عباس واعظ طبسی
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۲۱:۲۰، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۳ (ساعت هماهنگ جهانی) (۲۲ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛( ) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
واعظ طبسی، عباس، روحانی مبارز، نماینده امامخمینی در استان خراسان، تولیت آستان قدس رضوی و عضو مجلس خبرگان رهبری.
عباس واعظ طبسی در بهمن 1314 در شهر مشهد به دنیا آمد[۱]. پدرش غلامرضا طبسی از علما و واعظان مشهور خراسان بود[۲]. واعظ طبسی پیش از پایان دوره دبیرستان در شانزدهسالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد[۳] و مقدمات علوم دینی را نزد استادانی چون علی خالقی، عباس جاویدی و محمدتقی ادیب نیشابوری[۴] فرا گرفت[۵]. وی دروس متوسطه حوزه را نزد میرزااحمد مدرس یزدی، مجتبی قزوینی، هاشم قزوینی و میرزاجوادآقا تهرانی آموخت و دروس خارج حوزه را نزد سیدمحمدهادی میلانی و میرزاحسین فقیه سبزواری گذراند[۶]. وی همزمان با تحصیل به تدریس نیز پرداخت و در طول تدریس در سطوح مقدماتی و متوسطه حوزه علمیه به تربیت طلاب و فضلای جوان مبارز همت گماشت[۷].
واعظ طبسی از سالهای نخست طلبگی در دهه سی با حضور در سخنرانیهای سیدمجتبی نواب صفوی در مدرسه نواب مشهد، به مسائل سیاسی و مبارزه گرایش پیدا کرد[۸] و از سال 1335 با سخنرانیهای انتقادی به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت؛ به گونهای که در اواخر دهه 1330 سازمان اطلاعات و امنیت کشور[۹] شاخه مشهد، هفت ماه او را از منبر منع کرد[۱۰].
آشنایی واعظ طبسی با امامخمینی به سال 1339 بر میگردد[۱۱]. وی با آغاز مبارزات علنی امامخمینی جذب و دلبسته ایشان گشت و پس از آن تا سال 1343 این پیوند عمیقتر شد[۱۲]. پس از درگذشت سیدحسین بروجردی در سال 1340 و نیز سیدمحسن حکیم در سال 1349 واعظ طبسی همراه سیدعلی خامنهای از معدود افرادی بود که در مشهد مرجعیت امامخمینی را تبلیغ و خود را مقلد امامخمینی معرفی میکردند[۱۳].
از آغاز نهضت امامخمینی در سال 1341، وی در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتیِ رژیم پهلوی ضمن سخنرانی اعتراضی در مشهد، بازداشت و به تهران منتقل شد و پس از مدتی آزاد شد[۱۴] و پس از اعتراض امامخمینی به همهپرسی رژیم پهلوی و تحریم جشنهای نوروز 1342[۱۵]، طبسی نیز با سخنرانی انتقادی در خانه سیدحسن قمی از مراجع تقلید مشهد، در پنجم فروردین 1342 بازداشت و تحویل ساواک خراسان شد و در پانزده خرداد آزاد شد[۱۶]. وی از سال 1343 به همراه سیدعبدالکریم هاشمینژاد، محمدرضا محامی و سیدعلی خامنهای در مشهد از شخصیتهای محوری مبارزات بودند[۱۷]. وی پس از آزادی امامخمینی از حصر در تهران، همراه تعدادی از علما، طلاب و دیگر مبارزان مشهد به دیدار ایشان رفت و در حضور ایشان سخنرانی کرد[۱۸]؛ همچنین در سخنانی با امامخمینی بعضی مسائل روز ازجمله موضوع طلبههایی که با اقبال به سمت سازمانیشدن، موجب بدبینی مردم میشوند را مطرح کرد[۱۹]. پس از این دیدار و به هنگام بازگشت، ساواک وی را در ایستگاه راهآهن قم بازداشت کرد و از این پس، نام وی در ردیف واعظان سیاسی ثبت شد[۲۰]. حکم دستور دستگیری طبسی در قم، پیش از دیدار او با امامخمینی و سخنرانی در حضور ایشان صادر شده بود[۲۱].
امامخمینی، پس از دستگیری طبسی، در پیامی به ساواک قم، با تکذیب هر سخن خلافی از طبسی، درباره دستگیری بیدلیل او سوال کرد. ایشان همچنین پس از پاسخ ساواک که دستگیری وی را با این دیدار بیارتباط خوانده بود، همزمانی این دیدار و دستگیری وی را موجب ایجاد شائبه و مصلحت را در آزادی او دانست[۲۲]. در اردیبهشت 1343، امامخمینی در تلگرامی به سیدحسن قمی، از بیخبری درباره وضع طبسی، ابراز نگرانی کرد[۲۳] و نیز در پاسخ نامه سیدمحمدهادی میلانی، با تشریح وضعیت نگرانکننده کشور و دستهای مرموزی که در کار تحریک مردماند، دستگیری علمایی چون طبسی را در همین راستا و با هدف تحریک مردم، شمرد[۲۴].
واعظ طبسی همچنین با هاشمینژاد و خامنهای همپیمان شد برای رهایی مردم از استبداد، مثلث مقاومتی را بهوجود آورند و تمام نیروی خود را در راه پیروزی انقلاب بهکار گیرند و وفادار به امامخمینی باشند. در این راستا پنجشنبهها پیش از ظهر، جلسه خصوصی داشتند و درباره مسائل سیاسی و مبارزاتی بحث میکردند[۲۵].
پس از تبعید امامخمینی در 13 آبان 1343، واعظ طبسی به همراه گروهی از روحانیان اقدام به انتشار اعلامیه اعتراضی کردند که موجب بازداشت دوباره وی شد[۲۶]. در حمایت از حرکت طلاب مدرسه فیضیه در سالگرد قیام پانزده خرداد 1342 در سال 1354 و اعتراض به حمله رژیم پهلوی به این مدرسه، طلاب مشهد نیز به تشویق واعظ طبسی و هاشمینژاد دست به تحصن زدند که به همین دلیل هر دو دستگیر و زندانی شدند[۲۷]. در تیر 1354 در آستانه دیدار فرح دیبا همسر محمدرضا پهلوی از شهر مشهد، ساواک، واعظ طبسی را همراه چند تن از روحانیان مبارز مشهد در هجدهم تیر 1354 بازداشت و زندانی کرد[۲۸]. این دوره زندان او بیش از یک سال طول کشید و در اول بهمن 1355 آزاد شد[۲۹]. وی پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان 1356، در خانه خود مجلس یادبود گرفت و در چهاردهم آبان همراه با دیگر علما و طلاب تلگرام تسلیت برای امامخمینی به نجف فرستاد[۳۰].
در 17 دی 1356 انتشار مقاله اهانت به امامخمینی در روزنامه اطلاعات اعتراض گسترده روحانیان و مجامع مذهبی را در پی داشت[۳۱] (ببینید: نوزده دی) در نوزدهم دی، عباس واعظ طبسی به همراه گروهی از مدرسان و طلاب حوزه علمیه مشهد در اعتراض به انتشار این مقاله، یک هفته جلسات درس و برگزاری نماز جماعت را تعطیل کردند و دست به تحصن زدند[۳۲]. در اردیبهشت 1357، وی بار دیگر به اتهام اقدام علیه امنیت کشور بازداشت شد[۳۳] و سپس در چهاردهم آذر 1357، پس از سخنرانی وی، تظاهرکنندگان مجسمه محمدرضا پهلوی را در جلوی شرکت نفت مشهد پایین کشیده، خرد کردند[۳۴]؛ اما با توجه به اوجگیری انقلاب، ساواک به ممنوعیت سخنرانی ایشان بسنده کرد[۳۵].
واعظ طبسی در مجموع شش بار بازداشت شد که طی آن شکنجهها و آزارهای ناگواری را تحمل کرد[۳۶]. وی مورد وثوق و مشورت مراجع و علمای انقلابی مشهد بود و در نوشتن و صدور برخی اعلامیههای انقلابی خراسان شرکت داشت. امضای او در اعلامیههای علما و طلاب مشهد موجود است[۳۷]. او علاوه بر مبارزات سیاسی، به مبارزات عقیدتی با مخالفان دین و مذهب نیز میپرداخت. وی در 1356 با جمعی از علما و روحانیان مبارز همچون سیدعلی خامنهای، هاشمىنژاد، محمدرضا محامى، سیدهادى خامنهاى و چند نفر دیگر، از علل گرایش و انحرافات جوانان مسلمان به مکتب مارکسیست بحث و گفتگو کرد[۳۸] و در همین راستا با انجمن اسلامى دانشجویان خارج از کشور نیز ارتباط برقرار کرد[۳۹]. وی از سال 1356 به دعوت سیدمحمد حسینی بهشتی جزء اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران قرار گرفت و از بدو تشکیل حزب جمهوری اسلامی، 29/11/1357، عضو شورای مرکزی آن بود[۴۰].
واعظ طبسی در میان خطبای مشهد در ترویج پیامهای امامخمینی سخنرانیهای تندی علیه حکومت پهلوی داشت[۴۱]. به گفته ساواکِ مشهد از نظر واعظ طبسی، تبلیغ امامخمینی واجب است[۴۲]. وی پس از تبعید ایشان نیز با کمک بعضی از علمای مشهد اقدام به توزیع شهریه ایشان میکرد[۴۳].
پس از کشتار هفدهم شهریور 1357 توسط رژیم پهلوی، در میدان ژاله تهران بر اثر فشار رژیم، حکومت عراق برای امامخمینی محدودیت ایجاد کرد[۴۴]. واعظ طبسی در اعتراض به این امر همراه با گروهی از روحانیان مشهد ازجمله محمدرضا محامى، حسنعلى مروارید و على خالقى در خانه میرزاجوادآقا تهرانى اجتماع کردند و تصمیم بر تعطیلی روز 9/7/1357 گرفتند[۴۵]. همچنین وی جزء تحصنکنندگان در حرم امامرضا(ع) در 10 بهمن 1357 برای بازگشت هرچه سریعتر امامخمینی به وطن بود[۴۶].
امامخمینی به واعظ طبسی و پدرش احترام میگذاشت[۴۷]. در فروردین 1343 که ساواک قم واعظ طبسی را دستگیر کرد، امامخمینی ضمن اعتراض، داماد خود شهابالدین اشراقى را مأمور پیگیری این امر کرد[۴۸]. پس از انتقال وی به تهران، امامخمینی در 25/2/1343 طی نامهای به سیدحسن قمی و سیدمحمدهادی میلانی، ضمن ابراز نگرانى تأکید کرد در بازداشت سیدعبدالحسین دستغیب در شیراز، سیدحسین آیتاللهى در جهرم، سیدعلى قاضى طباطبایى در قم و واعظ طبسی در مشهد دستهاى مرموزى در کار است که لطمه به کشور وارد میکند و از وی خواست در این زمینه فکری کند و یا به اولیای امور متذکر شود که دستزدن به کارهاى تحریکآمیز در این موقعیت، خطرناک است، گرچه تذکر به دولتها در این وضع بىنتیجه است[۴۹]. اصرار امامخمینی و نیز پیگیریهای شهابالدین اشراقی، به حدی بود که رئیس ساواک قم طی نامهای به ساواک تهران از حسن پاکروان رئیس ساواک درخواست کرد که واعظ طبسی آزاد شود[۵۰].
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در نخستین حکم خود، در 25/11/1357 واعظ طبسی را به سرپرستی آستان قدس رضوی منصوب کرد و از وی خواست با کمال جدیت و به طور دقیق حفاظت از متعلقات آنجا بهویژه کتابخانه و خزینه و محتویات ضریح مقدس و موقوفات و سایر آنچه مربوط به آن آستان مقدس است را به عهده بگیرد و از حیف و میل اموال جلوگیرى کند[۵۱] و در 15/1/1359 ضمن قدردانی، ستایش و تأکید بر اینکه وی مورد اعتماد است، حکم انتصاب او به سمت تولیت آستان قدس رضوی را صادر و افزود هیچ یک از نهادهاى جمهورى اسلامى مانند جهاد سازندگى و همچنین وزارت ارشاد ملى و یا اشخاص عادى، حق دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد[۵۲]. از اقدامات اساسی واعظ طبسی در دوره مدیریت خود در این سمت تلاش در بازسازی حرم امامرضا(ع) و ساماندهی اطراف آن ازجمله احداث صحن قدس و صحن جمهوری اسلامی در حرم رضوی، گسترش اطراف حرم، احداث بنای دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ساختمان کتابخانه مرکزی، مراکز فرهنگی و پژوهشی، دارویی و درمانی، احیای اراضی مزروعی و کشاورزی، عمرانی و آبادی رقبات موقوفه بود[۵۳].
پس از ترور نافرجام واعظ طبسی در 29/11/1361، امامخمینی در 30/11/1361 ضمن شکرگزاری از خداوند که نقشه جنایتکارانه منحرفان را خنثی کرده، سلامت و سعادت وی را از خداوند خواستار شد و او را ازجمله متعهدان به اسلام و خدمتگزاران به جمهورى اسلامى دانست[۵۴]. امامخمینی در 17/3/1367 طی نامهای خطاب به واعظ طبسی، ضمن تأکید بر حفظ اموال و موقوفات آستان قدس رضوی، یادآور شد وی زحمتها و سختیهای فراوانی برای بهثمررسیدن انقلاب تحمل کرده و پس از انقلاب برای تثبیت نظام نوپای اسلامی تلاشهای زیادی کرده است. ایشان در ادامه افزود وی از چهرههای درخشان مدیریت و انقلاب اسلامی در ایران، بهخصوص در استان خراسان است[۵۵].
پس از آغاز جنگ هشتساله عراق علیه ایران، امامخمینی با درخواست واعظ طبسی برای بازسازی شهر هویزه با هزینه آستان قدس رضوی موافقت کرد و آستان قدس و تولیت آن را در ترمیم خرابیها و بناى شهر دوستان امامرضا(ع) «اولی» دانست و در حکم موافقت، با ستایش از خدمات واعظ طبسی در مقام تولیت، خداى را شکر کرد که در این عصر مانند او به این سمت مقدس راه یافته و به جاى «ظلمت»، «نور» و به جاى «خیانت»، «امانت» جایگزین گردیده است[۵۶]. وی همچنین با حکم ایشان به تعمیر و مرمت بعضی از آثار و بناهای تاریخی و مذهبی مانند قبر سیدحسن مدرس اقدام کرد[۵۷]. واعظ طبسی در 26/3/65 درباره موقوفات آستان قدس از امامخمینی استفتاء کرد که با پاسخ تفصیلی ایشان روبهرو شد[۵۸]؛ چنانکه وی در تاریخ 20/1/68، خواستار معافیت آستان قدس رضوى و شرکتها و مؤسسات وابسته از پرداخت هر گونه مالیات شد که مورد موافقت امامخمینی قرار گرفت[۵۹].
واعظ طبسی در 14/12/1394 در هشتادسالگی به دلیل مشکل تنفسی در بیمارستان امامرضا(ع) در مشهد درگذشت[۶۰] و پس از اقامه نماز توسط رهبر انقلاب بر پیکر او، در رواق توحید حرم امامرضا(ع) به خاک سپرده شد[۶۱].
پانویس
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، 66.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة، 2/136.
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، 66.
- ↑ ادیب دوم.
- ↑ مشایخی، پاسداران اسلام، 27 ـ 28؛ جلالی، واعظ طبسی، 1/462.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، 40؛ جلالی، واعظ طبسی، 1/462.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، 1/462.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، 1/463.
- ↑ ساواک.
- ↑ همان؛ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، 40.
- ↑ واعظ طبسی، پاسداران اسلام، 20.
- ↑ واعظ طبسی، پاسداران اسلام، 20۔
- ↑ خامنهای، شرح اسم، 340 ـ 341.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، 40؛ جلالی، واعظ طبسی، 1/463.
- ↑ 1/158.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، 1/463؛ جلالی، مشهد در بامداد، 157 و 265.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، 199.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/42.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/218.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/40 و 42؛ جلالی، واعظ طبسی، 1/463.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/40.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/48.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/78 و 80.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/254 ـ 255.
- ↑ زنگنه، مشاهیری، 360 ـ 361؛ واعظ طبسی، هاشمینژاد و انقلاب، 8.
- ↑ جلالی، تقویم، 199.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، 536.
- ↑ جلالی، تقویم، 248 ـ 249.
- ↑ جلالی، تقویم، 253.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، 568 ـ 569؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 6/52.
- ↑ سلیمی، مبارزات روحانیون، 138.
- ↑ هاشمینژاد، یاران امام، 710.
- ↑ جلالی، تقویم، 269.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، 624.
- ↑ جلالی، تقویم، 306.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، 40؛ واعظ طبسی، پاسداران اسلام، 22.
- ↑ جلالی، تقویم، 273، 312 و 328.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 11/566.
- ↑ همان، 12/236.
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، 37 و 66.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، 150 و 222.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، 409.
- ↑ جلالی، تقویم، 272.
- ↑ امامخمینی، 3/516.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 11/589.
- ↑ جلالی، تقویم، 328 ـ 329.
- ↑ شخصینگار.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 2/422.
- ↑ 1/326 ـ 327؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 2/429.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، 3/48.
- ↑ 6/143.
- ↑ 12/224.
- ↑ امامخمینی، 21/59؛ جلالی، واعظ طبسی، 1/464.
- ↑ 17/338.
- ↑ 21/60.
- ↑ 16/256.
- ↑ 19/73.
- ↑ 20/60.
- ↑ 21/347 ـ 348.
- ↑ خراسان، 1.
- ↑ همدلی، 1.
منابع
- اسماعیلی، خیرالله، حزب جمهوری اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1386ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1389ش.
- شخصینگار، پایگاه اطلاعرسانی، 5/7/1394ش.
- جلالی، غلامرضا، تقویم تاریخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1377ش.
- جلالی، غلامرضا، مشهد در بامداد نهضت امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1378ش.
- جلالی، غلامرضا، واعظ طبسی، عباس(آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389ش.
- خامنهای، سیدعلی، شرح اسم (زندگینامه آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای، 1318 ـ 1357)، تدوین هدایتالله بهبودی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم، 1392ش.
- خراسان، روزنامه، 15/12/1394ش.
- زنگنه، ابراهیم، مشاهیری مدفون در حرم رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اوّل، 1382ش.
- سلیمی، حشمتالله، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1386ش.
- شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرة المعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1332ش.
- شمسآبادی، حسن، نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی، تهران، عروج، چاپ اول، 1389ش.
- مشایخی، پاسداران اسلام (واعظ طبسی)، مجله پیام انقلاب اسلامی، شماره 81، 1362ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش.
- واعظ طبسی، عباس، مصاحبه، پاسداران اسلام، مجله پیام انقلاب اسلامی، شماره 82، 27/1/1362ش.
- واعظ طبسی، عباس، مصاحبه، هاشمینژاد و انقلاب اسلامی، مجله شاهد یاران، شماره 35، 1387ش.
- هاشمینژاد، سیدعبدالکریم، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، 1377ش.
- همدلی، روزنامه، 16/12/1394ش.
پیوند به بیرون
محمد رجائینژاد، عباس واعظ طبسی دانشنامه امامخمینی(ره)، ج۱۰، ص 229-234.