۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حکما'''، فیلسوفان بزرگ مورد توجه و استناد [[امامخمینی]]. | '''حکما'''، فیلسوفان بزرگ مورد توجه و استناد [[امامخمینی]]. | ||
در حوزه [[فلسفه]]، حکمای بزرگی ظهور کردند که تأثیرگذار در فلسفه بودند. برخی سنت فلسفی را دارای خاستگاه الهی میداند و [[پیامبران(ع)|انبیای الهی]] را معلمان نخستین حکمت معرفی میکنند و حکمایی چون آغاذیموس، انباذقلس، هرمس، فیثاغورس را پیامبر میدانند. حکمای پیش از [[سقراط]] نخستین مرحله فلسفه یونانی را تشکیل میدادند، در دورههای بعد، حکمایی چون سقراط، [[افلاطون]] و [[ارسطو]] ظهور کردند و باعث رشد و بالندگی فلسفه شدند. | |||
ورود فلسفه به دنیای اسلام سبب ظهور حکمایی چون کندی، ابنراوندی شد. اما شکلگیری فلسفه اسلامی به معنای واقعی آن به دست [[فارابی]] صورت گرفت، بعدها حکیم [[ابنسینا]] بر مبنای مشائی به گسترش فلسفه پرداخت. در برابر حکمای مشاء، حکمای اشراق در نیمه قرن ششم هجری ظهور کردند. بعدها حکیم [[ملاصدرا]] با تأسیس [[حکمت متعالیه]] سرنوشت فلسفه اسلامی را دگرگون ساخت. وی تمام زحمات و تلاش حکمای پیشین را در راستای همزبانی و نزدیکی افق فکری به نقطه اوج کمال نهایی رساند. | |||
[[امامخمینی]] نیز به حکما و فیلسوفان پیش از اسلام توجه داشته و معتقد بود که آنان سخنان مرموزی دارند که متأخران برای حل آنها احتمالاتی دادهاند. به اعتقاد امامخمینی برخی حکما و فیلسوفان بزرگ در زمان حضرت داود(ع) بودند و حکمت را از او و لقمان حکیم فرا گرفتهاند. ایشان آراء و مبانی برخی حکمای یونان نظیر ثالیس، انکسیمایس، انباذقلس، فیثاغورس، سقراط، افلاطون و ارسطو و همچنین آراء و مبانی حکمای اسلامی نظیر ابنسینا، [[شهابالدین سهروردی|شیخ اشراق]]، ملاصدرا و ملاهادی سبزواری را مورد بررسی و نقد قرار داده است. | |||
[[امامخمینی]] نیز به حکما و فیلسوفان پیش از اسلام توجه داشته و معتقد بود که آنان سخنان مرموزی دارند که متأخران برای حل آنها احتمالاتی دادهاند. به اعتقاد | |||
== مقدمه == | == مقدمه == |