۲۱٬۲۱۷
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
سیدابوالحسن برقعی، مشهور به سیدمرتضی در ۱۲۸۲ش در شهر قم به دنیا آمد. پدرش سیدعیسی معروف به صدرالواعظین قمی، از وعاظ برجسته قم بود. سیدمرتضی برقعی خواندن و نوشتن را در مکتبخانههای قم آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه جانیخان قم پرداخت و مقدمات را نزد شیخ ابوالحسن فقیهی قمی، سدهی اصفهانی و میرزا محمدعلی ادیب تهرانی خواند <ref>(رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶).</ref> دروس سطح را هم نزد آیات میرزا ابوالفضل زاهدی، سیدعلیاکبر برقعی، سیدشهابالدین حسینی مرعشی نجفی <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲)</ref> و محمدعلی ادیب تهرانی فراگرفت و آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، شیخ محمدعلی حائری قمی و سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. او دروس فلسفی را نزد آیات محمدمهدی امامی مازندرانی، میرزا خلیل کمرهای و امامخمینی آموخت؛ <ref>(رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶)</ref> بنابراین میتوان گفت که تا سال ۱۳۲۸ ش از دروس فلسفی امامخمینی که در قم ادامه داشت، استفاده میکرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود (مردی و بیات، ۱۵۷). وی سپس به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه قم پرداخت <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲).</ref> | سیدابوالحسن برقعی، مشهور به سیدمرتضی در ۱۲۸۲ش در شهر قم به دنیا آمد. پدرش سیدعیسی معروف به صدرالواعظین قمی، از وعاظ برجسته قم بود. سیدمرتضی برقعی خواندن و نوشتن را در مکتبخانههای قم آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه جانیخان قم پرداخت و مقدمات را نزد شیخ ابوالحسن فقیهی قمی، سدهی اصفهانی و میرزا محمدعلی ادیب تهرانی خواند <ref>(رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶).</ref> دروس سطح را هم نزد آیات میرزا ابوالفضل زاهدی، سیدعلیاکبر برقعی، سیدشهابالدین حسینی مرعشی نجفی <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲)</ref> و محمدعلی ادیب تهرانی فراگرفت و آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، شیخ محمدعلی حائری قمی و سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. او دروس فلسفی را نزد آیات محمدمهدی امامی مازندرانی، میرزا خلیل کمرهای و امامخمینی آموخت؛ <ref>(رازی، ۱۳۳۲، ج ۲، ۱۴۵؛ شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۴۴؛ جواهرکلام، ۲۵ ـ ۲۶)</ref> بنابراین میتوان گفت که تا سال ۱۳۲۸ ش از دروس فلسفی امامخمینی که در قم ادامه داشت، استفاده میکرد. در درس تفسیر قرآن هم از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود (مردی و بیات، ۱۵۷). وی سپس به تدریس دروس سطح در حوزه علمیه قم پرداخت <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲).</ref> | ||
برقعی قمی از نوجوانی در مساجد قم سخنرانی میکرد و به دلیل مهارت در سخنوری، مورد توجه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت <ref>(امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳).</ref> او از همان سنین جوانی از محبوبیت زیادی در قم برخوردار بود و به نوشته ریحان یزدی، اهالی قم به او علاقه داشتند و در مجالس عمومی از گفتارهای او بهرهمند میشدند <ref>(ریحان یزدی، ۴۰۲).</ref> در سال ۱۳۳۹ ش به نام حوزه علمیه قم، تولد علیرضا پهلوی را به محمدرضاشاه تبریک گفت. وقتی خبر این مراسم با عکس و تفصیل در نشریات انتشار یافت، امامخمینی بهشدت به این عمل واکنش نشان داد و در پی آن برقعی قمی از این عمل ابراز پشیمانی کرد و تعهد داد که دیگر در هیچ مراسمی از طرف دربار شرکت نکند <ref>(امید اسلام، ۲۳۱ ـ ۲۳۳؛ روحانی، ج ۱، ۱۰۴ ـ ۱۰۵).</ref> وی در ۳ خرداد ۱۳۴۳ در قم از حکومت پهلوی انتقاد و از امامخمینی تجلیل کرد و از سرکوبی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بهعنوان عملی ننگین و غیرقابل جبران توسط حکومت پهلوی نام برد <ref>(قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۴۶).</ref> بر اساس گزارش ساواک، در سخنرانی دیگری که در ۵ خرداد ۱۳۴۳ در بیت امامخمینی در قم ایراد کرد، از شهدای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تجلیل و تأکید کرد خونهایی که در ۱۵ خرداد ریخته شد، هیچوقت از «لوح حق و حقیقت محو نمیشود» و سپس کسانی را که در آن روز جوانان را به گلوله بستند نفرین کرد و بر آنان لعنت فرستاد <ref>(همان، ۵۳؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۳۷۳-۳۷۴).</ref> او در اسفند ۱۳۴۳ ش نیز همراه با جمعی از علما و فضلای قمی حوزه علمیه قم در نامهای خطاب به امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، به تبعید امامخمینی اعتراض کرد و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۴۹ ـ ۱۵۰).</ref> | |||
برقعی قمی در سالهای نهضت امامخمینی در سخنرانیهایش در مجالس و مساجد قم، به بهانههای مختلف نام امامخمینی را ذکر میکرد. بهعنوان مثال در بحث از کتاب اصول کافی نوشته کُلینی، تأکید میکرد که کُلینی بر وزن «خُمینی» و با این بهانه، نام امامخمینی را مطرح میکرد. گفته شده است که امامخمینی پس از شنیدن سخنرانی وی، او را مورد تجلیل قرار داد و گفت: «هنوز هم کسی ذوقیات برقعی را ندارد» <ref>(مردی و بیات، ۱۶۲).</ref> در سال ۱۳۴۵ ش در مراسم ختم همسر دکتر محمد مصدق که از طرف آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی برگزار شده بود سخنرانی کرد و به تجلیل از دکتر مصدق پرداخت <ref>(حضرت آیتاللهالعظمی...، ج ۱، ۵۶۶).</ref> وی دهم اردیبهشت ۱۳۴۶ (اول محرم) در مسجد اعظم سخنرانی کرد <ref>(آیتالله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد، ج۱، ۳۸۱)</ref> و خرداد همان سال در سخنانی در قم، مردم را برای کمک به کشورهای اعراب که در جنگ با اسرائیل بودند فراخواند (همان،۴۱۰). همچنین در ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در بیت امامخمینی در قم سخنرانی و برای ایشان دعا کرد <ref>(حجتالاسلام حاج سیداحمد خمینی به روایت اسناد ساواک، ۱۰۲ ؛سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۲۲۳-۲۲۴).</ref> در همان سال توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. مدتی بعد آزاد و در منزل سیدمحمدرضا سعیدی در تهران مستقر شد و علمای مبارز تهران به دیدار او رفتند <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۶، ۱۱۵).</ref> او در سال ۱۳۴۷ ش به چاپ مطالب خلاف عفت عمومی در نشریه نگین واکنش نشان داد <ref>(همان، ج ۲، ۳۴۵)</ref> و در جریان جنگ اعراب و اسرائیل نیز در سخنرانیهایی به حمایت از مردم فلسطین پرداخت و شماره حسابی را به این منظور به مردم معرفی کرد <ref>(همان، ج ۲، ۲۶).</ref> در سال ۱۳۵۳ ش و در جریان دستگیری و اخراج طلاب علوم دینی در عراق نیز به سخنرانی علیه رژیم بعث عراق میپرداخت و از اقدامات آن رژیم علیه طلاب علوم حوزوی انتقاد میکرد <ref>(همان، ج ۳، ۸۶).</ref> | |||
برقعی در دوم آبان ۱۳۵۶ در مجلسی که توسط آیتالله سیدکاظم شریعتمداری به مناسبت رحلت مشکوک سیدمصطفی خمینی در مسجد اعظم قم تشکیل شده بود به سخنرانی پرداخت و از امامخمینی تجلیل کرد <ref>(سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۸، ۶۷؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ۹).</ref> در مجالس برگزار شده توسط آیات میرزا هاشم آملی و سیدصادق روحانی بهطور جداگانه و به مناسبت شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی در قم برگزار شده بود، به منبر رفت و به تجلیل از امامخمینی پرداخت <ref>(انقلاب اسلامی به...، ج ۱، ۳۰؛ امید اسلام، ۳۷۵ ـ ۳۷۷).</ref> در مجلسی دیگر در مسجد صفائیه قم سخنرانی کرد و ضمن سخنان خود چهار مرتبه از امامخمینی به عنوان مرجع بزرگ تقلید و مورد احترام ملت شیعه نام برد و شرکت کنندگان صلوات فرستادند (نوزده دی به روایت اسناد ساواک، ۱۳). برقعی در کنار تبلیغ، به تألیف آثار علمی هم میپرداخت و برخی از تألیفات او عبارت است از: کتابهای ۱ـ اسرار الصلوه، ۲ ـ تفسیر سورههای یس، ۳ ـ النجم، ۴ ـ الضحی ۵ ـ المعوذتین ۶ـ صحیفه الابرار ۷ ـ گنجینه اسرار ۸ ـ مخزن المصائب ۹ ـ معدن الابرار <ref>(شریف رازی، ۱۳۵۳، ۳۴۵؛ جواهرکلام، ۲۶).</ref> | |||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
سیدمرتضی برقعی در ۲۴ آذر ۱۳۶۶ هنگام عزیمت برای سخنرانی، براثر تصادف رانندگی از دنیا رفت و پیکرش در مقبره خاندان برقعی در قبرستان باغ بهشت به خاک سپرده شد <ref>(همان، ۲۶).</ref> | سیدمرتضی برقعی در ۲۴ آذر ۱۳۶۶ هنگام عزیمت برای سخنرانی، براثر تصادف رانندگی از دنیا رفت و پیکرش در مقبره خاندان برقعی در قبرستان باغ بهشت به خاک سپرده شد <ref>(همان، ۲۶).</ref> |