۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تناسخ'''، انتقال [[روح]] از جسمی به جسمی دیگر، پس از [[مرگ]]. | '''تناسخ'''، انتقال [[روح]] از جسمی به جسمی دیگر، پس از [[مرگ]]. | ||
اعتقاد به تناسخ، از دیرباز در میان مذاهب و ادیان مختلف دیده میشود و زیربنای آیین بودایی و برهمایی را تشکیل میدهد و احترامی که هماکنون هندوها برای حیوانات قائلاند تا حدودی مرتبط به همین عقیده است که مبتنی بر حلول روح انسانی، در جسم حیوان است. | اعتقاد به تناسخ، از دیرباز در میان مذاهب و ادیان مختلف دیده میشود و زیربنای آیین بودایی و برهمایی را تشکیل میدهد و احترامی که هماکنون هندوها برای حیوانات قائلاند تا حدودی مرتبط به همین عقیده است که مبتنی بر حلول روح انسانی، در جسم حیوان است. | ||
[[امامخمینی]] سابقه تاریخی اعتقاد به تناسخ ملکی را سخن [[حکما|فلاسفه]] گذشته درباره تناسخ ملکوتی میداند که اهل تناسخ به اشتباه آن را تناسخ ملکی فهمیدهاند. ایشان با دو رویکرد فلسفی و [[عرفان|عرفانی]] به پیروی از مبانی [[حکمت متعالیه]]، براهین گذشتگان در ردّ تناسخ را بررسی کرده و با تحلیل هستیشناختی از نفس، بدن، عالم طبیعت و عالم آخرت، براهین کامل و دقیقی برای ردّ تناسخ میآورد. | |||
امامخمینی بر این نکته تأکید دارد که نفس انسانی برای بدن صورت محسوب میشود و با [[حرکت جوهری]]، رو به تجرد و استقلال میرود و به هنگام مرگ و جدایی از بدن، به استقلال رسیده، از جسم بینیاز میشود، و محال است پس از این بینیازی ذاتی، دوباره به حال نیازمندی به جسم و بدن بازگردد. بهنظر ایشان، ریشه قول به تناسخ، خلط مفهوم مسخ و تناسخ، همچنین تمسک بهظاهر برخی آیات الهی است. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == |