۲۱٬۲۱۷
ویرایش
جز (added Category:مقالههای نیازمند جعبه اطلاعات using HotCat) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قاعدة من ملک شیئاً ملک الإقرار به'''، رسالهای از [[امامخمینی]]، در نقد دیدگاه شیخ انصاری | '''قاعدة من ملک شیئاً ملک الإقرار به'''، رسالهای از [[امامخمینی]]، در نقد دیدگاه شیخ انصاری دربارهٔ قاعده «مَن مَلِکَ شَیئاً مَلِکَ الاِقرارَ بِه»؛ عربی. | ||
در یک نگاه، مهمترین دلیل فقهی برای حجیت اقرار، [[حدیث نبوی]] «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» است و یکی از شرایط اجرای مفاد آن، این است که [[اقرار]]، به ضرر اقرارکننده باشد. قاعده «من ملک شیئاً ملک الإقرار به: هر کس مالک چیزی باشد، مالک اقرار | در یک نگاه، مهمترین دلیل فقهی برای حجیت اقرار، [[حدیث نبوی]] «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» است و یکی از شرایط اجرای مفاد آن، این است که [[اقرار]]، به ضرر اقرارکننده باشد. قاعده «من ملک شیئاً ملک الإقرار به: هر کس مالک چیزی باشد، مالک اقرار دربارهٔ آن نیز میباشد»، از قواعد فقهی دربارهٔ اقرار است که طبق آن، اقراری که مضموناش بر ضرر غیر باشد نیز معتبر شناخته میشود. این قاعده در مباحث و کتابهای قواعد فقهی بحث و بررسی شدهاست.<ref>بجنوردی، القواعد الفقیهه، ۱/۳.</ref> | ||
[[شیخمرتضی انصاری]]، ازجمله فقهایی است که در رسالهای مستقل با نام «رسالة فی قاعدة من ملک» به بحث و بررسی این قاعده | [[شیخمرتضی انصاری]]، ازجمله فقهایی است که در رسالهای مستقل با نام «رسالة فی قاعدة من ملک» به بحث و بررسی این قاعده پرداختهاست.<ref>انصاری، رسائل فقهیه، ۱۷۵.</ref> وجود برخی اشکالات در اظهار نظرهای شیخ انصاری دربارهٔ این قاعده، انگیزه [[امامخمینی]] برای نگارش رساله «قاعده من ملک شیئاً ملک الإقرار به» بودهاست، تا افزون بر تبیین و تفسیر دیدگاه وی، به نقد و بررسی آن نیز بپردازد.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۵۹–۱۶۰.</ref> امامخمینی این رساله را در ساختاری دهبخشی تألیف کردهاست. نخست الفاظ قاعده را بررسی کرده، سپس به اظهار نظرهای شیخ انصاری، همچنین نسبت قاعده «مَن مَلِک» با قاعده «الائتمان» (عدم ضمانت امین) و قاعده «فخریّه» (قاعدهای از فخرالمحققین با این مضمون که هر کس کاری را به دیگری الزام میکند، همان کار در حق او نیز نافذ است)<ref>حلی، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، ۲/۵۵.</ref> پرداختهاست. | ||
شیخ انصاری، مراد از ملکیت بر شیء را سلطنت بر آن میداند و در نتیجه آن را شامل ملکیت صغیر بر اموالش نمیداند؛ زیرا صغیر بر اموال خود سلطنت ندارد؛<ref>انصاری، رسائل فقهیه، ۱۸۴.</ref> اما امامخمینی مالکیت را ـ بر اساس لغت و [[عرف]] ـ رابطهای اعتباری میان شخص و شیء میداند که سلطنت بر آن شیء را در پی دارد و این غیر از معنای سلطنت است؛ زیرا سلطنت لازم أعم مالکیت است نه معنای آن؛ از اینرو [[اولیالأمر(ع)]] بر اموال و انفس مردم سلطنت دارند، ولی بر آنها مالکیت ندارند. به نظر ایشان «ملک الشیء» که از مالکیت شخصی فعلی بر شیء خبر میدهد، شامل مالکیت صغیر و نابالغ هم میشود؛ اما نافذنبودن اقرار او از استثناهای این قاعده است.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، | شیخ انصاری، مراد از ملکیت بر شیء را سلطنت بر آن میداند و در نتیجه آن را شامل ملکیت صغیر بر اموالش نمیداند؛ زیرا صغیر بر اموال خود سلطنت ندارد؛<ref>انصاری، رسائل فقهیه، ۱۸۴.</ref> اما امامخمینی مالکیت را ـ بر اساس لغت و [[عرف]] ـ رابطهای اعتباری میان شخص و شیء میداند که سلطنت بر آن شیء را در پی دارد و این غیر از معنای سلطنت است؛ زیرا سلطنت لازم أعم مالکیت است نه معنای آن؛ از اینرو [[اولیالأمر(ع)]] بر اموال و انفس مردم سلطنت دارند، ولی بر آنها مالکیت ندارند. به نظر ایشان «ملک الشیء» که از مالکیت شخصی فعلی بر شیء خبر میدهد، شامل مالکیت صغیر و نابالغ هم میشود؛ اما نافذنبودن اقرار او از استثناهای این قاعده است.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۰–۱۶۱.</ref> شیخ انصاری در این قاعده، «شیء» را اعم از اعیان و افعال، بلکه مختص به افعال (تصرفات) میداند؛ اما امامخمینی در نقد آن، گرچه «شیء» را از امور عامه میداند، در این قاعده آن را به مناسبت حکم و موضوع، منصرف و مختص به اعیان به شمار میآورد و ظهور صدر (ملک) را اقوی از اطلاق ذیل (الشیء) میداند و بر اساس آن، دقیقاً برداشتی عکس برداشت شیخ انصاری دارد.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۱–۱۶۲.</ref> | ||
[[امامخمینی]] مفاد قاعده را مساوی قاعده «إقرارُ العقلاءِ عَلی أَنفسهم جائز» میداند؛ یعنی هرچه را قاعده «اقرار العقلاء» ثابت میکند، قاعده «من ملک» نیز همان را ثابت میکند؛ اما هر کدام از راهی جداگانه.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، | [[امامخمینی]] مفاد قاعده را مساوی قاعده «إقرارُ العقلاءِ عَلی أَنفسهم جائز» میداند؛ یعنی هرچه را قاعده «اقرار العقلاء» ثابت میکند، قاعده «من ملک» نیز همان را ثابت میکند؛ اما هر کدام از راهی جداگانه.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۲–۱۶۳.</ref> ایشان در واقع تمسک به قاعده «من ملک» در غیر موارد قاعده «اقرار العقلاء» را تمسک به قواعدی دیگر، مانند [[قاعده ائتمان]] و [[قاعده قبول قول من لایعلم الا من قبله]] قلمداد میکند و حتی [[قاعده من ملک]] را قاعدهای مستنبطه از [[قواعد شرعیه]] میداند که اجماعی بودن یا صدور الفاظ آن از [[معصومان(ع)]] چندان قابل اثبات نیست.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۳–۱۶۴.</ref> | ||
از دیدگاه امامخمینی ظرف وقوع اقرار به چیزی، [[ظرف مالکیت]] آن برای اقرارکننده است<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۴.</ref> و با توجه به | از دیدگاه امامخمینی ظرف وقوع اقرار به چیزی، [[ظرف مالکیت]] آن برای اقرارکننده است<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۴.</ref> و با توجه به مساوی بودن قاعده «من ملک» با [[قاعده اقرار]]، «مَلِکَ الإقرارَ» بر ظاهر حمل میشود؛ یعنی نفوذ و قبول اقرار، به گونهای که بینه بر خلاف آن مسموع نیست.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۶.</ref> ایشان دلیل قاعده «من ملک» را همان قاعده اقرار یا قاعده اقرار به همراه قواعد دیگر میداند؛ در حالیکه [[شیخ انصاری]] آن را نمیپذیرد.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۷.</ref> از نظر امامخمینی، کلماتی از [[فقها]] که شیخ انصاری دربارهٔ این قاعده نقل کردهاست، بر اجماعی بودن آن به صورت مستقل در مقابل دیگر قواعد دلالت ندارد؛ بلکه هر موردی از آن با قاعده شرعیهای منطبق است.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۶۸.</ref> | ||
امامخمینی طبق مبنای خود، نسبت قاعده «من ملک» و قاعده «ائتمان» را مباینت میداند؛ زیرا این قاعده به مالک اختصاص دارد؛ در حالیکه قاعده «ائتمان» به امین اختصاص دارد.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۷۰.</ref> ایشان، نسبت قاعده «من ملک» و قاعده «ائتمان» را با قاعده «فخریّه» نیز مباینت میداند؛ زیرا این | امامخمینی طبق مبنای خود، نسبت قاعده «من ملک» و قاعده «ائتمان» را مباینت میداند؛ زیرا این قاعده به مالک اختصاص دارد؛ در حالیکه قاعده «ائتمان» به امین اختصاص دارد.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۷۰.</ref> ایشان، نسبت قاعده «من ملک» و قاعده «ائتمان» را با قاعده «فخریّه» نیز مباینت میداند؛ زیرا این دو قاعده، تأسیسیاند، حال آنکه قاعده فخریّه امضایی است.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، ۱۷۳.</ref> | ||
رساله «قاعدة من ملک شیئاً ملک الاقرار به»، جزو نخستین [[آثار فقهی و اصولی امامخمینی|نوشتههای امامخمینی در زمینه فقه و اصول]] و در دوران جوانی ایشان است.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، | رساله «قاعدة من ملک شیئاً ملک الاقرار به»، جزو نخستین [[آثار فقهی و اصولی امامخمینی|نوشتههای امامخمینی در زمینه فقه و اصول]] و در دوران جوانی ایشان است.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره، ۲–۳.</ref> این رساله مانند بعضی قواعد و [[رسایل فقهی]] دیگر ایشان، برای نخستین بار در سال ۱۳۷۸ به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد ایشان، در ۲۰ صفحه به دست [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] همراه با تبیین و معرفی اصطلاحات، اعلام متن و تحقیق متن، به همراه شماری دیگر از رسالههای کوتاه فقهی، با عنوان [[الرسائل العشره]] و سپس در سال ۱۳۹۲ش/ ۱۴۳۴ق در جلد ۲۰ [[موسوعة الامامالخمینی]] در بخش «الرسالات الفقهیة و الاصولیه» منتشر شدهاست. | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش. | ||
* انصاری، | * انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | ||
* بجنوردی، سیدمحمدحسن، القواعد الفقیهه، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | * بجنوردی، سیدمحمدحسن، القواعد الفقیهه، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | ||
* حلی، فخرالمحققین، محمدبنحسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، تحقیق سیدحسین موسوی و دیگران، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۸۷ق. | * حلی، فخرالمحققین، محمدبنحسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، تحقیق سیدحسین موسوی و دیگران، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۸۷ق. | ||
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب الرسائل العشره، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش. | * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب الرسائل العشره، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
فرجالله الهی | فرجالله الهی مقدم | ||
[[رده:مقالههای ارزیابیشده]] | [[رده:مقالههای ارزیابیشده]] |