۲۱٬۳۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حرکت'''، خروج شیء از [[قوه]] به [[فعل]] در اصطلاح [[فلسفه]]. | '''حرکت'''، خروج شیء از [[قوه]] به [[فعل]] در اصطلاح [[فلسفه]]. | ||
بحث از حرکت از مباحث بسیار پردامنه و کهن فلسفی است، فیلسوفان مسلمان، اعم از مشائی و اشراقی، نظریه ثبات و تغییر [[ارسطو]] را پذیرفتند و تغییر در جواهر را آنی و از نوع کون و فساد و تغییر در اعراض را زمانی و از نوع حرکت دانستند. | بحث از حرکت از مباحث بسیار پردامنه و کهن فلسفی است، فیلسوفان مسلمان، اعم از مشائی و اشراقی، نظریه ثبات و تغییر [[ارسطو]] را پذیرفتند و تغییر در جواهر را آنی و از نوع کون و فساد و تغییر در اعراض را زمانی و از نوع حرکت دانستند. | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
اما [[ملاصدرا]] این ساختار فیلسوفان پیشین را به کلی تغییرات داد. او براساس [[اصالت وجود]] اشکالهایی را که مانع قبول حرکت در جوهر بود پاسخ داد و به دنبال آن ثابت کرد که ممکن نیست تغییر در جواهر آنی و از قبیل کون و فساد باشد؛ بلکه زمانی و از نوع حرکت است. بر این اساس ملاصدرا بساطت، سکون و ثبات را از عالم طبیعت برچید و همهچیز را درحال تغییر و دگرگونی شمرد و از همین روی وی بحث از حرکت را از طبیعیات به الهیات آورد. | اما [[ملاصدرا]] این ساختار فیلسوفان پیشین را به کلی تغییرات داد. او براساس [[اصالت وجود]] اشکالهایی را که مانع قبول حرکت در جوهر بود پاسخ داد و به دنبال آن ثابت کرد که ممکن نیست تغییر در جواهر آنی و از قبیل کون و فساد باشد؛ بلکه زمانی و از نوع حرکت است. بر این اساس ملاصدرا بساطت، سکون و ثبات را از عالم طبیعت برچید و همهچیز را درحال تغییر و دگرگونی شمرد و از همین روی وی بحث از حرکت را از طبیعیات به الهیات آورد. | ||
[[امامخمینی]] که از پیروان [[حکمت متعالیه]] به شمار میرود، حرکت را چگونگی وجود شیء میداند و بحث از حرکت را بحثی فلسفی برمیشمارد. ایشان آرای فیلسوفان پیشین در وجود حرکت توسطیه و نفی حرکت قطعیه را نقد و بررسی کرده، و برای حرکت ارکان و لوازمی قائل است از جمله: ۱- زمان حرکت ۲- فاعل حرکت ۳- موضوع حرکت ۴- مسافت حرکت. امامخمینی حرکت را در پنج مقوله میداند که عبارتند از: حرکت کمی، کیفی، وضعی، اینی و جوهر. | |||
== تعریف == | == تعریف == |