۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| تاریخ تولد =۱۳۱۲ش | | تاریخ تولد =۱۳۱۲ش | ||
| زادگاه =تبریز | | زادگاه =تبریز | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات =۱۰ شهریور ۱۳۸۶ | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات =تبریز | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = | | محل دفن =[[حرم حضرت معصومه(س)]] | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = | | استادان =میرزا باقر مرندی، میرزا حسن محدثی سرابی، [[علیاکبر مشکینی]]، [[عبدالجواد جبلعاملی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[میرزا محمد مجاهدی تبریزی]]، میرزا عبدالمحید شربیانی، [[امامخمینی]]، [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[عباسعلی شاهرودی]]، [[محمدعلی اراکی]]، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و... | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل =تبریز و قم | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| اجازه روایت به = | | اجازه روایت به = | ||
| اجازه اجتهاد به = | | اجازه اجتهاد به = | ||
| تالیفات = | | تالیفات =مدارک تحریرالوسیله و ... | ||
| سایر = | | سایر =تدریس و تبلیغ | ||
| سیاسی = | | سیاسی =مبارزه علیه رژیم پهلوی، حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]]، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری]] | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = امام جماعت مسجد دوطفلان قم | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مرتضی بنیفضل خواندن و نوشتن را در مکتبخانه آقا میرزا محمود ششگلانی در تبریز آموخت. سپس وارد مدرسه علمیه حسن پاشا در تبریز شد و به تحصیل دروس حوزوی در آن حوزه پرداخت. او مقدمات را نزد پدرش و میرزا محمود ترکمنی، میرزا عباسعلی یل قارشلویی هشترودی، میرزا غفور خاتونآبادی و میرزا محمد باشماخلویی سراسکندی، میرزا غفور خاتونآبادی و میرزاعلی گوگانی آموخت. در درس معالمالاصول هم از شاگردان میرزا ابوالفضل صدیق سرابی در [[مدرسه طالبیه تبریز]] بود و شرح لمعه را هم نزد میرزا جواد آقا سلطان القرائی خواند. همزمان در جلسات درس اخلاق میرزا هدایتالله غروی شرکت میکرد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۸-۲۹.</ref> در کنار تحصیل، به تدریس برخی از کتابهای عربی در آن شهر میپرداخت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۴۷.</ref> | مرتضی بنیفضل خواندن و نوشتن را در مکتبخانه آقا میرزا محمود ششگلانی در تبریز آموخت. سپس وارد مدرسه علمیه حسن پاشا در تبریز شد و به تحصیل دروس حوزوی در آن حوزه پرداخت. او مقدمات را نزد پدرش و میرزا محمود ترکمنی، میرزا عباسعلی یل قارشلویی هشترودی، میرزا غفور خاتونآبادی و میرزا محمد باشماخلویی سراسکندی، میرزا غفور خاتونآبادی و میرزاعلی گوگانی آموخت. در درس معالمالاصول هم از شاگردان میرزا ابوالفضل صدیق سرابی در [[مدرسه طالبیه تبریز]] بود و شرح لمعه را هم نزد میرزا جواد آقا سلطان القرائی خواند. همزمان در جلسات درس اخلاق میرزا هدایتالله غروی شرکت میکرد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۸-۲۹.</ref> در کنار تحصیل، به تدریس برخی از کتابهای عربی در آن شهر میپرداخت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۴۷.</ref> | ||
بنیفضل در سال ۱۳۳۱ ش راهی [[قم]] شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۳۲.</ref> و به سبب دوستی [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] با میرزا محمود دوزدوزانی (عموی بنیفضل)، مورد توجه او قرار گرفت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۳۳.</ref> بنیفضل در [[حوزه علمیه قم]]، بخش دیگری از شرح لمعه را ـ که در تبریز ناتمام مانده بود ـ پیش میرزا باقر مرندی خواند. همزمان در درس مطول میرزا حسن محدثی سرابی شرکت میکرد.<ref> | بنیفضل در سال ۱۳۳۱ ش راهی [[قم]] شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۳۲.</ref> و به سبب دوستی [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] با میرزا محمود دوزدوزانی (عموی بنیفضل)، مورد توجه او قرار گرفت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۳۳.</ref> بنیفضل در [[حوزه علمیه قم]]، بخش دیگری از شرح لمعه را ـ که در تبریز ناتمام مانده بود ـ پیش میرزا باقر مرندی خواند. همزمان در درس مطول میرزا حسن محدثی سرابی شرکت میکرد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۳۶-۳۷.</ref> آنگاه در درس رسایل میرزا [[علیاکبر مشکینی]] شرکت جست و مکاسب را هم نزد ایشان خواند. بخش دیگری از مکاسب را هم پیش [[عبدالجواد جبلعاملی|عبدالجواد جبلعاملی اصفهانی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] فراگرفت و جلد اول کفایهالاصول را نزد [[میرزا محمد مجاهدی تبریزی]] آموخت و در جلد دوم کفایه از شاگردان سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی بود. شرح منظومه ملاهادی سبزواری را هم نزد میرزا عبدالمحید شربیانی فراگرفت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۳۸-۴۰.</ref> او آنگاه به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و پس از بررسی درسهای خارج فقه و اصول دایر در حوزه علمیه قم، در نهایت درس [[امامخمینی]] را انتخاب کرد و از سال ۱۳۳۴ش در هر دو درس ایشان که هر صبحگاه و عصرگاه در [[مسجد سلماسی قم]] تشکیل میشد، شرکت میکرد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۴۱.</ref> بنیفضل به گفته خودش، ۷-۸ سال مرتب در درس خارج فقه و اصول ایشان شرکت داشت.<ref>سلسله موی دوست، ص۵۴.</ref> و در درس خارج فقه، مکاسب محرمه تا اواخر بیع فضولی را (به ترتیب مکاسب شیخ انصاری) نزد ایشان خواند و آن را تقریر نمود. همچنین در اصول، مباحث استصحاب، تعادل و تراجیح، اجتهاد و تقلید، تقیه و مباحث الفاظ، اوامر و نواهی، عام و خاص و مطلق و مقید را پیش امامخمینی آموخت.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۴۳.</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید:<blockquote>«روش درسی امام این بود که معمولاً وقتی مسئلهای را مطرح میکرد، نخست چند قول پیرامون آن را شرح و تفصیل میداد. مثلاً قول مرحوم نائینی، مبانی مرحوم شیخ محمدحسین کمپانی، نظر آخوند خراسانی و شیخ انصاری یا آقا ضیاء عراقی و استادشان مرحوم آقای حائری را عنوان میکرد. بعد اگر به این اقوال نظری یا اشکالی داشت با استدلال و برهان و با رعایت تمام جوانب اخلاقی به نقد آن میپرداخت. ای بسا اغلب آنها را رد مینمود. بهویژه نسبت به مرحوم نائینی که استاد اغلب مراجع نجف بود، خیلی متعرض میشد و اغلب مبانی اصولی معظمله را مورد نقد قرار میداد. در برخی موارد اولاً، ثانیا و ثالثا میآورد و تعداد اشکال را تا به عاشراً میرساند. وقتی همه این اشکالات را وارد میکرد، از میان شاگردان هم کسی نمیتوانست از مرحوم نائینی دفاع کند، آنگاه امام آن بعد اخلاقی و عرفانی خویش را بروز میداد و با کمال تواضع و بزرگواری میفرمود: البته ما این حرفها را در غیاب مرحوم آقای نائینی میزنیم؛ ای بسا اگر آن بزرگوار خودشان در قید حیات بودند، ما بایستی در آخر جلسه درسی ایشان دم در کنار کفشداری مینشستیم و از محضرشان استفاده میکردیم».<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> </blockquote>او درباره [[درس فقه امامخمینی]] هم میگوید: <blockquote>«درس فقه امام هم انصافاً فقه ممحض و منسجمی بود. حضرت امام با اینکه یک فیلسوف و عارف به تمام معنا بود، ولی هرگز مسائل علوم را با هم خلط نمیداد و هر کدام آنها را در جای خود میآورد. عجیب اینکه ایشان در مقام استدلال به روایات، متعبد محض بود و اصلاً مسائل عقلی را دخالت نمیداد. به فهم عرفی از روایات خیلی تأکید داشت و میفرمود: بروید ببینید در عرف مردم کوچه و بازار از این عبارت چه میفهمند».<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۱۱.</ref> او درباره نظم امامخمینی در درس میگوید: «بنده حدود هشت سال که در درس خارج فقه و اصول امام شرکت میکردم؛ شاهد بودم که ایشان همیشه سر ساعت معین در جلسه تدریس حاضر میشد. حتی آن ایام که امام در مسجد سلماسی قم تدریس میفرمود، بعضی از شاگردان پیش از درس ایشان در جلسه درس دیگری حاضر میشدند، لذا گاهی چند دقیقه بعد از شروع درس امام وارد جلسه میشدند، امام ناراحت میشد و گاهی تذکراتی میداد».<ref>سلسله موی دوست، ص۵۴-۵۵.</ref></blockquote>او در کنار حضور در درس امامخمینی، دو سال و نیم هم در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حضور یافت و همزمان در درس خارج اصول [[سیدمحمد محقق داماد]] که در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم تشکیل میشد، شرکت میکرد. او پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]]، در درس خارج فقه محقق داماد هم حاضر شد و حدود پنج سال به استفاده از آن درسها ادامه داد. مدتی هم در درس خارج اصول [[عباسعلی شاهرودی]] و خارج اصول [[محمدعلی اراکی]] حاضر شد و در درس [[تفسیر|تفسیر قرآن]] هم از شاگردان [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] بود.<ref>سلسله موی دوست، ص۴۱-۴۳.</ref> بنیفضل در کنار تحصیل، به تدریس نحو، صرف، منطق و معانی بیان در مدرسه حجتیه و مطول در مدرسه فاطمیه قم میپرداخت و سپس معالمالاصول را به زبان ترکی برای طلاب آذربایجانی تدریس میکرد. آنگاه تدریس دروس عالی سطح را در حوزه علمیه قم آغاز کرد و بارها درسهایی چون مکاسب، بیع، خیارات و شروط (بخشی از کتاب مکاسب) را در قم تدریس کرد و مدتی هم کتاب کفایهالاصول را تدریس نمود.<ref>سلسله موی دوست، ص۴۸.</ref> او از افراد مورد اعتماد امامخمینی نیز بود و ایشان به برخی از افرادی که توسط بنیفضل معرفی شده بودند، اجازاتی در امور حسبیه داده بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۹ و ۴۶۵.</ref> | ||
== فعالیت مبارزاتی == | == فعالیت مبارزاتی == | ||
او در سالهای ۱۳۴۱-۱۳۴۲ش در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] و دیگر مراجع علیه [[حکومت پهلوی]] و ارسال آن اعلامیهها به شهرهای آذربایجان نقش داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۶۴.</ref> در فروردین ۱۳۴۳ش و پس از آزادی و بازگشت امامخمینی به قم، در برگزاری جشنی به آن مناسبت در چهارراه غفاری قم نقش داشت. در آن مراسم امامخمینی حضور داشت و علاوه بر ایشان، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و برخی دیگر از روحانیان شرکت کرده بودند.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۷۲.</ref> او در تابستان سال ۱۳۴۳ش از سوی امامخمینی مأمور اطلاعرسانی به علمای تبریز درباره ساخت [[دارالتبلیغ اسلامی]] شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> بنیفضل پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]]، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند در اعتراض به این اقدام، در خانههای مراجع تقلید تحصن کنند و همراه با جمعی از روحانیان در خانه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] متحصن شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> در آن سالها علیرغم سختگیریهای حکومت پهلوی، به بیت امامخمینی تردد داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۸۲.</ref> و به سبب همین فعالیتها به [[ساواک]] احضار شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۸۵.</ref> | او در سالهای ۱۳۴۱-۱۳۴۲ش در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] و دیگر مراجع علیه [[حکومت پهلوی]] و ارسال آن اعلامیهها به شهرهای آذربایجان نقش داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۶۴.</ref> در فروردین ۱۳۴۳ش و پس از آزادی و بازگشت امامخمینی به قم، در برگزاری جشنی به آن مناسبت در چهارراه غفاری قم نقش داشت. در آن مراسم امامخمینی حضور داشت و علاوه بر ایشان، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و برخی دیگر از روحانیان شرکت کرده بودند.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۷۲.</ref> او در تابستان سال ۱۳۴۳ش از سوی امامخمینی مأمور اطلاعرسانی به علمای تبریز درباره ساخت [[دارالتبلیغ اسلامی]] شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> بنیفضل پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]]، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند در اعتراض به این اقدام، در خانههای مراجع تقلید تحصن کنند و همراه با جمعی از روحانیان در خانه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] متحصن شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> در آن سالها علیرغم سختگیریهای حکومت پهلوی، به بیت امامخمینی تردد داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۸۲.</ref> و به سبب همین فعالیتها به [[ساواک]] احضار شد.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۸۵.</ref> | ||
او پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به عراق، در تهیه و ارسال نامههایی به ایشان نقش داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۸۲-۱۸۳.</ref> در یکی از اعلامیهها که همراه با جمعی از طلاب علوم دینی آذربایجانی در [[حوزه علمیه قم]] به عراق ارسال کرد، ضمن ابراز «نگرانی و اضطراب شدید ملت ایران و جامعه روحانیت» از تداوم تبعید امامخمینی، خرسندی خود را از استقرار آن مرجع مبارز در نجف اشرف ابراز و آرزو کردند «وسایل مراجعت حضرتعالی به حوزه علمیه قم فراهم شود تا جامعه روحانیت بالاخص حوزههای علمیه بیشازپیش از فیوضات وجود مقدس حضرتعالی بهرهمند گردد».<ref> دوانی، | او پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به عراق، در تهیه و ارسال نامههایی به ایشان نقش داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۱۸۲-۱۸۳.</ref> در یکی از اعلامیهها که همراه با جمعی از طلاب علوم دینی آذربایجانی در [[حوزه علمیه قم]] به عراق ارسال کرد، ضمن ابراز «نگرانی و اضطراب شدید ملت ایران و جامعه روحانیت» از تداوم تبعید امامخمینی، خرسندی خود را از استقرار آن مرجع مبارز در نجف اشرف ابراز و آرزو کردند «وسایل مراجعت حضرتعالی به حوزه علمیه قم فراهم شود تا جامعه روحانیت بالاخص حوزههای علمیه بیشازپیش از فیوضات وجود مقدس حضرتعالی بهرهمند گردد».<ref> دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۲۰۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۸-۱۷۱.</ref> سپس همراه با دهها نفر از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم با ارسال تلگرافی به ایشان، ضمن محکومیت تبعید ایشان به خارج از کشور، خوشحالی خود را از حضور ایشان در آن شهر ابراز کردند و ضمن تأکید بر پیروی از «منویات مقدس آن قائد عظیمالشان»، بار دیگر بر ضرورت بازگرداندن امامخمینی به کشور تأکید نمودند تا بدینوسیله «مردم ایران از نعمت رهبریهای ارزنده آن زعیم عالیقدر که موجب تأمین مصالح اسلام و مسلمین است، بهرهمند گردند».<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۱۵۸-۱۶۳؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۲ـ۱۷۴.</ref> آنگاه خود در نامهای جداگانه به امامخمینی، بر تبعیت حوزههای علمیه از ایشان تأکید کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref> | ||
در فروردین ۱۳۴۵ نیز پس از بازداشت جمعی از روحانیان ازجمله [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[حسینعلی منتظری]] و... همراه با جمعی از طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرافی خطاب به روحانیان زندانی، اقدام حکومت پهلوی را در دستگیری آنان محکوم کردند و خواستار آزادی روحانیان در بند شدند. در آن نامه، آنان همچنین نگرانی خود را از وضعیت روحانیان دستگیرشده ابراز کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> | در فروردین ۱۳۴۵ نیز پس از بازداشت جمعی از روحانیان ازجمله [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[حسینعلی منتظری]] و... همراه با جمعی از طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرافی خطاب به روحانیان زندانی، اقدام حکومت پهلوی را در دستگیری آنان محکوم کردند و خواستار آزادی روحانیان در بند شدند. در آن نامه، آنان همچنین نگرانی خود را از وضعیت روحانیان دستگیرشده ابراز کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> | ||
مرتضی بنیفضل در سال ۱۳۴۹ش و در پی رحلت [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، ازجمله مدرسانی بود که در نامهای به امامخمینی، آن واقعه را تسلیت گفتند.<ref>سیر مبارزات یاران | مرتضی بنیفضل در سال ۱۳۴۹ش و در پی رحلت [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، ازجمله مدرسانی بود که در نامهای به امامخمینی، آن واقعه را تسلیت گفتند.<ref> سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۵، ص۳۶۶.</ref> او در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش در جلسات [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] حضور مییافت و در تهیه و تدوین اعلامیههای آن تشکل علیه حکومت پهلوی و حمایت از مبارزات مردم ایران نقش داشت و امضای او زیر اغلب اعلامیههای آن تشکل دیده میشود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۸ـ۲۵۱، ۲۶۷ ـ ۲۶۸، ۲۶۹ـ۲۷۲، ۴۰۳ ـ ۴۰۵، ۴۱۸ ـ ۴۲۰، ۴۳۳ ـ ۴۳۵، ۴۳۸ ـ ۴۳۹، ۴۴۹ ـ ۴۵۰، ۴۵۹ ـ ۴۶۲، ۴۷۸، ۴۷۹، ۴۸۱ ـ ۴۸۲، ۴۹۰ ـ ۴۹۲، ۴۹۷ ـ ۴۹۸، ۵۰۷، ۵۱۹ ـ۵۲۱، ۵۲۲، ۵۲۵، ۵۲۸ ـ۵۲۹.</ref> یکی از مهمترین اعلامیههایی که توسط او امضا شد، اعلامیه معروف «خلعشده از سلطنت» بود؛ وقتی اعلامیه فوق تدوین و آماده شد، او با سفر به شهرهای مختلف آذربایجان، روحانیان شهرهای مذکور را به امضای آن اعلامیه ترغیب کرد و نقش اساسی در این زمینه داشت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۰۴-۲۰۸.</ref> بنیفضل همچنین از تابستان ۱۳۵۷ش با حضور در تبریز، به سخنرانی در مساجد آن شهر پرداخت.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۰۱.</ref> وی در انتقال اخبار و برنامههای روحانیان مبارز برای برگزاری تظاهرات و تجمعات سیاسی به تبریز هم نقش داشت؛ ازجمله در ۱۷ دی ۱۳۵۷ در تماسی با [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]]، بر لزوم برگزاری تظاهراتی در ۱۸ دیماه تأکید کرد و خواستار تمرکز شعارها بر رهبری امامخمینی و خلع شاه از سلطنت شد.<ref> سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۱۶، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اباذری، عبدالرحیم (۱۳۸۹)، «آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، استاد فضیلت»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر. | * اباذری، عبدالرحیم (۱۳۸۹)، «آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، استاد فضیلت»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر. | ||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، | * اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* الوانساز خویی، جعفر (۱۳۹۴)، گلشن ابرار آذربایجان، به کوشش عبدالصمد جودتی استیار، تهران، پژوهشکده باقرالعلوم. | * الوانساز خویی، جعفر (۱۳۹۴)، گلشن ابرار آذربایجان، به کوشش عبدالصمد جودتی استیار، تهران، پژوهشکده باقرالعلوم. | ||
* جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون (۱۳۸۵)، تدوین: محسن صالح، ج۱ و ۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | * جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون (۱۳۸۵)، تدوین: محسن صالح، ج۱ و ۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. |