صدرالدین قونوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:


== معرفی ==
== معرفی ==
ابوالمعالی صدرالدین محمدبن‌اسحاق قونوی، مشهور به [[صدرالدین قونوی]] در سال ۶۰۷ق زاده شد و در سال ۶۷۳ق درگذشت. وی از شاگردان ممتاز ابن‌عربی بود.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول، ۳۸.</ref> هیچ‌کدام از شاگردان ابن‌عربی، در مرتبه و مقام عرفانی و در تبیین مکتب وی، به درجه قونوی نمی‌رسد. پدرش از اشراف و ثروتمندان بود و پس از فوت او، مادرش با محی‌الدین [[ازدواج]] کرد. این امر رابطه او با محی‌الدین را استوار کرد. قونوی در علوم مختلف عقلی، ذوقی و نقلی متبحر و صاحب‌نظر بوده است.<ref>بغدادی، الدر الثمین، ۴۸–۵۲؛ خواجوی، مقدمه الفکوک، ۱۳ و ۲۱–۲۳؛ خواجوی، مقدمه مصباح الانس، یز.</ref> وی پس از ابن‌عربی، در عرفان نظری برجسته‌ترین عارف بوده است و با وجود قونوی، فهم کلام ابن‌عربی برای دیگران میسر می‌شود. به اعتقاد برخی اهل معرفت، شناخت مقصود ابن‌عربی در مسئله وحدت وجود بر وجهی که مطابق عقل و شرع باشد، جز با تحقیقات قونوی و فهم آن میسر نیست.<ref>جامی، نفحات الانس، ۶۴۵–۶۴۶.</ref>
ابوالمعالی صدرالدین محمدبن‌اسحاق قونوی، مشهور به صدرالدین قونوی در سال ۶۰۷ق زاده شد و در سال ۶۷۳ق درگذشت. وی از شاگردان ممتاز ابن‌عربی بود.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول، ۳۸.</ref> هیچ‌کدام از شاگردان ابن‌عربی، در مرتبه و مقام عرفانی و در تبیین مکتب وی، به درجه قونوی نمی‌رسد. پدرش از اشراف و ثروتمندان بود و پس از فوت او، مادرش با محی‌الدین [[ازدواج]] کرد. این امر رابطه او با محی‌الدین را استوار کرد. قونوی در علوم مختلف عقلی، ذوقی و نقلی متبحر و صاحب‌نظر بوده است.<ref>بغدادی، الدر الثمین، ۴۸–۵۲؛ خواجوی، مقدمه الفکوک، ۱۳ و ۲۱–۲۳؛ خواجوی، مقدمه مصباح الانس، یز.</ref> وی پس از ابن‌عربی، در عرفان نظری برجسته‌ترین عارف بوده است و با وجود قونوی، فهم کلام ابن‌عربی برای دیگران میسر می‌شود. به اعتقاد برخی اهل معرفت، شناخت مقصود ابن‌عربی در مسئله وحدت وجود بر وجهی که مطابق عقل و شرع باشد، جز با تحقیقات قونوی و فهم آن میسر نیست.<ref>جامی، نفحات الانس، ۶۴۵–۶۴۶.</ref>


قونوی خود را صاحب مقام تجلی ذاتی معرفی کرده است<ref>قونوی، نفحات الالهیه، ۱۲۶.</ref>؛ مقامی که به تعبیر ابن‌عربی هیچ مقامی (غیر از معصوم) در [[سیر و سلوک]]، بالاتر از آن در حق مخلوق متصور نیست.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۶۲.</ref> او این مقام را پس از مرگ استاد و به عنایت وی در رؤیا دریافت کرد.<ref>قونوی، النفحات الالهیه، ۱۲۶.</ref> آشنایی او در آغاز تحصیلاتش با حکمت و [[فلسفه]]،<ref>قونوی، المراسلات، ۴۷.</ref> به آثار وی از نظر فلسفی و عقلانی، استواری خاصی بخشیده است. او کوشید میراث استادش را منظم و منقح کند و یک نظام منسجم عقلانی ارائه دهد. وی شاکله نظام هستی‌شناختی عرفانی ابن‌عربی را از نظر اثباتی کامل کرد و عرفان نظری را با عنوان علمی که مبادی، مسائل، موضوع و میزان دارد، به دست داد.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول، ۳۸.</ref>
قونوی خود را صاحب مقام تجلی ذاتی معرفی کرده است<ref>قونوی، نفحات الالهیه، ۱۲۶.</ref>؛ مقامی که به تعبیر ابن‌عربی هیچ مقامی (غیر از معصوم) در [[سیر و سلوک]]، بالاتر از آن در حق مخلوق متصور نیست.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۶۲.</ref> او این مقام را پس از مرگ استاد و به عنایت وی در رؤیا دریافت کرد.<ref>قونوی، النفحات الالهیه، ۱۲۶.</ref> آشنایی او در آغاز تحصیلاتش با حکمت و [[فلسفه]]،<ref>قونوی، المراسلات، ۴۷.</ref> به آثار وی از نظر فلسفی و عقلانی، استواری خاصی بخشیده است. او کوشید میراث استادش را منظم و منقح کند و یک نظام منسجم عقلانی ارائه دهد. وی شاکله نظام هستی‌شناختی عرفانی ابن‌عربی را از نظر اثباتی کامل کرد و عرفان نظری را با عنوان علمی که مبادی، مسائل، موضوع و میزان دارد، به دست داد.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول، ۳۸.</ref>
۲۸٬۱۸۰

ویرایش