سیدحسین بدلا

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۰۶ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بدلا، سیدحسین؛ از شاگردان درس اخلاق و فلسفه امام‌خمینی. سیدحسین بدلا در ۱۴ خرداد ۱۲۸۷ در قم به دنیا آمد (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۱۳). وی منسوب به امامزاده شاه بدلا است که در جاپلق مدفون است (همان؛ ریحان یزدی، ۲۷۰) و به همین علت نیز به بدلا معروف شدند. پدر او سیدمحمد قمی در کسوت روحانیت بود و موقوفات مسجد آبهرام را بر عهده داشت و در پذیرش امامت جماعت مسجد فوق توسط آیت‌الله کاشانی نقش مهمی داشت. محمد قمی همچنین مدیر مسئول نشریه دعوت اسلامی بود. دیگر اجداد او هم همگی از روحانیان قم بودند. سیدحسین بدلا در چنین خانواده‌ای به دنیا آمد و خواندن و نوشتن را در قم فراگرفت. سپس در ده سالگی همراه با خانواده راهی تهران شد (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۱۳؛ میرغنی، ۷-۹) و مدتی در مدرسه سپهسالار به تحصیل پرداخت (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۳۸). پس از ۶ سال حضور در تهران در سال ۱۳۰۳ ش به قم بازگشت و به تحصیل در مدرسه علمیه رضویه آن شهر ادامه داد (همان، ۲۸). در آنجا مقدمات را نزد علی حکمی یزدی خواند و سپس در درس آقایان میرزا محمد ثقفی تهرانی، شیخ محمدعلی ادیب تهرانی و ابوالقاسم کبیر قمی شرکت کرد و دوره مقدمات را نزد آنان تکمیل کرد. بدلا سپس در درس شرح لمعه میرزا علی همدانی و محمدتقی بافقی شرکت کرد و کتاب‌های مکاسب و کفایه‌الاصول را هم نزد میرزا محمد همدانی خواند. در رسایل از شاگردان آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی بود و منطق و معالم‌الاصول را هم پیش میرزا عبدالله تهرانی چهل‌ستونی، عبدالله آل‌آقا و مهدی کشفی خواند (همان، ۴۲-۸۱) و در بخش دیگری از دروس سطح از درس‌های آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی سود برد («گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۸۷). پس از مدتی با امام‌خمینی آشنا شد و برای استفاده از درس فلسفه ایشان به مدرسه دارالشفاء رفت (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۳۷؛ «گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۹۲). بدلا درباره ویژگی‌های درسی امام‌خمینی می‌گوید: «وقتی حضرت امام در مدرسه دارالشفاء فلسفه می‌گفتند، حدود هشتاد نفر شاگرد داشتند و اتاق محل تدریس، مملو از طلبه می‌شد. من در آن سنوات در مدرسه‎ ‏دارالشفاء اسکان داشتم و حجره‌ام، بین مدرس امام و حجره ایشان قرار داشت. امام‎ ‏در مدرسی واقع در جوار حجره من، فلسفه تدریس می‌کردند و من در درس ایشان‎ ‏حاضر می‌شدم. مرحوم امام بر اساس کتاب خاصی تدریس نمی‌کردند؛ هر چه بود،‎ ‏یادداشت و جزوه و مانند آن بود. یک روز وقتی بحث به «حرکت جوهری» رسید،‎ ‏جنجال زیادی بر پا شد و بحث طولانی گردید؛ چون این مبحث از نظر برخی افراد‎ ‏محکوم بود و حرکت جوهری مورد پذیرش آنان نبود. امام با یک بیان ساده و‎ ‏شیوای علمی و صحیحی حرکت جوهری را توضیح دادند و یادم هست که‎ ‏فرمودند: «غیر از این چیزی که من گفتم اگر بگویید کفر است». می‌توان گفت یک‎ ‎شجاعت علمی علی‌رغم عقاید مخالفین داشتند. آن روز طوری مطلب را توضیح‎ ‏دادند که اگر شاگردان درس‌های دیگر را نمی‌فهمیدند در این بحث، حرکت جوهری‎ ‏را خوب درک کردند». وی در کنار حضور در درس فلسفه امام‌خمینی در درس اخلاق امام‌خمینی هم حضور می‌یافت و دراین‌باره گفته است: «معروف بود حاج‌آقا روح‌الله جلسه درس اخلاقی دارند که جوانان را می‌سازند. به‎ ‏این لحاظ من علاقه پیدا کردم در این جلسات حاضر شوم. از مطالبی که اکنون خوب‎ ‏به یاد دارم، این است که ایشان یک روز فرمودند: «کسانی که قدم در راه سازندگی‎ ‏خود برمی‌دارند، برایشان گاه یک روزنه‌های نورانیتی پیدا می‌شود و این روزنه، هرچه بیشتر محافظت گردد، بیشتر می‌شود». پس از جلسه، خصوصی از ایشان‎ ‏سؤال کردم برای حفظ این حالت و این نورانیت چه باید کرد؟ فرمودند: «آن حالت‎ ‏را باید با ارتباط با خدا و ذکر خدا حفظ نمود. فرد تا می‌تواند باید به یاد خدا‎ ‏باشد...». اجمالاً می‌دانم که برخی از بازاریان و اهل علم در‎ ‏درس امام حضور داشتند. در میان افراد شرکت‌کننده در جلسات درس امام،‎ ‏تعدادی از افراد شاغل در ادارات و حتی مجلس قانون‌گذاری آن وقت شرکت‎ ‏می‌کردند. حضرت امام حدوداً سی‌ودو سال داشتند که در مدرسه فیضیه، زیر‎ ‏کتابخانه، درس اخلاق می‌گفتند. من در آن ایام، بیست و اندی سال داشتم و در‎ ‏درس اخلاق حضرت امام که در ضمن دروس دیگر گنجانده می‌شد، شرکت‎ ‏می‌کردم. بعضی اشخاص بازاری که به امام علاقه‌مند شده بودند، می‌گفتند که این‎ ‏مرد کارخانه آدم‌سازی دارد. حتی یک بار، یکی از بازاریان، جمله تکان‌دهنده‌ای را‎ ‏به زبان آورد که: «درس آقای خمینی، آدم درست می‌کند و من هم قصد آدم شدن‎ ‏دارم!» این درس بین سی تا چهل شاگرد داشت. البته رژیم رضاخان از برگزاری این‎ ‏جلسه جلوگیری کرد؛ چون حضرت امام در خلال درس به طرح مسائل روز‎ ‏می‌پرداختند و عملاً با رژیم در حال مبارزه بودند» (سلسله موی دوست، ۴۷-۵۱). سیدحسین بدلا سپس درس‌های خارج فقه و اصول را پیش آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و سیدحسین طباطبایی بروجردی خواند (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۴۲-۸۲؛ «گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۸۶). بدلا در هیئت استفتای آیت‌الله بروجردی بود (شبیری زنجانی، ج ۳، ۴۹۹) و از اصحاب آیت‌الله بروجردی شمرده می‌شد و در تنظیم طبقات رجال با حضور شخص آیت‌الله بروجردی و فرزندشان سیدمحمدحسن طباطبایی بروجردی و میرزا مهدی صادقی شرکت داشت و رساله توضیح المسائل ایشان را هم همراه با شمس‌الدین طباطبایی (همشیره‌زاده آیت‌الله بروجردی)، سیدحسن مدرس یزدی و شیخ محمد موحدی قمی تصحیح کرد. او تا پایان عمر آیت‌الله بروجردی در کنار ایشان بود و پس از رحلت آیت‌الله بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، ایشان را غسل داد («گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۸۶). بدلا ازجمله روحانیانی بود که در استفاده از ابزارهای نوین برای نشر معارف دینی استفاده می‌کرد. ازجمله در سال‌های ۱۳۱۳-۱۳۱۴ ش مجله دعوت اسلامی را که در کرمانشاه و توسط سیدمحمدتقی واحدی بدلا منتشر می‌شد، در قم توزیع می‌کرد («با زائران عارف: گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۳؛ «گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۸۷). سپس همراه با سیدمحمود طالقانی و علی‌اکبر حکمی‌زاده نشریه همایون را منتشر کردند («با زائران عارف: گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، ۳؛ پابه‌پای آفتاب، ج ۳، ۲۹۱)، ولی پس از مدتی به سبب انتشار پاره‌ای مطالب، از همکاری در انتشار آن مجله کناره گرفت (همان). او همچنین از دوستان سیدمحمود علایی طالقانی بود و همراه با او در مجمع تبلیغی حاجی عباسقلی بازرگان شرکت می‌کرد (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۲۹). در همان زمان وقتی کتاب اسرار هزار ساله توسط حکمی‌زاده نوشته شد، در انتشار نقد امام‌خمینی بر آن کتاب با عنوان کشف اسرار نقش داشت (پابه‌پای آفتاب، ج ۳، ۲۹۱). در دهه ۱۳۲۰ ش با جمعیت فدائیان اسلام نیز ارتباط داشت و برخی از اعضای ارشد آن جمعیت ازجمله سیدعبدالحسین واحدی از منسوبان نسبی او بودند (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۲۱۶). بدلا پس از مهاجرت امام‌خمینی به نجف اشرف، نامه‌ای به ایشان نوشت و خرسندی خود را از حضور ایشان در عتبات عالیات ابزار کرد و امام‌خمینی هم در پاسخ از بدلا تشکر کرد (صحیفه امام، ج ۲، ۹). او در دوران پهلوی در توزیع اعلامیه‌های امام‌خمینی نقش داشت و یک بار با قرار دادن اعلامیه‌های امام‌خمینی در لابه‌لای قرآن‌ها در مکه آنها را توزیع کرد (هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ۲۴۰). وی در سال ۱۳۴۸ از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه دریافت کرد و امام ذیل معرف او عبارت «معروف هستند» را قید کرده بودند (صحیفه امام، ۴۹۶). کتاب‌های دعا، اماکن دعا و منتخبی از ادعیه ماثوره از تألیفات اوست (شریف رازی، ج ۲، ۸۵).

سیدحسین بدلا در شهریور ۱۳۸۲ از دنیا رفت و پیکرش در جوار حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (میرغنی، ۴۵).

منابع: «با زائران عارف: گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا» (۱۳۷۶)، ماهنامه فرهنگ کوثر، شماره ۷، مهر؛ پابه‌پای آفتاب (۱۳۹۱)، ج ۳، پابه‌پای آفتاب، گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام‌خمینی (س)، گردآوری و تدوین، امیررضا ستوده، تهران، نشر پنجره؛ ریحان یزدی، سیدعلیرضا (۱۳۷۲)، آیینه دانشوران، با مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (س)؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ شبیری زنجانی، سیدموسی (۱۳۹۳)، جرعه از دریا، ج ۳، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه (مؤسسه التراث الشیعه)؛ «گفتگو با آیت‌الله سیدحسین بدلا»، دوماهنامه حوزه، شماره ۴۳-۴۴، فروردین ـ خرداد؛ میرغنی، معصومه سادات (۲۴۷۹)، حیات نیکان: آیت‌الله سیدحسین بدلا، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیما؛ هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا (۱۳۷۹)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.