۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
یوسف صانعی در سال ۱۳۱۶ در روستای ینگآباد از توابع جرقویه [[اصفهان]] متولد شد.<ref>جمعی از طلاب، زندگینامه آیتالله یوسف صانعی، ۵؛ انتشارات فقه الثقلین، نگاهی کوتاه به زندگی شیخیوسف صانعی، ۵.</ref> پدر او محمدعلی و جدش حاج ملایوسف، از روحانیان خوشنام منطقه خود بودند.<ref>معاونت فرهنگی، حدیث زندگی، ۱۲–۱۳.</ref> مادرش شهربانو در دهسالگیِ صانعی فوت کرد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۲۵.</ref> صانعی خواندن و نوشتن را از پدر آموخت؛ سپس به خواست پدر، در سال ۱۳۲۵ همراه با برادرش حسن صانعی | یوسف صانعی در سال ۱۳۱۶ در روستای ینگآباد از توابع جرقویه [[اصفهان]] متولد شد.<ref>جمعی از طلاب، زندگینامه آیتالله یوسف صانعی، ۵؛ انتشارات فقه الثقلین، نگاهی کوتاه به زندگی شیخیوسف صانعی، ۵.</ref> پدر او محمدعلی و جدش حاج ملایوسف، از روحانیان خوشنام منطقه خود بودند.<ref>معاونت فرهنگی، حدیث زندگی، ۱۲–۱۳.</ref> مادرش شهربانو در دهسالگیِ صانعی فوت کرد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۲۵.</ref> صانعی خواندن و نوشتن را از پدر آموخت؛ سپس به خواست پدر، در سال ۱۳۲۵ همراه با برادرش [[حسن صانعی]] وارد [[حوزه علمیه اصفهان]]، در مدرسه کاسهگران ساکن شد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۰–۳۱؛ جمعی از طلاب، زندگینامه آیتالله یوسف صانعی، ۶.</ref> او مقدمات صرف و نحو را نزد سیدعلی سدهای، سیدجواد ابطحی و اسدالله نجفآبادی فرا گرفت، کتاب مغنی اللبیب را نزد عباسعلی ادیب و یدالله پورهادی خواند و [[شرائع الاسلام]] را از درس حیدرعلی محقق بهره برد؛ همچنین در درس سیدحسین درچهای، محمدعلی معلم حبیبآبادی شرکت کرد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۱؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۴.</ref> | ||
صانعی در سال ۱۳۳۰، برای ادامه تحصیل به [[حوزه علمیه قم]] رفت<ref>جمعی از طلاب، زندگینامه آیتالله یوسف صانعی، ۶؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۳.</ref> و درسهای دوره سطح را نزد مصطفی اعتمادی، [[سیدموسی صدر|سیدموسی (امامموسی) صدر]]، میرزامحمد مجاهدی، محمدتقی | صانعی در سال ۱۳۳۰، برای ادامه تحصیل به [[حوزه علمیه قم]] رفت<ref>جمعی از طلاب، زندگینامه آیتالله یوسف صانعی، ۶؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۳.</ref> و درسهای دوره سطح را نزد مصطفی اعتمادی، [[سیدموسی صدر|سیدموسی (امامموسی) صدر]]، میرزامحمد مجاهدی، [[محمدتقی ستوده]]، [[محمد فکور یزدی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و درسهای کلام را نزد [[میرزاجواد تبریزی]] فرا گرفت و در درس شرح منظومه [[حسینعلی منتظری]] شرکت کرد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۳.</ref> وی در امتحانات سطوح عالی حوزه علمیه در سال ۱۳۳۴ رتبه نخست را احراز کرد و از سوی مرجع تقلید وقت [[سیدحسین بروجردی]] تشویق شد. وی پس از پایان دوره سطح به مدت یک سال از درس خارج فقه بروجردی بهره برد<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۳–۲۷۴.</ref> و از ۱۳۳۴ تا سال ۱۳۴۲ به مدت هشت سال در درس خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت کرد و یک دوره کامل درس اصول و برخی از مباحث [[فقه]] ایشان را نوشت و در سنین جوانی به درجه [[اجتهاد]] رسید.<ref>جمعی از طلاب، زندگینامه آیتالله یوسف صانعی، ۷–۸؛ جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۶.</ref> وی در سال ۱۳۸۵ق/ ۱۳۴۴ش به عنوان کسی که نزد امامخمینی شناختهشدهاست، از ایشان اجازه [[امور حسبیه]] دریافت کرد.<ref>امامخمینی، ۱/۴۵۰.</ref> | ||
صانعی سالها به تدریس سطوح عالی فقه و [[اصول فقه|اصول]] اشتغال داشته و از استادان شناختهشده درس [[کتاب مکاسب|مکاسب]] و [[کفایة الاصول]] بودهاست. وی از ۱۳۵۲ تدریس دوره خارج اصول را در مدرسه منتظریه ([[مدرسه حقانی|حقانی]]) آغاز و از ۱۳۵۷ تدریس دروس خارج فقه را با محوریت [[کتاب تحریر الوسیله]] امامخمینی در همین مدرسه آغاز کرد<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۵۵–۵۶.</ref> و تاکنون (۱۳۹۸) کرسی تدریس درس خارج فقه وی با حضور شاگردان زیادی ادامه داشتهاست. | صانعی سالها به تدریس سطوح عالی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] اشتغال داشته و از استادان شناختهشده درس [[کتاب مکاسب|مکاسب]] و [[کفایة الاصول]] بودهاست. وی از ۱۳۵۲ تدریس دوره خارج اصول را در مدرسه منتظریه ([[مدرسه حقانی|حقانی]]) آغاز و از ۱۳۵۷ تدریس دروس خارج فقه را با محوریت [[کتاب تحریر الوسیله]] امامخمینی در همین مدرسه آغاز کرد<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۵۵–۵۶.</ref> و تاکنون (۱۳۹۸) کرسی تدریس درس خارج فقه وی با حضور شاگردان زیادی ادامه داشتهاست. | ||
صانعی که در دوره جوانی در [[مسجد سلماسی]] در شهر [[قم]]، پای درس فقه و اصول امامخمینی مینشست، افزون بر استفاده علمی و تصریح بر برتری درس ایشان بر دیگر استادان، شیفته اخلاق ایشان گردید؛ چنانکه وی اشاره کردهاست که امامخمینی از دید و بازدیدهای عمومی پرهیز میکرد و پس از اصرار | صانعی که در دوره جوانی در [[مسجد سلماسی]] در شهر [[قم]]، پای درس فقه و اصول امامخمینی مینشست، افزون بر استفاده علمی و تصریح بر برتری درس ایشان بر دیگر استادان، شیفته اخلاق ایشان گردید؛ چنانکه وی اشاره کردهاست که امامخمینی از دید و بازدیدهای عمومی پرهیز میکرد و پس از اصرار [[سیدمحمدرضا سعیدی|شهید سیدمحمدرضا سعیدی]] در روز ولادت [[امامرضا(ع)]] در سال ۱۳۳۵ ایشان حاضر به این کار شد و از صانعی نیز خواست که عهدهدار پذیرایی از مراجعان شود و وی این دعوت را لطف الهی برای خود دانستهاست؛ چنانکه وی پس از آن نیز سالها به مناسبتهای مختلف در [[بیت امامخمینی]] خدمت ایشان بود.<ref>صانعی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۷۹–۲۸۰.</ref> | ||
صانعی از مسافرت خود همراه با امامخمینی در سال ۱۳۴۰ به تهران حکایت کرده که پس از حضور در خانه [[سیدمحمدصادق لواسانی]]، امامخمینی مباحث فقهی مطرح در جلسه را به وی ارجاع داده و او را آشنا با مبانی فقهی خود معرفی کردهاست. وی این نوع رفتار امامخمینی را برخاسته از اهتمام صادقانه ایشان به پرورش و رشد استعداد شاگرد خود شمردهاست.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۴۶–۵۰.</ref> صانعی همزمان با آغاز مبارزات امامخمینی علیه [[رژیم پهلوی]]، با نهضت ایشان همراه شد و در مبارزه علیه تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به صف مبارزان پیوست.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۹۹.</ref> وی پس از [[دستگیری امامخمینی|بازداشت نخست امامخمینی]]، در | صانعی از مسافرت خود همراه با امامخمینی در سال ۱۳۴۰ به تهران حکایت کرده که پس از حضور در خانه [[سیدمحمدصادق لواسانی]]، امامخمینی مباحث فقهی مطرح در جلسه را به وی ارجاع داده و او را آشنا با مبانی فقهی خود معرفی کردهاست. وی این نوع رفتار امامخمینی را برخاسته از اهتمام صادقانه ایشان به پرورش و رشد استعداد شاگرد خود شمردهاست.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۴۶–۵۰.</ref> صانعی همزمان با آغاز مبارزات امامخمینی علیه [[رژیم پهلوی]]، با نهضت ایشان همراه شد و در مبارزه علیه [[تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] به صف مبارزان پیوست.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۹۹.</ref> وی پس از [[دستگیری امامخمینی|بازداشت نخست امامخمینی]]، در [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲|شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] همراه [[سیدمصطفی خمینی]] و [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]] در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] در اعتراض به این اقدام شرکت کرد و مردم را به مبارزه فراخواند<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱۱۸–۱۱۹؛ جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۸۷.</ref> و در اعتراض به [[تبعید امامخمینی]]، در سال ۱۳۴۳ نامه سرگشاده به نخستوزیر [[امیرعباس هویدا]] را امضا کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۸۵–۱۸۸.</ref> وی در سال ۱۳۴۶ هنگام تبلیغ در [[رفسنجان]]، تذکر [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) را نادیده گرفت و بر منبر، از امامخمینی نام برد و همین امر باعث شد نخستین پرونده سیاسی وی در ساواک رفسنجان تشکیل شود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۷۶.</ref> | ||
رحلت [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹ موقعیتی را برای طرح مجدد [[مرجعیت امامخمینی]] فراهم آورد. صانعی همراه علما و روحانیان مبارز ایران افزون بر صدور بیانیههایی دربارهٔ مرجعیت عام ایشان تلگرامهای تسلیتی نیز به مناسبت درگذشت حکیم برای ایشان فرستادند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۲.</ref> که به شکستن ترس و وحشتی که ساواک طی چند سال دربارهٔ امامخمینی به وجود آورده بود، کمک کرد و بار دیگر به مردم اجازه داد بیپروا نام ایشان را گرامی بدارند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۸۱۶.</ref> | رحلت [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹ موقعیتی را برای طرح مجدد [[مرجعیت امامخمینی]] فراهم آورد. صانعی همراه علما و روحانیان مبارز ایران افزون بر صدور بیانیههایی دربارهٔ مرجعیت عام ایشان تلگرامهای تسلیتی نیز به مناسبت درگذشت حکیم برای ایشان فرستادند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۲.</ref> که به شکستن ترس و وحشتی که ساواک طی چند سال دربارهٔ امامخمینی به وجود آورده بود، کمک کرد و بار دیگر به مردم اجازه داد بیپروا نام ایشان را گرامی بدارند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۸۱۶.</ref> | ||
وی در رمضان ۱۳۹۸ق/ ۱۳۵۷ش به دلیل سخنرانی علیه رژیم پهلوی در مسجد جامع تهران، توسط مأموران ساواک بازداشت شد و با بدرفتاری به همراه مجتبی تهرانی امام جماعت مسجد، به کلانتری پامنار منتقل گردید؛ اما پس از مدتی با توجه به اقداماتی که برای آزادی مجتبی تهرانی صورت گرفت، وی نیز آزاد شد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۰۷.</ref> نام و امضای صانعی که عضو تشکیلات مدرسین حوزه قم، که بعدها عنوان [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] به خود گرفت، بود،<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۹۹.</ref> پای اعلامیههای چندی در راستای [[مبارزات امامخمینی]] ثبت شدهاست؛ ازجمله اعلامیه در مهر ۱۳۴۴ به مناسبت انتقال امامخمینی از [[ترکیه]] به [[نجف]]،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۷۳.</ref> تلگرام به امامخمینی به مناسبت رحلت [[سیدمصطفی خمینی]]<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹.</ref> و اعلامیه در ۱۷/۱۰/۱۳۵۷ در مخالفت با دولت [[شاپور بختیار]].<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۳۲–۵۳۴.</ref> صانعی از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۸ علاوه بر سفرهای تبلیغی مقطعی به شهرهای مهم، هر هفته برای تبلیغ و منبر به تهران سفر میکرد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۸۵–۸۷.</ref> | وی در رمضان ۱۳۹۸ق/ ۱۳۵۷ش به دلیل سخنرانی علیه رژیم پهلوی در مسجد جامع تهران، توسط مأموران ساواک بازداشت شد و با بدرفتاری به همراه [[مجتبی تهرانی]] امام جماعت مسجد، به کلانتری پامنار منتقل گردید؛ اما پس از مدتی با توجه به اقداماتی که برای آزادی مجتبی تهرانی صورت گرفت، وی نیز آزاد شد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۰۷.</ref> نام و امضای صانعی که عضو تشکیلات مدرسین حوزه قم، که بعدها عنوان [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] به خود گرفت، بود،<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۹۹.</ref> پای اعلامیههای چندی در راستای [[مبارزات امامخمینی]] ثبت شدهاست؛ ازجمله اعلامیه در مهر ۱۳۴۴ به مناسبت انتقال امامخمینی از [[ترکیه]] به [[نجف]]،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۷۳.</ref> تلگرام به امامخمینی به مناسبت رحلت [[سیدمصطفی خمینی]]<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹.</ref> و اعلامیه در ۱۷/۱۰/۱۳۵۷ در مخالفت با دولت [[شاپور بختیار]].<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۳۲–۵۳۴.</ref> صانعی از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۸ علاوه بر سفرهای تبلیغی مقطعی به شهرهای مهم، هر هفته برای تبلیغ و منبر به تهران سفر میکرد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۸۵–۸۷.</ref> | ||
امامخمینی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، در نخستین دوره انتصاب فقهای [[شورای نگهبان]] در اسفند ۱۳۵۸، صانعی را یکی از اعضا قرار داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۶۲.</ref> و در خرداد ۱۳۶۱ او را نماینده خود در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی منصوب کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۰.</ref> وی به همراه جمعی از فقهای شورای نگهبان اصلاحیهای را برای قانون انتخابات خبرگان به امامخمینی پیشنهاد کردند که در ۱۶/۸/۱۳۶۱ ایشان آن را تأیید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸۸.</ref> در انتخابات نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری که در ۱۹/۹/۱۳۶۱ برگزار شد، صانعی با کسب بیش از دو میلیون رأی دومین نماینده مردم تهران در این مجلس شد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۱۷.</ref> امامخمینی در نوزدهم دی ۱۳۶۱ با استعفای صانعی از جمع فقهای شورای نگهبان موافقت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۲۶.</ref> و همزمان وی را به دادستانی کل کشور و عضو شورای عالی قضایی منصوب کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۵۷.</ref> | امامخمینی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، در نخستین دوره انتصاب فقهای [[شورای نگهبان]] در اسفند ۱۳۵۸، صانعی را یکی از اعضا قرار داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۶۲.</ref> و در خرداد ۱۳۶۱ او را نماینده خود در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی منصوب کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۰.</ref> وی به همراه جمعی از فقهای شورای نگهبان اصلاحیهای را برای قانون انتخابات خبرگان به امامخمینی پیشنهاد کردند که در ۱۶/۸/۱۳۶۱ ایشان آن را تأیید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸۸.</ref> در [[انتخابات]] نخستین دوره [[مجلس خبرگان رهبری]] که در ۱۹/۹/۱۳۶۱ برگزار شد، صانعی با کسب بیش از دو میلیون رأی دومین نماینده مردم تهران در این مجلس شد.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۱۷.</ref> امامخمینی در نوزدهم دی ۱۳۶۱ با استعفای صانعی از جمع فقهای شورای نگهبان موافقت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۲۶.</ref> و همزمان وی را به دادستانی کل کشور و عضو شورای عالی قضایی منصوب کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۵۷.</ref> | ||
امامخمینی با پاسخدادن به برخی استفتائات فقهی که توسط صانعی در دوره دادستانی خود انجام داد، برخی مشکلات فقهی دستگاههای قضایی را برطرف کرد، مانند تشخیص موضوع تفریط در قتلی که به سبب رعایتنکردن قوانین رانندگی یا نداشتن مهارت صورت میگیرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰۸.</ref>؛ اختیار دادستان کل بر توقیف حکم در صورت تشخیص حَرَج<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۳.</ref>؛ حق سرپرستی اولاد ([[حق الحضانة]]) در صورت بروز عسر و حرج برای طرف مقابل<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۷۶.</ref>؛ دریافت [[خمس]] و [[وجوه شرعی]] از متهمان مشمول عفو<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۲۹.</ref>؛ حقاللَّه یا حقالناس بودن حبس ممسک در قتل و فتوا به حقالناسبودن آن از سوی امامخمینی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۶۳.</ref>؛ فروش اموال غایبان به قیمت عادلانه، مشروط به رعایت حقوق مالکان و برگرداندن حقوق آنان در صورت مراجعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۱۱.</ref> و پرداخت دیه نقدی و موضوعیت یا عدم موضوعیت دینار.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۴.</ref> | امامخمینی با پاسخدادن به برخی استفتائات فقهی که توسط صانعی در دوره دادستانی خود انجام داد، برخی مشکلات فقهی دستگاههای قضایی را برطرف کرد، مانند تشخیص موضوع تفریط در قتلی که به سبب رعایتنکردن قوانین رانندگی یا نداشتن مهارت صورت میگیرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰۸.</ref>؛ اختیار دادستان کل بر توقیف حکم در صورت تشخیص حَرَج<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۳.</ref>؛ حق سرپرستی اولاد ([[حق الحضانة]]) در صورت بروز [[نفی عسر و حرج|عسر و حرج]] برای طرف مقابل<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۷۶.</ref>؛ دریافت [[خمس]] و [[وجوه شرعی]] از متهمان مشمول [[عفو]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۲۹.</ref>؛ حقاللَّه یا حقالناس بودن حبس ممسک در قتل و فتوا به حقالناسبودن آن از سوی امامخمینی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۶۳.</ref>؛ فروش اموال غایبان به قیمت عادلانه، مشروط به رعایت حقوق مالکان و برگرداندن حقوق آنان در صورت مراجعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۱۱.</ref> و پرداخت دیه نقدی و موضوعیت یا عدم موضوعیت دینار.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۴.</ref> | ||
امامخمینی در خرداد ۱۳۶۲ در فرمانی، با تشکیل ستاد اصلاح امور زندانها که به تأیید یوسف صانعی و [[مرتضی مقتدایی]] رسیده بود، موافقت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۰.</ref> ایشان در فروردین ۱۳۶۳ از صانعی خواست موضوع تشکیل هیئت رسیدگی به پروندههای قضایی مربوط به بنیاد مستضعفان را پیگیری کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۰.</ref>؛ همچنین در ۲۹ اسفند ۱۳۶۳ در حکمی از وی خواست، ملکیت و اداره دارالتبلیغ اسلامی قم را که از متولی قبلی آن، سیدکاظم شریعتمداری خلع شده بود، رسماً به [[دفتر تبلیغات اسلامی قم]] منتقل کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۹۱.</ref> امامخمینی در اردیبهشت ۱۳۶۴ به صانعی به عنوان دادستان کل کشور اجازه داد جهت نشر معارف و احکام اسلام، از اموال مصادرهشده کارگزاران رژیم پهلوی به مقدار رفع ضرورت به سازمان تبلیغات اسلامی کمک کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۹.</ref>؛ چنانکه در تیرماه ۱۳۶۴ همین اجازه را در حدود شرعی و قانونی برای کمک به [[بنیاد پانزده خرداد]] به وی داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۰.</ref> در ۲۱/۲/۱۳۶۴ صانعی طی نامهای به امامخمینی، استعفای خود از سِمت دادستانی کل را اعلام کرد و خواستار موافقت ایشان با پذیرش استعفا شد. امامخمینی نخست موافقت نکرد و دستور داد وی به کار خود ادامه دهد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۷۱.</ref>؛ ولی در نهایت در ۲۶ تیر ۱۳۶۴ با اظهار تأسف و تأثر، کنارهگیری صانعی را پذیرفت و از زحمات وی تشکر کرد. امامخمینی به وی سفارش کرد از همه کارها کنارهگیری نکند و به کاری دیگر از کارهای کشور، مناسب با وضع مزاجی خود، بپردازد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۹ و ۳۱۱.</ref> وی همچنین پس از پیروزی انقلاب بیش از ده سال امامجمعه موقت شهر [[قم]] بود.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۱۷.</ref> | امامخمینی در خرداد ۱۳۶۲ در فرمانی، با تشکیل ستاد اصلاح امور زندانها که به تأیید یوسف صانعی و [[مرتضی مقتدایی]] رسیده بود، موافقت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۰.</ref> ایشان در فروردین ۱۳۶۳ از صانعی خواست موضوع تشکیل هیئت رسیدگی به پروندههای قضایی مربوط به [[بنیاد مستضعفان]] را پیگیری کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۰.</ref>؛ همچنین در ۲۹ اسفند ۱۳۶۳ در حکمی از وی خواست، ملکیت و اداره [[دارالتبلیغ اسلامی]] قم را که از متولی قبلی آن، [[سیدکاظم شریعتمداری]] خلع شده بود، رسماً به [[دفتر تبلیغات اسلامی قم]] منتقل کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۹۱.</ref> امامخمینی در اردیبهشت ۱۳۶۴ به صانعی به عنوان دادستان کل کشور اجازه داد جهت نشر معارف و احکام اسلام، از اموال مصادرهشده کارگزاران رژیم پهلوی به مقدار رفع ضرورت به [[سازمان تبلیغات اسلامی]] کمک کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۹.</ref>؛ چنانکه در تیرماه ۱۳۶۴ همین اجازه را در [[حدود|حدود شرعی]] و قانونی برای کمک به [[بنیاد پانزده خرداد]] به وی داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۰.</ref> در ۲۱/۲/۱۳۶۴ صانعی طی نامهای به امامخمینی، استعفای خود از سِمت دادستانی کل را اعلام کرد و خواستار موافقت ایشان با پذیرش استعفا شد. امامخمینی نخست موافقت نکرد و دستور داد وی به کار خود ادامه دهد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۷۱.</ref>؛ ولی در نهایت در ۲۶ تیر ۱۳۶۴ با اظهار تأسف و تأثر، کنارهگیری صانعی را پذیرفت و از زحمات وی تشکر کرد. امامخمینی به وی سفارش کرد از همه کارها کنارهگیری نکند و به کاری دیگر از کارهای کشور، مناسب با وضع مزاجی خود، بپردازد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۹ و ۳۱۱.</ref> وی همچنین پس از پیروزی انقلاب بیش از ده سال امامجمعه موقت شهر [[قم]] بود.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۱۷.</ref> | ||
صانعی که علاقه ویژهای به امامخمینی دارد ایشان را دارای روحی لطیف و ریزهکاریهای اخلاقی منحصر به فرد شمردهاست که ازجمله با سعه صدر به پرسشهای علمی پاسخ میداد. وی همچنین از تعبد خاص امامخمینی ستایش کرده و ایشان را استوانه تقوا و فضیلت شمردهاست و صراحت ایشان را بسیار مؤثر بر روحیه خود دانستهاست.<ref>صانعی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۸۱–۲۸۴.</ref> وی دو صفت [[زهد]] و انقلابیبودن امامخمینی را شاهد جامع اضدادبودن ایشان دانسته و نمونههایی از زهد ایشان را ذکر کردهاست.<ref>صانعی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۹۰–۲۹۱ و ۲۹۵.</ref> وی امامخمینی را نماد تمام خوبیها شمرده<ref>صانعی، چکیده اندیشهها، ۷۴.</ref> و اخلاص، بزرگواری،<ref>صانعی، امامخمینی اسوه مردم، ۵.</ref> خویشتنداری،<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۱۲۲.</ref> ایستادگی و مبارزه با مظاهر ستم و تحجر و انحراف<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۳۴.</ref> را، ازجمله اوصاف ایشان دانستهاست. وی برای الگوگیری از شخصیت امامخمینی، به [[شاگردان امامخمینی|شاگردان]] خود تأکید کردهاست [[شرح چهل حدیث|کتاب شرح چهل حدیث]] امامخمینی را مطالعه کنند.<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۳۰–۳۳.</ref> | صانعی که علاقه ویژهای به امامخمینی دارد ایشان را دارای روحی لطیف و ریزهکاریهای اخلاقی منحصر به فرد شمردهاست که ازجمله با سعه صدر به پرسشهای علمی پاسخ میداد. وی همچنین از تعبد خاص امامخمینی ستایش کرده و ایشان را استوانه تقوا و فضیلت شمردهاست و صراحت ایشان را بسیار مؤثر بر روحیه خود دانستهاست.<ref>صانعی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۸۱–۲۸۴.</ref> وی دو صفت [[زهد]] و انقلابیبودن امامخمینی را شاهد جامع اضدادبودن ایشان دانسته و نمونههایی از زهد ایشان را ذکر کردهاست.<ref>صانعی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۹۰–۲۹۱ و ۲۹۵.</ref> وی امامخمینی را نماد تمام خوبیها شمرده<ref>صانعی، چکیده اندیشهها، ۷۴.</ref> و اخلاص، بزرگواری،<ref>صانعی، امامخمینی اسوه مردم، ۵.</ref> خویشتنداری،<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۱۲۲.</ref> ایستادگی و مبارزه با مظاهر ستم و تحجر و انحراف<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۳۴.</ref> را، ازجمله اوصاف ایشان دانستهاست. وی برای الگوگیری از شخصیت امامخمینی، به [[شاگردان امامخمینی|شاگردان]] خود تأکید کردهاست [[شرح چهل حدیث|کتاب شرح چهل حدیث]] امامخمینی را مطالعه کنند.<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۳۰–۳۳.</ref> | ||
صانعی که مبانی و دیدگاههای فقهی خود را الهامگرفته از منظومه فقهی امامخمینی میداند، معتقد است، ارکان [[اجتهاد]] و استنباط خود را بر اساس مبانی ایشان پرورش دادهاست.<ref>امامخمینی و راز احیای اجتهاد، ۶–۷.</ref> وی همچنین به همگان سفارش کردهاست در مسائلی مانند تشخیص درست هدف و ناامیدنشدن، ایستادگی و مبارزه، دقت، اهمیتدادن به نقش و جایگاه | صانعی که مبانی و دیدگاههای فقهی خود را الهامگرفته از منظومه فقهی امامخمینی میداند، معتقد است، ارکان [[اجتهاد]] و استنباط خود را بر اساس مبانی ایشان پرورش دادهاست.<ref>امامخمینی و راز احیای اجتهاد، ۶–۷.</ref> وی همچنین به همگان سفارش کردهاست در مسائلی مانند تشخیص درست هدف و ناامیدنشدن، ایستادگی و مبارزه، دقت، اهمیتدادن به نقش و جایگاه [[مردم]]، امامخمینی را الگو قرار دهند.<ref>صانعی، همراه آفتاب، ۲۹–۳۱.</ref> وی تأکید کردهاست که امامخمینی برای اعتلای کلمه توحید و تثبیت شخصیت و هویت ملت و برپایی حکومتی متکی به آرای مردم، صادقانه تلاش کرد<ref>صانعی، چکیده اندیشهها، ۷۲–۷۶.</ref> و گفتمان شهادت را پس از سالها خاموشی زنده ساخت.<ref>صانعی، چکیده اندیشهها، ۷۵.</ref> | ||
[[امامخمینی]] نیز از یوسف صانعی ستایش کرده و او را مانند فرزند خود شمردهاست. ایشان هنگام معرفی وی به عنوان دادستان کل کشور، با اشاره به سالها شرکت وی در درس ایشان و برخورداری از معلومات وافر، وی را روحانی برجسته در میان روحانیان و شخص عالِمی خواند که مخالف سرسخت انحرافات گروههایی مانند [[سازمان مجاهدین خلق]] بودهاست و در برابر آنان با جدیت و قاطعیت عمل میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱.</ref>؛ چنانکه هنگام پذیرش استعفای وی از دادستانی، با اشاره به شناخت طولانیمدت خود از او، وی را عالم متعهد، فعال، فردی فاضل و عنصری جدی معرفی کرد که در دوران مسئولیت دادستانی کل کشور، با صفای باطن با مسئولان قضایی همکاری میکردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۹–۳۱۱.</ref> یوسف صانعی پس از یک دوره بیماری کبدی، در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ در بیمارستان نکویی قم درگذشت و یکشنبه ۲۴ شهریور، پس از اقامه نماز بر پیکر وی از سوی [[سیدموسی شبیری زنجانی]] و تشییع جنازه، در [[قبرستان شیخان قم]]، بنابر وصیت خود در کنار قبر [[زکریا بن آدم]] به خاک سپرده شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۳ و ۲۵/۶/۱۳۹۹ش.</ref> | [[امامخمینی]] نیز از یوسف صانعی ستایش کرده و او را مانند فرزند خود شمردهاست. ایشان هنگام معرفی وی به عنوان دادستان کل کشور، با اشاره به سالها شرکت وی در درس ایشان و برخورداری از معلومات وافر، وی را روحانی برجسته در میان روحانیان و شخص عالِمی خواند که مخالف سرسخت [[انحراف|انحرافات]] گروههایی مانند [[سازمان مجاهدین خلق]] بودهاست و در برابر آنان با جدیت و قاطعیت عمل میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱.</ref>؛ چنانکه هنگام پذیرش استعفای وی از دادستانی، با اشاره به شناخت طولانیمدت خود از او، وی را عالم متعهد، فعال، فردی فاضل و عنصری جدی معرفی کرد که در دوران مسئولیت دادستانی کل کشور، با صفای باطن با مسئولان قضایی همکاری میکردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۹–۳۱۱.</ref> یوسف صانعی پس از یک دوره بیماری کبدی، در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ در بیمارستان نکویی قم درگذشت و یکشنبه ۲۴ شهریور، پس از اقامه نماز بر پیکر وی از سوی [[سیدموسی شبیری زنجانی]] و تشییع جنازه، در [[قبرستان شیخان قم]]، بنابر وصیت خود در کنار قبر [[زکریا بن آدم]] به خاک سپرده شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۳ و ۲۵/۶/۱۳۹۹ش.</ref> | ||
از صانعی در قلمرو فقه فتوایی و استدلالی، آثار چندی منتشر شدهاست؛ ازجمله: توضیح المسائل، مجموعه فقه و زندگی (۱۳ جلد)، مجمع المسائل (۳جلد)، استفتائات قضایی (۲جلد)، فقه الثقلین (۵ جلد)، التعلیقات علی العروة الوثقی، التعلیقات علی [[تحریر الوسیله]]، مناسک حج و استفتائات پزشکی.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۲۲۴–۲۲۸؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۶.</ref> | از صانعی در قلمرو فقه فتوایی و استدلالی، آثار چندی منتشر شدهاست؛ ازجمله: توضیح المسائل، مجموعه فقه و زندگی (۱۳ جلد)، مجمع المسائل (۳جلد)، استفتائات قضایی (۲جلد)، فقه الثقلین (۵ جلد)، التعلیقات علی العروة الوثقی، التعلیقات علی [[تحریر الوسیله]]، مناسک حج و استفتائات پزشکی.<ref>جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۲۲۴–۲۲۸؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۶.</ref> |