غلامرضا حسنی
حسنی، غلامرضا؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. غلامرضا حسنی در سال ۱۳۰۶ ش در روستای «بزرگآباد» ارومیه به دنیا آمد. او دوران ابتدایی را در بزرگآباد به پایان رساند. سپس تحصیلات کلاسیک را بهصورت متفرقه تا سیکل ادامه داد. حسنی آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و کتابهای صرف میر، تصریف، عوامل و النموذج را در بزرگآباد و نزد عالمی به نام ملا مجید اخباری خواند (خاطرات حجتالاسلام حسنی امام جمعه ارومیه، ۱۷-۱۸). در همان زمان با برخی از اشرار منطقه که دست به شرارت میزدند ازجمله فردی به نام زورو بیگ درگیر شد. به این سبب یک بار نیز توسط ایادی زورو بیگ دستگیر و زندانی شد. همچنین در همان زمان با ایادی حزب توده نیز مبارزه میکرد (همان، ۲۱-۲۸). حسنی سپس راهی ارومیه شد و در حوزه علمیه ارومیه که امروزه به حوزه علمیه حضرت امام خمینی موسوم است، کتابهای صمدیه و سیوطی را نزد شیخ عزیز شبنم خواند و منطق کبری، شرح شمسیه، مطول و شرح لمعه و همچنین قوانینالاصول را نزد حاج میرزا فقیه خویی فراگرفت. معالمالاصول را هم نزد میرزا علی عسکرآبادی خواند و در همان زمان به تدریس برخی کتابها به طلاب جوانتر میپرداخت. او در سال ۱۳۲۸ ش و پس از عزیمت شیخ محمد فوزی، رئیس حوزه علمیه وقت ارومیه به قم، از سوی آقایان میرزا محمود اصولی و سید حسین عرب باغی، از روحانیان برجسته ارومیه، بهعنوان مدیر حوزه علمیه آن شهر منصوب شد. همزمان با ریاست حوزه علمیه ارومیه، کتابهای مکاسب و رسایل را هم پیش شیخ ابوالحسن تاییدی فراگرفت (همان، ۳۵-۳۶). در آن دوران با افکار سید مجتبی نواب صفوی آشنا شد و این آشنایی تأثیر عمیقی بر وی گذاشت (همان، ۶۹-۷۰؛ علیزاده، ۱۲۱). حسنی پس از دو سال ریاست حوزه علمیه ارومیه، در سال ۱۳۳۰ ش برای ادامه تحصیل راهی قم شد (خاطرات حجتالاسلام حسنی امام جمعه ارومیه، ۳۸-۳۹) و در حوزه علمیه آنجا کتاب شرح لمعه را نزد علی احمدی میانجی خواند («به مناسبت نوزدهمین سالگرد درگذشت آیتالله علی احمدی میانجی: سید سلمان موسوی مهر: مبادی آداب و اسوه اخلاق بود»، ۱۸). سپس باقیمانده کتابهای رسایل و مکاسب را همراه با سید اسماعیل موسوی زنجانی نزد سید ابوالفضل زرندی خواند. مدتی هم در درس فلسفه محمد مفتح شرکت کرد و آنگاه کتاب شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نزد سید رضا صدر خواند (خاطرات حجتالاسلام حسنی امام جمعه ارومیه، ۳۸-۳۹). در کنار حضور در درسهای فوق، در درسهای تفسیر قرآن علامه سید محمدحسین طباطبایی هم حاضر میشد. آنگاه به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و مدت سه سال در درسهای خارج فقه و اصول آیتالله سید کاظم شریعتمداری حاضر شد. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول امام خمینی در مسجد سلماسی حضور یافت (همان، ۴۲-۴۳). درباره سالهای دقیق حضور او در درسهای امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با استناد به سالهای حضور او در قم میتوان گفت که در میانه دهه ۱۳۳۰ ش در آن درسها حضور مییافته است. در کنار حضور در درسهای آن دو مرجع، از درس خارج فقه و اصول آیتالله سید محمد محقق داماد هم بهره میبرد (همان). حسنی از آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، سید صدرالدین صدر، شریعتمداری (همان، ۴۸) و امام خمینی اجازاتی در امور حسبیه دریافت کرد. غلامرضا حسنی پس از چند سال تحصیل در قم، به بزرگآباد بازگشت و به تبلیغ دین و ارشاد مردم پرداخت. یکی از ابتکارهای او در بزرگآباد، برگزاری کلاسهای آشنایی با کاربرد اسلحه بود. همچنین با همکاری اهالی، مسجدی را در آن روستا احداث کرد (خاطرات حجتالاسلام حسنی امام جمعه ارومیه، ۴۵). پس از مدتی حضور در بزرگآباد، با درخواست جمعی از بزرگان مسجد حاجی عبدالمحمد ارومیه، بار دیگر به ارومیه رفت و امامت جماعت آن مسجد را بر عهده گرفت (همان، ۴۶) و از سال ۱۳۳۸ ش دفتر ازدواج و طلاق در ارومیه دایر کرد (همان، ۴۷-۴۸). در همان زمان از امام خمینی اجازه اقامه نماز جمعه را در روستای بزرگآباد دریافت کرد (همان، ۵۴-۵۵). او در جریان اصلاحات ارضی به مخالفت با آن پرداخت و به سبب فعالیتهایش به ساواک احضار شد. با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. ازجمله سخنرانیهایی علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی ایراد کرد و در جریان برگزاری همهپرسی موسوم به انقلاب سفید نیز علیه آن سخنرانی کرد. در نتیجه سازمان امنیتی شاه (ساواک) او را مورد تعقیب قرار داد و به ساواک جلب کرد. بعد از بازجویی آزاد شد، اما او را ممنوعالمنبر کردند. حسنی پس از آزادی دست از مبارزه برنداشت و با برگزاری نماز جمعه در روستای زادگاه خود همچنان به فعالیتهای خود علیه حکومت پهلوی ادامه داد. در این زمان اسلحه او توسط ژاندارمری منطقه ضبط شد و مسئله به دادگاه نظامی ارجاع یافت که بعد از پرداخت جریمه، پرونده بهطور موقت مختومه شد. در پی تحریم عید ۱۳۴۲ ش توسط امام خمینی و روحانیان مبارز، در برگزاری مجالس سخنرانی در آن روز فعال بود و در آستانه ماه محرم آن سال هم به برنامهریزی برای سخنرانیهای اعتراضی در ارومیه پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی دستگیر شد (همان، ۷۱-۷۷). او در جریان تبعید امام خمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳) روحانیان ارومیه را برای هماندیشی درباره نحوه واکنش به این اقدام حکومت پهلوی، به خانه خود دعوت کرد و به همین سبب بار دیگر به ساواک احضار شد (همان، ۷۶-۸۱). فعالیتهای غلامرضا حسنی در ارومیه باعث شد تا بهعنوان چهرهای ضد حکومت پهلوی شناخته شود و همین مسئله بر سختگیریها علیه او افزود. همین سختگیریها باعث شد تا او به فعالیتهای مخفیانه در روستای بزرگآباد دست بزند؛ ازجمله به آموزش کاربرد اسلحه و تمرین تیراندازی به جمعی از جوانان پرداخت. او با سخنرانی برای جوانان، آنان را به مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی تشویق و همیشه سخنان خود را با آیات شریفه درباره جهاد و مبارزه آغاز میکرد. او خود چون از دوران جوانی با اسلحه آشنایی کامل داشت، آموزش اسلحه را شخصاً بر عهده گرفت. علاوه بر آن، دست به فعالیتهای اجتماعی زد و با جمع کردن جوانان به دور خود، به کمک افراد فقیر و محروم منطقه شتافت. وی با احداث راه روستایی برای روستاییان، منبع خدمات شایانی به اهالی منطقه شد. مبارزات او از سال ۱۳۵۶ ش گسترش یافت. در جریان درگذشت سید مصطفی خمینی، با وجود تهدید به تبعید از ارومیه، همراه با برخی از روحانیان مبارز ارومیه مجلس یادبودی را به این مناسبت در مسجد اعظم برگزار کرد. به همین سبب به ساواک احضار شد. او همچنین با دعوت از برخی روحانیان مبارز، در تعمیق اندیشه امام خمینی و مبارزات سیاسی در ارومیه تلاش میکرد که ازجمله روحانیان مدعو میتوان به سید عبدالکریم موسوی اردبیلی اشاره کرد. او در آن زمان مسجد اعظم را به صورت پایگاهی برای مبارزه با حکومت پهلوی در آورده بود و به سخنرانی در آن مسجد میپرداخت و ضمن سخنرانی در مسجد اعظم ارومیه مردم را به مبارزه مسلحانه علیه رژیم فراخواند و از مردم خواست تا به تهیه اسلحه اقدام کنند. مبارزات حسنی با حکومت پهلوی در سال ۱۳۵۷ ش وارد مرحله دیگری شد و او با ایراد سخنرانیهای انتقادی و برگزاری مجالس به مناسبتهای مختلف، به طرح نام امام خمینی میپرداخت و از حکومت پهلوی انتقاد میکرد. یکی از اقدامات او در آن روزها، آموزش استفاده از سلاح در منبر بود و این اقدام تأثیر زیادی در تهییج مردم علیه حکومت پهلوی داشت. همچنین همراه با جمعی از روحانیان مبارز ارومیه، رهبری تظاهرات و راهپیماییهای مردم آن شهر را بر عهده داشت. به سبب این مبارزات بارها توسط ساواک دستگیر و زندانی شد، ولی هر بار پس از آزادی به فعالیتهای خود شدت میبخشید. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در خلع سلاح کلانتریهای شهر فعال بود و برای نخستین بار حدود الهی را در مقابل مسجد اعظم ارومیه اجرا کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم در بازگشت آرامش به شهر ارومیه نقش زیادی داشت. همچنین در پی درگیری در برخی از شهرهای استان آذربایجان غربی چون مهاباد و نقده، نقش پررنگی در سرکوب ضدانقلاب ایفا کرد (همان، ۱۷۱-۲۰۰). غلامرضا حسنی سپس به فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی در ارومیه منصوب شد (علیزاده، ۱۲۱). او در سال ۱۳۵۸ ش بهصورت مسلح به دیدار امام خمینی رفت و گزارش اقدامات خود را به ایشان داد. سید هادی موسوی از محافظان امام خمینی در قم خاطرهای شنیدنی از ملاقات او با امام خمینی دارد؛ هرچند نامی از غلامرضا حسنی نمیبرد: «یک بار یکی از آقایان که اسمش را نمیبرم، با لباس رزمی، قطار فشنگ به دور کمر و کلاش به دست همراه آقای ظهیرنژاد آمده بود با امام ملاقات کند. محافظین جلویش را گرفتند و گفتند نمیشود. آقای ظهیرنژاد خدا رحمتش کند خیلی اصرار داشت و گفت: «این باید با همین وضع بیاید». او هم گفته بود: «یا من با همین وضع میآیم یا اصلاً ملاقات نمیکنم». هیچکس حاضر نشد اجازه دهد. میگفتند: «نمیشود. اینجا که میدان جنگ نیست و لزومی ندارد. اینها را بگذارید، بعد هم بیایید تحویل بگیرید». خبر به امام رسید. فرمودند بگویید همانطور بیاید. امام دستور داد. آن شخص هم رفت و با کمتر از نیم متر فاصله دو زانو روبروی امام نشست و ظهیرنژاد هم پهلویش بود. حدود سهربع ساعت با امام صحبت کرد. همه پشت این دیوار و در وحشت بودند» («گزارشی از یازده ماه اداره انقلاب از منزل امام: حجتالاسلاموالمسلمین سید هادی موسوی: درس امام را با ضبط صوت کرایهای ضبط میکردیم»، ۶). وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی مردم ارومیه به نمایندگی انتخاب شد. در سال ۱۳۶۰ ش در خیابان نظامالملک تهران مورد سوءقصد ضدانقلاب قرار گرفت و زخمی شد و براثر شدت جراحات به انگلستان اعزام شد و در بیمارستانهای آن کشور تحت درمان قرار گرفت. پس از بازگشت به کشور، به سمت امام جمعه ارومیه و نماینده امام خمینی در استان آذربایجان غربی منصوب شد. او دوباره در تیرماه ۱۳۶۱ هنگام خروج از مصلای ارومیه با نارنجک هدف سوءقصد قرار گرفت و این ترور نیز ناکام ماند. حسنی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران چندین بار عازم مناطق جنگی شد و در عملیات فاو، بیتالمقدس، والفجر ۲ و مسلم بن عقیل شرکت کرد (علیزاده، ۱۲۲). غلامرضا حسنی در ۱۳۹۷ در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه درگذشت و در ایوان مصلای آن شهر به خاک سپرده شد. منابع: «به مناسبت نوزدهمین سالگرد درگذشت آیتالله علی احمدی میانجی: سید سلمان موسوی مهر: مبادی آداب و اسوه اخلاق بود» (۱۳۹۸)، هفتهنامه حریم امام، سال هفتم، شماره ۳۸۶، ۲۱ شهریور؛ خاطرات حجتالاسلام حسنی امام جمعه ارومیه (۱۳۸۴)، تدوین: عبدالرحیم اباذری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ علیزاده (۱۳۸۸)، «حسنی، غلامرضا»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ قاسمپور، داود (۱۳۹۱)، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج ۱ و ۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «گزارشی از یازده ماه اداره انقلاب از منزل امام: حجتالاسلاموالمسلمین سید هادی موسوی: درس امام را با ضبط صوت کرایهای ضبط میکردیم» (۱۳۹۲)، هفتهنامه حریم امام، شماره ۱۰۷، ۸ اسفند.