عباس ایزدی نجف‌آبادی

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۷ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۹ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ایزدی نجف‌آبادی، عباس؛ از شاگردان درس اخلاق، فلسفه و خارج فقه و اصول امام خمینی. او در سال ۱۳۰۱ ش در نجف‌آباد به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد (ایزدی، ۱۱). سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در حوزه علمیه نجف‌آباد و نزد علی منتظری، شیخ احمد ریاضی و شیخ ابراهیم ریاضی فراگرفت (کاظمینی، ج ۱، ۱۱۹). سپس به اصفهان رفت و در حوزه علمیه آن شهر بخشی از دروس سطح را نزد آقا رحیم ارباب، شیخ احمد فیاض و مجدالعلما نجفی آموخت (مهدوی، ج ۴، ۶۷). در سال ۱۳۱۸ ش برای تکمیل علوم حوزوی به قم رفت و امام خمینی یکی از ممتحنان در آزمون او برای دریافت شهریه بود (پابه‌پای آفتاب، ج ۳، ۲۸۵). وی از همان سال نخست، در درس اخلاق امام خمینی که روزهای پنج‌شنبه و جمعه در مدرسه فیضیه تشکیل می‌شد شرکت کرد. همچنین در نخستین سال‌های دهه ۱۳۲۰ ش از معدود افرادی بود که در درس فلسفه امام خمینی حضور می‌یافت؛ امام خمینی در آن سال‌ها منظومه ملاهادی سبزواری را در مدرسه فیضیه و اسفار اربعه‎ ‏صدرالمتألهین را در منزلشان تدریس می‌کردند. ایشان درخصوص حضور افراد در آن دو درس سخت‌گیری داشتند، چراکه معتقد بودند به دلیل سطح این درس‌ها‏،‏ هرکسی نباید در آن شرکت کند و ازاین‌رو به‌دشواری شاگردان جدید را‎ ‏می‌پذیرفتند و به همین سبب افراد شاخصی چون مرتضی‎ ‏مطهری، حسینعلی منتظری، مهدی حائری یزدی و شیخ عبدالجواد جبل عاملی در آن درس حضور می‌یافتند. عباس ایزدی از طریق مرتضی مطهری به امام خمینی معرفی شد و پس از موافقت امام خمینی، در آن درس‌ها شرکت کرد (همان، ج ۳، ۲۸۱-۲۸۲؛ سلسله موی دوست، ۴۱-۴۳). ایزدی هم‌زمان با حضور در درس اخلاق و فلسفه امام خمینی، به تحصیل دروس سطح عالیه در حوزه علمیه قم می‌پرداخت و آن دروس را نزد شیخ عبدالرزاق نائینی، آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و آیت‌الله سید محمد محقق داماد آموخت (کاظمینی، ج ۱، ۱۱۹). هم‌زمان از سال‌های ۱۳۲۱-۱۳۲۲ ش به تدریس مقدمات دروس حوزوی در حوزه علمیه قم نیز اشتغال داشت (خاطرات آیت‌الله...، ۵۳). وی آنگاه در درس خارج فقه آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد (کاظمینی، ج ۱، ۱۱۹) و با آغاز درس خارج فقه و اصول امام خمینی، از نخستین افرادی بود که در آن درس حضور یافت (خاطرات آیت‌الله...، ۸۶). از دیگر استادان او در درس خارج فقه و اصول می‌توان به آیات سید محمد محقق داماد و سید محمدرضا موسوی گلپایگانی اشاره کرد (کاظمینی، ج ۱، ۱۱۹). وی از سال ۱۳۲۹ در جلسات هفتگی که با محوریت علامه طباطبایی و با حضور افرادی چون حسینعلی منتظری، ابراهیم امینی، انصاری شیرازی، حسین نوری همدانی و... با هدف پاسخ‌گویی به شبهات و اشکالات عقیدتی ـ فکری و مقابله با مکتب‌های الحادی تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد (خاطرات آیت‌الله...، ۱۰۷-۱۰۸). سپس همراه با ابراهیم امینی، حسینعلی منتظری و... گروه بحث و تحقیق درباره مسائل فکری را در حوزه علمیه قم تشکیل داد (همان، ۱۴۷-۱۴۸). ایزدی نجف‌آبادی در سال ۱۳۳۸ ش به نجف‌آباد بازگشت و به تدریس علوم حوزوی و تبلیغ احکام دین در زادگاهش مشغول شد. او در آن شهر به‌عنوان نماینده آیت‌الله بروجردی و امام خمینی شناخته می‌شد (مهدوی، ج ۴، ۶۷). وی با آغاز مبارزات روحانیت علیه حکومت پهلوی به رهبری امام خمینی، با صدور اعلامیه‌هایی به صف مبارزان پیوست. در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علما و روحانیان نجف‌آباد، با ارسال تلگرافی به آیات امام خمینی، بهاءالدین محلاتی و سید حسن قمی، حمایت و پشتیبانی خود را از آنان اعلام کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۸۳). پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، همراه با جمعی از روحانیان نجف‌آباد در نامه‌ای خطاب به امام خمینی که از طریق سفارت ایران در ترکیه ارسال شد، تبعید ایشان «به دست استعمار» را برخلاف قانون دانست و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام کرد. سپس همراه با جمعی از روحانیان نجف‌آباد در نامه‌ای به آیات سید کاظم شریعتمداری، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، تأثر خود را از تبعید امام خمینی به خارج از کشور اعلام کرد و خواستار تلاش آنان برای آزادی ایشان شد (سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد، ج ۳، ۵۴-۵۵). همچنین همراه با دیگر روحانیان نجف‌آباد، تلگرام مشابهی را به آیت‌الله سید محسن طباطبایی حکیم (همان، ۷۱) و آیت‌الله سید محمدهادی حسینی میلانی ارسال کرد (همان، ۷۴-۷۵). آنگاه در نامه‌ای دیگر به آیت‌الله مرعشی نجفی، ضمن ابراز تأثر شدید از تبعید امام خمینی، خواستار تلاش ایشان برای آزادی امام شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۲۶). در سال ۱۳۴۴ و پس از انتقال امام خمینی به عراق و حضور ایشان در نجف اشرف، خرسندی و مسرت خود را از حضور ایشان در جوار حرم علوی اعلام کرد و خواستار رفع موانع و بازگشت امام خمینی به کشور شد ( همان، ۱۷۹؛ دوانی، ج ۵، ۱۶۵). در تیر ۱۳۴۶ و در پی دستگیری و حبس حسینعلی منتظری در زندان قزل‌قلعه تهران، همراه با جمعی از علمای نجف‌آباد با سید حسین خادمی، سید علی بهبهانی و سید محمدرضا خراسانی از روحانیان شاخص اصفهان دیدار کرد و خواستار تلاش برای آزادی منتظری از زندان شد. پس از این اقدام، ساواک او را توبیخ کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ۱۶۸). او در ۲۲/۴/۱۳۴۷ پس از محکومیت حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به حبس، همراه با روحانیت مبارز نجف‌آباد در نامه‌ای به آیت‌الله سید احمد خوانساری و محمدتقی فلسفی، اعتراض مردم نجف‌آباد را به آن حکم اعلام کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۱۹). وی پس از آن نیز به مبارزات خود ادامه داد و پس از درگذشت آیت‌الله سید محسن طباطبایی حکیم (۱۲ خرداد ۱۳۴۹ ش)، مجلس بزرگداشتی برای آن مرجع در نجف‌آباد برگزار کرد و در جریان شهادت سید محمدرضا سعیدی (۲۰ خرداد ۱۳۴۹ ش)، با برگزاری مجلس بزرگداشتی برای آن شهید، از امام خمینی به‌عنوان مرجع اعلم پس از آیت‌الله حکیم نام برد. پس از پایان سخنرانی، در مسیر بازگشت به خانه‌اش توسط نیروهای شهربانی دستگیر شد و در شهربانی نجف‌آباد مورد بازجویی قرار گرفت. پس از آن به ساواک اصفهان منتقل و چهار روز در کلانتری شماره دو اصفهان زندانی شد. آنگاه به دو سال تبعید در شهر زابل محکوم شد. وی پس از شش ماه تبعید در آن شهر، آزاد شد و به زادگاهش بازگشت («مرحوم آیت‌الله آقای...»، ۴۰-۴۳). او پس از بازگشت به نجف‌آباد، به مبارزات علیه حکومت پهلوی ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ ش ساواک خواستار ممنوعیت او از سخنرانی شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۳۵، ۱۴۶). وی در مرداد ۱۳۵۷ پس از دستگیری و تبعید سید جلال‌الدین طاهری اصفهانی از اصفهان و شکل‌گیری تحصن مردم اصفهان در بیت سید حسین خادمی در آن شهر، همراه با روحانیان نجف‌آباد، با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم نجف‌آباد، تبعید طاهری اصفهانی را محکوم و از تحصن مردم و روحانیان اصفهان حمایت کرد و سپس از مردم نجف‌آباد خواست در حمایت از مردم اصفهان، ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ را تعطیل کنند و از منزل‌ها بیرون نیایند تا «ماهیت مدعیان اسلام‌پناهی و گسترش آزادی و محیط باز سیاسی بیشتر و بهتر به جهانیان معرفی» شود (همان، ج ۱۹، ۳۳۶-۳۳۷). شورای تأمین استان اصفهان در جلسه سوم شهریور ۱۳۵۷، او را یکی از محرکان مردم در منطقه معرفی کرد و خواستار تعیین تکلیف او و چهار نفر دیگر شد و اعلام نمود که حضور او امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت (همان، ۴۲۹-۴۳۱). وی علی‌رغم این سخت‌گیری‌ها به مبارزاتش علیه حکومت پهلوی ادامه داد و به سبب تداوم این مبارزات، خانه و کتابخانه‌اش توسط عوامل حکومت پهلوی تخریب و به آتش کشیده شد (همان، ۳۳۷؛ اندرمانی، ۲۰۴). ایزدی نجف‌آبادی پس پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف امام خمینی به امامت جمعه نجف‌آباد منصوب شد. هم‌زمان نماینده ولی‌فقیه و ریاست حوزه علمیه نجف‌آباد را هم بر عهده گرفت (کاظمینی، ج ۱، ۱۱۹). او یک بار مورد سوءقصد منافقان قرار گرفت، اما آن سوءقصد نافرجام بود (ایزدی، ۱۳). در سال‌های جنگ ایران و عراق، در جبهه‌های نبرد و در میان رزمندگان ایرانی حاضر می‌شد و در پشت جبهه هم برای کمک به رزمندگان تلاش می‌کرد. یکی از فرزندان او، احمد ایزدی در ۲۶ دی ۱۳۶۵ در جبهه‌های نبرد به شهادت رسید (مهدوی، ج ۴، ۶۷). ایزدی در دوره اول انتخابات مجلس خبرگان رهبری از طرف مردم اصفهان به نمایندگی برگزیده شد (خبرگان ملت، ج ۱، ۵۸۷). او در فروردین ۱۳۷۱ براثر سکته قلبی در بیمارستان خورشید اصفهان بستری شد و پس از دو ماه بستری در نهایت در ۸ خرداد سال ۱۳۷۱ ش درگذشت (ایزدی، ۱۴) و پیکرش در مدخل ورودی جنت‌الشهدا به خاک سپرده شد. تألیفات او عبارت است از: ۱- شوق دیدار (قصه حضرت موسی در قرآن). ۲- آیینه حریم (شرح و تفسیر خطبه اول نهج‌البلاغه). ۳- کلیات اخلاق. ۴- شرح و تفسیر دعای افتتاح (مهدوی، ج ۴، ۶۸). همچنین از وی مجموعه مقالاتی درباره موضوعات مختلف ازجمله «شرح دعای ابوحمزه ثمالی» (پاسدار اسلام، فروردین ۱۳۶۷، شماره ۷۶ و...)، «نیکوکاران و بنیان‌گذاران خیر» (همان، تیر ۱۳۶۷، شماره ۷۹)، «سرانجام نیک» (همان، مرداد ۱۳۶۷، شماره ۸۰)، «کسالت در عبادت» (همان، شهریور ۱۳۶۷، شماره ۸۱)، «محدودیت علم» (همان، خرداد ۱۳۶۸، شماره ۹۰)، «راه مستقیم و راه کج» (همان، آذر ۱۳۶۷، شماره ۸۴)، «باب الله چیست؟» (همان، آبان ۱۳۶۷، شماره ۸۳)، و «تأثیر گناه بر قلب» (همان، مهر ۱۳۶۷، شماره ۸۲) منتشر شده است. از اقدامات ارزنده وی می‌توان به همکاری در تأسیس حوزه علمیه فاطمیه برای بانوان و همکاری در تأسیس حوزه علمیه جامعه الامام المنتظر در نجف‌آباد اشاره کرد (مهدوی، ج ۴، ۶۷). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اندرمانی‌زاده، جلال (۱۳۷۷)، «اسناد: در آستانه انقلاب اسلامی؛ اسنادی از آخرین تلاش‌های کارگزاران حاکمیت پهلوی»، فصلنامه مطالعات تاریخ معاصر، شماره ۸، زمستان؛ ایزدی، عباس (۱۳۸۴)، اخلاق ایزدی: بیست گفتار اخلاقی ـ عرفانی، تهیه و تدوین: محمدعلی خزائلی، قم، نشر اجر؛ خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پابه‌پای آفتاب: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام خمینی (۱۳۹۱)، تدوین امیررضا ستوده، تهران، نشر پنجره؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۱، تهران، برگ رضوان؛ «مرحوم آیت‌الله آقای شیخ عباس ایزدی» (۱۳۷۵)، فصلنامه یاد، شماره ۴۱ و ۴۲، بهار و تابستان؛ مهدوی، مصلح‌الدین (۱۳۸۶)، اعلام اصفهان، ج ۴، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۹: خادم شریعت آیت‌الله حسین خادمی (۱۳۸۹)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۳۵: روشنگر دوران حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج سید محمد احمدی (۱۳۸۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۳، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. داود قاسم پور