۲۴٬۹۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| نام کامل = جواد حجت همدانی | | نام کامل = جواد حجت همدانی | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
| تاریخ تولد = ۱۲۸۸ش | | تاریخ تولد = ۱۲۸۸ش | ||
| زادگاه = همدان، ایران | | زادگاه = همدان، ایران | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| شهر وفات = تهران، ایران | | شهر وفات = تهران، ایران | ||
| خویشاوندان سرشناس = [[محمود حجت همدانی]] (برادر) | | خویشاوندان سرشناس = [[محمود حجت همدانی]] (برادر) | ||
| استادان = [[امامخمینی]]، [[محمدعلی شاهآبادی]] | | استادان = [[امامخمینی]]، [[محمدعلی شاهآبادی]]، [[عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و سیدمحمد حجت کوهکمری | ||
| محل تحصیل = [[حوزه علمیه قم]]، دانشگاه تهران | | محل تحصیل = [[حوزه علمیه قم]]، دانشگاه تهران | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| تالیفات = اعتبارات شرع، احکام | | تالیفات = اعتبارات شرع، احکام خرد و قاعده ید در مالکیت | ||
| اجتماعی = تدریس در حوزه علمیه و دانشگاه تهران | | اجتماعی = تدریس در حوزه علمیه و دانشگاه تهران | ||
}} | }} | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== زادگاه و تحصیل == | == زادگاه و تحصیل == | ||
او در سال ۱۲۸۸ش در خانوادهای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش میرزا محمد مجتهد حجت همدانی و جدش میرزا محمدحسن همدانی از روحانیان برجسته همدان بودند. جواد حجت خواندن و نوشتن را در همدان آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در همدان خواند ولی درباره استادانش در همدان گزارشی در دست نیست. او در سال ۱۳۰۴-۱۳۰۵ش به توصیه امامخمینی که در آن سال به همدان رفته بود و میهمان میرزا محمد حجت همدانی بود، راهی قم شد.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۱)</ref> و در حوزه علمیه آنجا دروس سطح را نزد استادان آن حوزه تکمیل کرد. درباره تحصیلات او در دوره سطح و استادان او در آن مقطع در قم هم اطلاعاتی وجود ندارد. او پس از پایان دوره سطح، در درس منظومه امامخمینی که در مدرسه دارالشفا و با حضور جمعی بالغ بر ۴۰-۵۰ نفر تشکیل میشد، شرکت میکرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۶۹-۷۰.</ref> امامخمینی شرایط خاصی برای پذیرش شاگرد در آن درس داشت و به افرادی اجازه حضور در آن درس را میداد که فهمی مناسب از مسائل فقهی داشتند؛ بنابراین با استناد به حضور او در آن درس میتوان گفت که وی در آن مقطع شرایط لازم را برای ورود به آن درس پیدا کرده بود. درس منظومه امامخمینی مدتی بعد براثر پارهای مخالفتها تعطیل شد. محمود حجت میگوید که پس از تعطیلی درس منظومه امامخمینی، از آیتالله محمدعلی شاهآبادی درخواست کردند تا منظومه را برای آنان تدریس کند.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۲.</ref> او از حضور برادرش جواد حجت در آن درس سخن گفته است، ولی با استناد به همان خاطرات و همراه بودن این دو برادر در درسهای فلسفی امامخمینی، میتوان احتمال داد که جواد حجت نیز در درس منظومه آیتالله شاهآبادی شرکت میکرده است. سپس از امامخمینی درخواست کردند تا اسفار، باب نفس را تدریس کند و در پی آن پیشنهاد، امامخمینی تدریس اسفار اربعه (ملاصدرا) را آغاز کرد و آن دو برادر در آن درس شرکت داشتند.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۲.</ref> تعداد شاگردان آن درس در ابتدای شروع، پنج یا شش نفر بودند که دو برادر جواد و محمود حجت دو تن از شاگردان معدود آن درس به شمار میرفتند.<ref>سلسله موی دوست، ص۶۹.</ref> | او در سال ۱۲۸۸ش در خانوادهای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش میرزا محمد مجتهد حجت همدانی و جدش میرزا محمدحسن همدانی از روحانیان برجسته همدان بودند. جواد حجت خواندن و نوشتن را در همدان آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در همدان خواند ولی درباره استادانش در همدان گزارشی در دست نیست. او در سال ۱۳۰۴-۱۳۰۵ش به توصیه [[امامخمینی]] که در آن سال به همدان رفته بود و میهمان میرزا محمد حجت همدانی بود، راهی [[قم]] شد.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۱)</ref> و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آنجا]] دروس سطح را نزد استادان آن حوزه تکمیل کرد. درباره تحصیلات او در دوره سطح و استادان او در آن مقطع در قم هم اطلاعاتی وجود ندارد. او پس از پایان دوره سطح، در درس منظومه امامخمینی که در مدرسه دارالشفا و با حضور جمعی بالغ بر ۴۰-۵۰ نفر تشکیل میشد، شرکت میکرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۶۹-۷۰.</ref> امامخمینی شرایط خاصی برای پذیرش شاگرد در آن درس داشت و به افرادی اجازه حضور در آن درس را میداد که فهمی مناسب از مسائل فقهی داشتند؛ بنابراین با استناد به حضور او در آن درس میتوان گفت که وی در آن مقطع شرایط لازم را برای ورود به آن درس پیدا کرده بود. درس منظومه امامخمینی مدتی بعد براثر پارهای مخالفتها تعطیل شد. محمود حجت میگوید که پس از تعطیلی درس منظومه امامخمینی، از [[محمدعلی شاهآبادی|آیتالله محمدعلی شاهآبادی]] درخواست کردند تا منظومه را برای آنان تدریس کند.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۲.</ref> او از حضور برادرش جواد حجت در آن درس سخن گفته است، ولی با استناد به همان خاطرات و همراه بودن این دو برادر در درسهای فلسفی امامخمینی، میتوان احتمال داد که جواد حجت نیز در درس منظومه آیتالله شاهآبادی شرکت میکرده است. سپس از امامخمینی درخواست کردند تا اسفار، باب نفس را تدریس کند و در پی آن پیشنهاد، امامخمینی تدریس اسفار اربعه (ملاصدرا) را آغاز کرد و آن دو برادر در آن درس شرکت داشتند.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۲.</ref> تعداد شاگردان آن درس در ابتدای شروع، پنج یا شش نفر بودند که دو برادر جواد و محمود حجت دو تن از شاگردان معدود آن درس به شمار میرفتند.<ref>سلسله موی دوست، ص۶۹.</ref> | ||
امامخمینی از جواد حجت و برادرش محمود بهعنوان دو تن از شاگردان مستعد خویش نام میبرد و درباره آنان میگوید: «در سابق که درس اخلاق و معقول میدادم، در بین شاگردان دو برادر از اهالی همدان بودند که بسیار مستعد و هوشمند و از ذکاوت سطح بالایی برخوردار بودند و مطالب عقلانی بهخصوص | امامخمینی از جواد حجت و برادرش [[محمود حجت همدانی|محمود]] بهعنوان دو تن از شاگردان مستعد خویش نام میبرد و درباره آنان میگوید: «در سابق که درس اخلاق و معقول میدادم، در بین شاگردان دو برادر از اهالی همدان بودند که بسیار مستعد و هوشمند و از ذکاوت سطح بالایی برخوردار بودند و مطالب عقلانی بهخصوص حکمت متعالیه ملاصدرا را بسیار خوب میفهمیدند». میرزا جواد حجت همدانی پس از سالها تحصیل نزد امامخمینی، از ایشان اجازهنامهای خواست و امامخمینی اجازهنامهای خطاب به او صادر کرد که با استناد به [[صحیفه نور|صحیفه امامخمینی]]، میتوان گفت نخستین اجازهنامه صادرشده توسط ایشان برای شاگردان درسهای عقلی خویش بوده است. امامخمینی دراینباره میفرمایند: <blockquote>«بسیاری مطالب موعظهآمیز و نصایح اخلاقی و عرفانی در آن اجازهنامه نوشتم و یک اجازهای دادم که اینها در علم معقول خوب هستند و به مرتبه قابل توجهی رسیدهاند».<ref>امام به روایت دانشوران، ص۳۴-۳۵.</ref> </blockquote>همین تعابیر نشان میدهد که او همراه با برادرش از شاگردان خاص امامخمینی بودهاند. امامخمینی در آن اجازهنامه پس از بیان تعابیری عرفانی و مواعظ اخلاقی آورده بود: <blockquote>«این وصیتی است به نفْس سنگدل تاریک بیکارۀ خویش و وصیتی است به دوست موفقم، صاحب خِردی با بینشی درخشان در علوم ظاهری و باطنی و نظری دقیق در معارف الهی، دانشمند خردمندِ نکتهسنج روحانی «آقا میرزا جواد همدانی» که خداوندش به نهایت آمال برساند. من، به جان دوست قسم، با آنکه از اهل علم و طلاب آن نیستم، از مهمات اصول فلسفه متعالیه الهی هر آنچه نزد خویش داشتم و بعضی از آنچه از اساتید بزرگوار ـ خداوند سایۀ ایشان را مستدام گرداند ـ و کتب ارباب معرفت و صاحبدلان ـ رضواناللّه علیهم ـ فراگرفته بودم بر وی عرضه کردم و او به حمد خداوند متعال به مرتبه علم و عرفان رسیده، مسلک عقل و ایمان را پیمود، در حالی که خود نیز ـ سلّمه اللّه ـ دارای قریحه و سرّی لطیف و قلبی پاک و طینت سلیم و فکری نیکوست که لباس علم و راستی بر تن کرده و توکل همه بر خداست در مبدأ و معاد». آنگاه به او سفارش کرده است: «بپرهیز و بر حذر باش ـ ای برادر روحانی و دوست عقلانی ـ از این اشباح مدعی تمدن و تجدد که آنان ستوری رمیده و گرگهایی درنده و شیاطینی انساننما هستند که از حیوان گمراهتر و از شیطان پستترند و قسم به جان حقیقت که میان آنان و تمدن آنچنان فاصله دوری است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گریزد و چون به غرب روی آورند تمدن به شرق برود و همانند تو که از شیر میگریزی تمدن از ایشان در فرار است که ضرر ایشان بر بنیآدم از آدمخوارگان بیش است؛ و درخواست و وصیتم را تکرار میکنم که مرا نزد خدای بلند مرتبه خویش به نیکی یاد کنی: رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النّارِ [پروردگارا در دنیا به ما حسنه و در آخرت حسنه عطایمان کن و از عذاب آتش نگاهماندار] و ما را از آمدوشد با فرومایگان شرور برکنار دار، به حق محمد و آله الأطهار ـ صلوات اللّه علیهم».<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴-۱۲.</ref></blockquote>جواد حجت درس خارج فقه و اصول را هم نزد آیات [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] و سیدمحمد حجت کوهکمری خواند و پس از مدتی به سبب تنگی معیشت، تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] را رها کرد و از کسوت [[روحانیت]] نیز درآمد و آنگاه در وزارت عدلیه (دادگستری) مشغول به فعالیت شد.<ref>فراتی، mobahesat.ir/date.</ref> | ||
«بسیاری مطالب موعظهآمیز و نصایح اخلاقی و عرفانی در آن اجازهنامه نوشتم و یک اجازهای دادم که اینها در علم معقول خوب هستند و به مرتبه قابل توجهی رسیدهاند».<ref>امام به روایت دانشوران، ص۳۴-۳۵.</ref> | |||
همین تعابیر نشان میدهد که او همراه با برادرش از شاگردان خاص امامخمینی بودهاند. امامخمینی در آن اجازهنامه پس از بیان تعابیری عرفانی و مواعظ اخلاقی آورده بود: «این وصیتی است به نفْس سنگدل تاریک بیکارۀ خویش و وصیتی است به دوست موفقم، صاحب خِردی با بینشی درخشان در علوم ظاهری و باطنی و نظری دقیق در معارف الهی، دانشمند خردمندِ نکتهسنج روحانی «آقا میرزا جواد همدانی» که خداوندش به نهایت آمال برساند. من، به جان دوست قسم، با آنکه از اهل علم و طلاب آن نیستم، از مهمات اصول فلسفه متعالیه الهی هر آنچه نزد خویش داشتم و بعضی از آنچه از اساتید بزرگوار ـ خداوند سایۀ ایشان را مستدام گرداند ـ و کتب ارباب معرفت و صاحبدلان ـ رضواناللّه علیهم ـ فراگرفته بودم بر وی عرضه کردم و او به حمد خداوند متعال به مرتبه علم و عرفان رسیده، مسلک عقل و ایمان را پیمود، در حالی که خود نیز ـ سلّمه اللّه ـ دارای قریحه و سرّی لطیف و قلبی پاک و طینت سلیم و فکری نیکوست که لباس علم و راستی بر تن کرده و توکل همه بر خداست در مبدأ و معاد». آنگاه به او سفارش کرده است: «بپرهیز و بر حذر باش ـ ای برادر روحانی و دوست عقلانی ـ از این اشباح مدعی تمدن و تجدد که آنان ستوری رمیده و گرگهایی درنده و شیاطینی انساننما هستند که از حیوان گمراهتر و از شیطان پستترند و قسم به جان حقیقت که میان آنان و تمدن آنچنان فاصله دوری است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گریزد و چون به غرب روی آورند تمدن به شرق برود و همانند تو که از شیر میگریزی تمدن از ایشان در فرار است که ضرر ایشان بر بنیآدم از آدمخوارگان بیش است؛ و درخواست و وصیتم را تکرار میکنم که مرا نزد خدای بلند مرتبه خویش به نیکی یاد کنی: رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النّارِ [پروردگارا در دنیا به ما حسنه و در آخرت حسنه عطایمان کن و از عذاب آتش نگاهماندار] و ما را از آمدوشد با فرومایگان شرور برکنار دار، به حق محمد و آله الأطهار ـ صلوات اللّه علیهم».<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴-۱۲.</ref> | |||
جواد حجت | == تحصیلات دانشگاهی == | ||
جواد حجت در تهران در جلساتی که با حضور برخی از بزرگان و عالمان در خانه سیدمحمود مشکوه برگزار میشد، شرکت میکرد. در آن جلسه بحث های فقهی مطرح میشد.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر سیدعلی موسوی بهبهانی، ص۱۱.</ref> او سپس تحصیلات دانشگاهی را پی گرفت و وارد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۲۶ش موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته علوم معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) گردید. آنگاه تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع دکتری ادامه داد و در سال ۱۳۴۱ش با درجه بسیار خوب، مدرک دکترای خود را از دانشگاه تهران در رشته الهیات دریافت نمود. | |||
== تألیفات == | |||
رساله دکترای او قاعده ید در مالکیت بود که مورد توجه ویژه استادان دانشکده الهیات قرار گرفت و بنابر تصمیم و پیشنهاد هیئت رسیدگی و تأیید کمیسیون فنی و تصویب انجمن کل انتشارات دانشگاه، پس از انجام تشریفات مقرره به چاپ رسید. از او تألیفات دیگری از قبیل اعتبارات شرع.<ref>مشار، ج۱، ص۴۰۹)</ref> و احکام خرد منتشر شده است. | |||
== وفات == | |||
حجت همدانی در سال ۱۳۶۵ش از دنیا رفت.<ref>مشار، ج۱، ص۱۷۴.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |