۲۱٬۲۱۲
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
معرفت، محمدهادی | معرفت، محمدهادی از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. محمدهادی معرفت در سال ۱۳۰۹ ش در شهر کربلا به دنیا آمد. پدرش شیخ علی و جدش میرزا محمدعلی، از نوادگان شیخ عبدالعالی میسی اصفهانی، صاحب رساله میسیه و از خطبای بنام کربلا در آن دوران بود (عابدی میانجی، ۳۹۶). معرفت از پنج سالگی خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در کربلا و نزد فردی به نام شیخ باقر (که از اصفهان به کربلا مهاجرت کرده و نظام جدید تأسیس نموده بود) فراگرفت. پس از آن مقدمات را نزد استاد حاج شیخ علیاکبر نائینی و پدرش آموخت. ادبیات و منطق را هم نزد پدرش و سید سعید تنکابنی، سید محمد شیرازی، شیخ محمدحسین مازندرانی، و سید مرتضی قزوینی فراگرفت و مقداری هم علوم فلکی و ریاضی را نزد برخی از استادان خواند. بعضی دیگر از دروس فقه و اصول و مبادی فلسفه را هم در حوزه علمیه کربلا و نزد شیخ محمد کلباسی، شیخ محمدحسین مازندرانی، شیخ محمد خطیب، حاجآقا سید حسن میر قزوینی، شیخ محمدرضا جرقویی اصفهانی، شیخ محمدمهدی کابلی و شیخ یوسف بیارجمندی خراسانی خواند و کتاب فصول، رسائل و مکاسب شیخ و یک دوره اصول خارج و مقدار زیادی خارج فقه را نزد بیارجمندی خراسانی گذراند. علاوه بر آن مطول را نیز نزد ایشان تعلیم یافت. | ||
معرفت، همزمان با تحصیل، به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و علاوه بر آن یک بار در هفته، جلسه دینی برای جوانان برگزار میکرد که با اقبال قابل توجهی روبرو شد. همگام با آن، با همکاری گروهی از فضلای حوزه (سید محمد شیرازی، سید عبدالرضا شهرستانی، سید محمدعلی بحرانی، شیخ محمدباقر محمودی و...) ماهنامه أجوبة المسائل الدینیه را بنیان نهاد و با اعلام: سؤالهای دینی شما را پاسخگو هستیم، مشغول به فعالیت شد و این ماهنامه بهویژه در دانشگاهها و حتی برخی دانشگاههای بزرگ خارج از کشور عراق با استقبال فراوان روبرو شد و سالیان دراز ادامه داشت. در کنار آن به نگارش مقالات تحقیقی، و علمی ـ دینی به زبان عربی دست زد و برخی از این مقالات به سبب اهمیت موضوع، در سالهای بعد بهصورت کتاب یا رساله چاپ و منتشر شد، از جمله مقالات حقوق زن در اسلام؛ ترجمه قرآن: امکان، نقد، ضرورت؛ دو فرقه شیخیّه: اسکویی، کریمخانی؛ اهمیت نماز و تأثیر آن در حیات فردی و اجتماعی. | معرفت، همزمان با تحصیل، به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و علاوه بر آن یک بار در هفته، جلسه دینی برای جوانان برگزار میکرد که با اقبال قابل توجهی روبرو شد. همگام با آن، با همکاری گروهی از فضلای حوزه (سید محمد شیرازی، سید عبدالرضا شهرستانی، سید محمدعلی بحرانی، شیخ محمدباقر محمودی و...) ماهنامه أجوبة المسائل الدینیه را بنیان نهاد و با اعلام: سؤالهای دینی شما را پاسخگو هستیم، مشغول به فعالیت شد و این ماهنامه بهویژه در دانشگاهها و حتی برخی دانشگاههای بزرگ خارج از کشور عراق با استقبال فراوان روبرو شد و سالیان دراز ادامه داشت. در کنار آن به نگارش مقالات تحقیقی، و علمی ـ دینی به زبان عربی دست زد و برخی از این مقالات به سبب اهمیت موضوع، در سالهای بعد بهصورت کتاب یا رساله چاپ و منتشر شد، از جمله مقالات حقوق زن در اسلام؛ ترجمه قرآن: امکان، نقد، ضرورت؛ دو فرقه شیخیّه: اسکویی، کریمخانی؛ اهمیت نماز و تأثیر آن در حیات فردی و اجتماعی. | ||
محمدهادی معرفت در آغاز سال ۱۳۴۰ش برای تکمیل تحصیل به همراه خانواده به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین حلّی و سید علی فانی اصفهانی حضور یافت (عابدی میانجی، ۳۹۶ـ۳۹۹؛ «بر ستیغ معرفت»، ۱۶۱ـ۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت» http://www.maerefat.com؛ گلستانی، ۲۹۷ـ۳۰۰). معرفت با ورود امام خمینی به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ و آغاز تدریس درس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری، در آن درس هم حضور یافت. او درباره آغاز درس امام خمینی در نجف اشرف و تأثیر آن درس میگوید «اوایلی که امام به نجف تشریف آوردند از ایشان خواهش شد درس را شروع بفرمایند، امام سؤال کردند: «بیشتر روی قواعد بحث کنیم، یا روی روایات و نقل اقوال؟ همۀ رفقا به اتفاق گفتند که: ما بیشتر مایلیم از قواعد شروع کنیم. یعنی همان کاری که شیخ در کتاب مکاسب کرده است، چون ایشان از بیع شروع کردند. آنوقت ایشان تحولی در نجف (حداقل در ما) ایجاد کردند که موجب شیفتگی ما به خودشان شد که روز به روز بیشتر میشد. تا آن زمان مسئله اقوال بزرگان در فقه، بهعنوان حریمی مقدس بود. مثلاً اگر میگفتیم: این نظریۀ مرحوم نائینی است، برای دلیل کافی بود. اینقدر مسئله شخصیت بر آراء اثر میگذاشت. این در واقع فقه را از صورت تحقیقی بهصورت تقلیدی درمیآورد. میگویند بعد از شیخ، تا قبل از ابن ادریس، فقه صورت تقلیدی به خود گرفته بود. آن بزرگ آمد و این حریم را درید و تحقیق را شروع کرد. اخیراً فقه، واقعاً رنگ تقلیدی به خود گرفته بود. مثلاً اگر گفته میشد کلام، کلام مرحوم آقاضیاء یا مرحوم نائینی یا آقا شیخ حبیبالله رشتی یا مرحوم فشارکی اصفهانی یا میرزا یا شیخ است، انتساب قول به این گویندهها، یک نوع حریم ایجاد میکرد. لذا طلبههایی مانند ما این جرئت را به خود نمیدادند که رأیی برخلاف رأی بزرگان دهند یا تحقیق کنند، ولی امام یک تحول ایجاد کردند، یعنی راه مناقشه در کلام بزرگان را باز کردند و حریم را شکستند و به عالم تحقیق و فقاهت این درس را دادند که باید حریم کلام بزرگان را شکست (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۵، ۱۰۸ـ۱۰۹)... زیرا احترام به کلام بزرگان، مناقشه کردن در کلام آنهاست والّا انسان که در کلام هر کسی مناقشه نمیکند. فرض کنید یک آدمی که به فقاهت معروف نیست، کسی قبولش ندارد و کلامش مطرح نخواهد شد، هیچوقت و در هیچ جا. پس اینکه ما کلام بزرگان را مطرح میکنیم و مناقشه میکنیم، احترام به بزرگان است نه اینکه ما بگوییم این کلام چون کلام ایشان است باید دربست پذیرفت. خلاصه این جرئت و شجاعت را ایشان داشتند که در کلام بزرگان مناقشه بکنند. اینکه حق را و حقیقت را آنجوری که هست بیان کنند و در واقع، راه اجتهادی را که تشیع و فقهای تشیع میگویند مفتوح است، احیاء کنند و این ستودنی است. به معنای حقیقی ایشان با آن شهامتی که داشتند تحول در شاگردها ایجاد کردند. این یکی از ویژگیهای بسیار مهم جنبههای علمی ایشان است که من سراغ دارم» («مصاحبه با حضرت آیةالله محمدهادی معرفت»، ۱۳۵ـ۱۵۲). | محمدهادی معرفت در آغاز سال ۱۳۴۰ش برای تکمیل تحصیل به همراه خانواده به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین حلّی و سید علی فانی اصفهانی حضور یافت (عابدی میانجی، ۳۹۶ـ۳۹۹؛ «بر ستیغ معرفت»، ۱۶۱ـ۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت» http://www.maerefat.com؛ گلستانی، ۲۹۷ـ۳۰۰). معرفت با ورود امام خمینی به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ و آغاز تدریس درس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری، در آن درس هم حضور یافت. او درباره آغاز درس امام خمینی در نجف اشرف و تأثیر آن درس میگوید «اوایلی که امام به نجف تشریف آوردند از ایشان خواهش شد درس را شروع بفرمایند، امام سؤال کردند: «بیشتر روی قواعد بحث کنیم، یا روی روایات و نقل اقوال؟ همۀ رفقا به اتفاق گفتند که: ما بیشتر مایلیم از قواعد شروع کنیم. یعنی همان کاری که شیخ در کتاب مکاسب کرده است، چون ایشان از بیع شروع کردند. آنوقت ایشان تحولی در نجف (حداقل در ما) ایجاد کردند که موجب شیفتگی ما به خودشان شد که روز به روز بیشتر میشد. تا آن زمان مسئله اقوال بزرگان در فقه، بهعنوان حریمی مقدس بود. مثلاً اگر میگفتیم: این نظریۀ مرحوم نائینی است، برای دلیل کافی بود. اینقدر مسئله شخصیت بر آراء اثر میگذاشت. این در واقع فقه را از صورت تحقیقی بهصورت تقلیدی درمیآورد. میگویند بعد از شیخ، تا قبل از ابن ادریس، فقه صورت تقلیدی به خود گرفته بود. آن بزرگ آمد و این حریم را درید و تحقیق را شروع کرد. اخیراً فقه، واقعاً رنگ تقلیدی به خود گرفته بود. مثلاً اگر گفته میشد کلام، کلام مرحوم آقاضیاء یا مرحوم نائینی یا آقا شیخ حبیبالله رشتی یا مرحوم فشارکی اصفهانی یا میرزا یا شیخ است، انتساب قول به این گویندهها، یک نوع حریم ایجاد میکرد. لذا طلبههایی مانند ما این جرئت را به خود نمیدادند که رأیی برخلاف رأی بزرگان دهند یا تحقیق کنند، ولی امام یک تحول ایجاد کردند، یعنی راه مناقشه در کلام بزرگان را باز کردند و حریم را شکستند و به عالم تحقیق و فقاهت این درس را دادند که باید حریم کلام بزرگان را شکست (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۵، ۱۰۸ـ۱۰۹)... زیرا احترام به کلام بزرگان، مناقشه کردن در کلام آنهاست والّا انسان که در کلام هر کسی مناقشه نمیکند. فرض کنید یک آدمی که به فقاهت معروف نیست، کسی قبولش ندارد و کلامش مطرح نخواهد شد، هیچوقت و در هیچ جا. پس اینکه ما کلام بزرگان را مطرح میکنیم و مناقشه میکنیم، احترام به بزرگان است نه اینکه ما بگوییم این کلام چون کلام ایشان است باید دربست پذیرفت. خلاصه این جرئت و شجاعت را ایشان داشتند که در کلام بزرگان مناقشه بکنند. اینکه حق را و حقیقت را آنجوری که هست بیان کنند و در واقع، راه اجتهادی را که تشیع و فقهای تشیع میگویند مفتوح است، احیاء کنند و این ستودنی است. به معنای حقیقی ایشان با آن شهامتی که داشتند تحول در شاگردها ایجاد کردند. این یکی از ویژگیهای بسیار مهم جنبههای علمی ایشان است که من سراغ دارم» («مصاحبه با حضرت آیةالله محمدهادی معرفت»، ۱۳۵ـ۱۵۲). |