۳۹۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''حزب و تشکل'''، گروه متشکل از افراد همفکر برای دستیابی به اهداف سیاسی و غیر آن. ==واژهشناسی== حزب به معنای گروهی متشکل از مردم، پیروان، دسته و یاران آمده است <ref>فراهیدی، العین، ۳/۱۶۴؛ دهخدا، لغتنامه، ۶/۷۸۲۳.</ref> و در مفهومی عام، گردهمایی مردمی...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ایجاد مجدد جو خفقان و [[استبداد]] در جامعه، رکود و فروپاشی کامل احزاب را به دنبال داشت <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶.</ref>. در این دوره [[محمدرضا پهلوی]] تلاش کرد با تشکیل احزاب دولتی مانند حزب مردم، ملیون، ایران نوین، کانون مترقی و رستاخیز آنها را در خدمت حکومت خود قرار دهد. با این حال، از پایان دهه سی و آغاز دهه چهل شمسی، تشکلها و احزاب سیاسی ملی و اسلامی، غالباً پنهانی، مبارزات خود را علیه [[رژیم پهلوی]] آغاز کردند که در این میان گروههایی نظیر [[جبهه ملی ایران]] و [[نهضت آزادی]] به فعالیت علنی پرداختند. پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، هر گروه و حزب سیاسی غیر دولتی که تأسیس شد، در مرامنامه و اساسنامه خود بهصراحت خط مشی مبارزاتی را برگزید. از جمله این تشکلها میتوان به [[هیئتهای مؤتلفه اسلامی]]، [[حزب ملل اسلامی]]، {{ببینید|متن=ببینید|محمدجواد حجتی کرمانی}} [[سازمان چریکهای فدایی خلق]]، سازمان مجاهدین خلق {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} و [[جمعیت آزادی مردم ایران]] (جاما) اشاره کرد که البته هیچیک از این حرکتها، نتوانست خدشه قابل توجهی به اقتدار رژیم پهلوی وارد کند <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref>. | کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ایجاد مجدد جو خفقان و [[استبداد]] در جامعه، رکود و فروپاشی کامل احزاب را به دنبال داشت <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶.</ref>. در این دوره [[محمدرضا پهلوی]] تلاش کرد با تشکیل احزاب دولتی مانند حزب مردم، ملیون، ایران نوین، کانون مترقی و رستاخیز آنها را در خدمت حکومت خود قرار دهد. با این حال، از پایان دهه سی و آغاز دهه چهل شمسی، تشکلها و احزاب سیاسی ملی و اسلامی، غالباً پنهانی، مبارزات خود را علیه [[رژیم پهلوی]] آغاز کردند که در این میان گروههایی نظیر [[جبهه ملی ایران]] و [[نهضت آزادی]] به فعالیت علنی پرداختند. پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، هر گروه و حزب سیاسی غیر دولتی که تأسیس شد، در مرامنامه و اساسنامه خود بهصراحت خط مشی مبارزاتی را برگزید. از جمله این تشکلها میتوان به [[هیئتهای مؤتلفه اسلامی]]، [[حزب ملل اسلامی]]، {{ببینید|متن=ببینید|محمدجواد حجتی کرمانی}} [[سازمان چریکهای فدایی خلق]]، سازمان مجاهدین خلق {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} و [[جمعیت آزادی مردم ایران]] (جاما) اشاره کرد که البته هیچیک از این حرکتها، نتوانست خدشه قابل توجهی به اقتدار رژیم پهلوی وارد کند <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref>. | ||
از سوی دیگر، باید به تشکلهایی که در قالب انجمنهای اسلامی بهویژه در سطح دانشگاههای داخل و خارج کشور شکل گرفته، اشاره کرد که نوعاً با هدف فعالیت فکری و فرهنگی تشکیل شده است. این تشکلها در بخشی از تاریخ فعالیت خود در پیوند با [[امامخمینی]] نیز بودهاند {{ببینید|متن=ببینید|اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان | از سوی دیگر، باید به تشکلهایی که در قالب انجمنهای اسلامی بهویژه در سطح دانشگاههای داخل و خارج کشور شکل گرفته، اشاره کرد که نوعاً با هدف فعالیت فکری و فرهنگی تشکیل شده است. این تشکلها در بخشی از تاریخ فعالیت خود در پیوند با [[امامخمینی]] نیز بودهاند {{ببینید|متن=ببینید|اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا| انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا| انجمنهای اسلامی}}. | ||
از سوی دیگر، امامخمینی در نقد عملکرد رژیم پهلوی، بارها به تلاش و اقدام آن رژیم در راهاندازی احزاب وابسته و دستپرورده خود مانند حزب رستاخیز اشاره کرده است {{ببینید|متن=ببینید|حزب رستاخیز ملت ایران}}. ایشان با اشاره به اینکه جایگاه حزب در کشورهای دیگر این است که نخست حزبی پدید میآید و سپس دولتهای حزبی شکل میگیرد، وضع حزب را در رژیم پهلوی برعکس میشمارد؛ زیرا در اینجا نخست دولت و مجلس را بدون دخالتدادن مردم به وجود میآورند و سپس سراغ راهندازی حزب میروند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۵ ـ ۳۸۶.</ref>. | از سوی دیگر، امامخمینی در نقد عملکرد رژیم پهلوی، بارها به تلاش و اقدام آن رژیم در راهاندازی احزاب وابسته و دستپرورده خود مانند حزب رستاخیز اشاره کرده است {{ببینید|متن=ببینید|حزب رستاخیز ملت ایران}}. ایشان با اشاره به اینکه جایگاه حزب در کشورهای دیگر این است که نخست حزبی پدید میآید و سپس دولتهای حزبی شکل میگیرد، وضع حزب را در رژیم پهلوی برعکس میشمارد؛ زیرا در اینجا نخست دولت و مجلس را بدون دخالتدادن مردم به وجود میآورند و سپس سراغ راهندازی حزب میروند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۵ ـ ۳۸۶.</ref>. | ||
==احزاب و تشکلها پس از پیروزی انقلاب== | ==احزاب و تشکلها پس از پیروزی انقلاب== | ||
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در اصل ۲۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] حق آزادی فعالیت احزاب و گروههای سیاسی به رسمیت شناخته شد. با این حال، در آغاز انقلاب، دوره تعارضهای جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر، به حال آن زیانآور بود. در این دوره آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی، همزمان مورد تقاضای مردم شد و از اینرو تحقق و ایجاد وحدت ملی اجازه تحزب را نمیداد <ref>نقیبزاده، حزب سیاسی، ۱۸۴.</ref>. در آغاز پیروزی شور و هیجان سیاسی، مذهبی و مردمی حاکم بر کشور که موجب گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی نیز شد، اعلام وجود صدها حزب و گروه در عرصه کشور را به دنبال داشت. در یک پژوهش، نام ۱۸۲ تشکل همراه با تاریخ اعلام موجودیت آنها ذکر شده است. شصت مورد از آن تشکلها نام حزب بر خود نهاده بودند و بقیه گروهها از عناوینی مانند اتحاد، اتحادیه، اتفاق، انجمن، جامعه، بنیاد، تشکیلات، جبهه، نهضت، جنبش، سازمان، فرقه، گروه، جمعیت، هیئت، کانون، کمیته و نیرو استفاده کرده بودند. در چنین دورانی، گروههای سازمانیافتهتر مارکسیستی، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام اسلامی، به مخالفت و مبارزه با انقلاب پرداختند. اوج فعالیت این گروهها و احزاب، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۰ بود <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۳.</ref>. | پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در اصل ۲۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] حق آزادی فعالیت احزاب و گروههای سیاسی به رسمیت شناخته شد. با این حال، در آغاز انقلاب، دوره تعارضهای جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر، به حال آن زیانآور بود. در این دوره آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی، همزمان مورد تقاضای مردم شد و از اینرو تحقق و ایجاد وحدت ملی اجازه تحزب را نمیداد <ref>نقیبزاده، حزب سیاسی، ۱۸۴.</ref>. در آغاز پیروزی شور و هیجان سیاسی، مذهبی و مردمی حاکم بر کشور که موجب گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی نیز شد، اعلام وجود صدها حزب و گروه در عرصه کشور را به دنبال داشت. در یک پژوهش، نام ۱۸۲ تشکل همراه با تاریخ اعلام موجودیت آنها ذکر شده است. شصت مورد از آن تشکلها نام حزب بر خود نهاده بودند و بقیه گروهها از عناوینی مانند اتحاد، اتحادیه، اتفاق، انجمن، جامعه، بنیاد، تشکیلات، جبهه، نهضت، جنبش، سازمان، فرقه، گروه، جمعیت، هیئت، کانون، کمیته و نیرو استفاده کرده بودند. در چنین دورانی، گروههای سازمانیافتهتر مارکسیستی، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام اسلامی، به مخالفت و مبارزه با انقلاب پرداختند. اوج فعالیت این گروهها و احزاب، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۰ بود <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۳.</ref>. |
ویرایش