جعفر صبوری قمی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ آبان ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
'''جعفر صبوری قمی'''، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.  
'''جعفر صبوری قمی'''، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.  
==تولد وتحصیل==
==زادگاه و تحصیل==
جعفر صبوری قمی در ۱۲۹۰ش در محله چهارمردان [[قم]] زاده شد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۴؛ سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۳۹۹.</ref> او قرآن، نصاب الصبیان و گلستان سعدی را در مکتب‌خانه‌ای در قم فراگرفت. پس از آن وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات دروس حوزوی را نزد شیخ قاسم نحوی و حاج میرزا علی ادیب تهرانی و دیگر استادان ادبیات آنجا آموخت. دروس سطح را هم نزد شیخ حسن فاضل، میرزا محمود روحانی، میرزا محمد همدانی، سیدحسن کوچه حرمی و میرزا ابوالفضل زاهدی خواند. سپس از درس خارج فقه آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و سیدصدرالدین صدر بهره‌مند شد. هم‌زمان در درس شرح شمسیه امام‌خمینی که شب‌ها در مدرسه دارالشفا تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد. علاوه بر آن در درس شرح منظومه امام‌خمینی هم شرکت می‌جست. در سال‌های پایانی دهه ۱۳۱۰ و آغازین ۱۳۲۰ش امام‌خمینی کلاس‌های درس اخلاق در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه تشکیل می‌داد و شیخ جعفر صبوری ازجمله شاگردان امام‌خمینی در آن درس بود.<ref>سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۳۹۹-۴۰۰؛ «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۴-۱۵.</ref> آنگاه به تهران رفت و چند ماه در درس مکاسب میرزا احمد آشتیانی در مدرسه مروی حضور یافت. او که از شاگردان و افراد مورد اعتماد آیت‌الله سیدصدرالدین صدر بود، در جریان اعلامیه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی علیه حکومت پهلوی، از طرف آیت‌الله صدر مأموریت یافت تا آن را به آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، مجتهد مقیم بروجرد برساند. صبوری قمی در بروجرد خدمت آیت‌الله بروجردی رسیدو تحت تأثیر درس مکاسب محرمه ایشان قرار گرفت و چند ماه در آن درس در مدرسه نوربخش بروجرد حاضر شد.<ref> «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۴-۱۵.</ref>
جعفر صبوری قمی در ۱۲۹۰ش در محله چهارمردان [[قم]] زاده شد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۴؛ سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۳۹۹.</ref> او قرآن، نصاب الصبیان و گلستان سعدی را در مکتب‌خانه‌ای در قم فراگرفت. پس از آن وارد [[حوزه علمیه قم]] شد و مقدمات دروس حوزوی را نزد شیخ قاسم نحوی و حاج میرزا علی ادیب تهرانی و دیگر استادان ادبیات آنجا آموخت. دروس سطح را هم نزد شیخ حسن فاضل، میرزا محمود روحانی، میرزا محمد همدانی، سیدحسن کوچه حرمی و میرزا ابوالفضل زاهدی خواند. سپس از درس خارج فقه آیات [[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] و [[سیدصدرالدین صدر]] بهره‌مند شد. هم‌زمان در درس شرح شمسیه امام‌خمینی که شب‌ها در مدرسه دارالشفا تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد. علاوه بر آن در درس شرح منظومه امام‌خمینی هم شرکت می‌جست. در سال‌های پایانی دهه ۱۳۱۰ و آغازین ۱۳۲۰ش امام‌خمینی کلاس‌های درس اخلاق در [[مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه]] تشکیل می‌داد و شیخ جعفر صبوری ازجمله [[شاگردان امام‌خمینی]] در آن درس بود.<ref>سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۳۹۹-۴۰۰؛ «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۴-۱۵.</ref> آنگاه به تهران رفت و چند ماه در درس مکاسب [[میرزا احمد آشتیانی]] در مدرسه مروی حضور یافت. او که از شاگردان و افراد مورد اعتماد آیت‌الله سیدصدرالدین صدر بود، در جریان اعلامیه [[سیدحسین طباطبایی قمی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی]] علیه [[حکومت پهلوی]]، از طرف آیت‌الله صدر مأموریت یافت تا آن را به [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، مجتهد مقیم بروجرد برساند. صبوری قمی در بروجرد خدمت آیت‌الله بروجردی رسیدو تحت تأثیر درس مکاسب محرمه ایشان قرار گرفت و چند ماه در آن درس در مدرسه نوربخش بروجرد حاضر شد.<ref> «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۴-۱۵.</ref>


صبوری قمی که اجازاتی از آیات بروجردی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امام‌خمینی، سیدعلی علامه فانی اصفهانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و مراجع دیگر در امور شرعیه دریافت کرده بود.<ref>سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۴۰۲-۴۰۳.</ref> هم‌زمان با تحصیل به تدریس در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت. در ۱۳۲۲ش وقتی محمد خالصی‌زاده، روحانی مبارز و تبعیدی به کاشان در دوره رضاشاه که تبعیدش تا دوره محمدرضا شاه تداوم داشت، در جریان وضعیت آشفته حوزه علمیه آن شهر قرار گرفت، در نامه‌ای به آیت‌الله صدر، از ایشان خواست فردی را برای تدریس در حوزه علمیه کاشان و اداره آن حوزه به کاشان اعزام کند. آیت‌الله صدر این موضوع را در درس خود مطرح کرد، ولی کسی داوطلب عزیمت به کاشان نشد. صبوری قمی که در تقریر کتاب المهدی به آیت‌الله صدر کمک می‌کرد و از شاگردان خاص ایشان بود، از پیشنهاد استادش اطاعت کرد و در اسفند ۱۳۲۲ راهی کاشان شد و در آن شهر مقیم گردید. او پس از استقرار در کاشان، ابتدا مسجد گذر باباولی را که به‌صورت مخروبه در آمده بود، سامان داد و حجره‌های آن مسجد را برای تدریس و اسکان طلاب آماده کرد و به اقامه نماز جماعت و تدریس در آن مسجد پرداخت. او سپس کتابخانه‌ای را در آن مسجد بنیان نهاد و خود کتابی موسوم به اخلاق جعفری را برای تربیت طلاب و جوانان تألیف کرد. از مهم‌ترین محورهای آن کتاب می‌توان به حق برادران ایمانی بر یکدیگر، حق آموزگار بر دانش‌آموز، حق دانش‌آموز بر دانش‌آموز، حق امام بر رعیت و حق رعیت بر امام، حق پدر و مادر بر فرزند، حق فرزند بر پدر و مادر، وظیفه شخص غنی و بی‌نیاز، وظیفه فقیر و... اشاره کرد.<ref>سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۴۰۳-۴۰۵.</ref>
صبوری قمی اجازاتی از آیات بروجردی، [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]]، [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[سیدمحمود حسینی شاهرودی]]، [[امام‌خمینی]]، سیدعلی علامه فانی اصفهانی، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] و مراجع دیگر در امور شرعیه دریافت کرده بود.<ref>سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۴۰۲-۴۰۳.</ref>  


صبوری قمی پس از مدتی حضور در کاشان، به علت پاره‌ای ناملایمات به قم بازگشت، ولی این بار مردم کاشان نامه‌ای به آیت‌الله بروجردی که در آن سال‌ها زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت، نوشتند و خواستار اعزام صبوری قمی به کاشان شدند. آیت‌الله بروجردی نیز با فرستادن امام‌خمینی به منزل صبوری قمی، درخواست مردم کاشان را به اطلاع او رساند و در پی این اصرارها و دستور آیات بروجردی و امام‌خمینی، برای همیشه به کاشان عزیمت کرد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۸-۱۹؛ مختاری اصفهانی،  «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۸.</ref> او پس از حضور دوباره در کاشان، به تدریس در مسجد گذر بابا ولی ادامه داد و پس از مدتی به پیشنهاد برخی از شاگردانش، محل تدریس را به مدرسه نیمه ویرانه سلطانی که توسط ملا احمد نراقی و در دوره فتحعلی شاه قاجار ساخته شده بود، انتقال داد. او پس از سازمان‌دهی امور آن مدرسه، به تدریس دروس سطح و سپس خارج فقه و اصول در آن مدرسه پرداخت. نام این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدرسه امام تغییر یافت.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹.</ref>
== مهاجرت به کاشان برای تبلیغ ==
صبوری قمی با تحصیل به تدریس در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت. در ۱۳۲۲ش وقتی [[محمد خالصی‌زاده]]، روحانی مبارز و تبعیدی به کاشان در دوره [[رضا پهلوی|رضاشاه]] که تبعیدش تا دوره [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] تداوم داشت، در جریان وضعیت آشفته حوزه علمیه آن شهر قرار گرفت، در نامه‌ای به آیت‌الله صدر، از ایشان خواست فردی را برای تدریس در حوزه علمیه کاشان و اداره آن حوزه به کاشان اعزام کند. آیت‌الله صدر این موضوع را در درس خود مطرح کرد، ولی کسی داوطلب عزیمت به کاشان نشد. صبوری قمی که در تقریر کتاب المهدی به آیت‌الله صدر کمک می‌کرد و از شاگردان خاص ایشان بود، از پیشنهاد استادش اطاعت کرد و در اسفند ۱۳۲۲ راهی کاشان شد و در آن شهر مقیم گردید. او پس از استقرار در کاشان، ابتدا مسجد گذر باباولی را که به‌صورت مخروبه در آمده بود، سامان داد و حجره‌های آن مسجد را برای تدریس و اسکان طلاب آماده کرد و به اقامه نماز جماعت و تدریس در آن مسجد پرداخت. او سپس کتابخانه‌ای را در آن مسجد بنیان نهاد و خود کتابی موسوم به اخلاق جعفری را برای تربیت طلاب و جوانان تألیف کرد. از مهم‌ترین محورهای آن کتاب می‌توان به حق برادران ایمانی بر یکدیگر، حق آموزگار بر دانش‌آموز، حق دانش‌آموز بر دانش‌آموز، حق امام بر رعیت و حق رعیت بر امام، حق پدر و مادر بر فرزند، حق فرزند بر پدر و مادر، وظیفه شخص غنی و بی‌نیاز، وظیفه فقیر و... اشاره کرد.<ref>سلمانی آرانی، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ص۴۰۳-۴۰۵.</ref>


جعفر صبوری قمی در جریان فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام، از آن جمعیت حمایت می‌کرد. ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی رهبر آن جمعیت را برای سخنرانی به کاشان دعوت کرد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۵۷.</ref> مجتبی نواب صفوی پس از حضور در کاشان، در خانه او مسکن گزید و در مسجد گذر بابا ولی به ایراد سخن پرداخت و همین حضور نشان از رویکرد حمایتی او از فدائیان اسلام دارد. صبوری قمی همچنین در جریان ملی شدن صنعت نفت از آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی حمایت می‌کرد. او در اردیبهشت ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام‌خمینی در مبارزه علیه اقدامات ضددینی حکومت پهلوی اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۷۵.</ref> وی که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۳۲۸.</ref> و مکاتباتی با امام‌خمینی درباره مسائل مختلف نیز داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۳۴۴.</ref> پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، از آن اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد. همچنین پس از اعدام متهمان به ترور حسنعلی منصور، اعلامیه‌ای را علیه آن صادر کرد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۲۸-۲۹.</ref> او در مرداد ۱۳۴۴ در جلسه برخی از روحانیان در مشهد و در خدمت آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی شرکت داشت؛ در آن جلسه به تبادل نظر درباره نحوه مقابله با حکومت پهلوی پرداخته شد.<ref>یاران امام در...، ج۳، ص۲۹۶-۲۹۸.</ref>
صبوری قمی پس از مدتی حضور در کاشان، به علت پاره‌ای ناملایمات به قم بازگشت، ولی این بار مردم کاشان نامه‌ای به [[آیت‌الله بروجردی]] که در آن سال‌ها زعامت [[حوزه علمیه قم]] را بر عهده داشت، نوشتند و خواستار اعزام صبوری قمی به کاشان شدند. آیت‌الله بروجردی نیز با فرستادن [[امام‌خمینی]] به منزل صبوری قمی، درخواست مردم کاشان را به اطلاع او رساند و در پی این اصرارها و دستور آیات بروجردی و امام‌خمینی، برای همیشه به کاشان عزیمت کرد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۱۸-۱۹؛ مختاری اصفهانی،  «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۸.</ref> او پس از حضور دوباره در کاشان، به تدریس در مسجد گذر باباولی ادامه داد و پس از مدتی به پیشنهاد برخی از شاگردانش، محل تدریس را به مدرسه نیمه ویرانه سلطانی که توسط ملا احمد نراقی و در دوره فتحعلی شاه قاجار ساخته شده بود، انتقال داد. او پس از سازمان‌دهی امور آن مدرسه، به تدریس دروس سطح و سپس خارج فقه و اصول در آن مدرسه پرداخت. نام این مدرسه پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به مدرسه امام تغییر یافت.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹.</ref>


صبوری قمی در سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی در کاشان می‌پرداخت و رساله عملیه امام‌خمینی را در اختیار مردم کاشان قرار می‌داد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۲۸-۲۹.</ref> پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نیز مجلس بزرگداشتی در مسجد بابا ولی برگزار کرد <ref>یاران امام در...، ج۸، ص۸۴؛ ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۲۴.</ref> پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶، در قالب جامعه روحانیت مبارز کاشان، با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، اقدام روزنامه فوق در توهین به مرجعیت و نیز حمله مأموران حکومت پهلوی را به تجمع اعتراض‌آمیز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ محکوم کردند و اعلام نمودند در اعتراض به این اقدام رژیم، به مدت چند روز از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد.<ref>انقلاب اسلامی به...، استان اصفهان، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۷۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۵.</ref> پس از سرکوبی قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه آن اقدام را محکوم کرد و خواستار مجازات عاملان آن حادثه و نیز عاملان حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۳ـ۲۵۴.</ref> پس از آن مسجد فوق به‌تدریج به کانونی برای مبارزات انقلابی مردم کاشان تبدیل شد و اولین راهپیمایی مردم آن شهر علیه حکومت پهلوی از همین مسجد انجام گرفت. این راهپیمایی‌ها به‌تدریج گسترش یافت و صبوری قمی در اغلب این راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت می‌کرد.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹.</ref> علاوه بر آن، در همین مسجد مراسم اربعین شهیدان دیگر شهرستان‌ها نیز برگزار می‌شد. در کنار آن کمیته رسیدگی به خانواده‌های اعتصابیان در آن مسجد شکل گرفت و جوانان انقلابی کار رسیدگی به خانواده‌ها را به عهده گرفتند.<ref>««مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»»، ص۲۸-۳۰.</ref>
== فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی ==
جعفر صبوری قمی در جریان فعالیت‌های [[جمعیت فدائیان اسلام]]، از آن جمعیت حمایت می‌کرد. ازجمله [[سیدمجتبی نواب صفوی]] رهبر آن جمعیت را برای سخنرانی به کاشان دعوت کرد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۵۷.</ref> مجتبی نواب صفوی پس از حضور در کاشان، در خانه او مسکن گزید و در مسجد گذر بابا ولی به ایراد سخن پرداخت و همین حضور نشان از رویکرد حمایتی او از فدائیان اسلام دارد. صبوری قمی همچنین در جریان [[ملی شدن صنعت نفت]] از [[سیدابوالقاسم کاشانی|آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی]] حمایت می‌کرد. او در اردیبهشت ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام‌خمینی در مبارزه علیه اقدامات ضددینی حکومت پهلوی اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۷۵.</ref> وی که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۳۲۸.</ref> و مکاتباتی با امام‌خمینی درباره مسائل مختلف نیز داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۳۴۴.</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، از آن اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد. همچنین پس از اعدام متهمان به ترور [[حسنعلی منصور]]، اعلامیه‌ای را علیه آن صادر کرد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۲۸-۲۹.</ref> او در مرداد ۱۳۴۴ در جلسه برخی از روحانیان در مشهد و در خدمت [[سیدمحمدهادی میلانی|آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی]] شرکت داشت؛ در آن جلسه به تبادل نظر درباره نحوه مقابله با حکومت پهلوی پرداخته شد.<ref>یاران امام در...، ج۳، ص۲۹۶-۲۹۸.</ref>


صبوری قمی در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷، اعلامیه‌هایی مبنی بر تحریم آن روز منتشر کرد <ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۴۱.</ref> پس از صدور پیام امام‌خمینی در آستانه سالروز قیام ۱۵ خرداد نیز اعلامیه‌ای در حمایت از آن انتشار داد <ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۵۵.</ref> و پس از درگذشت شیخ احمد کافی، از واعظان نامور، مجلس ختمی در کاشان برگزار کرد و پس از پایان آن مجلس، تظاهراتی علیه حکومت پهلوی صورت گرفت.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۵۸.</ref> او پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف در مهر آن سال، با ارسال نامه‌ای به حسن البکر، رئیس‌جمهور وقت عراق، خواستار رفع آن مزاحمت گردید. به همین سبب ساواک قم در نامه‌ای به شهربانی کاشان دستور داد تا او را شدیداً تحت کنترل قرار دهد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۹۱.</ref> در پی حمله مأموران رژیم به دبیرستان پهلوی کاشان در ۸/۷/۱۳۵۷ و زخمی و مجروح نمودن محصلان، دانش‌آموزان و دبیران معترض به سیاست‌های رژیم، همراه با جمعی از علمای کاشان با صدور اعلامیه‌ای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و آن را محکوم کردند.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۹۷۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۸۹.</ref> امام‌خمینی در آذر آن سال در نامه‌ای خطاب به صبوری کاشانی، به وی اجازه داد از سهم امام برای جبران خسارات وارده به مردم استفاده کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۲۲۹.</ref> وی در کاشان در اغلب تظاهرات و تجمعات سیاسی حضور داشت. حضور صبوری در این‌گونه راهپیمایی‌ها موجب تحریک و تشویق طبقات مختلف شهر می‌شد. با سفر امام‌خمینی به فرانسه، صبوری برای حمایت و بیعت مجدد با رهبر کبیر انقلاب، پسرش احمد صبوری را نزد ایشان فرستاد.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹.</ref> بر اساس گزارشی از شهربانی کاشان، او در آذر آن سال همراه با عده‌ای درصدد اقدامی عملی علیه مأموران شهربانی کاشان بر آمده بود.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۳۵.</ref>
صبوری قمی در سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش، به ترویج [[مرجعیت امام‌خمینی]] در کاشان می‌پرداخت و [[رساله توضیح المسائل امام‌خمینی|رساله عملیه امام‌خمینی]] را در اختیار مردم کاشان قرار می‌داد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»، ص۲۸-۲۹.</ref> پس از درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] نیز مجلس بزرگداشتی در مسجد بابا ولی برگزار کرد <ref>یاران امام در...، ج۸، ص۸۴؛ ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۲۴.</ref> پس از [[توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی]] در ۱۷ دی ۱۳۵۶، در قالب جامعه روحانیت مبارز کاشان، با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، اقدام روزنامه فوق در توهین به مرجعیت و نیز حمله مأموران حکومت پهلوی را به تجمع اعتراض‌آمیز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ محکوم کردند و اعلام نمودند در اعتراض به این اقدام رژیم، به مدت چند روز از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد.<ref>انقلاب اسلامی به...، استان اصفهان، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۷۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۵.</ref> پس از سرکوبی [[قیام ۲۹ بهمن تبریز|قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶]] نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه آن اقدام را محکوم کرد و خواستار مجازات عاملان آن حادثه و نیز عاملان [[قیام ۱۹ دی|حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم]] شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۳ـ۲۵۴.</ref> پس از آن مسجد فوق به‌تدریج به کانونی برای مبارزات انقلابی مردم کاشان تبدیل شد و اولین راهپیمایی مردم آن شهر علیه حکومت پهلوی از همین مسجد انجام گرفت. این راهپیمایی‌ها به‌تدریج گسترش یافت و صبوری قمی در اغلب این راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت می‌کرد.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹.</ref> علاوه بر آن، در همین مسجد مراسم اربعین شهیدان دیگر شهرستان‌ها نیز برگزار می‌شد. در کنار آن کمیته رسیدگی به خانواده‌های اعتصابیان در آن مسجد شکل گرفت و جوانان انقلابی کار رسیدگی به خانواده‌ها را به عهده گرفتند.<ref>««مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی»»، ص۲۸-۳۰.</ref>


صبوری قمی در ۲۸ آذر ۱۳۵۷ش همراه با جمعی از روحانیان مبارز کاشان، اعلامیه‌ای در حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت صادر کرد و شایعه عوامل حکومت پهلوی درباره عدم موافقت مراجع با اعتصاب کارکنان صنعت نفت را تقبیح نمود و سپس پشتیبانی مجدد جامعه روحانیت کاشان از امام‌خمینی را مورد تأکید قرار داد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۱ـ۵۰۲.</ref>. در چهارم دی نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، از دسیسه‌ای برای ایجاد دودستگی میان مردم پرده برداشت و خواستار محاکمه عاملان این دسیسه‌ها شد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۷۰.</ref> سپس در نامه‌ای به امام‌خمینی، بر ضرورت پرهیز از تهیه و مصرف کالاهای خارجی و ضرورت استفاده از مصنوعات داخلی تأکید نمود.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۷۱.</ref> آنگاه در نامه‌ای به شاپور بختیار با عنوان «سخنی چند و کوتاه با دکتر شاپور بختیار»، دولت او را غیرقانونی نامید و بر اطاعت از امام‌خمینی تأکید کرد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۷۲.</ref>
صبوری قمی در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷، اعلامیه‌هایی مبنی بر تحریم آن روز منتشر کرد <ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۴۱.</ref> پس از صدور پیام امام‌خمینی در آستانه سالروز [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام ۱۵ خرداد]] نیز اعلامیه‌ای در حمایت از آن انتشار داد <ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۵۵.</ref> و پس از درگذشت [[احمد کافی|شیخ احمد کافی]]، از واعظان نامور، مجلس ختمی در کاشان برگزار کرد و پس از پایان آن مجلس، تظاهراتی علیه حکومت پهلوی صورت گرفت.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۵۸.</ref> او پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف در مهر آن سال، با ارسال نامه‌ای به حسن البکر، رئیس‌جمهور وقت عراق، خواستار رفع آن مزاحمت گردید. به همین سبب ساواک قم در نامه‌ای به شهربانی کاشان دستور داد تا او را شدیداً تحت کنترل قرار دهد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۱، ص۱۹۱.</ref> در پی حمله مأموران رژیم به دبیرستان پهلوی کاشان در ۸/۷/۱۳۵۷ و زخمی و مجروح نمودن محصلان، دانش‌آموزان و دبیران معترض به سیاست‌های رژیم، همراه با جمعی از علمای کاشان با صدور اعلامیه‌ای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و آن را محکوم کردند.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۹۷۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۸۹.</ref> امام‌خمینی در آذر آن سال در نامه‌ای خطاب به صبوری کاشانی، به وی اجازه داد از [[سهم امام]] برای جبران خسارات وارده به مردم استفاده کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۲۲۹.</ref> وی در کاشان در اغلب تظاهرات و تجمعات سیاسی حضور داشت. حضور صبوری در این‌گونه راهپیمایی‌ها موجب تحریک و تشویق طبقات مختلف شهر می‌شد. با [[هجرت امام‌خمینی به پاریس|سفر امام‌خمینی به فرانسه]]، صبوری برای حمایت و بیعت مجدد با رهبر کبیر انقلاب، پسرش احمد صبوری را نزد ایشان فرستاد.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹.</ref> بر اساس گزارشی از شهربانی کاشان، او در آذر آن سال همراه با عده‌ای درصدد اقدامی عملی علیه مأموران شهربانی کاشان بر آمده بود.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۳۵.</ref>


او در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با حکم امام‌خمینی، به سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی در کاشان منصوب شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۸۳.</ref> ولی پس از مدتی، در اعتراض به عملکرد دادگاه انقلاب اسلامی، از این سمت استعفا داد. همچنین وی به‌رغم انتصاب به امامت جمعه کاشان توسط امام‌خمینی ـ به سبب آنکه قبلاً نماز جمعه شهر توسط سیدمهدی یثربی اقامه می‌گردید ـ با تواضع از پذیرش این سمت خودداری نمود. او در سال‌های بعد به‌رغم اختلاف‌نظرهایی که درباره مسائلی چون ادامه جنگ تحمیلی داشت، همواره مورد احترام امام‌خمینی بود و به‌عنوان معتمد ایشان سرپرستی حوزه علمیه کاشان را عهده‌دار بود.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref>
صبوری قمی در ۲۸ آذر ۱۳۵۷ش همراه با جمعی از روحانیان مبارز کاشان، اعلامیه‌ای در حمایت از [[اعتصاب کارکنان صنعت نفت]] صادر کرد و شایعه عوامل حکومت پهلوی درباره عدم موافقت مراجع با اعتصاب کارکنان صنعت نفت را تقبیح نمود و سپس پشتیبانی مجدد جامعه روحانیت کاشان از امام‌خمینی را مورد تأکید قرار داد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۱ـ۵۰۲.</ref> در چهارم دی نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، از دسیسه‌ای برای ایجاد دودستگی میان مردم پرده برداشت و خواستار محاکمه عاملان این دسیسه‌ها شد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۷۰.</ref> سپس در نامه‌ای به امام‌خمینی، بر ضرورت پرهیز از تهیه و مصرف کالاهای خارجی و ضرورت استفاده از مصنوعات داخلی تأکید نمود.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۷۱.</ref> آنگاه در نامه‌ای به شاپور بختیار با عنوان «سخنی چند و کوتاه با دکتر شاپور بختیار»، دولت او را غیرقانونی نامید و بر اطاعت از امام‌خمینی تأکید کرد.<ref>ابن‌الرسول، انقلاب اسلامی در کاشان، ج۲، ص۱۰۷۲.</ref>


او علاوه بر تدریس و فعالیت مبارزاتی، به فعالیت‌های اجتماعی و قلمی نیز اشتغال داشت و از تألیفات او علاوه بر اخلاق جعفری، می‌توان به خبرهای غیبی در قرآن، منظومه سلک الدرر فی نظم الاثر، دروس فی امثال القرآن من القصص و البرهان، قبسی از ولایت، الحجه القامعة علی الکسرویة المبدعه، انباء الغیب فیما فیه لا ریب، الدرالبهیه فی ترجمه الوصیه لعلی الی ابنیه الحسن(ع)، رساله فقهیه پیرامون ربا و قرض، ترجمه دعای صباح، پیرامون رساله روحانیت در شیعه، پاسخ به اشکالات بر دعای ندبه و طرائف الجعفریه اشاره کرد. بازسازی مسجد بابا ولی، احیای مدرسه سلطانی (امام(ره)) و احداث کتابخانه‌ای با هشت هزار جلد کتاب در کاشان ازجمله اقدامات او در کاشان است.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۴۱۵-۴۱۶.</ref>  
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
او در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با حکم امام‌خمینی، به سمت حاکم شرع [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی|دادگاه انقلاب اسلامی]] در کاشان منصوب شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۸۳.</ref> ولی پس از مدتی، در اعتراض به عملکرد دادگاه انقلاب اسلامی، از این سمت استعفا داد. همچنین وی به‌رغم انتصاب به امامت جمعه کاشان توسط امام‌خمینی ـ به سبب آنکه قبلاً نماز جمعه شهر توسط [[سیدمهدی یثربی]] اقامه می‌گردید ـ با [[تواضع]] از پذیرش این سمت خودداری نمود. او در سال‌های بعد به‌رغم اختلاف‌نظرهایی که درباره مسائلی چون ادامه [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] داشت، همواره مورد احترام امام‌خمینی بود و به‌عنوان معتمد ایشان سرپرستی حوزه علمیه کاشان را عهده‌دار بود.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref>
 
=== فعالیت‌های علمی و خدمات اجتماعی ===
او علاوه بر تدریس و فعالیت مبارزاتی، به فعالیت‌های اجتماعی و قلمی نیز اشتغال داشت و از تألیفات او علاوه بر اخلاق جعفری، می‌توان به خبرهای غیبی در قرآن، منظومه سلک الدرر فی نظم الاثر، دروس فی امثال القرآن من القصص و البرهان، قبسی از ولایت، الحجه القامعة علی الکسرویة المبدعه، انباء الغیب فیما فیه لا ریب، الدرالبهیه فی ترجمه الوصیه لعلی الی ابنیه الحسن(ع)، رساله فقهیه پیرامون ربا و قرض، ترجمه دعای صباح، پیرامون رساله روحانیت در شیعه، پاسخ به اشکالات بر دعای ندبه و طرائف الجعفریه اشاره کرد. بازسازی مسجد باباولی، احیای مدرسه سلطانی (امام(ره)) و احداث کتابخانه‌ای با هشت هزار جلد کتاب در کاشان ازجمله اقدامات او در کاشان است.<ref>مختاری اصفهانی، «صبوری قمی، جعفر»، ص۴۱۵-۴۱۶.</ref>  


== درگذشت ==
== درگذشت ==
۲۱٬۲۱۷

ویرایش