۲۱٬۱۸۸
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مسئولیت''' | '''مسئولیت''' وظیفه انسان، در برابر [[خدا|خداوند تعالی]]، خود و [[جامعه]]. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
مسئولیت به معنای متعهد و موظفبودن در برابر کسی یا چیزی آمدهاست<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۲/۱۸۴۶۵.</ref> و به عهدهدارشدن کاری و پذیرش پیامدهای آن گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۷/۷۰۱۴–۷۰۱۵.</ref> واژه [[تکلیف]] به معنای درخواست چیزی از کسی است که در آن رنج است یا ارتکاب کاری است که فوق طاقت است،<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۴/۶۰۵۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲/۲۹۳.</ref> و ارتباط نزدیکی با مفهوم مسئولیت دارد. این دو، در اصلِ لزوم و وجوب اجرای یک | مسئولیت به معنای متعهد و موظفبودن در برابر کسی یا چیزی آمدهاست<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۲/۱۸۴۶۵.</ref> و به عهدهدارشدن کاری و پذیرش پیامدهای آن گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۷/۷۰۱۴–۷۰۱۵.</ref> واژه [[تکلیف]] به معنای درخواست چیزی از کسی است که در آن رنج است یا ارتکاب کاری است که فوق طاقت است،<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۴/۶۰۵۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲/۲۹۳.</ref> و ارتباط نزدیکی با مفهوم مسئولیت دارد. این دو، در اصلِ لزوم و وجوب اجرای یک دستور شرعی یا عرفی مشترکاند.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۴/۲۰۵۲۲.</ref> میان تکلیف، مسئولیت و [[حق]] در امور اجتماعی و روابط انسانی ارتباط و تلازم وجود دارد. هیچ حقی یکطرفه نیست و حق همانگونه که [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] فرموده، برای هر کس سودی داشته باشد، در برابر مسئولیت و تکلیفی نیز با خود دارد. حقِ یکسویه و بدون مسئولیت، تنها برای خداست اما خداوند نیز با لطف خود آن را دوسویه قرار دادهاست؛<ref>نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۰۸.</ref> البته از آنجایی که تکلیفها و مسئولیتهای دینی انسان، برای تأمین منافع و [[مصلحت|مصالح]] دنیوی و اخروی او قرار داده شده، همه تکلیفها در واقع به حقوق انسان بازمیگردند.<ref>جوادی آملی، حق و تکلیف در اسلام، ۴۱–۴۲.</ref> | ||
انسان به اعتبار شایستگی و صلاحیت [[فطرت|فطری]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۱۳۲.</ref> و برخورداری از نیروی اختیار، [[اراده]]، [[عقل]] و [[آزادی]]<ref>امینی، مهار قدرت در مردمسالاری دینی، ۱۱۱.</ref> مسئول است. این مسئولیت در مرحله نخست، تنها در برابر [[خداوند]] است که | انسان به اعتبار شایستگی و صلاحیت [[فطرت|فطری]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۱۳۲.</ref> و برخورداری از نیروی اختیار، [[اراده]]، [[عقل]] و [[آزادی]]<ref>امینی، مهار قدرت در مردمسالاری دینی، ۱۱۱.</ref> مسئول است. این مسئولیت در مرحله نخست، تنها در برابر [[خداوند]] است که مالک همه چیز است و همه هستی به [[قدرت الهی|قدرت]] او سرِ پاست و اگر خداوند برای بعضی از افراد یا اشیا، حقوقی و مالکیتی قرار داده باشد مانند [[اولیای الهی]]، والدین، [[جامعه]] و طبیعت، انسان در برابر آنان نیز مسئول خواهد بود و این مسئولیت در راستا و شعاع مسئولیت انسان در برابر خداوند و از شاخهها و شئون آن بهشمار میآید و در عرض آن نیست<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۸–۱۴۰.</ref> | ||
از دوران یونان باستان تاکنون، [[فیلسوف|فیلسوفان]] پیوسته در تلاش بودهاند تا با بیانهای مختلف، مسئولیت انسان و شرایط و لوازم آن را تبیین کنند. سقراط، در ابتدای رساله «کریتون»، وظیفه و مسئولیت آدمی را در برابر قوانین، به تصویر کشیدهاست<ref>خواص و دیگران، فلسفه اخلاق، ۱۰۸.</ref> گستره دایره تکلیف (مسئولیت) آدمی به امتداد بهره و استفاده او از طبیعت و جهانِ اطراف بر میگردد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۲۳۳.</ref> | از دوران یونان باستان تاکنون، [[فیلسوف|فیلسوفان]] پیوسته در تلاش بودهاند تا با بیانهای مختلف، مسئولیت انسان و شرایط و لوازم آن را تبیین کنند. سقراط، در ابتدای رساله «کریتون»، وظیفه و مسئولیت آدمی را در برابر قوانین، به تصویر کشیدهاست<ref>خواص و دیگران، فلسفه اخلاق، ۱۰۸.</ref> گستره دایره تکلیف (مسئولیت) آدمی به امتداد بهره و استفاده او از طبیعت و جهانِ اطراف بر میگردد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۲۳۳.</ref> | ||
== مسئولیت در اسلام == | == مسئولیت در اسلام == | ||
[[پیامبران(ع)]] برای گوشزدکردن مسئولیتهای انسان برانگیخته شدهاند؛ بنابراین میان دین و مسئولیت تلازم وجود دارد؛<ref>مطهری یادداشتها، ۴/۱۳۲.</ref> چون دین چیزی به غیر از مجموعهای از تکلیفهای اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و عبادی نیست<ref>مطهری یادداشتها، ۷/۸۲.</ref> و از آفتهای بزرگ دین تبلیغ آموزههایی انحرافی است که مسئولیت را از انسان برمیدارد.<ref>مطهری یادداشتها، ۴/۱۳۲.</ref> مطابق | [[پیامبران(ع)]] برای گوشزدکردن مسئولیتهای انسان برانگیخته شدهاند؛ بنابراین میان [[دین]] و مسئولیت تلازم وجود دارد؛<ref>مطهری یادداشتها، ۴/۱۳۲.</ref> چون دین چیزی به غیر از مجموعهای از تکلیفهای اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و عبادی نیست<ref>مطهری یادداشتها، ۷/۸۲.</ref> و از آفتهای بزرگ دین تبلیغ آموزههایی [[انحراف|انحرافی]] است که مسئولیت را از انسان برمیدارد.<ref>مطهری یادداشتها، ۴/۱۳۲.</ref> مطابق آموزههای قرآنی، انسان پیش از قدمگذاشتن به این جهان، پذیرای مسئولیت و تعهد شده<ref>اعراف، ۱۷۲.</ref> و باید در [[روز قیامت]] پاسخگو باشد.<ref>اسراء، ۳۶؛ اعراف، ۶؛ حجر، ۹۲–۹۳؛ انبیاء، ۲۳؛ تکاثر، ۸.</ref> [[قرآن کریم]] از مسئولیت، با عنوان [[میثاق]] و پیمان<ref>حدید، ۸؛ بقره، ۸۳.</ref> و [[امانت]]<ref>احزاب، ۷۲.</ref> یاد کرده و آن را باری سنگین میداند<ref>نور، ۵۴؛ طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۲/۳۹۸.</ref> که دامنه بسیار وسیعی دارد و تمام [[نعمتهای الهی]] را دربر میگیرد؛<ref>تکاثر، ۸.</ref> از اینرو انسان در برابر نعمتهای بیشمار الهی ازجمله دین حق، کتابهای آسمانی، دستورهای پیشوایان، اموال، فرزندان و منصبها، مسئول و متعهد است.<ref>مؤمنون، ۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۴/۲۱۸.</ref> | ||
قرآن انسان را در برابر همه اعمال قلبی، اعتقادی و افعال ارادی خود، مسئول دانسته و هشدار دادهاست که هیچ عذری را در این زمینه از او نخواهد پذیرفت.<ref>اسراء، ۳۶؛ حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۰/۶۴.</ref> مسئولیت در [[روایات|روایات معصومان (ع)]] نیز جایگاه مهمی دارد؛ [[پیامبر اکرم(ص)]] در سخن معروف «کُلُکُم راع و کُلُکُم مسئولٌ عن رعیته» همه مردم را در برابر اعمال یکدیگر مسئول شمردهاست<ref>ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، ۱/۶.</ref> و [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] مسئولیت انسان را فراتر از روابط میان انسانها دانسته و او را حتی در برابر سرزمینها، بقعهها و چهارپایان مسئول شمردهاست.<ref>نهج البلاغه، خ۱۶۶، ۲۴۳.</ref> | قرآن انسان را در برابر همه اعمال قلبی، اعتقادی و افعال ارادی خود، مسئول دانسته و هشدار دادهاست که هیچ عذری را در این زمینه از او نخواهد پذیرفت.<ref>اسراء، ۳۶؛ حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۰/۶۴.</ref> مسئولیت در [[روایات|روایات معصومان (ع)]] نیز جایگاه مهمی دارد؛ [[پیامبر اکرم(ص)]] در سخن معروف «کُلُکُم راع و کُلُکُم مسئولٌ عن رعیته» همه مردم را در برابر اعمال یکدیگر مسئول شمردهاست<ref>ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، ۱/۶.</ref> و [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] مسئولیت انسان را فراتر از روابط میان انسانها دانسته و او را حتی در برابر سرزمینها، بقعهها و چهارپایان مسئول شمردهاست.<ref>نهج البلاغه، خ۱۶۶، ۲۴۳.</ref> | ||
== نگاه کلی امامخمینی == | == نگاه کلی امامخمینی == | ||
عمل به وظیفه و مسئولیت در اندیشه امامخمینی از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود. ایشان که برای انسانها در زمانها و شرایط گوناگون مسئولیت قائل بود، آن را به انواع مختلف تقسیم کرده و عمل به وظایف و مسئولیتها را بر تمامی افراد لازم دانستهاست. در این نگاه همه انسانها مسئول آفریده شدهاند و هر انسانی فراخور زمان و مکان و شرایط خود، کم و بیش مسئولیت دارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۲–۴۸۳.</ref> [[قرآن]] و [[معصومان(ع)]] نیز، تکلیف انسان را در همه امور ازجمله امور معنوی و سیاسی بیان کردهاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.</ref> ایشان با توجه به آیه ۶۴ سوره انفال که خدا و مؤمنان را برای پیامبر (ص) کافی شمردهاست، مؤمنان را مسئول حفاظت از دین خدا، اهداف الهی و اسلام میشمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۵۰۳–۵۰۴.</ref> و با استفاده از [[روایت نبوی(ص)]] که همگان را مسئول یکدیگر شمردهاست،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۳۸.</ref> همه را در برابر هم مسئول میداند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۴۸۷–۴۸۸.</ref> | عمل به وظیفه و مسئولیت در اندیشه [[امامخمینی]] از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود. ایشان که برای انسانها در زمانها و شرایط گوناگون مسئولیت قائل بود، آن را به انواع مختلف تقسیم کرده و عمل به وظایف و مسئولیتها را بر تمامی افراد لازم دانستهاست. در این نگاه همه انسانها مسئول آفریده شدهاند و هر انسانی فراخور زمان و مکان و شرایط خود، کم و بیش مسئولیت دارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۲–۴۸۳.</ref> [[قرآن]] و [[معصومان(ع)]] نیز، تکلیف انسان را در همه امور ازجمله امور معنوی و سیاسی بیان کردهاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.</ref> ایشان با توجه به آیه ۶۴ سوره انفال که خدا و مؤمنان را برای پیامبر (ص) کافی شمردهاست، مؤمنان را مسئول حفاظت از دین خدا، اهداف الهی و اسلام میشمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۵۰۳–۵۰۴.</ref> و با استفاده از [[روایت نبوی(ص)]] که همگان را مسئول یکدیگر شمردهاست،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۳۸.</ref> همه را در برابر هم مسئول میداند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۴۸۷–۴۸۸.</ref> | ||
مسئولیت (تکلیف) در نگاه امامخمینی به سه دسته کلی تقسیم میشود: | مسئولیت (تکلیف) در نگاه امامخمینی به سه دسته کلی تقسیم میشود: | ||
# الهی و | # الهی و شرعی | ||
# عقلی و | # عقلی و وجدانی | ||
# ملی و اجتماعی.<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی، ۳۵۳–۳۵۴.</ref> | # ملی و اجتماعی.<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی، ۳۵۳–۳۵۴.</ref> | ||
ایشان دربارهٔ مسئولیتهای الهی بر آن است که محور اساسی همه اغراض و اعمال، باید ادای تکلیف و انجام وظیفه الهی باشد و حتی شکست و پیروزی نیز در سایه عملکردن به این مهم یا شانهخالیکردن از آن، قابل تفسیر است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۹–۷۰.</ref> مسئولیتهای عقلی و وجدانی یعنی جایی که مبنای مسئولیت [[وجدان]] و [[عقل]] باشد.<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی، ۳۵۳.</ref> امامخمینی ضمن تأکید بر آن، از آن با اصطلاح [[انصاف]] نیز یاد میکند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۳۵.</ref> مسئولیتهای ملی، اجتماعی یا عمومی، در نگاه ایشان بیانکننده تکلیفی است که عموم افراد جامعه با آن روبهرویند و بر اساس اعتبار و شأن کلی یک جامعه مطرح شدهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۶۹، ۴۱۵ و ۱۲/۱۵۹.</ref> این نوع مسئولیت را نیز با توجه به نگاه ویژه [[اسلام]] به آن، میتوان شرعی و دینی بهشمار آورد؛ زیرا در [[روایت]] آمدهاست مسلمانی که به امور مسلمانان دیگر بیتوجه است، مسلمان نیست.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶۳.</ref> امامخمینی نه تنها میان این تکلیفها تعارضی نمیدید، بلکه گاهی آنها را با هم جمع میکرد؛ برای نمونه ایشان دفاع از اسلام و کشور اسلامی را در مواقع خطر، مسئولیتی شرعی، الهی، ملی و عمومی برشمرده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۵۹.</ref> | ایشان دربارهٔ مسئولیتهای الهی بر آن است که محور اساسی همه اغراض و اعمال، باید ادای تکلیف و انجام وظیفه الهی باشد و حتی شکست و [[پیروزی]] نیز در سایه عملکردن به این مهم یا شانهخالیکردن از آن، قابل تفسیر است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۹–۷۰.</ref> مسئولیتهای عقلی و وجدانی یعنی جایی که مبنای مسئولیت [[وجدان]] و [[عقل]] باشد.<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی، ۳۵۳.</ref> امامخمینی ضمن تأکید بر آن، از آن با اصطلاح [[انصاف]] نیز یاد میکند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۳۵.</ref> مسئولیتهای ملی، اجتماعی یا عمومی، در نگاه ایشان بیانکننده تکلیفی است که عموم افراد [[جامعه]] با آن روبهرویند و بر اساس اعتبار و شأن کلی یک جامعه مطرح شدهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۶۹، ۴۱۵ و ۱۲/۱۵۹.</ref> این نوع مسئولیت را نیز با توجه به نگاه ویژه [[اسلام]] به آن، میتوان شرعی و دینی بهشمار آورد؛ زیرا در [[روایت]] آمدهاست مسلمانی که به امور مسلمانان دیگر بیتوجه است، مسلمان نیست.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶۳.</ref> امامخمینی نه تنها میان این تکلیفها تعارضی نمیدید، بلکه گاهی آنها را با هم جمع میکرد؛ برای نمونه ایشان دفاع از اسلام و کشور اسلامی را در مواقع خطر، مسئولیتی شرعی، الهی، ملی و عمومی برشمرده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۵۹.</ref> | ||
== تکلیفگرایی == | == تکلیفگرایی == | ||
امامخمینی که فلسفه عملِ او را ادای مسئولیت و وظیفه دینی تشکیل میداد، در انجام مسئولیت از بسیاری از حسابگریهای سیاستمداران در راه مبارزه صرف نظر میکرد و به نتایج ظاهری و دنیوی کار کمتر میاندیشید،<ref>باقی، بررسی انقلاب ایران، ۴۲۵.</ref> به گونهای که خود را مأمور به تکلیف میدانست نه مأمور به نتیجه.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۱۶۷ و ۲۱/۲۸۴، ۵۹۲.</ref> ایشان معتقد بود تشخیص تکلیف الهی همیشه منطبق با تشخیص وظیفه سیاسی یک سیاستمدار نیست. گاهی عملی که از جهت سیاسی، نتیجه قطعی و حتی احتمالی دربر ندارد، از جهت شرعی، مطلوب و لازم، تشخیص داده میشود و نیازی به پیگیری نتیجه آن نیست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۸؛ اسحاقی، انقلاب عاشورایی، ۷۹.</ref> | |||
تکلیفمداری امامخمینی در بسیاری از عملکردهای تاریخی ایشان در پیش و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، نمود و بروز داشت. ایشان در جهت عمل به [[تکلیف شرعی]] و حفظ [[اسلام]]، به [[محمدرضا پهلوی]] در سال ۱۳۴۱ تلگرام فرستاد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۷۸ و ۸۸.</ref> و در سال ۱۳۴۳ در حالیکه بهتازگی از زندان رژیم پهلوی آزاد شده بود، در برابر تصویب لایحه | تکلیفمداری امامخمینی در بسیاری از عملکردهای تاریخی ایشان در پیش و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، نمود و بروز داشت. ایشان در جهت عمل به [[تکلیف شرعی]] و حفظ [[اسلام]]، به [[محمدرضا پهلوی]] در سال ۱۳۴۱ تلگرام فرستاد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۷۸ و ۸۸.</ref> و در سال ۱۳۴۳ در حالیکه بهتازگی از زندان [[رژیم پهلوی]] آزاد شده بود، در برابر تصویب لایحه «[[کاپیتولاسیون]]» موضعگیری شدیدی کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۰۹.</ref> و در پی آن، روانه [[تبعید امامخمینی|تبعید]] شد. ایشان در دوران تبعید نیز تکلیف شرعی را ملاک عمل خود قرار داد؛ چنانکه از هشدار و اخطارهای دولت عراق و تنگناهایی که برای ایشان به وجود میآورد، نهراسید.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۶–۵۱۷ و ۶/۲۲۶–۲۲۷.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز اصرار ایشان بر [[مقاومت]] در [[جنگ تحمیلی]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۷.</ref> و سپس پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۲.</ref> در همین راستا قابل ارزیابی است؛ همانگونه که صدور حکم اعدام [[سلمان رشدی]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶۳.</ref> و مکاتبه با رهبر [[شوروی]] و دعوت وی به [[توحید]] و خداپرستی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> بر مبنای تکلیفگرایی و به دور از ملاحظات متعارف سیاسی و دیپلماتیک بود. از نگاه امامخمینی اگر به تکلیف شرعی و مسئولیت الهی عمل شود، شکست وجود ندارد و انسان در این مسیر حتی اگر کشته شود، باز [[پیروزی|پیروز]] و نزد خداوند آبرومند است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۴۱۰.</ref> | ||
{{ببینید|کاپیتولاسیون|جنگ تحمیلی|قطعنامه ۵۹۸|سلمان رشدی|نامه به میخائیل گورباچف}} | {{ببینید|کاپیتولاسیون|جنگ تحمیلی|قطعنامه ۵۹۸|سلمان رشدی|نامه به میخائیل گورباچف}} | ||
در بینش ایشان پس از تشخیص وظیفه، دیگر جایی برای سهلانگاریهای عرفی، سازش و ملاحظات دیگر باقی نمیماند<ref>قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> محور قرارگرفتن مسئولیت در | در بینش ایشان پس از تشخیص وظیفه، دیگر جایی برای سهلانگاریهای عرفی، سازش و ملاحظات دیگر باقی نمیماند<ref>قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> محور قرارگرفتن مسئولیت در [[سیاست]]، از ویژگیها و مبانی حکومت آرمانی امامخمینی و عامل متمایزشدن سیاست «مسئولیتمحور» ایشان از سیاستهای رایج در جهان بود<ref>کوشکی، تأملاتی در اندیشه سیاسی امامخمینی، ۴۵–۴۶.</ref> ایشان با توجه به [[آیه ۴۶ سوره سبأ]] که مردم را به [[قیام]] فردی و جمعی به وظایف خود برای خدا دعوت میکند، مردم را به رسالت فردی و اجتماعی خود فرا میخواند و تأکید میکرد کسی فکر نکند چون یک نفر است کاری از او برنمیآید، بلکه هر کس به اندازه توان خود مسئولیت دارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۸–۱۰۹ و ۷/۱۰۶–۱۰۷.</ref> ایشان با تشبیه افراد، به قطرات بارانی که با اجتماع و اتحاد خود، سیلاب و دریا ایجاد میکنند، تکتک افراد را مسئول و موظف به تلاش میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۰۶.</ref> و اعتقاد داشت بیتوجهی و بیمسئولیتی انسان در تکلیفها و مسئولیتهای خود، ناشی از بار [[گناهان]] است<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۵۱.</ref> و اگر همگان، خود را در محضر الهی احساس کنند و مسئول بدانند، امور کشور اصلاح میشود<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۶۹.</ref> ایشان فرار از مسئولیت را به بهانه قدرتنداشتن،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۳.</ref> گستردگی مشکلات،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲.</ref> حضور و وجود مسئولان دیگر در صحنه،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲.</ref> ترس از [[ابرقدرتها|قدرتهای برتر]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۸۵.</ref> و بیاطلاعی و ناآگاهی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۷۹.</ref> مورد قبول و موجه نمیدانست. | ||
== شریفترین مسئولیتها == | == شریفترین مسئولیتها == | ||
اگرچه گستره مسئولیت، همه شئون زندگی انسان را دربر میگیرد و هیچ انسانی بیرون از دایره مسئولیت قرار ندارد، اما همه مسئولیتها در یک رتبه و درجه نیستند. امامخمینی با اینکه در موارد متعددی بر مسئولیت همگان در برابر مسائل جامعه تأکید میکرد، اما برخی از مسئولیتها در نگاه ایشان برجستهتر بود. از نگاه ایشان برخی از شریفترین مسئولیتها همگانیاند مانند [[حفظ نظام اسلامی]] و حفظ [[وحدت]] و برخی دیگر مربوط به اقشار مختلفاند مانند مسئولیت [[مسئولان و کارگزاران|کارگزاران نظام اسلامی]]، [[روحانیان]]، [[پاسداران]]، [[معلمان]] و مادران: | اگرچه گستره مسئولیت، همه شئون زندگی انسان را دربر میگیرد و هیچ انسانی بیرون از دایره مسئولیت قرار ندارد، اما همه مسئولیتها در یک رتبه و درجه نیستند. امامخمینی با اینکه در موارد متعددی بر مسئولیت همگان در برابر مسائل [[جامعه]] تأکید میکرد، اما برخی از مسئولیتها در نگاه ایشان برجستهتر بود. از نگاه ایشان برخی از شریفترین مسئولیتها همگانیاند مانند [[حفظ نظام اسلامی]] و حفظ [[وحدت]] و برخی دیگر مربوط به اقشار مختلفاند مانند مسئولیت [[مسئولان و کارگزاران|کارگزاران نظام اسلامی]]، [[روحانیان]]، [[پاسداران]]، [[معلمان]] و مادران: | ||
# '''حفظ نظام اسلامی:''' از وظایف و مسئولیتهای بزرگ از نگاه امامخمینی، «حفظ نظام» است که ایشان آن را از بزرگترین واجبات و تکلیفی همگانی بهشمار میآورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۴ و ۱۹/۱۵۳.</ref> ایشان مسئولیت حفاظت از نظام اسلامی را در گرو تطبیق رفتار و اعمال همه مسئولان با احکام و مقررات [[اسلام]] و [[رضای خدا]] میدید<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۹.</ref> ایشان صیانت از آبرو و حیثیت نظام اسلامی را از موضوعات بسیار مهم میشمرد و همگان بهویژه روحانیان و پاسداران را در این راه مسئول میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۱ و ۴۸۹–۴۹۰.</ref> و با بیان این نکته که در [[نظام اسلامی]]، حیثیت اسلام در دست مسئولان بهویژه این دو قشر قرار دارد، به آنان گوشزد میکرد خطاهایشان به نام اسلام تمام میشود و این موضوع میتواند اساس اسلام و مکتب را به خطر بیندازد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۸۸–۳۹۰؛ ۱۳/۴۰۱–۴۰۲ و ۱۶/۳۴۹.</ref> {{ببینید|حفظ نظام}} | # '''حفظ نظام اسلامی:''' از وظایف و مسئولیتهای بزرگ از نگاه امامخمینی، «حفظ نظام» است که ایشان آن را از بزرگترین واجبات و تکلیفی همگانی بهشمار میآورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۴ و ۱۹/۱۵۳.</ref> ایشان مسئولیت حفاظت از نظام اسلامی را در گرو تطبیق رفتار و اعمال همه مسئولان با احکام و مقررات [[اسلام]] و [[رضای خدا]] میدید<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۹.</ref> ایشان صیانت از آبرو و حیثیت نظام اسلامی را از موضوعات بسیار مهم میشمرد و همگان بهویژه روحانیان و پاسداران را در این راه مسئول میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۱ و ۴۸۹–۴۹۰.</ref> و با بیان این نکته که در [[نظام اسلامی]]، حیثیت اسلام در دست مسئولان بهویژه این دو قشر قرار دارد، به آنان گوشزد میکرد خطاهایشان به نام اسلام تمام میشود و این موضوع میتواند اساس اسلام و مکتب را به خطر بیندازد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۸۸–۳۹۰؛ ۱۳/۴۰۱–۴۰۲ و ۱۶/۳۴۹.</ref> {{ببینید|حفظ نظام}} | ||
# '''حفظ وحدت:''' وحدت کلمه از مفاهیم کلیدی و پرکاربرد در سخنان امامخمینی و رمز [[پیروزی انقلاب اسلامی]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۹، ۱۱۰، ۱۷۲ و ۱۷۸.</ref> و میتواند دستمایه مسلمانان و [[مستضعفان]] جهان برای پیروزی و کسب استقلال باشد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۷ و ۲۹۲–۲۹۳.</ref> از اینرو ایشان در زمینه حفظ وحدت، همه | # '''حفظ وحدت:''' وحدت کلمه از مفاهیم کلیدی و پرکاربرد در سخنان امامخمینی و رمز [[پیروزی انقلاب اسلامی]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۹، ۱۱۰، ۱۷۲ و ۱۷۸.</ref> و میتواند دستمایه مسلمانان و [[مستضعفان]] جهان برای پیروزی و کسب [[استقلال]] باشد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۷ و ۲۹۲–۲۹۳.</ref> از اینرو ایشان در زمینه حفظ وحدت، همه مسئولان و مردم را مکلف میشمرد و تخلف از آن را جایز نمیدانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۶۳.</ref> {{ببینید|وحدت}} | ||
# '''مسئولیت کارگزاران نظام اسلامی:''' امامخمینی با اشاره به دوران حکومت [[امامعلی(ع)]] و ذکر دیدگاه آن حضرت دربارهٔ بیارزشدانستن حکومت، مگر اینکه موجب ستاندن حق ستمدیدهای گردد، ارزش مسئولیت و منصب را به احقاق حق میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۱۲.</ref> و از مدیران و مسئولان کشور میخواست در صورتی که توان مدیریت ندارند با سرافرازی استعفا کنند و این کار را عملی صالح و [[عبادت]] بشمارند. در مقابل، هرکس در خود توان خدمتگزاری میبیند، نباید کنارهگیری کند که در این زمان به منزله پشتکردن به خدا و مردم است.<ref>قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۲۶۸–۲۶۹.</ref> ایشان در مقام عمل نیز در مواردی پس از گرفتن یک تصمیم و ظهور آثار و تبعات منفی آن، به خطای خویش اعتراف و از ملت ایران عذرخواهی کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۷۸ و ۱۳/۴۶–۴۷؛ قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۲۷۴.</ref> ایشان بر لزوم مراقبت مردم از رفتار مسئولان تأکید میکرد و ملت را موظف به نظارت میدانست و میگفت اگر او نیز پای خود را کج گذاشت ملت باید تذکر بدهد و این کجی را برای حفظ وجهه اسلام، درست کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۵–۶.</ref> {{ببینید|نظارت|حکومت اسلامی}} | # '''مسئولیت کارگزاران نظام اسلامی:''' امامخمینی با اشاره به دوران حکومت [[امامعلی(ع)]] و ذکر دیدگاه آن حضرت دربارهٔ بیارزشدانستن حکومت، مگر اینکه موجب ستاندن حق ستمدیدهای گردد، ارزش مسئولیت و منصب را به احقاق حق میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۱۲.</ref> و از مدیران و مسئولان کشور میخواست در صورتی که توان [[مدیریت]] ندارند با سرافرازی استعفا کنند و این کار را عملی صالح و [[عبادت]] بشمارند. در مقابل، هرکس در خود توان خدمتگزاری میبیند، نباید کنارهگیری کند که در این زمان به منزله پشتکردن به خدا و [[مردم]] است.<ref>قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۲۶۸–۲۶۹.</ref> ایشان در مقام عمل نیز در مواردی پس از گرفتن یک تصمیم و ظهور آثار و تبعات منفی آن، به خطای خویش اعتراف و از ملت ایران عذرخواهی کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۷۸ و ۱۳/۴۶–۴۷؛ قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۲۷۴.</ref> ایشان بر لزوم مراقبت مردم از رفتار مسئولان تأکید میکرد و ملت را موظف به [[نظارت]] میدانست و میگفت اگر او نیز پای خود را کج گذاشت ملت باید تذکر بدهد و این کجی را برای حفظ وجهه اسلام، درست کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۵–۶.</ref> {{ببینید|نظارت|حکومت اسلامی}} | ||
# '''مسئولیت روحانیت:''' امامخمینی نقش رهبران فکری جامعه را در رستگاری یا [[فساد]] جامعه مهم و تعیینکننده میخواند و معتقد بود | # '''مسئولیت روحانیت:''' امامخمینی نقش رهبران فکری جامعه را در [[سعادت|رستگاری]] یا [[فساد]] جامعه مهم و تعیینکننده میخواند و معتقد بود علما و [[روحانیان]] از باب اینکه مردم به آنان توجه دارند، میتوانند موجب صلاح یا فساد مردم شوند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۲۵۵–۲۵۶.</ref> ایشان نسل جوان [[حوزههای علمیه]] را به زنده نگهداشتن اسلام توصیه میکرد و از آنان میخواست که افکارشان را تکامل دهند، مردم را با مسائل آشنا سازند و ابهاماتی که بر اثر تبلیغات چندصدساله در مورد اسلام به وجود آمدهاست، برطرف کنند.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> ایشان پس از پیروزی انقلاب، از طلاب و فضلا میخواست که در صورت توانایی برای پذیرش مسئولیتهایی در نظام اسلامی مانند [[قضاوت]] و [[امامت جمعه]] از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنند و اگر کسی تنها به بهانه درس و بحث مسئولیت نپذیرد، در پیشگاه خداوند بزرگ بازخواست میشود و عذری ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۲.</ref> {{ببینید|روحانیت}} | ||
# '''مسئولیت پاسداری:''' امامخمینی وظیفه پاسداری و حفظ امنیت مردم و جامعه و کشور را نیز از وظایف بسیار شریف و پرمسئولیت و همراه با خطر میشمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۲.</ref> و نیروهای مسلح اعم از [[ارتش]]، [[سپاه]] و | # '''مسئولیت پاسداری:''' امامخمینی وظیفه پاسداری و حفظ [[امنیت]] مردم و جامعه و کشور را نیز از وظایف بسیار شریف و پرمسئولیت و همراه با خطر میشمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۲.</ref> و [[نیروهای مسلح]] اعم از [[ارتش]]، [[سپاه]] و شهربانی را ستون فقرات ملت میدانست و از آنان میخواست که با وحدت و انسجام خود در برابر قدرتهای شیطانی بایستند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۸۶.</ref> ایشان کارهای خودسرانه و بیضابطه نیروهای سپاه، کمیته و [[بسیج مستضعفین|بسیج]] را تهدید و خطری بالاتر از [[رژیم پهلوی]] برای اسلام میشمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۱۳.</ref> {{ببینید|سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|کمیته انقلاب اسلامی|بسیج مستضعفین|نیروهای مسلح}} | ||
# '''مسئولیت مادران و معلمان:''' امامخمینی مسئولیت مادری را بزرگترین و شریفترین مسئولیت عالم معرفی میکرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۶۴.</ref> و معتقد بود مسئولیت مادران دربارهٔ کشور و تربیت انسانهای باتقوا از پدران بیشتر است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۵۰۴.</ref> و آنان مکلف به انسانسازی که مقصد همه [[انبیای الهی]] بوده، هستند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۱.</ref> ایشان همچنین مسئولیت معلمان را همسان مسئولیت [[پیامبران]] میدید و معتقد بود اشتباه در [[تعلیم و تربیت]]، هزینههای بسیار سنگینی دارد و میتواند مملکتی را به تباهی بکشاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵–۳۶.</ref> از نگاه ایشان شغل معلمی (اعم از روحانی و فرهنگی) به جهت انسانسازبودن، در شمار شریفترین و پرمسئولیتترین شغلهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۷.</ref> {{ببینید|مادر|معلم}} | # '''مسئولیت مادران و معلمان:''' امامخمینی مسئولیت [[مادر|مادری]] را بزرگترین و شریفترین مسئولیت عالم معرفی میکرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۶۴.</ref> و معتقد بود مسئولیت مادران دربارهٔ کشور و [[تربیت]] انسانهای [[تقوا|باتقوا]] از پدران بیشتر است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۵۰۴.</ref> و آنان مکلف به انسانسازی که مقصد همه [[انبیای الهی]] بوده، هستند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۱.</ref> ایشان همچنین مسئولیت [[معلمان]] را همسان مسئولیت [[پیامبران]] میدید و معتقد بود اشتباه در [[تعلیم و تربیت]]، هزینههای بسیار سنگینی دارد و میتواند مملکتی را به تباهی بکشاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵–۳۶.</ref> از نگاه ایشان شغل معلمی (اعم از روحانی و فرهنگی) به جهت انسانسازبودن، در شمار شریفترین و پرمسئولیتترین شغلهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۷.</ref> {{ببینید|مادر|معلم}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |