۲۱٬۱۸۸
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معرفی == | == معرفی == | ||
اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، پس از پیروزی انقلاب بلشویکی که کلمهای روسی به معنای اکثریت است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۷۰.</ref> در اکتبر ۱۹۱۷م/ مهر ۱۲۹۶ش، در کشور روسیه تزاری، به وجود آمد. شکست روسیه تزاری در جنگ با | اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، پس از پیروزی انقلاب بلشویکی که کلمهای روسی به معنای اکثریت است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۷۰.</ref> در اکتبر ۱۹۱۷م/ مهر ۱۲۹۶ش، در کشور روسیه تزاری، به وجود آمد. شکست روسیه تزاری در جنگ با ژاپن در سال ۱۹۰۵م/ ۱۲۸۴ش<ref>کولایی، فدراسیون روسیه، ۱۸.</ref> و آغاز جنگ جهانی اوّل (۱۹۱۴م/ ۱۲۹۳ش) که سرانجام به ضعف نهادهای سیاسی این حکومت، ورشکستگی اقتصادی، کمبود مواد غذایی، شورش و [[اعتصاب|اعتصابهای]] کارگری انجامید، زمینه را برای انقلاب کمونیستی فراهم آورد<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۱۲.</ref> و بلشویکها به رهبری ولادیمیر ایلیچ اولیانوف مشهور به «لنین» توانستند با تشکیل «شورای کمیسرهای خلق» نخستین هیئت دولت کمونیستی جهان را در سال ۱۹۱۷م در روسیه پدیدآورند.<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۹۲.</ref> | ||
اتحاد جماهیر شوروی با محوریت | اتحاد جماهیر شوروی با محوریت روسیه و شرکت چهارده کشور ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، بلاروس (روسیه سفید)، استونی، لتونی، لیتوانی، مولداوی، اوکراین، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان بر اساس اندیشههای سوسیالیستی ـ کمونیستی ایجاد شد.<ref>موسیزاده، سازمانهای بینالمللی، ۳۳۴.</ref> در تقسیمبندی جمهوریها، به دلیل تنوع قومی ـ مذهبی، تمایزات قومی و زبانی ملاک قرار گرفته بود.<ref>کولایی، سیاست و حکومت در آسیا، ۲۹.</ref> پراکندگی مسلمانان در شوروی در غرب، به مرزهای لهستان، در شرق و شمال، به چین و در جنوب به مرزهای [[ایران]]، ترکیه و [[افغانستان]] میرسید و افزون بر جمهوریهای [[آسیای مرکزی]]، در تمامی جمهوریهای شوروی، جمعیت چشمگیری از [[مسلمانان]] حضور داشتند.<ref>حاجمؤمنی، اسلام در آسیای میانه، ۱۷۰.</ref> | ||
نظام سوسیالیستی شوروی، نزدیک به هفتاد سال با | نظام سوسیالیستی شوروی، نزدیک به هفتاد سال با رهبری هفت نفر از سران حزب، یعنی [[لنین]]: ۱۹۲۲–۱۹۲۴م،<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۱۷.</ref> [[استالین]]: ۱۹۲۴–۱۹۵۳م،<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۴۶.</ref> خروشچف: ۱۹۵۳–۱۹۶۴م،<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۷۸.</ref> برژنف: ۱۹۶۴–۱۹۸۲م،<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۱۲۰.</ref> آندروپوف: ۱۹۸۲–۱۹۸۴م،<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۱۶۶.</ref> چرنینکو: ۱۹۸۴–۱۹۸۵م<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۱۷۶.</ref> و [[گورباچف]]: ۱۹۸۵–۱۹۹۱م<ref>کولایی، اتحاد شوروی، ۱۸۲.</ref> تداوم یافت و در آستانه هفتادسالگی با شکست ایدئولوژی کمونیستی، فرو پاشید. ساختار سیاسی شوروی، حکومت تکحزبی بود و [[حزب کمونیست]] در مقام نماینده مردم و قلب [[نظام سیاسی]]، همه نهادها و سازمانهای اجتماعی را [[رهبری]] میکرد.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۱/۲۱۸؛ کولایی، سیاست و حکومت در فدراسیون، ۱۲–۱۸.</ref> | ||
پس از شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی دولت انقلابی طی بیانیهای رسمی در پنجم<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۹۴.</ref> یا هفتم دسامبر ۱۹۱۷م، قرارداد ۱۹۰۷م میان روسیه و [[انگلستان]] که [[ایران]] را به دو منطقه تحت نفوذ روس و انگلیس تقسیم کرده بود، لغو و خروج نیروهای خود از ایران را که در [[جنگ جهانی اول]] از سوی آنان اشغال شده بود، اعلام کرد<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۵۶.</ref> و دولت ایران از نخستین کشورهایی بود<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۱۰۶.</ref> که در ۲۴ دسامبر ۱۹۱۷م انقلاب لنینیستی شوروی را به رسمیت شناخت.<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۵۶.</ref> در سال ۱۹۲۱م/ ۱۳۰۰ش قرارداد مودّت میان دو کشور به امضا رسید<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۱۰۸.</ref> و قراردادهای تحمیلی گذشته ازجمله [[کاپیتولاسیون]] (قضاوت کنسولی) لغو گردید و تمام دیون ایران به روسیه تزاری بخشیده شد.<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۶۰–۱۶۱؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۱۸۰.</ref> | پس از شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی دولت انقلابی طی بیانیهای رسمی در پنجم<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۹۴.</ref> یا هفتم دسامبر ۱۹۱۷م، قرارداد ۱۹۰۷م میان روسیه و [[انگلستان]] که [[ایران]] را به دو منطقه تحت نفوذ روس و انگلیس تقسیم کرده بود، لغو و خروج نیروهای خود از ایران را که در [[جنگ جهانی اول]] از سوی آنان اشغال شده بود، اعلام کرد<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۵۶.</ref> و دولت ایران از نخستین کشورهایی بود<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۱۰۶.</ref> که در ۲۴ دسامبر ۱۹۱۷م انقلاب لنینیستی شوروی را به رسمیت شناخت.<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۵۶.</ref> در سال ۱۹۲۱م/ ۱۳۰۰ش قرارداد مودّت میان دو کشور به امضا رسید<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۱۰۸.</ref> و قراردادهای تحمیلی گذشته ازجمله [[کاپیتولاسیون]] (قضاوت کنسولی) لغو گردید و تمام دیون ایران به روسیه تزاری بخشیده شد.<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۶۰–۱۶۱؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۱۸۰.</ref> | ||
پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷م، دولت شوروی به سبب نگاه به درون و اولویت بخشیدن به امور داخلی و اقتصادی خود، کمتر در امور ایران مداخله میکرد. در این سالها با وجود شعارها و آرمانهای ظلمستیز بلشویکها، با وجود حمایت اولیه از [[نهضت جنگل]] به رهبری [[میرزاکوچکخان]]، با کسب امتیازاتی از انگلستان، دست از حمایت انقلابیون برداشت و با بردن نیروهای خود از شمال، دست دولت ایران را برای سرکوب نهضت جنگل باز گذاشت.<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۵۸–۶۰؛ ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۱۶۲–۱۶۸.</ref> با مرگ لنین و روی کارآمدن استالین در سال ۱۹۲۴م/ ۱۳۰۳ش، بهتدریج سیاستهای مسکو در قبال [[تهران]]، ماهیت مداخلهجویانه پیدا کرد. طی [[جنگ جهانی دوم]]، در سوم شهریور۱۳۲۰ش/ ۲۵ اوت ۱۹۴۱م<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۲۶۲.</ref> با وجود اعلام بیطرفی [[رضاشاه پهلوی]]، ایران از طرف [[متفقین]] دوباره اشغال شد و پس از پیروزی متفقین، نیروهای [[آمریکا]] و انگلستان بنا به تعهدات «کنفرانس یالتا و پوتسدام»، ایران را ترک کردند؛ ولی نیروهای روسی به اشغالگری خود ادامه دادند و تلاش برای ایجاد جمهوریهای خودمختار [[آذربایجان]] و [[کردستان]] در ایران را از طریق حمایت از احزاب دستنشانده، پیش گرفتند<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۶۸–۶۹.</ref> سرانجام، با شکایت ایران به [[سازمان ملل]] و تحت فشارهای بینالمللی و افکار عمومی جهان و وعده امتیاز نفت شمال از سوی دولت ایران در چارچوب توافقنامه قوام ـ سادچیکف، ارتش سرخ در سال ۱۹۴۶م/ ۱۳۲۵ش مجبور به ترک خاک ایران شد.<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۳۱۰–۳۱۱.</ref> | پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷م، دولت شوروی به سبب نگاه به درون و اولویت بخشیدن به امور داخلی و اقتصادی خود، کمتر در امور ایران مداخله میکرد. در این سالها با وجود [[شعار|شعارها]] و آرمانهای ظلمستیز بلشویکها، با وجود حمایت اولیه از [[نهضت جنگل]] به رهبری [[میرزاکوچکخان]]، با کسب امتیازاتی از انگلستان، دست از حمایت انقلابیون برداشت و با بردن نیروهای خود از شمال، دست دولت ایران را برای سرکوب نهضت جنگل باز گذاشت.<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۵۸–۶۰؛ ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۱۶۲–۱۶۸.</ref> با مرگ لنین و روی کارآمدن استالین در سال ۱۹۲۴م/ ۱۳۰۳ش، بهتدریج سیاستهای مسکو در قبال [[تهران]]، ماهیت مداخلهجویانه پیدا کرد. طی [[جنگ جهانی دوم]]، در سوم شهریور۱۳۲۰ش/ ۲۵ اوت ۱۹۴۱م<ref>ولیزاده، اتحاد جماهیر شوروی و رضاشاه، ۲۶۲.</ref> با وجود اعلام بیطرفی [[رضاشاه پهلوی]]، ایران از طرف [[متفقین]] دوباره اشغال شد و پس از پیروزی متفقین، نیروهای [[آمریکا]] و انگلستان بنا به تعهدات «کنفرانس یالتا و پوتسدام»، ایران را ترک کردند؛ ولی نیروهای روسی به اشغالگری خود ادامه دادند و تلاش برای ایجاد جمهوریهای خودمختار [[آذربایجان]] و [[کردستان]] در ایران را از طریق حمایت از [[حزب|احزاب]] دستنشانده، پیش گرفتند<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۶۸–۶۹.</ref> سرانجام، با شکایت ایران به [[سازمان ملل]] و تحت فشارهای بینالمللی و افکار عمومی جهان و وعده امتیاز نفت شمال از سوی دولت ایران در چارچوب توافقنامه قوام ـ سادچیکف، ارتش سرخ در سال ۱۹۴۶م/ ۱۳۲۵ش مجبور به ترک خاک ایران شد.<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۳۱۰–۳۱۱.</ref> | ||
روابط ایران و شوروی پس از گذار از فراز و نشیبهای فراوان و با آغاز دوران تنشزدایی میان شرق و غرب در دوران زمامداری خروشچف در دهه ۱۳۴۰ به سمت توسعه مناسبات اقتصادی و فنی، بهخصوص در حوزه گاز و صنعت ذوب آهن پیش رفت.<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۱۲۳–۱۲۴.</ref> این همکاریها منجر به حمایت از رژیم پهلوی طی تحولات داخلی ایران شد؛ اما در آستانه [[انقلاب اسلامی]]، مواضع شوروی علیه [[رژیم پهلوی]] حالت انتقادی به خود گرفت.<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۶۷–۱۶۸.</ref> | روابط ایران و شوروی پس از گذار از فراز و نشیبهای فراوان و با آغاز دوران تنشزدایی میان شرق و غرب در دوران زمامداری خروشچف در دهه ۱۳۴۰ به سمت توسعه مناسبات اقتصادی و فنی، بهخصوص در حوزه گاز و صنعت ذوب آهن پیش رفت.<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۱۲۳–۱۲۴.</ref> این همکاریها منجر به حمایت از رژیم پهلوی طی تحولات داخلی ایران شد؛ اما در آستانه [[انقلاب اسلامی]]، مواضع شوروی علیه [[رژیم پهلوی]] حالت [[انتقاد|انتقادی]] به خود گرفت.<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۶۷–۱۶۸.</ref> | ||
== شکلگیری بلوکبندیهای بینالمللی جدید == | == شکلگیری بلوکبندیهای بینالمللی جدید == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
با ظهور مشکلات شدید داخلی بهویژه شکاف عمیق در [[حزب کمونیست]]، کاهش نفوذ مسکو در میان جمهوریهای متحد و ناکارآمدی مکتب [[مارکسیسم]] در اداره عرصههای مختلف اجتماعی، شوروی مجبور به آغاز دوران تنشزدایی خود با غرب شد. اصلاحات [[گورباچف]] (هفتمین و آخرین رهبر شوروی) در قالب دو برنامه اصلاحات سیاسی (گلاسنوست) و اقتصادی (پروستریکا) در این جهت و برای حل مشکلات بود اما نتوانست گرهی از مشکلات انبوه شوروی باز کند و منجر به اعلام استقلال برخی از جمهوریها شد. سرانجام این کشور در سال ۱۹۹۱م/ ۱۳۷۰ش فرو پاشید و جمهوریهای باقیمانده، یکی پس از دیگری اعلام استقلال کردند.<ref>کولایی، سیاست و حکومت در فدراسیون، ۳۱–۳۸.</ref> | با ظهور مشکلات شدید داخلی بهویژه شکاف عمیق در [[حزب کمونیست]]، کاهش نفوذ مسکو در میان جمهوریهای متحد و ناکارآمدی مکتب [[مارکسیسم]] در اداره عرصههای مختلف اجتماعی، شوروی مجبور به آغاز دوران تنشزدایی خود با غرب شد. اصلاحات [[گورباچف]] (هفتمین و آخرین رهبر شوروی) در قالب دو برنامه اصلاحات سیاسی (گلاسنوست) و اقتصادی (پروستریکا) در این جهت و برای حل مشکلات بود اما نتوانست گرهی از مشکلات انبوه شوروی باز کند و منجر به اعلام استقلال برخی از جمهوریها شد. سرانجام این کشور در سال ۱۹۹۱م/ ۱۳۷۰ش فرو پاشید و جمهوریهای باقیمانده، یکی پس از دیگری اعلام استقلال کردند.<ref>کولایی، سیاست و حکومت در فدراسیون، ۳۱–۳۸.</ref> | ||
امامخمینی بر این باور بود | امامخمینی بر این باور بود آمریکا و شوروی، جهان را به دو منطقه آزاد و «قرنطینه سیاسی» تقسیم کردهاند. در منطقه آزاد، [[ابرقدرتها]] تجاوز و جنگافروزی و [[استعمار]] و [[استثمار]] ملتهای دیگر را امری ضروری، توجیهشده و منطقی و منطبق با موازین و قوانین خودساخته بینالمللی میدانند؛ اما در منطقه دوم، شامل کشورهای ضعیف عالم و بهویژه مسلمانان، حق حیات و اظهار نظر وجود ندارد و همه مقررات و قوانین، دلخواه نظامهای وابسته و تأمینکننده منافع مستکبران است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۹.</ref> | ||
با این حال، ایشان یادآور میشد که شوروی همانند آمریکا، به دلیل میل به قدرت و کمال مطلق، خواستار نظامی تکقطبی با محوریت خود و برچیدهشدن نظام دوقطبی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۶ و ۱۶/۴۶۰.</ref> ایشان، مهمترین تهدید دنیای آن روز را سران شوروی معرفی میکرد که ممکن بود با فشار دکمهای جهان را به تباهی بکشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸۰–۸۱.</ref>؛ همچنین باور داشت با بیداری ملتهای جهان، دوران استیلای شوروی به پایان رسیدهاست؛ لذا از مسکو میخواست در سیاستهای خود تجدید نظر کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۱، ۳۶۶ و ۱۹/۳۸.</ref>؛ همچنانکه در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود آرزو کردهاست مقامات شوروی به اشتباهات خود پی ببرند و در مسیر انساندوستی گام بردارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۴.</ref> | با این حال، ایشان یادآور میشد که شوروی همانند آمریکا، به دلیل میل به قدرت و کمال مطلق، خواستار نظامی تکقطبی با محوریت خود و برچیدهشدن نظام دوقطبی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۶ و ۱۶/۴۶۰.</ref> ایشان، مهمترین تهدید دنیای آن روز را سران شوروی معرفی میکرد که ممکن بود با فشار دکمهای جهان را به تباهی بکشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸۰–۸۱.</ref>؛ همچنین باور داشت با بیداری ملتهای جهان، دوران استیلای شوروی به پایان رسیدهاست؛ لذا از مسکو میخواست در سیاستهای خود تجدید نظر کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۱، ۳۶۶ و ۱۹/۳۸.</ref>؛ همچنانکه در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود آرزو کردهاست مقامات شوروی به اشتباهات خود پی ببرند و در مسیر انساندوستی گام بردارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۴.</ref> | ||
از نظر امامخمینی شوروی نیز مانند [[آمریکا]] با القای این فکر که نمیتوان در مقابل سیاستهای ابرقدرتها ایستادگی کرد و مستقل بود، توانست در میان مسلمانان ترس ایجاد کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۸۵ و ۳۰۳.</ref>؛ گرچه ملت ایران با اتحاد حول محور اسلام و مقابله با سیاستهای ابرقدرتها این سد را شکست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۴–۳۰۵ و ۳۵۰.</ref> ایشان، شوروی را در توطئه شکلگیری [[اسرائیل]]، شریک میدانست و بر این باور بود این کشور با سیاستهای فریبکارانه خود از مسلح شدن ملتهای مسلمان در برابر اسرائیل جلوگیری میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref>؛ چنانکه یکی از دلایل شکست | از نظر [[امامخمینی]] شوروی نیز مانند [[آمریکا]] با القای این فکر که نمیتوان در مقابل سیاستهای ابرقدرتها ایستادگی کرد و مستقل بود، توانست در میان مسلمانان ترس ایجاد کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۸۵ و ۳۰۳.</ref>؛ گرچه ملت ایران با اتحاد حول محور [[اسلام]] و مقابله با سیاستهای ابرقدرتها این سد را شکست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۴–۳۰۵ و ۳۵۰.</ref> ایشان، شوروی را در توطئه شکلگیری [[اسرائیل]]، شریک میدانست و بر این باور بود این کشور با سیاستهای فریبکارانه خود از مسلح شدن ملتهای مسلمان در برابر اسرائیل جلوگیری میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۸.</ref>؛ چنانکه یکی از دلایل شکست اعراب در جنگ ششروزه با اسرائیل، تجهیز این کشورها ([[مصر]]، [[سوریه]]، [[اردن]]) به ساز و برگهای نظامی نامرغوب و ناکارآمدِ ساخت شوروی بود.<ref>ماتیوز، ظهور و سقوط اتحاد شوروی، ۸۸.</ref> | ||
== مناسبات ایران و شوروی در رژیم پهلوی == | == مناسبات ایران و شوروی در رژیم پهلوی == | ||
گرایش استعماری، کارنامه بد روسیه تزاری، بهویژه در جنگهای مختلف علیه ایران و سپس شوروی در روابط با ایران، حاکمیت رژیمی الحادی در این کشور، سابقه اشغال ایران بهویژه در [[جنگ جهانی دوم]] و صدمات و لطمات جبرانناپذیر وارد آورده به ملت ایران،<ref>ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۸۱–۱۰۶؛ الهی، اهمیت استراتژیکی ایران در جنگ جهانی دوم، ۱۸۱ و ۲۰۶–۲۰۸.</ref> نگاه منفی امامخمینی به شوروی را تقویت میکرد؛ از اینرو ایشان در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در نطقی به بیان [[ظلم]] و تعدی نیروهای شوروی به اموال و نوامیس مردم در جنگ جهانی دوم پرداخت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵.</ref> ایشان بارها به بازگویی مشاهدات خود از دو جنگ بزرگ جهانی دربارهٔ تاختوتاز ارتش سرخ<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۰۲ و ۱۲/۳۷۴، ۴۰۱.</ref> و بهرهگیری شوروی و متحدان آن از راهآهن سراسری ایران برای گذردادن تجهیزات و نیروی نظامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۴.</ref> و رفتارهای سبک سربازان شوروی که نشاندهنده وضع فلاکتبار آنان بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۰۳–۳۰۴ و ۴/۱۰۲–۱۰۳.</ref> پرداختهاست. | گرایش استعماری، کارنامه بد روسیه تزاری، بهویژه در جنگهای مختلف علیه ایران و سپس شوروی در روابط با ایران، حاکمیت رژیمی الحادی در این کشور، سابقه اشغال ایران بهویژه در [[جنگ جهانی دوم]] و صدمات و لطمات جبرانناپذیر وارد آورده به ملت ایران،<ref>ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۸۱–۱۰۶؛ الهی، اهمیت استراتژیکی ایران در جنگ جهانی دوم، ۱۸۱ و ۲۰۶–۲۰۸.</ref> نگاه منفی امامخمینی به شوروی را تقویت میکرد؛ از اینرو ایشان در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در نطقی به بیان [[ظلم]] و تعدی نیروهای شوروی به اموال و نوامیس [[مردم]] در جنگ جهانی دوم پرداخت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵.</ref> ایشان بارها به بازگویی مشاهدات خود از دو جنگ بزرگ جهانی دربارهٔ تاختوتاز ارتش سرخ<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۰۲ و ۱۲/۳۷۴، ۴۰۱.</ref> و بهرهگیری شوروی و متحدان آن از راهآهن سراسری ایران برای گذردادن تجهیزات و نیروی نظامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۴.</ref> و رفتارهای سبک سربازان شوروی که نشاندهنده وضع فلاکتبار آنان بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۰۳–۳۰۴ و ۴/۱۰۲–۱۰۳.</ref> پرداختهاست. | ||
شوروی در دی ۱۳۴۴ ساخت کارخانه ذوب آهن اصفهان را بر اساس توافقنامه همکاری اقتصادی با ایران، بر عهده گرفت<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۸۶.</ref> که امامخمینی آن را پایگاهی برای | شوروی در دی ۱۳۴۴ ساخت کارخانه ذوب آهن اصفهان را بر اساس توافقنامه همکاری اقتصادی با ایران، بر عهده گرفت<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۸۶.</ref> که امامخمینی آن را پایگاهی برای نفوذ و [[جاسوسی]] در [[ایران]] و غارت منابع کشور شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۷۷، ۴/۲۵ و ۶/۳۴–۳۵.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] با دستگیری محمدرضا سعادتی، یکی از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق]]، که مهندس کارخانه بود، بخشهایی از پیشبینی امامخمینی اثبات شد.<ref>منصوری، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> | ||
امامخمینی با نکوهش سیاستهای شوروی در قبال ملت ایران، بر این باور بود زمامداران کرملین بر خلاف ادعای طرفداری از [[حقوق بشر]]، به دلیل حمایت از [[محمدرضا پهلوی]] و جنایات او در حوادث پانزده خرداد ۱۳۴۲ و [[هفده شهریور]] | امامخمینی با نکوهش سیاستهای شوروی در قبال ملت ایران، بر این باور بود زمامداران کرملین بر خلاف ادعای طرفداری از [[حقوق بشر]]، به دلیل حمایت از [[محمدرضا پهلوی]] و جنایات او در حوادث پانزده خرداد ۱۳۴۲ و [[حادثه هفده شهریور ۱۳۵۷|هفده شهریور ۱۳۵۷]]، نیز با مرتجعنامیدن مخالفان پهلوی، شریک جرم رژیم پهلوی بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۰، ۴۸۴ و ۴/۳۹۱–۴۰۰.</ref> مقامات و رسانههای شوروی، [[قیام پانزده خرداد]] را بهشدت محکوم کردند و آن را ناشی از همکاری عناصر [[ارتجاع|ارتجاعی]] و فئودال دانستند.<ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۳۰۶.</ref> آنان همچنین در ماجرای [[اصلاحات ارضی]] با موضعگیری منفی در برابر مخالفان، به تأیید [[انقلاب سفید|انقلاب سفید پهلوی]] به عنوان حرکتی مترقی در برابر نیروهای واپسگرا و عقبمانده پرداختند.<ref>کولایی، اتحاد جماهیر، ۹۶–۹۸.</ref> امامخمینی در رد ادعای روزنامههای شوروی مبنی بر بهخطرافتادن منافع روحانیان در جریان اصلاحات ارضی، اعلام کرد [[روحانیت]]، املاکی ندارد و خیزش [[مردم]] علیه محمدرضا پهلوی، نتیجه جنایات ۳۵ساله او بودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۴۵–۳۴۶ و ۴۸۲.</ref> {{ببینید|اصلاحات ارضی}}. | ||
امامخمینی با اشاره به مسابقه غارت منابع کشور به دست شوروی و آمریکا به عنوان سرچشمه همه مصیبتها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۴۱.</ref> بر لزوم قطع دست آنان از طریق انقلاب تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۳ و ۲۲۵.</ref> ایشان علت اصلی حمایت شوروی از محمدرضا پهلوی را تداوم چنین غارتی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۹۳.</ref> اسناد نشان میدهد زمانی که بهای هر فوت مکعب گاز در سطح بینالمللی ۱۲۸ سنت بود، شوروی گاز ایران را ۶۴ سنت خریداری میکرد و در همان زمان ۱۳۸ سنت به رومانی میفروخت.<ref>منصوری، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، ۳۴۶.</ref> چنانکه امامخمینی بارها به نقش [[سفارتخانه | امامخمینی با اشاره به مسابقه غارت منابع کشور به دست شوروی و آمریکا به عنوان سرچشمه همه مصیبتها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۴۱.</ref> بر لزوم قطع دست آنان از طریق انقلاب تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۳ و ۲۲۵.</ref> ایشان علت اصلی حمایت شوروی از محمدرضا پهلوی را تداوم چنین غارتی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۹۳.</ref> اسناد نشان میدهد زمانی که بهای هر فوت مکعب گاز در سطح بینالمللی ۱۲۸ سنت بود، شوروی گاز ایران را ۶۴ سنت خریداری میکرد و در همان زمان ۱۳۸ سنت به رومانی میفروخت.<ref>منصوری، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، ۳۴۶.</ref> چنانکه امامخمینی بارها به نقش [[سفارتخانه]] شوروی در ارائه فهرست نمایندگان مورد نظر خود اشاره کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۸۹؛ ۵/۹ و ۱۲/۳۳۵.</ref> بنا بر شواهد تاریخی، با حمایت دولت شوروی، هشت نفر از اعضای حزب توده در نخستین انتخابات [[مجلس شورای ملی]] پس از سقوط رضاشاه، به نمایندگی رسیدند.<ref>فکری، حزب توده، ۳.</ref> {{ببینید|حزب توده ایران}} | ||
[[امامخمینی]] پیش از پیروزی انقلای اسلامی باور داشت که رفتار شوروی در قبال شرایط انقلابی ایران دوگانه است؛ از یک سو ادعا دارند از انقلاب و انقلابیون حمایت میکنند و از سوی دیگر، با محمدرضا پهلوی همکاری دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۹۶ و ۱۴۰.</ref> از نظر ایشان، شوروی در کنار [[آمریکا]] و [[انگلیس]]، به دلیل حمایت از محمدرضا پهلوی در طول سالهای مبارزات مردم ایران، دشمن شماره یک ملت ایران است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۵۶.</ref>؛ به همین دلیل، ایشان اعلام کرد در صورت ادامه پشتیبانی از پهلوی و حمایت نکردن سران دولتها ازجمله شوروی از ملت ایران که خواستار حق تعیین سرنوشت خود بود، به آنان نفت فروخته نخواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۱۲ و ۳۵۶.</ref> در عین حال با وجود عقیده امامخمینی مبنی بر تلاش شوروی برای تحریف نهضت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۰۵.</ref> و با نزدیکتر شدن به پیروزی انقلاب، ایشان تغییر موضع سران کرملین را ناشی از درک آنان از عظمت، قدرت و [[وحدت]] مردم ایران میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۱۵ و ۸/۳۴۴.</ref> | [[امامخمینی]] پیش از پیروزی انقلای اسلامی باور داشت که رفتار شوروی در قبال شرایط انقلابی ایران دوگانه است؛ از یک سو ادعا دارند از انقلاب و انقلابیون حمایت میکنند و از سوی دیگر، با محمدرضا پهلوی همکاری دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۹۶ و ۱۴۰.</ref> از نظر ایشان، شوروی در کنار [[آمریکا]] و [[انگلیس]]، به دلیل حمایت از محمدرضا پهلوی در طول سالهای مبارزات مردم ایران، [[دشمن]] شماره یک ملت ایران است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۵۶.</ref>؛ به همین دلیل، ایشان اعلام کرد در صورت ادامه پشتیبانی از پهلوی و حمایت نکردن سران دولتها ازجمله شوروی از ملت ایران که خواستار حق تعیین سرنوشت خود بود، به آنان [[نفت]] فروخته نخواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۱۲ و ۳۵۶.</ref> در عین حال با وجود عقیده امامخمینی مبنی بر تلاش شوروی برای تحریف نهضت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۰۵.</ref> و با نزدیکتر شدن به پیروزی انقلاب، ایشان تغییر موضع سران کرملین را ناشی از درک آنان از عظمت، [[قدرت]] و [[وحدت]] مردم ایران میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۱۵ و ۸/۳۴۴.</ref> | ||
در سال ۱۳۵۷ شوروی، ضمن حمایت از انقلابیون، از احتمال مداخله آمریکا در امور ایران، ابراز نگرانی کرد<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۶۸.</ref>؛ رسانههای شوروی هم دربارهٔ احتمال | در سال ۱۳۵۷ شوروی، ضمن حمایت از انقلابیون، از احتمال مداخله آمریکا در امور ایران، ابراز نگرانی کرد<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۶۸.</ref>؛ رسانههای شوروی هم دربارهٔ احتمال کودتای نظامی و مداخله [[آمریکا]] در ایران، [[تبلیغات]] گستردهای به راه انداختند،<ref>کدی و گازیورسکی، نه شرقی، نه غربی، ۵۰.</ref> اما امامخمینی در پاسخ به این [[شایعه|شایعات]] آن را بیاهمیت و نادرست دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰.</ref> در مقابل، آمریکا نیز چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده با وابستهخواندن [[نهضت اسلامی ایران]] به شوروی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۹۲–۲۹۱.</ref> احتمال حمله شوروی به ایران و راهیابی به [[خلیج فارس]] و تجزیه ایران و تبدیل آن به «ایرانستان» را مطرح میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۲۰ و ۵/۴۶.</ref> ایشان ضمن رد همه این احتمالات، اعلام کرد با پیروزی انقلاب هر گونه دخالت خارجی در امور ایران، عقیم خواهد ماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۵۸، ۱۸۱، ۲۰۶ و ۲۸۹.</ref> ایشان با تأکید بر موازنه قوا در ساختار نظام دوقطبی به لحاظ مخاطرات سنگین حملات هستهای، بر این باور بود شوروی از بیم حمله اتمی آمریکا و عواقب سنگین آن، به ایران حمله نخواهد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۲۶–۱۲۸.</ref> | ||
== رابطه شوروی با اسلام و مسلمانان == | == رابطه شوروی با اسلام و مسلمانان == | ||
بلشویکها که در آغاز استقرار حکومت کمونیستی، از عدم تعارض اسلام با آموزههای کمونیستی سخن میگفتند، پس از استقرار، به مبارزه گسترده با آن پرداختند و دست به اقداماتی نظیر تعطیلی مراکز دینی و مساجد زدند و نمادها دینی را ارتجاعی شمردند.<ref>کولایی، سیاست و حکومت در آسیا، ۳۷–۳۸.</ref> | بلشویکها که در آغاز استقرار حکومت کمونیستی، از عدم تعارض اسلام با آموزههای کمونیستی سخن میگفتند، پس از استقرار، به مبارزه گسترده با آن پرداختند و دست به اقداماتی نظیر تعطیلی مراکز دینی و مساجد زدند و نمادها دینی را ارتجاعی شمردند.<ref>کولایی، سیاست و حکومت در آسیا، ۳۷–۳۸.</ref> | ||
امامخمینی از آغاز [[نهضت اسلامی]] خود، با ماهیت ضد دینی شوروی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۸.</ref> و خوی استکباری و مداخلهجویانه این کشور در ایران<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۰۱، ۲۴۵ و ۴۲۰.</ref> به مقابله برخاست. به باور ایشان از آنجاکه باورها و آموزههای اسلامی سد بزرگی در برابر سلطهگری آنان و سلطهپذیری مسلمانان بودهاست، حاکمان و رسانههای شوروی با اتهام «[[دین]]، افیون جامعه است» با آموزههای دینی به مقابله برخاستند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۱۶–۳۱۷.</ref> آنان با همراه کردن برخی روشنفکران بیاطلاع از [[اسلام]] با خود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۸.</ref> تلاش کردند مسلمانان را از اسلام و [[قرآن]] جدا کنند و تا حدودی نیز موفق شدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹.</ref> | امامخمینی از آغاز [[نهضت اسلامی]] خود، با ماهیت ضد دینی شوروی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۸.</ref> و خوی استکباری و مداخلهجویانه این کشور در ایران<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۰۱، ۲۴۵ و ۴۲۰.</ref> به مقابله برخاست. به باور ایشان از آنجاکه باورها و آموزههای اسلامی سد بزرگی در برابر سلطهگری آنان و سلطهپذیری مسلمانان بودهاست، حاکمان و رسانههای شوروی با اتهام «[[دین]]، افیون [[جامعه]] است» با آموزههای دینی به مقابله برخاستند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۱۶–۳۱۷.</ref> آنان با همراه کردن برخی [[روشنفکری|روشنفکران]] بیاطلاع از [[اسلام]] با خود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۸.</ref> تلاش کردند مسلمانان را از اسلام و [[قرآن]] جدا کنند و تا حدودی نیز موفق شدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹.</ref> | ||
پس از | پس از [[انقلاب اسلامی ایران]]، نگاه شوروی به اسلامگرایی در ایران با عنوان یک تهدید بروز کرد<ref>کدی و گازیورسکی، نه شرقی، نه غربی، ۶۴.</ref>؛ از اینرو امامخمینی تبلیغات کمونیستها بر ضد احکام الهی و خطرناک شمردن اسلام در ایران را در چارچوب سیاست اسلامستیزی مقامات شوروی میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۴ و ۴۲۷.</ref>؛ زیرا از نظر ایشان، ترس از حاکمیت اسلام در ایران و بازتاب پیام آن در میان مسلمانان شوروی و حتی کاخ کرملین، برای دولت شوروی هراسآورتر از قدرت آمریکا بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۴۹ و ۴۴۰.</ref> | ||
امامخمینی در برابر سیاستهای دینزدایی مقامات شوروی در مناطق مسلماننشین این کشور، ابراز نگرانی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۶۸–۴۶۹ و ۲۰/۴۴۱.</ref> ایشان در تبیین اقدامات شوروی در میان کشورهای | امامخمینی در برابر سیاستهای دینزدایی مقامات شوروی در مناطق مسلماننشین این کشور، ابراز نگرانی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۶۸–۴۶۹ و ۲۰/۴۴۱.</ref> ایشان در تبیین اقدامات شوروی در میان کشورهای [[مستضعف]]، بر این باور بود این کشور همواره در ساماندادن روابط خود با این کشورها، غارتگری و [[استعمار]] را سرلوحه کار خود قرار دادهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۸۰.</ref> و در این جهت از تمامی اقدامات نظیر مداخله و بستن قراردادهای گوناگون با کشورهای آسیایی و آفریقایی بهره بردهاست.<ref>احمدی، تفکر نوین سیاسی در سیاست خارجی شوروی، ۱۸۳–۱۸۴.</ref> ایشان بر این باور بود این کشور برای نیل به اهداف خود، به روی کار آوردن رژیمهای وابسته از طریق کودتا و راهاندازی جنگ داخلی، مداخله نظامی (اشغال افغانستان) جنگافروزی در میان کشورهای اسلامی، ازجمله حمایت از [[رژیم عراق]] در جنگ علیه ایران، تولید و فروش انواع [[ابزار جنگی|ابزارآلات جنگی]] پشت نقاب دروغین [[صلحطلبی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۳۳، ۱۷/۴۷۸ و ۱۸/۱۴۶، ۲۳۷.</ref> و هجوم تبلیغاتی به فرهنگ و باورهای اسلامی از طریق نشر آموزههای کمونیسم در مراکز تعلیم و تربیت و [[دانشگاه|دانشگاهها]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۳–۲۴۴.</ref> روی آوردهاست. ایشان بارها اشغال نظامی [[افغانستان]] به دست شوروی را محکوم کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۵ و ۱۱۳ و ۱۲/۱۴–۱۶.</ref> و از این کشور به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ شیطانی نام برد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۸۶.</ref> و هشدار داد سرنوشتی مشابه [[آمریکا]] در [[ایران]]، در انتظار شوروی خواهد بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۸.</ref> | ||
[[امامخمینی]] شوروی را به دلیل اقدام علیه [[اسلام]] و مسلمانان، مفسد | [[امامخمینی]] شوروی را به دلیل اقدام علیه [[اسلام]] و مسلمانان، [[مفسد فیالارض]]، بزرگترین بت زمان، ملحد و متجاوز مینامید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۴۱؛ ۱۸/۱۲۲ و ۲۰/۸۹.</ref> و از آغاز بر این باور بود، خوی استکباری، آمریکا، [[انگلیس]] و شوروی، همه بد و پلیدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۲۰.</ref> و همه گرفتاری کشور زیر سر آمریکا و شوروی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۴۱.</ref> و شوروی سرچشمه [[ریا]] و [[دروغ]] میباشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۷.</ref> ایشان فریاد [[برائت از مشرکان]] در مراسم [[حج]] و شعار مرگ بر آمریکا، [[اسرائیل]] و شوروی را برگرفته از متن اسلام میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱.</ref> | ||
== روابط جمهوری اسلامی ایران با شوروی == | == روابط جمهوری اسلامی ایران با شوروی == | ||
با [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، روابط دو کشور به دلیل قطع صدور گاز به شوروی از ۲۸ اسفند ۱۳۵۸، لغو موافقتنامه احداث خط دوم لوله گاز، مخالفت شدید ایران با اشغال افغانستان به دست شوروی در زمستان ۱۳۵۷ و تحریم بازیهای المپیک | با [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، روابط دو کشور به دلیل قطع صدور گاز به شوروی از ۲۸ اسفند ۱۳۵۸، لغو موافقتنامه احداث خط دوم لوله گاز، مخالفت شدید ایران با اشغال افغانستان به دست شوروی در زمستان ۱۳۵۷ و تحریم بازیهای المپیک مسکو،<ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۳۷۵–۳۷۸.</ref> به سردی گرایید. همچنین لغو یکجانبه مواد ۵ و ۶ قرارداد مودت ۱۹۲۱م از طرف ایران که به شوروی اجازه میداد برای دفاع از مرزهای خود، نیروهایش را وارد ایران کند،<ref>کدی و گازیورسکی، نه شرقی، نه غربی، ۲۲–۲۴.</ref> کمک تسلیحاتی شوروی به عراق پیش از آغاز [[جنگ تحمیلی]]،<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۷۱.</ref> در کنار [[شایعه]] کمکهای تسلیحاتی مسکو به تجزیهطلبان کُرد و عرب در ایران،<ref>علیبابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، ۱۷۰.</ref> روابط دو کشور را بیش از پیش، تیره کرد. | ||
امامخمینی که یکی از اهداف [[انقلاب اسلامی]] را قطع دست ابرقدرتها ازجمله شوروی و برچیدهشدن بساط ظلم و تعدی آنها میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳.</ref> و در عین حال بر حسن روابط با شوروی تأکید داشت،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۶۳.</ref> در دیدارهای مختلف با نمایندگان شوروی، بر اصول بنیادین روابط ایران و شوروی، همچون عدم مداخله در امور یکدیگر، حفظ [[آزادی]]، [[استقلال]] و تمامیت ارضی و احترام متقابل، تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰۹؛ ۵/۱۲۲ و ۱۲/۱۵۳، ۳۴۲.</ref> ایشان برقراری روابط حسنه با شوروی را منوط به رفع سوء تفاهمها از طرف دولت این کشور و عدم دخالت در امور ایران و ارسال نکردن اسلحه برای مخالفان نظام دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۱۳–۱۱۴.</ref> | امامخمینی که یکی از اهداف [[انقلاب اسلامی]] را قطع دست [[ابرقدرتها]] ازجمله شوروی و برچیدهشدن بساط [[ظلم]] و تعدی آنها میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳.</ref> و در عین حال بر حسن روابط با شوروی تأکید داشت،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۶۳.</ref> در دیدارهای مختلف با نمایندگان شوروی، بر اصول بنیادین روابط ایران و شوروی، همچون عدم مداخله در امور یکدیگر، حفظ [[آزادی]]، [[استقلال]] و تمامیت ارضی و احترام متقابل، تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰۹؛ ۵/۱۲۲ و ۱۲/۱۵۳، ۳۴۲.</ref> ایشان برقراری روابط حسنه با شوروی را منوط به رفع سوء تفاهمها از طرف دولت این کشور و عدم دخالت در امور ایران و ارسال نکردن اسلحه برای مخالفان نظام دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۱۳–۱۱۴.</ref> | ||
به دنبال پخش نوشتهای دروغ در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۸ مبنی بر اینکه دفتر امامخمینی از سفارت شوروی درخواست کمک نظامی کردهاست، امامخمینی در نامهای خطاب به ملت ایران افزون بر محکومساختن دخالت شوروی در [[افغانستان]]، این نوشته را با قاطعیت تکذیب کرد، اما در آن تاریخ به دلایلی (گویا به گمان غرضورزی یک فرد) از انتشار آن منصرف شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۴.</ref>؛ ولی با توجه به اینکه چند روز بعد کاردار شوروی در مکزیک از آمادگی کشورش برای کمک نظامی به ایران سخن گفت و آن را نیز منوط به درخواست ایران و امامخمینی کرد، ایشان در نامه دیگری خطاب به [[شورای انقلاب اسلامی]] با رد این سخن، شورای انقلاب و وزارت امور خارجه را موظف کرد از سفارت شوری بخواهند که گفتههای کاردار یادشده را تقبیح کند و از تکرار چنین مطالب توهینآمیزی خودداری کنند و تأکید کرد ایشان و دولت جمهوری اسلامی اجازه نمیدهند دولت شوروی یا دولتهای دیگر به مقدسات و ملت شریف ایران توهین کنند. ایشان هشدار داد که تکرار چنین اموری ممکن است به تجدید نظر در روابط بیانجامد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۳–۱۱۴.</ref> | به دنبال پخش نوشتهای دروغ در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۸ مبنی بر اینکه [[دفتر امامخمینی]] از سفارت شوروی درخواست کمک نظامی کردهاست، امامخمینی در نامهای خطاب به ملت ایران افزون بر محکومساختن دخالت شوروی در [[افغانستان]]، این نوشته را با قاطعیت تکذیب کرد، اما در آن تاریخ به دلایلی (گویا به گمان غرضورزی یک فرد) از انتشار آن منصرف شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۴.</ref>؛ ولی با توجه به اینکه چند روز بعد کاردار شوروی در مکزیک از آمادگی کشورش برای کمک نظامی به ایران سخن گفت و آن را نیز منوط به درخواست ایران و امامخمینی کرد، ایشان در نامه دیگری خطاب به [[شورای انقلاب اسلامی]] با رد این سخن، شورای انقلاب و وزارت امور خارجه را موظف کرد از سفارت شوری بخواهند که گفتههای کاردار یادشده را تقبیح کند و از تکرار چنین مطالب توهینآمیزی خودداری کنند و تأکید کرد ایشان و دولت جمهوری اسلامی اجازه نمیدهند دولت شوروی یا دولتهای دیگر به مقدسات و ملت شریف ایران توهین کنند. ایشان هشدار داد که تکرار چنین اموری ممکن است به تجدید نظر در روابط بیانجامد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۳–۱۱۴.</ref> | ||
یکی دیگر از نقاط عطف روابط ایران و شوروی، تلاش این کشور برای نفوذ در دستگاههای مختلف ایران به وسیله عوامل داخلی خود در حزب توده | یکی دیگر از نقاط عطف روابط ایران و شوروی، تلاش این کشور برای نفوذ در دستگاههای مختلف ایران به وسیله عوامل داخلی خود در [[حزب توده ایران|حزب توده]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] بود. امامخمینی به طمعورزی شوروی برای برگشت به ایران توسط عوامل خود در کشور، هشدار میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۶۷.</ref> کشف شبکه جاسوسی حزب توده با دستگیری سران حزب و اعتراف آنان به [[جاسوسی]] برای شوروی در جمعآوری اطلاعات نظامی بهویژه در عملیات جزیره مجنون و انتقال آن از طریق مسکو به بغداد، موجب اخراج هجده دیپلمات روس از تهران با عنوان عناصر نامطلوب شد.<ref>کدی و گازیورسکی، نه شرقی، نه غربی، ۷۷.</ref> پیرو واکنش شدید شوروی به این اتفاقات، امامخمینی اعلام کرد سران حزب توده نه به دلیل مرام کمونیستی، بلکه به علت توطئه علیه کشور بازداشت شدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۶۱–۴۶۳.</ref> | ||
== عملکرد شوروی در دوره جنگ تحمیلی == | == عملکرد شوروی در دوره جنگ تحمیلی == | ||
پیش از آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، امامخمینی با پیگیری دقیق روابط نظامی شوروی و عراق، به سفیر این کشور گوشزد کرد فروش اسلحه به رژیم عراق، به نفع [[آمریکا]] و به ضرر شوروی خواهد بود؛ زیرا این رژیم عامل آمریکا در منطقه است و راه را برای نفوذ آمریکا در منطقه باز میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۷۴.</ref> با آغاز جنگ هرچند شوروی در ظاهر سیاست بیطرفی در پیش گرفت و از فرستادن تجهیزات نظامی به عراق پرهیز کرد،<ref>محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، ۱۲۸.</ref> اما امامخمینی شوروی را همراه آن رژیم متجاوز میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۶ و ۱۸/۵۵.</ref> و باور داشت در موضوع تجاوز عراق، آمریکا، شوروی را فریب دادهاست تا با تجهیز عراق و صدمهزدن به ایران، راه را برای خود باز کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۷۴.</ref> صدور قطعنامه علیه ایران در [[سازمان ملل]] و رفع نیازهای ارتش عراق از طریق کشورهای اروپای شرقی، مؤید [[سخنان امامخمینی]] بود.<ref>محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، ۱۲۸.</ref> به باور ایشان، مهمترین علت حمایت شوروی از رژیم عراق، سیلیخوردن از انقلاب اسلامی به سبب قطع روابط سلطهآمیز نیز احتمال تکرار انقلاب در دیگر کشورها بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۶ و ۱۸/۵۵.</ref> اما حمایت شوروی از عراق و تجهیز آن با تسلیحات پیشرفته این کشور، نتوانست مانع شکست این رژیم از ایران شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۹؛ ۱۷/۱۸۰ و ۱۸/۱۲۴.</ref> و شوروی به دلیل تجهیز عراق، در جنایات و خیانتهای [[صدام]] سهیم است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۲؛ ۲۰/۱۹۹ و ۲۱/۱۷۹.</ref> | پیش از آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، امامخمینی با پیگیری دقیق روابط نظامی شوروی و عراق، به سفیر این کشور گوشزد کرد فروش اسلحه به رژیم عراق، به نفع [[آمریکا]] و به ضرر شوروی خواهد بود؛ زیرا این رژیم عامل آمریکا در منطقه است و راه را برای نفوذ آمریکا در منطقه باز میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۷۴.</ref> با آغاز جنگ هرچند شوروی در ظاهر سیاست بیطرفی در پیش گرفت و از فرستادن تجهیزات نظامی به عراق پرهیز کرد،<ref>محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، ۱۲۸.</ref> اما امامخمینی شوروی را همراه آن رژیم متجاوز میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۶ و ۱۸/۵۵.</ref> و باور داشت در موضوع تجاوز عراق، آمریکا، شوروی را فریب دادهاست تا با تجهیز عراق و صدمهزدن به ایران، راه را برای خود باز کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۷۴.</ref> صدور قطعنامه علیه ایران در [[سازمان ملل]] و رفع نیازهای ارتش عراق از طریق کشورهای اروپای شرقی، مؤید [[سخنرانیها|سخنان امامخمینی]] بود.<ref>محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، ۱۲۸.</ref> به باور ایشان، مهمترین علت حمایت شوروی از رژیم عراق، سیلیخوردن از انقلاب اسلامی به سبب قطع روابط سلطهآمیز نیز احتمال تکرار انقلاب در دیگر کشورها بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۶ و ۱۸/۵۵.</ref> اما حمایت شوروی از عراق و تجهیز آن با تسلیحات پیشرفته این کشور، نتوانست مانع شکست این رژیم از ایران شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۹؛ ۱۷/۱۸۰ و ۱۸/۱۲۴.</ref> و شوروی به دلیل تجهیز عراق، در جنایات و خیانتهای [[صدام]] سهیم است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۲؛ ۲۰/۱۹۹ و ۲۱/۱۷۹.</ref> | ||
== نقد عملکرد شوروی == | == نقد عملکرد شوروی == | ||
امامخمینی تفکر | امامخمینی تفکر «لنین» در خصوص بهدریا انداختن افراد ازکارافتاده و ضعیف و زندگی اشرافی «استالین» را بر خلاف ادعاها و آموزههای انقلاب شوروی که با [[شعار]] برادری و خلقپروری بود، ارزیابی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۰۳؛ ۶/۱۶۴ و ۱۶/۲۳۹.</ref> ایشان حضور شوروی در کنفرانسهای اتحاد اسلامی در جایگاه نماینده مسلمانان شوروی را در حالیکه مخالف مذهب [[اسلام]] و آزادی مذهبی مسلمانان آن کشور بود، رفتاری دوگانه میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۰.</ref> و در دیدار سفیر شوروی با ایشان با اشاره به دخالت شوروی در افغانستان که با هدف سلطه بر آن کشور صورت گرفته بود، ترویج حاکمیت کمونیستی در یک کشور مسلمان، بدون خواست ملت و با زور و کشتار را ناممکن شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴.</ref> ایشان با وجود تبلیغات جهانی شوروی دربارهٔ دستاوردهای انقلاب خود، ثمره آن را نظامیگری، [[هرج و مرج]]، قحطی و کشتار میلیونها انسان برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۳؛ ۱۳/۴۵۷ و ۱۶/۲۳۷–۲۳۹.</ref> و انقلاب ایران را به سبب ماهیت اسلامی آن در مقایسه با انقلاب اکتبر روسیه، بهترین انقلابی میدانست که تاکنون رخ دادهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۵۰.</ref> ایشان در تحلیل انقلاب اکتبر، عقیده داشت به دلیل چیرگی اهداف مادی و قدرتطلبانه، آنچه عملاً رخ دادهاست، انتقال [[قدرت]] از ستمگری به ستمگری دیگر بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۶۳؛ ۱۹/۴۷۸–۴۷۹ و ۲۰/۲۰۳.</ref> | ||
امامخمینی در نقد حکومت شوروی، از حکومت این کشور با عنوان دیکتاتورترین، قدرتطلبترین و انحصارطلبترین حکومت جهان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴ و ۲۱/۴۳۹.</ref> که پس از گذشت دهها سال از انقلاب، هنوز اختناق بر آن حاکمیت داشت و با وجود ادعای طرفداری از تودهها، ملتهای بسیاری را از حقوق و هر نوع [[آزادی]] محروم کرده بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۹ و ۱۷/۴۷۵.</ref> نام میبرد. ایشان فقدان آزادی و وجود نظام تکحزبی را باعث بقای [[دیکتاتوری]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۰۰ و ۱۵/۳۳۶.</ref> و وجود صفهای طولانی مردم برای تهیه نیازهای روزانه خود و وابستگی کشور شوروی به واردات گندم از [[آمریکا]] را، با وجود گذشت بیش از شصت سال از انقلاب،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۶۸، ۴۶۶ و ۴۹۸.</ref> نشان از ناکارآمدی [[نظام کمونیستی]] میشمرد. ایشان ضمن آگاهی از شکافهای عمیق در جامعه شوروی، این کشور را در آستانه فروپاشی میدانست و خاطرنشان میکرد چنانچه فشار زور و سرنیزه از مردم برداشته شود، آنان از | امامخمینی در نقد حکومت شوروی، از حکومت این کشور با عنوان دیکتاتورترین، قدرتطلبترین و انحصارطلبترین حکومت جهان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴ و ۲۱/۴۳۹.</ref> که پس از گذشت دهها سال از انقلاب، هنوز اختناق بر آن حاکمیت داشت و با وجود ادعای طرفداری از تودهها، ملتهای بسیاری را از حقوق و هر نوع [[آزادی]] محروم کرده بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۹ و ۱۷/۴۷۵.</ref> نام میبرد. ایشان فقدان آزادی و وجود نظام تکحزبی را باعث بقای [[دیکتاتوری]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۰۰ و ۱۵/۳۳۶.</ref> و وجود صفهای طولانی مردم برای تهیه نیازهای روزانه خود و وابستگی کشور شوروی به واردات گندم از [[آمریکا]] را، با وجود گذشت بیش از شصت سال از انقلاب،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۶۸، ۴۶۶ و ۴۹۸.</ref> نشان از ناکارآمدی [[نظام کمونیستی]] میشمرد. ایشان ضمن آگاهی از شکافهای عمیق در جامعه شوروی، این کشور را در آستانه فروپاشی میدانست و خاطرنشان میکرد چنانچه فشار زور و سرنیزه از مردم برداشته شود، آنان از حکومت کمونیستی حمایت نخواهند کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۵۹ و ۱۶/۴.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در نامه تاریخی خود به [[گورباچف]]، ضمن یادآوری اشتباهات حکومت کمونیستی در | [[امامخمینی]] در نامه تاریخی خود به [[گورباچف]]، ضمن یادآوری اشتباهات حکومت کمونیستی در دینزدایی و خدازدایی و شیوه غلط اقتصادی، مشکل اصلی را در بیاعتقادی به خدا میدانست و بر این باور بود [[کمونیسم]] و [[مارکسیسم]] را به سبب نگرش مادی و پاسخندادن به نیازهای واقعی بشر، باید در موزههای تاریخ جستجو کرد. ایشان در این نامه، ضمن برشمردن ویژگیهای دیدگاههای الهی، خواستار تحقیق رهبران شوروی دربارهٔ [[اسلام]] و [[توحید]] برای نجات بشر شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰–۲۲۵.</ref> {{ببینید|نامه به میخائیل گورباچف}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |