نظارت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۹۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ شهریور ۱۴۰۲
جز
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''نظارت'''، مراقبت و ارزیابی فعالیت‌ها در نظام مدیریتی، برای جلوگیری از انحراف و فساد.
'''نظارت'''، مراقبت و ارزیابی فعالیت‌ها در نظام مدیریتی، برای جلوگیری از [[انحراف]] و [[مفاسد اجتماعی|فساد]].


==مفهوم‌شناسی==
واژه نظارت در نظام مدیریتی، به معنای مراقبت و ارزیابی فعالیت‌ها برای جلوگیری از انحراف و فساد است. نظارت در نظام مدیریتی اسلام، یکی از عناصر اصلی اداره امور [[جامعه]] است؛ به‌ویژه نظارت همگانی و متقابل مردم و دولت که از اهمیت به‌سزایی برخوردار است و بقای اسلام و جامعه اسلامی را تضمین می‌کند.


«نظارت» از ماده «نظر» به معنای نگاه، معاینه‌کردن و تأمل و دقت در امری، اعم از مادی و معنوی<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 12/184.</ref> و مراقبت در اجرای امری<ref> دهخدا، لغتنامه، 13/19946.</ref> است. ناظر به کسی گفته می‌شود که برای نظارت و رسیدگی به کاری تعیین شده است<ref> عمید، فرهنگ فارسی، 1149 ـ 1150.</ref>. نظارت به دو قسم کلی درونی و بیرونی تقسیم شده است. نظارت بیرونی با زندگی اجتماعی و سیاسی انسان‌ها ارتباط دارد و برای سالم‌سازی و رشد و بالندگی جامعه و تحقق آرمان‌ها و مهار صاحبان قدرت، اهمیت ویژه‌ای دارد<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 181.</ref>.
[[امام‌خمینی]] با تأکید بر اهمیت نظارت، آن را از بزرگ‌ترین عوامل تضمین‌کننده [[امنیت]] جامعه به‌شمار می‌آورد و مهم‌ترین هدف آن را پیشگیری از غارتگری و [[ظلم]] می‌دانست. ایشان بر این باور بود که سهل‌انگاری در امر نظارت، تباهی، فساد و ضررهای جبران‌ناپذیری را به همراه خواهد آورد.


نظارت بیرونی را به نظارت مردمی و حکومتی و نظارت حکومتی را نیز به درون‌سازمانی و برون‌سازمانی تقسیم کرده‌اند. افزون بر این، نظارت حکومتی به «پیشینی» یعنی [[نظارت]] بر گزینش و انتخاب کارگزاران، پیش از واگذاری منصب و مسئولیت، و «پسینی» یعنی نظارت بر عملکرد کارگزاران، پس از واگذاری منصب و مسئولیت هم تقسیم شده است. با توجه به حدود اختیارات ناظر و جایگاه آن نیز نظارت به استطلاعی و استصوابی تقسیم می‌شود. در قسم اول، ناظر بر اساس قانون یا قراردادِ معین، حق دخالت در تصمیم‌گیری و اجرا ندارد و تنها در صورت تخلفِ مجری، می‌تواند به مراجع دارای صلاحیت اطلاع یا گزارش دهد؛ ولی در نوع دوم، افزون بر کسب آگاهی و اطلاع، صلاحیت، مصوبات و عملکرد اشخاص نیز باید به تصویب و تأیید ناظر برسد<ref> مرتضایی، مبانی و سازوکار نظارت، 48 ـ 50.</ref>.
از نظر امام‌خمینی یکی از مهم‌ترین شاخص‌­های­­ نظارت‌پذیری یک جامعه، قانونمداری آن جامعه است. به اعتقاد ایشان همه مردم وظیفه دارند بر تمام ارکان حاکمیت از جمله رهبری، نظارت کنند. بنابراین هدف نظارت، محدود کردن [[قدرت]]، جلوگیری از استبداد و [[دیکتاتوری]]، تأمین [[عدالت اجتماعی|عدالت]] و محوریت [[قانون]] است.


اصل نظارت و کنترل که رکن پنجم مدیریت است، به تکمیل و اجرای درست چهار رکن دیگر یعنی تنظیم برنامه، سازماندهی، فرماندهی و هماهنگی کمک می‌کند<ref> هایلینگز، 50 ـ 51.</ref>. دولت و نظام سیاسی به شکل یک ساختار مدیریتی کلان، بیش از هر نظام مدیریتی دیگر، برای رسیدن به کارایی، هماهنگی اداری و پاسخگویی مقامات، نیازمند نظارت است<ref> بال، سیاست و حکومت جدید، 262 ـ 263.</ref>. نگاه [[امام‌خمینی]] به مسئله نظارت به طور عمده، فقهی و اخلاقی است که در اینجا به آن پرداخته شده است.
== مفهوم‌شناسی ==
«نظارت» از ماده «نظر» به معنای نگاه، معاینه‌کردن و تأمل و دقت در امری، اعم از مادی و معنوی<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۲/۱۸۴.</ref> و مراقبت در اجرای امری<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۱۹۹۴۶.</ref> است. ناظر به کسی گفته می‌شود که برای نظارت و رسیدگی به کاری تعیین شده‌است.<ref>عمید، فرهنگ فارسی، ۱۱۴۹–۱۱۵۰.</ref> نظارت به دو قسم کلی درونی و بیرونی تقسیم شده‌است. نظارت بیرونی با زندگی اجتماعی و سیاسی انسان‌ها ارتباط دارد و برای سالم‌سازی و رشد و بالندگی [[جامعه]] و تحقق آرمان‌ها و مهار صاحبان قدرت، اهمیت ویژه‌ای دارد.<ref>جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، ۱۸۱.</ref>


== پیشینه == 
نظارت بیرونی را به نظارت مردمی و حکومتی و نظارت حکومتی را نیز به درون‌سازمانی و برون‌سازمانی تقسیم کرده‌اند. افزون بر این، نظارت حکومتی به «پیشینی» یعنی نظارت بر گزینش و انتخاب کارگزاران، پیش از واگذاری منصب و مسئولیت، و «پسینی» یعنی نظارت بر عملکرد کارگزاران، پس از واگذاری منصب و مسئولیت هم تقسیم شده‌است. با توجه به حدود اختیارات ناظر و جایگاه آن نیز نظارت به استطلاعی و استصوابی تقسیم می‌شود. در قسم اول، ناظر بر اساس [[قانون]] یا قراردادِ معین، حق دخالت در تصمیم‌گیری و اجرا ندارد و تنها در صورت تخلفِ مجری، می‌تواند به مراجع دارای صلاحیت اطلاع یا گزارش دهد؛ ولی در نوع دوم، افزون بر کسب آگاهی و اطلاع، صلاحیت، مصوبات و عملکرد اشخاص نیز باید به تصویب و تأیید ناظر برسد.<ref>مرتضایی، مبانی و سازوکار نظارت، ۴۸–۵۰.</ref>
نظارت و کنترل در میان سومریان، مصریان، چینی‌ها و ایرانیان باستان رایج بوده است و آثار کتاب‌های باقی‌مانده از آن دوران، پر از مفاهیمی چون برنامه‌ریزی، تقسیم کار، کنترل و نظارت و [[رهبری امام|رهبری]] است<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 26 ـ 27.</ref>. در غرب، در قرون وسطا، حکومت‌های استبدادی زیر پرچم حمایت کلیسا، به عنوان جانشین خدا حکومت می‌کردند و در مقابل مردم پاسخگو نبودند؛ از این‌رو در فلسفه سیاسی معاصر تلاش شد با نظریه تفکیک قوا و تمرکززدایی از قدرت سیاسی، قدرت میان قوای سه‌گانه پخش شود<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ه ـ ح.</ref>. تا زمینه‌های فساد و سوء استفاده از قدرت از میان برود <ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ج.</ref>. {{ببینید| قوای سه‌گانه}}
نظارت در نظام مدیریتی اسلام، یکی از عناصر اصلی اداره امور جامعه است و با شیوه‌های مدیریتی جدید مطابقت دارد، به‌ویژه نظارت همگانی و متقابل مردم و دولت، از اهمیت بسزایی برخوردار است و ناشی از میزان درجه و اعتبار جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام است<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 84.</ref>.


امام‌خمینی با تأکید بر اهمیت نظارت، آن را از بزرگ‌ترین عوامل تضمین‌کننده امنیت جامعه به شمار می‌آورْد<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 4/248.</ref> و مهم‌ترین هدف آن را پیشگیری از غارتگری و ظلم می‌دانست<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 11/165.</ref> و بر آن بود که سهل‌انگاری در امر نظارت، تباهی و فساد<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 15/17.</ref> و ضررهای جبران‌ناپذیری را به همراه می‌آورد<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 5/497.</ref>. جایگاه رأی مردم در ‌اندیشه ایشان، نشانه اهمیت نقش نظارتی مردم است<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 4/160 و 248.</ref>. از نگاه ایشان، شرط پیروزی نهایی و رسیدن به تمام اهداف، نظارت مردم بر اعمال و رفتار مسئولان است<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 15/16 ـ 17 و 16/21 ـ 23.</ref>.
اصل نظارت و کنترل که رکن پنجم [[مدیریت]] است، به تکمیل و اجرای درست چهار رکن دیگر یعنی تنظیم برنامه، سازماندهی، فرماندهی و هماهنگی کمک می‌کند.<ref>هایلینگز، نظریه‌پردازان کلاسیک سازمان، ۵۰–۵۱.</ref> دولت و نظام سیاسی به شکل یک ساختار مدیریتی کلان، بیش از هر نظام مدیریتی دیگر، برای رسیدن به کارایی، هماهنگی اداری و پاسخگویی مقامات، نیازمند نظارت است.<ref>بال، سیاست و حکومت جدید، ۲۶۲–۲۶۳.</ref> نگاه [[امام‌خمینی]] به مسئله نظارت به‌طور عمده، [[فقه|فقهی]] و [[اخلاق|اخلاقی]] است که در اینجا به آن پرداخته شده‌است.


== نظارت در آموزه‌های اسلامی ==
== پیشینه ==
یکی از مهم‌ترین ابعاد زندگی اجتماعی انسان، نوع رابطه متقابل افراد جامعه و گروه زمامداران است. در اسلام، حکومت امانتی است که خدا و مردم به افرادی سپرده‌اند و آن افراد، مأمور حفظ و نگهداری از این امانت‌اند و درباره آن، بازخواست خواهند شد<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 65.</ref>؛  چنان‌که خداوند درباره چگونگی انجام رسالت، از پیامبران(ع)  سؤال خواهد کرد<ref> اعراف، 6.</ref>. در آموزه‌های دینی، نظارت [[انسان]] بر خود(نظارت درونی) با مفهوم تقوا، بیان شده است<ref> اعراف، 201.</ref> و برای تقویت تقوای درونی، از نظارت خداوند بر بشر<ref> نساء، 1.</ref> و علم او به اعمال پیدا و پنهان انسان<ref> نحل، 19.</ref> و همچنین از نزدیکی پروردگار به بندگان خود<ref> ق، 16.</ref>، سخن به میان آمده است. افزون بر این، خداوند، فرشتگانی بر انسان گمارده، تا همه اعمال او را ثبت کنند<ref> ق، 18؛ انفطار، 10 ـ 12.</ref>.
نظارت و کنترل در میان سومریان، مصریان، چینی‌ها و ایرانیان باستان رایج بوده‌است و آثار کتاب‌های باقی‌مانده از آن دوران، پر از مفاهیمی چون برنامه‌ریزی، تقسیم کار، کنترل و نظارت و [[رهبری امام|رهبری]] است.<ref>محسن شیخی، نظارت و بازرسی، ۲۶–۲۷.</ref> در غرب، در قرون وسطا، حکومت‌های استبدادی زیر پرچم حمایت [[کلیسا]]، به عنوان جانشین خدا حکومت می‌کردند و در مقابل مردم پاسخگو نبودند؛ از این‌رو در فلسفه سیاسی معاصر تلاش شد با نظریه تفکیک قوا و تمرکززدایی از قدرت سیاسی، قدرت میان [[قوای سه‌گانه]] پخش شود.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ه ـ ح.</ref> تا زمینه‌های فساد و سوء استفاده از قدرت از میان برود.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ج.</ref>{{ببینید| قوای سه‌گانه}}


آموزه‌های اسلامی شیوه‌هایی را برای نظارت مردم و زمامداران بر یکدیگر توصیه کرده‌اند و به بعضی از آنها جنبه عبادی و واجب شرعی نیز بخشیده‌اند<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 70.</ref>. از این‌رو، از نظر امام‌خمینی، نظارت باید برای خدا، مصالح اسلام و کشور و به قصد هدایت، حفظ مصالح ملت و جلوگیری از انحراف باشد، نه عیب‌جویی و انتقام‌گیری و بر اساس دوستی‌ها و دشمنی‌های شخصی و گرایش‌های درونی<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 18/466.</ref>. امر به معروف و نهی از منکر، از مبانی اندیشه سیاسی مسلمانان است و کارآمدترین ابزار نظارت متقابل دولت و مردم محسوب می‌شود و دارای جایگاه ویژه‌ای در میان واجبات دینی است<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 80 ـ 81.</ref> و یکی از بخش‌های قابل توجه در [[فقه]] اسلامی به شمار می‌رود<ref> نجفی، جواهر الکلام، 21/352 ـ 385.</ref>. قرآن کریم امت اسلام را به جهت پایبندی به اصل امر به معروف و نهی از منکر، بهترین امت معرفی کرده است<ref> آل عمران، 110.</ref> و علاوه بر لزوم تلاش همه مردم در این امر، از ضرورت سازماندهی گروهی ویژه برای اجرایی‌کردن این فریضه در جامعه و مقابله با نابسامانی‌های اجتماعی به عنوان وظیفه‌ای حاکمیتی، سخن گفته<ref> آل عمران، 104؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 3/54 ـ 55.</ref> و ترک آن را در نابودی یک قوم، مؤثر شمرده است<ref> مطهری، مجموعه آثار، 2/501 ـ 502.</ref>. امام‌خمینی نیز به تفصیل به مسائل و احکام فقهی آن پرداخته است<ref> تحریر الوسیله، 1/439 ـ 468.</ref> {{ببینید|امر به معروف و نهی از منکر}}
نظارت در نظام مدیریتی اسلام، یکی از عناصر اصلی اداره امور جامعه است و با شیوه‌های مدیریتی جدید مطابقت دارد، به‌ویژه نظارت همگانی و متقابل [[مردم]] و دولت، از اهمیت بسزایی برخوردار است و ناشی از میزان درجه و اعتبار جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام است.<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۸۴.</ref>


[[پیامبر اکرم(ص)]] نظارت بر اعمال دیگران را وظیفه‌ای همگانی می‌‌شمرد<ref> نهج‌الفصاحه، 611؛ مجلسی، بحار الانوار، 72/38.</ref> و خود به موضوع نظارت و بازرسی به هنگام [[حکومت]] در مدینه اهتمام داشت<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 78.</ref>. امیرالمؤمنین علی(ع)  نیز با تأکید بر ضرورت نظارت برای حفظ بیت‌المال و ارزیابی رفتار کارگزاران با مردم<ref> نهج البلاغه، ن53، 462.</ref>، بنابر گزارش ناظران و بازرسانِ خود عمل می‌کرد<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 82.</ref>.
امام‌خمینی با تأکید بر اهمیت نظارت، آن را از بزرگ‌ترین عوامل تضمین‌کننده [[امنیت]] جامعه به‌شمار می‌آورْد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۸.</ref> و مهم‌ترین هدف آن را پیشگیری از غارتگری و ظلم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۶۵.</ref> و بر آن بود که سهل‌انگاری در امر نظارت، تباهی و فساد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷.</ref> و ضررهای جبران‌ناپذیری را به همراه می‌آورد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۹۷.</ref> جایگاه رأی مردم در اندیشه ایشان، نشانه اهمیت نقش نظارتی مردم است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۶۰ و ۲۴۸.</ref> از نگاه ایشان، شرط پیروزی نهایی و رسیدن به تمام اهداف، نظارت مردم بر اعمال و رفتار [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶–۱۷ و ۱۶/۲۱–۲۳.</ref>


از دیگر شیوه‌های نظارت مردم بر دولت، نصیحت پیشوایان به معنای خیرخواهی پیشوایان است<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 73.</ref>. در متون روایی، به‌رسمیت‌شناختن حق نصیحت یکدیگر<ref> نهج البلاغه، خ207، 309.</ref>، رهبران مسلمانان<ref> کلینی، الکافی، 1/403.</ref> و انتقاد به کردار حاکمان<ref> نهج البلاغه، ن53، 457.</ref>، نشانه پذیرش اصل اساسی نظارت در اسلام است. در [[نظام اسلامی]]، حاکم در برابر اعمال و رفتار خود(بر محور قانون) در برابر خداوند و مردم مسئول است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 75.</ref>. در دیدگاه امام‌خمینی نیز بنابر آموزه‌های دینی، همه مردم وظیفه دارند بر تمام ارکان حاکمیت ازجمله رهبری، نظارت و خطاها را گوشزد کنند<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 8/5.</ref> و [[حکومت اسلامی]] در همه مراتب خود تحت نظارت و ارزیابی مردم قرار دارد<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 4/160.</ref>؛ بر این اساس، اصل پاسخگویی زمامداران و مردم در برابر یکدیگر و در برابر خداوند، یکی از سنت‌های الهی و از اصول مدیریت اسلامی است و بر آن تأکید شده است و نظارت، کارآمدترین ابزار در این زمینه است<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 66.</ref> که بقای [[اسلام]] و جامعه اسلامی را تضمین می‌کند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 17/235.</ref>. مبنای نظارت بر حاکمان و مردم در حکومت اسلامی، احکام و موازین اسلامی است<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 69.</ref>.
== نظارت در آموزه‌های اسلامی ==
یکی از مهم‌ترین ابعاد زندگی اجتماعی انسان، نوع رابطه متقابل افراد جامعه و گروه زمامداران است. در اسلام، حکومت امانتی است که خدا و مردم به افرادی سپرده‌اند و آن افراد، مأمور حفظ و نگهداری از این امانت‌اند و دربارهٔ آن، بازخواست خواهند شد<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۶۵.</ref>؛ چنان‌که خداوند دربارهٔ چگونگی انجام رسالت، از [[پیامبران(ع)|پیامبران (ع)]] سؤال خواهد کرد.<ref>اعراف، ۶.</ref> در آموزه‌های دینی، نظارت انسان بر خود (نظارت درونی) با مفهوم [[تقوا]]، بیان شده‌است<ref>اعراف، ۲۰۱.</ref> و برای تقویت تقوای درونی، از نظارت خداوند بر بشر<ref>نساء، ۱.</ref> و علم او به اعمال پیدا و پنهان انسان<ref>نحل، ۱۹.</ref> و همچنین از نزدیکی پروردگار به بندگان خود،<ref>ق، ۱۶.</ref> سخن به میان آمده‌است. افزون بر این، خداوند، فرشتگانی بر انسان گمارده، تا همه اعمال او را ثبت کنند.<ref>ق، ۱۸؛ انفطار، ۱۰–۱۲.</ref>


== سازوکار نظارت بیرونی ==
آموزه‌های اسلامی شیوه‌هایی را برای نظارت مردم و زمامداران بر یکدیگر توصیه کرده‌اند و به بعضی از آنها جنبه عبادی و [[واجب|واجب شرعی]] نیز بخشیده‌اند.<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۷۰.</ref> از این‌رو، از نظر امام‌خمینی، نظارت باید برای خدا، مصالح اسلام و کشور و به قصد هدایت، حفظ مصالح ملت و جلوگیری از [[انحراف]] باشد، نه عیب‌جویی و انتقام‌گیری و بر اساس دوستی‌ها و دشمنی‌های شخصی و گرایش‌های درونی.<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۱۸/۴۶۶.</ref> [[امر به معروف و نهی از منکر]]، از مبانی اندیشه سیاسی مسلمانان است و کارآمدترین ابزار نظارت متقابل دولت و مردم محسوب می‌شود و دارای جایگاه ویژه‌ای در میان واجبات دینی است<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۸۰–۸۱.</ref> و یکی از بخش‌های قابل توجه در [[فقه]] اسلامی به‌شمار می‌رود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۱/۳۵۲–۳۸۵.</ref> [[قرآن|قرآن کریم]] امت اسلام را به جهت پایبندی به اصل امر به معروف و نهی از منکر، بهترین امت معرفی کرده‌است<ref>آل عمران، ۱۱۰.</ref> و علاوه بر لزوم تلاش همه مردم در این امر، از ضرورت سازماندهی گروهی ویژه برای اجرایی‌کردن این فریضه در [[جامعه]] و مقابله با نابسامانی‌های اجتماعی به عنوان وظیفه‌ای حاکمیتی، سخن گفته<ref>آل عمران، ۱۰۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۵۴–۵۵.</ref> و ترک آن را در نابودی یک قوم، مؤثر شمرده‌است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۵۰۱–۵۰۲.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز به تفصیل به مسائل و احکام فقهی آن پرداخته‌است.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۳۹–۴۶۸.</ref> {{ببینید|امر به معروف و نهی از منکر}}
در حوزه اندیشه سیاسی، برای مهار و کنترل قدرت، دو روش اساسی<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>، وجود دارد:


=== مهار درونی قدرت === 
[[پیامبر اکرم(ص)]] نظارت بر اعمال دیگران را وظیفه‌ای همگانی می‌شمرد<ref>نهج‌الفصاحه، ۶۱۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۳۸.</ref> و خود به موضوع نظارت و بازرسی به هنگام حکومت در مدینه اهتمام داشت.<ref>محسن شیخی، نظارت و بازرسی، ۷۸.</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز با تأکید بر ضرورت نظارت برای حفظ [[بیت‌المال]] و ارزیابی رفتار کارگزاران با مردم،<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۶۲.</ref> بنابر گزارش ناظران و بازرسانِ خود عمل می‌کرد.<ref>محسن شیخی، نظارت و بازرسی، ۸۲.</ref>


بر اساس این روش، [[حاکم]] باید دارای ویژگی‌ها و اوصاف خاصی باشد که وی را از سوء استفاده از قدرت باز دارد و به سوی عدالت ببرد. امام‌خمینی معتقد بود حاکم اسلامی باید دارای [[عدالت]] و کمال اعتقادی و اخلاقی باشد<ref> امام‌خمینی، ولایت فقیه، 49.</ref>.
از دیگر شیوه‌های نظارت مردم بر دولت، نصیحت پیشوایان به معنای خیرخواهی پیشوایان است.<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۷۳.</ref> در متون روایی، به‌رسمیت‌شناختن حق نصیحت یکدیگر،<ref>نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۰۹.</ref> رهبران مسلمانان<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۰۳.</ref> و [[انتقاد]] به کردار حاکمان،<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۷.</ref> نشانه پذیرش اصل اساسی نظارت در اسلام است. در [[نظام اسلامی]]، حاکم در برابر اعمال و رفتار خود (بر محور قانون) در برابر خداوند و مردم مسئول است.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۷۵.</ref> در دیدگاه امام‌خمینی نیز بنابر آموزه‌های دینی، همه مردم وظیفه دارند بر تمام ارکان حاکمیت ازجمله رهبری، نظارت و خطاها را گوشزد کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۵.</ref> و [[حکومت اسلامی]] در همه مراتب خود تحت نظارت و ارزیابی مردم قرار دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۶۰.</ref>؛ بر این اساس، اصل پاسخگویی زمامداران و مردم در برابر یکدیگر و در برابر خداوند، یکی از [[سنت‌های الهی]] و از اصول مدیریت اسلامی است و بر آن تأکید شده‌است و نظارت، کارآمدترین ابزار در این زمینه است<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۶۶.</ref> که بقای [[اسلام]] و جامعه اسلامی را تضمین می‌کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۲۳۵.</ref> مبنای نظارت بر حاکمان و مردم در حکومت اسلامی، احکام و موازین اسلامی است.<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۶۹.</ref>


=== نظارت بیرونی ==
== سازوکار نظارت بیرونی ==
در حوزه اندیشه سیاسی، برای مهار و کنترل قدرت، دو روش اساسی،<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۴۶.</ref> وجود دارد:


در این روش، نهادهای خاصی برای جلوگیری از تمرکز قدرت و مهار آن تشکیل می‌شوند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>.
=== مهار درونی قدرت ===
بر اساس این روش، حاکم باید دارای ویژگی‌ها و اوصاف خاصی باشد که وی را از سوء استفاده از قدرت بازدارد و به سوی [[عدالت]] ببرد. امام‌خمینی معتقد بود حاکم اسلامی باید دارای عدالت و کمال اعتقادی و اخلاقی باشد.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۹.</ref>
 
=== نظارت بیرونی ===
در این روش، نهادهای خاصی برای جلوگیری از تمرکز قدرت و مهار آن تشکیل می‌شوند.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۴۶.</ref>


نظارت بیرونی در دو بخش نظارت عمومی و نهادی، قابل بررسی است:
نظارت بیرونی در دو بخش نظارت عمومی و نهادی، قابل بررسی است:


==== نظارت عمومی====
==== نظارت عمومی ====
 
در فرهنگ اسلامی، نظارت عمومی در چهار شکل قابل بررسی است. از یک سو حاکم و مردم از [[حق|حقوق]] و تکالیف متقابل برخوردارند و نصیحت و دلسوزی بر حاکم اسلامی از حقوق و وظایف مردم شمرده شده‌است<ref>نهج البلاغه، خ۳۴، ۵۷.</ref> و آنان از این رهگذر می‌توانند به اصلاح جامعه کمک کنند<ref>ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، ۶/۲۸۱.</ref> و از سوی دیگر، حاکمان از آنجاکه متولی برآوردن [[امنیت]] و سلامت جامعه‌اند، نظارت بر جامعه و مردم را بر عهده دارند.<ref>ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، ۸۰.</ref>
در فرهنگ اسلامی، نظارت عمومی در چهار شکل قابل بررسی است. از یک سو حاکم و مردم از حقوق و تکالیف متقابل برخوردارند و نصیحت و دلسوزی بر حاکم اسلامی از حقوق و وظایف مردم شمرده شده است<ref> نهج البلاغه، خ34، 57.</ref> و آنان از این رهگذر می‌توانند به اصلاح جامعه کمک کنند<ref> ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 6/281.</ref> و از سوی دیگر، حاکمان از آنجاکه متولی برآوردن امنیت و سلامت جامعه‌اند، نظارت بر جامعه و مردم را بر عهده دارند<ref> ملک‌افضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 80.</ref>.
 
نوع سوم، نظارت مردم بر یکدیگر است که در برابر هم، حقوق و تکالیف متقابل دارند و باید در مورد یکدیگر حساس باشند. پیش‌شرط این حساسیت، مراقبت و نظارت هوشیارانه است<ref> منصورنژاد، فلسفه نظارت، 36.</ref>. امام‌‌خمینی بارها در سخنان خود بر وظیفه همگانی امر به معروف و نهی از منکر و مسئولیت نظارت مردم بر همدیگر تأکید کرده است<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 8/388، 487 و 10/109.</ref>. چهارمین نوع نظارت، نظارت دولت بر دولت است که در دو سطح ساختاری و انفرادی محقق می‌شود. نظارت دولت بر ارکان دولت در نگاه دینی به‌خصوص در سیره امیرالمؤمنین(ع) ، سابقه جدی دارد. از فواید این نوع نظارت آن است که گلوگاه مشکلات نظام را تشخیص می‌دهد و پیداکردن راه حل را آسان می‌کند<ref> منصورنژاد، فلسفه نظارت، 37 ـ 38.</ref>.
 
برخی از مبانی نظارت عبارت‌اند از:
 
• مسئولیت(پاسخگویی و پذیرش حق نظارت)؛
 
• [[عصمت]] نداشتن و احتمال خطا در مورد زمامداران غیر معصوم؛
 
• حق مردم در حکومت؛
 
• امانت‌بودن قدرت و لزوم پیشگیری از سوء استفاده از آن؛
 
• لزوم صیانت از نظام؛
 
• مصون‌ماندن حقوق افراد از تعدی قدرت‌ها؛
 
• حق شهروندان برای نظارت بر حکومت<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 187 ـ 194؛ محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، 159 ـ 163.</ref>؛
 
بنابراین نظارت برای محدودکردن قدرت، جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری، تأمین عدالت و محوریت [[قانون]] است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 123.</ref>.
 
یکی از مؤلفه‌های نظارت بیرونی در فقه شیعه، امر به معروف و نهی از منکر است که مهم‌ترین نوع نظارت به شمار می‌آید<ref> جعفری، مبانی فقهی نظارت شهروندان برحاکمان، 183.</ref>. امام‌خمینی آن را از والاترین و شریف‌ترین واجبات<ref> تحریر الوسیله، 1/439.</ref> و ابزاری برای رسوا و متزلزل‌کردن حاکمان ستمگر و بیداری مردم، برقراری واجبات دیگر و متضمن دعوت به اسلام، بازستاندن حقوق ستمدیدگان، مخالفت با ستمکاران و توزیع عادلانه ثروت می‌دانست<ref> امام‌خمینی، ولایت فقیه، 107 ـ 109.</ref> و این دو واجب را از راهکارهای اساسی کنترل قدرت بر می‌شمرد و همگان را به اجرای آن فرا می‌خواند<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 8/487 ـ 488؛ 10/112 و 13/470.</ref>. ایشان نصیحت و انتقاد خیرخواهانه را ضروری و مایه اصلاح جامعه می‌دانست<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 1/120 ـ 121؛ 14/401 و 19/362 ـ 363.</ref>{{ببینید|انتقاد}} بر اساس این اصل، مردم موظف‌اند در برابر ناهنجاری‌های فردی و اجتماعیِ مردم و حاکمان و کارگزاران سکوت نکنند و در صورت وجود شرایط، دیگران را به خوبی‌ها دعوت کنند و از بدی‌ها باز دارند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 236.</ref>. در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز امر به معروف و نهی از منکر و نظارت بر امور مختلف کشور، وظیفه‌ای همگانی و تکلیف متقابل مردم و دولت دانسته شده است. {{ببینید| امر به معروف و نهی از منکر}}
 
وجود احزاب سیاسی در جامعه نیز از راهکارهایی است که برای مهار قدرت به آن توجه شده و از مهم‌ترین کارویژه‌های احزاب، نظارت و مراقبت بر عملکرد حکومت است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 272 ـ 273.</ref>{{ببینید|حزب و تشکل}} مطبوعات و رسانه‌ها نیز راهکاری مهم برای اطلاع‌رسانی از عملکرد حاکمان و از برترین مؤلفه‌ها در جهت نظارت و کنترل بر قدرت با نظارت بر امور عمومی و حکومتی و بیان خواسته‌های مردم به شمار می‌روند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 285 ـ 286.</ref>{{ببینید|‌های رادیو؛ تلویزیون؛ مطبوعات}}
 
از سوی دیگر، یکی از مهمترین شاخص نظارت‌پذیری یک جامعه از نظر امام‌خمینی، قانون‌مداری آن است. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره بر مراعات قانون تأکید می‌کرد و همگان را به حساسیت و سنجش با معیار قانون توصیه می‌کرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 8/282.</ref> و معتقد بود هیچ‌‌کس فراتر از قانون نیست و شخص اول مملکت با شخص آخر آن در برابر قانون مساوی‌اند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 9/425.</ref>{{ببینید|قانون}}


== نظارت نهادی == 
نوع سوم، نظارت مردم بر یکدیگر است که در برابر هم، حقوق و تکالیف متقابل دارند و باید در مورد یکدیگر حساس باشند. پیش‌شرط این حساسیت، مراقبت و نظارت هوشیارانه است.<ref>منصورنژاد، فلسفه نظارت، ۳۶.</ref> [[امام‌خمینی]] بارها در سخنان خود بر وظیفه همگانی [[امر به معروف و نهی از منکر]] و مسئولیت نظارت مردم بر همدیگر تأکید کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۸۸، ۴۸۷ و ۱۰/۱۰۹.</ref> چهارمین نوع نظارت، نظارت دولت بر دولت است که در دو سطح ساختاری و انفرادی محقق می‌شود. نظارت دولت بر ارکان دولت در نگاه دینی به‌خصوص در سیره [[امیرالمؤمنین(ع)]]، سابقه جدی دارد. از فواید این نوع نظارت آن است که گلوگاه مشکلات نظام را تشخیص می‌دهد و پیداکردن راه حل را آسان می‌کند.<ref>منصورنژاد، فلسفه نظارت، ۳۷–۳۸.</ref>


بر اساس اصول قانون اساسی در شاکله حکومت، نهادهایی مانند رهبری در اصل 110، خبرگان رهبری در اصل 107، مجلس شورای اسلامی در اصول 62 و 63، شورای نگهبان در اصل 99، شورای نظارت بر صدا و سیما در اصل 175، قوه قضاییه در اصل 156 و نهادهای مرتبط با آن مانند دیوان عالی کشور در اصل 161 و سازمان بازرسی کل کشور در اصل 174، مسئولیت نظارتی ویژه‌ای بر عهده دارند:
برخی از مبانی نظارت عبارت‌اند از:
* [[مسئولیت]] (پاسخگویی و پذیرش حق نظارت).
* [[عصمت]] نداشتن و احتمال خطا در مورد زمامداران غیر معصوم.
* حق مردم در حکومت.
* امانت‌بودن قدرت و لزوم پیشگیری از سوء استفاده از آن.
* لزوم صیانت از نظام.
* مصون‌ماندن حقوق افراد از تعدی قدرت‌ها.
* حق شهروندان برای نظارت بر حکومت.<ref>جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، ۱۸۷–۱۹۴؛ محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، ۱۵۹–۱۶۳.</ref>


=== نظارت رهبری ===
بنابراین نظارت برای محدودکردن قدرت، جلوگیری از [[استبداد]] و [[دیکتاتوری]]، تأمین عدالت و محوریت [[قانون]] است.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۲۳.</ref>
ولی فقیه که رأس هرم حاکمیت سیاسی است، مدیریت کلان جامعه و هدایت آن را بر عهده دارد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 316.</ref>. بنابر اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظایف رهبری در یک تقسیم‌بندی کلی، شامل تعیین سیاست‌های کلی نظام و نظارت پیوسته بر آن است. از نظر امام‌خمینی<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/311.</ref> و بر مبنای اصل 57 قانون اساسی، همه قوای کشور، زیر نظر ولی فقیه قرار دارند و او برای ایفای نقش نظارتی خود می‌تواند از ابزار و شیوه‌هایی به شکل مستقیم و غیر مستقیم بهره ببرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 329.</ref>. امام‌خمینی شأن ولایت فقیه را نظارت بر همه قوا و دستگاه‌ها برای جلوگیری از خطا می‌دانست<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/311 و 526.</ref> و معتقد بود نظارت ولی فقیه بر امور دولت و حکومت اسلامی، مانع کارهایی می‌شود که خلاف مصالح کشور و ملت است و باعث پیشگیری از آسیب خواهد شد<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/58.</ref>. ایشان معتقد بود در اسلام، قانون حاکمیت دارد و ولی فقیه ناظر بر اجرای قانون و خود نیز تحت نظارت قانون اسلام قرار دارد<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/353.</ref>.


=== نظارت بر رهبری ===
یکی از مؤلفه‌های نظارت بیرونی در فقه شیعه، امر به معروف و نهی از منکر است که مهم‌ترین نوع نظارت به‌شمار می‌آید.<ref>جعفری، مبانی فقهی نظارت شهروندان برحاکمان، ۱۸۳.</ref> امام‌خمینی آن را از والاترین و شریف‌ترین واجبات<ref>تحریر الوسیله، ۱/۴۳۹.</ref> و ابزاری برای رسوا و متزلزل‌کردن حاکمان ستمگر و بیداری مردم، برقراری واجبات دیگر و متضمن دعوت به اسلام، بازستاندن حقوق ستمدیدگان، مخالفت با ستمکاران و توزیع عادلانه ثروت می‌دانست<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۷–۱۰۹.</ref> و این دو واجب را از راهکارهای اساسی کنترل [[قدرت]] برمی‌شمرد و همگان را به اجرای آن فرا می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۸۷–۴۸۸؛ ۱۰/۱۱۲ و ۱۳/۴۷۰.</ref> ایشان نصیحت و انتقاد خیرخواهانه را ضروری و مایه اصلاح جامعه می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۲۰–۱۲۱؛ ۱۴/۴۰۱ و ۱۹/۳۶۲–۳۶۳.</ref>{{ببینید|انتقاد}} بر اساس این اصل، مردم موظف‌اند در برابر ناهنجاری‌های فردی و اجتماعیِ مردم و حاکمان و کارگزاران سکوت نکنند و در صورت وجود شرایط، دیگران را به خوبی‌ها دعوت کنند و از بدی‌ها بازدارند.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۲۳۶.</ref> در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز امر به معروف و نهی از منکر و نظارت بر امور مختلف کشور، وظیفه‌ای همگانی و تکلیف متقابل مردم و دولت دانسته شده‌است. {{ببینید| امر به معروف و نهی از منکر}}


از آنجاکه به تناسب اهمیت مسئولیت‌ها، نظارت و مراقبت نیز شدت، حساسیت و دقت بیشتری خواهد داشت، خطیرترین نوع نظارت نیز نظارت بر رهبری خواهد بود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 186 ـ 187.</ref>. از راه‌های نظارت بر رهبری، نظارت عمومی مردم بر اساس [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] است که به دلیل ملاحظاتی که وجود دارد، منطقی‌ترین راهِ تحقق نظارت مردمی بر رهبری، اعمال این نظارت از راه مجلس خبرگان است؛ بنابراین نظارت مردم بر رهبری مستقیم، ولی اعمال آن غیر مستقیم و نهادینه‌ شده خواهد بود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 198 ـ 200.</ref>. علاوه بر نظارت مردمی، طبق قانون اساسی، می‌توان از دیگر نهادهای ناظر بر رهبری از نظارت مالی رئیس قوه قضاییه بنا بر اصل 142، نظارت رئیس‌جمهور بر اجرای اصول [[قانون اساسی]] در اصل 113 و نظارت مجلس شورای اسلامی به جهت دارابودن حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور در اصل 76 نام برد. فارغ از عملی‌بودن یا نبودن این نظارت‌ها یا واقعیت‌های بیرونی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نهادی رسمی با جایگاهی کاملاً تعریف‌شده و دو هدف اصلی گزینش رهبر و نظارت بر او را در نظر گرفته است و در اصل 111 وظیفه نظارتی مجلس خبرگان رهبری را مقرر کرده است. نظارت بر رهبری شامل نظارت بر عملکرد رهبر به صورت جدی و نظارت بر عملکرد دستگاه‌های زیرمجموعه رهبری به صورت کلی(و نه جزئی) می‌شود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 228.</ref>.
وجود احزاب سیاسی در جامعه نیز از راهکارهایی است که برای مهار قدرت به آن توجه شده و از مهم‌ترین کارویژه‌های احزاب، نظارت و مراقبت بر عملکرد حکومت است<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۲۷۲–۲۷۳.</ref>{{ببینید|حزب و تشکل}} مطبوعات و رسانه‌ها نیز راهکاری مهم برای اطلاع‌رسانی از عملکرد حاکمان و از برترین مؤلفه‌ها در جهت نظارت و کنترل بر قدرت با نظارت بر امور عمومی و حکومتی و بیان خواسته‌های مردم به‌شمار می‌روند.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۲۸۵–۲۸۶.</ref>{{ببینید|مطبوعات|رادیو|تلویزیون}}


===نظارت بر قوه مجریه===
از سوی دیگر، یکی از مهم‌ترین شاخص نظارت‌پذیری یک جامعه از نظر امام‌خمینی، قانون‌مداری آن است. ایشان پس از [[انقلاب اسلامی|پیروزی انقلاب اسلامی]]، همواره بر مراعات قانون تأکید می‌کرد و همگان را به حساسیت و سنجش با معیار قانون توصیه می‌کرد<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۸/۲۸۲.</ref> و معتقد بود هیچ‌کس فراتر از قانون نیست و شخص اول مملکت با شخص آخر آن در برابر قانون مساوی‌اند<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۹/۴۲۵.</ref>{{ببینید|قانون}}


در نظام‌های سیاسی جدید، یکی از راه‌های پیشنهاد‌شده برای کنترل و محدودکردن قدرت حاکمان، تفکیک قواست. این امر ضمن جلوگیری از تمرکز قدرت در یک فرد، احتمال سوء استفاده از اختیارات را نیز کاهش می‌دهد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 260 ـ 261.</ref>. از حیث نظارتی، قوه مجریه دومین نهاد قدرت پس از نهاد رهبری است و اهمیت ویژه‌ای دارد. به دلیل گستردگی اختیارات و امکانات، کارگزاران بی‌شمار و بودجه بسیار که در اختیار قوه مجریه است، قانونْ نظارت محکم‌تری را بر این نهاد پیش‌بینی کرده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 336.</ref>. از راهکارهای عمده نظارت بر قوه مجریه، نظارت ولی فقیه، انتخاب [[رئیس‌جمهور]] با رأی مردم، محدودیت زمانی و عملکرد وی در قالب قانون، نظارت نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بر اعمال و نظرات قوه مجریه در قالب تصویب بودجه، رأی اعتماد، استیضاح، تذکر و مانند آن است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 315.</ref>. افزون بر این موارد بنابر اصل 137 قانون اساسی هر یک از وزرا در برابر مجلس و رئیس‌جمهور مسئول‌اند؛ همان‌گونه که رئیس‌جمهور، بنا بر اصل 134 مسئول اقدامات جمعی وزیران است.
== نظارت نهادی ==
بر اساس اصول [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] در شاکله حکومت، نهادهایی مانند رهبری در اصل ۱۱۰، [[مجلس خبرگان رهبری|خبرگان رهبری]] در اصل ۱۰۷، [[مجلس شورای اسلامی]] در اصول ۶۲ و ۶۳، [[شورای نگهبان]] در اصل ۹۹، شورای نظارت بر صدا و سیما در اصل ۱۷۵، قوه قضاییه در اصل ۱۵۶ و نهادهای مرتبط با آن مانند دیوان عالی کشور در اصل ۱۶۱ و سازمان بازرسی کل کشور در اصل ۱۷۴، مسئولیت نظارتی ویژه‌ای بر عهده دارند:


امام‌خمینی ضمن تأکید بر نظارت دولت و [[قوه مجریه]] بر زیرمجموعه‌های خود<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 6/397.</ref>، به حق نمایندگان مجلس برای نظارت برکار دولت نیز اذعان و به آنان توصیه می‌کرد نظارت و قضاوت خود را با در نظر گرفتن شرایط کشور و مشکلات موجود انجام دهند<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 13/52 و 18/470.</ref>. همچنین طبق اصل 142 قانون اساسی، [[قوه قضاییه]] برای کنترل قوه مجریه وظایفی دارد؛ مانند رسیدگی به دارایی‌های مسئولان دولتی، و بنا بر اصل 173 رسیدگی به شکایات مردم از اداره‌های دولتی که در دیوان عدالت اداری صورت می‌گیرد.
=== نظارت رهبری ===
[[ولی فقیه]] که رأس هرم حاکمیت سیاسی است، مدیریت کلان جامعه و هدایت آن را بر عهده دارد.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۳۱۶.</ref> بنابر اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظایف رهبری در یک تقسیم‌بندی کلی، شامل تعیین سیاست‌های کلی نظام و نظارت پیوسته بر آن است. از نظر امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۱.</ref> و بر مبنای اصل ۵۷ قانون اساسی، همه قوای کشور، زیر نظر ولی فقیه قرار دارند و او برای ایفای نقش نظارتی خود می‌تواند از ابزار و شیوه‌هایی به شکل مستقیم و غیر مستقیم بهره ببرد.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۳۲۹.</ref> امام‌خمینی شأن [[ولایت فقیه]] را نظارت بر همه قوا و دستگاه‌ها برای جلوگیری از خطا می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۱ و ۵۲۶.</ref> و معتقد بود نظارت ولی فقیه بر امور دولت و [[حکومت اسلامی]]، مانع کارهایی می‌شود که خلاف مصالح کشور و ملت است و باعث پیشگیری از آسیب خواهد شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۸.</ref> ایشان معتقد بود در اسلام، قانون حاکمیت دارد و ولی فقیه ناظر بر اجرای قانون و خود نیز تحت نظارت قانون اسلام قرار دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۵۳.</ref>


===نظارت بر قوه مقننه===  
=== نظارت بر رهبری ===
از آنجاکه به تناسب اهمیت مسئولیت‌ها، نظارت و مراقبت نیز شدت، حساسیت و دقت بیشتری خواهد داشت، خطیرترین نوع نظارت نیز نظارت بر رهبری خواهد بود.<ref>جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، ۱۸۶–۱۸۷.</ref> از راه‌های نظارت بر رهبری، نظارت عمومی مردم بر اساس [[امر به معروف و نهی از منکر]] است که به دلیل ملاحظاتی که وجود دارد، منطقی‌ترین راهِ تحقق نظارت مردمی بر رهبری، اعمال این نظارت از راه مجلس خبرگان است؛ بنابراین نظارت مردم بر رهبری مستقیم، ولی اعمال آن غیر مستقیم و نهادینه شده خواهد بود.<ref>جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، ۱۹۸–۲۰۰.</ref> علاوه بر نظارت مردمی، طبق قانون اساسی، می‌توان از دیگر نهادهای ناظر بر رهبری از نظارت مالی رئیس قوه قضاییه بنا بر اصل ۱۴۲، نظارت رئیس‌جمهور بر اجرای اصول قانون اساسی در اصل ۱۱۳ و نظارت مجلس شورای اسلامی به جهت دارابودن حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور در اصل ۷۶ نام برد. فارغ از عملی‌بودن یا نبودن این نظارت‌ها یا واقعیت‌های بیرونی، [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، نهادی رسمی با جایگاهی کاملاً تعریف‌شده و دو هدف اصلی [[گزینش]] رهبر و نظارت بر او را در نظر گرفته‌است و در اصل ۱۱۱ وظیفه نظارتی [[مجلس خبرگان رهبری]] را مقرر کرده‌است. نظارت بر [[رهبری]] شامل نظارت بر عملکرد رهبر به صورت جدی و نظارت بر عملکرد دستگاه‌های زیرمجموعه رهبری به صورت کلی (و نه جزئی) می‌شود.<ref>جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، ۲۲۸.</ref>


قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی)، چنان‌که امام‌خمینی نیز تصریح کرده است<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/311؛ 10/223 و 13/53، 193.</ref>، افزون بر نظارت رهبری در اصل 57 قانون اساسی و مردم در اصل 90، در بخش اصلی کار خود تحت نظارت شورای نگهبان قرار دارد و این شورا موظف است تا به بررسی دقیق مصوبات مجلس شورای اسلامی بپردازد<ref> امام‌خمینی، اصول، 91 و 93.</ref>؛ اما از آنجاکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به طور مستقیم با رأی مردم انتخاب می‌شوند و مصونیت پارلمانی دارند، قوه مجریه و قضاییه نظارتی بر این نهاد ندارند و قوه قضاییه تنها در حوزه امور تخلفات شخصی نمایندگان، حق پیگیری و نظارت دارد، نه در مباحث مربوط به حیثیت نمایندگی؛ از این‌رو پس از نظارت ولی فقیه که مانند دیگر قوا بر این قوه نیز نظارت دارد، مردم می‌توانند به نظارت بر کار مجلس و نمایندگان بپردازند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 383 ـ 384.</ref>. امام‌خمینی بر نقش نظارتی مردم بر مجلس تأکید ویژه می‌کرد و حتی معتقد بود اگر نمایندگان مجلس وظیفه‌ خود را درست انجام ندهند، مردم حق عزل آنان را دارند<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/223 و 13/193.</ref>.
=== نظارت بر قوه مجریه ===
در نظام‌های سیاسی جدید، یکی از راه‌های پیشنهادشده برای کنترل و محدودکردن قدرت حاکمان، تفکیک قواست. این امر ضمن جلوگیری از تمرکز قدرت در یک فرد، احتمال سوء استفاده از اختیارات را نیز کاهش می‌دهد.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۲۶۰–۲۶۱.</ref> از حیث نظارتی، قوه مجریه دومین نهاد قدرت پس از نهاد رهبری است و اهمیت ویژه‌ای دارد. به دلیل گستردگی اختیارات و امکانات، کارگزاران بی‌شمار و بودجه بسیار که در اختیار قوه مجریه است، قانونْ نظارت محکم‌تری را بر این نهاد پیش‌بینی کرده‌است.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۳۳۶.</ref> از راهکارهای عمده نظارت بر قوه مجریه، نظارت ولی فقیه، انتخاب رئیس‌جمهور با رأی مردم، محدودیت زمانی و عملکرد وی در قالب قانون، نظارت نمایندگان مردم در [[مجلس شورای اسلامی]] بر اعمال و نظرات قوه مجریه در قالب تصویب بودجه، رأی اعتماد، استیضاح، تذکر و مانند آن است.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۳۱۵.</ref> افزون بر این موارد بنابر اصل ۱۳۷ قانون اساسی هر یک از وزرا در برابر مجلس و رئیس‌جمهور مسئول‌اند؛ همان‌گونه که رئیس‌جمهور، بنا بر اصل ۱۳۴ مسئول اقدامات جمعی وزیران است.


===نظارت بر قوه قضاییه===
امام‌خمینی ضمن تأکید بر نظارت دولت و [[قوه مجریه]] بر زیرمجموعه‌های خود،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۷.</ref> به حق نمایندگان مجلس برای نظارت برکار دولت نیز اذعان و به آنان توصیه می‌کرد نظارت و قضاوت خود را با در نظر گرفتن شرایط کشور و مشکلات موجود انجام دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۲ و ۱۸/۴۷۰.</ref> همچنین طبق اصل ۱۴۲ قانون اساسی، [[قوه قضاییه]] برای کنترل قوه مجریه وظایفی دارد؛ مانند رسیدگی به دارایی‌های مسئولان دولتی، و بنا بر اصل ۱۷۳ رسیدگی به شکایات مردم از اداره‌های دولتی که در دیوان عدالت اداری صورت می‌گیرد.


در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نظارت بر قوه قضاییه کمتر توجه شده است و تنها در شکل‌های محدودی چون نظارت رهبری بر این نهاد و لزوم برخورداری قاضی از برخی اوصاف و شرایط، رعایت آداب قضاوت و مراقبت قاضی از امور خود، لزوم استقلال قضایی و نظارت قوه قضاییه بر کارگزاران خود، به آن پرداخته شده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 388 ـ 390.</ref>. امام‌خمینی وظیفه اصلی نظارت بر قضات قوه قضاییه را بر عهده خود این نهاد می‌دانست و خواستار عملکرد نیکویِ این نهاد بود<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 14/218.</ref>. این نظارت شامل مراحل انتخاب درست قاضی، اشراف کامل بر عملکرد وی و جلوگیری از ادامه کار او در صورت مشاهده خلاف می‌شود<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 19/156.</ref>.
=== نظارت بر قوه مقننه ===
[[مجلس شورای اسلامی|قوه مقننه]] (مجلس شورای اسلامی)، چنان‌که امام‌خمینی نیز تصریح کرده‌است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۱؛ ۱۰/۲۲۳ و ۱۳/۵۳، ۱۹۳.</ref> افزون بر نظارت رهبری در اصل ۵۷ قانون اساسی و مردم در اصل ۹۰، در بخش اصلی کار خود تحت نظارت شورای نگهبان قرار دارد و این شورا موظف است تا به بررسی دقیق مصوبات مجلس شورای اسلامی بپردازد<ref>امام‌خمینی، اصول، ۹۱ و ۹۳.</ref>؛ اما از آنجاکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به‌طور مستقیم با رأی مردم انتخاب می‌شوند و مصونیت پارلمانی دارند، قوه مجریه و قضاییه نظارتی بر این نهاد ندارند و قوه قضاییه تنها در حوزه امور تخلفات شخصی نمایندگان، حق پیگیری و نظارت دارد، نه در مباحث مربوط به حیثیت نمایندگی؛ از این‌رو پس از نظارت ولی فقیه که مانند دیگر قوا بر این قوه نیز نظارت دارد، مردم می‌توانند به نظارت بر کار مجلس و نمایندگان بپردازند.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۳۸۳–۳۸۴.</ref> امام‌خمینی بر نقش نظارتی مردم بر مجلس تأکید ویژه می‌کرد و حتی معتقد بود اگر نمایندگان مجلس وظیفه خود را درست انجام ندهند، مردم حق عزل آنان را دارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲۳ و ۱۳/۱۹۳.</ref>


== نظارت درونی ==
=== نظارت بر قوه قضاییه ===
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نظارت بر قوه قضاییه کمتر توجه شده‌است و تنها در شکل‌های محدودی چون نظارت رهبری بر این نهاد و لزوم برخورداری قاضی از برخی اوصاف و شرایط، رعایت آداب [[قضاوت]] و مراقبت [[قاضی]] از امور خود، لزوم استقلال قضایی و نظارت قوه قضاییه بر کارگزاران خود، به آن پرداخته شده‌است.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۳۸۸–۳۹۰.</ref> امام‌خمینی وظیفه اصلی نظارت بر قضات قوه قضاییه را بر عهده خود این نهاد می‌دانست و خواستار عملکرد نیکویِ این نهاد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۸.</ref> این نظارت شامل مراحل انتخاب درست قاضی، اشراف کامل بر عملکرد وی و جلوگیری از ادامه کار او در صورت مشاهده خلاف می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۶.</ref>


از آنجاکه قدرت، بدون نظارت، باعث فساد حاکم و جامعه می‌شود، باید علاوه بر نظارت بیرونی، نظارت درونی نیز وجود داشته باشد. افراد خردمند هنگامی که می‌خواهند مسئولیت کاری را به کسی واگذار کنند، وجود برخی ویژگی‌های فردی را برای انجام آن مسئولیت لازم می‌شمرند<ref> محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، 153 ـ 154.</ref>. نظارت درونی که به معنای مراقبت شخص از کارهای خود برای دوری از فساد و گناه است، با صفات و ملکاتی حاصل می‌شود که انسان‌ها برای رسیدن به کمال و سعادت در درون خود ایجاد می‌کنند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>. تأکید فراوان بر نظارت درونی و کسب شرایط لازم برای به دست‌گرفتن مسئولیت در نظام اسلامی، نشان از اهمیت این موضوع در اسلام دارد<ref> ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 6/273.</ref>. این نظارت گرچه به همه مردم توصیه شده است، به دلیل اهمیت حکومت و تأثیر بسیار آن بر جامعه، برای حاکمان لازم شمرده شده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 147.</ref>. از این‌رو امام‌خمینی با هشدار به مسئولان و مقامات کشور برای مراقبت از نفس خویش<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 13/198 ـ 202.</ref>، خودسازی برای دولت‌مردان را ضروری‌‌تر از دیگر اقشار مردم می‌دانست<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 14/391 ـ 392.</ref> و به آنان درباره خطرهای قدرت و مقام‌دوستی، که از شیطان نشئت می‌گیرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 19/249.</ref> و در شمار بزرگ‌ترین گرفتاری‌های انسان است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 14/14.</ref>، هشدار می‌داد.
== نظارت درونی ==
از آنجاکه قدرت، بدون نظارت، باعث فساد حاکم و [[جامعه]] می‌شود، باید علاوه بر نظارت بیرونی، نظارت درونی نیز وجود داشته باشد. افراد خردمند هنگامی که می‌خواهند مسئولیت کاری را به کسی واگذار کنند، وجود برخی ویژگی‌های فردی را برای انجام آن مسئولیت لازم می‌شمرند.<ref>محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، ۱۵۳–۱۵۴.</ref> نظارت درونی که به معنای مراقبت شخص از کارهای خود برای دوری از فساد و گناه است، با صفات و ملکاتی حاصل می‌شود که انسان‌ها برای رسیدن به کمال و سعادت در درون خود ایجاد می‌کنند.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۴۶.</ref> تأکید فراوان بر نظارت درونی و کسب شرایط لازم برای به دست‌گرفتن مسئولیت در نظام اسلامی، نشان از اهمیت این موضوع در اسلام دارد.<ref>ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، ۶/۲۷۳.</ref> این نظارت گرچه به همه مردم توصیه شده‌است، به دلیل اهمیت حکومت و تأثیر بسیار آن بر جامعه، برای حاکمان لازم شمرده شده‌است.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۴۷.</ref> از این‌رو امام‌خمینی با هشدار به مسئولان و مقامات کشور برای مراقبت از [[نفس]] خویش،<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۳/۱۹۸–۲۰۲.</ref> خودسازی برای دولت‌مردان را ضروری‌تر از دیگر اقشار مردم می‌دانست<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۴/۳۹۱–۳۹۲.</ref> و به آنان دربارهٔ خطرهای قدرت و مقام‌دوستی، که از [[شیطان]] نشئت می‌گیرد<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۹/۲۴۹.</ref> و در شمار بزرگ‌ترین گرفتاری‌های انسان است،<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۴/۱۴.</ref> هشدار می‌داد.


مسلمانان به حکم [[عقل]] ملزم‌اند در تعیین حاکم خویش، علاوه بر در نظر گرفتن چهار ویژگی عمومی([[قدرت]]، [[عقل]]، [[علم]] و [[امانت]])، آگاهی کامل وی به مقررات و دستورهای اسلام و حتی اعلمیت و پاکدامنی و صداقت او در این زمینه و در مجموع عدالتِ او را در نظر بگیرند<ref> منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، 1/275 ـ 276.</ref>. متصف‌بودن حاکم به تقوا<ref> کلینی، الکافی، 1/184 و 407؛ ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 6/270 ـ 273.</ref> و فقاهت و [[اجتهاد]] (علم به قوانین [[شریعت|شرع]] و [[عرف]] زمانه) <ref> ابن‌شعبه، تحف العقول، 238؛ محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، 158.</ref> از راهکارهای نظارت درونی است که امام‌خمینی نیز بر آن تأکید دارد<ref> امام‌خمینی، ولایت فقیه، 37؛ امام‌خمینی، البیع، 2/624.</ref>. ایشان معتقد است عدالتی که از حاکم اسلامی انتظار می‌رود، شدیدتر و سخت‌تر از دیگران است؛ به طوری که حاکم حتی با ارتکاب یک [[گناه صغیره]] از ولایت ساقط می‌شود<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 10/72 و 11/306.</ref>. افزون بر این، اوصافی چون سخاوت، تدبیر، اخلاق نیکو، بخیل‌نبودن، شجاعت، صبر و بردباری نیز برای حاکم شرط دانسته شده است که هر کدام می‌تواند نقشی بسزا در حفظ، سلامت، کارآیی و موفقیت نظام سیاسی ایفا کند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 197.</ref>. این اوصاف در صورت تحقق، تمام کارویژه‌های نظارت بیرونی اعم از قانون، [[مجلس]] و غیره و نیز اهداف نظارت در جامعه را تأمین می‌کند؛ اما از آنجاکه مسئله نظارت بر حاکم بسیار اساسی و در جهت‌گیری کل جامعه مؤثر است و از سوی دیگر، نظارت درونی، امری نسبی و بی‌ضابطه است و سلب این اوصاف از حاکم به‌راحتی قابل تشخیص نیست، مناسب است که این نظارت، به مؤلفه‌های نظارت بیرونی ضمیمه شود تا سلامت نظام سیاسی، هرچه بیشتر تأمین گردد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 202.</ref>.
مسلمانان به حکم [[عقل]] ملزم‌اند در تعیین حاکم خویش، علاوه بر در نظر گرفتن چهار ویژگی عمومی([[قدرت]]، [[عقل]]، [[علم]] و [[امانت]])، آگاهی کامل وی به مقررات و دستورهای اسلام و حتی اعلمیت و پاکدامنی و صداقت او در این زمینه و در مجموع عدالتِ او را در نظر بگیرند.<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱/۲۷۵–۲۷۶.</ref> متصف‌بودن حاکم به تقوا<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۸۴ و ۴۰۷؛ ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، ۶/۲۷۰–۲۷۳.</ref> و فقاهت و [[اجتهاد]] (علم به قوانین [[شریعت|شرع]] و عرف زمانه)<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۳۸؛ محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، ۱۵۸.</ref> از راهکارهای نظارت درونی است که امام‌خمینی نیز بر آن تأکید دارد.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۷؛ امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۲۴.</ref> ایشان معتقد است عدالتی که از حاکم اسلامی انتظار می‌رود، شدیدتر و سخت‌تر از دیگران است؛ به طوری که حاکم حتی با ارتکاب یک [[گناه صغیره]] از ولایت ساقط می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۷۲ و ۱۱/۳۰۶.</ref> افزون بر این، اوصافی چون سخاوت، تدبیر، اخلاق نیکو، بخیل‌نبودن، [[شجاعت]]، [[صبر]] و بردباری نیز برای حاکم شرط دانسته شده‌است که هر کدام می‌تواند نقشی بسزا در حفظ، سلامت، کارایی و موفقیت نظام سیاسی ایفا کند.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۱۹۷.</ref> این اوصاف در صورت تحقق، تمام کارویژه‌های نظارت بیرونی اعم از قانون، [[مجلس]] و غیره و نیز اهداف نظارت در جامعه را تأمین می‌کند؛ اما از آنجاکه مسئله نظارت بر [[حاکم]] بسیار اساسی و در جهت‌گیری کل جامعه مؤثر است و از سوی دیگر، نظارت درونی، امری نسبی و بی‌ضابطه است و سلب این اوصاف از حاکم به‌راحتی قابل تشخیص نیست، مناسب است که این نظارت، به مؤلفه‌های نظارت بیرونی ضمیمه شود تا سلامت نظام سیاسی، هرچه بیشتر تأمین گردد.<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ۲۰۲.</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
  {{پانویس|۲}}
  {{پانویس|۲}}


==منابع==
== منابع ==
  {{منابع}}
  {{منابع}}
*قرآن کریم.  
* قرآن کریم.
* ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول (ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* ایزدهی، سیدسجاد، مبانی فقهی نظارت بر قدرت از دیدگاه امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
* بال، آلن ر. و ب. گای پیترز، سیاست و حکومت جدید، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* جعفری، قاسم، مبانی فقهی نظارت شهروندان برحاکمان با تأکید بر نظر امام‌خمینی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* جوان آراسته، حسین، گزینش رهبر و نظارت بر او در نظام جمهوری اسلامی ایران، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفدهم، ۱۳۷۹ش.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* محرمی، توحید، نظارت بر قدرت سیاسی از دیدگاه فقهای شیعه، مجله پژوهش سیاست نظری، شماره ۱، ۱۳۸۴ش.
* محسن شیخی، علی‌اصغر، نظارت و بازرسی، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* مرتضایی، سیداحمد، مبانی و سازوکار نظارت در حکومت اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، تهران، صدرا، چاپ نهم، ۱۳۷۹ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۷، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۸۶ش.
* ملک‌افضلی، محسن، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، مجله حکومت اسلامی، شماره ۴۳، ۱۳۸۶ش.
*منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، قم، تفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* منصورنژاد، محمد، فلسفه نظارت، مجله حکومت اسلامی، شماره ۳۳، ۱۳۸۳ش.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* نهج‌الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش.
* ورعی، سیدجواد، نظارت بر قدرت سیاسی در اندیشه امام‌خمینی، چاپ‌شده در امام‌خمینی و حکومت اسلامی، نهادهای سیاسی و اصول مدنی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* هاینبنگز، هیکسون پیو، نظریه‌پردازان کلاسیک سازمان، ترجمه سیدرضا برقعی، قم، مجتمع آموزش عالی قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.


*ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
{{پایان}}
 
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، 1379ش.
 
*امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، 1389ش.
 
*امام‌خمینی، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1379ش.
 
*امام‌خمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، 1388ش.
 
*ایزدهی، سیدسجاد، مبانی فقهی نظارت بر قدرت از دیدگاه امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ اول، 1390ش.
 
*بال، آلن ر. و ب. گای پیترز، سیاست و حکومت جدید، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران، قومس، چاپ اول، 1384ش.
 
*جعفری، قاسم، مبانی فقهی نظارت شهروندان برحاکمان با تأکید بر نظر امام‌خمینی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1388ش.
 
*جوان آراسته، حسین، گزینش رهبر و نظارت بر او در نظام جمهوری اسلامی ایران، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم، 1391ش.
 
*دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش.
 
*عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفدهم، 1379ش.
 
*کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
 
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
 
*محرمی، توحید، نظارت بر قدرت سیاسی از دیدگاه فقهای شیعه، مجله پژوهش سیاست نظری، شماره 1، 1384ش.
 
*محسن شیخی، علی‌اصغر، نظارت و بازرسی، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، 1384ش.
 
*مرتضایی، سیداحمد، مبانی و سازوکار نظارت در حکومت اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، 1392ش.
 
*مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش.
 
*مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج2، تهران، صدرا، چاپ نهم، 1379ش.
 
*مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج17، تهران، صدرا، چاپ هفتم، 1384ش.
 
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، 1386ش.
 
*ملک‌افضلی، محسن، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، مجله حکومت اسلامی، شماره 43، 1386ش.
 
*منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، قم، تفکر، چاپ دوم، 1409ق.


*منصورنژاد، محمد، فلسفه نظارت، مجله حکومت اسلامی، شماره 33، 1383ش.
== پیوند به بیرون ==
 
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.
 
*نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، 1379ش.
 
*نهج‌الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382ش.
 
*ورعی، سیدجواد، نظارت بر قدرت سیاسی در ‌اندیشه امام‌خمینی، چاپ‌شده در امام‌خمینی و حکومت اسلامی، نهادهای سیاسی و اصول مدنی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1378ش.
 
*هاینبنگز، هیکسون پیو، نظریه‌پردازان کلاسیک سازمان، ترجمه سیدرضا برقعی، قم، مجتمع آموزش عالی قم، چاپ اول، 1379ش.
 
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
* محمدهادی احمدی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/30/ نظارت]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۱۰، ص ۳۰–۳۷.
حسین صالحی، دانشنامه امام‌خمینی، ج۱۰، ص


[[رده:مقاله‌های نیازمند بازنگری]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های بدون لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های جلد دهم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مفاهیم سیاسی]]
[[رده:مفاهیم اجتماعی]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۲۰٬۲۹۱

ویرایش