زین‌العابدین باکویی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
باکویی، زین‌العابدین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی. زین‌العابدین باکویی در سال ۱۳۱۹ ش در یکی از روستاهای توابع فریدون‌کنار و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش اسحاق باکویی از عالمان آن سامان بود. زین‌العابدین باکویی دوران ابتدایی را در فریدون‌کنار گذراند. سپس راهی قم شد و در حوزه علمیه قم کتاب سیوطی را نزد شیخ ابوالقاسم نحوی خواند. شرح لمعه را نزد آقایان محمدتقی ستوده اراکی و شیخ محمد صدوقی یزدی فراگرفت و قوانین‌الاصول را نزد آقایان مصطفی اعتمادی و عالمی به نام حسینی خواند. سپس به تحصیل دروس سطح پرداخت و مکاسب را نزد میرزا علی‌اکبر مشکینی خواند و در کفایه‌الاصول از شاگردان سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی بود. آنگاه در درس‌های خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، امام‌خمینی، میرزا هاشم آملی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، سیدمحمد محقق داماد و محمدعلی اراکی حضور یافت. درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های امام‌خمینی گزارشی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های دهه ۱۳۴۰ در درس‌های فوق در مسجد اعظم حضور می‌یافته و احتمالاً تا تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ استمرار داشته است.
'''زین‌العابدین باکویی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
زین‌العابدین باکویی در ۴ فروردین ۱۳۴۴ همراه با برخی از علما و محصلان مازندرانی حوزه علمیه قم نامه‌ای به امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت نوشتند و در آن نامه به عملکرد حکومت پهلوی در مواجهه با انتقادها و عدم اهتمام به پیشرفت و آبادانی کشور انتقاد کردند و سپس با اشاره به تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور به جرم نصیحت و خیرخواهی، این اقدام را در تضاد با قانون اساسی و شریعت دانستند و با محکوم کردن آن، خواستار بازگرداندن امام‌خمینی به کشور شدند. همچنین از هویدا خواستند تا مصوبات خلاف شرع و قانون را لغو، زندانیان بی‌گناه را آزاد و با برطرف کردن اختناق و جبر و فشار، نواقص گذشته را جبران کند. امضاکنندگان در نامه فوق از امام‌خمینی با عنوان «زعیم معظم مسلمین مرجع بزرگ تقلید شیعیان حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» نام بردند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۵۸-۱۶۰). او پس از آن به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در کنار مبارزه، به تدریس و تبلیغ دین می‌پرداخت.
 
باکویی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین هلال احمر در شهر فریدون‌کنار نقش داشت. سپس امامت جمعه آن شهر را بر عهده گرفت. در کنار حضور در منصب امامت جمعه، به تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی بابل می‌پرداخت. همچنین با تأسیس حوزه علمیه در فریدون‌کنار و اداره آن حوزه، دروس حوزوی را در آن تدریس می‌کرد. ساخت حمام در باقرآباد ورامین و تأسیس کتابخانه ازجمله اقدامات عام‌المنفعه او است. ساخت چندین باب دبیرستان، ساخت چندین مجتمع فرهنگی، احداث بیمارستان امام‌خمینی و بیمارستان دیالیز (احتمالاً در فریدون‌کنار) از دیگر اقدامات اجتماعی باکویی است. باکویی همچنین کتاب‌های سکوت نخلستان، ظهور نور (درباره پیامبر اسلام (ص))، محضر امام، عزت و اقتدار و خورشید غدیر را تألیف کرده است (کاظمینی، ج ۱، ۱۴۵).
زین‌العابدین باکویی در سال ۱۳۱۹ ش در یکی از روستاهای توابع فریدون‌کنار و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش اسحاق باکویی از عالمان آن سامان بود. زین‌العابدین باکویی دوران ابتدایی را در فریدون‌کنار گذراند. سپس راهی قم شد و در [[حوزه علمیه قم]] کتاب سیوطی را نزد شیخ ابوالقاسم نحوی خواند. شرح لمعه را نزد آقایان [[محمدتقی ستوده|محمدتقی ستوده اراکی]] و [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] فراگرفت و قوانین‌الاصول را نزد آقایان [[مصطفی اعتمادی]] و عالمی به نام حسینی خواند. سپس به تحصیل دروس سطح پرداخت و مکاسب را نزد [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] خواند و در کفایه‌الاصول از شاگردان [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] بود. آنگاه در درس‌های خارج فقه و اصول آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امام‌خمینی]]، [[میرزا هاشم آملی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]] و [[محمدعلی اراکی]] حضور یافت. درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های امام‌خمینی گزارشی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های دهه ۱۳۴۰ در درس‌های فوق در [[مسجد اعظم]] حضور می‌یافته و احتمالاً تا [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]] در آبان ۱۳۴۳ استمرار داشته است.
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۱، تهران، برگ رضوان.
 
زین‌العابدین باکویی در ۴ فروردین ۱۳۴۴ همراه با برخی از علما و محصلان مازندرانی حوزه علمیه قم نامه‌ای به [[امیرعباس هویدا]] نخست‌وزیر وقت نوشتند و در آن نامه به عملکرد [[حکومت پهلوی]] در مواجهه با انتقادها و عدم اهتمام به [[توسعه و پیشرفت|پیشرفت]] و آبادانی کشور انتقاد کردند و سپس با اشاره به تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور به جرم نصیحت و خیرخواهی، این اقدام را در تضاد با قانون اساسی و شریعت دانستند و با محکوم کردن آن، خواستار بازگرداندن امام‌خمینی به کشور شدند. همچنین از هویدا خواستند تا مصوبات خلاف شرع و قانون را لغو، زندانیان بی‌گناه را آزاد و با برطرف کردن اختناق و جبر و فشار، نواقص گذشته را جبران کند. امضاکنندگان در نامه فوق از امام‌خمینی با عنوان «زعیم معظم مسلمین مرجع بزرگ تقلید شیعیان حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» نام بردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> او پس از آن به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در کنار مبارزه، به تدریس و تبلیغ دین می‌پرداخت.
 
باکویی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] در تأسیس [[سازمان تبلیغات اسلامی]] و همچنین هلال احمر در شهر فریدون‌کنار نقش داشت. سپس امامت جمعه آن شهر را بر عهده گرفت. در کنار حضور در منصب امامت جمعه، به تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی بابل می‌پرداخت. همچنین با تأسیس حوزه علمیه در فریدون‌کنار و اداره آن حوزه، دروس حوزوی را در آن تدریس می‌کرد. ساخت حمام در باقرآباد ورامین و تأسیس کتابخانه ازجمله اقدامات عام‌المنفعه او است. ساخت چندین باب دبیرستان، ساخت چندین مجتمع فرهنگی، احداث بیمارستان امام‌خمینی و بیمارستان دیالیز (احتمالاً در فریدون‌کنار) از دیگر اقدامات اجتماعی باکویی است. باکویی همچنین کتاب‌های سکوت نخلستان، ظهور نور (درباره پیامبر اسلام(ص))، محضر امام، عزت و اقتدار و خورشید غدیر را تألیف کرده است.<ref>کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱، ص۱۴۵.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
 
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱، تهران، برگ رضوان.


[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]
۲۱٬۳۲۴

ویرایش