حزب و تشکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
حزب به معنای گروهی متشکل از مردم، پیروان، دسته و یاران آمده‌است<ref>فراهیدی، العین، ۳/۱۶۴؛ دهخدا، لغتنامه، ۶/۷۸۲۳.</ref> و در مفهومی عام، گردهمایی مردمی است که دربارهٔ برخی مسائل نظر مشترک دارند و برای دست‌یافتن به اهداف مشترک با هم کار می‌کنند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۳.</ref> حزب در اصطلاح گروه شهروندان با آرمان‌های مشترک و تشکیلات منظم و متکی به پشتیبانی مردم است که برای به‌دست‌آوردن قدرت دولتی یا شرکت در آن مبارزه می‌کنند.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۴۰۷.</ref>
حزب به معنای گروهی متشکل از [[مردم]]، پیروان، دسته و یاران آمده‌است<ref>فراهیدی، العین، ۳/۱۶۴؛ دهخدا، لغتنامه، ۶/۷۸۲۳.</ref> و در مفهومی عام، گردهمایی مردمی است که دربارهٔ برخی مسائل نظر مشترک دارند و برای دست‌یافتن به اهداف مشترک با هم کار می‌کنند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۳.</ref> حزب در اصطلاح گروه شهروندان با آرمان‌های مشترک و تشکیلات منظم و متکی به پشتیبانی مردم است که برای به‌دست‌آوردن قدرت دولتی یا شرکت در آن مبارزه می‌کنند.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۴۰۷.</ref>


از واژگانی که همراه با مفهوم حزب به کار می‌رود، «تشکل» است که حزب را نیز دربر می‌گیرد.<ref>جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۳۷.</ref> تشکل واژه‌ای عربی از باب تفعّل و به معنای شکل‌گرفتن و صورت‌گرفتن است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۴/۵۹۱۴؛ میرزایی، فرهنگ اصطلاحات معاصر عربی ـ فارسی، ۱۸۰.</ref> این واژه در اصطلاح به معنای گروه یا مجموعه‌ای است که بر اساس آرمان و هدفی معین، اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، گردهم آمده‌اند و فعالیت می‌کنند.<ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۲۲.</ref> از وجوه اشتراک میان تشکل و حزب، می‌توان به اجتماعی‌بودن، هدف مشترک و ساختار آگاهانه و منظم میان افراد آن اشاره کرد.<ref>مؤسسه انتشاراتی، ۲۷–۲۸.</ref> انجمن نیز گروهی از افراد است که آگاهانه برای مقصودی مشخص و تخصصی تشکیل یافته‌اند.<ref>آقابخشی و افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ۳۶.</ref>
از واژگانی که همراه با مفهوم حزب به کار می‌رود، «تشکل» است که حزب را نیز دربر می‌گیرد.<ref>جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۳۷.</ref> تشکل واژه‌ای عربی از باب تفعّل و به معنای شکل‌گرفتن و صورت‌گرفتن است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۴/۵۹۱۴؛ میرزایی، فرهنگ اصطلاحات معاصر عربی ـ فارسی، ۱۸۰.</ref> این واژه در اصطلاح به معنای گروه یا مجموعه‌ای است که بر اساس آرمان و هدفی معین، اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، گردهم آمده‌اند و فعالیت می‌کنند.<ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۲۲.</ref> از وجوه اشتراک میان تشکل و حزب، می‌توان به اجتماعی‌بودن، هدف مشترک و ساختار آگاهانه و منظم میان افراد آن اشاره کرد.<ref>مؤسسه انتشاراتی، ۲۷–۲۸.</ref> انجمن نیز گروهی از افراد است که آگاهانه برای مقصودی مشخص و تخصصی تشکیل یافته‌اند.<ref>آقابخشی و افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ۳۶.</ref>
خط ۸: خط ۸:
== ویژگی‌ها ==
== ویژگی‌ها ==
حزب به‌طور معمول چهار ویژگی دارد:
حزب به‌طور معمول چهار ویژگی دارد:
# سازمان مرکزی و رهبری‌کننده، پایدار و ماندنی؛
# سازمان مرکزی و رهبری‌کننده، پایدار و ماندنی
# شعبه‌های محلیِ دارای پیوند و ارتباط با سازمان مرکزی؛
# شعبه‌های محلیِ دارای پیوند و ارتباط با سازمان مرکزی
# رهبرانی مصمم به کسب قدرت سیاسی در پهنه کشور؛
# رهبرانی مصمم به کسب قدرت سیاسی در پهنه کشور
# پشتیبانی مردمی.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۵.</ref>
# پشتیبانی مردمی.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۵.</ref>


== مزایا و معایب ==
== مزایا و معایب ==
برای حزب مزایایی نظیر سازمان‌یافتگی، نظم‌بخشی، آموزش و اخلاق سیاسی (تعهد به مسئولیت‌ها و وعده‌ها) و معایبی نظیر سلب‌کننده آزادی‌های فردی، مانع وحدت ملی بودن، سیاسی‌کردنِ مسائل و رویگردانی از اصول [[دموکراسی]] (جایگزین‌شدن احزاب به جای مردم در تصمیم‌گیری‌ها) برشمرده‌اند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۲–۳۴۷.</ref> همچنین برای احزاب کارکردهایی را بیان کرده‌اند؛ ازجمله گزینش نامزدهای انتخاباتی، تدوین سیاست‌های عمومی، انتقاد از حکومت، آموزش سیاسی و واسطه‌گری میان مردم و حکومت.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۹.</ref>
برای حزب مزایایی نظیر سازمان‌یافتگی، نظم‌بخشی، آموزش و اخلاق سیاسی (تعهد به [[مسئولیت|مسئولیت‌ها]] و وعده‌ها) و معایبی نظیر سلب‌کننده آزادی‌های فردی، مانع وحدت ملی بودن، سیاسی‌کردنِ مسائل و رویگردانی از اصول [[دموکراسی]] (جایگزین‌شدن احزاب به جای مردم در تصمیم‌گیری‌ها) برشمرده‌اند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۲–۳۴۷.</ref> همچنین برای احزاب کارکردهایی را بیان کرده‌اند؛ ازجمله [[گزینش]] نامزدهای انتخاباتی، تدوین سیاست‌های عمومی، [[انتقاد]] از حکومت، آموزش سیاسی و واسطه‌گری میان مردم و حکومت.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۹.</ref>


== واژه حزب در قرآن ==
== واژه حزب در قرآن ==
در [[قرآن]] به چند گروه که اهداف و آرمان مشترک دارند اشاره شده‌است؛ فئه،<ref>آل عمران، ۱۳.</ref> فرقه،<ref>توبه، ۱۲۲.</ref> امت<ref>آل عمران، ۱۰۴.</ref> و حزب.<ref>مجادله، ۲۲.</ref><ref>← ثقفی، تحزب و احزاب در مبانی فرهنگ اسلامی، ۳/۱۷–۱۸.</ref> قرآن واژه حزب را به صورت‌های مختلف به کار برده‌است؛ از جمله آنها تعبیر «حزب‌الله» که به افراد و گروه‌هایی که بر محور توحیدند گفته می‌شود.<ref>مجادله، ۲۲.</ref> مفسران در تفسیر واژه حزب‌الله آن را به سربازان و یاوران خداوند<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۹/۳۸۳.</ref> یا کسانی که متدین به دین خداوندند و از او اطاعت می‌کنند<ref>← فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۲/۳۸۷.</ref> معنا کرده‌اند. برخی از شاخصه‌های حزب‌الله همانند، [[ایمان به خدا]] و [[قیامت]]، [[محبت خداوند]] و دوستی‌نکردن با دشمنان خدا و [[رسول خدا]]، تأیید الهی، رضایت متقابل خداوند و بنده و پیروزی و رستگاری در قرآن آمده‌است.<ref>مائده، ۵۶؛ مجادله، ۲۲.</ref> در برابر حزب‌الله، [[حزب شیطان]] قرار دارد و مهم‌ترین شاخصه حزب شیطان در قرآن، نپذیرفتن ولایت پیامبر (ص)، [[غضب الهی]] و فراموشی خداوند است<ref>فاطر، ۶؛ مجادله، ۱۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب‌الله}}.
در [[قرآن]] به چند گروه که اهداف و آرمان مشترک دارند اشاره شده‌است؛ فئه،<ref>آل عمران، ۱۳.</ref> فرقه،<ref>توبه، ۱۲۲.</ref> امت<ref>آل عمران، ۱۰۴.</ref> و حزب.<ref>مجادله، ۲۲.</ref><ref>← ثقفی، تحزب و احزاب در مبانی فرهنگ اسلامی، ۳/۱۷–۱۸.</ref> قرآن واژه حزب را به صورت‌های مختلف به کار برده‌است؛ از جمله آنها تعبیر «حزب‌الله» که به افراد و گروه‌هایی که بر محور توحیدند گفته می‌شود.<ref>مجادله، ۲۲.</ref> مفسران در تفسیر واژه [[حزب‌الله]] آن را به سربازان و یاوران خداوند<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۹/۳۸۳.</ref> یا کسانی که متدین به [[دین]] خداوندند و از او اطاعت می‌کنند<ref>← فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۲/۳۸۷.</ref> معنا کرده‌اند. برخی از شاخصه‌های حزب‌الله همانند، [[ایمان به خدا]] و [[قیامت]]، [[محبت و عشق|محبت خداوند]] و دوستی‌نکردن با دشمنان خدا و [[رسول خدا]]، تأیید الهی، رضایت متقابل خداوند و بنده و [[پیروزی]] و رستگاری در قرآن آمده‌است.<ref>مائده، ۵۶؛ مجادله، ۲۲.</ref> در برابر حزب‌الله، [[حزب شیطان]] قرار دارد و مهم‌ترین شاخصه حزب شیطان در قرآن، نپذیرفتن [[خلافت و ولایت|ولایت پیامبر (ص)]]، [[غضب الهی]] و فراموشی خداوند است<ref>فاطر، ۶؛ مجادله، ۱۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب‌الله}}.


== پیشینه ==
== پیشینه ==
حزب را در غرب چرخ‌دنده ماشین دموکراسی دانسته‌اند؛ از این‌رو سابقه و سیر تکامل حزب و دموکراسی یکسان است و قدمت احزاب همانند دموکراسی به دوران روم باستان بر می‌گردد. گفته شده‌است مردم در آن دوران به دو گروه «پاتریسین» و «پله بین» و در سده‌های میانی نیز مردم آلمان به دو گروه «گلف‌ها» و «گیبیلین‌ها» تقسیم شده بودند؛ اما این گروه‌ها از نظر شکل و کارکرد با احزاب امروزی فاصله دارند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۵.</ref>
حزب را در غرب چرخ‌دنده ماشین دموکراسی دانسته‌اند؛ از این‌رو سابقه و سیر تکامل حزب و دموکراسی یکسان است و قدمت احزاب همانند دموکراسی به دوران روم باستان بر می‌گردد. گفته شده‌است مردم در آن دوران به دو گروه «پاتریسین» و «پله بین» و در سده‌های میانی نیز مردم آلمان به دو گروه «گلف‌ها» و «گیبیلین‌ها» تقسیم شده بودند؛ اما این گروه‌ها از نظر شکل و کارکرد با احزاب امروزی فاصله دارند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۴۵.</ref>
در [[اسلام]] نیز تشکل و احزاب سیاسی به مفهوم سازماندهی در امور سیاسی و اجتماعی، تاریخچه‌ای به قدمت ظهور و توسعه آن دارد.<ref>ایزدپناه، اصول سیاست‌ها و احزاب، ۱۲۳.</ref> در قرآن کریم ازجمله توصیه و تأکید بر [[امر به معروف و نهی از منکر]] گروهی<ref>آل عمران، ۱۰۴.</ref> و مشورت و هماهنگی در امور<ref>شوری، ۳۸.</ref> را می‌توان ازجمله مبانی تحزب در اسلام برشمرد<ref>← سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، ۸۳ و ۹۲؛ دانش‌پژوهان، ۶۴.</ref>؛ یعنی احزاب سیاسی که تجمیع تقاضاها و واردکردن آن به ساختار سیاسی ار کارویژه‌های آن محسوب می‌شود، یکی از شیوه‌ها و ابزارهای مناسب برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر است<ref>سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، ۱۰۰.</ref>؛ چنان‌که تشویق به جلب آرای مختلف و ایجاد زمینه‌های لازم برای تضارب افکار ([[شورا]]) نیز جلوه‌ای از رقابت سیاسی است که در درون آن مجال رقابت نیروها برای طرح و تدوین راهبرد سیاسی کارآمد فراهم می‌گردد.<ref>سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، ۹۲.</ref>
در [[اسلام]] نیز تشکل و احزاب سیاسی به مفهوم سازماندهی در امور سیاسی و اجتماعی، تاریخچه‌ای به قدمت ظهور و توسعه آن دارد.<ref>ایزدپناه، اصول سیاست‌ها و احزاب، ۱۲۳.</ref> در قرآن کریم ازجمله توصیه و تأکید بر [[امر به معروف و نهی از منکر]] گروهی<ref>آل عمران، ۱۰۴.</ref> و [[مشورت]] و هماهنگی در امور<ref>شوری، ۳۸.</ref> را می‌توان ازجمله مبانی تحزب در اسلام برشمرد<ref>← سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، ۸۳ و ۹۲؛ دانش‌پژوهان، ۶۴.</ref>؛ یعنی احزاب سیاسی که تجمیع تقاضاها و واردکردن آن به ساختار سیاسی ار کارویژه‌های آن محسوب می‌شود، یکی از شیوه‌ها و ابزارهای مناسب برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر است<ref>سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، ۱۰۰.</ref>؛ چنان‌که تشویق به جلب آرای مختلف و ایجاد زمینه‌های لازم برای تضارب افکار (شورا) نیز جلوه‌ای از رقابت سیاسی است که در درون آن مجال رقابت نیروها برای طرح و تدوین راهبرد سیاسی کارآمد فراهم می‌گردد.<ref>سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، ۹۲.</ref>


ریشه شکل‌گیری احزاب به شکل امروزی را باید در انگلستان و از زمان روی کارآمدن سلسله «استوارت‌ها» در سال ۱۶۰۳م/ ۹۸۲ش جستجو کرد که پارلمان به دو گروه موافق و مخالف کلیسای انگلیکن و سلطنت تقسیم شده بود و این اختلافات پایه تشکیل احزاب «ویگ» و «توری» در سال ۱۶۶۰م/ ۱۰۳۹ش شد.<ref>نقیب‌زاده، سیاست و حکومت در اروپا، ۹۹.</ref> برخلاف انگلستان تاریخچه احزاب در ایالات متحده آمریکا بیشتر جنبه سیاسی ـ اجتماعی داشته‌است تا پارلمانی. با وجود بی‌اعتمادیِ رهبران انقلاب ۱۷۷۶م/ ۱۱۵۵ش به حزب، از سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش جوانه‌های اولیه احزاب در آمریکا آغاز به رشد کرد که بیشتر با انگیزه رقابت‌های شخصی سیاست‌مداران بود و منجر به تشکیل احزاب جمهوری‌خواه و فدرالیست شد.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۳۲.</ref> این روند در دیگر کشورهای اروپایی نیز دنبال شد و در فرانسه و انقلاب این کشور در سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ ده‌ها گروه، انجمن و فرقه به وجود آمدند<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۳۳.</ref>؛ اما آغاز تشکل‌های حزبی در فرانسه را باید در پایان دوره انقلابی یعنی در سال ۱۸۱۵م/ ۱۱۹۴ش جستجو کرد؛ و رشد و فعالیت گسترده آنها به جمهوری سوم (۱۸۷۰–۱۹۴۰م/ ۱۲۴۹–۱۳۱۹ش) بر می‌گردد.<ref>نقیب‌زاده، سیاست و حکومت در اروپا، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>
ریشه شکل‌گیری احزاب به شکل امروزی را باید در انگلستان و از زمان روی کارآمدن سلسله «استوارت‌ها» در سال ۱۶۰۳م/ ۹۸۲ش جستجو کرد که پارلمان به دو گروه موافق و مخالف کلیسای انگلیکن و سلطنت تقسیم شده بود و این اختلافات پایه تشکیل احزاب «ویگ» و «توری» در سال ۱۶۶۰م/ ۱۰۳۹ش شد.<ref>نقیب‌زاده، سیاست و حکومت در اروپا، ۹۹.</ref> برخلاف انگلستان تاریخچه احزاب در ایالات متحده آمریکا بیشتر جنبه سیاسی ـ اجتماعی داشته‌است تا پارلمانی. با وجود بی‌اعتمادیِ رهبران انقلاب ۱۷۷۶م/ ۱۱۵۵ش به حزب، از سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش جوانه‌های اولیه احزاب در [[آمریکا]] آغاز به رشد کرد که بیشتر با انگیزه رقابت‌های شخصی سیاست‌مداران بود و منجر به تشکیل احزاب جمهوری‌خواه و فدرالیست شد.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۳۲.</ref> این روند در دیگر کشورهای اروپایی نیز دنبال شد و در فرانسه و انقلاب این کشور در سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ ده‌ها گروه، انجمن و فرقه به وجود آمدند<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۳۳.</ref>؛ اما آغاز تشکل‌های حزبی در فرانسه را باید در پایان دوره انقلابی یعنی در سال ۱۸۱۵م/ ۱۱۹۴ش جستجو کرد؛ و رشد و فعالیت گسترده آنها به جمهوری سوم (۱۸۷۰–۱۹۴۰م/ ۱۲۴۹–۱۳۱۹ش) بر می‌گردد.<ref>نقیب‌زاده، سیاست و حکومت در اروپا، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>


از سوی دیگر، پس از پیروزی بلشویک‌ها در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۶ش روسیه، این حزب از فعالیت همه احزاب و جمعیت‌های دیگر جلوگیری کرد و بدین ترتیب نخستین‌بار در تاریخ سیاسی جهان، نظام تک‌حزبی در شوروی پا گرفت.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۴۵۴–۴۵۵.</ref> پس از آن نظام‌های تک‌حزبی فاشیستی در آلمان هیتلری و ایتالیای زمان موسولینی به وجود آمدند.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۴۵۵–۴۵۶.</ref> در بعضی از کشورهای آسیایی مانند هند و آمریکای لاتین مانند برزیل نیز در قرن بیستم و پس از استقلال این کشورها از سیطره استعمارگران و پایان [[جنگ جهانی دوم]]، روند شکل‌گیری احزاب دنبال شد.<ref>بهروزان، هند، ۲۳۹؛ رفیعی، ۱۷۸–۱۷۹.</ref> امروزه در کشورهای مختلف، نظام‌های حزبی گوناگونی مانند نظام تک‌حزبی، دوحزبی و چندحزبی وجود دارد.<ref>← عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۵۲–۳۵۶.</ref>
از سوی دیگر، پس از پیروزی بلشویک‌ها در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۶ش روسیه، این حزب از فعالیت همه احزاب و جمعیت‌های دیگر جلوگیری کرد و بدین ترتیب نخستین‌بار در تاریخ سیاسی جهان، نظام تک‌حزبی در شوروی پا گرفت.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۴۵۴–۴۵۵.</ref> پس از آن نظام‌های تک‌حزبی فاشیستی در آلمان هیتلری و ایتالیای زمان موسولینی به وجود آمدند.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۴۵۵–۴۵۶.</ref> در بعضی از کشورهای آسیایی مانند هند و آمریکای لاتین مانند برزیل نیز در قرن بیستم و پس از استقلال این کشورها از سیطره استعمارگران و پایان [[جنگ جهانی دوم]]، روند شکل‌گیری احزاب دنبال شد.<ref>بهروزان، هند، ۲۳۹؛ رفیعی، ۱۷۸–۱۷۹.</ref> امروزه در کشورهای مختلف، نظام‌های حزبی گوناگونی مانند نظام تک‌حزبی، دوحزبی و چندحزبی وجود دارد.<ref>← عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۵۲–۳۵۶.</ref>
روند تشکیل احزاب در کشورهای اسلامی متفاوت با دیگر مناطق بوده‌است، به گونه‌ای که احزاب در این مناطق بیشتر جنبه قومی داشتند و هدفشان تسلط قوم خویش بر اقوام دیگر بود. برای مثال، در دهه ۱۹۳۰م/ ۱۳۰۹ش چندین حزب در قالب قومیت‌هایی نظیر مارونی‌ها، دروزی‌ها و اسماعیلیان در کشورهایی نظیر [[عراق]] و [[سوریه]] و [[لبنان]] شکل گرفتند؛ اما بعدها در دهه ۱۹۴۰م/ ۱۳۱۹ش تلاش‌های وحدت‌گرایانه‌ای مانند تشکیل [[حزب بعث]] در سوریه و عراق صورت پذیرفت که آن هم منجر به سلطه یک قوم بر قوم دیگر شد.<ref>نقیب‌زاده، شیعه و منازعات سیاسی، ۱۷۸و ۱۸۱.</ref> فعالیت حزبی در مصر نیز با به‌قدرت‌رسیدن [[محمد انور سادات]] شکل تازه‌ای به خود یافت. از احزاب قدیمی مصر می‌توان به حزب امت، حزب اتحاد، و [[اخوان‌المسلمین]] که بزرگ‌ترین و اثرگذارترین حزب مصر به‌شمار رفته‌است، اشاره کرد<ref>جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۱۱۹–۱۲۲.</ref>
روند تشکیل احزاب در کشورهای اسلامی متفاوت با دیگر مناطق بوده‌است، به گونه‌ای که احزاب در این مناطق بیشتر جنبه قومی داشتند و هدفشان تسلط قوم خویش بر اقوام دیگر بود. برای مثال، در دهه ۱۹۳۰م/ ۱۳۰۹ش چندین حزب در قالب قومیت‌هایی نظیر مارونی‌ها، دروزی‌ها و اسماعیلیان در کشورهایی نظیر [[عراق]] و [[سوریه]] و [[لبنان]] شکل گرفتند؛ اما بعدها در دهه ۱۹۴۰م/ ۱۳۱۹ش تلاش‌های وحدت‌گرایانه‌ای مانند تشکیل [[حزب بعث]] در سوریه و عراق صورت پذیرفت که آن هم منجر به سلطه یک قوم بر قوم دیگر شد.<ref>نقیب‌زاده، شیعه و منازعات سیاسی، ۱۷۸و ۱۸۱.</ref> فعالیت حزبی در [[مصر]] نیز با به‌قدرت‌رسیدن [[محمد انور سادات]] شکل تازه‌ای به خود یافت. از احزاب قدیمی مصر می‌توان به حزب امت، حزب اتحاد، و [[اخوان‌المسلمین]] که بزرگ‌ترین و اثرگذارترین حزب مصر به‌شمار رفته‌است، اشاره کرد.<ref>جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۱۱۹–۱۲۲.</ref>


== حزب و تشکل در ایران ==
== حزب و تشکل در ایران ==
در [[ایران]] مانند بسیاری از جوامع، حزب، دسته و تشکل سیاسی، پیشینه‌ای طولانی دارد. این تشکل‌ها گاه مانند [[سربداران]] و [[فداییان اسماعیلی]]، وجهه نظامی داشته‌اند و گاه به صورت یک تجمع سیاسی ـ فرهنگی متبلور شده‌اند<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۱.</ref>؛ چنان‌که در دوره [[قاجار]] می‌توان به تشکیل مجلس وکلای تجار در سال ۱۲۶۳ش/ ۱۳۰۱ق اشاره کرد. این تشکل در زمان [[ناصرالدین‌شاه قاجار]]، با هدف مبارزه با فساد اداری، نظارت بر تجارت ملی و حل و فصل دعاوی تجار، در [[تهران]] و شهرهای دیگر شکل گرفت. این مجلس، به ضرورت زمان، به صورت خودجوش به وجود آمد و در عین حال طبق قانون، نظارت دولتی را نیز دارا بود.<ref>← اشرف، موانع تاریخی رشد سرمایه‌داری در ایران: دوره قاجاریه، ۱۰۷–۱۱۰؛ ترابی، از مجلس وکلای تجار تا اتاق ایران، ۶۰–۶۴.</ref> در سال‌های بعد تقریباً تمامی گروه‌ها و تشکیلات مخفی در ایران بر مبنای سه تفکر عمده در جامعه، یعنی اندیشه‌های چپ، اندیشه‌های [[لیبرالی]] ـ [[ناسیونالیسم]] و تفکر مذهبی شکل گرفته‌اند. این سه نوع تفکر نماینده سه جریان فکری عمده در ایران بودند و بر حرکت‌های فکری و سیاسی داخل کشور تأثیر فراوانی داشتند.<ref>← جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ۲۰–۲۱.</ref>
در [[ایران]] مانند بسیاری از [[جامعه|جوامع]]، حزب، دسته و تشکل سیاسی، پیشینه‌ای طولانی دارد. این تشکل‌ها گاه مانند [[سربداران]] و فداییان اسماعیلی، وجهه نظامی داشته‌اند و گاه به صورت یک تجمع سیاسی ـ فرهنگی متبلور شده‌اند<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۱.</ref>؛ چنان‌که در [[قاجاریه|دوره قاجار]] می‌توان به تشکیل مجلس وکلای تجار در سال ۱۲۶۳ش/ ۱۳۰۱ق اشاره کرد. این تشکل در زمان [[ناصرالدین‌شاه قاجار]]، با هدف مبارزه با فساد اداری، [[نظارت]] بر تجارت ملی و حل و فصل دعاوی تجار، در [[تهران]] و شهرهای دیگر شکل گرفت. این مجلس، به ضرورت زمان، به صورت خودجوش به وجود آمد و در عین حال طبق قانون، نظارت دولتی را نیز دارا بود.<ref>← اشرف، موانع تاریخی رشد سرمایه‌داری در ایران: دوره قاجاریه، ۱۰۷–۱۱۰؛ ترابی، از مجلس وکلای تجار تا اتاق ایران، ۶۰–۶۴.</ref> در سال‌های بعد تقریباً تمامی گروه‌ها و تشکیلات مخفی در ایران بر مبنای سه تفکر عمده در [[جامعه]]، یعنی اندیشه‌های چپ، اندیشه‌های [[لیبرالی]] ـ [[ناسیونالیسم]] و تفکر مذهبی شکل گرفته‌اند. این سه نوع تفکر نماینده سه جریان فکری عمده در ایران بودند و بر حرکت‌های فکری و سیاسی داخل کشور تأثیر فراوانی داشتند.<ref>← جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ۲۰–۲۱.</ref>


از سوی دیگر، روند تحزب در ایران را به چهار دوره [[مشروطیت]]، دهه ۱۳۲۰ تا [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]، ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ دوره ریاست امینی و سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ دوره انقلاب اسلامی تقسیم کرده‌اند.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۲.</ref> دوره مشروطیت را می‌توان دوره احزاب پارلمانی نامید؛ زیرا وضعیت احزاب به گونه‌ای بود که بیرون از مجلس شورا بازتابی نداشتند. ازجمله احزاب این دوره می‌توان به دموکرات عامیون، اجتماعیون اعتدالیون، اتفاق و ترقی اشاره کرد که با روی کار آمدن [[رضاشاه پهلوی]] این دوران به پایان رسید.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۲–۱۸۳.</ref> دوره دوم که از شهریور ۱۳۲۰ آغاز شد با ظهور ده‌ها حزب همراه بود که اغلب آنها (به غیر از [[حزب توده]]) فاقد تشکیلات سراسری بودند و وابستگی‌شان به مؤسسان به قدری بود که پس از رهبران اصلی، فعالیت احزاب رو به افول و پایان می‌گذاشت. از احزاب این دوران می‌توان به حزب ایران، میهن، اراده ملی، آریا، دموکرات، جنگل و عدالت اشاره کرد.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۳.</ref>
از سوی دیگر، روند تحزب در ایران را به چهار دوره [[مشروطیت]]، دهه ۱۳۲۰ تا [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]، ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ دوره ریاست امینی و سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ دوره انقلاب اسلامی تقسیم کرده‌اند.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۲.</ref> دوره مشروطیت را می‌توان دوره احزاب پارلمانی نامید؛ زیرا وضعیت احزاب به گونه‌ای بود که بیرون از مجلس شورا بازتابی نداشتند. ازجمله احزاب این دوره می‌توان به دموکرات عامیون، اجتماعیون اعتدالیون، اتفاق و ترقی اشاره کرد که با روی کار آمدن [[رضاشاه پهلوی]] این دوران به پایان رسید.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۲–۱۸۳.</ref> دوره دوم که از شهریور ۱۳۲۰ آغاز شد با ظهور ده‌ها حزب همراه بود که اغلب آنها (به غیر از [[حزب توده]]) فاقد تشکیلات سراسری بودند و وابستگی‌شان به مؤسسان به قدری بود که پس از رهبران اصلی، فعالیت احزاب رو به افول و پایان می‌گذاشت. از احزاب این دوران می‌توان به حزب ایران، میهن، اراده ملی، آریا، دموکرات، جنگل و عدالت اشاره کرد.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۳.</ref>


کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ایجاد مجدد جو خفقان و [[استبداد]] در جامعه، رکود و فروپاشی کامل احزاب را به دنبال داشت.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶.</ref> در این دوره [[محمدرضا پهلوی]] تلاش کرد با تشکیل احزاب دولتی مانند حزب مردم، میلیون، ایران نوین، کانون مترقی و رستاخیز آنها را در خدمت حکومت خود قرار دهد. با این حال، از پایان دهه سی و آغاز دهه چهل شمسی، تشکل‌ها و احزاب سیاسی ملی و اسلامی، غالباً پنهانی، مبارزات خود را علیه [[رژیم پهلوی]] آغاز کردند که در این میان گروه‌هایی نظیر [[جبهه ملی ایران]] و [[نهضت آزادی]] به فعالیت علنی پرداختند. پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، هر گروه و حزب سیاسی غیردولتی که تأسیس شد، در مرامنامه و اساسنامه خود به‌صراحت خط مشی مبارزاتی را برگزید. از جمله این تشکل‌ها می‌توان به [[هیئت‌های مؤتلفه اسلامی]]، [[حزب ملل اسلامی]]، {{ببینید|متن=ببینید|محمدجواد حجتی کرمانی}} [[سازمان چریک‌های فدایی خلق]]، سازمان مجاهدین خلق {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} و [[جمعیت آزادی مردم ایران]] (جاما) اشاره کرد که البته هیچ‌یک از این حرکت‌ها، نتوانست خدشه قابل توجهی به اقتدار رژیم پهلوی وارد کند.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶–۱۳۸؛ جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۱۴۰–۱۴۱.</ref>
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ایجاد مجدد جو خفقان و [[استبداد]] در جامعه، رکود و فروپاشی کامل احزاب را به دنبال داشت.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶.</ref> در این دوره [[محمدرضا پهلوی]] تلاش کرد با تشکیل احزاب دولتی مانند حزب مردم، میلیون، ایران نوین، کانون مترقی و رستاخیز آنها را در خدمت حکومت خود قرار دهد. با این حال، از پایان دهه سی و آغاز دهه چهل شمسی، تشکل‌ها و احزاب سیاسی ملی و اسلامی، غالباً پنهانی، مبارزات خود را علیه [[رژیم پهلوی]] آغاز کردند که در این میان گروه‌هایی نظیر [[جبهه ملی ایران]] و [[نهضت آزادی]] به فعالیت علنی پرداختند. پس از [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]، هر گروه و حزب سیاسی غیردولتی که تأسیس شد، در مرامنامه و اساسنامه خود به‌صراحت خط مشی مبارزاتی را برگزید. از جمله این تشکل‌ها می‌توان به [[هیئت‌های مؤتلفه اسلامی]]، [[حزب ملل اسلامی]]،{{ببینید|متن=ببینید|محمدجواد حجتی کرمانی}} [[سازمان چریک‌های فدایی خلق]]، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] و [[جمعیت آزادی مردم ایران]] (جاما) اشاره کرد که البته هیچ‌یک از این حرکت‌ها، نتوانست خدشه قابل توجهی به اقتدار رژیم پهلوی وارد کند.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۶–۱۳۸؛ جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۱۴۰–۱۴۱.</ref>


از سوی دیگر، باید به تشکل‌هایی که در قالب انجمن‌های اسلامی به‌ویژه در سطح دانشگاه‌های داخل و خارج کشور شکل گرفته، اشاره کرد که نوعاً با هدف فعالیت فکری و فرهنگی تشکیل شده‌است. این تشکل‌ها در بخشی از تاریخ فعالیت خود در پیوند با [[امام‌خمینی]] نیز بوده‌اند {{ببینید|متن=ببینید|اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا| انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا| انجمن‌های اسلامی}}.
از سوی دیگر، باید به تشکل‌هایی که در قالب انجمن‌های اسلامی به‌ویژه در سطح دانشگاه‌های داخل و خارج کشور شکل گرفته، اشاره کرد که نوعاً با هدف فعالیت فکری و فرهنگی تشکیل شده‌است. این تشکل‌ها در بخشی از تاریخ فعالیت خود در پیوند با [[امام‌خمینی]] نیز بوده‌اند{{ببینید|متن=ببینید|اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا| انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا| انجمن‌های اسلامی}}.
از سوی دیگر، امام‌خمینی در نقد عملکرد رژیم پهلوی، بارها به تلاش و اقدام آن رژیم در راه‌اندازی احزاب وابسته و دست‌پرورده خود مانند حزب رستاخیز اشاره کرده‌است {{ببینید|متن=ببینید|حزب رستاخیز ملت ایران}}. ایشان با اشاره به اینکه جایگاه حزب در کشورهای دیگر این است که نخست حزبی پدید می‌آید و سپس دولت‌های حزبی شکل می‌گیرد، وضع حزب را در رژیم پهلوی برعکس می‌شمارد؛ زیرا در اینجا نخست دولت و مجلس را بدون دخالت‌دادن مردم به وجود می‌آورند و سپس سراغ راه‌ندازی حزب می‌روند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۵–۳۸۶.</ref>
از سوی دیگر، امام‌خمینی در [[نقد]] عملکرد رژیم پهلوی، بارها به تلاش و اقدام آن رژیم در راه‌اندازی احزاب وابسته و دست‌پرورده خود مانند [[حزب رستاخیز ملت ایران|حزب رستاخیز]] اشاره کرده‌است. ایشان با اشاره به اینکه جایگاه حزب در کشورهای دیگر این است که نخست حزبی پدید می‌آید و سپس دولت‌های حزبی شکل می‌گیرد، وضع حزب را در رژیم پهلوی برعکس می‌شمارد؛ زیرا در اینجا نخست دولت و مجلس را بدون دخالت‌دادن مردم به وجود می‌آورند و سپس سراغ راه‌ندازی حزب می‌روند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۵–۳۸۶.</ref>


== احزاب و تشکل‌ها پس از پیروزی انقلاب ==
== احزاب و تشکل‌ها پس از پیروزی انقلاب ==
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در اصل ۲۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] حق آزادی فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی به رسمیت شناخته شد. با این حال، در آغاز انقلاب، دوره تعارض‌های جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر، به حال آن زیان‌آور بود. در این دوره آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی، هم‌زمان مورد تقاضای مردم شد و از این‌رو تحقق و ایجاد وحدت ملی اجازه تحزب را نمی‌داد.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۴.</ref> در آغاز پیروزی شور و هیجان سیاسی، مذهبی و مردمی حاکم بر کشور که موجب گسترش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی نیز شد، اعلام وجود صدها حزب و گروه در عرصه کشور را به دنبال داشت. در یک پژوهش، نام ۱۸۲ تشکل همراه با تاریخ اعلام موجودیت آنها ذکر شده‌است. شصت مورد از آن تشکل‌ها نام حزب بر خود نهاده بودند و بقیه گروه‌ها از عناوینی مانند اتحاد، اتحادیه، اتفاق، انجمن، جامعه، بنیاد، تشکیلات، جبهه، نهضت، جنبش، سازمان، فرقه، گروه، جمعیت، هیئت، کانون، کمیته و نیرو استفاده کرده بودند. در چنین دورانی، گروه‌های سازمان‌یافته‌تر مارکسیستی، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام اسلامی، به مخالفت و مبارزه با انقلاب پرداختند. اوج فعالیت این گروه‌ها و احزاب، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۰ بود.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۳.</ref>
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در اصل ۲۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] حق آزادی فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی به رسمیت شناخته شد. با این حال، در آغاز انقلاب، دوره تعارض‌های جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر، به حال آن زیان‌آور بود. در این دوره آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی، هم‌زمان مورد تقاضای مردم شد و از این‌رو تحقق و ایجاد وحدت ملی اجازه تحزب را نمی‌داد.<ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۴.</ref> در آغاز پیروزی شور و هیجان سیاسی، مذهبی و مردمی حاکم بر کشور که موجب گسترش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی نیز شد، اعلام وجود صدها حزب و گروه در عرصه کشور را به دنبال داشت. در یک پژوهش، نام ۱۸۲ تشکل همراه با تاریخ اعلام موجودیت آنها ذکر شده‌است. شصت مورد از آن تشکل‌ها نام حزب بر خود نهاده بودند و بقیه گروه‌ها از عناوینی مانند اتحاد، اتحادیه، اتفاق، انجمن، [[جامعه]]، بنیاد، تشکیلات، جبهه، نهضت، جنبش، سازمان، فرقه، گروه، جمعیت، هیئت، کانون، کمیته و نیرو استفاده کرده بودند. در چنین دورانی، گروه‌های سازمان‌یافته‌تر مارکسیستی، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام اسلامی، به مخالفت و مبارزه با انقلاب پرداختند. اوج فعالیت این گروه‌ها و احزاب، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۰ بود.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۳.</ref>


با تثبیت [[جمهوری اسلامی ایران]] به‌تدریج فعالیت گروه‌های معاند نظام برچیده شد یا مرکزیت خود را به خارج از ایران منتقل کردند. در این دوره، تشکل‌های سیاسی طرفدار نظام نیز که سرآمد آنها حزب جمهوری اسلامی بود، به وجود آمدند.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۵.</ref> این حزب نخستین حزبی بود که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد و نقش برجسته‌ای در جریان‌های سیاسی داشت و امام‌خمینی با تأیید مؤسسان آن، همراهی خود را با این حزب نشان داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۰ و ۲۰/۲۷۵.</ref>؛ اما به دنبال بروز اختلاف‌نظرها و برخی عملکردها، سرانجام بنیانگذاران حزب با مشورت امام‌خمینی در سال ۱۳۶۶، به‌طور رسمی این حزب را تعطیل کردند تا در فضای جنگی کشور، مانع شکاف و تفرقه میان نیروهای انقلابی باشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵–۲۷۶؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۶۱–۲۶۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}}. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز که در پایان سال ۱۳۵۷ از اتحاد هفت گروه مبارز مسلمان به وجود آمده بود، تا حدی به این سرنوشت دچار شد و در سال ۱۳۶۵ با موافقت امام‌خمینی منحل شد {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}}. پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تنها تشکل‌های موجود که البته جنبه حزبی هم نداشتند، جامعه روحانیت مبارز تهران و هیئت‌های مؤتلفه بودند. در سال ۱۳۶۷ جامعه روحانیت مبارز تهران با انشعاب روبه‌رو شد و مجمع روحانیون مبارز تهران حاصل این انشقاق بود {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز تهران}}. در دوره جمهوری اسلامی در کنار تشکل‌ها و احزاب سیاسی باید از ایجاد تشکل‌های دینی (هیئت‌های مذهبی و انجمن‌های اسلامی)، صنفی، انجمن‌های علمی و اجتماعی نیز نام برد.
با تثبیت [[جمهوری اسلامی ایران]] به‌تدریج فعالیت گروه‌های معاند نظام برچیده شد یا مرکزیت خود را به خارج از ایران منتقل کردند. در این دوره، تشکل‌های سیاسی طرفدار نظام نیز که سرآمد آنها حزب جمهوری اسلامی بود، به وجود آمدند.<ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۵.</ref> این حزب نخستین حزبی بود که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد و نقش برجسته‌ای در جریان‌های سیاسی داشت و [[امام‌خمینی]] با تأیید مؤسسان آن، همراهی خود را با این حزب نشان داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۰ و ۲۰/۲۷۵.</ref>؛ اما به دنبال بروز اختلاف‌نظرها و برخی عملکردها، سرانجام بنیانگذاران حزب با [[مشورت]] امام‌خمینی در سال ۱۳۶۶، به‌طور رسمی این حزب را تعطیل کردند تا در فضای جنگی کشور، مانع شکاف و تفرقه میان نیروهای انقلابی باشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵–۲۷۶؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۶۱–۲۶۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}}. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز که در پایان سال ۱۳۵۷ از اتحاد هفت گروه مبارز مسلمان به وجود آمده بود، تا حدی به این سرنوشت دچار شد و در سال ۱۳۶۵ با موافقت امام‌خمینی منحل شد{{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}}. پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تنها تشکل‌های موجود که البته جنبه حزبی هم نداشتند، جامعه روحانیت مبارز تهران و هیئت‌های مؤتلفه بودند. در سال ۱۳۶۷ جامعه روحانیت مبارز تهران با انشعاب روبه‌رو شد و مجمع روحانیون مبارز تهران حاصل این انشقاق بود {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز تهران}}. در دوره جمهوری اسلامی در کنار تشکل‌ها و احزاب سیاسی باید از ایجاد تشکل‌های دینی (هیئت‌های مذهبی و انجمن‌های اسلامی)، صنفی، انجمن‌های علمی و اجتماعی نیز نام برد.


== نگاه مشروط امام‌خمینی ==
== نگاه مشروط امام‌خمینی ==
امام‌خمینی با تقسیم‌بندی حزب به دو نوع الهی و غیر الهی، تشکل و تحزب را در عرصه جامعه سیاسی می‌پذیرفت؛ اما در عین حال، ملاک خوب یا بدبودن حزب را ایده و هدف آن حزب قرار می‌داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ و ۱۹۳.</ref> به علت اینکه در اندیشه سیاسی ایشان محور [[اسلام]] است، تنها در این فضاست که موضوع تشکل و تحزب نیز قابل بررسی است<ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۴۳.</ref>؛ چنان‌که ایشان در آغاز نهضت، به تشکل‌هایی که بر مبنای غیر دینی حرکت می‌کردند هشدار می‌داد یا باید حرکت خود را تغییر دهند و در حرکت عمومی دینی شرکت کنند یا نباید در رهبری سیاسی جامعه نقشی داشته باشند.<ref>بادامچیان، تحزب و تشکل از دیدگاه علمی و تاریخی، ۳۱–۳۵.</ref>
امام‌خمینی با تقسیم‌بندی حزب به دو نوع الهی و غیر الهی، تشکل و تحزب را در عرصه جامعه سیاسی می‌پذیرفت؛ اما در عین حال، ملاک خوب یا بدبودن حزب را ایده و هدف آن حزب قرار می‌داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ و ۱۹۳.</ref> به علت اینکه در اندیشه سیاسی ایشان محور [[اسلام]] است، تنها در این فضاست که موضوع تشکل و تحزب نیز قابل بررسی است<ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۴۳.</ref>؛ چنان‌که ایشان در آغاز نهضت، به تشکل‌هایی که بر مبنای غیر دینی حرکت می‌کردند هشدار می‌داد یا باید حرکت خود را تغییر دهند و در حرکت عمومی دینی شرکت کنند یا نباید در رهبری سیاسی جامعه نقشی داشته باشند.<ref>بادامچیان، تحزب و تشکل از دیدگاه علمی و تاریخی، ۳۱–۳۵.</ref>


تشکل سیاسی از نظر امام‌خمینی از اجتماع و گردهمایی مردمی است که علاوه بر برخورداری از یک رهبری مورد اعتماد و امین، دارای شعارها، آرمان‌ها و اهدافی هستند و در راستای نیازها و خواست‌های عموم مردم حرکت می‌کنند و دوام و ثبات نیز دارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۳۵.</ref> ایشان خود با ابراز امیدواری برای تشکیل یک حزب عمومی شامل مسلمان و غیر مسلمان در سراسر دنیا به نام حزب مستضعفان، این حزب را همان حزب‌الله که تحقق اراده الهی (وارث‌شدن مستضعفان بر زمین) را بر عهده دارد، می‌دانست و معتقد بود عضویت همه مستضعفان جهان در این حزب، می‌تواند به حل مشکلات ملت‌های مستضعف کمک کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰–۲۸۱ و ۳۳۱.</ref> ایشان در عین حال تأکید می‌کرد طرح حزب جهانی مستضعفان، به هیچ‌وجه محدودکننده فعالیت احزاب دیگر نیست و در صورت تشکیل چنین حزبی، دیگر احزاب نیز در فعالیت خود آزاد خواهند بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مستضعفان | حزب الله}}.
تشکل سیاسی از نظر امام‌خمینی از اجتماع و گردهمایی مردمی است که علاوه بر برخورداری از یک رهبری مورد اعتماد و امین، دارای [[شعار|شعارها]]، آرمان‌ها و اهدافی هستند و در راستای نیازها و خواست‌های عموم مردم حرکت می‌کنند و دوام و ثبات نیز دارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۳۵.</ref> ایشان خود با ابراز امیدواری برای تشکیل یک حزب عمومی شامل مسلمان و غیر مسلمان در سراسر دنیا به نام حزب مستضعفان، این حزب را همان حزب‌الله که تحقق [[اراده الهی]] (وارث‌شدن مستضعفان بر زمین) را بر عهده دارد، می‌دانست و معتقد بود عضویت همه [[مستضعفان]] جهان در این حزب، می‌تواند به حل مشکلات ملت‌های مستضعف کمک کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰–۲۸۱ و ۳۳۱.</ref> ایشان در عین حال تأکید می‌کرد طرح حزب جهانی مستضعفان، به هیچ‌وجه محدودکننده فعالیت احزاب دیگر نیست و در صورت تشکیل چنین حزبی، دیگر احزاب نیز در فعالیت خود آزاد خواهند بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مستضعفان | حزب الله}}.


برخی رویکرد امام‌خمینی به پدیده تحزب را به‌طور کلی با توجه به شرایط زمانی این پدیده، در پنج مرحله بررسی کرده‌اند.<ref>← محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۶۳ و ۱۷۳.</ref>
برخی رویکرد امام‌خمینی به پدیده تحزب را به‌طور کلی با توجه به شرایط زمانی این پدیده، در پنج مرحله بررسی کرده‌اند.<ref>← محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۶۳ و ۱۷۳.</ref>
# در مرحله نخست یعنی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان به دلیل وابستگی نوع احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی‌بودن و آزادنبودن، آنها را عامل پراکندگی در جامعه و راهی برای نفوذ بیگانگان می‌دید و از این‌رو به‌طور کلی با فعالیت احزاب سیاسی موجود و تحزب مخالفت می‌کرد و فعالیت آنها را فتنه‌انگیز می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴–۳۸۵؛ ۳/۷۲؛ ۴/۲۳۵ و ۵/۲۷۴–۲۷۶.</ref>؛
# در مرحله نخست یعنی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان به دلیل وابستگی نوع احزاب سیاسی به [[بیگانگان]] یا فرمایشی‌بودن و آزادنبودن، آنها را عامل پراکندگی در جامعه و راهی برای نفوذ بیگانگان می‌دید و از این‌رو به‌طور کلی با فعالیت احزاب سیاسی موجود و تحزب مخالفت می‌کرد و فعالیت آنها را فتنه‌انگیز می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴–۳۸۵؛ ۳/۷۲؛ ۴/۲۳۵ و ۵/۲۷۴–۲۷۶.</ref>؛
# در مرحله دوم در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، بر فعالیت احزاب مردمی و تأمین‌کننده منافع مردم، صحه گذاشت و فعالیت آنها (حتی احزاب غیر مسلمان) را مشروط به مضرنبودن برای مصالح عمومی، آزاد اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳، ۱۶۰، ۲۶۶، ۴۳۲ و ۵/۱۳۹.</ref> در این راستا می‌توان به همراهی ایشان با تشکیل حزب جمهوری اسلامی اشاره کرد که با هدف نیاز به یک تشکل منسجم در برابر مسائل و مشکلات آغاز انقلاب، لزوم وحدت میان نیروهای آگاه و مؤمن، تربیت کادرهای فعال و کارآمد برای اداره کشور، خنثی‌کردن توطئه گروهک‌ها و دشمن خارجی شکل گرفت. این حزب در سال‌های حضور در عرصه سیاست، با کسب رهنمودهایی از امام‌خمینی سیاست‌های خود را دنبال می‌کرد.<ref>←امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵.</ref>
# در مرحله دوم در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، بر فعالیت احزاب مردمی و تأمین‌کننده منافع مردم، صحه گذاشت و فعالیت آنها (حتی احزاب غیر مسلمان) را مشروط به مضرنبودن برای مصالح عمومی، آزاد اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳، ۱۶۰، ۲۶۶، ۴۳۲ و ۵/۱۳۹.</ref> در این راستا می‌توان به همراهی ایشان با تشکیل [[حزب جمهوری اسلامی]] اشاره کرد که با هدف نیاز به یک تشکل منسجم در برابر مسائل و مشکلات آغاز انقلاب، لزوم وحدت میان نیروهای آگاه و مؤمن، تربیت کادرهای فعال و کارآمد برای اداره کشور، خنثی‌کردن توطئه گروهک‌ها و دشمن خارجی شکل گرفت. این حزب در سال‌های حضور در عرصه سیاست، با کسب رهنمودهایی از امام‌خمینی سیاست‌های خود را دنبال می‌کرد.<ref>←امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵.</ref>
# مرحله سوم سال‌های نخستین پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که ایشان با مشاهده پراکندگی و اختلافات احزاب سیاسی و بیم به‌خطرافتادن اصل نظام نوپای اسلامی، خواستار اتحاد گروه‌های سیاسی شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۷۸ و ۵۰۹.</ref> که البته چندان نتیجه‌بخش نبود.<ref>محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۷۱.</ref>
# مرحله سوم سال‌های نخستین پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که ایشان با مشاهده پراکندگی و اختلافات احزاب سیاسی و بیم به‌خطرافتادن اصل نظام نوپای اسلامی، خواستار اتحاد گروه‌های سیاسی شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۷۸ و ۵۰۹.</ref> که البته چندان نتیجه‌بخش نبود.<ref>محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۷۱.</ref>
# مرحله چهارم، در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷، فعالیت گسترده احزاب و نیز اقدام مسلحانه سازمان مجاهدین خلق و دیگران، که جامعه را دچار التهاب، اختلاف و چنددستگی کرد، امام‌خمینی را بر آن داشت که با فعالیت احزاب معاند نظام مخالفت کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۲.</ref>؛ گرچه این برخورد به معنای ممنوعیت فعالیت همه احزاب به‌طور مطلق نبود، اما به مرور فعالیت احزاب در این دوره در ایران محدود شد.<ref>محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۶۴ و ۱۷۱–۱۷۲.</ref>
# مرحله چهارم، در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷، فعالیت گسترده احزاب و نیز [[مبارزه مسلحانه|اقدام مسلحانه]] سازمان مجاهدین خلق و دیگران، که جامعه را دچار التهاب، اختلاف و چنددستگی کرد، امام‌خمینی را بر آن داشت که با فعالیت احزاب معاند نظام مخالفت کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۲.</ref>؛ گرچه این برخورد به معنای ممنوعیت فعالیت همه احزاب به‌طور مطلق نبود، اما به مرور فعالیت احزاب در این دوره در ایران محدود شد.<ref>محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۶۴ و ۱۷۱–۱۷۲.</ref>
# مرحله پنجم با پایان‌یافتن [[جنگ تحمیلی]] و تثبیت نظام آغاز شد. در این دوره که فضا برای فعالیت احزاب مهیا شد، امام‌خمینی نیز با فعالیت گروه‌های مختلف مخالفتی نداشت؛ چنان‌که ایشان با انشعاب در جامعه روحانیت مبارز تهران و تشکیل مجمع روحانیون مبارز تهران موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶–۲۸.</ref> با این انشعاب، فضای سیاسی کشور بازتر شد و دیدگاه‌های متفاوت، مجال بروز در عرصه سیاسی کشور یافتند.<ref>محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۷۲.</ref>
# مرحله پنجم با پایان‌یافتن [[جنگ تحمیلی]] و تثبیت نظام آغاز شد. در این دوره که فضا برای فعالیت احزاب مهیا شد، امام‌خمینی نیز با فعالیت گروه‌های مختلف مخالفتی نداشت؛ چنان‌که ایشان با انشعاب در [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] و تشکیل [[مجمع روحانیون مبارز تهران]] موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶–۲۸.</ref> با این انشعاب، فضای سیاسی کشور بازتر شد و دیدگاه‌های متفاوت، مجال بروز در عرصه سیاسی کشور یافتند.<ref>محبی، دیدگاه امام‌خمینی دربارهٔ حزب و تحزب، ۱۷۲.</ref>


== احزاب سیاسی مطلوب و منحرف ==
== احزاب سیاسی مطلوب و منحرف ==
احزاب و تشکل‌های سیاسی در نظام‌های کارآمد، نقش قابل توجهی ایفا می‌کنند؛ اما در عین حال، تعیین جایگاه صحیح احزاب و تشکل‌های سیاسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. یک حزب و تشکل سیاسی با کارکرد درست، می‌تواند تعالی یک جامعه و نظام سیاسی را فراهم آورد و به همان نسبت در صورتی که از جایگاه درست و حوزه کارکرد صحیح خود خارج شود، صدمات و خسارات گسترده‌ای را ایجاد کند و منافع جامعه را به خطر اندازد.<ref>ظهیری، رفتارشناسی سیاسی مطلوب در جامعه دینی، ۱۳۲–۱۳۳.</ref>
احزاب و تشکل‌های سیاسی در نظام‌های کارآمد، نقش قابل توجهی ایفا می‌کنند؛ اما در عین حال، تعیین جایگاه صحیح احزاب و تشکل‌های سیاسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. یک حزب و تشکل سیاسی با کارکرد درست، می‌تواند تعالی یک [[جامعه]] و نظام سیاسی را فراهم آورد و به همان نسبت در صورتی که از جایگاه درست و حوزه کارکرد صحیح خود خارج شود، صدمات و خسارات گسترده‌ای را ایجاد کند و منافع جامعه را به خطر اندازد.<ref>ظهیری، رفتارشناسی سیاسی مطلوب در جامعه دینی، ۱۳۲–۱۳۳.</ref>
امام‌خمینی که قائل به وجود دو حزب الهی و غیر الهی، از آغاز عالم هستی تاکنون بود، حزب الهی را متعلق به الله و در حرکت به سوی خداوند می‌دانست و در برابر معتقد بود حزب غیر الهی به [[شیطان]] تعلق دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ و ۱۹۳–۱۹۴.</ref> بر این اساس به‌طور کلی می‌توان تشکل‌های سیاسی در گفتمان امام‌خمینی را به دو نوع خوب و بد (مطلوب یا ایده‌آل و غیر مطلوب یا منحرف) دسته‌بندی کرد.<ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۳۲.</ref> ایشان برای تشکل‌های مطلوب، نام‌هایی چون حزب‌الله، حزب اسلام، حزب ملت مسلمان ایران و حزب مستضعفان و برای تشکل‌های منحرف، عناوینی مانند حزب غیر الهی و [[حزب شیطان]] برگزید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۳۸؛ ۹/۲۸۰ و ۱۷/۱۹۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب‌الله}}.
امام‌خمینی که قائل به وجود دو حزب الهی و غیر الهی، از آغاز عالم هستی تاکنون بود، حزب الهی را متعلق به الله و در حرکت به سوی خداوند می‌دانست و در برابر معتقد بود حزب غیر الهی به [[شیطان]] تعلق دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ و ۱۹۳–۱۹۴.</ref> بر این اساس به‌طور کلی می‌توان تشکل‌های سیاسی در گفتمان امام‌خمینی را به دو نوع خوب و بد (مطلوب یا ایده‌آل و غیر مطلوب یا منحرف) دسته‌بندی کرد.<ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۳۲.</ref> ایشان برای تشکل‌های مطلوب، نام‌هایی چون حزب‌الله، حزب اسلام، حزب ملت مسلمان ایران و حزب مستضعفان و برای تشکل‌های منحرف، عناوینی مانند حزب غیر الهی و [[حزب شیطان]] برگزید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۳۸؛ ۹/۲۸۰ و ۱۷/۱۹۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب‌الله}}.


مهم‌ترین معیار شناخت خصوصیات تشکل‌های سیاسی مطلوب یا منحرف از دیدگاه امام‌خمینی، هدف آنان و قرارداشتن در مسیر اسلام و دستورهای الهی بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۳–۱۹۴.</ref> تقسیم احزاب کلی به دو دسته الهی و شیطانی نیز با توجه به نوع عملکرد و اهداف این احزاب صورت گرفته‌است.<ref>اکبری، مواضع سیاسی امام‌خمینی، ۲۰.</ref> امام‌خمینی یکی از ویژگی‌های مناسب و ضروری تشکل‌های سیاسی مطلوب را [[وحدت]] و انسجام می‌دانست که موجب مصون‌ماندن آن تشکل از آسیب خواهد شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۵۱۹.</ref> علاوه بر این، دارابودن روحیه اسلامی، خدمت به مردم و مفیدبودن برای کشور، ترمیم نابسامانی‌ها،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۶.</ref> داشتن بینش سیاسی و در نظر گرفتن مصالح کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸.</ref> برخورداری از رهبری امین و آرمانی منطبق با خواسته‌های مردم، نداشتن سوابق مشکوک و شناخت صحیح از هویت جامعه ایرانی، [[تقوا]]، [[صداقت]] و راستی در عمل و پایداری در راه عقیده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۳۵.</ref> را ازجمله ویژگی‌های تشکل سیاسی مطلوب به‌شمار می‌آورد. ایشان مهم‌ترین خصوصیت تشکل سیاسی مطلوب را در مسیر ملت بودن می‌دانست و نشانه آن را پذیرش بی‌کم‌وکاست جمهوری اسلامی برمی‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۵–۴۵۶.</ref>
مهم‌ترین معیار شناخت خصوصیات تشکل‌های سیاسی مطلوب یا منحرف از دیدگاه امام‌خمینی، هدف آنان و قرارداشتن در مسیر اسلام و دستورهای الهی بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۳–۱۹۴.</ref> تقسیم احزاب کلی به دو دسته الهی و شیطانی نیز با توجه به نوع عملکرد و اهداف این احزاب صورت گرفته‌است.<ref>اکبری، مواضع سیاسی امام‌خمینی، ۲۰.</ref> امام‌خمینی یکی از ویژگی‌های مناسب و ضروری تشکل‌های سیاسی مطلوب را [[وحدت]] و انسجام می‌دانست که موجب مصون‌ماندن آن تشکل از آسیب خواهد شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۵۱۹.</ref> علاوه بر این، دارابودن روحیه اسلامی، خدمت به [[مردم]] و مفیدبودن برای کشور، ترمیم نابسامانی‌ها،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۶.</ref> داشتن بینش سیاسی و در نظر گرفتن مصالح کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸.</ref> برخورداری از رهبری امین و آرمانی منطبق با خواسته‌های مردم، نداشتن سوابق مشکوک و شناخت صحیح از [[هویت]] جامعه ایرانی، [[تقوا]]، [[صداقت]] و راستی در عمل و پایداری در راه عقیده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۳۵.</ref> را ازجمله ویژگی‌های تشکل سیاسی مطلوب به‌شمار می‌آورد. ایشان مهم‌ترین خصوصیت تشکل سیاسی مطلوب را در مسیر ملت بودن می‌دانست و نشانه آن را پذیرش بی‌کم‌وکاست جمهوری اسلامی برمی‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۵–۴۵۶.</ref>


امام‌خمینی ویژگی‌های احزاب و تشکیلات سیاسی منحرف را مواردی چون مضربودن به حال مملکت، طراحی‌شده به دست بیگانگان و دست‌نشاندگی آنان می‌دانست و معتقد بود تشکیل احزاب سیاسی در ایران از آغاز طرح استعمار بوده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۰.</ref> ایشان قرارگرفتن در برابر نهضت و اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۹۶.</ref> تلاش در تضعیف یکدیگر و کشور، به دلیل نداشتن بینش سیاسی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹.</ref> خیانت به مملکت و عامل بیگانه بودن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۰۳.</ref> تعهد نداشتن به اسلام و جمهوری اسلامی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۵–۴۵۶.</ref> مخالفت با مصالح مملکت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۲۰.</ref> توطئه علیه کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۹–۲۹۰.</ref> مخالفت با اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۰۸.</ref> قانون اساسی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱۱.</ref> و [[روحانیت]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۹.</ref> اهانت به مراجع،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۹.</ref> فعالیت علیه انقلاب،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۶–۴۵۷.</ref> سوء استفاده از [[آزادی]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۷.</ref> سوء استفاده از جوانان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۳.</ref> و قدرت‌طلبی و طرفداری از ابرقدرت‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۱.</ref> را از دیگر ویژگی‌های تشکیلات سیاسی منحرف می‌دانست و با مقایسه قلم زهرآگین عوامل تشکل‌های ضدانقلاب با سرنیزه مخالفان اسلام در زمان پهلوی، مقصد و هدف هر دو را حذف اسلام از جامعه می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۷.</ref>
امام‌خمینی ویژگی‌های احزاب و تشکیلات سیاسی منحرف را مواردی چون مضربودن به حال مملکت، طراحی‌شده به دست [[بیگانگان]] و دست‌نشاندگی آنان می‌دانست و معتقد بود تشکیل احزاب سیاسی در ایران از آغاز طرح استعمار بوده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۰.</ref> ایشان قرارگرفتن در برابر نهضت و اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۹۶.</ref> تلاش در تضعیف یکدیگر و کشور، به دلیل نداشتن بینش سیاسی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹.</ref> خیانت به مملکت و عامل بیگانه بودن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۰۳.</ref> تعهد نداشتن به اسلام و جمهوری اسلامی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۵–۴۵۶.</ref> مخالفت با مصالح مملکت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۲۰.</ref> توطئه علیه کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۹–۲۹۰.</ref> مخالفت با اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۰۸.</ref> [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱۱.</ref> و [[روحانیت]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۹.</ref> اهانت به مراجع،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۹.</ref> فعالیت علیه انقلاب،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۶–۴۵۷.</ref> سوء استفاده از [[آزادی]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۷.</ref> سوء استفاده از جوانان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۳.</ref> و قدرت‌طلبی و طرفداری از [[ابرقدرت‌ها]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۱.</ref> را از دیگر ویژگی‌های تشکیلات سیاسی [[انحراف|منحرف]] می‌دانست و با مقایسه قلم زهرآگین عوامل تشکل‌های [[ضدانقلاب]] با سرنیزه مخالفان اسلام در زمان پهلوی، مقصد و هدف هر دو را حذف [[اسلام]] از [[جامعه]] می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۳۲۴

ویرایش