کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین

از ویکی امام خمینی

مُجَسمه نقش سه‌بعدی بر اجسام از نگاه فقهی.

مفهوم‌شناسی

مجسمه، پیکره و تندیس جسمی است سه‌بعدی که از فلز، سنگ، گچ و مانند آن به شکل موجودات جاندار مانند انسان یا حیوان درست می‌شود.[۱] در زبان عربی از آن به «تمثال» و «صورة» تعبیر شده است.[۲]

پیشینه

مجسمه در ادوار مختلف تاریخ زندگی انسان‌ها وجود داشته و مورد توجه آنان بوده است. کاربردهای گوناگونی مانند وسیله‌ای برای یادبود، تزیین محل سکونت، بیان تصورات و افکار و سحر و جادو داشته است؛[۳] از همه مهم‌تر در میان اقوام بسیاری، دارای ارزش دینی بوده، مردم بی‌شماری از هند و چین تا ایران پیش از زردشت و مصر و یونان و روم به پرستش آنها به عنوان خدایان گوناگون، روی آورده بوده‌اند (‌ناس، 19 ـ 20، 50 ـ 51، 77، 79، 80 ـ 83، 104، 105، 212، 275، 276، 457 و 463). این حالت در میان برخی پیروان ادیان ابراهیمی نیز رسوخ کرده بود؛ به گونه‌ای که بیشتر بت‌ها (صنم‌ها) به صورت مجسمه‌ای به شکل انسان یا حیوان بود. پرستش قوای طبیعت، مانند قوه رویش و باروری که میان کنعانیان به صورت گاوپرستی نمود داشت، به بنی‌اسرائیل راه یافت (همان، 501 ـ 504). مسیحیان از مجسمه و نقاشی برای تزیین مکان‌های مراسم عبادی و کلیساها استفاده می‌کردند و شخص مؤمن مسیحی، حضور قدیس را از طریق تندیس احساس می‌کرد (دورانت، 4/1156)؛ حتی در دوره‌ای، طبق فتوای پاپ کلیسای رم، مخالفانِ احترام نقاشی و مجسمه در کلیساها، از جرگه اهل ایمان خارج بودند (‌ناس، 645 ـ 646). امروزه اگرچه مجسمه در برخی کشورها و میان اقوام کم‌شماری پرستش می‌شود و یا با عنوان یک نماد احترام می‌شود، ولی به ‌طور کلی کار برد هنری آن نمود بیشتری دارد و مجسمه‌سازی به صورت یک رشته هنری در دانشگاه‌ها آموزش داده می‌شود. چنان‌که نقاشی نیز در همین راستا قرار دارد (← مقاله نقاشی). به نظر می‌رسد از همان دوره‌ای که مجسمه با عنوان خالق، مدبر، شفیع و یا برای کسب عزت و مانند آن با عنوان بت (اعراف، 191؛ یونس، 18؛ رعد، 16؛ عنکبوت، 25؛ مریم، 81) ارزش دینی یافت، مبارزه انبیای الهی(ع) با آن نیز آغاز شد. مبارزه حضرت ابراهیم(ع) در این زمینه بسیار معروف است (انبیاء، 57 ـ 58). یکی از مهم‌ترین جلوه‌های اولیه دین مبین اسلام، مبارزه با بت‌پرستی در شبه جزیره عربستان، به‌ویژه در شهر مکه بود که موضوع آیات پرشمار قرآن کریم است (صافات، 125؛ نوح، 23؛ شوری، 21). در بعضی روایات اهل بیت(ع)، مجسمه‌سازی خروج از اسلام و دشمنی با خدا و هم‌ردیف کشتن پیامبران معرفی شده است (حر عاملی، 3/208؛ نوری، 13/110 و 210). از نظر امام‌خمینی تناسبی میان این عقوبت‌های سنگین و صرف ساخت مجسمه وجود ندارد. ایشان این احتمال را قوی می‌داند که این عقوبت‌ها مربوط به ساخت مجسمه برای پرستش و عبادت است (مکاسب، 1/257 ـ 258). همچنین دیگر مسائل فقهی مربوط به مجسمه و کاربردهای آن، مانند آراستن خانه‌ها با آن، بازی‌کردن و نمازخواندن در برابر آنها نیز در احادیثی آمده است (حر عاملی، 4/436 ـ 442؛ 5/170، 303، 306 ـ 307 و 17/295). با توجه به آیات و احادیث مربوط به مجسمه¬‌سازی، این مسئله در بحث مکاسب محرمه از جهت کسب درآمد از این راه، نیز در کتاب‌های فقهای گذشته به شکل اجمالی و در حد بیان حرمت ساخت تصویر یا تصویر مجسم، بررسی شده است (مفید، 587؛ طوسی، النهایه، 363؛ حلبی، 281؛ حلی، محقق، 2/4)؛ ولی به‌مرور صورتی استدلالی و گسترده یافته، تقریباً از زمان محقق نراقی و صاحب جواهر و شیخ انصاری، بیشتر مباحث مربوط به مجسمه در کتاب‌های فقهی مطرح شده است (نراقی، 14/106 ـ 111؛ نجفی، 22/41 ـ 44؛ انصاری، 1/183). از قدیمی‌ترین کتاب‌های فقهی که حرمت ساخت مجسمه به شکل فتوایی در آن مطرح شده است، کتاب المقنعه شیخ مفید (م413ق)، است (587) و پس از وی، حلبی (م447ق) در الکافی (281) و سلار (م448ق) در المراسم (170) بدان پرداختند و به‌مرور این بحث با تفصیلات بیشتری در کتاب‌های فقهی مطرح شد. امام‌خمینی نیز مانند بسیاری از فقهای متأخر، بحث ساخت، نگهداری و بهره‌برداری و خرید و فروش مجسمه را به طور مبسوط در کتاب المکاسب المحرمه، در بحث کسب از راه عمل حرام، همچنین بحث از کسبی که هدف از آن بهره‌برداری حرام است، بررسی کرده است (مکاسب، 1/255 ـ 298).

ساخت مجسمه

فتوای مشهور فقها این است که ساخت تندیس جانداران حرام است؛ اگرچه با هدف بت‌پرستی نباشد. بسیاری از فقها نیز دراین‌باره ادعای اجماع و عدم خلاف کرده‌اند (اردبیلی 8/54؛ عاملی، 12/161؛ طباطبایی، 8/151 ـ 155؛ نراقی، 14/106؛ نجفی، 22/41؛ انصاری، 1/183؛ خوانساری، 3/14). دلیل اصلی این حکم، احادیث فراوانی است که در این زمینه نقل شده است (حر عاملی، 5/303 ـ 310 و 17/295 ـ 298) و طبق برخی از آنها، مجسمه‌سازان در روز قیامت وادار می‌شوند بر ساخته‌های خود روح بدمند (همان، 5/304) و شدیدترین عذاب‌های آن روز برای آنها خواهد بود (نوری، 13/210). فقها از این روایات، وجود نوعی حرمت ذاتی را برای ساخت مجسمه برداشت کرده‌اند؛ اما بنا بر نظریه دیگر که شیخ طوسی آن را در کتاب تفسیر خود آورده، ساختن مجسمه حیوانات حرام نبوده، مکروه است (التبیان، 1/236 ـ 237). در عصر حاضر نیز برخی فقها طرفدار نظریه حلیت‌اند (خمینی، 1/376)؛ زیرا با توجه به فضای موجود در عصر نزول آیات و صدور روایات و نیز لسان خود روایات، موضوع تحریم، تمثال‌ها و بت‌هایی است که پرستش می‌شده‌اند (همان). امام‌خمینی در سند برخی روایات و دلالت برخی دیگر خدشه وارد می‌کند و بسیاری از آنها را مربوط به بت‌سازی می‌داند (مکاسب، 1/257 ـ 260 و 262 ـ 267) اما با استناد به اطلاق برخی روایات (حر عاملی، 5/304)، همسو با مشهور فقها، معتقد است ساخت مجسمه از موجودات دارای روح چون انسان و حیوان، حرام است (مکاسب، 1/260 ـ 261). ایشان بر اساس مفاد این روایت ـ که خداوند در قیامت مجسمه‌سازان را مجبور می‌کند در ساخته‌های خود روح بدمند ـ برداشت می‌کند که علت تحریم، همانندی با خداوند در آفرینش است، و این ملاکی مستقل از بت‌پرستی است. چنان‌که ایشان این روایت را دلیل اختصاص تحریم به ساخت تندیس و جایزبودن نقاشی می‌داند؛ زیرا دمیدن روح، مناسب چیزهایی است که حجم داشته باشند تا در صورت دمیدن روح، به شکل یک انسان و یا حیوان کامل درآیند (همان) (← مقاله نقاشی). امام‌خمینی با تکیه بر نکته یادشده، مجسمه‌سازی از جن و ملائکه را روا می‌داند؛ زیرا زنده‌شدن و جان‌گرفتن آنها، به گونه‌ای نیست که در آغاز به جسمی نیاز داشته باشند و سپس روح در آن دمیده شود؛ بلکه به یک‌باره آفریده می‌شوند (همان، 1/271 ـ 272). اگرچه پیش از ایشان عده‌ای از فقها مانند صاحب جواهر (22/43) تلاش کردند با استناد به اطلاق برخی روایات، مانند روایت تحف العقول (ابن‌شعبه، 334؛ حر عاملی، 17/85) که معیار را «تمثال روحانی» قرار داده است، ناروابودن ساخت تندیس از موجودات غیر جسمانی را اثبات کنند، ولی به نظر امام‌خمینی سند و دلالت آن اشکال دارد (مکاسب، 1/274 ـ 275). بعضی فقهای دیگر، مانند سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی، ساخت تندیس از جن و ملک را از آن جهت ناروا می‌دانند که معمولاً آنها به شکل یکی از حیوانات ساخته می‌شوند (1/19)؛ ولی امام‌خمینی افزون بر اشکال صغروی، به این نکته اشاره می‌کند که در تصاویر مشترک، ملاک حرمت، قصد سازنده است و در جایی که سازنده، قصد ساخت صورت حیوان و جن یا ملک را با هم داشته باشد، ساخت چنین تندیسی به سبب انطباق عنوان حیوان، حرام است و اگر با عنوان تندیس ملک و جن باشد، حرام نیست (مکاسب، 1/276 ـ 278). گونه‌های ساخت مجسمه: یکی از مسائلی که در زمینه ساخت مجسمه وجود دارد، حکم ساخت گروهی آن است؛ یعنی چند تن با هم به ساخت یک مجسمه بپردازند و هر یک از آنها تنها بخشی از پیکره را بسازد. برخی از فقها بر این باورند که میان ساخت فردی با ساخت گروهی فرقی وجود ندارد و همان علت حرمتی که در ساخت فردی وجود دارد، اینجا نیز موجود است (نجفی، 22/43؛ یزدی، 1/20). امام‌خمینی بر خلاف آنان بر این مطلب اصرار می‌ورزد که روایات، دلالتی بر حرمت ساخت گروهی ندارند؛ زیرا از ظاهر جملاتی مانند «من صوَّر صورة: کسی که مجسمه‌ای بسازد»، استفاده می‌شود که سازنده یک نفر است، و الغای خصوصیت و تنقیح مناط به این معنا در اینجا درست نیست؛ زیرا ممکن است علت تحریم برابری‌جستن با خدا در کار صورتگری باشد که این معیار در کار هیچ‌یک از این افراد به‌تنهایی وجود ندارد (مکاسب، 1/278 ـ 282)؛ با این حال، به دلیل برخی ملاحظات، مانند احتمال الغای خصوصیت و گمان نارضایتی خداوند از چنین عملی، معتقد است مقتضای احتیاط ترک مجسمه‌سازی، حتی به صورت گروهی است (همان، 1/283). از سوی دیگر، امام‌خمینی در مکاسب محرمه به این نکته تصریح می‌کند که ظاهر دلایل، حرمت ساخت مباشری و دستی است و ما دلیلی بر الغای خصوصیت و گسترش حکم تحریم به کارخانه‌های مجسمه‌سازی نداریم (همان، 1/269 ـ 271). با این همه از برخی استفتائات بر می‌آید که به نظر ایشان ساخت عروسک و پیکر حیوانات توسط کارخانجات جائز نیست (استفتائات، 2/19 ـ 20). گویا ملاک این فتوا احتیاط یادشده است.

نقش‌برجسته

به نظر فقیهانی که نقاشی‌کردن از جانداران را حرام می‌دانند، حرمت قلم‌زنی و نقش‌برجسته روشن است؛ اما اینکه تحریم به ساخت مجسمه اختصاص داشته باشد، در حرمت آن تردید وجود دارد؛ زیرا در این مورد بیان صریح و روشنی از فقهای گذشته وجود ندارد و تنها در برخی تعاریف مجسمه آمده است مجسمه چیزی است که بر اثر تابش نور سایه‌دار شود (کرکی، 4/23). از این عبارت می‌توان حکم نقش‌برجسته را استنباط کرد. به طور معمول، فقهای متأخر مانند امام‌خمینی که عرف را در چنین مواردی مرجع تشخیص می‌دانند، برای مجسمه معیاری نداده‌اند؛ اگرچه ایشان بر این نکته تأکید می‌کند که نقش‌برجسته و قلم‌زنی از شکل حیوانات، در صورتی که برجستگی آنها به اندازه‌ای باشد که از نظر عرف به آن مجسمه بگویند، حرام است (تحریر الوسیله، 1/388؛ استفتائات، 2/20 ـ 21). اما برخی دیگر مانند سیدمحمدکاظم یزدی بر این باورند که از نظر عرفی اگر نقش‌برجسته‌ای بتواند بدون اتصال به سقف و دیوار به صورت مستقل پایدار بماند، در شمار مجسمه است (1/18).

نگهداری و بهره‌برداری

نظریه معروف میان فقهای متقدم (← خویی، 35/364)، حرمت نگهداری و هر گونه بهره‌برداری از مجسمه است. دلیل اصلی فقها، ادعای ملازمه میان ناروا بودن ایجاد و ناروابودن وجود و بقاست؛ از این‌رو محقق اردبیلی در تحکیم این نظریه سعی کرده از نظر عرفی میان روابودن ساخت و روا بودن نگهداری و نیز ناروایی آن دو، ملازمه برقرار سازد و از روایات استظهار کند که غرض از تحریم، ایجادنشدن شبیه آفریده خدا و باقی‌نماندن آن است؛ به همین دلیل احادیثی را که بر جایزبودن نگهداری تصویر دلالت می‌کنند، بر موردی حمل می‌کند که ساخت آنها جایز باشد؛ مانند نقاشی بر فرش، پرده و دیوار؛ نه تصاویر سایه‌دار از موجود دارای روح (اردبیلی، 8/56)؛ اما شیخ انصاری ملازمه میان ایجاد و ابقا را انکار می‌کند (انصاری، 1/193). امام‌خمینی پس از اشکال بر شیخ انصاری، به اینکه برای انکار خود دلیلی اقامه نکرده است، از امر به دمیدن روح در احادیث تحریم، استنباط می‌کند که تمام هدف تحریم، ممنوعیت ساخت مجسمه است، نه نگهداری آن (مکاسب، 1/286)؛ افزون بر این، به تعدادی از احادیث برای اثبات جواز نگهداری نیز استدلال کرده است (همان، 1/287 ـ 292). اما دیگر روایاتی که به آنها برای حرمت نگهداری استدلال شده است، اشکالات سندی و دلالی دارند که امام‌خمینی (همان، 1/292 ـ 296) و دیگر فقها (انصاری، 1/191 ـ 197؛ خویی، 35/365 ـ 374) به طور مفصل به بیان آنها پرداخته‌اند. بر همین اساس، امام‌خمینی نگهداری مجسمه را جایز دانسته است (استفتائات، 2/19).

خرید و فروش

حرمت خرید و فروش مجسمه را فقهای پیشین مطرح کردند (مفید، 587؛ طوسی، النهایه، 363؛ ابن‌ادریس، 2/215)؛ اما به مرور برخی فقها به مناقشه در مستندات این نظریه پرداختند و حکم به جواز خرید و فروش مجسمه داده شد. از آنچه در مورد نگهداری و استفاده از مجسمه‌ها گفته شده است، حکم این بحث نیز روشن می‌گردد (کرکی، 4/16؛ نراقی، 14/111؛ نجفی، 22/44؛ انصاری، 1/193). امام‌خمینی همچون بسیاری از فقها بر این باور است که خرید و فروش تندیس‌ها اشکالی ندارد (مکاسب، 1/297).

بت‌سازی و بت‌فروشی

به نظر همه فقها ساخت مجسمه با عنوان بت حرام است (حلی، علامه، 15/369 ـ 371؛ اردبیلی، 8/41). امام‌خمینی نیز همانند دیگر فقها هر گونه اشتغال در زمینه تولید دستی یا صنعتی بت‌ها را ممنوع می‌داند و بر این باور است که در این جهت تفاوتی میان مجسمه و غیر مجسمه، حیوان و غیر حیوان و تصویر واقعی و خیالی نیست. بنابراین ساخت مجسمه یا نقاشی خیالی از رب‌النوع‌هایی که بت‌پرستان می‌پرستند جایز نیست؛ زیرا یقین داریم شارع مقدس از آن ناخشنود است (مکاسب، 1/268 ـ 269). اگر هدف از خرید و فروش مجسمه امر نامشروعی مانند بت‌پرستی باشد، چنین معامله‌ای به اتفاق نظر فقها حرام و باطل است (اردبیلی، 8/41؛ عاملی، 12/104؛ نجفی، 22/25؛ انصاری، 1/111؛ خویی، 35/365 ـ 374)؛ زیرا از نظر عقلی، چنین معامله‌ای سبب ترویج بت‌پرستی و یا مذاهب فاسد دیگر می‌شود که قبیح است. علاوه بر دلیل عقلی، دلایل دیگری نیز بر آن دلالت می‌کند؛ چنان‌که می‌توان از تحریم خمر و خرید و فروش آن ـ که به پرستش بت تشبیه شده است ـ و نیز روایاتی که از فروش چوب برای ساختن صلیب و بت نهی کرده‌اند (حر عاملی، 17/176 و 25/318)، به طریق اولویت استفاده کرد که خرید و فروش آن نیز حرام است (مکاسب، 1/161 ـ 163). اما امام‌خمینی خرید و فروش بت‌ را با این شرط که تنها برای حفظ عتیقه باشد و باعث ترویج بت‌پرستی و یا برای فخر‌فروشی و علاقه به باقی‌ماندن آثار شرک و کفر نباشد، خالی از اشکال می‌داند؛ زیرا دلایل تحریم شامل آن نمی‌شود (همان، 1/161، 164 ـ 166 و 469). نیز احتمال صحت بیع و خرید و فروش بت با هدف بهره‌مندی از ثواب بت‌شکنی و اهدافی مانند آن را ـ که سبب مالیت شرعی می‌شود ـ قوی می‌داند (همان، 1/166)؛ البته مشروعیت این معامله مبتنی بر این است که خرید بت‌ها با هدف شکستن احراز شود؛ زیرا بدون چنین انگیزه‌ای، بت‌ها مالیت شرعی ندارند؛ اگرچه در جایی که بت‌ها با هدف استفاده از پسماند و ضایعات آنها به فروش می‌روند، ممکن است گفته شود احراز قصد مشتری لازم نیست؛ زیرا مالیت بهره‌مندی از مواد شکسته‌ شده ذاتی است و بر قصد مشتری توقف ندارد (همان، 1/167 ـ 168). تحول در نگاه به حکم مجسمه‌سازی: هرچند نظر امام‌خمینی در کتاب المکاسب المحرمه و نیز استفتائات، حرمت ساخت تندیس از جانداران است، ولی در نامه‌ای به محمدعلی انصاری، همچنان به مفتوح‌بودن باب اجتهاد در موضوعات هنری، چون عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی و مانند آنها، نظیر دیگر مسائل اجتماعی تأکید می‌ورزد (صحیفه، 21/177)؛ همچنین به نظر می‌رسد اگر به خود مجسمه با عنوان یک اثر هنری نگریسته شود که دارای منافع فراوانی است و با استفاده از نظریه ابداعی امام‌خمینی در نقش زمان و مکان در اجتهاد، فقها روایات تحریم تصویرگری را دوباره بررسی کنند، ممکن است در حکم حرمت مجسمه‌سازی تجدید نظر شود؛ اگرچه بر اساس نظریه مشهور فقها، در استفاده و خرید و فروش مجسمه، مشکلی وجود ندارد (نجفی، 22/44؛ انصاری، 1/193) (← مقاله اجتهاد).

پانویس

  1. دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ج۱۲، ص۱۷۹۳۴-۱۷۹۳۵.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۱۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۷۰-۴۷۱.
  3. دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۴.

منابع

قرآن کریم؛ ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق؛ ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ اردبیلی، احمدبن‌محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق؛ امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1372ش؛ همو، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، 1379ش؛ همو، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، 1389ش؛ همو، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، 1385ش؛ انصاری، ‌مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، 1415ق؛ حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق؛ حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، تصحیح رضا استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین(ع)، چاپ اول، 1403ق؛ حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، 1412ق؛ حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل ‌الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1408ق؛ خمینی، سیدمصطفی، مستند تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول 1376ش؛ خوانساری، سیداحمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1405ق؛ خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامام‌الخوئی، مصباح الفقاهه، تقریر محمدعلی توحیدی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام‌الخویی، چاپ اول، 1426ق؛ دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، مشرق‌زمین گاهواره تمدن ج1، ترجمه احمد آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 1380ش؛ همو، تاریخ تمدن، عصر ایمان، بخش دوم ج4، ترجمه ابوالقاسم طاهری، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 1380ش؛ دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش؛ سلار، حمزةبن‌عبدالعزیز، المراسم العلویة و الاحکام النبویة فی الفقه الامامی، تصحیح محمود دبستانی، قم، حرمین، چاپ اول، 1404ق؛ طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهره‌مند و دیگران، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، 1418ق؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ طوسی، محمدبن‌حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1409ق؛ همو، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، 1400ق؛ عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامه، تحقیق محمدباقر خالصی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق؛ کرکی، محقق ثانی، علی‌بن‌حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ دوّم، 1414ق؛ مفید، محمدبن‌محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ ناس، جان‌‌بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ بیستم، 1390ش؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق؛ نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، 1415ق؛ نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، حاشیة المکاسب، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1421ق.