۱٬۶۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''استعمار و استثمار'''، سلطه و بهرهکشی دولتی قوی بر سرزمین یا کشوری دیگر برای بهرهجویی ظالمانه. | '''استعمار و استثمار'''، سلطه و بهرهکشی دولتی قوی بر سرزمین یا کشوری دیگر برای بهرهجویی ظالمانه. | ||
استعمار در مفهوم سیاسی آن به معنای تسلط سیاسی، نظامی، اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر ملتی ضعیف است. واژه استثمار نیز در اصطلاح سیاسی، به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال ضعیف به دست قوی گفته میشود. | |||
استثمار میتواند در سطح فردی، حکومتی یا [[روابط بینالملل]] صورت گیرد. در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، مبارزه با استثمار فردی، بهرهکشی اجتماعی و استثمارگری در سطح بینالمللی، یک اصل است. در نگرش [[امامخمینی]] توجه به خطر استعمار و استثمار در کشورهای اسلامی و لزوم مبارزه با آن جایگاه ویژهای دارد. | |||
ایشان بر این باور بود که ضعف [[خودباوری]] و اراده و ازدستدادن [[هویت]] و شخصیتِ مردم ستمدیده، از عوامل زمینهساز استعمار و استثمار است. از نظر ایشان اگر مسلمانان و دولتهای اسلامی به [[قرآن|قرآن کریم]] روی آورند، به [[اسلام]] و [[وحدت]] توجه کنند و از مکاتب انحرافی دور بمانند، از غارتگری و استثمارِ سلطهجویان در امان خواهند بود. | |||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
استعمار در اصل به معنای آبادانیخواستن و آبادکردن است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۶۰۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۴؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۱؛ معین، فرهنگ فارسی، ۱/۲۵۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] نیز به همین معنا آمده است<ref>هود، ۶۱.</ref>؛ اما در مفهوم سیاسی، به معنای تسلط سیاسی یا نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر قوم یا ملتی ضعیف است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۶.</ref> که با هدف بهرهکشی از سرزمین،<ref>مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۱۶.</ref> منابع انسانی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور<ref>صدری افشار، فرهنگ فارسی امروز، ۶۳.</ref> صورت میگیرد. از سوی دیگر، واژه استثمار از ریشه «ثمر» به معنای طلب زیادی و رشد است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۳/۲۳۷.</ref> و در اصطلاح رایج به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال کشورهای ضعیف به دست کشوری قوی گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۶۳–۳۶۴.</ref> استعمار امروزه با مفهوم «امپریالیسم» پیوستگی کامل یافته و عملی امپریالیستی شناخته میشود؛ یعنی قدرتی که میخواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمینها و ملتها و اقوام دیگر را زیر تسلط خود درآورد.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۷.</ref> | استعمار در اصل به معنای آبادانیخواستن و آبادکردن است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۶۰۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۴؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۱؛ معین، فرهنگ فارسی، ۱/۲۵۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] نیز به همین معنا آمده است<ref>هود، ۶۱.</ref>؛ اما در مفهوم سیاسی، به معنای تسلط سیاسی یا نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی ملتی قدرتمند بر قوم یا ملتی ضعیف است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۶.</ref> که با هدف بهرهکشی از سرزمین،<ref>مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۱۶.</ref> منابع انسانی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور<ref>صدری افشار، فرهنگ فارسی امروز، ۶۳.</ref> صورت میگیرد. از سوی دیگر، واژه استثمار از ریشه «ثمر» به معنای طلب زیادی و رشد است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۳/۲۳۷.</ref> و در اصطلاح رایج به تصاحب و بردن معادن، مخازن، محصولات و اموال کشورهای ضعیف به دست کشوری قوی گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۶۳–۳۶۴.</ref> استعمار امروزه با مفهوم «امپریالیسم» پیوستگی کامل یافته و عملی امپریالیستی شناخته میشود؛ یعنی قدرتی که میخواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمینها و ملتها و اقوام دیگر را زیر تسلط خود درآورد.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۷.</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۸: | ||
== اهداف و روشهای استعمار == | == اهداف و روشهای استعمار == | ||
مهمترین اهداف استعمارگران برای حضور در دیگر مناطق جهان، کشف معادن و منابع، اسکان، تسلط بر مناطق دیگر، انتقال [[ایدئولوژی]] و فروش محصولات صنعتی است.<ref>ساعی، مسائل سیاسی اقتصادی، ۴۶–۴۷.</ref> [[امامخمینی]] ازجمله اهداف بزرگ استعمارگران را چیرگی بر جهان اسلام و غارت ذخایر مادی و معنوی [[مسلمانان]] میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۱–۳۸۳ و ۲/۱۳۹.</ref> کشورهای استعمارگر برای رسیدن به اهداف خود و تحت سلطه قراردادن دیگر مناطق جهان از شیوههای گوناگونی استفاده میکنند: | مهمترین اهداف استعمارگران برای حضور در دیگر مناطق جهان، کشف معادن و منابع، اسکان، تسلط بر مناطق دیگر، انتقال [[ایدئولوژی]] و فروش محصولات صنعتی است.<ref>ساعی، مسائل سیاسی اقتصادی، ۴۶–۴۷.</ref> [[امامخمینی]] ازجمله اهداف بزرگ استعمارگران را چیرگی بر جهان اسلام و غارت ذخایر مادی و معنوی [[مسلمانان]] میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۱–۳۸۳ و ۲/۱۳۹.</ref> کشورهای استعمارگر برای رسیدن به اهداف خود و تحت سلطه قراردادن دیگر مناطق جهان از شیوههای گوناگونی استفاده میکنند: | ||
# سلطه اقتصادی: در این روش، استعمارگر کوشش میکند که [[اقتصاد]] کشور مستعمره را زیر کنترل خود درآورد تا از فعالیتهای اقتصادی، منابع زیرزمینی و معادن مستعمرات به نفع خود استفاده کند و در این راستا با تبلیغات و برنامهریزی، مصرفگرایی را در این کشورها تقویت میکند.<ref>ساعی، مسائل سیاسی اقتصادی، ۷۴–۷۵.</ref> جریان استعمار ممکن است با نابودی بومیان یا بهرهکشی از آنان یا به کمک و شراکت بخشی از آنان صورت گیرد<ref>آقابخشی و افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ۱۱۰.</ref>؛ چنانکه امامخمینی معتقد است آمریکا منابع زیرزمینی ایران را به تاراج برد، کشاورزی کشور را نابود ساخت و [[ایران]] را بازار مصرف کالاهای خود کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۹.</ref> | |||
# سلطه نظامی: کشورهای استعمارگر برای تأمین [[امنیت]] خود، نیازمند به توسعه امنیت نظامیاند که بر اساس موقعیت راهبردی کشورهای هدف یا منابع و نیروی کار کشور مستعمره، وارد عملیات نظامی میشوند.<ref>پرغو، رویکردهای سیاسی استعمار، ۲۰.</ref> امامخمینی که ایران را در دوران [[رژیم پهلوی]]، پایگاه نظامی [[اسرائیل]] و [[آمریکا]] بهشمار میآورد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴.</ref> سیاستهای آمریکا را در احداث پایگاههای نظامی در ایران پیش از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، در چارچوب مستعمرهکردن ایران میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۹ و ۲۱/۴۴۲.</ref> | |||
# سلطه سیاسی: تحمیل سلطه سیاسی کشوری قوی بر یک کشور ضعیف به گونهای که هم فلسفه سیاسی و هم نظام سیاسی متناسب با سیاستهای کشور استعماری بر آن تحمیل شود، از اهداف استعمارگران است.<ref>اسکندری، شناخت استعمار، ۹۵.</ref> این تحمیل غالباً از طریق حکومتها و کارگزاران دستنشانده اعمال میشود<ref>پرغو، رویکردهای سیاسی استعمار، ۱۷.</ref>؛ چنانکه [[امامخمینی]] حکومت پهلوی را دستنشانده استعمارگران میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰۹ و ۳۰۷.</ref> | |||
# سلطه فرهنگی: صاحبان قدرتهای نظامی و صنعتی، با تکیه به برتری مادی خود، فرهنگ خود را [[فرهنگ]] برتر بهشمار میآورند و در صدد مسلطکردن آن و حذف فرهنگهای ملتهای دیگرند.<ref>رفیع، فرهنگ مهاجم، ۷۶.</ref> امامخمینی مقابله با سازندگان اندیشه و فرهنگ اسلامی، ازجمله روحانیان و فرهنگیان را راه نفوذ استعمار برای سلطه بر کشورهای دیگر، میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۴۰ و ۷/۴۳۰.</ref>؛ زیرا استعمار سیاسی و اقتصادی زمانی توفیق پیدا میکند که استعمار فرهنگی موفق شده باشد و بیاعتقادکردن یک ملت به فرهنگ و تاریخ خود، شرط اصلی موفقیت استعمار است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۳۱۰.</ref> به اعتقاد امامخمینی بهوجودآوردن فرهنگ وابسته و بیمحتوا و تضعیف فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۷۰.</ref> و ایجاد روحیه یاس و ناامیدی در میان مردم و رهبران جوامع اسلامی برای بازداشتن آنان از چارهجویی مشکلات جوامع خود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> از اقدامات فرهنگی استعمارگران برای پیشبرد اهداف خود است.{{ببینید|متن=ببینید|فرهنگ}} | |||
== ابزار سلطه فرهنگی == | == ابزار سلطه فرهنگی == | ||
با نگاه به آنچه امامخمینی بیان کرده است مهمترین راههای استعمارگران برای سلطه فرهنگی شامل این محورها است: | با نگاه به آنچه امامخمینی بیان کرده است مهمترین راههای استعمارگران برای سلطه فرهنگی شامل این محورها است: | ||
# تخریب و تضعیف [[دین]] و [[روحانیت]]: تخریب عقاید مردم کشورهای مستعمره در کنار ترویج فرهنگ غربی، سلاحی بسیار مؤثر شمرده میشود.<ref>بجستانی، فساد سلاح تهاجم فرهنگی، ۵۴.</ref> امامخمینی مبارزه با [[اسلام]] و روحانیت را از نقشههای قدیمی استعمارگران معرفی میکند<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۴۲–۱۴۳.</ref> و بر آن است که استعمارگران این نقشه را به شکلهای مختلفی انجام میدهند که مهمترین آنها عبارت است از: تحریف حقایق اسلام و [[قرآن]] در تبلیغات گسترده جهانی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴.</ref> [[ارتجاع|ارتجاعی]] و کهنه و عقبافتاده نامیدن اسلام،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۰.</ref> ساخته قدرتمندان و افیون جامعه معرفی کردن دین،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۷، ۲۴۰ و ۶/۸۸–۸۹.</ref> شکستن و تخریب روحانیت و بدبینکردن مردم به آنان و جداییانداختن میان مردم و روحانیان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۴–۴۵.</ref> تحریف اسلام و جداکردن مسائل سیاسی از حوزه دین و محدودکردن آن به عبادتهای فردی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۲ و ۱۸/۵۲.</ref> و نشاندادن تصویری ناقص و ناصحیح از اسلام در میان [[مردم]] و [[حوزههای علمیه]].<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۰.</ref> | |||
# کاستن از قدرت و توان مسلمانان و [[جهان اسلام]]: امامخمینی معتقد بود استعمارگران برای رسیدن به این خواسته، از روش تفرقهانداختن میان مسلمانان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۰۷ و ۳/۲۵۴–۲۵۶.</ref> دولتهای اسلامی، علمای اسلام و اقشار مختلف مردم،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۰۷ و ۷/۵۳۹–۵۴۰.</ref> ایجاد اختلاف و نزاعهای مرزی و غیر مرزی میان کشورهای اسلامی و تقویت [[ملیگرایی]] و نژادگرایی در میان ملتهای اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۸–۳۷۹.</ref> استفاده میکنند. ایشان تجزیه [[امپراتوری عثمانی]] و از میانبردن قدرت این قدرت بزرگ جهان اسلام را نیز در همین راستا ارزیابی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۵.</ref>؛ چنانکه استعمارگران برای اجرای برنامههای خود در ایران، از اختلافافکنی میان روحانیان و دانشگاهیان و دیگر اقشار نیز استفاده میکردند و ایشان همواره به آن هشدار میداد و بر وحدت میان نیروهای فکری، علمی و مذهبی کشور تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۴۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|وحدت حوزه و دانشگاه}} | |||
# استفاده از روشنفکران وابسته: از ابزار مهم استعمار برای از میانبردن دین و فرهنگ کشورها و تبلیغ و ترویج فرهنگ غربی در کشورهای جهان سوم، روشنفکران غربگرا هستند.<ref>بجستانی، فساد سلاح تهاجم فرهنگی، ۶۲.</ref> در همین راستا، [[امامخمینی]] به مسلمانان سفارش میکرد با تکیه بر فرهنگ اسلام، با غرب و [[غربزدگی]] مبارزه کنند و در برابر روشنفکران غربزده و شرقزده بایستند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۱۱–۲۱۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|غربزدگی}} ایشان معتقد بود استعمارگران از [[دانشگاه]] واهمه دارند و یکی از مهمترین اهداف آنان عقب نگهداشتن دانشگاههاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۳.</ref> و اگر دانشگاه بهطور صحیح در تربیت [[جوانان]] عمل کند و مستقل باشد، ضد استعمار میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۶۰.</ref>؛ چنانکه خاطرنشان میکرد استعمارگران و عوامل آنان از [[تربیت|تربیت انسان]] در مراکز دینی و علمی بیم دارند؛ زیرا انسان تربیتشده، منافع آنان را به خطر میاندازد.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۲.</ref> | |||
# بهرهبرداری از رسانهها: استعمارگران از طریق کنترل منابع خبری، [[مطبوعات]]، شرکتهای انتشاراتی، صدور گسترده محصولات فرهنگی و برخورداری از وسایل و تجهیزات پیشرفته الکترونیکی، سلطه فرهنگی خود را بر کشورهای دیگر گسترانده و سبب تغییر فرهنگ سنتی و خصوصیات اجتماعی جوامع شدهاند<ref>اسمیت، ژئوپولیتیک اطلاعات، ۱۰.</ref>؛ چنانکه امامخمینی ازجمله کارکردهای رسانههای استعماری را فتنهانگیزی و دامنزدن به اختلافات، بهویژه در جوامع اسلامی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۴۸.</ref>؛ همچنانکه معتقد بود استعمار، مظاهر تمدن را در کشورهای مستعمره به ابزار تولید [[فساد]] و ابتذال تبدیل میکند تا فکر مردم بهویژه جوانان را مسموم و ناتوان سازد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۹۹–۳۰۰؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۷.</ref> برخی اندیشمندان اسلامی نیز خاطرنشان کردهاند که استعمار وقتی نتوانست مانع آگاهی و بیداری ملتها شود، به نیرنگِ فاسدکردن اخلاق مردم روی آورد.<ref>← مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۲۹۲.</ref> | |||
== استعمارگران در ایران == | == استعمارگران در ایران == | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۴: | ||
[[رده:مفاهیم سیاسی]] | [[رده:مفاهیم سیاسی]] | ||
[[رده:اندیشههای امامخمینی]] | [[رده:اندیشههای امامخمینی]] | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای دارای شناسه]] |