سیدحسین جزایری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ خرداد ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
او هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس عقلی نیز می‌پرداخت و به مدت ده سال در درس فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی (درس اسفار اربعه ملاصدرا شیرازی، شرح منظومه ملاهادی سبزواری و کتاب شفای ابن‌سینا) حضور می‌یافت. در کنار تحصیل، از تدریس نیز غافل نبود و از همان سال‌های نخستین حضور در قم، به تدریس مقدمات، منطق، فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری)، کفایه‌الاصول و مکاسب می‌پرداخت و سیصد نفر در درس او حاضر می‌شدند<ref>(سیف‌زاده، ص۵۸۲-۵۸۳)</ref> و به گفته یکی از شاگردانش، «خیلی خوب درس می‌گفت» <ref>(خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج ۱، ص۳۹).</ref> او در سال ۱۳۳۹ش<ref>(برزویی، ص۱۴۹)</ref> در حالی که اجازاتی برای تصدی امور شرعیه از آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید کاظم شریعتمداری، مرعشی نجفی و سید عبدالهادی شیرازی دریافت کرده بود،<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸)</ref> به خرم‌آباد بازگشت و به تبلیغ و امور مذهبی در آن شهر همت گماشت<ref>(برزویی، ص۱۴۹)</ref> و هم‌زمان به مبارزه با کمونیست‌ها پرداخت .<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶)</ref>
او هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس عقلی نیز می‌پرداخت و به مدت ده سال در درس فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی (درس اسفار اربعه ملاصدرا شیرازی، شرح منظومه ملاهادی سبزواری و کتاب شفای ابن‌سینا) حضور می‌یافت. در کنار تحصیل، از تدریس نیز غافل نبود و از همان سال‌های نخستین حضور در قم، به تدریس مقدمات، منطق، فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری)، کفایه‌الاصول و مکاسب می‌پرداخت و سیصد نفر در درس او حاضر می‌شدند<ref>(سیف‌زاده، ص۵۸۲-۵۸۳)</ref> و به گفته یکی از شاگردانش، «خیلی خوب درس می‌گفت» <ref>(خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج ۱، ص۳۹).</ref> او در سال ۱۳۳۹ش<ref>(برزویی، ص۱۴۹)</ref> در حالی که اجازاتی برای تصدی امور شرعیه از آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید کاظم شریعتمداری، مرعشی نجفی و سید عبدالهادی شیرازی دریافت کرده بود،<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸)</ref> به خرم‌آباد بازگشت و به تبلیغ و امور مذهبی در آن شهر همت گماشت<ref>(برزویی، ص۱۴۹)</ref> و هم‌زمان به مبارزه با کمونیست‌ها پرداخت .<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶)</ref>


سید حسین جزایری پس از استقرار در خرم‌آباد، به مبارزه با نفوذ کمونیست‌ها در آن شهر پرداخت<ref>(کاظمی، ص۱۹۳-۱۹۵).</ref> بر اساس گزارش ساواک، جزایری در خرداد ۱۳۴۱ ش از انقلاب مردم الجزایر تجلیل کرد و سپس دولتمردان ایرانی را به باد انتقاد گرفت. در تیر همان سال، به انتقاد از وضعیت فرهنگی پرداخت و به‌خصوص از روزنامه کیهان انتقاد کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸). پس از دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان لرستان، نامه‌هایی دراین‌باره به آیات سید احمد خوانساری، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و میرزا هاشم آملی ارسال کرد که ساواک از رساندن آن نامه‌ها به آیات مذکور جلوگیری کرد (سیف‌زاده، ص۵۹۲). جزایری در تیر ۱۳۴۲ در جلسه هم‌اندیشی علمای خرم‌آباد برای اعزام نماینده جهت حضور در تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران شرکت داشت (خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج۱، ص۲۳۹). او در مرداد ۱۳۴۲ و پس از اطلاع از آزادی امام خمینی از حبس، درصدد برگزاری جشن در خرم‌آباد به آن مناسبت برآمد (خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج۱، ص۲۶). پس از آزادی امام خمینی از حبس و حصر و بازگشت به قم، تلگرافی به ایشان ارسال کرد و خطاب به امام خمینی نوشت: «حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی، سلامتی وجود شریف را از درگاه ایزد منان مستدعی است. اینجانب را از صحت مزاج خود مستحضر فرمایید» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶). در بهمن ۱۳۴۳ ش از شرکت در جشنی که به مناسبت نجات محمدرضاشاه از ترور برگزار شده بود خودداری کرد و در ۱۸ بهمن همان سال در سخنانی در خرم‌آباد، از امام خمینی تجلیل کرد. به سبب این فعالیت‌ها تحت تعقیب قرار گرفت و به ساواک احضار شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶) و در سال ۱۳۴۴ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶؛ سلیمی، ۳۱۴).
سید حسین جزایری پس از استقرار در خرم‌آباد، به مبارزه با نفوذ کمونیست‌ها در آن شهر پرداخت<ref>(کاظمی، ص۱۹۳-۱۹۵).</ref> بر اساس گزارش ساواک، جزایری در خرداد ۱۳۴۱ ش از انقلاب مردم الجزایر تجلیل کرد و سپس دولتمردان ایرانی را به باد انتقاد گرفت. در تیر همان سال، به انتقاد از وضعیت فرهنگی پرداخت و به‌خصوص از روزنامه کیهان انتقاد کرد <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸).</ref> پس از دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان لرستان، نامه‌هایی دراین‌باره به آیات سید احمد خوانساری، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و میرزا هاشم آملی ارسال کرد که ساواک از رساندن آن نامه‌ها به آیات مذکور جلوگیری کرد<ref>(سیف‌زاده، ص۵۹۲).</ref> جزایری در تیر ۱۳۴۲ در جلسه هم‌اندیشی علمای خرم‌آباد برای اعزام نماینده جهت حضور در تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران شرکت داشت <ref>(خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج۱، ص۲۳۹).</ref> او در مرداد ۱۳۴۲ و پس از اطلاع از آزادی امام خمینی از حبس، درصدد برگزاری جشن در خرم‌آباد به آن مناسبت برآمد <ref>(خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج۱، ص۲۶).</ref> پس از آزادی امام خمینی از حبس و حصر و بازگشت به قم، تلگرافی به ایشان ارسال کرد و خطاب به امام خمینی نوشت: «حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی، سلامتی وجود شریف را از درگاه ایزد منان مستدعی است. اینجانب را از صحت مزاج خود مستحضر فرمایید» <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶).</ref> در بهمن ۱۳۴۳ ش از شرکت در جشنی که به مناسبت نجات محمدرضاشاه از ترور برگزار شده بود خودداری کرد و در ۱۸ بهمن همان سال در سخنانی در خرم‌آباد، از امام خمینی تجلیل کرد. به سبب این فعالیت‌ها تحت تعقیب قرار گرفت و به ساواک احضار شد <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶)</ref> و در سال ۱۳۴۴ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد.<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۷۶؛ سلیمی، ص۳۱۴).</ref>


بر اساس گزارش ساواک، او در سال ۱۳۴۶ ش از قانون حمایت از خانواده انتقاد کرد و به همین علت در همان سال نیز ممنوع‌المنبر شد. در سال ۱۳۵۲ ش ساواک به زعم اینکه امام خمینی نامه‌ای برای جزایری ارسال کرده است، او را تحت تعقیب قرار داد و سپس او را احضار کرد. در همان سال مجدداً ممنوع‌المنبر شد (قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸). در سال‌های حضور سید اسدالله مدنی در خرم‌آباد، ساواک همواره سعی می‌کرد میان او و عالمان خرم‌آباد اختلاف اندازد و به همین علت نامه‌هایی را بدون نام و امضا در انتقاد از سید اسدالله مدنی به او ارسال می‌کرد. ازجمله شایع می‌کرد که نامه‌های فوق را طرفداران سید حسین جزایری نوشته‌اند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۲۴۵-۲۴۶). این شایعات موجب شد تا جزایری از سید اسدالله مدنی دلجویی کند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۳۵۹). او در سال ۱۳۵۴ ش و ۱۳۵۵ ش نیز به سبب ایراد سخنرانی‌های انتقادی، به ساواک احضار شد و در سال ۱۳۵۶ ش از شرکت در مراسم استقبال از فرح پهلوی خودداری کرد (کاظمی، ۱۹۴-۱۹۵؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ۲۸). در همان سال و احتمالاً به همان سبب نامش در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار گرفت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۳۴). او در مرداد ۱۳۵۷ ش و پس از دستگیری و تبعید شیخ محمد آل اسحاق از خرم‌آباد، در جلسه هم‌اندیشی جامعه روحانیت مبارز آن شهر شرکت کرد و به آن اقدام اعتراض کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ۴۱۶) و در آن جلسه اعتراضی، نقش رهبری را بر عهده داشت و پیام معترضان را به اطلاع مقامات دولتی می‌رساند (همان، ۴۳۹). سپس در اغلب تظاهرات و راهپیمایی‌ها علیه حکومت پهلوی شرکت می‌کرد و به سخنرانی نیز می‌پرداخت (خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج ۱، ص۲۹۷).
بر اساس گزارش ساواک، او در سال ۱۳۴۶ ش از قانون حمایت از خانواده انتقاد کرد و به همین علت در همان سال نیز ممنوع‌المنبر شد. در سال ۱۳۵۲ ش ساواک به زعم اینکه امام خمینی نامه‌ای برای جزایری ارسال کرده است، او را تحت تعقیب قرار داد و سپس او را احضار کرد. در همان سال مجدداً ممنوع‌المنبر شد<ref>(قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸).</ref> در سال‌های حضور سید اسدالله مدنی در خرم‌آباد، ساواک همواره سعی می‌کرد میان او و عالمان خرم‌آباد اختلاف اندازد و به همین علت نامه‌هایی را بدون نام و امضا در انتقاد از سید اسدالله مدنی به او ارسال می‌کرد. ازجمله شایع می‌کرد که نامه‌های فوق را طرفداران سید حسین جزایری نوشته‌اند <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۲۴۵-۲۴۶).</ref> این شایعات موجب شد تا جزایری از سید اسدالله مدنی دلجویی کند<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۳۵۹).</ref> او در سال ۱۳۵۴ ش و ۱۳۵۵ ش نیز به سبب ایراد سخنرانی‌های انتقادی، به ساواک احضار شد و در سال ۱۳۵۶ ش از شرکت در مراسم استقبال از فرح پهلوی خودداری کرد.<ref>(کاظمی، ص۱۹۴-۱۹۵؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج۴، ص۲۸).</ref>  در همان سال و احتمالاً به همان سبب نامش در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار گرفت <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۳۴).</ref> او در مرداد ۱۳۵۷ ش و پس از دستگیری و تبعید شیخ محمد آل اسحاق از خرم‌آباد، در جلسه هم‌اندیشی جامعه روحانیت مبارز آن شهر شرکت کرد و به آن اقدام اعتراض کرد<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۱۶)</ref>  و در آن جلسه اعتراضی، نقش رهبری را بر عهده داشت و پیام معترضان را به اطلاع مقامات دولتی می‌رساند.<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۳۹)</ref> سپس در اغلب تظاهرات و راهپیمایی‌ها علیه حکومت پهلوی شرکت می‌کرد و به سخنرانی نیز می‌پرداخت<ref>(خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج ۱، ص۲۹۷).</ref>


او که در ماه‌های محرم و صفر در مسجد باغچه گلشن و در ماه رمضان در مسجد زید بن علی خرم‌آباد سخنرانی می‌کرد، مسائل علمی و در مواردی علوم نوین را مطرح می‌کرد و همین مسئله باعث جذب جوانان و قشر فرهنگی به آن مساجد شده بود. برخی از افرادی حاضر در پای سخنرانی‌های او پس از پایان مجلس در تظاهرات شرکت می‌کردند (سیف‌زاده، ص۵۸۳-۵۸۴). بر اساس گزارش ساواک، وی در سخنانی در خانه‌اش از امام خمینی تجلیل و برای ایشان دعا کرد (سیر مبارزات یاران...، ج ۱۲، ص۹۱). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های علمی در خرم‌آباد ادامه داد و در سال ۱۳۶۹ ش در خرم‌آباد درگذشت (قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸).
او که در ماه‌های محرم و صفر در مسجد باغچه گلشن و در ماه رمضان در مسجد زید بن علی خرم‌آباد سخنرانی می‌کرد، مسائل علمی و در مواردی علوم نوین را مطرح می‌کرد و همین مسئله باعث جذب جوانان و قشر فرهنگی به آن مساجد شده بود. برخی از افرادی حاضر در پای سخنرانی‌های او پس از پایان مجلس در تظاهرات شرکت می‌کردند<ref>(سیف‌زاده، ص۵۸۳-۵۸۴).</ref> بر اساس گزارش ساواک، وی در سخنانی در خانه‌اش از امام خمینی تجلیل و برای ایشان دعا کرد<ref>(سیر مبارزات یاران...، ج ۱۲، ص۹۱).</ref> او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های علمی در خرم‌آباد ادامه داد و در سال ۱۳۶۹ ش در خرم‌آباد درگذشت<ref>(قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ص۲۸).</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۰٬۷۴۰

ویرایش