کشور تلاش کنند تا ملتی مستقل و آزاد بسازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۲۰ ـ ۵۲۱ و ۱۰/۷۶.</ref>؛ البته با این تأکید که شخصیت اجتماعی و کرامت انسانی زن مسلمان و حضور سازنده او در جامعه، تنها با حفظ همه جهات شرعی ازجمله حفظ شرف و [[عفاف]] و [[حجاب]]، ممکن است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۱ ـ ۳۴۲ و ۲۰/۷.</ref> و از اینرو همواره بر حجاب زنان تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۴۱؛ ۶/۳۲۹ و ۱۹/۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref> {{ببینید|حجاب و نگاه}}. | ||
==زنان الگو== | ==زنان الگو== | ||
در دوره [[حکومت پهلوی]]، زن غربی الگوی زن متمدن مطرح میشد؛ الگویی که اساس آن، آزادیهای نامحدود و حذف الزامات اخلاقی در حضور و تعاملات اجتماعی بود<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۶/۱۵۷؛ کار، مشارکت سیاسی زنان، ۲۴ ـ ۲۵.</ref>. در سخن و [[سیره عملی امامخمینی]]، از موضوعات مهم و حیاتی در مورد زنان، الگوطلبی و الگوسازی و نقش مهم آن در شکلگیری شخصیت زنان است<ref>مرتضوی، امامخمینی و الگوهای دینشناختی در مسایل زنان، ۲۹.</ref>. امامخمینی، [[خدیجه کبری(س)]] را زنی شایسته و الگو میخواند که در آن شرایط دشوار نخستین زنی بود که به [[پیامبر اکرم(ص)]] ایمان آورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۶؛ ۱۶/۳۰۰ و ۱۷/۴۷۳ ـ ۴۷۴.</ref>؛ چنانکه با اشاره به دشواریهای تحمیلشده بر مردم در جریان [[جنگ تحمیلی | در دوره [[حکومت پهلوی]]، زن غربی الگوی زن متمدن مطرح میشد؛ الگویی که اساس آن، آزادیهای نامحدود و حذف الزامات اخلاقی در حضور و تعاملات اجتماعی بود<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۶/۱۵۷؛ کار، مشارکت سیاسی زنان، ۲۴ ـ ۲۵.</ref>. در سخن و [[سیره عملی امامخمینی]]، از موضوعات مهم و حیاتی در مورد زنان، الگوطلبی و الگوسازی و نقش مهم آن در شکلگیری شخصیت زنان است<ref>مرتضوی، امامخمینی و الگوهای دینشناختی در مسایل زنان، ۲۹.</ref>. امامخمینی، [[خدیجه کبری(س)]] را زنی شایسته و الگو میخواند که در آن شرایط دشوار نخستین زنی بود که به [[پیامبر اکرم(ص)]] ایمان آورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۶؛ ۱۶/۳۰۰ و ۱۷/۴۷۳ ـ ۴۷۴.</ref>؛ چنانکه با اشاره به دشواریهای تحمیلشده بر مردم در جریان [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و کمبود و گرانی کالاهای ضروری، به زنان توصیه کرد با اقتدا به خدیجه کبری(س) در استقامت در برابر دشمنان اسلام و [[محاصره اقتصادی]] مسلمانان به دست [[کفار قریش]] در [[شعب ابیطالب]]، سختیها را بر خود هموار سازند و در ادامه افزود [[مسلمانان]] در آن شرایط دشوار برای ادامه زندگی مشک را در آب نهادند و برای استفاده از چربی، آن مشک را میمکیدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۷۳ ـ ۴۷۵.</ref>. ایشان همچنین [[فاطمه زهرا(س)]] را نمونه زن عالم و الگوی برازنده و فراگیر میخواند و معتقد بود ایشان زنی است که دارای تمام هویتهای کمالی انسان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۷ و ۱۶/۱۹۲.</ref> و دارای فضایل همتراز با فضایل [[پیامبر اکرم(ص)]] و خاندانش است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref>؛ بنابراین زن مسلمان با تمسک به این الگو به مرتبه والایی از تعالی اخلاقی، روحی و معنوی دست مییابد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴.</ref>. | ||
امامخمینی با توجه به اهمیتی که برای جایگاه زن قائل است، روز ولادت [[فاطمه زهرا(س)]] را [[روز زن]] خواند و زهد و [[تقوا]] و عفافی ایشان را، سرمشق زنان دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.</ref>. ایشان معتقد بود از دامن چنین زنی، دختری [[تربیت]] میشود که در مقابل حکومتهای ستمگر میایستد و آنان را محکوم میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۰.</ref> {{ببینید|حضرت فاطمه زهرا(س)}}؛ چنانکه به اعتقاد امامخمینی زینب کبری(س) در نقش پرچمدار بزرگ [[نهضت حسینی]] و چهرهای سیاسی و انقلابی از زن مسلمان، الگوی عملی و ملموس زنان خواهد بود و زن مسلمان باید با تمسک به این الگوها و با حضور خود در عرصههای مختلف جامعه ازجمله حضور در جبهه جنگ حق علیه باطل در حفظ اسلام بکوشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۴ ـ ۵۷.</ref> {{ببینید|حضرت زینب کبرا(س)}}. [[حضرت مریم(ع)]]، مادر [[حضرت عیسی(ع)]] از دیگر زنان شایسته و برتر در نظر امامخمینی است. ایشان از مریم(ع) به مریم عذرا و صدیقه حورا یاد کرده و صلوات و سلام خداوند را بر وی که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان [[رحمت الهی]] تسلیم کرد، فرستاده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.</ref>؛ نیز یادآور شده [[قرآن کریم]]، مریم(ع) را منزه و پاک شمرده و از حریم مقدس وی در برابر مخالفان دفاع کرده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۵۵؛ ۱۱/۳۳ و ۲۰/۴۱۱.</ref> و به سخنان ناروای بدخواهان پاسخ داده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.</ref>؛ چنانکه آن حضرت را همانند [[اولیا]] و [[انسانهای کامل]]، شایسته تجسم [[فرشته]] خداوند بر وی شمرده است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲.</ref> و از اینرو از [[مسیحیان]] جهان میخواهد که دَین خود را به مسلمانان ادا و از [[مظلومیت]] آنان [[دفاع]] کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.</ref>. | امامخمینی با توجه به اهمیتی که برای جایگاه زن قائل است، روز ولادت [[فاطمه زهرا(س)]] را [[روز زن]] خواند و زهد و [[تقوا]] و عفافی ایشان را، سرمشق زنان دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.</ref>. ایشان معتقد بود از دامن چنین زنی، دختری [[تربیت]] میشود که در مقابل حکومتهای ستمگر میایستد و آنان را محکوم میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۰.</ref> {{ببینید|حضرت فاطمه زهرا(س)}}؛ چنانکه به اعتقاد امامخمینی زینب کبری(س) در نقش پرچمدار بزرگ [[نهضت حسینی]] و چهرهای سیاسی و انقلابی از زن مسلمان، الگوی عملی و ملموس زنان خواهد بود و زن مسلمان باید با تمسک به این الگوها و با حضور خود در عرصههای مختلف جامعه ازجمله حضور در جبهه جنگ حق علیه باطل در حفظ اسلام بکوشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۴ ـ ۵۷.</ref> {{ببینید|حضرت زینب کبرا(س)}}. [[حضرت مریم(ع)]]، مادر [[حضرت عیسی(ع)]] از دیگر زنان شایسته و برتر در نظر امامخمینی است. ایشان از مریم(ع) به مریم عذرا و صدیقه حورا یاد کرده و صلوات و سلام خداوند را بر وی که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان [[رحمت الهی]] تسلیم کرد، فرستاده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.</ref>؛ نیز یادآور شده [[قرآن کریم]]، مریم(ع) را منزه و پاک شمرده و از حریم مقدس وی در برابر مخالفان دفاع کرده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۵۵؛ ۱۱/۳۳ و ۲۰/۴۱۱.</ref> و به سخنان ناروای بدخواهان پاسخ داده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.</ref>؛ چنانکه آن حضرت را همانند [[اولیا]] و [[انسانهای کامل]]، شایسته تجسم [[فرشته]] خداوند بر وی شمرده است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲.</ref> و از اینرو از [[مسیحیان]] جهان میخواهد که دَین خود را به مسلمانان ادا و از [[مظلومیت]] آنان [[دفاع]] کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.</ref>. |