کاربر:Salehi/صفحه تمرین۵: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
اعراب مسلمان نیز در قصه‌سرایی مهارت بسیاری داشته‌اند و از قصه در سرودن اشعار خود استفاده کرده‌اند.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۷۱ ـ ۵۷۸.</ref> کاربرد قصه‌های عامیانه در [[ایران]]، چیز تازه‌ای نیست. این قصه‌ها را می‌توان در اوستا و پس از آن در آثار منظوم و منثور دوره اسلامی (فارسی جدید) از قرن نهم میلادی مشاهده کرد. در این میان، می‌توان به قصه‌های کلیله و دمنه اشاره کرد.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۲۹۲ ـ ۲۹۳ و ۳۰۲.</ref>
اعراب مسلمان نیز در قصه‌سرایی مهارت بسیاری داشته‌اند و از قصه در سرودن اشعار خود استفاده کرده‌اند.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۷۱ ـ ۵۷۸.</ref> کاربرد قصه‌های عامیانه در [[ایران]]، چیز تازه‌ای نیست. این قصه‌ها را می‌توان در اوستا و پس از آن در آثار منظوم و منثور دوره اسلامی (فارسی جدید) از قرن نهم میلادی مشاهده کرد. در این میان، می‌توان به قصه‌های کلیله و دمنه اشاره کرد.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۲۹۲ ـ ۲۹۳ و ۳۰۲.</ref>


در قرآن، قصه‌های مختلفی آمده است که در شمار آن اختلاف نظر وجود دارد.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۱۳۴.</ref> این اختلاف نظر ناشی از اختلاف آرای مؤلفان درباره حوزه قصه‌های قرآنی است.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۱۳۴.</ref> پس از اسلام، داستان‌پردازی و ترجمه قصه نیز در فرهنگ اسلامی رواج داشته و در قصه‌نویسی غربی هم تأثیر گذاشته است.<ref>حکیمی، دانش مسلمین، ۲۱۱ ـ ۲۱۳.</ref>
در [[قرآن]]، قصه‌های مختلفی آمده است که در شمار آن اختلاف نظر وجود دارد.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۱۳۴.</ref> این اختلاف نظر ناشی از اختلاف آرای مؤلفان درباره حوزه قصه‌های قرآنی است.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۱۳۴.</ref> پس از اسلام، داستان‌پردازی و ترجمه قصه نیز در فرهنگ اسلامی رواج داشته و در قصه‌نویسی غربی هم تأثیر گذاشته است.<ref>حکیمی، دانش مسلمین، ۲۱۱ ـ ۲۱۳.</ref>


جریان قصه‌نویسی با قالب رمان در ادبیات غرب، از حدود چهارصد سال پیش آغاز شده و داستان کوتاه نزدیک به ۱۶۰ سال است در ادبیات غرب پدیدار شده است.<ref>سرشار، منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب، ۲۲.</ref> در ایران رمان‌نویسی از دوره‌ [[قاجاریه|قاجار]] و [[جریان مشروطه]] با شکل‌گیری تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی به وجود آمد.<ref>اکبری، درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۷۰؛ یاسمی، ادبیات معاصر، ۱۰۹؛ نفیسی، رمان و رمان‌نویسی در ایران، ۲۱۱؛ آرین‌پور، از صبا تا نیما، ۲/۲۳۷ ـ ۲۳۹.</ref> جریان قصه‌نویسی در ادبیات معاصر ایران با داستان کوتاه آغاز شده است.<ref>سرشار، منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب، ۲۲.</ref> این جریان در [[دوره پهلوی]] تا حدودی دچار رکود شده بود و پس از [[انقلاب اسلامی]] تحول عمیقی در آن رخ داد.<ref>اکبری، درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۱۱ ـ ۱۴۴؛ سرشار، منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب، ۱۲ ـ ۱۸.</ref> داستان‌های [[دفاع مقدس]] نیز بخشی از ادبیات داستانی ایران را تشکیل می‌دهد که نقش بسیاری در انتقال [[ارزش‌های دفاع مقدس]] در دوران [[جمهوری اسلامی]] در ذهن و دل مخاطبان داشته است.<ref>امامی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، ۷/۱۶۷ ـ ۱۷۲؛ نجف‌زاده، داستان‌های کوتاه، ۱۳ ـ ۱۵.</ref> امام‌خمینی نیز در بسیاری از آثار خود از قصه‌های قرآنی و مذهبی برای تفهیم اهداف و مقاصد خویش بهره برده است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱؛ ۵/۳۵؛ ۱۶/۲۱۷ و ۱۹/۱۱۵؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۱ و ۱۷۸؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۸؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۹۷.</ref>
جریان قصه‌نویسی با قالب رمان در ادبیات غرب، از حدود چهارصد سال پیش آغاز شده و داستان کوتاه نزدیک به ۱۶۰ سال است در ادبیات غرب پدیدار شده است.<ref>سرشار، منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب، ۲۲.</ref> در ایران رمان‌نویسی از دوره‌ [[قاجاریه|قاجار]] و [[جریان مشروطه]] با شکل‌گیری تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی به وجود آمد.<ref>اکبری، درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۷۰؛ یاسمی، ادبیات معاصر، ۱۰۹؛ نفیسی، رمان و رمان‌نویسی در ایران، ۲۱۱؛ آرین‌پور، از صبا تا نیما، ۲/۲۳۷ ـ ۲۳۹.</ref> جریان قصه‌نویسی در ادبیات معاصر ایران با داستان کوتاه آغاز شده است.<ref>سرشار، منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب، ۲۲.</ref> این جریان در [[دوره پهلوی]] تا حدودی دچار رکود شده بود و پس از [[انقلاب اسلامی]] تحول عمیقی در آن رخ داد.<ref>اکبری، درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۱۱ ـ ۱۴۴؛ سرشار، منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب، ۱۲ ـ ۱۸.</ref> داستان‌های [[دفاع مقدس]] نیز بخشی از ادبیات داستانی ایران را تشکیل می‌دهد که نقش بسیاری در انتقال ارزش‌های دفاع مقدس در دوران [[جمهوری اسلامی]] در ذهن و دل مخاطبان داشته است.<ref>امامی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، ۷/۱۶۷ ـ ۱۷۲؛ نجف‌زاده، داستان‌های کوتاه، ۱۳ ـ ۱۵.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز در بسیاری از آثار خود از قصه‌های قرآنی و مذهبی برای تفهیم اهداف و مقاصد خویش بهره برده است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱؛ ۵/۳۵؛ ۱۶/۲۱۷ و ۱۹/۱۱۵؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۱ و ۱۷۸؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۸۸؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۹۷.</ref>


==نقش قصه در زندگی==
==نقش قصه در زندگی==
خط ۲۷: خط ۲۷:


==داستان و قصه در آثار و سیره امام‌خمینی==
==داستان و قصه در آثار و سیره امام‌خمینی==
امام‌خمینی از گونه‌های مختلف داستان به عنوان ادبیات خلاق، در آثارش استفاده می‌کند. موضوع این داستان‌ها به عرفانی، سیاسی، تاریخی، اجتماعی و دینی تقسیم می‌گردد و همگی در خدمت [[هدایت و ضلالت|هدایت]] و ارشاد انسان‌ها هستند.<ref>نجف‌زاده، داستان‌های امام، ۲۲ ـ ۲۸؛ صفری، نگاهی به دیدگاه امام درباره زبان و ادبیات، ۱۷۵ ـ ۱۸۳.</ref> ادبیات داستانی در اشعار امام‌خمینی نیز به دو گونه صریح و غیر مستقیم آمده است که اشاره صریح آن بیشتر است؛<ref>نجف‌زاده، داستان‌های امام، ۶۲.</ref> چنان‌که در بعضی ابیات خود به داستان‌هایی چون [[شق‌القمر پیامبر(ص)]]، [[تعلیم اسما به آدم(ع)]] و داستان [[خضر نبی(ع)]] اشاره می‌کند.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۷۹، ۱۲۷ و ۱۳۹.</ref> [[داستان‌های انبیا(ع)]]، در زمره داستان‌های قرآنی است که امام‌خمینی از آنها در آثار خود بهره گرفته، اهدافی از بازگویی آنها دنبال کرده است؛ برای نمونه، با طرح [[قصه حضرت آدم(ع)]]، [[عجب]] و خودبینی [[شیطان]] را سبب هلاکت او می‌داند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶؛ ‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۲.</ref> و با طرح قصه حضرت موسی(ع) و فرعون، ظلم‌ستیزی و شیوه حکومت‌داری را بیان می‌کند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۹ و ۹/۱۶۸.</ref> و با بیان قصه [[سلیمان نبی(ع)]]، حقارت انسان را در برابر عظمت پروردگار به تصویر می‌کشد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۵؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۹۷.</ref> چنان‌که در آثار خود به سایر قصه‌های دینی و قرآنی نیز اشاره می‌کند.(‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۶ ـ ۱۹۸، ۳۲۶ ـ ۳۲۸؛ ۱۱/۲۹۹؛ ۱۳/۳۸۴ ـ ۳۸۵؛ ۱۴/۱۸ و ۱۹/۱۳۲.)
امام‌خمینی از گونه‌های مختلف داستان به عنوان ادبیات خلاق، در آثارش استفاده می‌کند. موضوع این داستان‌ها به عرفانی، سیاسی، تاریخی، اجتماعی و دینی تقسیم می‌گردد و همگی در خدمت [[هدایت و ضلالت|هدایت]] و ارشاد انسان‌ها هستند.<ref>نجف‌زاده، داستان‌های امام، ۲۲ ـ ۲۸؛ صفری، نگاهی به دیدگاه امام درباره زبان و ادبیات، ۱۷۵ ـ ۱۸۳.</ref> ادبیات داستانی در اشعار امام‌خمینی نیز به دو گونه صریح و غیر مستقیم آمده است که اشاره صریح آن بیشتر است؛<ref>نجف‌زاده، داستان‌های امام، ۶۲.</ref> چنان‌که در بعضی ابیات خود به داستان‌هایی چون [[شق‌القمر پیامبر(ص)]]، [[تعلیم اسما به آدم(ع)]] و داستان [[خضر نبی(ع)]] اشاره می‌کند.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۷۹، ۱۲۷ و ۱۳۹.</ref> [[داستان‌های انبیا(ع)]]، در زمره داستان‌های قرآنی است که امام‌خمینی از آنها در آثار خود بهره گرفته، اهدافی از بازگویی آنها دنبال کرده است؛ برای نمونه، با طرح [[قصه حضرت آدم(ع)]]، [[عجب]] و خودبینی [[شیطان]] را سبب هلاکت او می‌داند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶؛ ‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۲.</ref> و با طرح قصه حضرت موسی(ع) و فرعون، ظلم‌ستیزی و شیوه حکومت‌داری را بیان می‌کند<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۹ و ۹/۱۶۸.</ref> و با بیان قصه [[سلیمان نبی(ع)]]، حقارت انسان را در برابر عظمت پروردگار به تصویر می‌کشد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۵؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۹۷.</ref> چنان‌که در آثار خود به سایر قصه‌های دینی و قرآنی نیز اشاره می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۱۹۶ ـ ۱۹۸، ۳۲۶ ـ ۳۲۸؛ ۱۱/۲۹۹؛ ۱۳/۳۸۴ ـ ۳۸۵؛ ۱۴/۱۸ و ۱۹/۱۳۲.</ref>


امام‌خمینی افزون بر قصه‌های دینی، با طرح داستان‌های سیاسی، اجتماعی و تاریخی در مسیر انقلاب، ظلم‌ و بیداد [[رژیم پهلوی]] و تحول روحی ملت را ترسیم می‌کند.(امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۱۹؛ ۶/۱۱۸؛ ۱۰/۴۶۰ ـ ۴۶۱؛ ۱۱/۲۷۹؛ ۱۲/۴۶۵ ـ ۴۶۶ و ۱۶/۲۷۰ ـ ۲۷۱.) در این میان قصه‌های ادبی نیز در زمره داستان‌هایی هستند که ایشان در آثار خود به آنها اشاره کرده است. این مسئله نشان‌دهنده مطالعه این‌گونه قصه‌ها به دست امام‌خمینی است. برای نمونه ایشان در آثار خود به [[داستان کلیله و دمنه]]،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۱۲ ـ ۴۱۳ و ۵۴۴.</ref> موش و گربه<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۴۱ و ۱۱/۱۴۳.</ref> اشاره کرده است.
امام‌خمینی افزون بر قصه‌های دینی، با طرح داستان‌های سیاسی، اجتماعی و تاریخی در مسیر انقلاب، ظلم‌ و بیداد [[رژیم پهلوی]] و تحول روحی ملت را ترسیم می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۲۱۹؛ ۶/۱۱۸؛ ۱۰/۴۶۰ ـ ۴۶۱؛ ۱۱/۲۷۹؛ ۱۲/۴۶۵ ـ ۴۶۶ و ۱۶/۲۷۰ ـ ۲۷۱.</ref> در این میان قصه‌های ادبی نیز در زمره داستان‌هایی هستند که ایشان در آثار خود به آنها اشاره کرده است. این مسئله نشان‌دهنده مطالعه این‌گونه قصه‌ها به دست امام‌خمینی است. برای نمونه ایشان در آثار خود به داستان کلیله و دمنه،<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۱۲ ـ ۴۱۳ و ۵۴۴.</ref> موش و گربه<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۴۱ و ۱۱/۱۴۳.</ref> اشاره کرده است.


[[امام‌خمینی]] خود اهل مطالعه کتاب‌های داستانی نیز بوده است؛ چنان‌که [[سیدمصطفی خمینی]] گفته است، ایشان بیشتر کتاب‌های داستانی معروف جهان را مطالعه کرده‌ است.<ref>کشوردوست، ماه تابان، ۴۳.</ref> [[سیداحمد خمینی]] نیز گفته است امام‌خمینی داستان‌هایی چون بینوایان (ویکتور هوگو) و شوهر آهوخانم (علی‌محمد افغانی) را مطالعه کرده‌ است.<ref>خمینی، دلیل آفتاب، ۱۶۳؛ خمینی، برداشتهایی از، ۲/۳۳۳ ـ ۳۳۴.</ref> این امر نشان می‌دهد امام‌خمینی با قصه‌های تخیلی مخالف نبوده است؛ امّا اگر رمان و داستانی دروغ باشد، از دیدگاه ایشان باید از آن پرهیز شود.<ref>امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۶۱۶.</ref> ایشان [[سلمان رشدی]] را به دلیل نگارش و انشای کتاب کفرآمیز آیات شیطانی که رمانی سراپا اهانت به [[پیامبر(ص)]] و دشمنی با اسلام و عقاید و مقدسات مسلمانان است، محکوم به اعدام دانسته است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶۳؛ طلاس، رد علی الشیطان، ۱۷؛ رضوانی، بررسی حکم امام‌خمینی درباره سلمان رشدی، ۱۷۰.</ref>
[[امام‌خمینی]] خود اهل مطالعه کتاب‌های داستانی نیز بوده است؛ چنان‌که [[سیدمصطفی خمینی]] گفته است، ایشان بیشتر کتاب‌های داستانی معروف جهان را مطالعه کرده‌ است.<ref>کشوردوست، ماه تابان، ۴۳.</ref> [[سیداحمد خمینی]] نیز گفته است امام‌خمینی داستان‌هایی چون بینوایان (ویکتور هوگو) و شوهر آهوخانم (علی‌محمد افغانی) را مطالعه کرده‌ است.<ref>خمینی، دلیل آفتاب، ۱۶۳؛ خمینی، برداشتهایی از، ۲/۳۳۳ ـ ۳۳۴.</ref> این امر نشان می‌دهد امام‌خمینی با قصه‌های تخیلی مخالف نبوده است؛ امّا اگر رمان و داستانی دروغ باشد، از دیدگاه ایشان باید از آن پرهیز شود.<ref>امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۶۱۶.</ref> ایشان [[سلمان رشدی]] را به دلیل نگارش و انشای کتاب کفرآمیز آیات شیطانی که رمانی سراپا اهانت به [[پیامبر(ص)]] و دشمنی با اسلام و عقاید و مقدسات مسلمانان است، محکوم به [[اعدام]] دانسته است.<ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶۳؛ طلاس، رد علی الشیطان، ۱۷؛ رضوانی، بررسی حکم امام‌خمینی درباره سلمان رشدی، ۱۷۰.</ref>
:{{ببینید|رشدی، سلمان}}
:{{ببینید|رشدی، سلمان}}


Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶

ویرایش