۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خمین'''، زادگاه و محل سکونت امامخمینی تا نوزدهسالگی. | '''خمین'''، زادگاه و محل سکونت [[امامخمینی]] تا نوزدهسالگی. | ||
== موقعیت == | == موقعیت == | ||
شهرستان خمین با حدود نود روستا و آب و هوایی معتدل، در جنوب شرقی استان مرکزی ایران واقع است و از شمال به شهرستان اراک، از شرق به شهرستان محلات، از جنوب غربی به شهرستان الیگودرز و از جنوب به شهرستان گلپایگان منتهی میشود. این شهر در گذشته مرکز بازرگانی بخش کمره محسوب میشد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۷۴۷؛ سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ۵۹/۸۳–۸۶.</ref>؛ چنانکه امامخمینی در نامهای عرفانی به یکی از شاگردان خود در سال ۱۳۱۷، خود را «خمینی کمرهای» شمردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶.</ref> در تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶، خمین زیرمجموعه گلپایگان بود و در سال ۱۳۲۵ به محلات پیوست. در اسفند ۱۳۳۷ از محلات جدا و به شهرستانی مستقل و از توابع استان مرکزی (به مرکزیت تهران) تبدیل شد و از سال ۱۳۵۵ تا به امروز تابع استان مرکزی (به مرکزیت اراک) بودهاست. زبان مردم خمین فارسی با گویش محلی است.<ref>سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ۵۹/۸۶؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۲.</ref> | شهرستان خمین با حدود نود روستا و آب و هوایی معتدل، در جنوب شرقی استان مرکزی ایران واقع است و از شمال به شهرستان اراک، از شرق به شهرستان محلات، از جنوب غربی به شهرستان الیگودرز و از جنوب به شهرستان گلپایگان منتهی میشود. این شهر در گذشته مرکز بازرگانی بخش کمره محسوب میشد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۷۴۷؛ سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ۵۹/۸۳–۸۶.</ref>؛ چنانکه امامخمینی در نامهای عرفانی به یکی از [[شاگردان امامخمینی|شاگردان خود]] در سال ۱۳۱۷، خود را «خمینی کمرهای» شمردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶.</ref> در تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶، خمین زیرمجموعه گلپایگان بود و در سال ۱۳۲۵ به محلات پیوست. در اسفند ۱۳۳۷ از [[محلات]] جدا و به شهرستانی مستقل و از توابع استان مرکزی (به مرکزیت تهران) تبدیل شد و از سال ۱۳۵۵ تا به امروز تابع استان مرکزی (به مرکزیت اراک) بودهاست. زبان مردم خمین فارسی با گویش محلی است.<ref>سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ۵۹/۸۶؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۲.</ref> | ||
بر اساس سرشماری عمومی سال ۱۳۴۵ این شهرستان۹۹۸۱۱ نفر جمعیت داشته و ۱۰۵۸۷ نفر در خود شهر خمین ساکن بودهاند<ref>مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۴۵ شهرستان خمین، د.</ref> بر اساس سرشماری عمومی سال ۱۳۷۵ این شهرستان ۱۱۸۴۲۴ نفر جمعیت داشته که بیشتر آنان (حدود شصت هزار تن) در خود شهر خمین ساکناند.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۲ و ۳۳.</ref> شعبهای از دانشگاه علوم پزشکی اراک به نام دانشکده پرستاری و همچنین شاخهای از دانشگاه پیام نور، مؤسسههای آموزش عالی خمیناند.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۱۲.</ref> | بر اساس سرشماری عمومی سال ۱۳۴۵ این شهرستان۹۹۸۱۱ نفر جمعیت داشته و ۱۰۵۸۷ نفر در خود شهر خمین ساکن بودهاند<ref>مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۴۵ شهرستان خمین، د.</ref> بر اساس سرشماری عمومی سال ۱۳۷۵ این شهرستان ۱۱۸۴۲۴ نفر جمعیت داشته که بیشتر آنان (حدود شصت هزار تن) در خود شهر خمین ساکناند.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۲ و ۳۳.</ref> شعبهای از دانشگاه علوم پزشکی اراک به نام دانشکده پرستاری و همچنین شاخهای از دانشگاه پیام نور، مؤسسههای آموزش عالی خمیناند.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۱۲.</ref> | ||
خمین از دوره صفویه تا پیروزی انقلاب اسلامی عالمان بزرگی را به خود دیدهاست، ازجمله ملاحسین خوانساری مهاجر به خمین و فرزندان ایشان چون سیداحمد (حاجآقا آخوند)، پدر هاجرخانم مادر امامخمینی، ملامحمدجواد معروف به جواد مجتهد خمینی، فضلالله رجایی (سمیعی)، محمدجعفر کمرهای (م۱۱۱۵) فقیه جامع علوم عقلی و نقلی و شیخالاسلامِ اصفهان و قاضی و دارای آثاری در فقه و | خمین از [[صفویه|دوره صفویه]] تا [[پیروزی انقلاب اسلامی]] عالمان بزرگی را به خود دیدهاست، ازجمله [[ملاحسین خوانساری مهاجر]] به خمین و فرزندان ایشان چون سیداحمد (حاجآقا آخوند)، پدر [[هاجرخانم]] مادر امامخمینی، ملامحمدجواد معروف به جواد مجتهد خمینی، فضلالله رجایی (سمیعی)، محمدجعفر کمرهای (م۱۱۱۵) فقیه جامع علوم عقلی و نقلی و شیخالاسلامِ اصفهان و قاضی و دارای آثاری در [[فقه]] و [[فلسفه]]، علینقی کمرهای از فقها و متکلمان [[شیعه]] و دارای آثاری دراینباره (م۹۵۳–۱۰۲۹)، نقی کمرهای (م۱۰۶۰ق) شاعر دوره صفوی و سراینده بیش از پنج هزار بیت شعر،<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۸.</ref> احمد آلطاهر و فرزندان ایشان ازجمله محمدحسین آلطاهر<ref>سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق، ۱/۱۶–۲۵.</ref>؛ خاندان امامخمینی ازجمله سیدمصطفی پدر امامخمینی و فرزندان ایشان{{ببینید|اجداد امامخمینی |خانواده امامخمینی}}؛ محمدعلی مجتهد از علمای همعصر با پدر امامخمینی و بسیاری از دیگر علمای مبارز. | ||
== پیشینه تاریخی و تمدنی == | == پیشینه تاریخی و تمدنی == | ||
خمین از شهرهای پرسابقه و باستانی ایران است.<ref>زندهدل، مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی، ۲۵/۷۲–۷۳.</ref> نخستین بار نام این شهر با عنوان «خمیهن» در کتاب تاریخ پیامبران و شاهان تألیف پیش از ۳۵۰ق، آورده شدهاست.<ref>اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، ۳۸.</ref> از این منطقه به نامهای تیمره، حمیهن، خمیهن، خهبین، خمامین، سیمره، کمی ری، کمره و خمین یادشده است.<ref>افشار سیستانی، پژوهش در نام شهرهای ایران، ۳۰۰.</ref> در گذشته تیمره بخشی از ایالت بزرگ اصفهان بهشمار میآمد.<ref>بهشتیسرشت، زمانه و زندگی امامخمینی، ۲۴.</ref> خمین به هنگام لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران (در قرن چهارم پیش از میلاد) ویران شد<ref>اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، ۳۸.</ref>؛ با وجود این نقش اقتصادی خود را تا مدتی طولانی حفظ کرد.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۵.</ref> در دوره | خمین از شهرهای پرسابقه و باستانی ایران است.<ref>زندهدل، مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی، ۲۵/۷۲–۷۳.</ref> نخستین بار نام این شهر با عنوان «خمیهن» در کتاب تاریخ پیامبران و شاهان تألیف پیش از ۳۵۰ق، آورده شدهاست.<ref>اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، ۳۸.</ref> از این منطقه به نامهای تیمره، حمیهن، خمیهن، خهبین، خمامین، سیمره، کمی ری، کمره و خمین یادشده است.<ref>افشار سیستانی، پژوهش در نام شهرهای ایران، ۳۰۰.</ref> در گذشته تیمره بخشی از ایالت بزرگ [[اصفهان]] بهشمار میآمد.<ref>بهشتیسرشت، زمانه و زندگی امامخمینی، ۲۴.</ref> خمین به هنگام لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران (در قرن چهارم پیش از میلاد) ویران شد<ref>اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان، ۳۸.</ref>؛ با وجود این نقش [[اقتصاد|اقتصادی]] خود را تا مدتی طولانی حفظ کرد.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۵.</ref> در [[صفویه|دوره صفویه]]، خمین تبدیل به ولایتی مستقل گردید و پس از سقوط صفویه در سال ۱۱۳۶ق این شهر نیز گرفتار غارت و یغما و قتلعام افغانها شد.<ref>بهشتیسرشت، زمانه و زندگی امامخمینی، ۲۵.</ref> در دوره ۱۵۰ساله [[قاجاریه|قاجار]] نیز بیکفایتی پادشاهان این سلسله، خمین را چون دیگر شهرهای ایران گرفتار ظلم شاهزادگان و خانها و شرارت اشرار کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۸۵ و ۱۰/۳۴۹.</ref> | ||
سکونت جد پدری امامخمینی | == سکونت جد پدری امامخمینی == | ||
اجداد امامخمینی بنا بر گفتهای پیش از مهاجرت به کشمیر، در [[نیشابور]] زندگی میکردهاند. دینعلیشاه، جد اعلای ایشان، در هندوستان ساکن شد. سیداحمد جد پدری امامخمینی پس از آشنایی با یوسفخان کمرهای در [[عتبات]] ([[کربلا]] یا [[نجف]]) سال ۱۲۵۴ق/ ۱۲۱۷ش به خمین دعوت شد و همراه او به خمین رفت.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۶.</ref> سیداحمد که عالم دینی بود در گسترش فضیلتها و مبارزه با منکرها جدی بود.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۹</ref> وی در سی سال اقامت خود در خمین، املاک بسیاری را آباد و دارایی فراوانی فراهم آورد که پشتوانه او برای یاری نیازمندان بود؛ چنانکه قحطی سال ۱۲۸۵ق، به همت او، قربانی چندانی از خمین نگرفت.<ref>قادری، خمینی روحالله، ۱/۸۲–۸۴.</ref> سیداحمد با سکینهخانم دختر محمدحسین بیک [[ازدواج]] کرد و از او دارای فرزندانی ازجمله سیدمصطفی پدر امامخمینی شد. {{ببینید|اجداد امامخمینی}} | |||
ولایت کمره به دلیل آبادی و نزدیکی به پایتخت (تهران)، مورد توجه شاهزادگان فتحعلیشاه بود و زمینهای آن حکم زمین شاهی یافته بود.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۸؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۶۳.</ref> فشار خانها و حاکمان محلی بر | ولایت کمره به دلیل آبادی و نزدیکی به [[پایتخت]] (تهران)، مورد توجه شاهزادگان [[فتحعلیشاه]] بود و زمینهای آن حکم زمین شاهی یافته بود.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۸؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۶۳.</ref> فشار خانها و حاکمان محلی بر [[مردم]]، بهخصوص پس از مرگ [[ناصرالدینشاه]]، موجب طغیان و ناامنی شهرهای ایران ازجمله کمره شد و مردم از دو سوی مورد تعدی بودند: دزدان و گردنهگیران از یک سو و خانها و شاهزادگان از سوی دیگر<ref>پسندیده، خاطرات، ۷۶–۷۸.</ref> انجام امور شرعی چون قضاوت و معاملات و اداره مکتبخانه بر عهده علمای وقت بود که سیدمصطفی مجتهد کمرهای پدر امامخمینی از آن جمله بود.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۳۷–۲۳۸.</ref> خانه پدری سیدمصطفی در خمین، پناهگاه مردم منطقه در برابر آزار و اذیت اشرار بود.<ref>بهشتیسرشت، زمانه و زندگی امامخمینی، ۳۱.</ref> شکل معماری این خانه با قدمت۱۶۰ساله و با دالانهای تو در تو و بنای دو برج نظامی در ضلع شمالی و جنوبی قلعه، گویای وضعیت اجتماعی سیاسی آن دوران است و حکایت از ناامنی و جنگ و گریزهای آن دوره دارد.<ref>زندهدل، مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی، ۲۵/۶۲.</ref> در این دوره مردم برای دفاع از خود نیاز به تفنگ و تفنگچی داشتند و خرید و فروش سلاح متعارف بود.<ref>پسندیده، خاطرات، ۷۶.</ref> سرانجام سیدمصطفی در مبارزه با خانهای خمین در ذیالحجه ۱۳۲۰ق به [[شهادت]] رسید.<ref>پسندیده، خاطرات، ۸۱–۸۲.</ref>{{ببینید|خانواده امامخمینی}} | ||
== دوران اقامت امامخمینی == | == دوران اقامت امامخمینی == | ||
امامخمینی در هجدهم یا بیستم جمادیالثانی ۱۳۲۰ق/ سی شهریور یا اول مهر ۱۲۸۱ در خمین متولد شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۳–۳۵ و ۱۲۳۱.</ref> و در کودکی به مکتبخانه رفت و درسهای اولیه طلبگی از ادبیات و منطق و باب حادیعشر از کتابهای کلامی را در زادگاه خود فرا گرفت و در نوزدهسالگی برای ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه اراک شد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۳–۳۵ و ۱۲۳۱.</ref>؛ اما پس از هجرت نیز با زادگاه خود در ارتباط بود و برای دیدار با خویشاوندان و استراحت به خمین رفت و آمد داشت.<ref>فهری، مقدمه ترجمه کتاب شرح دعای سحر امامخمینی، ۲۳.</ref> ایشان برخی از کتابهای علمی خود، ازجمله تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۳.</ref> و پاکنویس التعلیقة علی الفوائد الرضویه در سال ۱۳۴۸ق/ ۱۳۰۸<ref>امامخمینی، تعلیقه فوائد، ۱۶۰–۱۶۰.</ref> را در خمین نوشته یا به پایان بردهاست. | [[امامخمینی]] در هجدهم یا بیستم جمادیالثانی ۱۳۲۰ق/ سی شهریور یا اول مهر ۱۲۸۱ در خمین متولد شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۳–۳۵ و ۱۲۳۱.</ref> و در کودکی به مکتبخانه رفت و درسهای اولیه طلبگی از ادبیات و [[منطق]] و باب حادیعشر از کتابهای کلامی را در زادگاه خود فرا گرفت و در نوزدهسالگی برای ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه اراک شد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۳–۳۵ و ۱۲۳۱.</ref>؛ اما پس از هجرت نیز با زادگاه خود در ارتباط بود و برای دیدار با خویشاوندان و استراحت به خمین رفت و آمد داشت.<ref>فهری، مقدمه ترجمه کتاب شرح دعای سحر امامخمینی، ۲۳.</ref> ایشان برخی از کتابهای علمی خود، ازجمله [[تعلیقات علی شرح فصوص الحکم]] و [[مصباح الانس]]<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۳.</ref> و پاکنویس [[التعلیقة علی الفوائد الرضویه]] در سال ۱۳۴۸ق/ ۱۳۰۸<ref>امامخمینی، تعلیقه فوائد، ۱۶۰–۱۶۰.</ref> را در خمین نوشته یا به پایان بردهاست. | ||
دوره نوزدهساله زندگی امامخمینی در این شهر، به دلیل شهادت پدر و ازدستدادن مادر و فوت عمه ایشان صاحبهخانم که نقش زیادی در تربیت ایشان داشت و حمله دزدان و ستم خانها به مردم {{ببینید|خانواده امامخمینی}} با تلخی همراه بوده و کمتر خاطره شیرینی از زبان ایشان در این دوره ثبت شدهاست.<ref>وادی، ویژهنامه اماکن منتسب به امامخمینی در داخل کشور، ۱۶؛ رجایی نژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تا رحلت، ۱۹–۲۳.</ref> ایشان شاهد هجوم یاغیان به خمین و مقابله سرسختانه مردم در برابر آنان بود و خود نیز تفنگ در دست به سنگر رفت و در دفاع از جان و مال مردم شهرش مشارکت کرد<ref>مرادینیا، تاریخ خمین، ۲۴۷–۲۴۸.</ref>؛ چنانکه خود ایشان دربارهٔ آن سالها یادآور شدهاست ضعف حکومت مرکزی و ظلم و سلطه خانها و حاکمان محلی، اوضاع اجتماعی، امنیتی و اقتصادی مردم ایران ازجمله خمین را بسیار نامساعد و بحرانی کرده بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۴۲؛ ۱۳/۳۷۹–۳۸۰؛ ۱۵/۱۲۰–۱۲۱ و ۱۶/۱۸۵.</ref> اموال مردم در معرض دستبرد اشرار و سارقان مسلح قرار داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۳۰ و ۱۱/۱۲–۱۳، ۲۵۹.</ref> و مردم منطقه با سنگربندی خانهها و محلهها به دفاع از خود و شهر میپرداختند. وی نیز همراه با مردم به دفاع مسلحانه از زادگاه خود مشغول بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۴۹؛ ۱۱/۱۲–۱۳، ۲۵۹ و ۱۳/۳۸۰؛ متولی، شهاب سبز، ۱۳.</ref> در جریان جنگ جهانی اول خمین نیز مورد تاخت و تاز نیروهای دولتهای خارجی قرار گرفت<ref>مرادینیا، تاریخ خمین، ۲۴۸.</ref> و امامخمینی از نزدیک شاهد این تاخت و تازها بوده و مطالبی را دراینباره نقل کردهاست.<ref> امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۴.</ref> | دوره نوزدهساله زندگی امامخمینی در این شهر، به دلیل شهادت پدر و ازدستدادن مادر و فوت عمه ایشان صاحبهخانم که نقش زیادی در تربیت ایشان داشت و حمله دزدان و ستم خانها به مردم{{ببینید|خانواده امامخمینی}} با تلخی همراه بوده و کمتر خاطره شیرینی از زبان ایشان در این دوره ثبت شدهاست.<ref>وادی، ویژهنامه اماکن منتسب به امامخمینی در داخل کشور، ۱۶؛ رجایی نژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تا رحلت، ۱۹–۲۳.</ref> ایشان شاهد هجوم یاغیان به خمین و مقابله سرسختانه مردم در برابر آنان بود و خود نیز تفنگ در دست به سنگر رفت و در دفاع از جان و مال مردم شهرش مشارکت کرد<ref>مرادینیا، تاریخ خمین، ۲۴۷–۲۴۸.</ref>؛ چنانکه خود ایشان دربارهٔ آن سالها یادآور شدهاست ضعف حکومت مرکزی و [[ظلم]] و سلطه خانها و حاکمان محلی، اوضاع اجتماعی، امنیتی و اقتصادی مردم ایران ازجمله خمین را بسیار نامساعد و بحرانی کرده بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۴۲؛ ۱۳/۳۷۹–۳۸۰؛ ۱۵/۱۲۰–۱۲۱ و ۱۶/۱۸۵.</ref> اموال مردم در معرض دستبرد اشرار و سارقان مسلح قرار داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۳۰ و ۱۱/۱۲–۱۳، ۲۵۹.</ref> و مردم منطقه با سنگربندی خانهها و محلهها به دفاع از خود و شهر میپرداختند. وی نیز همراه با مردم به [[مبارزه مسلحانه|دفاع مسلحانه]] از زادگاه خود مشغول بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۴۹؛ ۱۱/۱۲–۱۳، ۲۵۹ و ۱۳/۳۸۰؛ متولی، شهاب سبز، ۱۳.</ref> در جریان جنگ جهانی اول خمین نیز مورد تاخت و تاز نیروهای دولتهای خارجی قرار گرفت<ref>مرادینیا، تاریخ خمین، ۲۴۸.</ref> و امامخمینی از نزدیک شاهد این تاخت و تازها بوده و مطالبی را دراینباره نقل کردهاست.<ref> امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۴.</ref> | ||
امامخمینی در سال ۱۳۳۹ق برای ادامه تحصیل به اراک مهاجرت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶.</ref> از وقایع مهم این دوره، وقوع انقلاب مشروطه (۱۳۲۴ق/ ۱۲۸۵) و مبارزه محمدعلیشاه علیه آن (۱۳۲۶ق/ ۱۲۸۷) است.<ref>بهشتیسرشت، زمانه و زندگی امامخمینی، ۴۹.</ref> بسیاری از عالمان خمین با مشروطه میانه خوبی نداشتند.<ref>سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق، ۲/ سند ۱۰۴؛ ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۵/۹۱۵.</ref> پس از کودتای رضا پهلوی در ۱۲۹۹<ref>پسندیده، خاطرات، ۱۵۰.</ref> و تصمیم وی بر خلع سلاح همگانی، مردم کمره نیز خلع سلاح شدند.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۱۵.</ref> با اعلان قانون ضد اسلامیِ منع حجاب از سوی پهلوی، مردم و علمای خمین در برابر آن موضعگیری و مقاومت کردند<ref>مسعودی خمینی، ۱۱۵.</ref> و با وجود ممنوعیت عزاداری برای سیدالشهدا (ع)، مردم بهطور پنهانی عزاداری میکردند.<ref>مسعودی خمینی، ۱۱۶–۱۱۸.</ref> پس از سقوط پهلوی علمای خمین در تلگرامی به نخستوزیر در ۲۲/۶/۱۳۲۲ لغو قانون کشف حجاب و الزام بانوان به حجاب را تقاضا کردند.<ref>سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق، ۲/ سند ۱۳۳؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۲۳.</ref> | [[امامخمینی]] در سال ۱۳۳۹ق برای ادامه تحصیل به اراک مهاجرت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶.</ref> از وقایع مهم این دوره، وقوع انقلاب مشروطه (۱۳۲۴ق/ ۱۲۸۵) و مبارزه محمدعلیشاه علیه آن (۱۳۲۶ق/ ۱۲۸۷) است.<ref>بهشتیسرشت، زمانه و زندگی امامخمینی، ۴۹.</ref> بسیاری از عالمان خمین با [[مشروطه]] میانه خوبی نداشتند.<ref>سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق، ۲/ سند ۱۰۴؛ ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۵/۹۱۵.</ref> پس از کودتای رضا پهلوی در ۱۲۹۹<ref>پسندیده، خاطرات، ۱۵۰.</ref> و تصمیم وی بر خلع سلاح همگانی، مردم کمره نیز خلع سلاح شدند.<ref>مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۱۵.</ref> با اعلان قانون ضد اسلامیِ منع [[حجاب و نگاه|حجاب]] از سوی پهلوی، مردم و علمای خمین در برابر آن موضعگیری و مقاومت کردند<ref>مسعودی خمینی، ۱۱۵.</ref> و با وجود ممنوعیت عزاداری برای سیدالشهدا (ع)، مردم بهطور پنهانی عزاداری میکردند.<ref>مسعودی خمینی، ۱۱۶–۱۱۸.</ref> پس از سقوط پهلوی علمای خمین در تلگرامی به نخستوزیر در ۲۲/۶/۱۳۲۲ لغو قانون کشف حجاب و الزام بانوان به حجاب را تقاضا کردند.<ref>سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق، ۲/ سند ۱۳۳؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۲۳.</ref> | ||
خمین پیش از انقلاب اسلامی: در سالهای آغازین سلطنت محمدرضا پهلوی، خمین شاهد فعالیتهای محدود سیاسی مردم در انتخابات و حمایت برخی رجال آن از محمد مصدق و سیدابوالقاسم کاشانی بود.<ref>پسندیده، خاطرات، ۱۹۲–۱۹۶ و ۱۹۹–۲۰۴.</ref> بیشتر مردم خمین پس از رحلت مرجع تقلید وقت سیدحسین بروجردی در سال ۱۳۴۰ با حضور در | خمین پیش از انقلاب اسلامی: در سالهای آغازین سلطنت محمدرضا پهلوی، خمین شاهد فعالیتهای محدود سیاسی مردم در انتخابات و حمایت برخی رجال آن از محمد مصدق و سیدابوالقاسم کاشانی بود.<ref>پسندیده، خاطرات، ۱۹۲–۱۹۶ و ۱۹۹–۲۰۴.</ref> بیشتر مردم خمین پس از رحلت مرجع تقلید وقت [[سیدحسین بروجردی]] در سال ۱۳۴۰ با حضور در [[قم]]، حمایت خود را از مرجعیت امامخمینی اعلام کردند.<ref>رجائینژاد و حاضری، ۲۶.</ref> در موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱، بیشتر مردم خمین به حمایت از امامخمینی و روحانیان برخاستند و ضمن مخالفت با مصوبات ضداسلامی دولت، از شرکت در همهپرسیِ نمایشی [[محمدرضا پهلوی]] موسوم به انقلاب شاه و ملت خودداری کردند.<ref>رجائینژاد و حاضری، ۲۶–۲۷.</ref> | ||
از دیگر فعالیتهای انقلابی مردم خمین پیش از انقلاب میتوان بهاین موارد اشاره کرد: برگزاری مراسم شهدای فیضیه در ۱۲/۲/۱۳۴۲،<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۳۳.</ref> واکنش به دستگیری امامخمینی در ۱۵ خرداد | از دیگر فعالیتهای انقلابی مردم خمین پیش از انقلاب میتوان بهاین موارد اشاره کرد: برگزاری مراسم شهدای فیضیه در ۱۲/۲/۱۳۴۲،<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۳۳.</ref> واکنش به [[دستگیری امامخمینی]] در [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]،<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۴۰–۴۲؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۳۹، ۵۸ و ۱۹۰.</ref> تلگرام جهت درخواست آزادی ایشان در ۷/۵/۱۳۴۲ و ۲۳/۵/۱۳۴۲<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۷/۱۳۴ و ۱۳۷.</ref> و نیز اعتراض به [[تبعید امامخمینی]] در آبان ۱۳۴۳<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۱۰۴.</ref> و [[انتقاد]] شدید [[سیدکاظم قریشی]] از فضلای خمین از رژیم و دعا برای امامخمینی در سخنرانی.<ref>پسندیده، یاران امام، ۱۳–۱۴.</ref> مردم خمین پس از تبعید امامخمینی نیز به حمایت از ایشان ادامه دادند<ref>پسندیده، یاران امام، ۶۳–۶۴.</ref> و درگذشت مشکوک سیدکاظم قریشی پس از [[زندان]] و [[شکنجه]]، در زیر عمل جراحی<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۳۹۵–۳۹۶.</ref> و شهادت حسن جزایری از جوانان مبارز خمین به جرم هواداری از [[نهضت امامخمینی]] در زندان اوین در سال ۱۳۵۴ از آن جمله است.<ref>مختاری، خبرگزاری جمهوری اسلامی.</ref> | ||
== خمین در انقلاب اسلامی == | == خمین در انقلاب اسلامی == | ||
نخستین تجمع اعتراضآمیز مردم خمین علیه رژیم پهلوی (پس از تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) به مناسبت مجلس ترحیم علی شریعتی در اوایل تیر ۱۳۵۶ بود که با احتیاط برگزار شد؛ اما پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی فرزند امامخمینی در اول آبان ۱۳۵۶ هواداری از انقلاب در این شهر شتاب بیشتری یافت.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۲۰۰ و ۲۰۴–۲۰۵.</ref> حضور روحانیانی چون رسول منتجبنیا و سیدمحمدعلی قریشی محفل انقلابیون در خمین را پرشور کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روزشمار استان مرکزی، ۱/۳۴۷ و ۳۷۵.</ref> برگزاری مجالس ختم همزمان با سراسر کشور و فرستادن تلگرام تسلیت به امامخمینی در ۷/۸/۱۳۵۶ سبب شد تا برگزاری مجلس هفتم سیدمصطفی با ممانعت شهربانی روبهرو و به راهپیمایی اعتراضآمیز تبدیل شود. این اجتماع برای نخستین بار با شعار «درود بر خمینی» همراه شد.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۲۰۵ و ۲۱۰–۲۱۲.</ref> مراسم چهلم سیدمصطفی خمینی با شرکت حدود چهارصد تن از طلاب حوزه علمیه قم در ۱۰/۹/۱۳۵۶ در خمین برگزار گردید<ref>مرکز بررسی اسناد، روزشمار استان مرکزی، ۱/۳۶۲–۳۶۳.</ref> و به فاصله کوتاهی پس از این مراسم و فرارسیدن ماه محرم شرایط برای مبارزه آمادهتر شد و برگزاری مجالس سوگواری حسینی با رنگ و بوی اعتراض، حرکتهای انقلابی را منسجمتر کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روزشمار استان مرکزی، ۱/۳۷۵.</ref> در ۲۰/۲/۱۳۵۷ پس از مراسم چهلم شهدای یزد در خمین، مأموران شهربانی مردم را در تظاهرات به گلوله بستند که سیدرضا طباطبایی قاری قرآن شهید و چند تن مجروح و معلول شدند.<ref>حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، ۱/۲۵۵؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۵۴–۱۵۵.</ref> | نخستین تجمع اعتراضآمیز مردم خمین علیه [[رژیم پهلوی]] (پس از تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) به مناسبت مجلس ترحیم [[علی شریعتی]] در اوایل تیر ۱۳۵۶ بود که با احتیاط برگزار شد؛ اما پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] فرزند امامخمینی در اول آبان ۱۳۵۶ هواداری از انقلاب در این شهر شتاب بیشتری یافت.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۲۰۰ و ۲۰۴–۲۰۵.</ref> حضور روحانیانی چون [[رسول منتجبنیا]] و [[سیدمحمدعلی قریشی]] محفل انقلابیون در خمین را پرشور کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روزشمار استان مرکزی، ۱/۳۴۷ و ۳۷۵.</ref> برگزاری مجالس ختم همزمان با سراسر کشور و فرستادن تلگرام تسلیت به امامخمینی در ۷/۸/۱۳۵۶ سبب شد تا برگزاری مجلس هفتم سیدمصطفی با ممانعت شهربانی روبهرو و به راهپیمایی اعتراضآمیز تبدیل شود. این اجتماع برای نخستین بار با [[شعار]] «درود بر خمینی» همراه شد.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۲۰۵ و ۲۱۰–۲۱۲.</ref> مراسم چهلم [[سیدمصطفی خمینی]] با شرکت حدود چهارصد تن از طلاب حوزه علمیه قم در ۱۰/۹/۱۳۵۶ در خمین برگزار گردید<ref>مرکز بررسی اسناد، روزشمار استان مرکزی، ۱/۳۶۲–۳۶۳.</ref> و به فاصله کوتاهی پس از این مراسم و فرارسیدن ماه محرم شرایط برای مبارزه آمادهتر شد و برگزاری مجالس سوگواری حسینی با رنگ و بوی اعتراض، حرکتهای انقلابی را منسجمتر کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روزشمار استان مرکزی، ۱/۳۷۵.</ref> در ۲۰/۲/۱۳۵۷ پس از مراسم چهلم شهدای یزد در خمین، مأموران شهربانی مردم را در [[تظاهرات]] به گلوله بستند که سیدرضا طباطبایی قاری قرآن شهید و چند تن مجروح و معلول شدند.<ref>حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، ۱/۲۵۵؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۵۴–۱۵۵.</ref> | ||
گروهی از فاضلان و عالمان خمین، محمدحبیب الهی، علیاصغر | گروهی از فاضلان و عالمان خمین، محمدحبیب الهی، [[علیاصغر احمدی]]، علی سهرابی، محمد دیانت و سیدمحمدعلی قریشی در ۲۹/۴/۱۳۵۷ که برابر با نیمه شعبان بود، به پیروی از امامخمینی و به دلیل وضع اسفبار ایران، این روز را عزای عمومی اعلام و از مردم برای برپایی مجالس عزا دعوت کردند که با ممانعت مأموران شهربانی روبهرو شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۷/۳۵۴؛ سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق، ۲/۸۰۴.</ref> فرارسیدن ماه رمضان دامنه انقلاب را گسترش داد و روحانیان خمین برای برگزاری تظاهرات در روستاها نیز برنامهریزی کردند.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۳۲۰ و ۳۷۷.</ref> امامخمینی از تظاهرات [[روستاییان]] به همراه روحانیان خود در روستاهای خمین و کمره و جاپلق و قلعه حسنفلک یاد کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۸۹–۴۹۰ و ۹/۴۰۸–۴۰۹.</ref> از اقدامهای قابل توجه در مبارزات مردم خمین، تحصن و پیگیری آزادی زندانیان سیاسی پس از شهادت جوانی به نام علیرضا سرمدی در راهپیمایی عیدفطر (۱۳/۶/۱۳۵۷) بود که در نتیجه این تحصن، زندانیان سیاسی شهربانی خمین، همان روز آزاد شدند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۰/۴۶۸؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۵۷.</ref> اعلام [[اعتصاب]] مدارس در نیمه مهر ۱۳۵۷، از اقدامهای مهم فرهنگیان سراسر کشور ازجمله خمین بود که تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۲/۵۰۴.</ref> | ||
با وجود برگزاری آرام مجالس سوگواری دهه اول محرم و عاشورا، در سال ۱۳۵۷، مأموران شهربانی به تجمع شام غریبان عزاداران حسینی حمله کردند که به شهادت عباس جراحی و ابراهیم شمس و مجروحشدن چند نفر منجر شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۸/۴۶ و ۱۹/۵۱۱–۵۱۲؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۶۴.</ref> عوضکردن نام خیابانها و مدرسهها و تهیه سلاح برای مقابله با مأموران رژیم پهلوی از کارهای انقلابی مردم خمین در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب بود.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۴۲۴–۴۲۵.</ref> با اعلام بازگشت امامخمینی به ایران، مردم خمین در اول بهمن ۱۳۵۷ ستاد برگزاری استقبال از امامخمینی را تشکیل دادند و هزاران تن را برای اعزام به تهران ثبت نام کردند. در پنجم بهمن بسیاری از مردم عازم تهران شدند و به دلیل تأخیر در بازگشت | با وجود برگزاری آرام مجالس سوگواری دهه اول محرم و عاشورا، در سال ۱۳۵۷، مأموران شهربانی به تجمع شام غریبان عزاداران حسینی حمله کردند که به شهادت عباس جراحی و ابراهیم شمس و مجروحشدن چند نفر منجر شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۸/۴۶ و ۱۹/۵۱۱–۵۱۲؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۶۴.</ref> عوضکردن نام خیابانها و مدرسهها و تهیه سلاح برای مقابله با مأموران [[رژیم پهلوی]] از کارهای انقلابی مردم خمین در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب بود.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۴۲۴–۴۲۵.</ref> با اعلام بازگشت امامخمینی به ایران، مردم خمین در اول بهمن ۱۳۵۷ ستاد برگزاری استقبال از امامخمینی را تشکیل دادند و هزاران تن را برای اعزام به تهران ثبت نام کردند. در پنجم بهمن بسیاری از مردم عازم تهران شدند و به دلیل تأخیر در [[بازگشت امامخمینی]]، در تجمعات و تظاهراتی که در تهران برگزار میشد، شرکت میکردند.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۴۷۲–۴۷۹.</ref> | ||
خمین پس از پیروزی انقلاب اسلامی | == خمین پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در غروب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گروهی از جوانان خمین با نظارت منتجبنیا، اداره شهربانی و سلاحها و مهمات دیگر نیروهای نظامی را تحویل گرفتند و از صبح ۲۳ بهمن مقدمات تشکیل [[کمیته انقلاب اسلامی]] در این شهر فراهم شد و نیز تشکیل کمیته سوخترسانی و توزیع ارزاق عمومی برای رفع مشکلات مردم در شرایط جدید، از دیگر اقدامهای انقلابیان خمین بود.<ref>مرادینیا، خمین در انقلاب، ۴۹۰–۴۹۵.</ref> حضور مردم خمین در صحنههای انقلاب ادامه یافت. امامخمینی از شرکت پرشور مردم خمین و حومه و حتی شرکت بیماران در انتخابات جمهوری اسلامی با شگفتی یاد کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۶.</ref> | |||
امامخمینی همواره از امکانات مادی و معنوی شخصیاش برای رفع مشکلات مردم خمین بهره میگرفت.<ref>وادی، ویژهنامه اماکن منتسب به امامخمینی در داخل کشور، ۱۹.</ref> ایشان همیشه حتی در دوران تبعید نیز از کمک به محرومان خمین غافل نبود. کمک مالی ایشان به سیلزدگان خمین در زمستان ۱۳۴۷ و اجازه استفاده از وجوهات شرعی به این منظور، نشانه ارتباط ایشان با مردم زادگاه خود است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۳/۴۰ و ۱۴/۲۹۰.</ref> اهدای زمینهای موروثی در خمین برای ساخت مسکن برای فقرای خمین از جمله این تلاشهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۳۲.</ref> امامخمینی به حیدرعلی جلالی خمینی وکالت داد که زمینهای موروثی ایشان را میان مستضعفان توزیع کند. با تشکیل هیئتی سهنفره این زمینهای هشت هزار متری به ۳۵ قطعه زمین ساختمانی تقسیم شد و خانوادههای مستضعف شهدا و اسرا در استفاده از آن در اولویت قرار گرفتند.<ref>جلالی خمینی، مصاحبه، ۳/۳۵۶.</ref> در برههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی جناحبندیهای مردم و مسئولان و حتی اهل علم در خمین به وضع نگرانکنندهای رسیده بود. امامخمینی به نمایندگان خود سفارش کرد به این وضع پایان دهند و به آنان سفارش کرد ضمن رساندن سلام ایشان به مردم خمین، از طرف ایشان به آنان یادآور شوند که مردمی نمونه باشند.<ref>جلالی خمینی، مصاحبه، ۳/۳۵۷.</ref> | امامخمینی همواره از امکانات مادی و معنوی شخصیاش برای رفع مشکلات مردم خمین بهره میگرفت.<ref>وادی، ویژهنامه اماکن منتسب به امامخمینی در داخل کشور، ۱۹.</ref> ایشان همیشه حتی در دوران تبعید نیز از کمک به محرومان خمین غافل نبود. کمک مالی ایشان به سیلزدگان خمین در زمستان ۱۳۴۷ و اجازه استفاده از [[وجوهات شرعی]] به این منظور، نشانه ارتباط ایشان با مردم زادگاه خود است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۳/۴۰ و ۱۴/۲۹۰.</ref> اهدای زمینهای موروثی در خمین برای ساخت مسکن برای فقرای خمین از جمله این تلاشهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۳۲.</ref> امامخمینی به حیدرعلی جلالی خمینی وکالت داد که زمینهای موروثی ایشان را میان مستضعفان توزیع کند. با تشکیل هیئتی سهنفره این زمینهای هشت هزار متری به ۳۵ قطعه زمین ساختمانی تقسیم شد و خانوادههای [[مستضعف]] شهدا و [[اسرا]] در استفاده از آن در اولویت قرار گرفتند.<ref>جلالی خمینی، مصاحبه، ۳/۳۵۶.</ref> در برههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی جناحبندیهای مردم و مسئولان و حتی اهل علم در خمین به وضع نگرانکنندهای رسیده بود. امامخمینی به نمایندگان خود سفارش کرد به این وضع پایان دهند و به آنان سفارش کرد ضمن رساندن سلام ایشان به مردم خمین، از طرف ایشان به آنان یادآور شوند که مردمی نمونه باشند.<ref>جلالی خمینی، مصاحبه، ۳/۳۵۷.</ref> | ||
امامخمینی در دوم اسفند ۱۳۶۱ جلالی خمینی را به سمت امامجمعه خمین منصوب و به وی سفارش کرد مردم را به الفت و همبستگی دعوت و از تفرقه پرهیز کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۴۵.</ref> {{ببینید|حیدرعلی جلالی خمینی}} مردم خمین همچنین با حضور خود در جنگ | امامخمینی در دوم اسفند ۱۳۶۱ جلالی خمینی را به سمت امامجمعه خمین منصوب و به وی سفارش کرد مردم را به الفت و همبستگی دعوت و از تفرقه پرهیز کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۴۵.</ref> {{ببینید|حیدرعلی جلالی خمینی}} مردم خمین همچنین با حضور خود در [[جنگ تحمیلی]]، حدود هزار [[شهدا|شهید]] تقدیم انقلاب و دفاع از کشور کردند.<ref>وادی، ویژهنامه اماکن منتسب به امامخمینی در داخل کشور، ۳۳ و ۴۰؛ ایرنا.</ref> | ||
خانه پدری امامخمینی در خمین یکی از آثار ملیِ ثبتشدهاست و به یک مرکز زیارتی و گردشگری تبدیل شدهاست<ref>رجائینژاد و حاضری، ۳۰.</ref> و مشتاقان بسیاری از شهرهای گوناگون ایران و جهان از این خانه دیدن میکنند. {{ببینید|اقامتگاهها}} | خانه پدری امامخمینی در خمین یکی از آثار ملیِ ثبتشدهاست و به یک مرکز زیارتی و گردشگری تبدیل شدهاست<ref>رجائینژاد و حاضری، ۳۰.</ref> و مشتاقان بسیاری از شهرهای گوناگون [[ایران]] و جهان از این خانه دیدن میکنند. {{ببینید|اقامتگاهها}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |