emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''سیدمحمدرضا سعیدی'''، شاگرد مبارز [[امامخمینی]] و شهید [[انقلاب اسلامی]]. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
سیدمحمدرضا سعیدی در دوم [[اردیبهشت]] ۱۳۰۸ در محله نوغان شهر [[مشهد]] در خانوادهای روحانی به دنیا آمد <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۴۷.</ref>. وی در کودکی مادر خود را از دست داد و با تشویق پدرش سیداحمد سعیدی که از واعظان بود به [[علوم حوزوی]] روی آورد. سیدمحمدرضا که دروس مقدماتی را نزد پدر آغاز کرده بود با حضور در درس استادان مطرح حوزه مشهد از قبیل ادیب نیشابوری، عبدالله یزدی، هاشم قزوینی، مجتبی قزوینی و کاظم دامغانی، تحصیلات حوزوی را ادامه داد <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۵۰؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۲۲.</ref>. وی پس از [[ازدواج]] در سال ۱۳۳۰ به [[قم]] سفر کرد و در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]] حضور یافت؛ اما شخصیت علمی و سیاسی او در درس امامخمینی شکل گرفت و از شاگردان خاص و معروف ایشان شد <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۴۹ و ۵۱؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۲۴۸.</ref>. | سیدمحمدرضا سعیدی در دوم [[اردیبهشت]] ۱۳۰۸ در محله نوغان شهر [[مشهد]] در خانوادهای روحانی به دنیا آمد <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۴۷.</ref>. وی در کودکی مادر خود را از دست داد و با تشویق پدرش سیداحمد سعیدی که از واعظان بود به [[علوم حوزوی]] روی آورد. سیدمحمدرضا که دروس مقدماتی را نزد پدر آغاز کرده بود با حضور در درس استادان مطرح حوزه مشهد از قبیل ادیب نیشابوری، عبدالله یزدی، هاشم قزوینی، مجتبی قزوینی و کاظم دامغانی، تحصیلات حوزوی را ادامه داد <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۵۰؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۲۲.</ref>. وی پس از [[ازدواج]] در سال ۱۳۳۰ به [[قم]] سفر کرد و در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]] حضور یافت؛ اما شخصیت علمی و سیاسی او در درس امامخمینی شکل گرفت و از شاگردان خاص و معروف ایشان شد <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۴۹ و ۵۱؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۲۴۸.</ref>. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
پس از [[تبعید امامخمینی]] در سال ۱۳۴۳ به [[ترکیه]]، سعیدی همراه گروهی از علمای دیگر ازجمله علیاکبر مشکینی، [[محمد مفتح]]، [[ابراهیم امینی]]، [[عبدالله جوادی آملی]] و برخی دیگر طی نامهای خواستار اعلام نظر [[سیدمحمدهادی حسینی میلانی]] و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] درباره سیاستهای حکومت در محدودکردن روحانیان به خصوص امامخمینی، شدند <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷۹ ـ ۲۸۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۸۲.</ref>. وی در خرداد ۱۳۴۴ نامهای به امامخمینی به ترکیه فرستاد و از ایشان با عنوان مرجع جهان [[تشیع]] یاد کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۱۷۱ ـ ۱۷۲.</ref>. | پس از [[تبعید امامخمینی]] در سال ۱۳۴۳ به [[ترکیه]]، سعیدی همراه گروهی از علمای دیگر ازجمله علیاکبر مشکینی، [[محمد مفتح]]، [[ابراهیم امینی]]، [[عبدالله جوادی آملی]] و برخی دیگر طی نامهای خواستار اعلام نظر [[سیدمحمدهادی حسینی میلانی]] و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] درباره سیاستهای حکومت در محدودکردن روحانیان به خصوص امامخمینی، شدند <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷۹ ـ ۲۸۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۸۲.</ref>. وی در خرداد ۱۳۴۴ نامهای به امامخمینی به ترکیه فرستاد و از ایشان با عنوان مرجع جهان [[تشیع]] یاد کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۱۷۱ ـ ۱۷۲.</ref>. | ||
سعیدی که در آشنا کردن سیدعباس مهری {{ببینید| | سعیدی که در آشنا کردن سیدعباس مهری {{ببینید|سیدعباس مهری}} با [[اندیشه امامخمینی]] در کویت نقش داشت <ref>سعیدی و ابراهیمزاده، شهید سعیدی فریادی در سکوت، ۲۳.</ref>، در سال ۱۳۴۴ در سفرش به نجف، با برگزاری جلساتی در [[حرم امامعلی(ع)]]، به تبیین نهضت مردمی با رهبری امامخمینی اهتمام ورزید <ref>صادقی اردستانی، یادنامه شهید آیتالله سعیدی، ۹ ـ ۱۰.</ref>. وی پس از بازگشت به قم همراه گروه زیادی از علما و فضلا در [[مهر]] ۱۳۴۴ از انتقال امامخمینی از ترکیه به نجف استقبال کردند و طی نامهای به [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر رژیم پهلوی، ادامه تبعید ایشان را محکوم کردند <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۱۵۸ ـ ۱۵۹؛ رنجبر، عروج از زندان، ۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref>. | ||
سعیدی در سال ۱۳۴۴ به دعوت مردم تفرش به آن شهر رفت و در مسجد «ششناب» از همان آغاز، [[مرجعیت امامخمینی]]، پیامها و نهضت اسلامی به [[رهبری]] ایشان را در سخنرانیهای خود مطرح کرد؛ اما پس از پنجاه روز به قم بازگشت <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۳۳.</ref>. وی سپس به دعوت مردم جنوب تهران در خیابان غیاثی، به [[امامت جماعت]] مسجد موسیبنجعفر(ع) مشغول شد. این مسجد با حضور سعیدی پایگاه بسیاری از انقلابیان گردید <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۲۲.</ref>. وی همواره در این مسجد از دولت انتقاد و از امامخمینی ستایش میکرد و از مردم میخواست که از ایشان [[تقلید]] کرده و رساله ایشان را تهیه کنند <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۱۸، ۱۳۸ و ۱۴۷.</ref>. در اسناد ساواک با اشاره به حمایتهای قاطعانه سعیدی از امامخمینی آمده است، اگر وی وادار به سکوت نشود یا موضع سخنرانیهای خود را عوض نکند، اثر نامطلوبی در منطقه خواهد گذاشت <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۱۸ و ۱۶۸.</ref>. | سعیدی در سال ۱۳۴۴ به دعوت مردم تفرش به آن شهر رفت و در مسجد «ششناب» از همان آغاز، [[مرجعیت امامخمینی]]، پیامها و نهضت اسلامی به [[رهبری]] ایشان را در سخنرانیهای خود مطرح کرد؛ اما پس از پنجاه روز به قم بازگشت <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۳۳.</ref>. وی سپس به دعوت مردم جنوب تهران در خیابان غیاثی، به [[امامت جماعت]] مسجد موسیبنجعفر(ع) مشغول شد. این مسجد با حضور سعیدی پایگاه بسیاری از انقلابیان گردید <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۲۲.</ref>. وی همواره در این مسجد از دولت انتقاد و از امامخمینی ستایش میکرد و از مردم میخواست که از ایشان [[تقلید]] کرده و رساله ایشان را تهیه کنند <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۱۸، ۱۳۸ و ۱۴۷.</ref>. در اسناد ساواک با اشاره به حمایتهای قاطعانه سعیدی از امامخمینی آمده است، اگر وی وادار به سکوت نشود یا موضع سخنرانیهای خود را عوض نکند، اثر نامطلوبی در منطقه خواهد گذاشت <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۱۸ و ۱۶۸.</ref>. | ||
فعالیت سعیدی در این مسجد با دعوت از سخنرانان مختلف ازجمله [[هاشمی رفسنجانی]] و [[محمدتقی فلسفی]] و همچنین تشکیل جلسات مخفی و آشکار و چاپ نشریات مخفی و تربیت افراد انقلابی مانند مرضیه حدیدچی دباغ {{ببینید| | فعالیت سعیدی در این مسجد با دعوت از سخنرانان مختلف ازجمله [[هاشمی رفسنجانی]] و [[محمدتقی فلسفی]] و همچنین تشکیل جلسات مخفی و آشکار و چاپ نشریات مخفی و تربیت افراد انقلابی مانند مرضیه حدیدچی دباغ {{ببینید|مرضیه دباغ}} وارد مرحله جدیدی شد <ref>فردوسیپور، همگام با خورشید، ۲۲۲؛ سعیدی و ابراهیمزاده، شهید سعیدی فریادی در سکوت، ۵۹؛ رنجبر، عروج از زندان، ۱۳۶.</ref>؛ چنانکه در هنگام دیدار مرضیه دباغ با امامخمینی در نجف، ایشان از دباغ پرسید که همان دباغی است که سعیدی در نامههایش از او نام میبرد؟ <ref>حدیدچی دباغ، خاطرات، ۱۱۷.</ref>. سعیدی در این مسجد نیز در سخنرانیهای خود از رژیم پهلوی و [[امریکا]] و تبعید امامخمینی بهشدت انتقاد میکرد؛ به گونهای که به پلیس تهران دستور داده شد از سخنرانی وی جلوگیری کند <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۱۸ و۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref>؛ با این حال، وی چند ماه بعد در سخنان خود دوباره به رژیم پهلوی حمله کرد و غارت بیتالمال، فعالیت روزبهروز بیشتر [[بهائیان]] و جلوگیری از فعالیتها و هیئتهای اسلامی را جزو کارنامه رژیم دانست و از امامخمینی و تلاشهای ایشان در راه اسلام ستایش کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۱۹ و ۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> و ایشان را [[مرجع تقلید]]، رهبر [[شیعیان]]، ادامهدهنده راه انبیا(ع) و جانشین [[امام زمان(ع)]] خواند <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۰۴ ـ ۱۰۵.</ref>. | ||
سعیدی حرکت امامخمینی را به حرکت [[ائمه(ع)]] تشبیه میکرد که در هر شرایطی حق و حقیقت را بازگو میکردند، هرچند خلفای غاصب در حق آنان هر گونه ستمی روا میداشتند. او وظیفه شرعی مردم میدانست که اقدامات لازم را علیه رژیم پهلوی در پایان دادن به تبعید امامخمینی انجام دهند <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref> و تأکید میکرد اگر مردم در اقدام خودشان به نتیجه نرسند، وظیفه خودشان را انجام دادهاند <ref>سعیدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱/۵.</ref>؛ زیرا [[گوشهنشینی]] و تنها متوسلشدن به [[دعا]] را برای آزادی امامخمینی کارساز نمیدانست <ref>سعیدی و ابراهیمزاده، شهید سعیدی فریادی در سکوت، ۶۸.</ref>. | سعیدی حرکت امامخمینی را به حرکت [[ائمه(ع)]] تشبیه میکرد که در هر شرایطی حق و حقیقت را بازگو میکردند، هرچند خلفای غاصب در حق آنان هر گونه ستمی روا میداشتند. او وظیفه شرعی مردم میدانست که اقدامات لازم را علیه رژیم پهلوی در پایان دادن به تبعید امامخمینی انجام دهند <ref>رنجبر، عروج از زندان، ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref> و تأکید میکرد اگر مردم در اقدام خودشان به نتیجه نرسند، وظیفه خودشان را انجام دادهاند <ref>سعیدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱/۵.</ref>؛ زیرا [[گوشهنشینی]] و تنها متوسلشدن به [[دعا]] را برای آزادی امامخمینی کارساز نمیدانست <ref>سعیدی و ابراهیمزاده، شهید سعیدی فریادی در سکوت، ۶۸.</ref>. |