۲۱٬۳۲۴
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جعفر شریفامامی'''، وزیر راه، رئیس مجالس سنا و شورای ملی و نخستوزیر در [[رژیم پهلوی]]. | '''جعفر شریفامامی'''، وزیر راه، رئیس [[مجلس سنا|مجالس سنا]] و [[مجلس شورای ملی|شورای ملی]] و نخستوزیر در [[رژیم پهلوی]]. | ||
== معرفی == | == معرفی == | ||
جعفر شریفامامی در هفدهم شهریور ۱۲۸۹ در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۵۲.</ref> پدر او محمدحسین مشهور به نظامالعلماء، پیشکار برادر خود، میرزاابوالقاسم، [[امامجمعه]] تهران بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، نه و ده.</ref> شریفامامی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شرف و دوره متوسطه را در مدرسه [[ایران]] و | جعفر شریفامامی در هفدهم شهریور ۱۲۸۹ در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۵۲.</ref> پدر او محمدحسین مشهور به نظامالعلماء، پیشکار برادر خود، میرزاابوالقاسم، [[امامجمعه]] تهران بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، نه و ده.</ref> شریفامامی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شرف و دوره متوسطه را در مدرسه [[ایران]] و آلمان به پایان رساند؛ سپس از طرف وزارت راه و به سفارش میرزاابوالقاسم، برای ادامه تحصیل در رشته راهآهن به آلمان رفت و در سال ۱۳۰۹ به ایران برگشت و به استخدام وزارت راه درآمد. وزارت راه او را دو سال دیگر برای تکمیل تحصیلات به [[سوئد]] فرستاد. حضور او در وزارت راه پس از طی مراحل مختلف، به ریاست کل مهندسی راهآهن انجامید.<ref>شریفامامی، خاطرات، ۱–۲؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۲.</ref> | ||
در شهریور ۱۳۲۲ نیروهای [[شوروی]] و [[انگلستان]] مستقر در ایران که بیم دسترسی و نفوذ آلمان در ایران را داشتند، تعداد زیادی از رجال ایران، افسران ارتش و کارکنان بنگاه راهآهن دولتی ایران را توقیف و زندانی کردند که یکی از اینان، شریفامامی بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۱/۳۵۷؛ سفری، قلم و سیاست، ۱/۱۰۲.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۲۴ مدیرکل بنگاه مستقل آبیاری، سازمانی برای توسعه و اصلاح امور آبیاری کشور، شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، ده؛ بنگاه مستقل آبیاری، گزارش اقدامات، ۴/۲۲۰.</ref> وی به واسطه دوستی و نزدیکی با حاجیعلی رزمآرا، در تیر ۱۳۲۹ در دولت وی، نخست سرپرست وزارت راه و سپس وزیر راه شد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۲.</ref>؛ اما پس از [[ترور]] رزمآرا در اسفند ۱۳۲۹، به شورای عالی سازمان برنامه رفت و در دوران نخستوزیری [[محمد مصدق]] در همین سازمان مشغول به کار بود. وی پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ در دولت فضلالله زاهدی، مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه شد<ref>مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در دوره دوم مجلس سنا در اسفند ۱۳۳۲ به سنا راه یافت و به مدت سه سال نماینده تهران بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳ و ۹.</ref> | در شهریور ۱۳۲۲ نیروهای [[شوروی]] و [[انگلستان]] مستقر در ایران که بیم دسترسی و نفوذ آلمان در ایران را داشتند، تعداد زیادی از رجال ایران، افسران ارتش و کارکنان بنگاه راهآهن دولتی ایران را توقیف و زندانی کردند که یکی از اینان، شریفامامی بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۱/۳۵۷؛ سفری، قلم و سیاست، ۱/۱۰۲.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۲۴ مدیرکل بنگاه مستقل آبیاری، سازمانی برای توسعه و اصلاح امور آبیاری کشور، شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، ده؛ بنگاه مستقل آبیاری، گزارش اقدامات، ۴/۲۲۰.</ref> وی به واسطه دوستی و نزدیکی با حاجیعلی رزمآرا، در تیر ۱۳۲۹ در دولت وی، نخست سرپرست وزارت راه و سپس وزیر راه شد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۲.</ref>؛ اما پس از [[ترور]] رزمآرا در اسفند ۱۳۲۹، به شورای عالی سازمان برنامه رفت و در دوران نخستوزیری [[محمد مصدق]] در همین سازمان مشغول به کار بود. وی پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ در دولت فضلالله زاهدی، مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه شد<ref>مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در دوره دوم [[مجلس سنا]] در اسفند ۱۳۳۲ به سنا راه یافت و به مدت سه سال نماینده تهران بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳ و ۹.</ref> | ||
شریفامامی در سال ۱۳۳۵ با دختر محمد معظمی، معروف به معظمالسلطان (نماینده [[خوانسار]] و [[گلپایگان]] در دوره پنجم [[مجلس شورای ملی]]) [[ازدواج]] کرد. ارتباطیافتن او با خاندان معظمی تأثیر بسیاری در جایگاه سیاسی او داشت.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۲–۱۳ و ۳۷.</ref> او در فروردین ۱۳۳۶ در دولت منوچهر اقبال، وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۷۵؛ شریفامامی، خاطرات، ۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در پنجم شهریور ۱۳۳۹ به مدت هشت ماه به نخستوزیری رسید.<ref>شریفامامی، خاطرات، ۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۱۱۳.</ref> به دنبال اعتراض و اعتصاب آموزگاران به پایینبودن حقوق خود و کشتهشدن یکی از آنان به دست پلیس در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۰ و [[استیضاح]] دولت شریفامامی در مجلس در چهاردهم، اردیبهشت همان سال، وی استعفا کرد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیزده؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۸۸۶–۸۹۱.</ref> و در سال ۱۳۴۱ نیابت تولیت بنیاد پهلوی {{ببینید|بنیاد مستضعفان}} را عهدهدار شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۷۸، ۸۱ و ۱۱۶.</ref> وی از مهر ۱۳۴۲ ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و حدود پانزده سال در این سمت بود. وی در سال ۱۳۴۶ نیز به ریاست مجلس شورای ملی رسید.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۲۰۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۴.</ref> حضور او در این جایگاهها در حالی بود که او در اسفند ۱۳۴۳ به لژ فراماسونری تهران ملحق شده بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۳۳.</ref> | شریفامامی در سال ۱۳۳۵ با دختر محمد معظمی، معروف به معظمالسلطان (نماینده [[خوانسار]] و [[گلپایگان]] در دوره پنجم [[مجلس شورای ملی]]) [[ازدواج]] کرد. ارتباطیافتن او با خاندان معظمی تأثیر بسیاری در جایگاه سیاسی او داشت.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۲–۱۳ و ۳۷.</ref> او در فروردین ۱۳۳۶ در دولت منوچهر اقبال، وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۷۵؛ شریفامامی، خاطرات، ۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در پنجم شهریور ۱۳۳۹ به مدت هشت ماه به نخستوزیری رسید.<ref>شریفامامی، خاطرات، ۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۱۱۳.</ref> به دنبال اعتراض و اعتصاب آموزگاران به پایینبودن حقوق خود و کشتهشدن یکی از آنان به دست پلیس در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۰ و [[استیضاح]] دولت شریفامامی در مجلس در چهاردهم، اردیبهشت همان سال، وی استعفا کرد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیزده؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۸۸۶–۸۹۱.</ref> و در سال ۱۳۴۱ نیابت تولیت بنیاد پهلوی {{ببینید|بنیاد مستضعفان}} را عهدهدار شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۷۸، ۸۱ و ۱۱۶.</ref> وی از مهر ۱۳۴۲ ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و حدود پانزده سال در این سمت بود. وی در سال ۱۳۴۶ نیز به ریاست [[مجلس شورای ملی]] رسید.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۲۰۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۴.</ref> حضور او در این جایگاهها در حالی بود که او در اسفند ۱۳۴۳ به لژ فراماسونری تهران ملحق شده بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۳۳.</ref> | ||
[[فراماسونری]] که تشکیلاتی منسجم، مرموز و درهمپیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی است، پدیدهای است که از قرن هجدهم و در پیوند با رویکرد استعماری [[تمدن غرب]] و مراحل تاریخی شکلگیری آن بهوجود آمد.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد فراماسونری، ۱/۱۷ و ۲۱.</ref> فراماسون به معنای «بنّای آزاد» و فراماسونری تشکیلات نیمهپنهانی بود که با نظارت و گاه سرپرستی مستقیم دولتهای غربی در کشورهای هدف ایجاد میشدند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۳۳.</ref> تلاش لژهای فراماسونری در واردکردن افراد سرشناس و درباریان کشور به عضویت در این تشکیلات، برای نفوذ در سازمانهای کشور بود.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران، ۲۹–۳۰.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۴۸ رئیس فراماسونهای ایران بود و مشاغل دیگر او عبارت بود از: ریاست هیئتمدیره بانک توسعه صنعت و معدن ایران، ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی، ریاست کانون مهندسان، عضو هیئتامنای چند دانشگاه.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳۰۹، ۳۱۹؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۸۹۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ طلوعی، راز بزرگ فراماسونها، ۲/۷۴۲؛ عاقلی.</ref> | [[فراماسونری]] که تشکیلاتی منسجم، مرموز و درهمپیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی است، پدیدهای است که از قرن هجدهم و در پیوند با رویکرد استعماری [[تمدن غرب]] و مراحل تاریخی شکلگیری آن بهوجود آمد.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد فراماسونری، ۱/۱۷ و ۲۱.</ref> فراماسون به معنای «بنّای آزاد» و فراماسونری تشکیلات نیمهپنهانی بود که با نظارت و گاه سرپرستی مستقیم دولتهای غربی در کشورهای هدف ایجاد میشدند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۳۳.</ref> تلاش لژهای فراماسونری در واردکردن افراد سرشناس و درباریان کشور به عضویت در این تشکیلات، برای نفوذ در سازمانهای کشور بود.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران، ۲۹–۳۰.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۴۸ رئیس فراماسونهای ایران بود و مشاغل دیگر او عبارت بود از: ریاست هیئتمدیره بانک توسعه صنعت و معدن ایران، ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی، ریاست کانون مهندسان، عضو هیئتامنای چند دانشگاه.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳۰۹، ۳۱۹؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۸۹۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ طلوعی، راز بزرگ فراماسونها، ۲/۷۴۲؛ عاقلی.</ref> | ||
از پنجم شهریور ۱۳۵۷ که سراسر ایران را تظاهرات و اعتصاب علیه رژیم پهلوی دربر گرفته بود، [[محمدرضا پهلوی]] برای جلوگیری از بحران و انقلاب، سمت نخستوزیری را با اختیارات تام به شریفامامی سپرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۳۸.</ref> پهلوی به دلیل سابقه روحانی خانوادگی شریفامامی و ارتباط خوب او با روحانیانِ میانهرو، به این کار دست زد<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۶۴.</ref>؛ به همین دلیل [[روزنامه اطلاعات]]، به معرفی شریفامامی به عنوان یک روحانیزاده پرداخت<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷.</ref> و دولت وی با شعار «آشتی ملی» به صحنه آمد<ref>شریفامامی، خاطرات، ۵۵۳–۵۵۶.</ref> و پهلوی نیز در مصاحبهای در حمایت از دولت شریفامامی به خطاها و غفلتهای خود اعتراف کرد و دولت او را دولت تغییر در راستای آشتی با مردم معرفی کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۸/۶/۱۳۵۷ش.</ref> | از پنجم شهریور ۱۳۵۷ که سراسر ایران را [[تظاهرات]] و [[اعتصاب]] علیه رژیم پهلوی دربر گرفته بود، [[محمدرضا پهلوی]] برای جلوگیری از بحران و انقلاب، سمت نخستوزیری را با اختیارات تام به شریفامامی سپرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۳۸.</ref> پهلوی به دلیل سابقه روحانی خانوادگی شریفامامی و ارتباط خوب او با روحانیانِ میانهرو، به این کار دست زد<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۶۴.</ref>؛ به همین دلیل [[روزنامه اطلاعات]]، به معرفی شریفامامی به عنوان یک روحانیزاده پرداخت<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷.</ref> و دولت وی با شعار «آشتی ملی» به صحنه آمد<ref>شریفامامی، خاطرات، ۵۵۳–۵۵۶.</ref> و پهلوی نیز در مصاحبهای در حمایت از دولت شریفامامی به خطاها و غفلتهای خود اعتراف کرد و دولت او را دولت تغییر در راستای آشتی با مردم معرفی کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۸/۶/۱۳۵۷ش.</ref> | ||
شریفامامی با [[شعار]] مبارزه همهجانبه با [[فساد]] و [[آزادی بیان]] در [[مطبوعات]]،<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۶.</ref> تعطیلی مراکز فساد و [[قمارخانهها]]<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۴۵.</ref> و توجه به خواست روحانیان<ref>آیندگان، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷ش؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۶۲.</ref> بر سر کار آمد. وی با تشکیل دولتی که آن را دولت آشتی ملی نامید و اعلام تلاش برای بازگرداندن امامخمینی از [[تبعید]]، کوشید تا سمت و سوی تازهای به اوضاع سیاسی کشور ببخشد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷.</ref> | شریفامامی با [[شعار]] مبارزه همهجانبه با [[فساد]] و [[آزادی بیان]] در [[مطبوعات]]،<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۶.</ref> تعطیلی مراکز فساد و [[قمارخانهها]]<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۴۵.</ref> و توجه به خواست روحانیان<ref>آیندگان، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷ش؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۶۲.</ref> بر سر کار آمد. وی با تشکیل دولتی که آن را دولت آشتی ملی نامید و اعلام تلاش برای بازگرداندن امامخمینی از [[تبعید]]، کوشید تا سمت و سوی تازهای به اوضاع سیاسی کشور ببخشد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در ششم شهریور ۱۳۵۷ با صدور اعلامیهای از [[نجف اشرف]]، انتخاب شریفامامی را به نخستوزیری، گامی برای فریب مردم دانست و راه مذاکره و سازش با دولت را بست و او را یکی از مهرههای پهلوی برای اغفال ملت و شکست [[نهضت اسلامی]] برشمرد. ایشان هشدار داد که محمدرضا پهلوی به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زدهاست که با اندکسستی و تغافل، ملت ایران باید از به دست آوردن [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[حقوق بشر]] ناامید شده، خود را برای همه نوع اختناق و شکنجه و قتل و غارت مهیا کند و احکام اسلام تعطیل خواهد شد. | [[امامخمینی]] در ششم شهریور ۱۳۵۷ با صدور اعلامیهای از [[نجف اشرف]]، انتخاب شریفامامی را به نخستوزیری، گامی برای فریب مردم دانست و راه مذاکره و سازش با دولت را بست و او را یکی از مهرههای پهلوی برای اغفال ملت و شکست [[نهضت اسلامی]] برشمرد. ایشان هشدار داد که [[محمدرضا پهلوی]] به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زدهاست که با اندکسستی و تغافل، ملت ایران باید از به دست آوردن [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[حقوق بشر]] ناامید شده، خود را برای همه نوع اختناق و [[شکنجه]] و قتل و غارت مهیا کند و احکام اسلام تعطیل خواهد شد. | ||
ایشان تغییر نخستوزیر یا وزرا را از باب مهره عوضکردن به امر پهلوی، برای فریب و [[ریاکاری]] و اغفال ملت و شکستن نهضت اسلامی برشمرد؛ همچنین آن را هدردادن خون جوانان در پانزده سال اخیر و بهخصوص در ماههای اخیر سال ۱۳۵۷ دانست که نیروهای رژیم با قتلعام در شهرها، مجروح و زندانیکردن و تبعیدها، روی تاریخ را سیاه کردند. ایشان خاطرنشان کرد وقتی ثابت شد توپ و تانک و ایجاد ترس و تهدید در مقابل ملتِ بهپاخاسته، اثر خود را از دست دادهاست، محمدرضا پهلوی دست به نیرنگ شیطانی زدهاست و با مطالب بسیار اغفالکننده میخواهد جنایتها و خیانتهای خود را ادامه دهد. ایشان با اشاره به تغییر تاریخ اسلام به دست رژیم {{ببینید|تغییر تاریخ هجری}} دستور بستن قمارخانهها را نیرنگ دیگری برای اغفال روحانیان برشمرد و تأکید کرد رژیم پهلوی در شرایطی شعار بستن قمارخانهها را برای احترام به [[اسلام]] سر میدهد که تمام مراکز فحشا به قوت خود باقی و ستم و قتل و غارت مردم برای نیروهای رژیم به امری عادی تبدیل شدهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۹–۴۵۰.</ref> | ایشان تغییر نخستوزیر یا وزرا را از باب مهره عوضکردن به امر پهلوی، برای فریب و [[ریا|ریاکاری]] و اغفال ملت و شکستن نهضت اسلامی برشمرد؛ همچنین آن را هدردادن خون جوانان در پانزده سال اخیر و بهخصوص در ماههای اخیر سال ۱۳۵۷ دانست که نیروهای رژیم با قتلعام در شهرها، مجروح و زندانیکردن و تبعیدها، روی تاریخ را سیاه کردند. ایشان خاطرنشان کرد وقتی ثابت شد توپ و تانک و ایجاد ترس و تهدید در مقابل ملتِ بهپاخاسته، اثر خود را از دست دادهاست، محمدرضا پهلوی دست به نیرنگ شیطانی زدهاست و با مطالب بسیار اغفالکننده میخواهد جنایتها و خیانتهای خود را ادامه دهد. ایشان با اشاره به تغییر تاریخ اسلام به دست رژیم {{ببینید|تغییر تاریخ هجری}} دستور بستن قمارخانهها را نیرنگ دیگری برای اغفال روحانیان برشمرد و تأکید کرد رژیم پهلوی در شرایطی شعار بستن قمارخانهها را برای احترام به [[اسلام]] سر میدهد که تمام مراکز فحشا به قوت خود باقی و ستم و قتل و غارت مردم برای نیروهای رژیم به امری عادی تبدیل شدهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۹–۴۵۰.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در این اعلامیه همچنین تأکید کرد رژیم در محیطی مدعی اعطای آزادی است که بهترین فرزندان اسلام و [[ایران]] در حبس و زیر شکنجه شاهانه یا در تبعید به سر میبرند و در شرایطی از احترام علما سخن میگویند که علمای اسلام در حبس غیرقانونی و در تبعیدگاهها هستند. اشخاصی دم از تعظیم [[شعائر مذهبی]] و احترام [[روحانیت]] و احکام اسلام میزنند که در طول نیمقرن شریکجرم دستگاه بودهاند و قوانین خلاف احکام اسلام را تصویب کردهاند. ملت ایران از این رژیم و تمام مهرههای آن که خدمت صادقانه به جنایتکار اصلی خارجی کرده، به آن افتخار میکنند، متنفر است و آنان را شایسته هیچ مقامی نمیداند؛ زیرا آنان در محیطی احترام به روحانیان اسلام را اعلام کردهاند که تعداد زیادی از [[مساجد]] سرتاسر ایران را بستهاند و سخنرانان را از سخنرانی ممنوع کردهاند. در محیطی حکومت «آشتی ملی» را اعلام میکنند که توپها و تانکها و مسلسلها در دست ارتش و دیگر مأموران در شهرها مشغول سرکوبی ملتیاند که حقوق اولیه بشر و اجرای احکام اسلام را خواستارند. | [[امامخمینی]] در این اعلامیه همچنین تأکید کرد رژیم در محیطی مدعی اعطای آزادی است که بهترین فرزندان اسلام و [[ایران]] در حبس و زیر شکنجه شاهانه یا در تبعید به سر میبرند و در شرایطی از احترام علما سخن میگویند که علمای اسلام در حبس غیرقانونی و در تبعیدگاهها هستند. اشخاصی دم از تعظیم [[شعائر مذهبی]] و احترام [[روحانیت]] و احکام اسلام میزنند که در طول نیمقرن شریکجرم دستگاه بودهاند و قوانین خلاف احکام اسلام را تصویب کردهاند. ملت ایران از این رژیم و تمام مهرههای آن که خدمت صادقانه به جنایتکار اصلی خارجی کرده، به آن افتخار میکنند، متنفر است و آنان را شایسته هیچ مقامی نمیداند؛ زیرا آنان در محیطی احترام به روحانیان اسلام را اعلام کردهاند که تعداد زیادی از [[مساجد]] سرتاسر ایران را بستهاند و سخنرانان را از سخنرانی ممنوع کردهاند. در محیطی حکومت «آشتی ملی» را اعلام میکنند که توپها و تانکها و مسلسلها در دست ارتش و دیگر مأموران در شهرها مشغول سرکوبی ملتیاند که حقوق اولیه بشر و اجرای احکام اسلام را خواستارند. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
ایشان آشتی با رژیم را هدردادن خون عزیزان اسلام و سر فرودآوردن در برابر رژیم ظالمانه و خیانتکار پهلوی برشمرد و تأکید کرد روحانیان به پاس آنکه عوامل رژیم پهلوی گفتهاند «ما به روحانیان احترام میگذاریم»، در از میانرفتن احکام مسلّم اسلام و بهغارترفتن مخازن کشور و کشتارهای بیرحمانه رژیم، با آنان آشتی نمیکنند. ایشان آشتی در آن شرایط را ثبت ننگ ابدی و تاریخی برای روحانیان برشمرد و با اشاره به [[شعار]] مردم که «ما شاه و سلسله پهلوی را نمیخواهیم» طرد رژیم پهلوی را خواست ملت دانست و از اینکه پهلوی و مهرههای او ملت، روحانیان و سیاسیان را همانند اطفال به حساب آوردهاند و خواستهاند با وعد و وعید آنان را فریب بدهند، ابراز تأسف و تأثر شدید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰–۴۵۱.</ref> | ایشان آشتی با رژیم را هدردادن خون عزیزان اسلام و سر فرودآوردن در برابر رژیم ظالمانه و خیانتکار پهلوی برشمرد و تأکید کرد روحانیان به پاس آنکه عوامل رژیم پهلوی گفتهاند «ما به روحانیان احترام میگذاریم»، در از میانرفتن احکام مسلّم اسلام و بهغارترفتن مخازن کشور و کشتارهای بیرحمانه رژیم، با آنان آشتی نمیکنند. ایشان آشتی در آن شرایط را ثبت ننگ ابدی و تاریخی برای روحانیان برشمرد و با اشاره به [[شعار]] مردم که «ما شاه و سلسله پهلوی را نمیخواهیم» طرد رژیم پهلوی را خواست ملت دانست و از اینکه پهلوی و مهرههای او ملت، روحانیان و سیاسیان را همانند اطفال به حساب آوردهاند و خواستهاند با وعد و وعید آنان را فریب بدهند، ابراز تأسف و تأثر شدید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰–۴۵۱.</ref> | ||
امامخمینی در ادامه تأکید کرد ملت ایران باید بداند که هیچ روحانی با دولت ظلم و با اشخاص ستمگر که قرآن و احکام اسلام را به بازی گرفتهاند، آشتی نمیکند. به نظر ایشان آشتیکردن با [[رژیم پهلوی]]، مسلطکردن دژخیمان پهلوی بر جان و ناموس ملت بود و آن از بالاترین گناهان کبیره محسوب میشد که هیچ روحانی مرتکب آن نخواهد شد و جناحهای سیاسی و جبهههای دخیل در نهضت نیز این آشتی را قبول نخواهند کرد؛ زیرا آشتیکردن با رژیم، به منزله بهاسارتکشیدن ملت و ازدستدادن مصالح کشور است که سیاسیان چنین ننگی را مرتکب نخواهند شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰–۴۵۱.</ref> | امامخمینی در ادامه تأکید کرد ملت ایران باید بداند که هیچ روحانی با دولت ظلم و با اشخاص ستمگر که [[قرآن]] و احکام اسلام را به بازی گرفتهاند، آشتی نمیکند. به نظر ایشان آشتیکردن با [[رژیم پهلوی]]، مسلطکردن دژخیمان پهلوی بر جان و ناموس ملت بود و آن از بالاترین [[گناهان کبیره]] محسوب میشد که هیچ روحانی مرتکب آن نخواهد شد و جناحهای سیاسی و جبهههای دخیل در نهضت نیز این آشتی را قبول نخواهند کرد؛ زیرا آشتیکردن با رژیم، به منزله بهاسارتکشیدن ملت و ازدستدادن مصالح کشور است که سیاسیان چنین ننگی را مرتکب نخواهند شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰–۴۵۱.</ref> | ||
انتشار اعلامیه امامخمینی با لغو سانسور مطبوعات از طرف دولت شریفامامی همراه شده بود؛ بنابراین روزنامهها با چاپ عکسهای بزرگی از امامخمینی در صفحههای اول، مفاد اعلامیه ایشان را مخالفت با اقدامات دولت و رد دعوت به «آشتی ملی» چاپ کردند که [[محمدرضا پهلوی]] را به حیرت واداشت.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۵۹–۵۶۰.</ref> شریفامامی میخواست با دادن آزادی به مخالفان رژیم، آنان را دچار اختلاف کند. سیاستِ دیگرِ او دورکردن امامخمینی از [[نجف]] و ضربهزدن به انقلابیان بود که هر دو سیاست در همان آغاز، محکوم به شکست شد و نتیجه عکس داد.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۶۶–۵۶۷.</ref> | انتشار اعلامیه امامخمینی با لغو سانسور [[مطبوعات]] از طرف دولت شریفامامی همراه شده بود؛ بنابراین روزنامهها با چاپ عکسهای بزرگی از امامخمینی در صفحههای اول، مفاد اعلامیه ایشان را مخالفت با اقدامات دولت و رد دعوت به «آشتی ملی» چاپ کردند که [[محمدرضا پهلوی]] را به حیرت واداشت.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۵۹–۵۶۰.</ref> شریفامامی میخواست با دادن آزادی به مخالفان رژیم، آنان را دچار اختلاف کند. سیاستِ دیگرِ او دورکردن امامخمینی از [[نجف]] و ضربهزدن به انقلابیان بود که هر دو سیاست در همان آغاز، محکوم به شکست شد و نتیجه عکس داد.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۶۶–۵۶۷.</ref> | ||
شریفامامی برای به دست آوردن فرصت و جلب نظر روحانیان، سیدحسن طباطبایی قمی را که پس از حوادث [[پانزدهم خرداد]] ۱۳۴۲ همراه امامخمینی در حصر رژیم در تهران بود و در سال ۱۳۴۶ به [[کرج]] تبعید شده بود، آزاد کرد<ref>جلالی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ۱/۳۳۹.</ref>؛ اما امامخمینی در نامهای ضمن ابراز خوشحالی از آزادی سیدحسن طباطبایی قمی خطاب به ایشان، ضمن پرداختن به ترفندهای رژیم و شخص پهلوی، اظهار کرد که طباطبایی خود میداند و توجه دارد و همه نیز باید بدانند که ملت ایران محمدرضا پهلوی را نمیخواهد و هر کس که شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۸ و ۴/۳۰۴.</ref> {{ببینید|سیدحسن طباطبایی قمی}} و بدین شکل این تلاش شریفامامی نیز ناکام ماند. | شریفامامی برای به دست آوردن فرصت و جلب نظر روحانیان، [[سیدحسن طباطبایی قمی]] را که پس از حوادث [[پانزدهم خرداد]] ۱۳۴۲ همراه امامخمینی در حصر رژیم در تهران بود و در سال ۱۳۴۶ به [[کرج]] تبعید شده بود، آزاد کرد<ref>جلالی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ۱/۳۳۹.</ref>؛ اما امامخمینی در نامهای ضمن ابراز خوشحالی از آزادی سیدحسن طباطبایی قمی خطاب به ایشان، ضمن پرداختن به ترفندهای رژیم و شخص پهلوی، اظهار کرد که طباطبایی خود میداند و توجه دارد و همه نیز باید بدانند که ملت ایران محمدرضا پهلوی را نمیخواهد و هر کس که شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۸ و ۴/۳۰۴.</ref> {{ببینید|سیدحسن طباطبایی قمی}} و بدین شکل این تلاش شریفامامی نیز ناکام ماند. | ||
ایشان در مناسبتهای مختلف با افشای ترفندهای دولت شریفامامی، تلاش میکرد ماهیت واقعی آن را به مردم نشان دهد و در این راستا آن را دولتی میدانست که با یک دولت نظامی هیچ تفاوتی ندارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۴.</ref>؛ چنانکه از آغاز رویکارآمدن با شعار آشتی ملی، هزاران نفر از جوانان کشور را به خاک و خون کشیده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۲.</ref> و همان کسی است که تا دیروز علمای اسلام و روحانیون را مرتجع و نجس میدانست اما امروز از در آشتی با آنان درآمده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۰.</ref> و کشتار مردم را با خلاف [[قانون اساسی]] دانستن شعارهای مردم، توجیه کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۶۰–۶۳.</ref> شریفامامی در نگاه امامخمینی در حالی سخن از بستن قمارخانهها و مراکز فساد میگفت که بزرگترین مرکز فساد خود حکومت پهلوی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۹۶.</ref> | ایشان در مناسبتهای مختلف با افشای ترفندهای دولت شریفامامی، تلاش میکرد ماهیت واقعی آن را به مردم نشان دهد و در این راستا آن را دولتی میدانست که با یک دولت نظامی هیچ تفاوتی ندارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۴.</ref>؛ چنانکه از آغاز رویکارآمدن با شعار آشتی ملی، هزاران نفر از جوانان کشور را به خاک و خون کشیده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۲.</ref> و همان کسی است که تا دیروز علمای اسلام و روحانیون را مرتجع و نجس میدانست اما امروز از در آشتی با آنان درآمده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۰.</ref> و کشتار مردم را با خلاف [[قانون اساسی]] دانستن شعارهای مردم، توجیه کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۶۰–۶۳.</ref> شریفامامی در نگاه امامخمینی در حالی سخن از بستن قمارخانهها و مراکز فساد میگفت که بزرگترین مرکز فساد خود حکومت پهلوی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۹۶.</ref> | ||
از نگاه امامخمینی عوامل رژیم پهلوی میخواستند با حربه ملیت، ملت را بکوبند؛ چنانکه از سویی با شعار ملیت، سر قبر [[محمد مصدق]] میرفتند و از سوی دیگر، ملت را سرکوب میکردند. ایشان هنگامی که در | از نگاه امامخمینی عوامل رژیم پهلوی میخواستند با حربه ملیت، ملت را بکوبند؛ چنانکه از سویی با شعار ملیت، سر قبر [[محمد مصدق]] میرفتند و از سوی دیگر، ملت را سرکوب میکردند. ایشان هنگامی که در پاریس بود نیز تأکید کرد شریفامامی با حربه «صلح» آمد و ملت را کوبید؛ ولی ملت در تمام مملکت، یکصدا خواستار دولت جدید هستند. رژیم آنان را ملت حساب نمیکند؛ زیرا از نظر آنان ملت آن است که منافع آمریکا را تأمین بکند و [[آمریکا]] آن را بشناسد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۱۸.</ref> | ||
از سوی دیگر، شریفامامی که تصور میکرد عامل اصلی مخالفتهای مردمی فساد اقتصادی است، کوشید تا با تغییرات ظاهری، مطالبات سیاسی را به امور رفاهی کاهش دهد. او موضوع حکومتنظامی را در تنافی با حل بحران در کشور نمیدانست؛ بنابراین لایحه حکومتنظامی در تهران و یازده شهر دیگر را به مدت شش ماه به مجلس برد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیوسه؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۶۱.</ref> {{ببینید|حکومتنظامی}}. به دلیل نداشتن درکِ درست از انقلاب از سوی رژیم و افزایش فشارها، مردم تهران در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ اقدام به تظاهرات کردند که به فاجعه کشتار مردم در میدان ژاله (شهدا) انجامید<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیوچهار؛ طهان، ۵۶–۷۳.</ref> {{ببینید|هفده شهریور}}. | از سوی دیگر، شریفامامی که تصور میکرد عامل اصلی مخالفتهای مردمی فساد اقتصادی است، کوشید تا با تغییرات ظاهری، مطالبات سیاسی را به امور رفاهی کاهش دهد. او موضوع حکومتنظامی را در تنافی با حل بحران در کشور نمیدانست؛ بنابراین لایحه حکومتنظامی در تهران و یازده شهر دیگر را به مدت شش ماه به مجلس برد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیوسه؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۶۱.</ref> {{ببینید|حکومتنظامی}}. به دلیل نداشتن درکِ درست از انقلاب از سوی رژیم و افزایش فشارها، مردم تهران در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ اقدام به تظاهرات کردند که به فاجعه کشتار مردم در میدان ژاله (شهدا) انجامید<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیوچهار؛ طهان، ۵۶–۷۳.</ref> {{ببینید|هفده شهریور}}. | ||
در پی [[حادثه هفده شهریور|فاجعه هفده شهریور]]، امامخمینی طی پیامی به ملت ایران، تظاهرات این روز را راهپیمایی آرامی دانست که برای اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمی که ۳۵ سال بر مقدرات آنان سلطه داشته و جنایات و خیانتهای او در کشور و مخالفتهای او با [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] واضح است، انجام شدهاست ولی «دولت آشتی ملی»، آنان را به عنوان [[شعار]] بر خلاف قانون اساسی، محکوم کردهاست. ایشان افزود که [[محمدرضا پهلوی]] با این اقدام در واقع میخواهد انتقام خود را از ملت بیدفاع گرفته و با صحنهسازیهای مبتذل، ملت بیدفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خود در سینه خفه گرداند ولی دیگر دیر شده و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ ۴۵۹.</ref> | در پی [[حادثه هفده شهریور|فاجعه هفده شهریور]]، امامخمینی طی پیامی به ملت ایران، [[تظاهرات]] این روز را راهپیمایی آرامی دانست که برای اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمی که ۳۵ سال بر مقدرات آنان سلطه داشته و جنایات و خیانتهای او در کشور و مخالفتهای او با [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] واضح است، انجام شدهاست ولی «دولت آشتی ملی»، آنان را به عنوان [[شعار]] بر خلاف قانون اساسی، محکوم کردهاست. ایشان افزود که [[محمدرضا پهلوی]] با این اقدام در واقع میخواهد انتقام خود را از ملت بیدفاع گرفته و با صحنهسازیهای مبتذل، ملت بیدفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خود در سینه خفه گرداند ولی دیگر دیر شده و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ ۴۵۹.</ref> | ||
ایشان خاطرنشان کرد که پهلوی با حکومت آشتی ملی میخواهد روحانیت ایران و سیاسیون را در کشتار خود سهیم گرداند ولی با این اقدام، فریب او خیلی زود آشکار گردیدهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۶۰.</ref> ایشان همچنین در پیام دیگری ضمن اعلام عزای عمومی در هفتمین روز [[شهادت]] شهدای هفده شهریور، بیان داشت اکنون که از چهرههای کریه آزادیخواهی و طرفداری از [[حقوق بشر]] پرده برداشته شده، ملت مظلوم و بزرگ ایران باید اعتصاب کرده در عزا بنشینند و به ملت ایران هشدار داد فریب خیمهشببازیهای دولت و وکلای محمدرضا پهلوی در مجلس را نخورند که با حرفهای فریبنده میخواهند او را که در شرف مرگ است نجات دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ ۴۶۵.</ref> | ایشان خاطرنشان کرد که پهلوی با حکومت آشتی ملی میخواهد روحانیت ایران و سیاسیون را در کشتار خود سهیم گرداند ولی با این اقدام، فریب او خیلی زود آشکار گردیدهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۶۰.</ref> ایشان همچنین در پیام دیگری ضمن اعلام عزای عمومی در هفتمین روز [[شهادت]] شهدای هفده شهریور، بیان داشت اکنون که از چهرههای کریه آزادیخواهی و طرفداری از [[حقوق بشر]] پرده برداشته شده، ملت مظلوم و بزرگ ایران باید [[اعتصاب]] کرده در عزا بنشینند و به ملت ایران هشدار داد فریب خیمهشببازیهای دولت و وکلای محمدرضا پهلوی در مجلس را نخورند که با حرفهای فریبنده میخواهند او را که در شرف مرگ است نجات دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ ۴۶۵.</ref> | ||
پیش از فرارسیدن چهلم شهدای هفدهم شهریور نیز امامخمینی چهلم این واقعه را [[عزای عمومی]] اعلام کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ ۵۱۱.</ref> که خود به | پیش از فرارسیدن چهلم شهدای هفدهم شهریور نیز امامخمینی چهلم این واقعه را [[عزای عمومی]] اعلام کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ ۵۱۱.</ref> که خود به راهپیمایی بزرگی منجر شد. پس از آن نیز با به خاک و خون کشیدن تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان مقابل درِ ورودی دانشگاه تهران در سیزدهم آبان ۱۳۵۷ ابوالفضل قاضی وزیر علوم استعفا کرد و عبدالله شیبانی رئیس دانشگاه تهران هجوم نظامیان به دانشگاه را شدیداً محکوم کرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۷۲.</ref> شریفامامی که از اوجگیری [[انقلاب]] درمانده شده بود،<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۶۴۹–۶۵۰.</ref> در چهاردهم آبان ۱۳۵۷ از پست نخستوزیری کنارهگیری کرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۷۳.</ref> | ||
[[امامخمینی]] که شریفامامی و امثال او را به سبب [[قتل]] و جنایاتشان محکوم به [[قصاص]] میدانست و معتقد بود شریفامامی ملت را با حربه | [[امامخمینی]] که شریفامامی و امثال او را به سبب [[قتل]] و جنایاتشان محکوم به [[قصاص]] میدانست و معتقد بود شریفامامی ملت را با حربه صلح کوبید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۱۸ و ۷/۳۰۹.</ref>؛ عامل جنایت آنان را [[علم]] بدون [[تهذیب نفس]] میدانست که خطرش از جهل بسیار زیادتر است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۳.</ref> ایشان پس از پیروزی انقلاب نیز آنان را جنایتکار و کسی که ملت را به مسلسل بست، خواند و گفت امثال شریفامامی به تمام معنا وابسته به [[انگلستان]] و [[آمریکا]] بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۰ و ۱۴/۱۲۲.</ref>؛ چنانکه بعدها در زمانی که مخالفان محمدعلی رجایی {{ببینید|محمدعلی رجایی}} و مخالفان وزرای او از متخصصنبودن آنان انتقاد میکردند، امامخمینی با نامبردن از شریفامامی آندو را قابل مقایسه ندانسته، گفت نیاز به متخصص هست؛ ولی نه متخصصی مانند شریفامامی.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۲۲–۱۲۳ و ۴۹۹.</ref> | ||
شریفامامی که حضور بیشتر در ایران را به نفع خود نمیدانست، در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷ با وجودی که تحت تعقیب بود و خروجش ممنوع شده بود، به سفارش [[شاپور بختیار]]؛ نخستوزیر و با وساطت منوچهر آریانا از [[ایران]] فرار کرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۴۱۱.</ref> وی بیست سال در [[آمریکا]] زندگی کرد و سرانجام در ۲۶ خرداد ۱۳۷۷ و در ۸۸سالگی در همانجا از دنیا رفت و در قبرستانی در حومه | شریفامامی که حضور بیشتر در ایران را به نفع خود نمیدانست، در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷ با وجودی که تحت تعقیب بود و خروجش ممنوع شده بود، به سفارش [[شاپور بختیار]]؛ نخستوزیر و با وساطت منوچهر آریانا از [[ایران]] فرار کرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۴۱۱.</ref> وی بیست سال در [[آمریکا]] زندگی کرد و سرانجام در ۲۶ خرداد ۱۳۷۷ و در ۸۸سالگی در همانجا از دنیا رفت و در قبرستانی در حومه نیویورک به خاک سپرده شد.<ref>لاجوردی، مقدمه کتاب خاطرات جعفر شریفامامی، ۳.</ref> خاطرات وی با عنوان «خاطرات جعفر شریفامامی، نخستوزیر ایران» به کوشش [[حبیب لاجوردی]] منتشر شدهاست. | ||
== پانویس == | == پانویس == |