سیدمحمدباقر ابطحی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
سیدمحمدباقر ابطحی در ۱۳۳۰ ش به عراق رفت <ref>(همان، ۱۲۲)</ref> و در حوزه علمیه نجف اشرف مدت کوتاهی از درس خارج فقه آیات سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی و سیدابوالقاسم موسوی خویی بهره‌مند شد، ولی به علت گرمای طاقت‌فرسای نجف مجبور شد به کشور بازگردد و در حوزه علمیه قم به تکمیل تحصیلات بپردازد <ref>(همان، ۱۲۳-۱۲۴؛ رازی، ج ۲، ۵۷).</ref> او پس از تکمیل تحصیلات، به تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم پرداخت (امیری سوادکوهی، ۱۳۰). از ۱۳۳۳ ش به دستور آیت‌الله بروجردی و با وکالت تامه ایشان <ref>(همان، ۳۶۹ و ۱۲۷)</ref> برای مبارزه با بهاییان و متصوفه، به شهرهای آباده و اقلید در استان فارس سفر می‌کرد <ref>(همان، ۳۳۶ و ۸۳).</ref> به نظر می‌رسد حضور او در آن مناطق متناوب نبود و منحصر به ایام تعطیلی حوزه علمیه قم بود، چراکه در خاطراتش از استمرار در تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم سخن گفته است. حضور پررنگ بهاییان و متصوفه در مناطق مزبور و ضرورت مبارزه علیه آنان باعث شد به سبب تداوم فعالیت‌های تبلیغی و سختی‌های ناشی از آن، تدریس دروس خارج فقه و اصول را در حوزه علمیه قم تعطیل کند و به‌ویژه در دهه ۱۳۵۰ ش، همه تلاش خود را به مبارزه با فرقه بهاییت در آن منطقه مصروف کند <ref>(همان، ۱۳۰).</ref>
سیدمحمدباقر ابطحی در ۱۳۳۰ ش به عراق رفت <ref>(همان، ۱۲۲)</ref> و در حوزه علمیه نجف اشرف مدت کوتاهی از درس خارج فقه آیات سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی و سیدابوالقاسم موسوی خویی بهره‌مند شد، ولی به علت گرمای طاقت‌فرسای نجف مجبور شد به کشور بازگردد و در حوزه علمیه قم به تکمیل تحصیلات بپردازد <ref>(همان، ۱۲۳-۱۲۴؛ رازی، ج ۲، ۵۷).</ref> او پس از تکمیل تحصیلات، به تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم پرداخت (امیری سوادکوهی، ۱۳۰). از ۱۳۳۳ ش به دستور آیت‌الله بروجردی و با وکالت تامه ایشان <ref>(همان، ۳۶۹ و ۱۲۷)</ref> برای مبارزه با بهاییان و متصوفه، به شهرهای آباده و اقلید در استان فارس سفر می‌کرد <ref>(همان، ۳۳۶ و ۸۳).</ref> به نظر می‌رسد حضور او در آن مناطق متناوب نبود و منحصر به ایام تعطیلی حوزه علمیه قم بود، چراکه در خاطراتش از استمرار در تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم سخن گفته است. حضور پررنگ بهاییان و متصوفه در مناطق مزبور و ضرورت مبارزه علیه آنان باعث شد به سبب تداوم فعالیت‌های تبلیغی و سختی‌های ناشی از آن، تدریس دروس خارج فقه و اصول را در حوزه علمیه قم تعطیل کند و به‌ویژه در دهه ۱۳۵۰ ش، همه تلاش خود را به مبارزه با فرقه بهاییت در آن منطقه مصروف کند <ref>(همان، ۱۳۰).</ref>


ابطحی اصفهانی در خرداد ۱۳۴۲ در نجف اشرف بود و پس از اطلاع از دستگیری امام‌خمینی، همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی به بیت آیات سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی و سیدمحمود شاهرودی رفت و خواستار اعتراض به دستگیری امام‌خمینی شد <ref>(همان، ۴۲۹-۴۳۰).</ref> پس از بازگشت به کشور، در ۸ مهر ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علما، مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، با صدور اعلامیه‌ها یا ارسال نامه‌هایی به نهادهای مسئول، خواستار آزادی و بازگرداندن امام‌خمینی از تبعید می‌شد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۴-۱۰۶، ۱۳۰، ۱۳۶-۱۳۸)</ref> و در مقاطع مختلف از امام‌خمینی حمایت می‌کرد <ref>(آیت‌الله‌العظمی سید...، ۲۶۵-۲۶۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۶۸ و ۱۷۲-۱۷۴؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد شهربانی، ج ۳، ۲۸۱- ۲۸۵؛ روحانی، ج ۱، ۸۷۶-۸۷۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۷۸- ۱۷۳).</ref> او در ماه‌های محرم و صفر ۱۳۴۴ ش ممنوع‌المنبر شد. ساواک تأکید کرد او و جمعی از روحانیان که از طرفداران امام‌خمینی بودند، در صورتی مجاز به ایراد سخنرانی خواهند شد که متعهد شوند مطلبی علیه حکومت پهلوی ایراد نکنند <ref>(سلیمی، ۳۱۵).</ref> ابطحی در فروردین ۱۳۴۵ ش و پس از بازداشت جمعی از روحانیون ازجمله آیات عبدالرحیم ربانی شیرازی، احمد آذری قمی، حسینعلی منتظری و... همراه با روحانیان حوزه علمیه قم با ارسال تلگرافی به آنان، ضمن محکومیت آن اقدام رژیم، نگرانی خود از بازداشت آنان اعلام کرد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۹۹-۲۰۰).</ref>
ابطحی اصفهانی در خرداد ۱۳۴۲ در نجف اشرف بود و پس از اطلاع از دستگیری امام‌خمینی، همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی به بیت آیات سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی و سیدمحمود شاهرودی رفت و خواستار اعتراض به دستگیری امام‌خمینی شد <ref>(همان، ۴۲۹-۴۳۰).</ref> پس از بازگشت به کشور، در ۸ مهر ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علما، مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، با صدور اعلامیه‌ها یا ارسال نامه‌هایی به نهادهای مسئول، خواستار آزادی و بازگرداندن امام‌خمینی از تبعید می‌شد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۴-۱۰۶، ۱۳۰، ۱۳۶-۱۳۸)</ref> و در مقاطع مختلف از امام‌خمینی حمایت می‌کرد <ref>(آیت‌الله‌العظمی سید...، ۲۶۵-۲۶۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۶۸ و ۱۷۲-۱۷۴؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد شهربانی، ج ۳، ۲۸۱- ۲۸۵؛ روحانی، ج ۱، ۸۷۶-۸۷۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۷۸- ۱۷۳).</ref> او در ماه‌های محرم و صفر ۱۳۴۴ ش ممنوع‌المنبر شد. ساواک تأکید کرد او و جمعی از روحانیان که از طرفداران امام‌خمینی بودند، در صورتی مجاز به ایراد سخنرانی خواهند شد که متعهد شوند مطلبی علیه حکومت پهلوی ایراد نکنند <ref>(سلیمی، ۳۱۵).</ref> ابطحی در فروردین ۱۳۴۵ ش و پس از بازداشت جمعی از روحانیون ازجمله آیات عبدالرحیم ربانی شیرازی، احمد آذری قمی، حسینعلی منتظری و... همراه با روحانیان حوزه علمیه قم با ارسال تلگرافی به آنان، ضمن محکومیت آن اقدام رژیم، نگرانی خود از بازداشت آنان اعلام کرد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۹۹-۲۰۰).</ref>


او در ۱۳۴۹ ش و پس از رحلت آیت‌الله حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی، رحلت آن مرجع را تسلیت گفت که به‌منزله تأیید مرجعیت تامه امام‌خمینی بود <ref>(همان، ۲۲۲).</ref> پس از آن هم به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در پی درگذشت سیدمصطفی خمینی (اول آبان ۱۳۵۶)، همراه با جمعی از علما و مدرسان قم با ارسال تلگرافی به امام‌خمینی، مصیبت فوق را به ایشان تسلیت گفت <ref>(همان، ۲۲۹-۲۳۰).</ref> سیدمحمدباقر ابطحی که در ۱۳۵۷ ش در اقلید فارس حضور داشت، بر اساس گزارش ساواک، در مرداد آن سال عامل اصلی تظاهرات مردم شهرستان اقلید بود. به همین سبب، ساواک دستور دستگیری او را صادر کرد. در پی این دستور، ابطحی اصفهانی توسط ساواک اقلید دستگیر و به شیراز منتقل شد. مردم اقلید پس از اطلاع از این اقدام، دست به تحصن زدند و خواستار آزادی او شدند <ref>(امیری سوادکوهی، ۴۳۴-۴۴۰).</ref> آیت‌الله گلپایگانی هم به این اقدام واکنش نشان داد و با صدور اعلامیه‌ای، خواستار آزادی سیدمحمدباقر ابطحی شد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، ۳۸۷).</ref> پس از آن، ساواک مجبور شد او را آزاد کند. ابطحی در بازگشت به اقلید با استقبال گسترده مردمی مواجه شد و پس از آن رهبری مبارزات مردم را بر عهده گرفت <ref>(امیری سوادکوهی، ۴۴۳-۴۴۷).</ref> در دی ۱۳۵۷ همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، مردم را به شرکت گسترده در تظاهرات ۱۶ دی دعوت کرد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۵۲۸-۵۲۹).</ref>
او در ۱۳۴۹ ش و پس از رحلت آیت‌الله حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی، رحلت آن مرجع را تسلیت گفت که به‌منزله تأیید مرجعیت تامه امام‌خمینی بود <ref>(همان، ۲۲۲).</ref> پس از آن هم به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در پی درگذشت سیدمصطفی خمینی (اول آبان ۱۳۵۶)، همراه با جمعی از علما و مدرسان قم با ارسال تلگرافی به امام‌خمینی، مصیبت فوق را به ایشان تسلیت گفت <ref>(همان، ۲۲۹-۲۳۰).</ref> سیدمحمدباقر ابطحی که در ۱۳۵۷ ش در اقلید فارس حضور داشت، بر اساس گزارش ساواک، در مرداد آن سال عامل اصلی تظاهرات مردم شهرستان اقلید بود. به همین سبب، ساواک دستور دستگیری او را صادر کرد. در پی این دستور، ابطحی اصفهانی توسط ساواک اقلید دستگیر و به شیراز منتقل شد. مردم اقلید پس از اطلاع از این اقدام، دست به تحصن زدند و خواستار آزادی او شدند <ref>(امیری سوادکوهی، ۴۳۴-۴۴۰).</ref> آیت‌الله گلپایگانی هم به این اقدام واکنش نشان داد و با صدور اعلامیه‌ای، خواستار آزادی سیدمحمدباقر ابطحی شد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، ۳۸۷).</ref> پس از آن، ساواک مجبور شد او را آزاد کند. ابطحی در بازگشت به اقلید با استقبال گسترده مردمی مواجه شد و پس از آن رهبری مبارزات مردم را بر عهده گرفت <ref>(امیری سوادکوهی، ۴۴۳-۴۴۷).</ref> در دی ۱۳۵۷ همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، مردم را به شرکت گسترده در تظاهرات ۱۶ دی دعوت کرد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۵۲۸-۵۲۹).</ref>
۲۴٬۹۱۰

ویرایش