۲۰٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== زادگاه و تحصیل == | == زادگاه و تحصیل == | ||
حسین امامینیا کاشانی در سال ۱۳۱۷ در کاشان به دنیا آمد. او کودکیاش را در تهران گذراند و در همان شهر بزرگ شد <ref> | حسین امامینیا کاشانی در سال ۱۳۱۷ در کاشان به دنیا آمد. او کودکیاش را در تهران گذراند و در همان شهر بزرگ شد.<ref>قاسمی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> از خردسالی همزمان با تحصیل به صنایع دستی مشغول بود. در نوجوانی به [[قم]] رفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] دروس مقدمات و سطح را نزد استادان آن حوزه به پایان رساند.<ref>«حسین امامینیا»، rasekhoon.net.</ref> درباره استادان او در آن مقاطع گزارشی در دست نیست. او سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امامخمینی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] حضور یافت. درباره سالهای دقیق حضور او در درسهای امامخمینی گزارشی در دست نیست، ولی او در سال ۱۳۴۰ش راهی عراق شد، بنابراین میتوان گفت که در دهه ۱۳۳۰ش در درسهای امامخمینی در [[مسجد محمدیه|مساجد محمدیه]] و [[مسجد سلماسی|سلماسی]] قم شرکت میکرده است. او همچنین از شاگردان علامه طباطبایی بود و میتوان احتمال داد که در درسهای [[فلسفه]] یا تفسیر ایشان شرکت میکرده است.<ref>قاسمی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> | ||
امامینیا در سال ۱۳۴۰ش به عراق رفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] تحصیلات خود را پی گرفت. در سالهای اقامت در نجف اشرف با سیدرضا بهاءالدینی آشنا شد و تا پایان عمر از محضر آن بزرگوار بهره برد. در سال ۱۳۴۴ش وقتی امامخمینی از ترکیه به عراق مهاجرت کرد، حسین امامینیا همراه با جمعی دیگر از طلاب علوم حوزوی حوزه علمیه نجف اشرف در تدارک استقبال پرشور از ایشان در شهرهای کاظمین، نجف و [[کربلا]] حضور یافت. پس از استقرار امامخمینی در نجف اشرف و آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) ایشان در [[مسجد شیخ انصاری]]، در آن درس شرکت کرد. همزمان از درسهای آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]]، [[سیدعبدالهادی شیرازی]] و [[سیدمصطفی خمینی]] بهره میبرد. در همان زمان با افرادی چون [[حسین راستیکاشانی|شیخ حسین راستی کاشانی]]، [[علیاکبر مشکینی|علیاکبر فیض مشکینی]]، شیخ محمدتقی بهلول گنابادی، شیخ رضا مدنی کاشانی، [[غلامرضا رضوانی|شیخ غلامرضا رضوانی]]، [[سیدعلی اندرزگو]] و... مصاحبت داشت. به علاوه به دلیل جو حاکم بر حوزه علمیه نجف، برخی از دروس مانند فلسفه و حکمت را بهطور مخفیانه نزد برخی از استادان مبرز آموخت. او نخستین بار، در اواخر عمر آیتالله سیدعبدالهادی شیرازی از آن مرجع بزرگوار، اجازه روایت و نقل حدیث گرفت. | امامینیا در سال ۱۳۴۰ش به عراق رفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] تحصیلات خود را پی گرفت. در سالهای اقامت در نجف اشرف با سیدرضا بهاءالدینی آشنا شد و تا پایان عمر از محضر آن بزرگوار بهره برد. در سال ۱۳۴۴ش وقتی امامخمینی از ترکیه به عراق مهاجرت کرد، حسین امامینیا همراه با جمعی دیگر از طلاب علوم حوزوی حوزه علمیه نجف اشرف در تدارک استقبال پرشور از ایشان در شهرهای کاظمین، نجف و [[کربلا]] حضور یافت. پس از استقرار امامخمینی در نجف اشرف و آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) ایشان در [[مسجد شیخ انصاری]]، در آن درس شرکت کرد. همزمان از درسهای آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]]، [[سیدعبدالهادی شیرازی]] و [[سیدمصطفی خمینی]] بهره میبرد. در همان زمان با افرادی چون [[حسین راستیکاشانی|شیخ حسین راستی کاشانی]]، [[علیاکبر مشکینی|علیاکبر فیض مشکینی]]، شیخ محمدتقی بهلول گنابادی، شیخ رضا مدنی کاشانی، [[غلامرضا رضوانی|شیخ غلامرضا رضوانی]]، [[سیدعلی اندرزگو]] و... مصاحبت داشت. به علاوه به دلیل جو حاکم بر حوزه علمیه نجف، برخی از دروس مانند فلسفه و حکمت را بهطور مخفیانه نزد برخی از استادان مبرز آموخت. او نخستین بار، در اواخر عمر آیتالله سیدعبدالهادی شیرازی از آن مرجع بزرگوار، اجازه روایت و نقل حدیث گرفت. | ||
== فعالیت مبارزاتی == | == فعالیت مبارزاتی == | ||
امامینیا در نجف اشرف در کنار تحصیل به مبارزه با حکومت پهلوی همسو با [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی امامخمینی]] میپرداخت و با نام مستعار امامیان فعالیت میکرد و [[امامخمینی]] مأموریتهای مختلفی به او محول میفرمود. مراقبت از طلاب جوان انقلابی که به دلیل ضعف بینش، خطر فروافتادن در دام [[مارکسیسم|کمونیسم]] و [[التقاط]] آنان را تهدید میکرد و نیز مباحثه علمی با برخی کمونیستها و افرادی که با تکیه بر منزلت پدر مبلغ کمونیسم شده بودند، از این مأموریتها بود. او ازجمله به مقابله فکری با علینقی منزوی فرزند شیخ آقابزرگ تهرانی، صاحب الذریعه میپرداخت و امامینیا فعالیتهای او را در نجف زیر نظر داشت و مدتی با وی مناظره و محاجه علمی داشت. امامینیا همچنین بارها به کشور ترکیه سفر کرد تا ضمن شناسایی علمای شیعه این کشور آنها را به مقاومت با کودتاچپان فراخواند. این سفر در زمانی انجام گرفته بود که نظامیان نگران از احیای دوباره فرهنگ اسلامی در ترکیه، قصد داشتند نوعی اسلام سکولار را بر این کشور اسلامی حاکم کنند. او با همین هدف به کشورهای جمهوری عربی سوریه، اردن هاشمی، عربستان سعودی، مصر و... نیز سفر کرد و گزارشی از وضعیت این کشورها را به امامخمینی انتقال داد. در این سفرها بهخصوص در سفرهایش به عربستان سعودی همراه با جمعی دیگر از طلاب، [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] را به این کشور برد تا در بین حجاج بلاد اسلامی پخش کنند. پلیس آل سعود آنان را شناسایی کرد و پس از یک تعقیب و گریز، فقط امامینیا توانست خود را به نجف برساند و ضمن ارائه گزارشی از وضعیت عربستان، اسارت همراه خویش را به امامخمینی اطلاع دهد <ref> | امامینیا در نجف اشرف در کنار تحصیل به مبارزه با حکومت پهلوی همسو با [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی امامخمینی]] میپرداخت و با نام مستعار امامیان فعالیت میکرد و [[امامخمینی]] مأموریتهای مختلفی به او محول میفرمود. مراقبت از طلاب جوان انقلابی که به دلیل ضعف بینش، خطر فروافتادن در دام [[مارکسیسم|کمونیسم]] و [[التقاط]] آنان را تهدید میکرد و نیز مباحثه علمی با برخی کمونیستها و افرادی که با تکیه بر منزلت پدر مبلغ کمونیسم شده بودند، از این مأموریتها بود. او ازجمله به مقابله فکری با علینقی منزوی فرزند شیخ آقابزرگ تهرانی، صاحب الذریعه میپرداخت و امامینیا فعالیتهای او را در نجف زیر نظر داشت و مدتی با وی مناظره و محاجه علمی داشت. امامینیا همچنین بارها به کشور ترکیه سفر کرد تا ضمن شناسایی علمای شیعه این کشور آنها را به مقاومت با کودتاچپان فراخواند. این سفر در زمانی انجام گرفته بود که نظامیان نگران از احیای دوباره فرهنگ اسلامی در ترکیه، قصد داشتند نوعی اسلام سکولار را بر این کشور اسلامی حاکم کنند. او با همین هدف به کشورهای جمهوری عربی سوریه، اردن هاشمی، عربستان سعودی، مصر و... نیز سفر کرد و گزارشی از وضعیت این کشورها را به امامخمینی انتقال داد. در این سفرها بهخصوص در سفرهایش به عربستان سعودی همراه با جمعی دیگر از طلاب، [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] را به این کشور برد تا در بین حجاج بلاد اسلامی پخش کنند. پلیس آل سعود آنان را شناسایی کرد و پس از یک تعقیب و گریز، فقط امامینیا توانست خود را به نجف برساند و ضمن ارائه گزارشی از وضعیت عربستان، اسارت همراه خویش را به امامخمینی اطلاع دهد.<ref>«حسین امامینیا»، rasekhoon.net.</ref> درباره دیگر فعالیتهای او اطلاعاتی به دست نیامد. او در سال ۱۳۶۵ از امامخمینی اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد.<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۳۱.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |