۲۱٬۱۶۱
ویرایش
(ابرابزار) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حادثه آمل'''، حمله مسلحانه «[[اتحادیه کمونیستهای ایران]]» به [[شهر آمل]] و مقاومت مردم، [[بهمن]] ۱۳۶۰. | '''حادثه آمل'''، حمله مسلحانه «[[اتحادیه کمونیستهای ایران]]» به [[شهر آمل]] و مقاومت مردم، [[بهمن]] ۱۳۶۰. | ||
==شکلگیری اتحادیه== | == شکلگیری اتحادیه == | ||
«کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی»، معروف به اتحادیه ملی با اتحاد تشکلهای پراکنده دانشجوییِ خارج از کشور در [[اردیبهشت]] ۱۳۳۹ شکل گرفت. مشی کنفدراسیون مخالفت و مبارزه با [[رژیم پهلوی]] بود و اعضای آن گرایشهای سیاسی گوناگونی داشتند.<ref>متین، کنفدراسیون، | «کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی»، معروف به اتحادیه ملی با اتحاد تشکلهای پراکنده دانشجوییِ خارج از کشور در [[اردیبهشت]] ۱۳۳۹ شکل گرفت. مشی کنفدراسیون مخالفت و مبارزه با [[رژیم پهلوی]] بود و اعضای آن گرایشهای سیاسی گوناگونی داشتند.<ref>متین، کنفدراسیون، ۱–۲؛ شوکت، جنبش دانشجویی، ۱/۱۶، ۲۱ و ۶۶.</ref> این کنفدراسیون با سازمانهای مهم جهانی ازجمله: «[[اتحادیه بینالمللی دانشجویان]] (آی.یو. اس)» و «[[کنفرانس بینالمللی دانشجویان]] (کوسک)» همکاری داشت و در سال ۱۳۴۶ به عضویت آن دو درآمد که یکی به غرب و دیگری به شرق گرایش داشت.<ref>شوکت، جنبش دانشجویی، ۱/۱۱۴–۱۱۶.</ref> | ||
بروز اختلافات زمینهساز انشعاب اعضای کنفدراسیون در [[دی]] ۱۳۵۳ شد.<ref>شوکت، جنبش دانشجویی، ۱/۱۶.</ref> «سازمان انقلابیون کمونیست» مائوئیست و از سازمانهای منشعبشده از کنفدراسیون بود و «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» را | بروز اختلافات زمینهساز انشعاب اعضای کنفدراسیون در [[دی]] ۱۳۵۳ شد.<ref>شوکت، جنبش دانشجویی، ۱/۱۶.</ref> «سازمان انقلابیون کمونیست» مائوئیست و از سازمانهای منشعبشده از کنفدراسیون بود و «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» را تأسیس کرد.<ref>متین، کنفدراسیون، ۳۶۳–۳۶۵ و ۳۷۰.</ref> سازمان انقلابیون کمونیست در سال ۱۳۵۵ به «گروه فلسطینی پویا» پیوست و «اتحادیه کمونیستهای ایران» را تشکیل دادند که «نشریه حقیقت» را به صورت نشریه رسمی خود چاپ میکرد. این اتحادیه همراه با دیگر هواداران (مبارزه برای تشکیل حزب طبقه کارگر) «کنفدراسیون برای احیای جنبش واحد دانشجویی» را تأسیس کردند.<ref>متین، کنفدراسیون، ۳۷۰؛ رزمندگان طبقه کارگر، نقدی برخط مشی اپورتونیستی اتحادیه کمونیستهای ایران، ۴۱ و ۴۲؛ کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۲۸، ۳۰ و ۳۹.</ref> «گروه زحمت» از دیگر جریانهای کمونیستی بود که به اتحادیه کمونیستها پیوست؛ اما در سال ۱۳۵۶ از این سازمان جدا شد و نام خود را اتحاد انقلابی برای رهایی کار نامید.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۰۱، ۱۱۹ و ۱۲۰.</ref> تمرکز فعالیت اتحادیه، در [[آمریکا]] بود و بیشتر اعضای آن مارکسیست ـ لنینیست و مدافع اندیشه مائو در چین بودند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۱۹، ۱۲۰ و ۱۴۸.</ref> در ماههای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) شماری از اعضای اتحادیه وارد کشور شدند و فعالیت داخلی را آغاز کردند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۱۷–۱۱۹؛ کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۲۵–۳۱.</ref> افزون بر نشریه حقیقت، تئوریک، نقد و پژوهش، مغان، ایشچیلر، پیشمرگه، نفتگران جنوب و نشریه جنوبی مشهد از دیگر نشریات استانی و محلی این گروه بودند که در نقاط مختلف کشور ازجمله [[آذربایجان]]، [[کردستان]] و جنوب ایران توزیع میشد.<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۳۳؛ خانی، جبهه سوم، ۱۱۶ و ۱۱۷.</ref> | ||
== خط مشی اتحادیه == | |||
خط مشی این گروه، در دو رویکرد شکل گرفت: | خط مشی این گروه، در دو رویکرد شکل گرفت: | ||
این گروه نخست فعالیت سیاسی ـ فرهنگی خود را انتقاد از سیاستهای امپریالیستی | == فعالیت سیاسی ـ فرهنگی == | ||
این گروه نخست فعالیت سیاسی ـ فرهنگی خود را انتقاد از سیاستهای امپریالیستی آمریکا، [[شوروی]] و دیگر کشورها؛ تحلیل عملکرد سایر گروهها؛ پرداختن به مباحث تئوریک و دوری از خط مشی مسلحانه که از آغاز تأسیس تا مدتی پس از [[انقلاب اسلامی ایران]] ادامه داشت، اعلام کرد.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۱۹–۱۲۴.</ref> عمده فعالیت آنان در خارج از کشور، نقد عملکرد سیاسی رژیم پهلوی و افشاگری در زمینه وضع زندانیان سیاسی، شکنجه، اعدام، نقض حقوق بشر در ایران و دفاع از حقوق دمکراتیک مردم بود.<ref>شوکت، جنبش دانشجویی، ۱/۲۱ و ۲۳؛ کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۲۵.</ref> در [[فروردین]] ۱۳۵۸ شورای اتحادیه در تهران برگزار شد و برای آینده انقلاب برنامهریزی کرد. بیشتر اعضای شورا، ماهیت حکومت ایران را مخالف [[امپریالیسم]] و اندکی آن را در ائتلاف با امپریالیسم دانستند.<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۴۳–۴۴.</ref> این اتحادیه پیروزی انقلاب ایران را بزرگترین ضربه به امپریالیسم جهانی میدانست اما راه رسیدن به پیروزی نهایی را، نه در [[مکتب اسلام]] و انقلاب اسلامی، بلکه تنها در پرتو رهبری طبقه کارگر و یک حزب [[کمونیسم|کمونیست]] میشمرد.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۲۳–۱۲۴.</ref> آنان با توجه به تحلیلهای مارکسیستی و ضد امپریالیستی خود، مواضع مختلفی در قبال مسائل [[نظام جمهوری اسلامی]] اتخاذ کردند که برخی از آنها همسو و بعضی ناهمسو با سیاستهای نظام بود، ازجمله تحریم انتخابات جمهوری اسلامی در آغاز امر و نهایتاً شرکت در آن، مخالفت با انتخابات [[مجلس خبرگان]]، مخالفت با تدوین [[قانون اساسی]]، حمایت از برخی گروههای ضد نظام همچون [[کومله]] در برخی مقاطع، حمایت از [[تسخیر سفارت آمریکا]] در [[ایران]]،<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۷۹–۹۸.</ref> متجاوزدانستن [[عراق]] در حمله به ایران و حضور در جبهههای جنگ<ref>هاشمی و محمدعلی، هاشمی و محمدعلی، شمشادهای رشید، ۶.</ref> که با گردآمدن اعضای متفرق گروه، نفوذ در نهادها و تجمعات اسلامی و سرقت اسلحه و مهمات همراه بود.<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۴۷–۵۱.</ref> | |||
جمهوری اسلامی ایران که پس از پیروزی انقلاب با حوادث مختلفی ازجمله درگیریهای قومی و جداییطلبانه در برخی نقاط کشور{{ببینید|متن=ببینید|ترکمنصحرا|حزب جمهوری خلق مسلمان|خلق عرب|کردستان}} و تجاوز نظامی عراق علیه ایران{{ببینید|متن=ببینید|جنگ تحمیلی}} روبهرو بود، در ماههای نخستین دهه ۱۳۶۰، با شورش مسلحانه گروههای معارض نظام مواجه شد. پس از رای [[مجلس شورای اسلامی]] به بیکفایتی [[سیدابوالحسن بنیصدر]] در اداره امور و تنفیذ آن از سوی [[امامخمینی]] و عزل وی در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ از ریاستجمهوری، {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنیصدر}} جریانهای سیاسی از نظر اتحادیه به دو دسته تقسیم شدند. جریان نخست طرفداران خط امامخمینی بودند که در راس آن [[حزب جمهوری اسلامی]]{{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}} و [[سپاه]]{{ببینید|متن=ببینید|سپاه پاسداران انقلاب اسلامی}} قرار داشت و جریان دوم طرفداران بنیصدر بودند.<ref>نشریه حقیقت، ۲۶/۳/۱۳۶۰.</ref> بنیصدر اندکی پس از برکناری، طی نامهای به [[مسعود رجوی]]، رئیس [[سازمان مجاهدین خلق]]، دستور تشکیل شورای ملی مقاومت را صادر کرد و خواهان اتحاد همه نیروها بر ضد نظام اسلامی و [[ولایت فقیه]] شد. با دعوت وی، گروههای سیاسی چپ، موضع مخالف خود را در برابر نظام بهوضوح آشکار کردند و از مخالفت سیاسی به مبارزه مسلحانه روی آوردند.<ref>خانی، جبهه سوم، | == تغییر خط مشی اولیه به قیام مسلحانه == | ||
جمهوری اسلامی ایران که پس از پیروزی انقلاب با حوادث مختلفی ازجمله درگیریهای قومی و جداییطلبانه در برخی نقاط کشور{{ببینید|متن=ببینید|ترکمنصحرا|حزب جمهوری خلق مسلمان|خلق عرب|کردستان}} و تجاوز نظامی عراق علیه ایران{{ببینید|متن=ببینید|جنگ تحمیلی}} روبهرو بود، در ماههای نخستین دهه ۱۳۶۰، با شورش مسلحانه گروههای معارض نظام مواجه شد. پس از رای [[مجلس شورای اسلامی]] به بیکفایتی [[سیدابوالحسن بنیصدر]] در اداره امور و تنفیذ آن از سوی [[امامخمینی]] و عزل وی در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ از ریاستجمهوری، {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنیصدر}} جریانهای سیاسی از نظر اتحادیه به دو دسته تقسیم شدند. جریان نخست طرفداران خط امامخمینی بودند که در راس آن [[حزب جمهوری اسلامی]]{{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}} و [[سپاه]]{{ببینید|متن=ببینید|سپاه پاسداران انقلاب اسلامی}} قرار داشت و جریان دوم طرفداران بنیصدر بودند.<ref>نشریه حقیقت، ۲۶/۳/۱۳۶۰.</ref> بنیصدر اندکی پس از برکناری، طی نامهای به [[مسعود رجوی]]، رئیس [[سازمان مجاهدین خلق]]، دستور تشکیل شورای ملی مقاومت را صادر کرد و خواهان اتحاد همه نیروها بر ضد نظام اسلامی و [[ولایت فقیه]] شد. با دعوت وی، گروههای سیاسی چپ، موضع مخالف خود را در برابر نظام بهوضوح آشکار کردند و از مخالفت سیاسی به مبارزه مسلحانه روی آوردند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۳۶–۱۳۸.</ref> آنان به صورت وسیع با تشکیل گروههای ترور و انفجار، در جامعه ایجاد ناامنی کردند.{{ببینید|متن=ببینید|ترور|هفت تیر|هشت شهریور}} | |||
[[اتحادیه کمونیستها]] ازجمله جریانهای طرفدار بنیصدر بود که خط مشی نظامی برگزید. آنان گمان میکردند در صورت قیام مسلحانه علیه نظام اسلامی، مردم به صورت گسترده به آنان خواهند پیوست.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۱۵.</ref> آنان برکناری بنیصدر را کودتایی میدانستند که باعث تضعیف کشور، شکست در جنگ و در نتیجه افتادن کشور به دست بیگانگان خواهد شد.<ref>نشریه حقیقت، ۲۱/۳/۱۳۶۰ و ۲۶/۳/۱۳۶۰.</ref> همچنین دستگیری گروههای مسلح را ضد آزادی خواندند و با ارتجاعی قلمدادکردن هیئت حاکم، شعار سرنگونی نظام را مطرح کردند.<ref>نشریه حقیقت، ۱۹/۱/۱۳۶۱.</ref> | [[اتحادیه کمونیستها]] ازجمله جریانهای طرفدار بنیصدر بود که خط مشی نظامی برگزید. آنان گمان میکردند در صورت قیام مسلحانه علیه نظام اسلامی، مردم به صورت گسترده به آنان خواهند پیوست.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۱۵.</ref> آنان برکناری بنیصدر را کودتایی میدانستند که باعث تضعیف کشور، شکست در جنگ و در نتیجه افتادن کشور به دست بیگانگان خواهد شد.<ref>نشریه حقیقت، ۲۱/۳/۱۳۶۰ و ۲۶/۳/۱۳۶۰.</ref> همچنین دستگیری گروههای مسلح را ضد آزادی خواندند و با ارتجاعی قلمدادکردن هیئت حاکم، شعار سرنگونی نظام را مطرح کردند.<ref>نشریه حقیقت، ۱۹/۱/۱۳۶۱.</ref> | ||
[[ناصر میرریاحی]] از اعضای اتحادیه برای قیام مسلحانه علیه نظام، گشودن جبهه سوم را پیشنهاد کرد.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۴۸.</ref> جبهه اول، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و جبهه دوم، اغتشاش و درگیری کردها با نظام بود. از نظر آنان ایجاد جبههای دیگر با نظام، میتوانست موفقیت بیشتری داشته باشد و به سقوط حکومت بینجامد.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین(ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۲۵؛ دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۳۱.</ref> جبهه سوم که به دلیل نامناسببودن پایتخت جهت قیام، در جنگلهای شمال تشکیل شد، محدوده زمانی ۳۰/۳/۱۳۶۰ تا سال ۱۳۶۳ را دربر میگرفت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۹ و ۱۳۸.</ref> | == طرح اشغال آمل == | ||
[[حزب رنجبران]]، گروه [[اشرف دهقان]] و سازمان مجاهدین خلق ایران از گروههایی بودند که در پی تز جبهه سوم اتحادیه، در تابستان ۱۳۶۰ وارد مناطق مختلفی از جنگلهای شمال ایران شدند. آنان گرچه در مواردی با هم در ارتباط بودند، اما ارتباط تشکیلاتی نداشتند و به لحاظ شیوه مبارزه با یکدیگر متفاوت بودند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۶۱ و ۲۳۱.</ref> اتحادیه که طراح جبهه سوم بود، پیش از این، در جبهه اول مواضع نسبتاً همسویی با نظام داشت؛ اما در جبهه دوم با راهاندازی تشکیلات زحمتکشان پیشمرگه، شاخه اتحادیه در [[کردستان]]، مدت زیادی در این جبهه علیه نظام جنگید و در جبهه سوم، به پیروی از مائو، در پی مسلحکردن دهقانان و روستاییان اطراف جنگل و حمله به [[آمل]] و سپس تسلط بر دیگر شهرها بود.<ref>خانی، جبهه سوم، | [[ناصر میرریاحی]] از اعضای اتحادیه برای قیام مسلحانه علیه نظام، گشودن جبهه سوم را پیشنهاد کرد.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۴۸.</ref> جبهه اول، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و جبهه دوم، اغتشاش و درگیری کردها با نظام بود. از نظر آنان ایجاد جبههای دیگر با نظام، میتوانست موفقیت بیشتری داشته باشد و به سقوط حکومت بینجامد.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۲۵؛ دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۳۱.</ref> جبهه سوم که به دلیل نامناسببودن پایتخت جهت قیام، در جنگلهای شمال تشکیل شد، محدوده زمانی ۳۰/۳/۱۳۶۰ تا سال ۱۳۶۳ را دربر میگرفت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۹ و ۱۳۸.</ref> | ||
ازجمله دلایل انتخاب منطقه شمال و شهر آمل برای قیام فوری این موارد بود: موقعیت راهبردی شمال کشور مانند جنگلهای انبوه برای استتار؛ دسترسی به دریا؛ وجود اقلیم مناسب؛ وجود گذرگاه ارتباطی تهران به شرق و غرب مازندران؛ جاده آسفالته آمل به امامزاده عبدالله که تا عمق زیادی امکان نفوذ در جنگل را فراهم میآورد؛ به دلیل زیارتیبودن و رفت و آمد دایمی مردم از نقاط مختلف کشور، وجود چهرههای غیر بومی مهاجمان برای مردم شکبرانگیز نبود؛ سابقه ارتباطات منطقه با شوروی؛ سابقه حضور [[حزب توده]] در آن و هواداری برخی افراد؛ برداشت نادرست هواداران اتحادیه در منطقه مبنی بر حمایت مردم از آنان؛ خودکفایی منطقه شمال در صورت قطع ارتباط با سایر نقاط کشور و امکان مقاومت و ادامه مبارزه.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین(ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، | [[حزب رنجبران]]، گروه [[اشرف دهقان]] و سازمان مجاهدین خلق ایران از گروههایی بودند که در پی تز جبهه سوم اتحادیه، در تابستان ۱۳۶۰ وارد مناطق مختلفی از جنگلهای شمال ایران شدند. آنان گرچه در مواردی با هم در ارتباط بودند، اما ارتباط تشکیلاتی نداشتند و به لحاظ شیوه مبارزه با یکدیگر متفاوت بودند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۶۱ و ۲۳۱.</ref> اتحادیه که طراح جبهه سوم بود، پیش از این، در جبهه اول مواضع نسبتاً همسویی با نظام داشت؛ اما در جبهه دوم با راهاندازی تشکیلات زحمتکشان پیشمرگه، شاخه اتحادیه در [[کردستان]]، مدت زیادی در این جبهه علیه نظام جنگید و در جبهه سوم، به پیروی از مائو، در پی مسلحکردن دهقانان و روستاییان اطراف جنگل و حمله به [[آمل]] و سپس تسلط بر دیگر شهرها بود.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۴۲–۱۴۹.</ref> آنان معتقد به قیام مسلحانه تودهای و فوری برای سرنگونی نظام بودند. طراح اصلی قیام فوری، [[سیامک زعیمی]] بود.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۶۱ و ۱۶۵.</ref> این طرح در [[مرداد]] ۱۳۶۰ به تصویب رسید.<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۵۳–۵۵.</ref> این گمان که نظام جمهوری اسلامی در آستانه سقوط است و سهمخواهی بیشتر در حکومت آینده، در قبال کارهای بزرگتر، از انگیزههای طرح قیام فوریِ اتحادیه بود.<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۵۳.</ref> آن دسته از اعضا و هواداران اتحادیه که به منظور قیام فوری وارد جنگل شده و در ششم [[بهمن]] به آمل حمله کردند، نام خود را سربداران نامیدند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۵۹.</ref> | ||
ازجمله دلایل انتخاب منطقه شمال و شهر آمل برای قیام فوری این موارد بود: موقعیت راهبردی شمال کشور مانند جنگلهای انبوه برای استتار؛ دسترسی به دریا؛ وجود اقلیم مناسب؛ وجود گذرگاه ارتباطی تهران به شرق و غرب مازندران؛ جاده آسفالته آمل به امامزاده عبدالله که تا عمق زیادی امکان نفوذ در جنگل را فراهم میآورد؛ به دلیل زیارتیبودن و رفت و آمد دایمی مردم از نقاط مختلف کشور، وجود چهرههای غیر بومی مهاجمان برای مردم شکبرانگیز نبود؛ سابقه ارتباطات منطقه با شوروی؛ سابقه حضور [[حزب توده]] در آن و هواداری برخی افراد؛ برداشت نادرست هواداران اتحادیه در منطقه مبنی بر حمایت مردم از آنان؛ خودکفایی منطقه شمال در صورت قطع ارتباط با سایر نقاط کشور و امکان مقاومت و ادامه مبارزه.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۱۰–۱۱۱ و ۱۲۶.</ref> | |||
ورود اعضای اتحادیه به جنگل از نیمه مرداد آغاز شد و تا [[مهر]] ۱۳۶۰ ادامه داشت<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۶۷ و ۱۶۸.</ref> و پس از شناسایی منطقه، فراخوان نیروها از سراسر کشور و تهیه امکانات تدارکاتی و تسلیحاتی، فعالیت اعضا | == حمله به آمل == | ||
پس از شکست طرح هجدهم آبان، اتحادیه در مقاطع مختلف نقشههای مختلفی برای حمله به آمل ارائه کرد. درگیریهای پراکنده موجود میان اعضا و نیروهای نظامی از ۲۲ آبان تا یکم بهمن، فرارسیدن زمستان، بارش شدید برف و ریختن برگ درختان و از بینرفتن استتار جنگل؛ کمبود آذوقه و نگرانی از حملات غافلگیرکننده نیروهای نظام اسلامی، عواملی بودند که نیروهای اتحادیه را شدیداً تحت فشار قرار میدادند؛ بنابراین از سه گزینه تسلیم یا خروج از جنگل یا حمله به شهر، گزینه آخر را انتخاب کردند و حمله به شهر آمل را چندین ماه به | ورود اعضای اتحادیه به جنگل از نیمه مرداد آغاز شد و تا [[مهر]] ۱۳۶۰ ادامه داشت<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۶۷ و ۱۶۸.</ref> و پس از شناسایی منطقه، فراخوان نیروها از سراسر کشور و تهیه امکانات تدارکاتی و تسلیحاتی، فعالیت اعضا بهطور جدی آغاز شد. کادر مرکزی این گروه، تجربه مبارزه در [[عراق]]، [[فلسطین]]، مبارزات سیاسی در آمریکا و [[جنگ تحمیلی]] در آبادان را داشت. فرماندهان نظامی آن از شاخه زحمتکشان پیشمرگه کردستان بودند و سابقه درگیری کردستان را داشتند. شاخه کردستان و [[خوزستان]] به دلیل داشتن اعضا و هوادار، بیشترین نیرو را به جنگل اعزام کردند. به لحاظ تسلیحات، مجهز و به لحاظ رزمی، آموزشهای نظامی خاص جنگل تدارک دیده شده بود.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۴۹ و ۱۶۹–۱۷۸.</ref> عمده فعالیت آنان از آغاز ورود به جنگل، تبلیغاتی و فرهنگی بود. پخش اعلامیه و استفاده از نام سربداران، ازجمله فعالیتهای تبلیغی ـ روانی و آموزش نظامی ـ سیاسی، سازماندهی عناصر و گشتهای شناسایی از دیگر اقدامات بود.<ref>خانی، مقاومت اسلامی، ۹۹–۱۰۹؛ پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> سربداران که قصد داشتند طرح قیام فوری خود را با حمله به شهر آمل در ۱۸/۸/۱۳۶۰ عملی سازند، با غافلگیری با شکست روبهرو شدند. در این مرحله، شش نفر از افراد، اقدام به بستن جاده آمل ـ تهران و پخش اعلامیه کردند که پس از درگیری با نیروهای نظامی به جنگل گریختند. وحشت حاصل از این عملیات باعث شد عده زیادی از این گروه جدا شوند و از جنگل بگریزند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۴۷–۱۴۸؛ خانی، مقاومت اسلامی، ۱۱۰–۱۱۳.</ref> | ||
این گروه با طرح عملیاتی به نام «اسب تروا» قصد داشت با استفاده از اصل غافلگیری و لباس مبدل نظامی وارد شهر شود، مراکز حساس را تصرف و با همکاری مردم، آمل را اشغال کند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین(ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۲.</ref> نیروهای اصلی که حرکت خود را از جنگل از اول آبان به صورت پیاده و در برف سنگین آغاز کردند، حدود صد نفر و سایر افراد که به صورت مجزا از [[تهران]]، [[بابل]] و آمل خود را به نیروهای اصلی رساندند، حدود سی | پس از شکست طرح هجدهم آبان، اتحادیه در مقاطع مختلف نقشههای مختلفی برای حمله به آمل ارائه کرد. درگیریهای پراکنده موجود میان اعضا و نیروهای نظامی از ۲۲ آبان تا یکم بهمن، فرارسیدن زمستان، بارش شدید برف و ریختن برگ درختان و از بینرفتن استتار جنگل؛ کمبود آذوقه و نگرانی از حملات غافلگیرکننده نیروهای نظام اسلامی، عواملی بودند که نیروهای اتحادیه را شدیداً تحت فشار قرار میدادند؛ بنابراین از سه گزینه تسلیم یا خروج از جنگل یا حمله به شهر، گزینه آخر را انتخاب کردند و حمله به شهر آمل را چندین ماه به جلو انداختند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۰.</ref> بنا بر نظری دیگر، زمان حمله از پیش تعیین شده بود و ارتباطی با سرمای زمستان و سایر عوامل نداشت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۲۹–۲۳۱.</ref> | ||
رمز آغاز عملیات، با انفجار یک دیگ انفجاری در مجاورت دادگاه انقلاب بود و مقرر شده بود با زدن نخستین «آر پی | این گروه با طرح عملیاتی به نام «اسب تروا» قصد داشت با استفاده از اصل غافلگیری و لباس مبدل نظامی وارد شهر شود، مراکز حساس را تصرف و با همکاری مردم، آمل را اشغال کند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۲.</ref> نیروهای اصلی که حرکت خود را از جنگل از اول آبان به صورت پیاده و در برف سنگین آغاز کردند، حدود صد نفر و سایر افراد که به صورت مجزا از [[تهران]]، [[بابل]] و آمل خود را به نیروهای اصلی رساندند، حدود سی نفر تخمین زده شدهاند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۴۲.</ref> آنان پس از رسیدن به حوالی شهر در نیمهشب پنجم بهمن، چند ساعت در محله اسپیکلا در خارج از شهر، به استراحت در خانه «سپرغمی» از اعضای بومی گروه پرداختند. سپس با سازماندهی مجدد و مطابق طرح، از آغاز شب با پوششهای مختلف و مبدل نظامی، پیاده و سواره به نقاط از پیش تعیینشده منتقل شدند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۲.</ref> | ||
رمز آغاز عملیات، با انفجار یک دیگ انفجاری در مجاورت دادگاه انقلاب بود و مقرر شده بود با زدن نخستین «آر پی چی» به ساختمان، دادگاه را تصرف کنند و پس از آزادی زندانیان و مسلحکردن آنان، آنان را به تیمهای عملیاتی خود ملحق سازند. تیمهای دیگر نیز با بستن جاده هراز در مدخل ورودی شهر و تصرف پاسگاه پلیس راه، پایگاه مقاومت بسیج، ساختمانهای اطراف میدان مشرف به قرارگاه [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] و درگیری با نیروهای سپاه، از ورود آنان به داخل شهر جلوگیری کنند. جذب مردم با تبلیغات و راهاندازی تظاهرات مردمی، نصب پارچهنوشته و نوشتن شعارهایی به نفع خود و علیه حکومت بر دیوارهای شهر، همچنین کشتن کسانی که علیه آنان وارد عمل میشدند، از وظایف تیمهای عملیاتی بود.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۲–۱۵۳.</ref> ساعت ۳۰: ۲۳ پنجم بهمن، فرمان عملیات صادر شد. آنان پس از ورود به شهر، به گشتزنی پرداختند و هر کس را حزباللهی و پاسدار تشخیص میدادند، [[ترور]] کردند؛ سپس توانستند ساختمان مرکزی بسیج، مقر سپاه، مقر اطلاعات سپاه، دادگاه انقلاب (محل نگهداری زندانیان سیاسی)، ساختمان فرمانداری<ref>مقابل ساختمان بسیج.</ref> و شماری از پایگاهها و انجمنهای اسلامی شهر را به محاصره خود درآورند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۳۸–۲۷۸ و ۳۴۵.</ref> | |||
عملیات که از شب سهشنبه، پنجم بهمن، آغاز شد تا صبح روز بعد با مقاومت شدید نیروهای محاصرهشده ادامه یافت. ادامهیافتن درگیری شبانه باعث شد مردم به صورت گسترده در صبحگاهان برای مقابله با نیروهای مخالف به خیابانها بیایند. نیروهای بسیج و مردمی از ساعت هفت تا هشت، برای رویارویی با مهاجمان به شهر سازماندهی شدند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۸۲.</ref> ساعت ده، اعضای گروه حاضر در مرکز شهر، به اسپیکلا عقبنشینی کردند. نیروهای انقلابی آنان را محاصره کردند. ۱۴: ۳۰ درگیری در این منطقه شدت یافت؛ اما در حوالی ساعت پانزده، با کشتهشدن فرمانده کل عملیات، کاک اسماعیل، سازماندهی گروه از | == مقاومت و مقابله مردم == | ||
مشارکت مردم آمل و مناطق اطراف، اعم از زن و مرد، پیر و جوان و حتی کودکان در دفاع از شهر و در کنار نیروهای مسلح نظامی و انتظامی بسیار چشمگیر بود. آنان بدون سلاح، پاسداران را با جان خویش در برابر سربداران محافظت میکردند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۲۰ و ۴۰۴.</ref> جابهجاکردن شهدا و کمک به مجروحان، درگیری مسلحانه و رویارویی تنبهتن با دشمن، کشف محل استقرار مهاجمان و تلاش برای دستگیری آنان تمام به دست مردم بود. مواضع هجوم و درگیری، نیروهای مردمی را نیازمند سنگرهای متعدد کرده بود تا جایی که به دلیل کثرت سنگر، این شهر، هزار سنگر لقب گرفت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۲۸ و ۳۳۰.</ref> اعتقادات مذهبی مردم، نقش [[بسیج]] در دفاع از شهر و بهصحنهکشاندن مردم، اعتقاد مردم به [[نظام اسلامی]]، تنفر مردم مسلمان آمل از کمونیستها و حضور قشر محروم و مستضعف شهر و روستاهای آمل از عوامل مؤثر فرهنگی و اجتماعی بود که باعث حضور مردم در صحنه شد.<ref>خانی، جبهه سوم، | عملیات که از شب سهشنبه، پنجم بهمن، آغاز شد تا صبح روز بعد با مقاومت شدید نیروهای محاصرهشده ادامه یافت. ادامهیافتن درگیری شبانه باعث شد مردم به صورت گسترده در صبحگاهان برای مقابله با نیروهای مخالف به خیابانها بیایند. نیروهای بسیج و مردمی از ساعت هفت تا هشت، برای رویارویی با مهاجمان به شهر سازماندهی شدند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۸۲.</ref> ساعت ده، اعضای گروه حاضر در مرکز شهر، به اسپیکلا عقبنشینی کردند. نیروهای انقلابی آنان را محاصره کردند. ۱۴: ۳۰ درگیری در این منطقه شدت یافت؛ اما در حوالی ساعت پانزده، با کشتهشدن فرمانده کل عملیات، کاک اسماعیل، سازماندهی گروه از میان رفت. برادرش کاک محمد، جانشینی او را بر عهده گرفت و برای ساماندهی مجدد سربداران، دست به عقبنشینی زدند. سرانجام نیروهای مدافع نظام جستجوی خانه به خانه را آغاز کردند و غروب همان روز، عملیات پاکسازی شهر به پایان رسید.<ref>خانی، جبهه سوم، ۲۸۷–۲۹۳؛ پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۵ و ۱۵۶.</ref> | ||
مشارکت مردم آمل و مناطق اطراف، اعم از زن و مرد، پیر و جوان و حتی کودکان در دفاع از شهر و در کنار نیروهای مسلح نظامی و انتظامی بسیار چشمگیر بود. آنان بدون سلاح، پاسداران را با جان خویش در برابر سربداران محافظت میکردند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۲۰ و ۴۰۴.</ref> جابهجاکردن شهدا و کمک به مجروحان، درگیری مسلحانه و رویارویی تنبهتن با دشمن، کشف محل استقرار مهاجمان و تلاش برای دستگیری آنان تمام به دست مردم بود. مواضع هجوم و درگیری، نیروهای مردمی را نیازمند سنگرهای متعدد کرده بود تا جایی که به دلیل کثرت سنگر، این شهر، هزار سنگر لقب گرفت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۲۸ و ۳۳۰.</ref> اعتقادات مذهبی مردم، نقش [[بسیج]] در دفاع از شهر و بهصحنهکشاندن مردم، اعتقاد مردم به [[نظام اسلامی]]، تنفر مردم مسلمان آمل از کمونیستها و حضور قشر محروم و مستضعف شهر و روستاهای آمل از عوامل مؤثر فرهنگی و اجتماعی بود که باعث حضور مردم در صحنه شد.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۲۰–۳۲۱.</ref> | |||
امامخمینی مخالفان جمهوری اسلامی را ـ که پس از پیروزی انقلاب به آنان فرصت داده شده بود ـ نقشآفرینان این حادثه میدانست. مخالفان داخل و خارج، | == واکنش امامخمینی == | ||
امامخمینی مخالفت مردم آمل با مهاجمان، مقایسه حکومت اسلامی با رژیمهایی که اجزای دولت و ارتش آن غیر مردمی و [[دیکتاتوری]] است و امکان [[کودتا]] در آن وجود دارد و عدم برآورد صحیح از [[اسلام]] و جامعه ایران و ایمان مردم را اسباب شکست این عملیات کور دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲ و | امامخمینی مخالفان جمهوری اسلامی را ـ که پس از پیروزی انقلاب به آنان فرصت داده شده بود ـ نقشآفرینان این حادثه میدانست. مخالفان داخل و خارج، دربارهٔ اینکه مردم ایران در اختناق به سر میبرند، تبلیغات زیادی انجام داده بودند و کمونیستها بر اساس همین تبلیغات، گمان کردند بیشتر مردم، بهویژه مردم آمل مخالف جمهوری اسلامیاند؛ از اینرو با استفاده از اوضاع نابسامان کشور، برای از میانبردن کسانی که مرتجع مینامیدند و تغییر حکومت، دست به سلاح بردند تا اداره امور کشور را به دست گیرند. آنان با ادعای طرفداری از خلق محروم، وحشیانه و غافلگیرانه حمله کردند و جنایات مختلفی در آمل ـ که اهالی آنجا را طرفدار خود معرفی میکردند ـ انجام دادند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲ ۴، ۱۰۳ و ۲۱/۴۳۹.</ref> | ||
امامخمینی در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود نیز ضمن پوچدانستنِ مکتبی که چپگرایان به آن تعلق دارند، آنان را وابستگانی میخواند که با ملت به جنگ برخاستند یا برای نفع اجنبی بر ضد کشور و | امامخمینی مخالفت مردم آمل با مهاجمان، مقایسه حکومت اسلامی با رژیمهایی که اجزای دولت و ارتش آن غیر مردمی و [[دیکتاتوری]] است و امکان [[کودتا]] در آن وجود دارد و عدم برآورد صحیح از [[اسلام]] و جامعه ایران و ایمان مردم را اسباب شکست این عملیات کور دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲ و ۱۰۳–۱۰۵.</ref> ایشان دربارهٔ نقش مردم میگوید این حادثه ضمن تاسفانگیز بودن، نشان داد یک شهر با مردمی مؤمن که به اسلام و [[قرآن]] دلبستهاند و [[شهادت]] را مایه افتخار خود میدانند، با چند دزد سرِگردنه و ناآشنا به قرآن و اسلام دچار بههمریختگی نخواهد شد؛ در حالیکه رسانههای مخالفان، به سادگی از این مسئله گذشتند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲ ۳ و ۱۰۵–۱۰۶.</ref> | ||
امامخمینی در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود نیز ضمن پوچدانستنِ مکتبی که چپگرایان به آن تعلق دارند، آنان را وابستگانی میخواند که با ملت به جنگ برخاستند یا برای نفع اجنبی بر ضد کشور و تودههای ستمدیده، دست به توطئه زدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۸.</ref>؛ چنانکه بسیاری را نیز فریفتند و به جنگ مردم و دولت فرستاده، نابود کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۹.</ref> ایشان از آنان میخواهد برای مصلحت خود و مردمی که از آن دم میزنند، به صف ملت بپیوندند و با کمک به دولت، از یاغیگری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند اسلام برای آنان، از قطب جنایتکار غرب یا قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر برآورده میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۰.</ref> | |||
در این درگیری که کمتر از یکروز به طول انجامید، ۴۱ نفر از نیروهای مدافع نظام به شهادت رسیدند. دوازده نفر از آنان از نیروهای [[کمیته انقلاب اسلامی]] و سپاه، یک | == سرانجام حادثه == | ||
در این درگیری که کمتر از یکروز به طول انجامید، ۴۱ نفر از نیروهای مدافع نظام به شهادت رسیدند. دوازده نفر از آنان از نیروهای [[کمیته انقلاب اسلامی]] و سپاه، یک نفر مجهول الهویه و بقیه ـ ازجمله دختری چهاردهساله ـ نیروی مردمی و بسیجی بودند که برای کمک به نیروهای نظامی و انتظامی آمده بودند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۳۵؛ گرزین، ۸۰.</ref><ref>هاشمی و محمدعلی، هاشمی و محمدعلی، شمشادهای رشید، ۱۳–۱۹۹.</ref> از نیروهای مهاجم حدود ۳۵ نفر کشته و ۳۲ نفر دستگیر شدند و پانزده تا بیست نفر از صحنه درگیری فرار، دوازده نفر خود را تسلیم و دو نفر نیز خودکشی کردند.<ref>هاشمی و محمدعلی، هاشمی و محمدعلی، شمشادهای رشید، ۲۲۴.</ref> با درخواستهای مکرر مردمی، به جز هفت نفر از اعضای اتحادیه که جرمشان آشکار بود و فردای روز حادثه، با صدور حکم و در حضور مردم [[اعدام]] شدند، سایر دستگیرشدگان در دادگاه محاکمه شدند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۰۱.</ref> تعدادی از اعضای سربداران که موفق به فرار شده و به جنگل بازگشته بودند، به سازماندهی مجدد خود پرداختند. هجدهم [[بهمن]] همین ماه و چهارم [[فروردین]] ۱۳۶۱ درگیریهایی میان آنان و نیروهای نظامی در جنگل رخ داد<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۰۵–۳۱۰.</ref>؛ اما پس از درگیری سیزدهم [[خرداد]] ۱۳۶۱، تصمیم به انتقال این اعضا از جنگل به شهر گرفته شد.<ref>دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۱۶۸ و ۱۶۹.</ref> ریاحی و سپرغمی از افراد دستگیرشده این گروه بودند.<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۱۰۷–۱۰۹ و ۱۳۹–۱۴۱.</ref> | |||
بازماندگان این گروه در سالگرد این حادثه، دو نظر مطرح کردند: نخست اعلام موجودیت خود و نیز برجستهساختن این رخداد با انجام عملیات نظامی و آزادسازی رهبران و اعضای سازمان که برای محاکمه و اعدام به آمل برده میشدند و دوم اینکه سربداران مجدداً وارد جنگل آمل شوند و مبارزه مسلحانه خود را از روستاهای اطراف آغاز کنند<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۹۱ و ۱۹۲.</ref>؛ از اینرو در پنجم بهمن ۱۳۶۱، دوباره هشت نفر از آنان برای ارزیابی و انتقال مجدد نیروها به منطقه بازگشتند و در جنگلهای منطقه منگلدره مستقر شدند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۶ و ۱۵۷.</ref> حضور آنان همزمان با دادگاه محاکمه رهبران و اعضای اتحادیه بود<ref>دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۱۷۶.</ref>؛ اما با اطلاعات مردمی، شناسایی شدند و در تاریخ دوازدهم بهمن به مواضع آنان حمله شد. در این عملیات، از نیروهای گروه، سه نفر کشته و دو نفر زخمی شدند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۷.</ref> پس از این واقعه، اعضای گروه بهطور کلی از جنگل خارج شدند و به شهرها پناه بردند. ظرف مدتی کوتاه، تعدادی از آنان به دست نیروهای اطلاعاتی بازداشت و محاکمه شدند.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۵۶؛ دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۱۷۲ و ۱۷۳.</ref> در جریان دادگاه، برخی از این افراد که تحصیلکردگان خارج بودند، اظهار پشیمانی کردند و آگاهی ناکافی از اسلام را عامل اصلی انحراف خود به سمت این جریان دانستند.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۳۵–۳۵۳.</ref> | |||
بحرانهای موجود در کشور، ضعف منابع اطلاعاتی و نیروهای امنیتی در شمال کشور از عوامل موفقیت نخستینگروه در شمال کشور بود.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۹۶.</ref> در بیان علل شکست عملیات این گروه میتوان به این موارد اشاره کرد: تحلیل نادرست آنان از ماهیت حکومت اسلامی در [[ایران]] و گرایشهای سیاسی مردم،<ref>کردی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۵۲ و ۵۳.</ref><ref>هاشمی و محمدعلی، هاشمی و محمدعلی، شمشادهای رشید، ۲۲۵.</ref> ناآشنایی با جنگهای چریکی، غفلت آنان از جایگاه مذهب در بطن جامعه ایرانی، شکست در جلب حمایت مردمی، مقاومت گسترده و همهجانبه مردم همسو با نیروهای نظامی<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۳۴.</ref> و نقش مهم قرارگاه حضرت ابوالفضل (ع) در مبارزه با این گروه و پس از آن در پاکسازی جنگل.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۳۷–۱۵۸؛ گرزین، حماسه آمل هنوز هم مظلوم و گمنام است، ۸۱–۸۲.</ref> با آغاز درگیریهای شورش در جنگل ـ که بهطور رسمی از آبان ۱۳۶۰ آغاز شد، شکلگیری قرارگاه حضرت ابوالفضل (ع) و تدبیر و پیشنهاد عبدالله جوادی آملی{{ببینید|متن=ببینید|عبدالله جوادی آملی}} در ناامنساختن جنگل بر ضد گروههای شورشی، نقش مهمی در شکست سربداران داشت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۱۹۵–۲۲۴.</ref> با تأکید امامخمینی به فرمانده کل سپاه، این قرارگاه را گروه مشترک جنگهای نامنظم تشکیل داد که متشکل از نیروهای پاسدار، بسیجی بومی و عناصری از ژاندارمری بود.<ref>پژوهشکده علوم دفاعی، استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۳۹ و ۱۴۲.</ref> | |||
== بازتاب حادثه آمل == | |||
رسانههای مخالف [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، در اقدامی هماهنگ اقدامات گروه سربداران در ششم بهمن را قیامی مردمی جلوه دادند و در اعلامیه یازدهم بهمن نوشتند مردم در ساعت ۳۰: ۴ صبحِ پنجم بهمن وارد آمل و تا ۹: ۳۰ شب در سطح شهر مستقر شدند. این رسانهها مدعی شدند شمار کشتههای سپاهی، بسیجی و حزباللهی ۲۳۰ نفر بود و بیش از پانصد نفر از آنان مجروح شدند.<ref>نشریه حقیقت، ۲۹/۱۲/۱۳۶۰.</ref> این در حالی است که در اعترافات با اذعان به شکست<ref>دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۱۳۳.</ref> آمدهاست در شب و روز ششم بهمن، از جمعیت چندهزار نفری تنها چهل تا پنجاه نفر آمدند و از این تعداد نیز به تعداد انگشتان دست به آنان کمک کردند<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۹۸.</ref> و اینکه شکست حمله به آمل و ازدستدادن رهبران کلیدی تأثیرات منفی زیادی بر سازمان گذاشت.<ref>خانی، جبهه سوم، ۳۵۵.</ref> | |||
در دادگاه باقیماندگان گروه کسی از [[کمونیسم]] دفاع نکرد. برخی آن را شکستخورده خواندند و برخی سکوت کردند. کسی به دفاع فعال از مواضع اتحادیه و مشخصاً حمله علیه حکومت و [[مردم]] برنخاست و جریان محاکمات، نشانه جدی شکست ایدئولوژی و سیاستهای [[اتحادیه کمونیستها]] و عملیات آمل بود.<ref>دفتر مطالعات، دفتر مطالعات، نقد کتاب: پرنده نوپرواز، ۱۷۷–۱۷۹.</ref> امامخمینی حبس یا اعدام عاملان را برای حفظ جامعه در مقایسه با واکنش سایر دولتها در مقابل حرکتهای مسلحانه و براندازانه، عادلانه نامید و در عین حال سفارش کرد افراد زندانی را تحت تربیت قرار دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۵.</ref> این حادثه و دفاع انقلابی مردم آمل از نظام جمهوری اسلامی در برابر مهاجمان، مورد توجه و قدردانی گسترده سران نظام قرار گرفت<ref>ستاد مرکزی سپاه، حماسه مردم آمل، ۱۹–۴۹.</ref> و با تصویب [[شورای عالی انقلاب فرهنگی]]، روز ششم بهمن، به نام «حماسه مردم آمل» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسید.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۴/۵/۱۳۸۶ش.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
==پانویس == | |||
{{پانویس}} | == منابع == | ||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اطلاعات، روزنامه، ۱۴/۵/۱۳۸۶ش. | * اطلاعات، روزنامه، ۱۴/۵/۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* پژوهشکده علوم دفاعی استراتژیک دانشگاه امامحسین(ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، مجموعه سخنرانیها و مقالات سیمنار علمی بررسی حماسه آمل، بهمن ۱۳۷۳، قم، سلمان فارسی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * پژوهشکده علوم دفاعی استراتژیک دانشگاه امامحسین (ع)، حماسه اسلامی مردم آمل، مجموعه سخنرانیها و مقالات سیمنار علمی بررسی حماسه آمل، بهمن ۱۳۷۳، قم، سلمان فارسی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* حقیقت، نشریه، شماره ۱۲۵، ۲۱/۳/۱۳۶۰. | * حقیقت، نشریه، شماره ۱۲۵، ۲۱/۳/۱۳۶۰. | ||
* حقیقت، نشریه، شماره ۱۲۷، ۲۶/۳/۱۳۶۰. | * حقیقت، نشریه، شماره ۱۲۷، ۲۶/۳/۱۳۶۰. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
* کردی، علی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | * کردی، علی، اسناد اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | ||
* گرزین، جعفر، حماسه آمل هنوز هم مظلوم و گمنام است، مجله راهنما، شماره ۲، ۱۳۹۰ش. | * گرزین، جعفر، حماسه آمل هنوز هم مظلوم و گمنام است، مجله راهنما، شماره ۲، ۱۳۹۰ش. | ||
* متین، افشین، کنفدراسیون، تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور | * متین، افشین، کنفدراسیون، تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ۵۷–۱۳۳۲، ترجمه ارسطو آذری، تهران، شیرازه، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
* | * هاشمی، سیدمحمد و علیاصغر محمدعلی، شمشادهای رشید، یادنامه شهدای ششم بهمن آمل، تهران، بنیادهابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، چاپ اول، ۱۳۸۸ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده: مقالههای آماده ارزیابی]] | == پیوند به بیرون == | ||
منیره شریعتجو، [https://books.khomeini.ir/books/10001/360/ حادثه آمل]، دانشنامه امامخمینی (ره)، ج۱، ص۳۶۰_۳۶۹. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |