مجمع تشخیص مصلحت نظام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==پیشینه==
==پیشینه==
طبق اصل چهارم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، باید همه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی باشد و نیز برابر اصل هفتادودوم، قوانین مصوب [[مجلس شورای اسلامی]] نباید با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. برای تشخیص عدم مغایرت، در اصول چهارم، نودویکم و نودوچهارم قانون اساسی، نهاد [[شورای نگهبان]] مرکب از شش [[فقیه]] و شش [[حقوقدان]] پیش‌بینی شده‌است.<ref>مقاله شورای نگهبان.</ref> بر این اساس هر گاه مصوبه مجلس شورای اسلامی از نظر شورای نگهبان با موازین اسلام یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد، آن را برای تجدید نظر به مجلس شورای اسلامی برمی‌گرداند. از سوی دیگر، طبق قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸، مجلس شورای اسلامی هیچ راهی جز پیروی از نظر شورای نگهبان ـ که بر اساس تفسیر خودش از اصل نودویکم طبق [[احکام اولیه]] نظر می‌داد<ref>اداره کل، صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۲/۸۳۶.</ref> نداشت؛ در حالی‌که گاهی کشور نیازمند قوانین و مقرراتی بود که باید با توجه به [[احکام ثانویه]] یا [[احکام حکومتی]] تصویب و اجرا می‌شد. بدین ترتیب شورای نگهبان قوانینی را که مجلس با توجه به مصالح و مقتضیات کشور تدوین می‌کرد و با احکام اولیه اسلام یا قانون اساسی مغایر بود، تأیید نمی‌کرد. این اختلاف نظر شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی موجب شد این دو نهاد در عمل رودرروی یکدیگر قرار گیرند و کشور در عرصه قانون‌گذاری دچار معضل شود.<ref>هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۲/۵۴۰.</ref>
طبق اصل چهارم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، باید همه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی باشد و نیز برابر اصل هفتادودوم، قوانین مصوب [[مجلس شورای اسلامی]] نباید با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. برای تشخیص عدم مغایرت، در اصول چهارم، نودویکم و نودوچهارم قانون اساسی، نهاد [[شورای نگهبان]] مرکب از شش [[فقیه]] و شش [[حقوقدان]] پیش‌بینی شده‌است.{{ببینید|متن=ببینید| شورای نگهبان.}} بر این اساس هر گاه مصوبه مجلس شورای اسلامی از نظر شورای نگهبان با موازین اسلام یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد، آن را برای تجدید نظر به مجلس شورای اسلامی برمی‌گرداند. از سوی دیگر، طبق قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸، مجلس شورای اسلامی هیچ راهی جز پیروی از نظر شورای نگهبان ـ که بر اساس تفسیر خودش از اصل نودویکم طبق [[احکام اولیه]] نظر می‌داد<ref>اداره کل، صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۲/۸۳۶.</ref> نداشت؛ در حالی‌که گاهی کشور نیازمند قوانین و مقرراتی بود که باید با توجه به [[احکام ثانویه]] یا [[احکام حکومتی]] تصویب و اجرا می‌شد. بدین ترتیب شورای نگهبان قوانینی را که مجلس با توجه به مصالح و مقتضیات کشور تدوین می‌کرد و با احکام اولیه اسلام یا قانون اساسی مغایر بود، تأیید نمی‌کرد. این اختلاف نظر شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی موجب شد این دو نهاد در عمل رودرروی یکدیگر قرار گیرند و کشور در عرصه قانون‌گذاری دچار معضل شود.<ref>هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۲/۵۴۰.</ref>
یکی از قوانین مورد اختلاف [[مجلس]] و شورای نگهبان، [[قانون اراضی شهری]] بود که مجلس در ۲۹/۵/۱۳۶۰ آن را تصویب کرد و برای اظهار نظر به شورای نگهبان فرستاد.<ref>افتخاری، مصلحت و سیاست؛ رویکردی اسلامی، ۴۶۰؛ شریعتی، بررسی فقهی و حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، قم، ۱۲۵.</ref> طبق این قانون، کلیه اراضی موات شهری در اختیار دولت [[جمهوری اسلامی ایران]] قرار می‌گرفت و اسناد و مدارک مالکیت صادر شده در مورد آنها فاقد ارزش قانونی می‌شد. صاحبان اراضی بایر می‌توانستند حداکثر هزار متر برای عمران و احیا نگه دارند و حق فروش آن را هم نداشتند، مگر به دولت و با قیمت‌گذاری دولت. شورای نگهبان این مصوبه را مغایر با موازین شرع شمرد و مجلس این مصوبه را با توجه به مشکل مسکن برای جامعه ضروری می‌دانست.<ref>هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۱۵۴-۱۵۵.</ref>  
یکی از قوانین مورد اختلاف [[مجلس]] و شورای نگهبان، [[قانون اراضی شهری]] بود که مجلس در ۲۹/۵/۱۳۶۰ آن را تصویب کرد و برای اظهار نظر به شورای نگهبان فرستاد.<ref>افتخاری، مصلحت و سیاست؛ رویکردی اسلامی، ۴۶۰؛ شریعتی، بررسی فقهی و حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، قم، ۱۲۵.</ref> طبق این قانون، کلیه اراضی موات شهری در اختیار دولت [[جمهوری اسلامی ایران]] قرار می‌گرفت و اسناد و مدارک مالکیت صادر شده در مورد آنها فاقد ارزش قانونی می‌شد. صاحبان اراضی بایر می‌توانستند حداکثر هزار متر برای عمران و احیا نگه دارند و حق فروش آن را هم نداشتند، مگر به دولت و با قیمت‌گذاری دولت. شورای نگهبان این مصوبه را مغایر با موازین شرع شمرد و مجلس این مصوبه را با توجه به مشکل مسکن برای جامعه ضروری می‌دانست.<ref>هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۱۵۴-۱۵۵.</ref>  
[[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در ۵/۷/۱۳۶۰ دراین‌باره نامه‌ای به [[امام‌خمینی]] نوشت، مبنی بر اینکه گاهی کشور به قوانینی نیاز پیدا می‌کند که باید به سبب ضرورت حفظ مصالح یا دفع مفاسدی که بر حسب احکام ثانویه است، تصویب و موقت اجرا شود؛ بنابراین از ایشان خواست مجلس را در این موضوع مساعدت و ارشاد کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۹۷.</ref> امام‌خمینی در ۱۹/۷/۱۳۶۰ در پاسخ، به مجلس اجازه داد با رأی اکثریت نمایندگان، قوانینی را که در حفظ نظام دخالت دارد و فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام می‌شود تصویب کند و همچنین از آنچه ترک یا فعل آن مستلزم فساد یا هرج و مرج است، جلوگیری شود؛ البته تصریح شود که این قانون موقت است و هر یک از متصدیان اجرا، اگر از حدود مقرر تجاوز کند، مجرم خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۹۷.</ref>
[[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در ۵/۷/۱۳۶۰ دراین‌باره نامه‌ای به [[امام‌خمینی]] نوشت، مبنی بر اینکه گاهی کشور به قوانینی نیاز پیدا می‌کند که باید به سبب ضرورت حفظ مصالح یا دفع مفاسدی که بر حسب احکام ثانویه است، تصویب و موقت اجرا شود؛ بنابراین از ایشان خواست مجلس را در این موضوع مساعدت و ارشاد کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۹۷.</ref> امام‌خمینی در ۱۹/۷/۱۳۶۰ در پاسخ، به مجلس اجازه داد با رأی اکثریت نمایندگان، قوانینی را که در حفظ نظام دخالت دارد و فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام می‌شود تصویب کند و همچنین از آنچه ترک یا فعل آن مستلزم فساد یا هرج و مرج است، جلوگیری شود؛ البته تصریح شود که این قانون موقت است و هر یک از متصدیان اجرا، اگر از حدود مقرر تجاوز کند، مجرم خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۹۷.</ref>
تفویض اختیارات از جانب امام‌خمینی به مجلس در تصویب قوانین مطابق احکام ثانویه، نگرانی مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] را در پی داشت و موجب شد دراین‌باره به امام‌خمینی تلگرام بزند. امام‌خمینی در ۲۵/۷/۱۳۶۰ در پاسخ یادآور شد اختیارات داده‌شده به مجلس شورای اسلامی در حوزه تشخیص موضوع است که در [[عرف]] و [[شرع]] به عهده عرف است و مجلس نماینده عرف است و نمایندگان خود از عرف هستند و اگر در حکم ثانوی یا اوّلی خطایی و خلافی صادر شود، شورای نگهبان جلو آن را می‌گیرد؛ ولی شورای نگهبان به حسب قانون، حق تشخیص موضوعات را ندارد. ایشان یادآور شد آنچه در [[حفظ نظام|حفظ نظام اسلامی]] دخالت دارد یا ضرورت دارد ترک یا فعل آن فسادانگیز است، نمی‌شود به خواست عده‌ای طرفدار زمین‌خواران به همان صورت بماند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۱۱؛ مقاله گلپایگانی، سیدمحمدرضا.</ref>
تفویض اختیارات از جانب امام‌خمینی به مجلس در تصویب قوانین مطابق احکام ثانویه، نگرانی مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] را در پی داشت و موجب شد دراین‌باره به امام‌خمینی تلگرام بزند. امام‌خمینی در ۲۵/۷/۱۳۶۰ در پاسخ یادآور شد اختیارات داده‌شده به مجلس شورای اسلامی در حوزه تشخیص موضوع است که در [[عرف]] و [[شرع]] به عهده عرف است و مجلس نماینده عرف است و نمایندگان خود از عرف هستند و اگر در حکم ثانوی یا اوّلی خطایی و خلافی صادر شود، شورای نگهبان جلو آن را می‌گیرد؛ ولی شورای نگهبان به حسب قانون، حق تشخیص موضوعات را ندارد. ایشان یادآور شد آنچه در [[حفظ نظام|حفظ نظام اسلامی]] دخالت دارد یا ضرورت دارد ترک یا فعل آن فسادانگیز است، نمی‌شود به خواست عده‌ای طرفدار زمین‌خواران به همان صورت بماند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۱۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدرضا گلپایگانی}}
پس از مدتی، با نظر امام‌خمینی و برای دقت بیشتر در تشخیص این‌گونه موضوعات، رأی دوسوم نمایندگان به جای رأی اکثریت ملاک قرار گرفت؛ البته ایشان ضمن دستور به مجلس در نظرخواهی از کارشناسان در تشخیص موضوعات احکام ثانویه، رد احکام ثانویه را همانند رد احکام اولیه دانست و خاطرنشان کرد احکام ثانویه ربطی به اعمال [[ولایت فقیه]] ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه،۱۷/۳۲۱؛ اهوازی، ۱۵۶).</ref> شورای نگهبان نیز بر اساس نظر امام‌خمینی، قوانینی را که مجلس با توجه به احکام ثانوی تصویب می‌کرد، تأیید می‌کرد.<ref>مقاله حکم ثانوی.</ref> با راهگشایی امام‌خمینی، مجلس، قانون اراضی شهری را به مدت پنج سال، در ۲۷/۱۲/۱۳۶۰ به عنوان ضرورت، تصویب و شورای نگهبان آن را تأیید کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۱۵۶.</ref>
پس از مدتی، با نظر امام‌خمینی و برای دقت بیشتر در تشخیص این‌گونه موضوعات، رأی دوسوم نمایندگان به جای رأی اکثریت ملاک قرار گرفت؛ البته ایشان ضمن دستور به مجلس در نظرخواهی از کارشناسان در تشخیص موضوعات احکام ثانویه، رد احکام ثانویه را همانند رد احکام اولیه دانست و خاطرنشان کرد احکام ثانویه ربطی به اعمال [[ولایت فقیه]] ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه،۱۷/۳۲۱؛ اهوازی، ۱۵۶).</ref> شورای نگهبان نیز بر اساس نظر امام‌خمینی، قوانینی را که مجلس با توجه به [[احکام ثانوی]] تصویب می‌کرد، تأیید می‌کرد.{{ببینید|متن=ببینید|مقاله حکم ثانوی}} با راهگشایی امام‌خمینی، مجلس، قانون اراضی شهری را به مدت پنج سال، در ۲۷/۱۲/۱۳۶۰ به عنوان ضرورت، تصویب و شورای نگهبان آن را تأیید کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۱۵۶.</ref>
در آبان ۱۳۶۶ قانون کار به تصویب مجلس رسید؛ ولی شورای نگهبان با بسیاری از تکالیف و الزامات مقرر در این لایحه موافقت نکرد. ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر وقت کار و امور اجتماعی، در ۱۶/۹/۱۳۶۶ در نامه‌ای از امام‌خمینی پرسید که آیا می‌توان برای واحدهایی که از امکانات و خدمات دولتی و عمومی، مانند آب، برق، تلفن، سوخت و ارز ـ اعم از اینکه این استفاده از گذشته بوده و استمرار داشته باشد یا به‌تازگی به عمل آید ـ شروطی الزامی مقرر کرد؟ پاسخ امام‌خمینی این بود که در هر دو صورت، چه گذشته و چه حال، [[دولت]] می‌تواند شروط الزامی مقرر کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۰.</ref>
در آبان ۱۳۶۶ قانون کار به تصویب مجلس رسید؛ ولی شورای نگهبان با بسیاری از تکالیف و الزامات مقرر در این لایحه موافقت نکرد. ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر وقت کار و امور اجتماعی، در ۱۶/۹/۱۳۶۶ در نامه‌ای از امام‌خمینی پرسید که آیا می‌توان برای واحدهایی که از امکانات و خدمات دولتی و عمومی، مانند آب، برق، تلفن، سوخت و ارز ـ اعم از اینکه این استفاده از گذشته بوده و استمرار داشته باشد یا به‌تازگی به عمل آید ـ شروطی الزامی مقرر کرد؟ پاسخ امام‌خمینی این بود که در هر دو صورت، چه گذشته و چه حال، [[دولت]] می‌تواند شروط الزامی مقرر کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۰.</ref>
امام‌خمینی در ۲۶/۹/۱۳۶۶ در پاسخ به نامه [[لطف‌الله صافی گلپایگانی]]، دبیر وقت شورای نگهبان مبنی بر اظهار نگرانی از اینکه برخی می‌خواهند این [[فتوا]] را وسیله اعمال سیاست‌های عام و کلی بکنند و افعال و تروک مباحه شرعیه را تحریم یا الزام کنند، نوشت دولت می‌تواند در تمام مواردی که مردم از امکانات و خدمات دولتی استفاده می‌کنند، با شرط اسلامی و حتی بدون شرط، قیمت مورد استفاده را از آنان بگیرد و این در همه موارد تحت سلطه حکومت جاری است و به مواردی که در نامه وزیر کار ذکر شده‌است، اختصاص ندارد، بلکه در «[[انفال]]» ـ که در زمان حکومت اسلامی اختیارش با حکومت است ـ می‌تواند بدون شرط یا با شرطِ الزامی این امر را اجرا کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۵.</ref>
امام‌خمینی در ۲۶/۹/۱۳۶۶ در پاسخ به نامه [[لطف‌الله صافی گلپایگانی]]، دبیر وقت شورای نگهبان مبنی بر اظهار نگرانی از اینکه برخی می‌خواهند این [[فتوا]] را وسیله اعمال سیاست‌های عام و کلی بکنند و افعال و تروک مباحه شرعیه را تحریم یا الزام کنند، نوشت دولت می‌تواند در تمام مواردی که مردم از امکانات و خدمات دولتی استفاده می‌کنند، با شرط اسلامی و حتی بدون شرط، قیمت مورد استفاده را از آنان بگیرد و این در همه موارد تحت سلطه حکومت جاری است و به مواردی که در نامه وزیر کار ذکر شده‌است، اختصاص ندارد، بلکه در «[[انفال]]» ـ که در زمان حکومت اسلامی اختیارش با حکومت است ـ می‌تواند بدون شرط یا با شرطِ الزامی این امر را اجرا کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۵.</ref>
پاسخ امام‌خمینی تفسیر و برداشت‌های مختلفی در پی داشت. [[سیدعلی خامنه‌ای]]، رئیس‌جمهور وقت و امام‌جمعه تهران، ضمن طرح این موضوع در خطبه [[نماز جمعه]] ۱۱ دی ۱۳۶۶، مقصود امام‌خمینی از اینکه دولت می‌تواند هر شرطی را بر دوش کارفرما بگذارد، شرطی دانست که در چارچوب احکام فرعی اسلام است، نه فراتر از آن.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۲/۱۰/۱۳۶۶، ۹.</ref> امام‌خمینی در ۱۶/۱۰/۱۳۶۶ در واکنش به این سخنان، در نامه‌ای خطاب به وی، موضوع [[ولایت مطلقه فقیه]] را مطرح کرد و حکومت را شعبه‌ای از ولایت مطلقه [[رسول‌الله(ص)]] و یکی از احکام اولیه اسلام خواند که بر تمام احکام فرعیه، حتی [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] مقدم است و افزود اگر اختیاراتِ حکومت در چارچوب احکام فرعیه الهیه باشد، باید عرضِ حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوّضه به نبی اسلام(ص) یک پدیده بی‌معنا و محتوا باشد؛ چنین چیزی پیامدهایی دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند ملتزم به آنها باشد.<ref>مقاله‌های مصلحت؛ حکم؛ حکم حکومتی.</ref> ایشان نمونه‌های متعددی از پیامدهای آن را ذکر کرد؛ مانند خیابان‌کشی‌ها که مستلزم تصرف در منزلی یا حریم آن است، نظام وظیفه و اعزام الزامی به جبهه‌ها، جلوگیری از ورود و خروج ارز و جلوگیری از ورود یا خروج هر نوع کالا.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۱ ـ ۴۵۲.</ref>
پاسخ امام‌خمینی تفسیر و برداشت‌های مختلفی در پی داشت. [[سیدعلی خامنه‌ای]]، رئیس‌جمهور وقت و امام‌جمعه تهران، ضمن طرح این موضوع در خطبه [[نماز جمعه]] ۱۱ دی ۱۳۶۶، مقصود امام‌خمینی از اینکه دولت می‌تواند هر شرطی را بر دوش کارفرما بگذارد، شرطی دانست که در چارچوب احکام فرعی اسلام است، نه فراتر از آن.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۲/۱۰/۱۳۶۶، ۹.</ref> امام‌خمینی در ۱۶/۱۰/۱۳۶۶ در واکنش به این سخنان، در نامه‌ای خطاب به وی، موضوع [[ولایت مطلقه فقیه]] را مطرح کرد و حکومت را شعبه‌ای از ولایت مطلقه [[رسول‌الله(ص)]] و یکی از احکام اولیه اسلام خواند که بر تمام احکام فرعیه، حتی [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] مقدم است و افزود اگر اختیاراتِ حکومت در چارچوب احکام فرعیه الهیه باشد، باید عرضِ حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوّضه به نبی اسلام(ص) یک پدیده بی‌معنا و محتوا باشد؛ چنین چیزی پیامدهایی دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند ملتزم به آنها باشد.{{ببینید|متن=ببینید|مصلحت|حکم|حکم حکومتی}} ایشان نمونه‌های متعددی از پیامدهای آن را ذکر کرد؛ مانند خیابان‌کشی‌ها که مستلزم تصرف در منزلی یا حریم آن است، نظام وظیفه و اعزام الزامی به جبهه‌ها، جلوگیری از ورود و خروج ارز و جلوگیری از ورود یا خروج هر نوع کالا.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۱ ـ ۴۵۲.</ref>
 
:{{ببینید|مصلحت|حکم|حکم حکومتی}}
{{ببینید| مصلحت | حکم | حکم حکومتی}}


==فرایند شکل‌گیری==
==فرایند شکل‌گیری==
۲۱٬۳۱۵

ویرایش