۲۱٬۱۵۰
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قصاص'''، [[مجازات]] به مثل در جنایت عمدی بر بدن. | '''قصاص'''، [[مجازات]] به مثل در جنایت عمدی بر بدن. | ||
[[قرآن]]، قانون قصاص را تأیید و بر آن تصریح کردهاست؛ [[امامخمینی]] نیز حکم قصاص را از ضروریات دین و مخالفت با آن را محکوم به حکم [[ارتداد]] دانستهاست. | |||
[[قرآن]]، قانون قصاص را تأیید و بر آن تصریح کردهاست؛ امامخمینی نیز حکم قصاص را از ضروریات دین و مخالفت با آن را محکوم به حکم [[ارتداد]] دانستهاست. | |||
قصاص اقسامی دارد؛ قصاص نفس: کسی نفس محترمی را بهعمد به قتل رسانده باشد. قصاص کمتر از نفس: این نوع از قصاص به جنایت عمدی بر اعضا مربوط است که به مرگ منجر نشود. | قصاص اقسامی دارد؛ قصاص نفس: کسی نفس محترمی را بهعمد به قتل رسانده باشد. قصاص کمتر از نفس: این نوع از قصاص به جنایت عمدی بر اعضا مربوط است که به مرگ منجر نشود. | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
۲. قصاص، حق انحلالی یا مجموعی: اگر اولیای دم چند نفر باشند، آیا حکم به قصاص در صورتی ثابت است که همه آنها درخواست قصاص داشته باشند یا با درخواست حتی یک نفر از آنان نیز، به قصاص حکم میشود؟ در صورت نخست، قصاص حق مجموعی و در صورت دوم، حق انحلالی به تعداد اولیای دم است. | ۲. قصاص، حق انحلالی یا مجموعی: اگر اولیای دم چند نفر باشند، آیا حکم به قصاص در صورتی ثابت است که همه آنها درخواست قصاص داشته باشند یا با درخواست حتی یک نفر از آنان نیز، به قصاص حکم میشود؟ در صورت نخست، قصاص حق مجموعی و در صورت دوم، حق انحلالی به تعداد اولیای دم است. | ||
۳. سرایت جنایت به نفس: اگر جنایت عمدی کمتر از نفس بر کسی وارد شود و مجنیعلیه از جنایت عفو کند؛ ولی پس از آن، جنایت به نفس سرایت کند و موجب قتل مجنیعلیه شود و قتل نیز مصداق جنایت عمدی باشد، در این صورت به فتوای فقها ازجمله | ۳. سرایت جنایت به نفس: اگر جنایت عمدی کمتر از نفس بر کسی وارد شود و مجنیعلیه از جنایت [[عفو]] کند؛ ولی پس از آن، جنایت به نفس سرایت کند و موجب قتل مجنیعلیه شود و قتل نیز مصداق جنایت عمدی باشد، در این صورت به فتوای فقها ازجمله امامخمینی، حق قصاص نفس برای اولیای مجنیعلیه ثابت است. | ||
۴. اذن | ۴. اذن ولیّ امر در قصاص: امامخمینی اذن والی مسلمانان را در صورتی که ولی دم تنها باشد، خالی از قوت ندانستهاست. | ||
[[قسامه]]، یکی از راههای اثبات جنایت عمدی و غیر عمدی، در فرض وجود قراین ظنی بر ضد متهم است و مقصود از آن، پنجاه سوگند از قوم مدعی، بر ارتکاب قتل نفس به دست متهم است. در صورتی که افراد سوگندخورنده کمتر از حد نصاب باشند، امامخمینی تکرار سوگند حتی از جانب مدعی را جایگزین نصاب و موجب اثبات قصاص نفس میداند. | [[قسامه]]، یکی از راههای اثبات جنایت عمدی و غیر عمدی، در فرض وجود قراین ظنی بر ضد متهم است و مقصود از آن، پنجاه سوگند از قوم مدعی، بر ارتکاب قتل نفس به دست متهم است. در صورتی که افراد سوگندخورنده کمتر از حد نصاب باشند، امامخمینی تکرار سوگند حتی از جانب مدعی را جایگزین نصاب و موجب اثبات قصاص نفس میداند. | ||
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و در پی تأکیدهای امامخمینی بر اسلامیکردن قوانین قضایی، قوه قضاییه لایحهای دربردارنده قوانین جزایی بر اساس احکام اسلام تهیه کرد. این لایحه، به «[[لایحه قصاص]]» شهرت یافت. در پی تدوین این لایحه برخی از جریانهای ملیگرا، در مخالفت با آن، مردم را به راهپیمایی دعوت کردند. امامخمینی این حرکت را محکوم و طی سخنانی تأکید کرد که در قرآن به حکم قصاص تصریح شده و دعوت مردم به راهپیمایی و مخالفت با لایحه قصاص را دعوت به قیام در برابر قرآن و احکام ضروری اسلام دانست؛ از اینرو [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] را به ارتداد محکوم کرد مگر آنکه اعلام کنند این گفته آنان نبوده است. | پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و در پی تأکیدهای امامخمینی بر اسلامیکردن قوانین قضایی، قوه قضاییه لایحهای دربردارنده قوانین جزایی بر اساس احکام اسلام تهیه کرد. این لایحه، به «[[لایحه قصاص]]» شهرت یافت. در پی تدوین این لایحه برخی از جریانهای ملیگرا، در مخالفت با آن، مردم را به راهپیمایی دعوت کردند. امامخمینی این حرکت را محکوم و طی سخنانی تأکید کرد که در قرآن به حکم قصاص تصریح شده و دعوت مردم به راهپیمایی و مخالفت با لایحه قصاص را دعوت به قیام در برابر [[قرآن]] و احکام ضروری اسلام دانست؛ از اینرو [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] را به ارتداد محکوم کرد مگر آنکه اعلام کنند این گفته آنان نبوده است. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == |