۲۱٬۲۸۸
ویرایش
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
بحث از مشیت خداوند، از مباحث مهم [[علم کلام|کلامی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه|فلسفی]] است. برخی متکلمان [[اهل سنت]] میان مشیت و اراده فرقی قائل نشدهاند و عدهای از آنان، چون کرّامیّه میان آن دو فرق گذاشتهاند و مشیت را صفتی ازلی، و اراده را صفتی حادث به حدوث متعلق آن شمردهاند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۳۴.</ref> برخی متکلمان [[شیعه|شیعی]] نیز با الهام از [[روایات|روایات اهل بیت (ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۸–۱۴۹.</ref> میان آن دو فرق گذاشتهاند.<ref>فیض کاشانی، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، ۱/۲۱۹؛ نراقی، اللمعات العرشیه، ۳۴۳–۳۴۴؛ ادامه مقاله.</ref> | بحث از مشیت خداوند، از مباحث مهم [[علم کلام|کلامی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه|فلسفی]] است. برخی متکلمان [[اهل سنت]] میان مشیت و اراده فرقی قائل نشدهاند و عدهای از آنان، چون کرّامیّه میان آن دو فرق گذاشتهاند و مشیت را صفتی ازلی، و اراده را صفتی حادث به حدوث متعلق آن شمردهاند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۳۴.</ref> برخی متکلمان [[شیعه|شیعی]] نیز با الهام از [[روایات|روایات اهل بیت (ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۸–۱۴۹.</ref> میان آن دو فرق گذاشتهاند.<ref>فیض کاشانی، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، ۱/۲۱۹؛ نراقی، اللمعات العرشیه، ۳۴۳–۳۴۴؛ ادامه مقاله.</ref> | ||
بحث از نفوذ مشیت خداوند، حتی در اراده و مشیت بندگان، مباحثی چون مجبور بودن انسان در افعال خود را در پی داشت؛<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱/۹۱.</ref> همچنین نظریه انطباق تحولات اجتماعی سیاسی [[جامعه]]، بر مشیت الهی که منطبق بر دیدگاه کلامی [[اشاعره]] بود، توجیهگر رفتار و موضعگیریهای سیاسی [[خلفای اموی]] بود.<ref>عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ۱۶۶–۱۶۷.</ref> | بحث از نفوذ مشیت خداوند، حتی در اراده و مشیت بندگان، مباحثی چون مجبور بودن انسان در افعال خود را در پی داشت؛<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱/۹۱.</ref> همچنین نظریه انطباق تحولات اجتماعی سیاسی [[جامعه]]، بر مشیت الهی که منطبق بر دیدگاه کلامی [[اشاعره]] بود، توجیهگر رفتار و موضعگیریهای سیاسی [[خلفای اموی]] بود.<ref>عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ۱۶۶–۱۶۷.</ref> حکمای مشاء نیز از مشیت و اراده بحث کردهاند و مشیت را در خداوند امری واجب و در انسان امری ممکن شمردهاند.<ref>اخوانالصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳/۵۱۸؛ ابنسینا، التعلیقات، ۲۰.</ref> در عرفان نیز بحث از مشیت با عنوان عنایت و علم ازلی خداوند مطرح شد و [[عارفان]] به توجیه و تبیین آن و چگونگی [[اراده خداوند]] و صدور کثرت از حقتعالی پرداختند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث مشیت و تقسیم آن به مشیت ذاتی و فعلی، از مشیت فعلی به مشیت مطلقه تعبیر کردهاست و میتوان آن را اصطلاحی بدیع شمرد که آن را بر فیض مقدس منطبق نمودهاست.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> ایشان در آثار خود بهتفصیل از مشیت سخن گفته و موضوعاتی چون حقیقت مشیت و انطباق آن بر [[حقیقت محمدیه]] و علویه و چگونگی وصول به آن را بیان کردهاست.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸ و ۱۰۰–۱۰۱؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۸ و ۱۲۸.</ref> | [[امامخمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث مشیت و تقسیم آن به مشیت ذاتی و فعلی، از مشیت فعلی به مشیت مطلقه تعبیر کردهاست و میتوان آن را اصطلاحی بدیع شمرد که آن را بر فیض مقدس منطبق نمودهاست.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> ایشان در آثار خود بهتفصیل از مشیت سخن گفته و موضوعاتی چون حقیقت مشیت و انطباق آن بر [[حقیقت محمدیه]] و علویه و چگونگی وصول به آن را بیان کردهاست.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸ و ۱۰۰–۱۰۱؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۸ و ۱۲۸.</ref> |