۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = | | محل دفن =[[حرم حضرت معصومه(س)]] | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = | | استادان =[[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، [[امامخمینی]]، علی حکمی یزدی، [[میرزا محمد ثقفی تهرانی]]، [[عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سیدحسین بروجردی]] و... | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل = تهران و قم | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| اجازه روایت به = | | اجازه روایت به = | ||
| اجازه اجتهاد به = | | اجازه اجتهاد به = | ||
| تالیفات = | | تالیفات =کتابهای دعا، اماکن دعا و منتخبی از ادعیه مأثوره | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی = | | سیاسی =حمایت از نهضت امامخمینی | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
بدلا درباره ویژگیهای درسی امامخمینی میگوید: «وقتی حضرت امام در مدرسه دارالشفاء [[فلسفه]] میگفتند، حدود هشتاد نفر شاگرد داشتند و اتاق محل تدریس، مملو از طلبه میشد. من در آن سنوات در [[مدرسه دارالشفاء]] اسکان داشتم و حجرهام، بین مدرس امام و حجره ایشان قرار داشت. امام در مدرسی واقع در جوار حجره من، فلسفه تدریس میکردند و من در درس ایشان حاضر میشدم. مرحوم امام بر اساس کتاب خاصی تدریس نمیکردند؛ هر چه بود، یادداشت و جزوه و مانند آن بود. یک روز وقتی بحث به «[[حرکت جوهری]]» رسید، جنجال زیادی بر پا شد و بحث طولانی گردید؛ چون این مبحث از نظر برخی افراد محکوم بود و حرکت جوهری مورد پذیرش آنان نبود. امام با یک بیان ساده و شیوای علمی و صحیحی حرکت جوهری را توضیح دادند و یادم هست که فرمودند: «غیر از این چیزی که من گفتم اگر بگویید کفر است». میتوان گفت یک شجاعت علمی علیرغم عقاید مخالفین داشتند. آن روز طوری مطلب را توضیح دادند که اگر شاگردان درسهای دیگر را نمیفهمیدند در این بحث، حرکت جوهری را خوب درک کردند». وی در کنار حضور در درس فلسفه امامخمینی در [[درس اخلاق امامخمینی]] هم حضور مییافت و دراینباره گفته است: «معروف بود حاجآقا روحالله جلسه درس اخلاقی دارند که جوانان را میسازند. به این لحاظ من علاقه پیدا کردم در این جلسات حاضر شوم. از مطالبی که اکنون خوب به یاد دارم، این است که ایشان یک روز فرمودند: «کسانی که قدم در راه سازندگی خود برمیدارند، برایشان گاه یک روزنههای نورانیتی پیدا میشود و این روزنه، هرچه بیشتر محافظت گردد، بیشتر میشود». پس از جلسه، خصوصی از ایشان سؤال کردم برای حفظ این حالت و این نورانیت چه باید کرد؟ فرمودند: «آن حالت را باید با ارتباط با خدا و ذکر خدا حفظ نمود. فرد تا میتواند باید به یاد خدا باشد...». اجمالاً میدانم که برخی از بازاریان و اهل علم در درس امام حضور داشتند. در میان افراد شرکتکننده در جلسات درس امام، تعدادی از افراد شاغل در ادارات و حتی مجلس قانونگذاری آن وقت شرکت میکردند. حضرت امام حدوداً سیودو سال داشتند که در [[مدرسه فیضیه]]، زیر کتابخانه، درس اخلاق میگفتند. من در آن ایام، بیست و اندی سال داشتم و در درس اخلاق حضرت امام که در ضمن دروس دیگر گنجانده میشد، شرکت میکردم. بعضی اشخاص بازاری که به امام علاقهمند شده بودند، میگفتند که این مرد کارخانه آدمسازی دارد. حتی یک بار، یکی از بازاریان، جمله تکاندهندهای را به زبان آورد که: «درس آقای خمینی، آدم درست میکند و من هم قصد آدم شدن دارم!» این درس بین سی تا چهل شاگرد داشت. البته رژیم رضاخان از برگزاری این جلسه جلوگیری کرد؛ چون حضرت امام در خلال درس به طرح مسائل روز میپرداختند و عملاً با رژیم در حال مبارزه بودند».<ref>سلسله موی دوست، ص۴۷-۵۱.</ref> | بدلا درباره ویژگیهای درسی امامخمینی میگوید: «وقتی حضرت امام در مدرسه دارالشفاء [[فلسفه]] میگفتند، حدود هشتاد نفر شاگرد داشتند و اتاق محل تدریس، مملو از طلبه میشد. من در آن سنوات در [[مدرسه دارالشفاء]] اسکان داشتم و حجرهام، بین مدرس امام و حجره ایشان قرار داشت. امام در مدرسی واقع در جوار حجره من، فلسفه تدریس میکردند و من در درس ایشان حاضر میشدم. مرحوم امام بر اساس کتاب خاصی تدریس نمیکردند؛ هر چه بود، یادداشت و جزوه و مانند آن بود. یک روز وقتی بحث به «[[حرکت جوهری]]» رسید، جنجال زیادی بر پا شد و بحث طولانی گردید؛ چون این مبحث از نظر برخی افراد محکوم بود و حرکت جوهری مورد پذیرش آنان نبود. امام با یک بیان ساده و شیوای علمی و صحیحی حرکت جوهری را توضیح دادند و یادم هست که فرمودند: «غیر از این چیزی که من گفتم اگر بگویید کفر است». میتوان گفت یک شجاعت علمی علیرغم عقاید مخالفین داشتند. آن روز طوری مطلب را توضیح دادند که اگر شاگردان درسهای دیگر را نمیفهمیدند در این بحث، حرکت جوهری را خوب درک کردند». وی در کنار حضور در درس فلسفه امامخمینی در [[درس اخلاق امامخمینی]] هم حضور مییافت و دراینباره گفته است: «معروف بود حاجآقا روحالله جلسه درس اخلاقی دارند که جوانان را میسازند. به این لحاظ من علاقه پیدا کردم در این جلسات حاضر شوم. از مطالبی که اکنون خوب به یاد دارم، این است که ایشان یک روز فرمودند: «کسانی که قدم در راه سازندگی خود برمیدارند، برایشان گاه یک روزنههای نورانیتی پیدا میشود و این روزنه، هرچه بیشتر محافظت گردد، بیشتر میشود». پس از جلسه، خصوصی از ایشان سؤال کردم برای حفظ این حالت و این نورانیت چه باید کرد؟ فرمودند: «آن حالت را باید با ارتباط با خدا و ذکر خدا حفظ نمود. فرد تا میتواند باید به یاد خدا باشد...». اجمالاً میدانم که برخی از بازاریان و اهل علم در درس امام حضور داشتند. در میان افراد شرکتکننده در جلسات درس امام، تعدادی از افراد شاغل در ادارات و حتی مجلس قانونگذاری آن وقت شرکت میکردند. حضرت امام حدوداً سیودو سال داشتند که در [[مدرسه فیضیه]]، زیر کتابخانه، درس اخلاق میگفتند. من در آن ایام، بیست و اندی سال داشتم و در درس اخلاق حضرت امام که در ضمن دروس دیگر گنجانده میشد، شرکت میکردم. بعضی اشخاص بازاری که به امام علاقهمند شده بودند، میگفتند که این مرد کارخانه آدمسازی دارد. حتی یک بار، یکی از بازاریان، جمله تکاندهندهای را به زبان آورد که: «درس آقای خمینی، آدم درست میکند و من هم قصد آدم شدن دارم!» این درس بین سی تا چهل شاگرد داشت. البته رژیم رضاخان از برگزاری این جلسه جلوگیری کرد؛ چون حضرت امام در خلال درس به طرح مسائل روز میپرداختند و عملاً با رژیم در حال مبارزه بودند».<ref>سلسله موی دوست، ص۴۷-۵۱.</ref> | ||
سیدحسین بدلا سپس درسهای خارج فقه و اصول را پیش آیات [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمد حجت کوهکمری]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] و [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] خواند.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۴۲-۸۲؛ «گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۸۶.</ref> بدلا در هیئت استفتای آیتالله بروجردی بود.<ref>شبیری زنجانی، جرعه از دریا، ج۳، ص۴۹۹.</ref> و از اصحاب آیتالله بروجردی شمرده میشد و در تنظیم طبقات رجال با حضور شخص آیتالله بروجردی و فرزندشان سیدمحمدحسن طباطبایی بروجردی و میرزا مهدی صادقی شرکت داشت و رساله توضیح المسائل ایشان را هم همراه با شمسالدین طباطبایی (همشیرهزاده آیتالله بروجردی)، سیدحسن مدرس یزدی و شیخ محمد موحدی قمی تصحیح کرد. او تا پایان عمر آیتالله بروجردی در کنار ایشان بود و پس از رحلت آیتالله بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، ایشان را غسل داد.<ref>«گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۸۶.</ref> | سیدحسین بدلا سپس درسهای خارج فقه و اصول را پیش آیات [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمد حجت کوهکمری]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] و [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] خواند.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۴۲-۸۲؛ «گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۸۶.</ref> بدلا در هیئت استفتای آیتالله بروجردی بود.<ref>شبیری زنجانی، جرعه از دریا، ج۳، ص۴۹۹.</ref> و از اصحاب آیتالله بروجردی شمرده میشد و در تنظیم طبقات رجال با حضور شخص آیتالله بروجردی و فرزندشان سیدمحمدحسن طباطبایی بروجردی و میرزا مهدی صادقی شرکت داشت و رساله توضیح المسائل ایشان را هم همراه با شمسالدین طباطبایی (همشیرهزاده آیتالله بروجردی)، سیدحسن مدرس یزدی و شیخ محمد موحدی قمی تصحیح کرد. او تا پایان عمر آیتالله بروجردی در کنار ایشان بود و پس از رحلت آیتالله بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، ایشان را غسل داد.<ref> «گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۸۶.</ref> | ||
== فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی == | == فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی == | ||
بدلا ازجمله روحانیانی بود که در استفاده از ابزارهای نوین برای نشر معارف دینی استفاده میکرد. ازجمله در سالهای ۱۳۱۳-۱۳۱۴ش مجله دعوت اسلامی را که در کرمانشاه و توسط سیدمحمدتقی واحدی بدلا منتشر میشد، در قم توزیع میکرد.<ref>«با زائران عارف: گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۳؛ «گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۸۷.</ref> سپس همراه با [[سیدمحمود طالقانی]] و [[علیاکبر حکمیزاده]] نشریه همایون را منتشر کردند،<ref>«با زائران عارف: گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۳؛ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۹۱.</ref> ولی پس از مدتی به سبب انتشار پارهای مطالب، از همکاری در انتشار آن مجله کناره گرفت.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۹۱.</ref> او همچنین از دوستان سیدمحمود علایی طالقانی بود و همراه با او در مجمع تبلیغی حاجی عباسقلی بازرگان شرکت میکرد.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۲۹.</ref> در همان زمان وقتی [[کتاب اسرار هزار ساله]] توسط حکمیزاده نوشته شد، در انتشار نقد امامخمینی بر آن کتاب با عنوان [[کشف اسرار (کتاب)|کشف اسرار]] نقش داشت.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۹۱.</ref> در دهه ۱۳۲۰ ش با [[جمعیت فدائیان اسلام]] نیز ارتباط داشت و برخی از اعضای ارشد آن جمعیت ازجمله سیدعبدالحسین واحدی از منسوبان نسبی او بودند.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۲۱۶.</ref> | بدلا ازجمله روحانیانی بود که در استفاده از ابزارهای نوین برای نشر معارف دینی استفاده میکرد. ازجمله در سالهای ۱۳۱۳-۱۳۱۴ش مجله دعوت اسلامی را که در کرمانشاه و توسط سیدمحمدتقی واحدی بدلا منتشر میشد، در قم توزیع میکرد.<ref>«با زائران عارف: گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۳؛ «گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۸۷.</ref> سپس همراه با [[سیدمحمود طالقانی]] و [[علیاکبر حکمیزاده]] نشریه همایون را منتشر کردند،<ref>«با زائران عارف: گفتگو با آیتالله سیدحسین بدلا»، ص۳؛ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۹۱.</ref> ولی پس از مدتی به سبب انتشار پارهای مطالب، از همکاری در انتشار آن مجله کناره گرفت.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۹۱.</ref> او همچنین از دوستان سیدمحمود علایی طالقانی بود و همراه با او در مجمع تبلیغی حاجی عباسقلی بازرگان شرکت میکرد.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۲۹.</ref> در همان زمان وقتی [[کتاب اسرار هزار ساله]] توسط حکمیزاده نوشته شد، در انتشار نقد امامخمینی بر آن کتاب با عنوان [[کشف اسرار (کتاب)|کشف اسرار]] نقش داشت.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۹۱.</ref> در دهه ۱۳۲۰ ش با [[جمعیت فدائیان اسلام]] نیز ارتباط داشت و برخی از اعضای ارشد آن جمعیت ازجمله سیدعبدالحسین واحدی از منسوبان نسبی او بودند.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۲۱۶.</ref> | ||
بدلا پس از مهاجرت امامخمینی به نجف اشرف، نامهای به ایشان نوشت و خرسندی خود را از حضور ایشان در [[عتبات عالیات]] ابزار کرد و امامخمینی هم در پاسخ از بدلا تشکر کرد.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۹.</ref> او در دوران پهلوی در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] نقش داشت و یک بار با قرار دادن اعلامیههای امامخمینی در لابهلای قرآنها در مکه آنها را توزیع کرد.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۲۴۰.</ref> وی در سال ۱۳۴۸ از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه دریافت کرد و امام ذیل معرف او عبارت «معروف هستند» را قید کرده بودند .<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ص۴۹۶.</ref> کتابهای دعا، اماکن دعا و منتخبی از ادعیه ماثوره از تألیفات اوست.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۸۵.</ref> | بدلا پس از مهاجرت امامخمینی به نجف اشرف، نامهای به ایشان نوشت و خرسندی خود را از حضور ایشان در [[عتبات عالیات]] ابزار کرد و امامخمینی هم در پاسخ از بدلا تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۹.</ref> او در دوران پهلوی در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] نقش داشت و یک بار با قرار دادن اعلامیههای امامخمینی در لابهلای قرآنها در مکه آنها را توزیع کرد.<ref>هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، ص۲۴۰.</ref> وی در سال ۱۳۴۸ از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه دریافت کرد و امام ذیل معرف او عبارت «معروف هستند» را قید کرده بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ص۴۹۶.</ref> کتابهای دعا، اماکن دعا و منتخبی از ادعیه ماثوره از تألیفات اوست.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۸۵.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
سیدحسین بدلا در شهریور ۱۳۸۲ از دنیا رفت و پیکرش در جوار [[حرم حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>میرغنی، حیات نیکان: آیتالله سیدحسین بدلا، ص۴۵.</ref> | سیدحسین بدلا در شهریور ۱۳۸۲ از دنیا رفت و پیکرش در جوار [[حرم حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>میرغنی، حیات نیکان: آیتالله سیدحسین بدلا، ص۴۵.</ref> |