confirmed، templateeditor
۳۰۶
ویرایش
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
===دستگیری امامخمینی=== | ===دستگیری امامخمینی=== | ||
در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وقتی خبر دستگیری امامخمینی به شیراز رسید، علمای شیراز ازجمله آیات [[سیدعبدالحسین دستغیب]] و [[بهاءالدین محلاتی]] با اعلامیهای بازاریان را به بستن بازار در اعتراض به اقدام رژیم ترغیب کردند و وی از طرف علمای مزبور مأمور ابلاغ پیام علما به بازاریان شد. در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ در حالی که در بازار پیام علما را به بازاریان میرساند و آنان را به بستن مغازهها تشویق میکرد، توسط مأمورین رژیم در مدرسه باباخان که محل توزیع اعلامیهها بود دستگیر شد. وی ابتدا در زندان شهربانی و سپس در زندان [[ارگ کریمخان|ارگ کریمخانی]] محبوس شد و مورد شکنجه قرار گرفت تا اینکه پس از دو ماه حبس آزاد شد <ref>خاطرات ۱۵ خرداد... شیراز، دفتر اول، | در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وقتی خبر دستگیری امامخمینی به شیراز رسید، علمای شیراز ازجمله آیات [[سیدعبدالحسین دستغیب]] و [[بهاءالدین محلاتی]] با اعلامیهای بازاریان را به بستن بازار در اعتراض به اقدام رژیم ترغیب کردند و وی از طرف علمای مزبور مأمور ابلاغ پیام علما به بازاریان شد. در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ در حالی که در بازار پیام علما را به بازاریان میرساند و آنان را به بستن مغازهها تشویق میکرد، توسط مأمورین رژیم در مدرسه باباخان که محل توزیع اعلامیهها بود دستگیر شد. وی ابتدا در زندان شهربانی و سپس در زندان [[ارگ کریمخان|ارگ کریمخانی]] محبوس شد و مورد شکنجه قرار گرفت تا اینکه پس از دو ماه حبس آزاد شد <ref>خاطرات ۱۵ خرداد... شیراز، دفتر اول، ص۱۳۵ ـ ۱۳۶.</ref>. | ||
در اسفند ۱۳۴۳ ش و پس از تبعید امامخمینی (ره) به خارج از کشور، همراه با جمعی از علما و فضلای شیرازی حوزه علمیه قم چون [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و... در نامهای خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر وقت، به تبعید امامخمینی (ره) اعتراض کردند و آن را بر خلاف نص صریح قانون اساسی دانستند و خواستار آزادی معظمله از تبعید و بازگرداندن ایشان به کشور و همچنین آزادی دیگر زندانیان سیاسی دربند رژیم شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، | در اسفند ۱۳۴۳ ش و پس از تبعید امامخمینی (ره) به خارج از کشور، همراه با جمعی از علما و فضلای شیرازی حوزه علمیه قم چون [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و... در نامهای خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر وقت، به تبعید امامخمینی (ره) اعتراض کردند و آن را بر خلاف نص صریح قانون اساسی دانستند و خواستار آزادی معظمله از تبعید و بازگرداندن ایشان به کشور و همچنین آزادی دیگر زندانیان سیاسی دربند رژیم شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷ و نیز روحانی، ج۱، ص۸۰۴.</ref>. با انتقال امامخمینی (ره) به [[نجف|نجف اشرف]] نیز همراه با روحانیت مبارز سراسر کشور با ارسال نامهای به معظمله ضمن اعتراض به تبعید معظمله، از حضور ایشان در نجف اشرف اظهار مسرت کرد <ref>خسروشاهی، ج۳، ص۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲ ـ ۳۶۹.</ref>. | ||
سیدعبدالله زبرجد به سبب این فعالیتها چندین بار توسط شهربانی و [[ساواک]] احضار شد و مورد اعتراض و تذکر قرار گرفت <ref>آیتالله حاج شیخ...، | سیدعبدالله زبرجد به سبب این فعالیتها چندین بار توسط شهربانی و [[ساواک]] احضار شد و مورد اعتراض و تذکر قرار گرفت <ref>آیتالله حاج شیخ...، ج۲، ص۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۸۲.</ref>. | ||
===تدریس در مدرسه آقاباباخان=== | ===تدریس در مدرسه آقاباباخان=== | ||
[[پرونده:مدرسه آقامحمدخان - Copy.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:مدرسه آقامحمدخان - Copy.jpg|بندانگشتی]] | ||
او در ۱۳۴۵ ش به تدریس در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت. زبرجد که در همان سال با صبیه دستغیب ازدواج کرده بود، همراه با ایشان مدرسه مزبور را توسعه داد و آنجا را به پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی تبدیل کرد <ref>«شهید دستغیب از...»، | او در ۱۳۴۵ ش به تدریس در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت. زبرجد که در همان سال با صبیه دستغیب ازدواج کرده بود، همراه با ایشان مدرسه مزبور را توسعه داد و آنجا را به پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی تبدیل کرد <ref>«شهید دستغیب از...»، ص۳۰-۳۱.</ref>. او در ۲۹ فروردین ۱۳۴۶ از امامخمینی اجازهای درباره دریافت وجوهات شرعیه دریافت کرد <ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۶۳.</ref> و مسئولیت توزیع شهریه در مدرسه آقاباباخان شیراز را بر عهده گرفت <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۴۵۱.</ref>. وی در سال ۱۳۵۰ ش همراه با برخی دیگر از روحانیان شیراز، با انتصاب برخی از روحانیان توسط [[اوقاف]] به مدیریت مدارس دینی شیراز مخالف بود و بهخصوص با انتصاب مدیر مدرسه علمیه آقا بابا خان شیراز مخالفت میکرد و طلاب را به مخالفت با نماینده انتصابی سازمان اوقاف تشویق میکرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۴۵۱.</ref>. ساواک در گزارشی دراینباره اعلام کرد: «سیدعبدالله زبرجد و چند نفر طلبه دیگر بهطور غیرمحسوس مزاحمتهایی برای روحانیان وابسته اوقاف که اصطلاحاً «مروجین مذهبی» نامیده میشدند و سایر روحانیون طرفدار دولت ایجاد مینموده است» <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۹۲.</ref> و در گزارشی دیگر از او بهعنوان یکی از روحانیان «ناراحتتر و مؤثرتر» <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۰۷.</ref> و از افراد «مخالف و افراطی» <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۷۴.</ref> در مدرسه آقاباباخان نام برد و خواستار احضار او به ساواک <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> و تذکر به او شد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۰۸.</ref>. | ||
زبرجد همچنین در دعوت برخی از روحانیان مبارز به آن مدرسه نقش داشت که از آن جمله میتوان به دعوت | زبرجد همچنین در دعوت برخی از روحانیان مبارز به آن مدرسه نقش داشت که از آن جمله میتوان به دعوت از [[بهاءالدین محلاتی|آیتالله بهاءالدین محلاتی]] در جشنهای مذهبی اشاره کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۳۱.</ref>. پس از دستگیری و تبعید مجدالدین محلاتی ـ فرزند آیتالله بهاءالدین محلاتی ـ که با هدف فشار بر آیتالله محلاتی صورت گرفته بود، همراه با روحانیان شیراز در خانه او حضور یافت و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۶۴.</ref>. بر اساس اسناد ساواک، او همراه با تنی چند از روحانیان شیراز پس از دستگیری [[سیدعبدالحسین دستغیب|دستغیب]]، با آیتالله محلاتی دیدار کردند. آیتالله محلاتی در آن دیدار صدور حکم جهاد را عملی ندانست <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۷۷.</ref> و همین گزارش نشان میدهد که آنان چنان خواستهای را از آیتالله محلاتی داشتند. | ||
===جشن هنر شیراز=== | ===جشن هنر شیراز=== | ||
او در مرداد آن سال و در آستانه برگزاری جشن هنر شیراز، در نامهای به [[جمشید آموزگار]] نخستوزیر وقت و نصر اصفهانی، وزیر کشور وقت، با عنوان «تذکر علمای فارس به دولت وقت»، با اشاره به «افتضاح» پیشآمده در جشن هنر سال ۱۳۵۶ ش و انعکاس آن در نشریات و محافل عمومی، خواستار عدم برپایی آن جشن شدند <ref> | او در مرداد آن سال و در آستانه برگزاری جشن هنر شیراز، در نامهای به [[جمشید آموزگار]] نخستوزیر وقت و نصر اصفهانی، وزیر کشور وقت، با عنوان «تذکر علمای فارس به دولت وقت»، با اشاره به «افتضاح» پیشآمده در جشن هنر سال ۱۳۵۶ ش و انعکاس آن در نشریات و محافل عمومی، خواستار عدم برپایی آن جشن شدند <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۸۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۵۵-۵۵۶.</ref>. | ||
===استیضاح دولت وقت=== | ===استیضاح دولت وقت=== | ||
وی در ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیهای در قالب جامعه روحانیت شیراز، ادامه تبعید آیات [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|عبدالرحیم ربانی]]، [[سیدمحمدرضا اصفهانی جهرمی]]، [[سیدمحمدعلی دستغیب|سیدمحمدعلی]] و [[سیدعلیاصغر دستغیب]] و سایر زندانیان را محکوم کردند و خواستار آزادی آنان از تبعید و زندان شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، | وی در ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیهای در قالب جامعه روحانیت شیراز، ادامه تبعید آیات [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|عبدالرحیم ربانی]]، [[سیدمحمدرضا اصفهانی جهرمی]]، [[سیدمحمدعلی دستغیب|سیدمحمدعلی]] و [[سیدعلیاصغر دستغیب]] و سایر زندانیان را محکوم کردند و خواستار آزادی آنان از تبعید و زندان شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۱۸.</ref>. | ||
او در پی حمله مأموران رژیم به تظاهرات مردم در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ ش در شیراز ـ برابر با ۵ رمضان ـ و در اعتراض به آن اقدام رژیم، همراه با جمعی از علمای شیراز، ضمن محکومیت آن اقدام رژیم، ۲۱ مرداد ۱۳۵۷ را در آن شهر عزای عمومی اعلام کردند <ref> | او در پی حمله مأموران رژیم به تظاهرات مردم در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ ش در شیراز ـ برابر با ۵ رمضان ـ و در اعتراض به آن اقدام رژیم، همراه با جمعی از علمای شیراز، ضمن محکومیت آن اقدام رژیم، ۲۱ مرداد ۱۳۵۷ را در آن شهر عزای عمومی اعلام کردند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۸.</ref>. آنگاه همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیهای خطاب به مردم و با عنوان «استیضاح از رژیم غیرقانونی ایران»، حمله مأموران رژیم به [[مسجد نو]] شیراز و سرکوب تظاهرات مردم را محکوم و دولت وقت را استیضاح کردند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۹؛ آیتالله حاج شیخ...، ج۲، ص۳۹۱.</ref>. | ||
ساواک در گزارشی، سیدعبدالله زبرجد را یکی از محرکان علمای شیراز ازجمله آیتالله محلاتی برای صدور اعلامیه علیه حکومت پهلوی نام برد <ref> | ساواک در گزارشی، سیدعبدالله زبرجد را یکی از محرکان علمای شیراز ازجمله آیتالله محلاتی برای صدور اعلامیه علیه حکومت پهلوی نام برد <ref>آیتالله حاج شیخ...، ج۲، ص۴۲۷.</ref>. به همین سبب خواستار دستگیری ۲۹ نفر از روحانیان ازجمله زبرجد شد، ولی ساواک شیراز در نامهای به اداره کل سوم ساواک، خواستار خودداری از دستگیری آیتالله دستغیب و او شد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۶۵.</ref>. او در آن روزها در جلسات روحانیان مبارز شیراز برای اتخاذ تصمیمی مشترک شرکت میکرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۸۸.</ref> و در اغلب راهپیماییها و تظاهرات مردم شیراز، شرکت داشت <ref>«شهید دستغیب از...»، ص۳۰-۳۱؛ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۹۶.</ref>. | ||
==فعالیتهای پس از انقلاب== | ==فعالیتهای پس از انقلاب== | ||
سیدعبدالله زبرجد پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت حوزه علمیه محمودیه و تولیت آستانه امامزاده سیدعلاءالدین حسین (برادر حضرت شاهچراغ) را عهدهدار بود و به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غنی شیراز میپرداخت <ref>آیتالله حاج شیخ...، | سیدعبدالله زبرجد پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت حوزه علمیه محمودیه و تولیت آستانه امامزاده سیدعلاءالدین حسین (برادر حضرت شاهچراغ) را عهدهدار بود و به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غنی شیراز میپرداخت <ref>آیتالله حاج شیخ...، ج۲، ص۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۸۲.</ref>. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
سیدعبدالله زبرجد در بهمن ۱۳۹۱ در شیراز درگذشت و پیکرش در حرم [[سیدعلاءالدین حسین]] به خاک سپرده شد <ref>«آیتالله زبرجد درگذشت»، | سیدعبدالله زبرجد در بهمن ۱۳۹۱ در شیراز درگذشت و پیکرش در حرم [[سیدعلاءالدین حسین]] به خاک سپرده شد <ref>«آیتالله زبرجد درگذشت»، ص۱۱.</ref>. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* آیتالله حاج شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، | * آیتالله حاج شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی. | ||
* «آیتالله زبرجد درگذشت» (۱۳۹۱)، دوهفتهنامه افق حوزه، سال یازدهم، شماره ۳۵۷، ۲۵ بهمن. | * «آیتالله زبرجد درگذشت» (۱۳۹۱)، دوهفتهنامه افق حوزه، سال یازدهم، شماره ۳۵۷، ۲۵ بهمن. | ||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، | * اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* پایگاه اطلاعرسانی حوزه، «آیتالله زبرجد درگذشت»، hawzah.net و hawzahnews.com. | * پایگاه اطلاعرسانی حوزه، «آیتالله زبرجد درگذشت»، hawzah.net و hawzahnews.com. | ||
* پایگاه اطلاعرسانی شبستان، «آیتالله زبرجد درگذشت»، www.shabestan.ir . | * پایگاه اطلاعرسانی شبستان، «آیتالله زبرجد درگذشت»، www.shabestan.ir . | ||
* خبرگزاری بینالمللی قرآنی، «آیتالله زبرجد به لقاءالله پیوست»، www.iqna.ir. | * خبرگزاری بینالمللی قرآنی، «آیتالله زبرجد به لقاءالله پیوست»، www.iqna.ir. | ||
* خاطرات قیام ۱۵ خرداد شیراز (۱۳۷۳)، دفتر اول به کوشش جلیل عرفان¬منش، تهران، حوزه¬ هنری سازمان تبلیغات اسلامی. | * خاطرات قیام ۱۵ خرداد شیراز (۱۳۷۳)، دفتر اول به کوشش جلیل عرفان¬منش، تهران، حوزه¬ هنری سازمان تبلیغات اسلامی. | ||
* خسروشاهی، سید هادی (۱۳۹۰)، اسناد نهضت اسلامی، | * خسروشاهی، سید هادی (۱۳۹۰)، اسناد نهضت اسلامی، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* «شهید دستغیب از نگاه یاران در گفتوشنود با آیتالله سیدعبدالله زبرجد: عمل ایشان همه را به تقوی وامیداشت» (۱۳۸۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۵۳-۵۴، فروردین و اردیبهشت. | * «شهید دستغیب از نگاه یاران در گفتوشنود با آیتالله سیدعبدالله زبرجد: عمل ایشان همه را به تقوی وامیداشت» (۱۳۸۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۵۳-۵۴، فروردین و اردیبهشت. | ||
* سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۶)، | * سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۵، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد (۱۳۹۳)، ج ۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | * سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد (۱۳۹۳)، ج ۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، | * صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب دهم: نفس مطمئنه، آیتالله شهید عبدالحسین دستغیب (۱۳۷۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | * یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب دهم: نفس مطمئنه، آیتالله شهید عبدالحسین دستغیب (۱۳۷۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | ||