حمید انصاری
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | حمید انصاری |
زادروز | سال ۱۳۳۵ |
شهر تولد | دهستان خانوک از توابع زرند کرمان |
کشور تولد | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | قائممقام و مدیر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سیداحمد حسینی، حسن تهرانی، مرتضی مقتدایی، سیدابوالفضل موسوی تبریزی، سیدحسین موسوی تبریزی، محمدتقی ستوده، مصطفی اعتمادی، صادق خلخالی، عبدالقائم شوشتری و محمد آلاسحق |
تالیفات | فقه المصلحه، مهاجر قبیله ایمان، مرجعیت و رهبری، تفکیک یا وحدت و مبانی فقهی شرایط قاضی در فقه شیعه و مذاهب چهارگانه |
حمید انصاری، قائممقام و مدیر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
حمید انصاری کرمانی در سال ۱۳۳۵ در دهستان خانوک از توابع زرند کرمان به دنیا آمد. با هجرت خانوادی آنها در سال ۱۳۴۷ به قم، وی به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم دوره مقدمات و سطوح را گذراند و هم زمان با اخذ دیپلم تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع دکترای فقه و مبانی حقوق طی کرد.
انصاری کرمانی در دوران جوانی به خاطر شناخت خانوادگی از امامخمینی و روند نهضت و مبارزات ضد استبدادی در مبارزات فعال بود و به خصوص با اوج گیری انقلاب اسلامی در شهرهای مختلف سخنرانی میکرد. فعالیت در کمیته استقبال از امامخمینی، همراهی کاروان حضرت امام در بازگشت به قم و پس از آن فعالیت در نهادهای انقلابی در کارنامه او ثبت شده است.
انصاری پس از ارتحال امامخمینی در کنار برادرش محمدعلی انصاری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی را از آغاز تأسیس همراهی میکرده و در سمت قائم مقام او، مدیریت آن را به مدت سه دهه در دست داشته است. وی در این مدت مدیریت مؤثری در گردآوری و تدوین مهمترین آثار امامخمینی داشته و علاوه بر نگارش مقالات متعدد، کتابهای: حدیث بیداری، مبانی فقهی شرایط قاضی در فقه شیعه و مذاهب چهارگانه، احمد مهاجر قبیله ایمان، را نیز نوشته است.
ولادت و نسب
حمید انصاری در سال ۱۳۳۵ در دهستان خانوک از توابع زرند کرمان، زاده شد.[۱] پدر وی اکبر عربنژاد (انصاری) فردی مذهبی و از دوستداران امامخمینی بود که یکبار نیز به دلیل همراهداشتن عکس و آثار ایشان، مدت کوتاهی بازداشت شد.[۲] وی در سال ۱۳۴۷ نام خانوادگی خود را به انصاری تغییر داد. (ببینید: محمدعلی انصاری)
تحصیلات
انصاری پس از گذراندن دوره ابتدایی در محل تولد، در سال ۱۳۴۷ به همراه خانواده به قم رفت و به مدت هشت سال، در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینی پرداخت؛ همزمان دروس جدید را نیز ادامه داد[۳] و در سال ۱۳۵۶ دیپلم ادبی گرفت.[۴] او در حوزه علمیه، ادبیات عرب و دوره سطح را نزد سیداحمد حسینی، حسن تهرانی، مرتضی مقتدایی، سیدابوالفضل موسوی تبریزی، سیدحسین موسوی تبریزی، محمدتقی ستوده، مصطفی اعتمادی و صادق خلخالی خواند؛[۵] همچنین اخلاق و برخی مباحث متفرقه حوزه را نزد عبدالقائم شوشتری و محمد آلاسحق فراگرفت.[۶]
او در سال ۱۳۵۶ با رتبه بالا در دانشگاه پذیرفته شد، ولی به دلیل تحت تعقیب بودن از سوی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، از حضور در دانشگاه بازماند؛ ازاینرو پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ تحصیلات دانشگاهی را پی گرفت. وی در دهه ۶۰ تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی ادامه داد و در سالهای بعد توانست مدرک دکترا در همین رشته و سمت استادیاری دانشگاه تهران را به دست آورد.[۷]
فعالیتهای سیاسی
شناخت اجمالی انصاری از امامخمینی، از همان کودکی در کرمان و به دلیل آشنایی خانواده با نام امامخمینی و تقلید از ایشان، آغاز شد و پس از آن با شرکت در جلسات سخنرانی روحانیان کرمانی در قم و مطالعه کتابهای سیاسی روز بیشتر شد و موجب حضور او در فعالیتهای مبارزاتی نهضت اسلامی گشت.[۸] ازجمله فعالیتهای او میتوان به چاپ و تکثیر اعلامیه و شرکت در تظاهرات و مجالس سخنرانی اشاره کرد.[۹] در واقعه ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ و حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه انصاری یکی از سخنرانان در مدرسه بود و اگرچه پیش از حمله نیروها به داخل مدرسه، موفق به فرار شد، ولی پس از چندی به دلیل آگاهی از تعقیب ساواک، به بافق یزد رفت و به صورت نیمهمخفی با گروهها و افراد مبارز در ارتباط بود.[۱۰] او همچنین در تظاهرات ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم، حضور داشت و پس از آن در تظاهرات شهرهای مختلف مانند یزد، کرمان، رفسنجان، شیراز و تهران سخنرانی میکرد.[۱۱]
فعالیتها بعد از انقلاب
انصاری هنگام بازگشت امامخمینی به ایران در ۱۳۵۷/۱۱/۱۲، عضو کمیته استقبال از ایشان بود.[۱۲] او در ضمن فعالیتهای مبارزاتی، آموزش نظامی دید[۱۳] و در جریان درگیریهای روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و گرفتن مراکز مهم نظامی رژیم پهلوی در تهران، حضور فعال داشت.[۱۴] وی در خاطرات خود از تسخیر محل ستاد مشترک ارتش و استقرار دهروزه در این محل، برای جلوگیری از خروج اسناد مهم یاد کرده و ضمن آن از یافتن پروندهای مربوط به امامخمینی جدای از پروندههای ساواک در این ستاد خبر دادهاست که به فاصله کوتاهی مفقود شد.[۱۵]
انصاری در زمان ورود امامخمینی به قم در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷، از محافظان و همراهان ایشان در مسیر ورود امامخمینی بود و یکی از خاطرات خود را خشم امامخمینی از شلیک تیر هوایی ذکر کردهاست که یکی از محافظان، به دلیل نگرانی از ازدحام جمعیت و در خطر قرارگرفتن جان ایشان، شلیک کرد.[۱۶] وی پس از پیروزی در کمیته انقلاب اسلامی فعال بود و مدتی در بخش فرهنگی سپاه پاسداران و جهاد سازندگی کرمان، همکاری کرد.[۱۷] او همچنین در سال ۱۳۵۹، مدیر بخش تبلیغات بعثه امامخمینی در حج بود که به دلیل تکثیر و پخش پیام امامخمینی، یک شب در منا، بازداشت شد.[۱۸]
انصاری در سمت قائممقام معاون اجرایی و سرپرست نخستوزیری، در سال ۱۳۶۵ از امامخمینی دربارهٔ مصرف وجوه اهدایی مردم که برای زلزلهزدگان گلباف پرداخته شده بود، در کمک به زلزلهزدگان شهداد سؤال کرد و امامخمینی اجازه داد.[۱۹] او همچنین مدت کوتاهی در وزارت امور خارجه، مشغول به کار بود و نیز نمایندگی وزیر آموزش و پرورش در ساماندهی و تصفیه مراکز تربیت معلم کرمان، ریاست کمیسیون مرکزی مبارزه با افزایش قیمتها (۱۳۶۵–۱۳۶۶)، تدریس در مراکز تربیت معلم تهران، مسئولیت ستاد پشتیبانی مناطق بمبارانشده (۱۳۶۶) و عضویت در ستاد مقابله با حمله سازمان مجاهدین خلق در عملیات مرصاد را به عهده داشتهاست.[۲۰] او در زمان جنگ تحمیلی، چندبار، به عنوان عضو هیئت اعزامی دفتر امامخمینی، در جبهه حضور یافت.[۲۱]
انصاری که با همکاری برادرش محمدعلی انصاری رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، در جمعآوری آثار امامخمینی فعالیت داشت، از آغاز تأسیس این مؤسسه تاکنون، قائممقام وی[۲۲] و بخش اصلی مدیریت مؤسسه بر عهده او بودهاست. (ببینید: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی) سیداحمد خمینی در نامهای به حمید انصاری در سال ۱۳۷۲، از او خواست تا در تدوین سخنان امامخمینی، دقت و صداقت کامل رعایت شود و از اِعمال هر سلیقه و برداشت شخصی یا شعارزدگی پرهیز گردد؛ همچنین از افراد و گروهها، از هر طیفی که باشند، با احترام یاد شود.[۲۳]
امامخمینی از نگاه انصاری
انصاری، امامخمینی را معتقد به وحدت امت اسلامی ـ صرف نظر از گرایشهای مذهبی ـ در برابر دشمنان اسلام میداند که در تمام دوران رهبری، برای دستیابی به این وحدت تلاش کرد[۲۴] ایشان اسلام را ختم ادیان الهی و جامعترین مکتب هدایت میدانست و بارها تأکید کرد که: «تمام مقصد ما اسلام است»[۲۵]
وی امامخمینی را فیلسوفی الهی، عارفی ربانی و فقیهی اصولی شمرده که با مبانی فلسفه غرب آشنا بود و بر مبانی و مباحث فلسفه اسلامی، تسلط کامل داشت. عرفان ایشان مبتنی بر قرآن کریم و احادیث بزرگان دین بود و در مکتب فقهی خود، برای فقه و اصول، اصالت قائل بود و در استنباط احکام، از آمیختن احکام فقهی با برداشتهای کلامی و فلسفی و عرفانی، پرهیز داشت[۲۶] وی تأکید کردهاست که امامخمینی پیرو راه و سلوک انبیا(ص) بود؛ به جامعه آگاهی میداد؛ دشمن را با منطق خلع سلاح میکرد و با واژهسازی هوشمندانه، اجازه نمیداد طرف مقابل، به عنوان نوگرایی و روشنفکری، سخن حق را با برچسب تحجر بکوبند.[۲۷]
تالیفات
انصاری در کتاب حدیث بیداری، به اجمال، به زندگی علمی و سیاسی امامخمینی، از ولادت تا رحلت پرداختهاست. (ببینید: زندگینامهها) از وی که کتاب خاطرات خود را تدوین کرده و در دست تکمیل و نشر دارد، کتابهای «مبانی فقهی شرایط قاضی در فقه شیعه و مذاهب چهارگانه»، «فقه المصلحه»، «مهاجر قبیله ایمان» و «مرجعیت و رهبری، تفکیک یا وحدت»، نیز مقالههای متعددی در نشریههای کشور منتشر شدهاست. وی همچنین در ۱۰۷ شماره مجله حضور (۱۳۷۰–۱۳۹۷)، مدیرمسئول و سردبیر این نشریه بودهاست و مدیریت گردآوری و تدوین مجموعه ۲۲جلدی صحیفه امام، مجموعه ۲۲جلدی سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد ساواک، مجموعه ۱۷جلدی سیر مبارزات یاران امام در اسناد ساواک و برخی دیگر از آثار منتشرشده دربارهٔ امامخمینی و انقلاب اسلامی را بر عهده داشتهاست.[۲۸]
فعالیتهای فرهنگی
انصاری که نزدیک به سه دهه فعالیتهای علمی فرهنگی خود را به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی اختصاص داده و در احیای کتابهای تألیفی امامخمینی، بهویژه منابع علمی ایشان، مانند «موسوعة الامامالخمینی»، اهتمام جدی داشتهاست، از حامیان تدوین و تکمیل دانشنامه امامخمینی بودهاست؛ چنانکه پیگیری تأسیس پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی و عضویت در هیئت امنای آن، از دیگر فعالیتهای فرهنگی وی بهشمار میرود.[۲۹] وی، به عنوان نماینده مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مسئولیت پاسخگویی به شبهات مطرحشده دربارهٔ آثار امامخمینی را نیز برعهده داشتهاست و ازجمله آنها پیگیری شکایت از نهضت آزادی ایران است که اصالت نامه امامخمینی دربارهٔ خود را مخدوش ساخته و آن را جعلی شمرده بود و به محکومیت دبیرکل آن انجامید. (ببینید: دستخط امامخمینی)
پانویس
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۳–۵۴؛ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۴.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، زندگینامه؛ درگاه دانشکده الهیات.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۴.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۴–۵۵ و ۵۹.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۶–۵۹؛ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۹–۶۰.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۵۵، ۶۰–۶۱.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۶۱؛ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۶۱.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۶۲.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۶۴.
- ↑ انصاری، امام به روایت دانشوران، ۶۵–۶۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۰۰.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، مهاجر قبیله ایمان، ۲۷۱؛ معاونت فرهنگی و ارتباطات، آشنایی با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۸.
- ↑ انصاری، مهاجر قبیله ایمان، ۲۷۵–۲۷۶.
- ↑ انصاری، حدیث بیداری، ۱۷۴–۱۷۵.
- ↑ انصاری، حدیث بیداری، ۱۷۸–۱۷۹.
- ↑ انصاری، حدیث بیداری، ۱۸۰–۱۸۳.
- ↑ انصاری، سه میز اندیشه، ۶۰.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
- ↑ انصاری، زندگینامه.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
- انصاری، حمید، زندگینامه و خاطرات خودنوشت، بایگانی مؤسسه تنظیم….
- انصاری، حمید، سه میزاندیشه، گفتگو دربارهٔ ابعاد و پیامدها و راهکارهای مقابله با تهدیدها و سیاستهای جدید آمریکا، ویژهنامه مجله حضور، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- انصاری، حمید، مصاحبه، چاپ شده در امام به روایت دانشوران، بیجا، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- انصاری، حمید، مهاجر قبیله ایمان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- درگاه دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه تهران، تاریخ مشاهده: ۱۳۹۹/۷/۱۴ش.
- معاونت فرهنگی و ارتباطات، آشنایی با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
پیوند به بیرون
- پروینسادات قوامی، «حمید انصاری»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۳۸۵–۳۸۷.