۲۸٬۱۸۰
ویرایش
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
ابنسینا با مداوای فرزند نوحبنمنصور سامانی، فرمانروای آن روزگار بخارا، وارد حلقه نزدیکان وی شد و با اجازه او به کتابخانه بزرگ و مشهور او راه یافت.<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶.</ref> وی در سن جوانی پدرش را از دست داد. در این هنگام برخی کارهای دولتی را بر عهده گرفت<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶.</ref>؛ اما دیری نپایید که حکومت سامانیان متزلزل شد و وی ناچار از بخارا خارج و به گرگانج شهری در [[ازبکستان]] امروزی رفت. [[سلطان محمود غزنوی]] او را فرا خواند؛ اما به سبب شیعهستیزی و فلسفهستیزیِ وی، ابنسینا از گرگانج پنهانی خارج شد و از شهرهای ابیورد، طوس، سمنقان (سمنگان) و جاجرم به [[گرگان]] رفت<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶.</ref> و پس از مدتی اوضاع آنجا را نیز مساعد نیافت و آن را ترک کرد و به [[ری]]، [[قزوین]] و سپس به [[همدان]] رفت و در آنجا مقیم شد. در همدان پس از درمان بیماری شمسالدوله، مورد تکریم وی قرار گرفت و از نزدیکان او شد.<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶؛ بدوی، مقدمه التعلیقات، ۶.</ref> وی پس از مدتی همراه تنی چند از شاگردان به [[اصفهان]] رفت و با استقبال علاءالدوله روبهرو شد. وی در اصفهان به تکمیل کتاب شفا همت کرد و بخش منطق و ریاضیات کتاب [[دانشنامه علایی]] و [[الانصاف]] را نوشت. وی سرانجام در ۵۸سالگی بر اثر بیماری در همدان در رمضان ۴۲۸ق درگذشت.<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۷؛ خوارزمی، بدائع الملح، ۱۴۸.</ref> | ابنسینا با مداوای فرزند نوحبنمنصور سامانی، فرمانروای آن روزگار بخارا، وارد حلقه نزدیکان وی شد و با اجازه او به کتابخانه بزرگ و مشهور او راه یافت.<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶.</ref> وی در سن جوانی پدرش را از دست داد. در این هنگام برخی کارهای دولتی را بر عهده گرفت<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶.</ref>؛ اما دیری نپایید که حکومت سامانیان متزلزل شد و وی ناچار از بخارا خارج و به گرگانج شهری در [[ازبکستان]] امروزی رفت. [[سلطان محمود غزنوی]] او را فرا خواند؛ اما به سبب شیعهستیزی و فلسفهستیزیِ وی، ابنسینا از گرگانج پنهانی خارج شد و از شهرهای ابیورد، طوس، سمنقان (سمنگان) و جاجرم به [[گرگان]] رفت<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶.</ref> و پس از مدتی اوضاع آنجا را نیز مساعد نیافت و آن را ترک کرد و به [[ری]]، [[قزوین]] و سپس به [[همدان]] رفت و در آنجا مقیم شد. در همدان پس از درمان بیماری شمسالدوله، مورد تکریم وی قرار گرفت و از نزدیکان او شد.<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۶؛ بدوی، مقدمه التعلیقات، ۶.</ref> وی پس از مدتی همراه تنی چند از شاگردان به [[اصفهان]] رفت و با استقبال علاءالدوله روبهرو شد. وی در اصفهان به تکمیل کتاب شفا همت کرد و بخش منطق و ریاضیات کتاب [[دانشنامه علایی]] و [[الانصاف]] را نوشت. وی سرانجام در ۵۸سالگی بر اثر بیماری در همدان در رمضان ۴۲۸ق درگذشت.<ref>بیدارفر، مقدمه کتاب المباحثات، ۷؛ خوارزمی، بدائع الملح، ۱۴۸.</ref> | ||
{{جعبه گفتاورد | |||
|عنوان = [[امامخمینی]]: | |||
|گفتاورد = قانون ابوعلى الآن هم در غرب شايد مورد استفاده باشد؛ ما از او غافليم. كتابهاى طبى و فلسفى و اينها كه در شرق هست، غربيها از آنها استفاده كردند و متاع خود ما را به خودمان مىخواهند برگردانند و ما غفلت داريم <ref>صحیفه امام، ج۹، ص۴۲۹.</ref> | |||
|منبع = <!-- منبع گفتاورد -->سخنرانی امامخمینی در جمع پزشکان اصفهان (۱۴ شهریور ۱۳۸۵/ ۱۳ شوال ۱۳۹۹) | |||
|تراز = <!-- چپ، راست، وسط --> | |||
|عرض = 170px | |||
|حاشیه = <!-- میتوانید از اعداد فارسی نیز استفاده کنید. --> | |||
|اندازه قلم = <!-- میتوانید از اعداد فارسی نیز استفاده کنید. --> | |||
|رنگ پسزمینه = <!-- قرمز، سبز، آبی، خاکستری، سفید، یا کد رنگ مربوطه مانند: #ffffff --> | |||
|شکلبندی = <!-- <!-- دستورات سیاساس --> | |||
|پسزمینه عنوان = <!-- قرمز، سبز، آبی، خاکستری، سفید، یا کد رنگ مربوطه مانند: #ffffff --> | |||
|رنگ قلم عنوان = <!-- رنگ خط عنوان --> | |||
|شکلبندی عنوان = <!-- برای غیر فعال بودن خالی بگذارید در غیر این صورت با یک حرف پر کنید. --> | |||
|تراز گفتاورد = <!-- چپ، راست، وسط -->چپ | |||
|شکلبندی گفتاورد = <!-- دستورات سی اس اس --> | |||
|گیومه گفتاورد = <!-- برای غیر فعال بودن، خالی بگذارید در غیر این صورت با یک حرف پر کنید. --> | |||
|تراز منبع = <!-- چپ، راست، وسط -->چپ | |||
|شکلبندی منبع = <!-- دستورات سیاساس --> | |||
}} | |||
امامخمینی از ابنسینا با عناوینی چون شیخالرئیس، اعظم حکما، اعجوبه دهر و نادره زمان و نیز کسی که در تیزهوشی و خوشفهمی همتایی نداشت، یاد کردهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۳؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۶۹.</ref> ایشان در نامه خود به [[میخائیل گورباچف]]، رهبر [[شوروی]]، در باب بحث قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختی بر آن استوار است، وی را به مطالعه آثار ابنسینا دعوت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۳–۲۲۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نامه به میخائیل گورباچف}} ایشان همچنین ضمن [[انتقاد]] از وضعیت طب در [[دوره پهلوی]] به نیازمندی فلاسفه غرب به فلسفه شرق اشاره کرده و از کتاب قانون ابنسینا یاد کردهاست که تاکنون پزشکان غرب از آن استفاده کردهاند و رسماً در غرب برای تدریس بهکار میرفتهاست. ایشان از اینکه ابنسینا در شرق و زادگاهش بهطور شایسته شناختهشده نیست، ابراز تاسف کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۹۲.</ref> | امامخمینی از ابنسینا با عناوینی چون شیخالرئیس، اعظم حکما، اعجوبه دهر و نادره زمان و نیز کسی که در تیزهوشی و خوشفهمی همتایی نداشت، یاد کردهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۳؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۶۹.</ref> ایشان در نامه خود به [[میخائیل گورباچف]]، رهبر [[شوروی]]، در باب بحث قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختی بر آن استوار است، وی را به مطالعه آثار ابنسینا دعوت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۳–۲۲۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نامه به میخائیل گورباچف}} ایشان همچنین ضمن [[انتقاد]] از وضعیت طب در [[دوره پهلوی]] به نیازمندی فلاسفه غرب به فلسفه شرق اشاره کرده و از کتاب قانون ابنسینا یاد کردهاست که تاکنون پزشکان غرب از آن استفاده کردهاند و رسماً در غرب برای تدریس بهکار میرفتهاست. ایشان از اینکه ابنسینا در شرق و زادگاهش بهطور شایسته شناختهشده نیست، ابراز تاسف کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۹۲.</ref> | ||